2%

طبيب دردمندان

صدا در سينه ها ساكت كه اينك يار مى ايد

ز راه شام و كوفه عابد بيمار مى آيد

غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش

به چشم آيينه ايزدنمايى تار مى آيد

الا اى دردمندان مدينه با دو صد حسرت

طبيب دردمندان با دل تبدار مى آيد

الا اى بانوان اهل يثرب پيشواز آييد

كه زينب بى برادر با دل غمخوار مى آيد

بيا ام البنين با ديده گريان تماشا كن

عزادارى ام البنين عليه السلام در بقيع

كه اردوى حسينى بى سپهسالار مى آيد.

احمد بن سعيد در حديثى از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود: زيد بن رقاد جهنى و حكيم بن طفيل طائى ، هر دو، در قتل عباس بن على عليه السلام شركت داشتند و پس از واقعه كربلا، ام البنين ، كه مادر اين چهار تن بود، به قبر ستان بقيع مى آمد و براى پسرانش سوزناكترين و اندوهبارترين مرثيه را مى خواند و ناله مى كرد و مردم اطراف او جمع مى شدند و در گريه و لابه و زارى با او شريك مى گشتند؛ حتى مروان بن حكم (حاكم مدينه ) در ميان مردم به بقيع مى آمد و با آنها در گريه و زارى شركت مى كرد.

گريه علامه بحرالعلوم

در زمان علامه بحرالعلوم (سيد محمد مهدى ، متوفى ١٢١٢ ه‍ ق ) گوشه هايى از مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العباس قمر بنى هاشم عليه السلام ويران شد و نياز به تعمير و نوسازى پيدا كرد اين جريان را به علامه بحرالعلوم خبر دادند و بنا شد كه وى با معمار در روز معينى براى ديدار قبر مقدس و تعيين مقدار تعمير به سر مرقد مطهر بروند. آن روز فرا رسيد و آن دو با هم وارد سرداب گرديدند و از نزديك بناى قبر را ديدند. در اين بين معمار نگاهى به قبر و نگاهى به علامه كرد و پرسيد آقا اجازه مى فرماييد سؤ الى كنم ؟

علامه فرمود: بپرس .

معمار گفت : ما تا كنون خوانده و شنيده بوديم كه حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام قامتى بلند داشته اند، به طورى كه هر گاه بر اسب سوار مى شدند زانوان ايشان برابر گوشهاى اسب مى رسيده است بنابراين بايد قبر آن حضرت طول بيشترى داشته باشد، ولى من مى بينم صورت قبر كوچك است ، آيا شنيده هاى من دروغ است ، و يا كوچكى قبر علت ديگرى دارد؟!

علامه به جاى پاسخ ، سر به ديوار نهاد و به شدت شروع به گريستن كرد. گريه طولانى او معمار را نگران ساخت و عرض كرد: آقاى من چرا منقلب و گريان شدى ، مگر من چه گفتم ؟!

علامه فرمود شنيده ها تو درست است ، و همان گونه كه گفتى حضرت عباس عليه السلام قامتى بلند و رشيد داشته است ، ولى سوال تو مرا به ياد مصائب جانكاه حضرت عباس ‍ عليه السلام انداخت ؛ زيرا به قدرى ضربت شمشير. نيزه بر وى وارد شد كه بدنش را قطعه قطعه نمود و آن قامت بلند به قطعاتى كوچك تبديل يافت آيا تو انتظار دارى بدن حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام كه قطعات آن توسط امام سجاد زين العابدين على بن الحسين عليه السلام جمع آورى و دفن شده ، قبرى بزرگتر از اين قبر داشته باشد؟!

هر يك از شهيدان ، هنگامى كه هدف تيرى قرار مى گرفتند، با دستهاى خود تير را از بدن بيرون مى آوردند يا ممكن بود كه بيرون آورند، ولى آن كسى كه دستهايش را قطع كرده اند و در برابر چهار هزار تير انداز قرار گرفته چه حالى خواهد داشت ؟!

هر سوار كارى كه مى خواهد از اسب پياده شود، يك دست خود را روى بلندى زين ، و دست ديگرش را بر دهانه اسب مى گذارد تا پياده گردد، اما كسى كه دست ندارد چگونه پياده شود؟! نيز هر سوار كارى كه از پشت اسب بر زمين مى افتد، در هنگام سقوط، دستهايش را جلوتر بر زمين مى نهد كه بدنش آسيب نبيند، ولى آن كس كه دست ندارد چه حالى خواهد يافت ؟!

كسى كه قامتى بلند دارد و بدنش مانند خارپشت پر از تير شده است ، هنگامى كه از پشت اسب به زمين مى افتد تيرها بدنش فرو مى رود.

اى قمر بنى هاشم ، هنگامى كه تو از پشت اسب به زمين افتادى ، تيرها بر سينه و پهلو و ساير اعضاى تو نشسته بودند و در اعماق بدن نازنين تو فرو مى رفتند و امعا و احشاى تو را پاره پاره مى ساختند، آه آه (٢٤٧)

زبان حال قمر بنى هاشم عليه السلام با برادرش امام حسين عليه السلام

تشنه لب سوخته ام و در نكشيدم جامى

با غمت ساختم و بر نگرفتم كامى

دو جهان زير پر خويش در آورده ام از آنك

چون كبوتر ننشستم به سر هر بامى

ننگ و ذلت نپذيرم اكرم رفت و دوست

در ره دوست نخواهم به جهان جز نامى !

تير دشمن چو پيامى زبر دوست رسيد

تا كه بر چشم نهم ، پيش نهادم گامى !

مرگ در راه تو خوشتر بود از عمر ابد

نزد ما بستر خون نيست بجز احلامى

آخرين كشته معشوقم و هرگز نبود

در ره عشق آغازى و نى انجامى

گر رسد دست به دامان توام در دم مرگ

نرساند دگرم زخم سنان آلامى

در كفم آب ، ولى بى تو ننوشم هرگز

تا در آيين وفا كس نبرد ابهامى

بى تو بد نامى و ننگ است حيات دو جهان

گو (شجاعى ) كه بپرهيز از اين بد نامى (٢٤٨)

--------------------------------------------

پاورقى ها :

٢٣٥-سوگنامه آل محمد صلى الله عليه و آله ، به نقل از معالى السبطين : جلد ١، .

٢٣٦-سوگنامه آل محمد صلى الله عليه و آله ، به نقل از بحار: جلد ٤٥، و ترجمه مقتل الحسين ابى مخنف : .

٢٣٧-فرسان الهيجاء: جلد ١، .

٢٣٨-محن الاءبرار، ترجمه مقتل بحار الاءنوار: .

٢٣٩-مقصود، امام سجاد عليه السلام است كه در عاشورا، به مصلحت الهى ، شديدا بيمار بود. در مصرع آخر شعر فوق بنا به مصلحت ، انك تغييرى داده ايم .

٢٤٠-تذكرة الشهداء: ملا حبيب الله كاشانى ، .

٢٤١-من الاءبرار: .

٢٤٢-همان : .

٢٤٣-مفتقر، تخلص حكيم و فقيه بزرگوار مرحوم آية الله حاج شيخ محمد حسين اصفهانى (كمپانى ) است .

٢٤٤-از شاعر صميمى دل باخته اهل بيت عليه السلام حبيب چاچيان (حسان ).

٢٤٥-شعر از حبيب الله خباز كاشانى .

٢٤٦-تذكرة الشهداء: ملا حبيب الله كاشانى ، .

٢٤٧-سوگنامه آل محمد صلى الله عليه و آله به نقل از معالى السبطين : جلد ١، .

٢٤٨-از سيد على شجاعى ، شاعر اهل بيت عليه السلام .