انسان باید برای توازن و آرامش بخشیدن به روان خویش به دستورالعمل های کارشناسان این فن سر فرود آورد.
از نسخه های سلامتی روح و نیازهای روانی انسان، کسب لذت های مشروع و انبساط روح از راه دیدن مناظر طبیعی زیبا و شنیدن صداهای روح بخش وگوش نواز و مطالب و سخنان نشاط آور در چهارچوب شرع می باشد که ابزار تحقّق و عمل به این نسخه "چشم وگوش" است.
از توصیه های دینی و سفارش طبیبان روان، سیر و سیاحت و سفر و گردش است که فواید و آثار روحی آ نها بر هیج کس پوشیده نیست، بدیهی است که اگر سفرها و جابه جایی های متعدد صورت بگیرد و از مناظر زیبا و لذّت بخش استفاده نشود و کوه ها و جنگل های سرسبز و خرم و دریاها و زیبایی آنها چشم انسان را ننوازد و صدای دل انگیز جریان آب و آبشار، وزش باد و بارش باران و صدای خوش لرزش درختان و آواز پرندگان و بلبلان و پیام های سازنده طبیعت و سخنان وگفته های گذشتگان بر گوش ها طنین نیفکند، هرگز به مقاصد سیر و سیاحت دست پیدا نخواهیم کرد؛ اما اگرگوش و چشم به کار افتد و از دیدن های لذّت بخش و صداها و موسیقیِ طبیعت بهره گرفته شود، روح و جسم به آرامش می رسد و نشاط و قوت می یابد، بنابراین، از فواید و برکات این دو عضو، کسب لذّت های مشروع و انبساط روح و تأمین نیازهای روانی است.
در عالم آخرت نیز در بهشت آنچه موجب لذت و نشاط است دیدان مناظر لذّت بخش می باشد که قرآن مجید می فرماید:
* وَفِیها ما تَشْتَهِیهِ الانْفُسُ وَتَلَذُّ الاعْیُنُ*؛
و در آن (بهشت) آنچه دل می خواهد و چشم از آن لذّت می برد وجود دارد.
البته دیدن عالم آخرت با دیدن عالم دنیا متفاوت است، به هر حال در آن دنیا نیز آنچه موجب لذت و نشاط روحانی است با استفاده از ابزاری چون چشمِ (آخرتی) میسر خواهد بود که از برکات به شمار می آید.
چه لذتی بالاتر از آن که انسان با چشم قلب به جمال بی مثال و بی بدیل الهی بنگرد که یک لحظه آن از تمام نعمت های مادّی بهشت برتر است.
هر چند به این مطلب قبلاً اشاره شد، لیکن با توجه به اهمیت عبرت و تجربه به صورت مستقل به آن می پردازیم.
قرآن مجید در آیات متعدد دستور به مسافرت وکوچ داده و هدف از این دستورات را عبرت گیری از گذشتگان و سرنوشت آنان معرفی کرده است:
*قُلْ سِیرُوا فِی الارْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الُمجْرِمِینَ*؛
بگو: در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!
در آیه دیگر می فرماید:
*... فَسِیرُوا فِی الارضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ المُکَذَبین*؛
پس در روی زمین گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟
هم چنین خدای تبارک و تعالی می فرماید:
* وَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ المُفْسِدِینَ*؛
و بنگرید سرانجام مفسدان چگونه بود!
نیز احادیث و روایات بسیاری در این زمینه از پیشوایان معصوم (ع) رسیده است که به نمونه هایی چند اشاره می شود:
امیرمومنان علی (ع) می فرماید:
... وَ إنَّمَا یَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إلیَ الدُّنْیَا بِعَیْنِ الْإعْتِبَارِ وَ یَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطنِ الْاضْطِرَار وَ یَسَمَعُ فِیهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الابغَاضِ...؛
و البته مومن با چشم عبرت به دنیا می نگرد، و از دنیا به اندازه ضرورت بر می دارد، و سخن دنیا را از روی دشمنی می شنود....
علی (ع) فرمود:
کُلُّ قَوْلِ لَیْسَ الهِو فِیهِ ذِکْرٌ فَلَغْوٌ وَکُلُّ صَمْتٍ لَیس فِیهِ فِکْرٌ فَسَهْوٌ وَ کُلُّ نَظَرٍ لیس فِیهِ إعْتِبَارٌ فَلَهْوٌ ؛
هر سخنی که در آن ذکر و یاد خدا نباشد، لغو و بیهوده است و هر سکوتی که در آن اندیشه نباشد، غفلت است و هر نگاهی که از عبرت و درس آموزی خالی باشد، بی ارزش و بازی است.
هم چنین حضرت فرمود:
إنَّ الْمُؤْمِنَ إذَا نَظَرَ إعْتَبَرَ؛
همانا مومن وقتی می نگرد، عبرت میگیرد.
آری، بر اساس معارف دینی، اگر دیدن و نظر کردن همراه با عبرت گیری و پند آموزی نباشد، فاقد ارزش است و در نتیجه "دیدن" ارزشمند آن است که همراه با عبرت باشد.
هم چنین بر اساس آیات و روایات فراوان- که به تعدادی اشاره شد- توصیه و سفارش های بسیاری به عبرت گیری و تجربه آموزی شده است. بدیهی است آنچه موجب تحقق "عبرت و تجربه" می شود بهره برداری صحیح از "چشم وگوش" است.