پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم در سال هفتم قمرى، براى جهانى كردن دعوت اسلامى، پيك هايى به كشورهاى نزديك عربستان فرستاد و زمامداران آن ها را به دين اسلام دعوت كرد. يكى از دعوت شدگان به اسلام، حاكم سرزمين مصر، «مقوقس» بود كه در كيش مسيحيت و مورد پشتيبانى امپراتورى روم قرار داشت.
پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم براى وى، نامه اى نوشت و به وسيله «حاطب بن ابى بلتعه» ارسال نمود. مقوقس پس از دريافت نامه و پيام رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم و تفحص و بررسى درباره چگونگى آن حضرت و آشنايى با شخصيت آن حضرت از طريق گفت و گو با حاطب، پيام متقابلى براى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم ارسال نمود.
وى گرچه به صورت آشكار مسلمان نشد و اظهار ايمان نكرد ولى در باطن، علاقه وافرى به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم پيدا كرد و ضمن پاسخ مؤ دبانه و مودت بخش، هدايايى براى آن حضرت ارسال كرد.(۱۷۳)
هداياى مقوقس، بسيار نفيس و ارزشمند بود. از جمله آنها سه برده به نامهاى: ماريه، خواهرش سيرين، و برادرشان «مايور» بود.
حاطب بن ابى بلعته پس از تحويل گرفتن هدايا به سوى مدينه حركت نمود و در ميان راه، دين اسلام را پذيرفته و به مسلمانى درآمدند، ولى برادرشان «مايور» بر كيش خود باقى ماند، تا اين كه در مدينه به دست پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم مسلمان شد.(۱۷۴)
ماريه، از زنان فاضل و داراى كمال و جمال در ميان زنان عصر خود بود.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم ، ماريه را به همسرى خويش انتخاب نمود و سيرين را به حسان بن ثابت بخشيد.
ماريه، پس از افتخار همسرى با رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم در مكانى به نام «عاليه» در حاشيه شهر مدينه كه به «مشربه ام ابراهيم» معروف شده بود، ساكن گرديد.
در ذى حجه سال هشتم هجرى، فرزندى از وى متولد گرديد كه پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم او را ابراهيم، نام نهاد. ابراهيم، تنها فرزند پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم از زنانى بود كه پس از خديجه كبرىعليهاالسلام افتخار همسرى آن حضرت را پيدا كرده بودند.
پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم غير از ابراهيم كه از ماريه متولد گرديده بود، از هيچ همسر ديگرى صاحب فرزند نشد، جز خديجه كبرىعليهاالسلام كه براى آن حضرت پنج (يا شش) فرزند آورد كه معروف ترين و بهترين آنها، فاطمه زهراعليهاالسلام است. ابراهيم پسر پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم كه محبوب قلب مبارك رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم و مسلمانان بود، عمرى درازى پيدا نكرد و در ۱۸ ماهگى به رحمت ايزدى پيوست و پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم و مسلمانان را در مرگ خود غمگين و سوگوار نمود.
ماريه قبطيه در هنگام رحلت پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم زنده بود و پس از رحلت آن حضرت، ابتدا ابوبكر و سپس عمر بن خطاب، متولى هزينه زندگى او بودند. اين زن فاضل و متدين در محرم سال ۱۶ هجرى قمرى در مدينه وفات يافت. مردم مدينه از وى، تشييع بايسته و شايسته اى به عمل آورده و او را در قبرستان بقيع دفن نمودند.
ماريه از پدرى قبطى به نام شمعون و مادرى رومى در روستاى «حفن» از دهستان «انصنا» در سرزمين مصر ديده به جهان گشوده بود.
امام حسن مجتبىعليهالسلام پس از صلح با معاويه، هنگامى كه با خبر گرديد كه ماريه، از روستاى حفن در مصر بود، از معاويه درخواست كرد كه به احترام اين همسر گرانمايه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم ، خراج و ماليات زمين هاى اهالى حفن را به آنان ببخشد. و معاويه نيز به توصيه امام حسن مجتبىعليهالسلام را پذيرفت و خراج اهالى حفن را ملغى اعلام كرد.(۱۷۵)
در پايان، به ياداشت هاى يكى از زايران خانه خدا درباره مسجد و مشربه «ام ابراهيم» كه در يكى از روزنامه هاى نوشته شده است، توجه نماييد:
مشربه ام ابراهيم و مسجد ماريه قبطيه در كنار هم قرار دارند، و اين نزديكى، برخى از افراد را دچار ترديد نموده است و بعضا مكان آن را جابجا معرفى و همه را به نام مشربه ابراهيم خطاب مى كنند. اگر ما مشربه را كلا به منطقه اى اطلاق كنيم كه هم مسجد ماريه قبطيه در آن واقع است و هم قبرستانى كه روايت شده است نجمه مادر امام رضاعليهالسلام در آن جا مدفون است، مساجدى هم قرار دارد كه امروز مخروبه شده است و تنها يك چهار ديوارى و محرابى گلى از آن باقى است كه متاسفانه محل جمع آورى كارتن خالى و زباله شده است.
اين چهار ديوارى بدون سقف، تنها به همت مردم به خصوص شيعيان منطقه و ظاهرا شبانه زنده نگه داشته شده، در حالى كه چند بار از طرف مامورين شهر به ويرانه تبديل شده است.
دقيقا اين مكان را بايد مولد ابراهيم فرزند رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم قرار دهيم. زيرا پس از رحلت حضرت خديجهعليهاالسلام ، پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم چند همسر اختيار كرده بودند كه يكى از آنها كنيزى رومى بود به نام «ماريه قبطيه» كه زنان عرب بر او رشك مى بردند و پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم مجبور شدند تا براى كمك به ماريه قبطيه، خانه اى در خارج شهر مدينه برايش احداث كنند. اين مكان بعدها به خاطر تردد حضرت رسولصلىاللهعليهوآلهوسلم و نمازگزاردن ايشان، از سوى مسلمانان صدر اسلام به مسجد تبديل شده و هنوز هم با همت مردم مانده است. پس نبايد مشربه ابراهيم را الزاما همان قبرستان بدانيم.(۱۷۶)