20%

درخواست كمك شير ضعيف از امام رضاعليه‌السلام و اطاعت شير بزرگ از دستور آن حضرت

مي گويند: در وقتي كه امام رضاعليه‌السلام براي رسوا كردن زينب كذابه وارد جايگاه حيوانات و درندگان وحشي شد، در ميان درندگان، شيري مريض بود كه آمد و در گوش مبارك آن حضرت چيزي همهمه نمود.

امام رضاعليه‌السلام به شيري كه از تمام شيرها و درندگان بزرگتر بود با اشاره چيزي فرمود و آن شير سر اطاعت بر زمين سائيد.

چون آن حضرت از آنجا بيرون آمد عرض كردند: «آن شير ضعيف با شما چه گفت و شما به آن شير چه فرمودي؟»

امام رضاعليه‌السلام فرمود: «آن شير ضعيف نزد من شكايت نمود كه: من ضعيف هستم و چون غذا بيش ما مي اندازند، به علت ازدحام درندگان و قدرتمندتر بودن آنها، من قادر بر خوردن غذا نيستم، از شما تقاضامندم كه در مورد من به شير بزرگ سفارش بفرمائيد.

من نيز به آن شير اشاره كردم و او پذيرفت.»

در اين هنگام گاوي را كشتند و آن را جلوي درندگان انداختند.

پس آن شير بزرگ آمد و بر بالاي جسد گاو ايستاد و مانع خوردن ساير درندگان شد تا آن شير ضعيف سير گرديد، آنگاه گذاشت تا بقيه بخورند.(۲۰)