9%

2 ـ تفریحات سالم

رجوع شود به : جلد 15 ـ تفریحات سالم

3 ـ تجمّل و زیبائی

رجوع شود به : جلد 15 ـ تفریحات سالم

چهارم ـ شرائط مهمانی

1ـ سه شرط پذیرش میهمانی

شخصی امام علی علیه السّلام را به مهمانی دعوت کرد،

حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام فرمود :

سه شرط دارد اگر قبول می کنی می پذیرم ، آن شخص گفت شرائط کدامند؟

امام علی علیه السّلام فرمود :

1 ـ از بیرون چیزی تهیّه ننمائی ، هر چه هست بیاوری .

2 ـ آنچه در منزل داری از ما دریغ نکنی .

3 ـ به زن و بچّه هایت سخت نگیری .

آن شخص گفت :

هر سه شرط را قبول دارم .

و امام نیز مهمانی او را پذیرفت (131)

2 ـ قبول میهمانی

حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام دعوت خویشاوندان ، فرزندان ، و دختران خود را می پذیرفت .

در شهر بصره دعوت میهمانی علاءبن زیاد را پذیرفت .

و در شهر مدینه حتّی دعوت میهانی دوستان غیر عرب ، از نژادهای گوناگون ، و ایرانیان را رد نمی کرد،

روزی پـس از قـبـول مـهـمـانی یک مسلمان ایرانی و صَرف حلوای نوع ایرانی ، علّت آن را پرسید.

به امام علی علیه السّلام گفته شد که ؛

به مناسبت عید نوروز این حلوای ایرانی تهیّه شد.

امام علی علیه السّلام به مزاح فرمود :

آیا نمی شود، هر روز، نوروز باشد؟ (132)

و در شب شهادت نیز میهمان دخترش امّ کلثوم بود.

پنجم ـ سنّت گرائی (احیای سنّت های رسول خدا (ص ))

1ـ مبارزه با بدعت ها

در دوران 25 سـاله حـکـومت سران سقیفه ، بدعت ها و دگرگونی های زیادی در احکام الهی پـدیـد آورده بـودنـد کـه تـربـیـت اجـتـمـاعـی مـردم ، و بـازگـردانـدن امـت بـه ارزش های اصیل اسلامی ، یکی از مشکلات اجرائی حکومت حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام بود.

خلیفه دوّم دستور داده بود، نماز مستحبی را می شود به جماعت خواند.

وقـتـی امـام عـلی عـلیـه السـّلام دسـتور داد که نخوانند، اعتراض ها شروع شد، و فریادها بلند شد که :

علی علیه السّلام می خواهد بر خلاف دستورات خلیفه دوّم رفتار کند ! ! .

روزی که علی علیه السّلام خواست منبر پیامبر را در جای خود قرار دهد، (همان جائی که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داشت )،

مردم اعتراض کردند، و مانع شدند و فریاد کشیدند،

امـّا روزی کـه خـلیـفـه اوّل و خـلیـفـه دوّم مـی خـواسـتـنـد مـنـبـر رسول خدا صلی الله علیه و آله را از جای خود بردارند کسی اعتراض نکرد.

ایـنـهـا نـشـان دهـنـده مـشـکـلات عـلی عـلیـه السـّلام در سنّت گرائی و بازگشت به سنّت رسـول خـدا صـلی الله عـلیـه و آله اسـت ، چـون 25 سال مردم منحرف شدند، مسخ گردیدند، و احکام دین را تغییر دادند. (133)

2 ـ بردباری در مبارزه با تحریفات

پـس از 25 سـال حـکـومت آنان که به حاکمیّت ارزش ها و احکام اسلامی توجّهی نداشتند، و بـدعت ها، و جعل احکام فراوانی را مطرح کردند، که مردم را از اسلام و احکام ناب منحرف و بـه دسـتـور العـمـل هـائی عـادت داده بـودنـد کـه از احـکـام اسـلام بـیـگـانـه بـود، حـال کـه حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنـیـن عـلی عـلیـه السـّلام بـه حـکـومـت رسـیـد، بـا هـزاران مـشـکل سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی روبرو بود، و نمی توانست افکار و آراء جامعه را با دستورالعمل و بخشنامه تغییر دهد.

تا فرمود:

(نماز مستحبّی را به جماعت نخوانید.)

فریاد عموم بلند شد که :

وا عُمَرا، وا عُمَرا

اینجاست که ، مشکل فرهنگی و بینشی را با دستورالعمل ها و بخشنامه نمی شود به زودی حَل کرد.

امام علی علیه السّلام در یک سخنرانی عمومی بردباری خود را در مبارزه با انحرافات و بدعت ها اینگونه بیان فرمود:

اگر حکم الهی را اظهار کنم ، و تحریف ها را کنار زنم ، از گِرد من پراکنده می شوند.

سـوگـنـد بـه خـدا ! به مردم گفتم که در ماه رمضان جز برای نماز واجب به جماعت حاضر نشوند، که خواندن نماز مستحبّی به جماعت بدعت است .

امّا بعضی از لشگریان که در پیرامون من می جنگیدند، فریاد زدند:

(ای اهـل اسـلام ، سـنـّت خـلیـفه دوّم را تغییر دادند، و علی ما را از نماز خواندن مستحبّی به جماعت باز می دارد.)

ترسیدم در گوشه ای از لشگریانم شورشی برپا شود. (134)

و در یک سخنرانی افشاگرانه فرمود :

اءرَایـتـُم لَو اُمِرتُ بِمَقامِ اِبراهیم فَرَدَدتُهُ اِلی المَوضِعِ الَّذی وَضَعَهُ فی هِ رَسُولُاللّه صلی الله علیه و آله

وَ رَدَدتُ فَدَکَ اِلی وَرَثَةِ فاطِمَة

وَ رَدَدتُ صاعَ رَسُولُاللّه صلی الله علیه و آله کَما کانَ... وَرَدَدتُ دارُ جَعفَرٍ اِلی وَرَثَتِهِ وَ هُدِمَتها مِنَ المَسجَدِ، وَرَدَدتُ قَضایا مِنَ الجَورِ قَضی بِها وَ نَزَعَت نِساءً تَحتَ رِجالٍ بِغَیرِ حَقٍّ وَ رَدَدتُهُنَّ اِلی اَزواجِهِنَّ...

وَ مـَحـَوتُ دَوّاویـنَ العـَطـایـا وَ اعـطـَیـتُ کـَمـا کـانَ رَسـُولُاللّه صلی الله علیه و آله یُعطی بِالسَّوِیَّةِ وَ لَم اَجعَلُها دَولَةً بَینَ الاءغنِیاءِ...

وَ رَدَدتُ مـَسجِدَ رَسُولُاللّه صلی الله علیه و آله اِلی ما کانَ عَلَیهِ وَ سَدَدتُ ما فَتَحَ فیهِ مِنَ الاَبوابِ وَ فَتَحتُ ما سَدَّ مِنهُ

وَ حَرَّمتُ المَسحَ عَلَی الخِفَّینِ

وَ حَدَدتُ عَلَی النَّبیذِ

وَ اَمَرتُ بِالاحَلالِ المُتعِتینِ

وَ اَمَرتُ بِالتَّکبیرِ عَلَی الجَنائِزِ خَمسَ تَکبیراتٍ

وَ الزَمتُ النّاسَ الجَهرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم ...

وَ حَمَلتُ النّاسَ عَلَی حُکمِ القُرآنَ وَ عَلَی الطَّلاقِ عَلَی السُّنَّةِ

وَ اَخَذتُ الصَّدَقاتَ عَلَی اِصنافِها وَ حُدُودِها...

اِذاً لِتـَفـَرَّقـُوا عـَنـّی وَ اللّهِ لَقـَد اَمـَرتُ النـّاسَ اَن لا یـَجـتَمِعُوا فی شَهرُ رَمَضانِ اِلاّ فی فـَریـضـَةٍ وَ اعـلَمـَتـهـُم اِنَّ اجـتـِمـاعـِهـِم فی النَّوافِلِ بِدعَةَ فَتَنادی بَعضُ اهلِ عَسکَری مِمَّن یُقاتِلُ مَعی :

یـا اَهـلَ الاِسلامِ غُیِّرَت سُنَّةُ عُمَرٍ یَنهانا عَنِ الصَّلوةِ فی شَهرُ رَمَضانِ تَطَوُّعاً. وَلَقَد خِفتُ اَن یَثُورُوا فی ناحِیَةِ جانِبِ عَسکَری ...

(اگـر مقام ابراهیم را که خلیفه دوّم تغییر داد به همان مکانی می گذاشتم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار داده بود ؛

و فدک را به صاحب اصلیش می دادم ؛

و پـیـمـانـه رسـول خـدا صلی الله علیه و آله را به مقدار تعیین شده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله باز می گرداندم ؛

و خانه جعفر را که در توسعه مسجد به زور خراب کردند، باز پس می گرفتم ؛

و احکام و قضاوت های ضالمانه را طرد می کردم ؛

و زنـان مـسـلمـان را کـه بـدون حـقـّی گـرفتند و با آنان ازدواج کردند، به خانوادهایشان برمی گرداندم ؛

و دفتر حقوق را به روش حقوق پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تغییر می دادم ؛

و دفتر بخشش ها و امتیاز دادنها را نابود می کردم ؛

و مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله آنگونه که لازم بود درست می کردم ؛

و درهائی که بیجا باز کردند می بستم ؛

و مسح برروی کفش را منع می کردم ؛

و برخوردن آبجو حدّ شراب می زدم ؛

و متعه و حجّ تمتّع را حلال اعلام می کردم ؛

و دستور می دادم که بر جنازه ها پنج تکبیر بگویند ؛

و بسم اللّه را در نماز بلند بگویند ؛

و مردم را به حکم قرآن باز می گرداندم ؛

و طلاق را مطابق اسلام جاری می کردم ؛

و صدقات را از اقشار مردم می گرفتم ؛

هـر آیـنـه از اطـراف مـن پراکنده می شدند، من تا دستور دادم که نماز مستحبّی را به جماعت نخوانند که بدعت است ، جمعی از لشگریان من فریاد زدند :

کـه ای اهـل اسـلام ، سـنـّت خـلیـفـه دوّم را تـغـیـیـر دادند، ترسیدم که لشگریانم را دچار پراکندگی نمایند.)