1 - سر آغاز تکوین حضرت زهرا عليهاالسلام
علیهاالسلام علّامه مجلسی (ره) در بحار الأنوار نقل میکند: روزی پیامبر صلىاللهعليهوآله در سرزمین ابطح [روی ریگهای مسیر سیل، در بین مکّه و منی] نشسته بودند.
چند نفر از مسلمین مانند عمّار یاسر، منذر بن ضحضاح، أبو بکر، عمر، علی بن
الأنوار البهیة، ص: 55
أبی طالب عليهالسلام ، عبّاس بن عبد المطّلب و حمزه در محضر آن حضرت بودند.
ناگاه جبرئیل به صورت اصلی خود که بسیار بزرگ بود و بالهایش بر افق مشرق و مغرب گسترده شده بود «1» به حضور پیامبر صلىاللهعليهوآله آمد و صدا زد:
«ای محمّد صلىاللهعليهوآله ! خداوند بزرگ بر تو سلام میرساند، و به تو فرمان میدهد که چهل روز از خدیجه علیهاالسلام کنارهگیری کنی! » «2» .
انجام این دستور برای پیامبر صلىاللهعليهوآله بسیار دشوار بود، چرا که پیامبر صلىاللهعليهوآله خدیجه علیهاالسلام را دوست داشت، و بسیار به او علاقهمند بود.
ناگزیر پیامبر صلىاللهعليهوآله به این فرمان عمل کرد، چهل روز روزه گرفت، و شبهای آن را با عبادت به سر آورد، تا آنکه روزهای آخر فرا رسید. توسّط عمّار یاسر برای خدیجه علیهاالسلام چنین پیام فرستاد:
«ای خدیجه! مبادا گمان کنی که کنارهگیری من از تو، از روی بیمهری و بیاعتنائی است، بلکه پروردگارم مرا به آن فرمان داده است، تا امر خود را اجرا
______________________________
(1) از روایات فهمیده میشود که جبرئیل در تمام دوران نبوّت پیامبر صلىاللهعليهوآله بیش از سه بار با قیافه حقیقیاش ظاهر نشد: 1- شب بعثت 2- شب معراج 3- مورد فوق (مترجم).
(2) گویا کنارهگیری پیامبر صلىاللهعليهوآله به مدّت چهل روز از خدیجه علیهاالسلام برای آن بود که آن حضرت برای دریافت هدیه الهی که همان وجود مقدّس فاطمه علیهاالسلام باشد، آماده گردد، چنانکه در زیارتنامه فاطمه زهرا علیهاالسلام آمده:
و صلّ علی البتول الطاهرة... فاطمة بنت رسولک و بضعة لحمه و صمیم قلبه و فلذة کبده و النّخبة منک له و التّحفة خصصت بها وصیّة
: «خدایا درود بفرست بر بتول پاک... فاطمه دختر رسول خودت، و پاره تن و آرامبخش قلب او و جگرگوشه او و برگزیدهای از تو برای او، و تحفهای که آن را به وصیّ خود اختصاص دادی»
این گونه کنارهگیری بیانگر مقام بس ارجمند حضرت زهرا علیهاالسلام است که قلم از تحریر و تبیین آن عاجز است (مؤلّف).
الأنوار البهیة، ص: 56
__________________________________
کند، بنابراین مبادا جز خیر و سعادت گمان دیگری کنی، همانا خداوند هر روز چندین بار به وجود تو بر فرشتگان بزرگش مباهات میکند. بنابراین [وقتی که شب شد] در خانه را ببند و در بستر خود استراحت کن، و من در خانه فاطمه بنت اسد (مادر علی علیه السلام) هستم.
خدیجه علیهاالسلام روزی چند بار از فراق پیامبر صلىاللهعليهوآله غمگین میشد، تا آنکه آن چهل روز به پایان رسید. در این هنگام جبرئیل نزد پیامبر اسلام صلىاللهعليهوآله آمد و گفت:
«ای محمّد! خداوند متعال سلام میرساند و به تو فرمان میدهد که برای دریافت تحیّت و هدیهاش [وجود مقدّس فاطمه علیهاالسلام ] آماده باش.
پیامبر: ای جبرئیل! آن هدیه الهی چیست؟
جبرئیل: من هم به آن آگاهی ندارم.
پیامبر صلىاللهعليهوآله در این حال بود که میکائیل [فرشته مقرّب دیگر الهی] از آسمان فرود آمد، طبقی که روی آن را با پارچه سندس یا استبرق بهشتی پوشانده بود همراه داشت، آن طبق را پیش پیامبر صلىاللهعليهوآله نهاد. در این هنگام جبرئیل بر پیامبر صلىاللهعليهوآله وارد گردید و گفت:
«ای محمّد! خداوند، پروردگارت امر فرموده که امشب با این غذا، افطار کنی».
حضرت علی عليهالسلام میفرماید: پیامبر صلىاللهعليهوآله هر شب هنگام افطار به من امر میفرمود: در خانه را باز بگذارم، تا هر کس مایل است وارد خانه شود [از غذای پیامبر صلىاللهعليهوآله بهرهمند گردد، با توجه به اینکه آن حضرت در آن وقت در خانه ابو طالب، یعنی در خانه علی عليهالسلام بود].
من در کنار در خانه نشستم، رسول خدا صلىاللهعليهوآله تنها وارد خانه شد، هنگامی که سرپوش را از روی طبق برداشت، یک خوشه خرما و یک خوشه
الأنوار البهیة، ص: 57
انگور «1» در آن دید، از آنها میل فرمود تا سیر شد، و آب هم آشامید، سپس دست خود را برای شستشو دراز کرد، جبرئیل آب بر دست مبارکش ریخت، و میکائیل شستشو داد، و اسرافیل با دستمالی دست آن حضرت را خشک کرد، سپس باقیمانده غذا با ظرف آن به سوی آسمان بالا رفت، آنگاه پیامبر صلىاللهعليهوآله برای ادای نماز [نافله] برخاست.
جبرئیل نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآله آمد و گفت: اکنون نماز بر تو حرام است «2» تا به خانه نزد خدیجه علیهاالسلام بروی و با او همبستر شوی، زیرا خداوند با خود عهد کرده که در این شب، از صلب تو فرزندانی پاک بیافریند. در این هنگام پیامبر صلىاللهعليهوآله پس از چهل روز کنارهگیری برخاست و به سوی خانه خدیجه علیهاالسلام روانه گردید.
2- خاطره جالب آن شب، از زبان خدیجه عليهاالسلام
علیهاالسلام خدیجه علیهاالسلام میگوید: من در این مدّت، به تنهائی انس گرفته بودم، وقتی شب میشد، سرم را میپوشاندم و پرده را میآویختم، و در خانه را میبستم و نماز خود را میخواندم، و چراغ را خاموش نموده و به بستر برای استراحت میرفتم، ولی در آن شب نه خواب بودم و نه بیدار که ناگهان پیامبر صلىاللهعليهوآله آمد، و حلقه در را زد و صدا زدم: «کوبنده در کیست، که جز محمّد صلىاللهعليهوآله کسی آن را نمیکوبد؟ ».
رسول خدا صلىاللهعليهوآله با بیان شیرین و کلام دلنشین فرمود: «ای خدیجه! در را باز کن، من محمّد صلىاللهعليهوآله هستم».
______________________________
(1) شاید اختصاص به «خرما و انگور» به خاطر منافع بسیاری است که در این دو وجود دارد. و شاید انتخاب این دو میوه، اشاره به کثرت نسل فاطمه علیهاالسلام و کثرت برکات این نسل است، به علاوه درختهای این دو میوه، از زیادی گل آدم عليهالسلام آفریده شدهاند (مترجم).
(2) ظاهر این است که منظور، نماز نافله است، زیرا آن حضرت، نماز واجب خود را قبل از افطار، انجام میداد (مؤلّف).
الأنوار البهیة، ص: 58