( پرسش نود و پنجم )
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله آقای میلانی دام ظلّه العالی. پس از عرض سلام و ارادت مسائلی مورد پرسش است امید آن که جواب آنها را مرقوم فرمائید.
س 1 : در رسائل عملیّه نوشته شده استعمال ظرف طلا و نقره حرام است، چرا حرام می باشد؟
س 2 : پیوند کلیه از بدن مرده یا زنده ی مسلمان یا اهل کتاب برای نجات یک فرد مسلمان چه صورت دارد؟
س 3 : آیا پیوند قرنیه ی چشم از چشم مرده ی مسلمان یا اهل کتاب برای نجات چشم مسلمان جایز است یا خیر؟
س 4 : پیوند اعضای بدن مرده برای نجات یک فرد مسلمان چه صورت دارد؟
س 5 : آیا تشریح ابدان مردگان (که برای دانستن علم پزشکی پایه ی بزرگ و اعظم است و بدون آن دانش پزشکی معنائی ندارد) از ابدان مسلمانان در کشور مسلمان چه صورت دارد؟
« دکتر حسام الدّین خرّمی »
« بسمه تعالی شأنه »
السّلام علیکم: امید آنکه به یمن توسّل به ناحیه ی مبارکه ی حضرت بقیه الله ارواحنا فداه به موجبات آسایش و خیر و عافیت دنیوی و اخروی نائل بشوید.
ج 1 : این چراها در سراسر نسخه های دکترهای طبّ هم پیش می آید همچنان که مریض جسمانی بعد از آنکه تشخیص داد مهارت و شخصیّت علمی دکتر را به گفته ی او خضوع می کند و به نسخه ی او عمل می نماید و چون و چرائی ندارد، همچنین مریض روحی می بایستی چنین بوده باشد، جواب چرای او را روشنفکری خودش جواب می دهد که آورنده ی شریعت از طرف خالق سخن می گوید و دستور خدایی را می رساند و بدین ملاحظه هیچ گونه فرقی در عقیده و رفتار و کردار نبایستی پیدا شود، خواه حکمت و مصلحت را ـ ولو مختصراً ـ بفهمد یا نفهمد.
بلی مقداری از حکم و مصالح را شیخ صدوق اعلی الله مقامه از ائمّه ی طاهرین سلام الله تعالی علیهم در کتاب علل الشّرایع روایت نموده اند.
ج 2 : از بدن مسلمان خواه زنده و خواه مرده جایز نیست.
اما از بدن اهل کتاب که به احکام ذمّه ی اسلامی رفتار نمی کنند و همچنین از بدن مرتد و ناصبی و سایر کفّار مانعی ندارد.
ج 3 : از چشم مرده ی مسلمان جایز نیست و دیه دارد که در خیرات آن مرده به مصرف برسد، امّا از چشم اهل کتاب که به شرائط ذمّه عمل نمی کنند و نیز از چشم سایر کفّار مانعی ندارد، و از قبیل کفّار است مرتدّ و ناصبی و مانند اینها.
ج 4 : جدا کردن عضوی از بدن مرده ی مسلمان جایز نیست و دیه دارد که به مصرف خیر و احسان برای آن مرده برسد.
و امّا از بدن مرده ی کافر مانعی ندارد ولی باید مراعات کرد که پیوند آن به یک فرد مسلمان موجب شود که جزء بدن آن مسلمان (ولو بعد از مرور زمان) شود.
ج 5 : تشریح بدن مسلمان شرعاً دیه دارد که در جدا کردن سر او یکصد دینار و در بریدن زبان او یکصد دینار و در بیرون آوردن دو چشم او یکصد دینار و در بریدن دو گوش او یکصد دینار و در بریدن دو دست او یکصد دینار و در بریدن دو پای او یکصد دینار، و در بریدن یک دست او پنجاه دینار و در بریدن یک پای او پنجاه دینار و همچنین در بیرون آوردن یک چشم یا یک گوش پنجاه دینار و در بریدن یک انگشت ده دینار و همچنین در هر انگشتی ده دینارچه از دست و چه از پا، باری در بریدن و یا جدا کردن هر عضوی از اعضای مرده ی مسلمان دیه شرعاً ثابت است و میزان کلّی اینکه هر آنچه در بدن زنده ی مسلمان دیه دارد در مرده ی مسلمان هم دیه دارد با تفاوت اینکه دیه ی مسلمان مرده ده یک دیه ی مسلمان زنده است، و این که در دیه ی زنده فرق است بین زن و مرد و در دیه ی مرده فرقی نفرموده اند.
و دیه ی راجع به مرده ی مسلمان در خیرات و مبرّات برای او به مصرف می رسد و از آن جمله آن که از طرف او صدقه به مسکین داده می شود و به ورثه ی او از این دیه ارث نمی رسد امّا از دیه ی زنده بعد از مردنش ورثه ی او ارث می برند، و تشریح بدن کافر دیه
ندارد، و دینار عبارت است از هیجده نخود طلای سکّه دار.
و تشریح بدن میّت جایز نیست.
و فرضاً اگر ضرورت داشته باشد دیه ی او از بین نمی رود و باید داده شود و در خیرات و مبرّات برای او به مصرف برسد، والعلم عنده تعالی.
سید محمد هادی الحسینی المیلانی