خود را آشکار نکن و به کسی نگو تا به حاکم مدینه خبر برسد».
آنگاه امّ احمد، صندوق یا زنبیلی را با دو هزار دینار (یا چهار هزار دینار) نزد حضرت رضا عليهالسلام آورد و همه را به آن حضرت تحویل داد، نه به دیگران.
امّ احمد، ماجرای فوق را چنین بیان نمود: «روزی امام کاظم عليهالسلام محرمانه آن پول را به من داد و فرمود: این امانت را نزد خود حفظ کن، و به کسی اطّلاع نده، تا من بمیرم، وقتی که از دنیا رفتم، هر کس از فرزندانم، آن را از تو مطالبه کرد، به او تحویل بده و همین نشانه آن است که من وفات کردهام، سوگند به خدا اکنون آن نشانه را که آقایم فرمود، آشکار شد».
امام رضا عليهالسلام آن امانت را تحویل گرفت و به همه بستگان و خدمتکاران دستور داد، جریان وفات امام کاظم عليهالسلام را پنهان کنند، و به کسی نگویند، تا زمانی که (از بغداد به مدینه) خبر برسد.
سپس حضرت رضا عليهالسلام به خانه خود رفت، و شب بعد، دیگر به خانه امام کاظم عليهالسلام نیامد، پس از چند روز به وسیله نامهای خبر وفات امام کاظم عليهالسلام رسید، ما روزها را شمردیم معلوم شد همان وقتی که امام رضا عليهالسلام برای خوابیدن نیامد، امام کاظم عليهالسلام وفات نموده است «1» [به این ترتیب از ماجرای فوق بدست میآید که امام هشتم عليهالسلام با طیّ الأرض از مدینه به بغداد رفته و در بالین امام کاظم عليهالسلام هنگام وفات (یا در کنار جنازه آن حضرت) به طور ناشناس حاضر شده و در غسل دادن و کفن کردن و نماز و دفن جنازه پدر، حاضر بوده و سپس بیدرنگ به مدینه بازگشته است].
[زیارت]
زیارت مرقد شریف امام کاظم عليهالسلام در کاظمین، نزدیک بغداد،
(1) اصول کافی، ج 1، ص 381 و 382
الأنوار البهیة، ص: 320
__________________________________________
مستحبّ است، روایت شده که پاداش زیارت کننده آن، بهشت است. حضرت رضا عليهالسلام فرمود:
من زار قبر ابی ببغداد کان کمن زار رسول اللّه صلىاللهعليهوآله و قبر امیر المؤمنین عليهالسلام ...
: «کسی که قبر پدرم را در بغداد زیارت کند، مانند آن است که رسول خدا صلىاللهعليهوآله و قبر علی عليهالسلام را زیارت کرده است، و فضیلت پیامبر صلىاللهعليهوآله و علی عليهالسلام بر امام کاظم عليهالسلام منافاتی در تساوی پاداش زیارت آنها ندارد».
خطیب در کتاب تاریخ بغداد، از علی بن خلال نقل کرده که گفت: «هرگاه دچار مشکلی شدم، قصد زیارت مرقد امام کاظم عليهالسلام نمودم، و به آن حضرت متوسّل شدم، خداوند همان طور که میخواستم مشکلم را برطرف نمود».
نتیجه توسّل به امام کاظم عليهالسلام ، و سزای مسخرهکننده
بانوئی را در بغداد دیدند که شتابان حرکت میکند، از او سؤال شد: به کجا میروی؟
گفت: «به سوی مرقد موسی بن جعفر عليهالسلام ، زیرا پسرم در زندان افتاده است و برای نجات او نزد آن حضرت میروم»، شخصی که پیرو مذهب حنبلی بود، از روی مسخره گفت: خود موسی بن جعفر عليهالسلام در زندان مرد! بانو گفت: «خدایا به حقّ آن کسی که در زندان کشته شد، قدرتت را برای من آشکار فرما! »، همان دم پسرش را در کنارش دید که از زندان آزاد شده، و همان دم پسر آن مسخرهکننده حنبلی، به خاطر جنایتش، دستگیر گردید و به زندان سپرده شد.
امام رضا عليهالسلام در پاسخ کسی که از چگونگی زیارت قبر امام کاظم عليهالسلام پرسیده بود، فرمود: «در مسجدهای اطراف قبر آن حضرت نماز
الأنوار البهیة، ص: 321
بخوانید».
نیز روایت شده: «در ناحیه بالای سر قبر امام کاظم عليهالسلام نماز نخوانید، زیرا آنجا مقابل قبرهای قریش است، و قبله قرار دادن آنها، جایز نیست».
عالم بزرگ، ابن قولویه، به اسناد خود از امام رضا عليهالسلام روایت نموده، کنار قبر امام کاظم عليهالسلام این زیارتنامه را بخوان:
السّلام علیک یا ولیّ اللّه-، السّلام علیک یا حجّة اللّه، السّلام علیک یا نور اللّه فی ظلمات الارض، السّلام علیک یا من بدا اللّه فی شأنه، اتیتک زائرا عارفا بحقّک معادیا لاعدائک، فاشفع لی عند ربّک، یا مولای
: «سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای نور خدا در میان تاریکیهای زمین، سلام بر تو ای کسی که در شأنش بدا حاصل شد.
به سوی تو در حالی که زیارتکننده و عارف به حقّ شما، و دشمن دشمنان شما هستم، رو آوردهام، ای مولای من، در پیشگاه پروردگارت از من شفاعت کن»
آنگاه دعا کن، و حوائج خود را از درگاه خدا بخواه.
سیّد بن طاووس (ره) [در مصباح الزّائر] این صلوات را در مورد زیارت امام کاظم عليهالسلام ذکر نموده است:
اللّهمّ صلّ علی محمّد و اهل بیته، و صلّ علی موسی بن جعفر، وصیّ الابرار، و امام الاخیار، و عینة الانوار، و وارث السّکینة و الوقار و الحکم و الآثار، الّذی کان یحیی اللّیل بالسّهر الی السّحر بمواصلة الاستغفار، حلیف السّجدة الطّویلة و الدّموع الغزیرة و المناجات الکثیرة و الضّراعات المتّصلة، و مقرّ النّهی و العدل و الخیر و الفضل و النّدی، و البذل و مألف البلوی و الصّبر و المضطهد بالظّلم، و المقبور بالجور المعذّب فی قعر السّجون و ظلم المطامیر ذی السّاق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیه بذلّ الاستخفاف، و الوارد علی جدّه المصطفی، و أبیه المرتضی و امّه سیّدة النّساء بارث مغصوب و ولاء مسلوب، و امر مغلوب، و دم مطلوب و سمّ مشروب اللّهمّ و کما صبر علی غلیظ المحن، و تجرّع غصص الکرب، و استسلم لرضاک، و اخلص
الطّاعة لک و محض الخشوع و استشعر الخضوع، و عادی البدعة و اهلها، و لم یلحقه فی شیء من اوامرک و نواهیک لومة لائم، صلّ علیه صلاة نامیة منیفة زاکیة توجب له بها شفاعة امم من خلقک، و قرون من برایاک و بلّغه عنّا تحیّة و سلاما و آتنا من لدنک فی موالاته فضلا و احسانا و مغفرة و رضوانا انّک ذو الفضل العمیم، و التّجاوز العظیم، برحمتک یا ارحم الرّاحمین
الأنوار البهیة، ص: 322
ترجمه:
: «خدایا رحمت بفرست بر محمّد صلىاللهعليهوآله و خاندانش، و رحمت بفرست بر موسی بن جعفر عليهالسلام وصیّ نیکان، و پیشوای سعادتمندان، و صندوقچه نورها، و میراث برنده آرامش و وقار و حکمتها و سنّتهای پیامبر صلىاللهعليهوآله ، آن امامی که پیوسته شب را تا به صبح، شبزندهداری و عبادت میکرد و همواره از درگاه خدا طلب آمرزش مینمود، همدم سجدههای طولانی، و اشکهای فراوان، و مناجات بسیار، و زاریهای پیوسته، و معدن عقل و عدالت و نیکی و فضل و عطا و بخشش، و محلّ الفت با بلاها و شکیبائی.
آن امامی که از طرف ستمگران در فشار ستم قرار گرفت، و بر اثر ظلم آنها، (شهید شد و) به خاک سپرده شد، آن شکنجه دیده در قعر زندانها، و تاریکیهای گودالها، صاحب ساق کوفته شده به وسیله حلقههای زنجیرها.
سلام بر جنازهای که با کمال خواری و اهانت بر او فریاد کردند، سلام بر آن واردشونده بر جدّ خود حضرت مصطفی صلىاللهعليهوآله ، و پدرش حضرت مرتضی عليهالسلام ، و مادرش سرور همه بانوان، با ارثی غضب شده، و مقام امامت ربوده شده، و حکومت مغلوب گشته، و خونی که مطالبه میشود، و زهری که به او خورانیدند.
خدایا! همان گونه که او (امام کاظم عليهالسلام ) در برابر بلاهای بسیار سخت، استقامت نمود، و اندوهها را جرعه جرعه نوشید، و تسلیم خوشنودی تو گردید، و با کمال اخلاص، تو را اطاعت کرد، و فروتنی در برابر تو را خالص نمود، و خضوع را شعار خود ساخت، و با بدعت و بدعتگران دشمنی نمود، و در
الأنوار البهیة، ص: 323
اجرای هیچ یک از اوامر و نواهی تو از ملامت ملامتگران نهراسید، رحمت بفرست بر او، رحمتی رشدکننده، بلند مرتبه و بسیار پاکیزه، که در پرتو آن، شفاعت امّتهائی از مخلوقاتت، و قرنهائی از آفریدگانت را، برای آن بزرگوار لازم کنی، و از سوی ما به آن بزرگوار، تحیّت و سلام بفرست، و به خاطر دوستی با او، از جانب خویش، فضل و احسان و آمرزش و خوشنودیت را به ما عنایت فرما، تو خدای صاحب فضل فراگیر و صاحب گذشت بزرگ میباشی، به حقّ مهربانیت، ای خدائی که مهربانترین مهربانان هستی»
(پایان ترجمه زیارتنامه امام کاظم عليهالسلام )
[پایان نور نهم]
الأنوار البهیة، ص: 324
چند سخن گهربار از امام کاظم عليهالسلام [تنظیم از: مترجم]
* امام کاظم عليهالسلام به «زیاد بن ابی سلمه» که با دستگاه طاغوتی هارون الرّشید ارتباط داشت، فرمود: «آیا تو با آنها همکاری میکنی؟! ».
زیاد بن ابی سلمه: آری.
امام کاظم: چرا؟
زیاد بن ابی سلمه: «صاحب آبرو و عیالمند و تهیدست میباشم، برای تأمین معاش زندگی، در آنجا کار میکنم! ».
امام کاظم:
لان اسقط من حالق فاتقطّع قطعة قطعة احبّ الیّ من ان اتولّی لاحد منهم عملا او اطاء بساط رجل منهم
: «هرگاه من از بالای ساختمان بلندی بیفتم و قطعهقطعه شوم، برایم بهتر است از اینکه متصدّی کاری از کارهای آنها (ظالمان) شوم، یا قدم بر روی فرش یکی از آنها بگذارم».
[وسائل الشّیعه، ج 12، ص 140]
* من کفّ غضبه عن النّاس کفّ اللّه عنه عذاب یوم القیامة
: «آن کس که خشم خود را از مردم بازدارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او بازمیدارد».
[وسائل الشّیعه، ج 11، ص 289]
الأنوار البهیة، ص: 325