25%

چنين افرادى اكثريت جامعه انسانى را تشكيل مى دهند چنانكه قرآن مى فرمايد: ام تحسب ان اكثرهم يسمعون او يعقلون ان هم الا كالانعام بل هم اضل سبيلا.(۵۵) «خيال مى كنى بيشتر آنها مى شنوند يا مى انديشند، جز همانند چهارپايان نيستند بلكه گمراه ترند.»

اين كه قرآن كريم سبب گريز از دين و دستورات آن را بى خردى مى داند، مطلبى روشن است ؛ عقل ، فطرت و پيامبران خدا همه ، انسان را به دين دارى مى خوانند ولى او به همه اينها پشت كرده است . انسان بى دين دنيا را بر آخرت ترجيح داده و خود را به زندگى پر رنج و زودگذر سرگرم كرده و راحتى و آسايش خود را در دنيا طلب مى كند در حاليكه سعادت واقعى انسان در آخرت است چنانكه امام موسى بن جعفر عليه السلام در ضمن اندرزهايش به هشام فرمود: يا هشام ان العاقل نظر الى الدنيا و الى اهلها فعلم انها لاتنال الا بالمشقة و نظر الى الآخره فعلم انها لاتنال الا بالمشقة فطلب بالمشقة ابقاهما.(۵۶) «هشام ! انسان انديشمند به دنيا و دنياگران نظر افكند، فهميد كه دنيا جز با رنج و مشقت بدست نمى آيد و به آخرت نظر افكند، فهميد كه آخرت هم جز با مشقت بدست نمى آيد، پس سراى پايدار را با مشقت برگزيد.»

سنت گرايى

پيروى از پدران و اجداد در طول تاريخ ، از نشانه هاى بارز بى خردى آنان است ؛ در تمام زمانها، خلق و خوى افراد يك جامعه تحت تاثير پدران خود شكل گرفته است .

_________________________

۵۵- فرقان / ۴۴.

۵۶- اصول كافى ج ۱ ص ۱۸ دو جلدى .