11%

داماد و پدر زن

شخصى كه زن بداخلاقى گرفته بود، بالاخره مجبور شد كه آن زن را كتك بزند. زن شكايت را نزد پدر خود برد، پدر نيز به نوبه خويش او را كتك زده گفت : حالا برو به داماد بگو كه اگر تو دختر مرا كتك زدى ، من هم تلافى نمودم ، در عوض زن تو را كتك زدم .

تكليف تو چيست ؟

شخصى گرفتار پير زن هشتاد ساله اى شده بود و مى خواست كه عيال جوانى بگيرد ولى از ترس آن زن جراءت نمى كرد. تا اين كه پير زن بيمار شد، در حال بيمارى از شوهر پرسيد، اگر خداى نخواسته من از دنيا بروم ، نمى دانم تكليف تو بيچاره چه خواهد شد. شوهر گفت : اگر شما زود برويد، تكليف روشن است ولى اگر باز بخواهيد بمانيد، نمى دانم چه بايد بكنم .

خيالبافى

نوكرى يك نعل اسب پيدا كرده بود، به اميد اين كه بتواند سه نعل ديگر پيدا كند و بعد اسبى بخرد، به همين اميد يك آخور براى اسبش درست كرده بود، اما عمر او وفا نكرد تا به آرزويش برسد. بعد از مرگ او همسرش گريه مى كرد و مى گفت : همسرم مرد و اسبهاى او بى صاحب ماند. به او گفتند: همسر تو اسبى نداشت كه بى صاحب شده باشد. او گفت : چرا دو اسب داشت ، يكى را مى خواست بخرد و يكى ديگر را هم ارباب مى خواست به او بدهد.

علت سفيد شدن موى سر

از كسى كه موى سرش بسيار سفيد ولى موى ريشش سياه بود، پرسيدند: چرا موى سرت از موى ريشت زودتر سفيد شده است ؟