25%

و مدتها بر مردم يهود گذشته بود كه به هيچ يك از شؤون مذهبى خود دسترسى نداشتند ؛ چنانكه يكى از كتب عهد عتيق ، به اين حقيقت صريحاً اعتراف كرده و مى گويد «و اسرائيل مدت مديدى بى خدا و بى كاهنِ معلم و بى شريعت بودند»

به اين ترتيب آيا باز هم مى توان گفت كه تورات در طول اينهمه حوادث ، و جزر و مدهاى سهمگين ، همچنان به صورت اصلى خود باقى مانده و دچار هيچگونه تغيير و تحريفى نگرديده باشد.؟!

آرى! مردم بنى اسرائيل پس از آنكه سالها در بابل اسير بودند ، و شهر اورشليم دچار غارت و آتش سوزى و ويرانى گرديده بود، به امر كورش به شهرهاى خود بازگشتند.

در اينجا بود كه پس از دهها سال ، مردم به عزراى كاتب گفتند براى ما تورات بخوان و عزرا تورات را بر آنان خواند ؛ و آنها به گريه و ناله درآمدند.

بنابراين نقل، سند تورات تنها به مردى بنام عزراى كاتب مى رسد و آنچه كه او خواند مردم آنرا بنام تورات پذيرفتند.

آقايان محترم! تا اينجا ما تنها به قسمتى از مدارك قطعى، كه براى اثباتِ تحريفِ توراتِ كنونى ، و آسمانى نبودن آن وجود دارد ، اشاره نموديم ولى در اينباره باز هم شواهد مهم و غيرقابل انكارى يافت مى شود ، كه از همه روشن تر بررسى محتويات تورات است.

بررسى محتويات اين كتاب ، و خرافات و موهومات بيشمارى كه در آن گنجانده شده ، به خوبى روشن مى سازد كه چگونه آن حقايق آسمانى كه بر موسى بن عمران نازل گرديده بود ،