روزى ابوحنيفه از محلى مى گذشت ، ديد طفلى از جاى گل آلودى راه مى رود. او را صدا زد و گفت : بچه جان مواظب باش نلغزى ، طفل بى درنگ در جواب گفت : لغزش من سهل است . تو مواظب خودت باش كه نلغزى چون از لغزش تو پيروانت هم مى لغزند. ابو حنيفه از هوش و زكاوت آن طفل تعجب كرد! (۳۰)
پس از شهادت امام صادق (عليه السلام)، يكى از مخالفان آن حضرت به مؤ من طاق كه از شاگردان آن حضرت بود، به عنوان طعنه گفت : امام تو از دنيا رفت . مؤ من طاق فورا در پاسخ گفت : اما پيشواى تو «شيطان» تا قيامت زنده است . (۳۱)
سبط بن جوزى مدت مديدى در ميان شيعه و سنى زندگى مى كرد. هر كدام از طرفداران دو مذهب شيعه و سنى او را به خود نسبت مى دادند. روزى براى روشن شدن اين كه او شيعه است يا سنى ؟ در ميان جمعى از او سؤ ال كردند، على (عليه السلام) افضل است يا ابابكر؟ فورا گفت : «من كانت بنته فى بيته» كسى كه دخترش در خانه اوست . كسى از پاسخ او نفهميد كه او واقعا شيعه است يا سنى زيرا هم دختر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در خانه على (عليه السلام) بوده و هم دختر ابوبكر در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله .
_________________________
۳۰- انيس الادباء، ص ۹۶
۳۱- كشكول طبسى ، ج ۱، ص ۱۴۷