2%

در منابع اهل سنت

انبوه رواياتى كه در منابع و كتابهاى اهل سنت پيرامون امامان دوازده گانه وارد شده است از نظر اجمال و تفصيل گوناگون است.

برخى از آنها تنها از شمار امامان نور، بدون بيان نام و نسب آنان سخن دارد

و برخى ديگر آنان را با نام و نسب و شمار معرفى مى كند.

برخى سربسته از حضرت مهدىعليه‌السلام سخن مى گويند.

و برخى صراحت دارند كه آن حضرت، دوازدهمين امام نور است.

با اين بيان برخى از روايات روشنگر برخى ديگر است.

سخن درست

سخن حق و درست در اين مورد اين است كه به صراحت يادآورى كنيم كه: اين روايات، بسيار زياد و فراتر از حد تواتر است و پيام آنها نيز صريح، روشن و غير قابل خدشه است، بگونه اى كه نه نقطه ابهامى باقى مى گذارد و نه راهى براى بهانه جويى و ايراد و اشكال و اگر بخواهيم همه آنها را بياوريم، هم سخن طولانى و خسته كننده مى شود و هم از هدف اصلى كتابها باز مى مانيم، به همين جهت تنها براى نمونه برخى از آنها با بيان منابع و مصادر، به منظور آسان ساختن كار براى پژوهشگران حقيقت جو در اينجا ترسيم مى گردد.

الف: دسته اول:

دسته نخست رواياتى است كه از امامان نورعليهم‌السلام بطور كلى و سربسته، پيام دارد، براى نمونه:

۱. پيامبر گرامى مى فرمود:

«يكون لهذه الامة اثنا عشر خليفة »

يعنى: براى اين امت دوازده امام و پيشوا خواهد بود.

اين روايت را هم، امام (احمد بن حنبل) در مسند خويش از ۳۴ طريق روايت كرده است و هم (مسلم) از علماى مورد قبول اهل سنت در (صحيح) خود آورده است.( ۴۴ )

و نيز آورده اند كه فرمود:

«يكون اثنا عشر اميرا، فقال كلمة لم اسمعها فقال ابى: انه قال كلهم من قريش »( ۴۵ )

يعنى اين امت دوازده امير خواهد داشت... و همگى آنان از قريش اند

اين روايت را منابع و مصادر ذيل آورده اند:

۱. (صحيح بخارى) جلد ۴،.

۲. (صحيح ترمذى) جلد ۲، ص ۳۵.

۳. (مسند امام احمد بن حنبل) جلد ۵، ص ۹۰.

۴. (تيسير الوصول الى جامع الاصول) جلد ۲.

۵. (منتخب كنزالعمال).

۶. (تاريخ بغداد) جلد ۱۴،.

۷. (تاريخ الخلفاء).

۸. (ينابيع الموده).

۹. (المستدرك على الصحيحين) جلد ۲، ص ۲۵۰۱.( ۴۶ )

در منابع فوق، اين روايت از امام حسنعليه‌السلام ، (عبدالله بن مسعود)، (انس بن مالك)، (عمر) و... روايت شده است و ياد آورى مى گردد كه نويسندگان اين منابع همگى از ائمه و علماى مورد اعتماد اهل سنت هستند.

ب: دسته دوم:

دسته دوم از روايات بر خلاف دسته نخست كه سربسته بيانگر اين نكته بود كه امامان پس از پيامبر دوازده نفرند و همگى از قريش، اين دسته از روايات بطور روشن و گويا به بيان مشخصات امامان دوازده گانه پرداخته و آنان را با نام و نشان معرفى مى كند.

۱. قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : «انا سيد النبيين و على بن ابى طالب سيد الوصيين و ان اوصيائى بعدى اثنا عشر، اولهم على بن ابى طالب و آخرهم المهدى ».( ۴۷ )

يعنى از پيامبر گرامى آورده اند كه فرمود: (من سالار پيامبرانم و على سالار جانشينان پيامبران و جانشينان من دوازده نفر مى باشند، نخستين آنان علىعليه‌السلام فرزند ابى طالب است و آخرينشان فرزندم مهدىعليه‌السلام .

۲. و نيز فرمود:

«ان خلفائى و اوصيائى و حجج الله على الخلق بعدى اثنا عشر: اولهم على و آخرهم ولدى المهدى، فينزل روح الله عيسى بن مريم، فيصلى خلف المهدى و تشرق الارض بنور ربها و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب ».( ۴۸ )

يعنى جانشينان من و حجتهاى خدا بر بندگان پس از من، دوازده نفرند. نخستين آنان على بن ابى طالب است و آخرينشان پسرم مهدى است. (پس از ظهور او) عيسى بن مريم از آسمانها فرود آمده و به امامت او نماز مى گذارد و زمين و زمان به نور پروردگارش روشن مى گردد و حكومت مهر و عدل او، جهان را از شرق تا غرب زير پوشش مى گيرد.

۳. و نيز از ابن عباس آورده اند كه گفت: روزى مردى يهودى به نام (نعثل) آمد و به پيامبر گفت: (اى پيام آور خدا! از انديشه اى كه در سينه دارم و در خاطرم خطور مى كند مى خواهم از شما بپرسم.)

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (بپرس!)

و او پرسيد تا رسيد به اين مطلب كه گفت: فاخبرنى عن وصيك من هو؟

يعنى: از جانشين خودت آگاهم ساز كه او چه كسى است؟

چرا كه پيامبرى نيامده است جز اينكه جانشينى داشته است و جانشين پيامبر ما حضرت موسى (يوشع بن نون) است كه خود موسىعليه‌السلام او را معرفى كرد.

پيامبر گرامى در پاسخ او فرمود: ان وصيى على بن ابى طالب و بعده سبطاى الحسن و الحسين تتلوه تسعة ائمة من صلب الحسين.

يعنى: حقيقت اين است كه جانشين بلافصل من على بن ابى طالب است و پس از او فرزندانم حسن و حسين به ترتيب و پس از حسينعليه‌السلام امامان نهگانه از نسل حسينعليه‌السلام خواهند بود كه از پى هم خواهند آمد.

مرد يهودى گفت: (نام بلند و جاودانه آنان را برايم بيان فرما!)

قال: يا محمد فسمهم لى!

آن حضرت فرمود: «اذا مضى الحسين فابنه على، فاذا مضى على فابنه محمد، فاذا مضى محمد فابنه جعفر، فاذا مضى جعفر فابنه موسى، فاذا مضى موسى فابنه على فاذا مضى على فابنه محمد، فاذا مضى محمد فابنه على، فاذا مضى على فابنه الحسين فاذا مضى الحسن فابنه الحجة محمد المهدى، فهؤ لاء اثناعشر ».( ۴۹ )

يعنى: پس از شهادت حسينعليه‌السلام فرزندش على و پس از او پسرش محمد و پس از او پسرش جعفر و پس از او پسرش موسى و پس از او پسرش على و پس از او پسرش محمد و پس از او پسرش على و پس از او پسرش حسن و پس از او فرزندش مهدى، اينان امامان دوازده گانه مردم و جانشينان بحق من مى باشند.