امام رضا عليهالسلام :
«ان علة الزكاة من اجل قوت الفقراء ... کما قال عزوجل:( لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ) ،فی اموالکم اخراج الزکاة... مع ما فی ذلک من اداء شکر نعم الله عزوجل... مع ما فیه من الزیادة و الرأفة و الرحمة لاهل الضعف و العطف علی اهل المسکنة، و الحث لهم علی المساواة، و تقویة الفقراء و المعونة لهم علی امر الدین ...»(۵۲) .
قانون زکات، برای تأمین (زندگی) بینوایان وضع شد، چنانکه خدای بزرگ فرموده است: «شما را در اموال و جانهاتان امتحان می کنیم.» (امتحان) در اموال پرداخت زکات است... با دیگر فوایدی که در این قانون نهفته است چون افزایش (مال) و احساسمندی و مهربانی نسبت به ناتوانان، و توجه به حال بینوایان، و سوق دادن جامعه به مساوات و برابری، و توانبخشی به فقیران، و یاری رساندن به آنان در انجام تکالیف دینی...
قوانینی برای تعدیل اقتصادی و معیشتی در جامعه و برطرف کردن احتیاجات لازم وضع شده است، چون خمس، زکات، و... در اجتماعی که تعادل داشته و از نظام اقتصادی عادلانه و سالمی برخوردار باشد، اکثریت قاطع مردم درآمدی کافی و بسنده خواهند داشت و نیازهای خود را تأمین خواهند کرد. در چنین اجتماعی، درصد اندکی از مردم محروم می مانند که محرومیت آنان به جبرهای طبیعی، ناتوانیهای جسمی، و گهگاه ظلم ها و حق کشیهای فردی و جزئی مربوط می شود.
اینگونه محرومیت ها، با اجرای قوانین یاد شده و تن دادن مردم به آنها برطرف می گردد - چنانکه در کلام والای امام رضاعليهالسلام آمده است - که علت وضع قانون زکات، تأمین خوراک بینوایان و کمک به آنان است تا اندازه ای که چون دیگران بتوانند به امور دین و دنیای خود برسند.
تقویت بنیه ی بینوایان و توان یابی آنان برای انجام دادن تکالیف دینی، هدف و مرز این قانون است. و تکلیف بر پایه ی حصول این مقصود ارزشمند استوار است. و تا این مقصود در همه ی افراد تهیدست جامعه ی تحقق نیافته، تکلیف باقی است.
و این چگونگی روشن می کند که اگر ظلم و استثمار، در دوران طولانی بر اجتماعی حاکم بود، و فقر و محرومیت همه گیر و عمیق گشته بود، باید به هدف اصلی و علت وضع قانون توجه کرد؛ و آن - چنانکه در کلام امام رضاعليهالسلام آمده است - مساوات با محرومان و کمک رسانی و توان بخشی به آنان است تا قادر به زندگی و عمل به احکام دین باشند.