اشاره
الأنوار البهیة، ص: 114
امام دوّم؛ سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی عليهالسلام
[میلاد]
ماجرای ولادت امام حسن عليهالسلام
امام حسن عليهالسلام در مدینه، روز سهشنبه در نیمه رمضان سال دوّم یا سوّم هجرت دیده به جهان گشود.
شیخ صدوق (ره) به اسناد خود از حضرت رضا عليهالسلام و او از پدرانش، از امام سجّاد عليهالسلام و او از اسماء بنت عمیس «1» نقل میکند که گفت: «من قابله جدّه تو فاطمه هنگام ولادت حسن و حسین علیهما السّلام بودم، هنگامی که حسن عليهالسلام متولّد شد، رسول اکرم صلىاللهعليهوآله به خانه آمد و فرمود: «ای اسماء! پسرم را نزد من بیاور».
من حسن عليهالسلام را که در میان پارچه زرد رنگی پیچیده بودم، نزد آن حضرت بردم، پیامبر صلىاللهعليهوآله آن پارچه زرد را به دور افکند و فرمود: «ای
______________________________
(1) نظر به اینکه: اسماء همسر جعفر طیّار بود، و در این هنگام در حبشه به سر میبردند، احتمالا در اینجا اشتباه لفظی شده و به جای سلمی بنت عمیس (همسر حمزه)، اسماء ذکر شده است، و اللّه العالم (مترجم)
الأنوار البهیة، ص: 115
____________________________________
اسماء! مگر من به شما نگفتهام که نوزاد را به پارچه زرد نپیچید» «1».
من همان دم حسن عليهالسلام را در میان پارچه سفیدی پیچیدم و نزد پیامبر صلىاللهعليهوآله بردم، آن حضرت در گوش راستش اذان گفت، و در گوش چپش اقامه گفت.
پیامبر صلىاللهعليهوآله به علی عليهالسلام فرمود: «نام پسرم را چه گذاشتهای؟ ».
علی عليهالسلام عرض کرد: ای رسول خدا! من در نامگذاری او از شما سبقت نمیگیرم خودم دوست داشتم نام او را «حرب» (به معنی جنگ) بگذارم «2».
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: من در نامگذاری او از پروردگارم پیشی نمیگیرم. آنگاه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای محمّد! خداوند متعال به تو سلام میرساند و میفرماید:
علیّ منک بمنزلة هارون من موسی و لا نبیّ بعدک
______________________________
(1) قابل ذکر است که برای رعایت بهداشت، پارچه سفید، نظر به اینکه آلودگیها را بهتر نشان میدهد، برترین رنگ لباس، برای انسان است (مترجم).
(2) شاید بتوان از این مطلب استنباط کرد که: امام علی عليهالسلام جهاد و ایثار در راه خدا را دوست داشت، از این رو میخواست نام فرزندش «حرب» که یادآور جنگ با دشمن است باشد، ولی سخن رسول خدا صلىاللهعليهوآله که از وحی الهی گرفته شده بود، تقویت مسأله امامت بود، چرا که تشبیه علی عليهالسلام به هارون نسبت به موسی عليهالسلام ، پیام دهنده آن است که: ای علی عليهالسلام تو جانشین پیامبر صلىاللهعليهوآله هستی، و به همین مناسبت نام فرزندت را حسن (همنام فرزند هارون برادر موسی) بگذار، تا یاد آورد امامت و برادری تو نسبت به پیامبر صلىاللهعليهوآله باشد. بنابراین، مقام امامت و اهمیت دادن آن بالاتر از جهاد در راه خدا است، و اصولا جهاد در پرتو امامت و رهبری رهبران راستین الهی، ارزش واقعی خود را مییابد، وگرنه ارزش ندارد (مترجم)
الأنوار البهیة، ص: 116
____________________________________
: «نسبت علی عليهالسلام به تو، همانند نسبت هارون به موسی عليهالسلام است، ولی پیامبری بعد از تو نخواهد بود».
بنابراین این نوزاد را همنام پسر هارون کن.
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: نام پسر هارون چیست؟
جبرئیل گفت: نام او «شبر» بود.
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: زبان من عربی است.
جبرئیل گفت: «نام او را حسن بگذار». رسول خدا صلىاللهعليهوآله او را حسن نامید.
عقیقه و صدقه برای حسن عليهالسلام
هنگامی که روز هفتم ولادت امام حسن عليهالسلام شد، پیامبر صلىاللهعليهوآله دو گوسفند خوشرنگی را عقیقه (قربان) کرد، یک ران آن را همراه یک دینار به قابله داد، و موی سر حسن عليهالسلام را تراشید، و هموزن آن نقره مسکوک صدقه داد، و سر حسن عليهالسلام را با بوی خوش «خلوق» «1» خوشبو نمود، سپس به اسماء فرمود: مالیدن خون از کارهای جاهلیّت است [که بر سر زانوی نوزاد، اندکی خون میمالیدند].
نیز جابر نقل میکند: هنگامی که فاطمه علیهاالسلام به فرزندش حسن عليهالسلام حامله شد، و حسن عليهالسلام دیده به جهان گشود، با اینکه قبلا پیامبر صلىاللهعليهوآله سفارش کرده بود که نوزاد را در پارچه سفیدی بپیچند، حسن عليهالسلام را در پارچه زردی پیچیدند و فاطمه علیهاالسلام او را نزد علی عليهالسلام آورد و گفت: «نام این نوزاد را تعیین کن».
علی عليهالسلام فرمود: من در نامگذاری از رسول خدا صلىاللهعليهوآله
(1) خلوق، مادّه خوشبوئی است که از زعفران و... ترکیب شده است (مجمع البحرین)
الأنوار البهیة، ص: 117
___________________________________
پیشی نمیگیرم. پیامبر صلىاللهعليهوآله به خانه آمد، حسن عليهالسلام را به آغوش گرفت و بوسید، و زبانش را در دهان حسن عليهالسلام نهاد و حسن عليهالسلام زبان پیامبر صلىاللهعليهوآله را میمکید.
در این هنگام رسول خدا صلىاللهعليهوآله به حاضران فرمود: «مگر من قبلا به شما نگفته بودم که نوزاد را در میان پارچه زرد رنگ نپیچید! »، آنگاه پارچه سفیدی را طلبید، پارچه زرد را کنار انداخت و با پارچه سفید بدن حسن عليهالسلام را پیچید، و در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه گفت، سپس به علی عليهالسلام فرمود: «نامش را چه نهادهای؟ ».
علی عليهالسلام گفت: من در نامگذاری او، از شما سبقت نمیگیرم «1» .
خداوند به جبرئیل وحی کرد که برای محمّد صلىاللهعليهوآله پسری متولّد شده، به سوی او فرود آی، و به او سلام برسان و از طرف من و خودت، به او تبریک بگو، و به او بگو نسبت علی عليهالسلام به تو همانند نسبت هارون به موسی عليهالسلام است، نام پسر هارون را بر آن نوزاد بگذار.
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: نام پسر هارون چیست؟
جبرئیل عرض کرد: نام او «شبر» است.
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: زبان من عربی است.
جبرئیل گفت: نامش را حسن بگذار.
پیامبر صلىاللهعليهوآله نام او را حسن گذارد.
هنگامی که حسین عليهالسلام متولّد شد، پیامبر صلىاللهعليهوآله به خانه آمد، در مورد نامگذاری او همسان نامگذاری حسن عليهالسلام رخ داد؛ جبرئیل نزد پیامبر صلىاللهعليهوآله آمد و گفت: «خداوند سلام میرساند و میفرماید:
نسبت علی عليهالسلام به تو، همانند نسبت هارون به موسی عليهالسلام است، او
(1) از این رهگذر، نیز این درس را میآموزیم، که در نامگذاری فرزند، احترام بزرگان را حفظ کنیم، و چه بهتر که نامگذاری او را بر عهده عالم ربّانی محل بگذاریم (مترجم)
الأنوار البهیة، ص: 118
__________________________________
را همنام پسر هارون بگذار».
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «نام او چیست؟ ».
جبرئیل عرض کرد: «شبیر».
پیامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: زبان من عربی است.
جبرئیل گفت: نامش را حسین بگذار.
در کتاب کشف الغمّه از امام علی عليهالسلام روایت شده: هنگامی که وضع حمل فاطمه علیهاالسلام (در مورد حسن) نزدیک شد، رسول خدا صلىاللهعليهوآله به اسماء دختر عمیس و امّ سلمه فرمود: «نزد فاطمه علیهاالسلام بروید، وقتی که فرزندش متولّد شد و شروع به گریه کرد، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگوئید، زیرا هر نوزاد را که در گوشش اذان و اقامه گفته شود، از گزند شیطان محفوظ میماند، بعد از انجام این کار، بیآنکه کار دیگری کنید، نوزاد را نزد من بیاورید.
وقتی که حسن عليهالسلام متولّد شد، اسماء و امّ سلمه، مطابق دستور پیامبر صلىاللهعليهوآله رفتار کردند، آنگاه پیامبر صلىاللهعليهوآله به خانه آمد، و ناف کودک را برید و با آب دهان خود، به او شیر داد و گفت: «خدایا! این فرزند، و فرزندان علی عليهالسلام را از شرّ شیطان مطرود، در پناه تو قرار میدهم» «1» .
(1) قابل توجه اینکه پیامبر صلىاللهعليهوآله در مورد گفتن اذان و اقامه در گوش کودک، و در دعای آخر، سخن از «حفظ از شرّ شیطان» به میان آورد، و این درس را به ما آموخت که پدر و مادر، در همان آغاز زندگی فرزند خود، باید متوجّه باشند تا او را در محیط پاک و دور از هر گونه گزند نفوذ شیطان، قرار دهند، همانگونه که برای سلامتی جسم فرزند، رعایت بهداشت و پیشگیریهای لازم میکنند، بهداشت معنوی او را نیز برای سلامتی روحش، رعایت نمایند (مترجم)
الأنوار البهیة، ص: 119