20%

قرآن و علت گرفتاريها

هنگامى كه ماءمون على بن موسى الرضاعليه‌السلام را وليعهد خود قرار داد، عده اى به در خانه آن جناب آمده اجازه ورود مى خواستند. گفتند: به حضرت رضاعليه‌السلام عرض كنيد يك دسته از شيعيان علىعليه‌السلام مى خواهند خدمت شما برسند. در جواب آنها فرمود: من مشغولم ، آنها را برگردانيد. فردا آمدند مانند روز قبل خود را معرفى كردند باز فرمود: آنها را برگردانيد تا دو ماه بهمين طريق مى آمدند و برمى گشتند. بالاخره از شرفيابى ماءيوس شدند. روزى به دربان گفتند: به آقاى ما على بن موسىعليه‌السلام بگو ما شيعه پدرت علىعليه‌السلام هستيم دشمنان بواسطه اجازه ندادن شما ما را سرزنش كردند. اين بار برمى گرديم و از خجالت بوطن خود نخواهيم رفت زيرا تاب شماتت دشمنان را نداريم اين مرتبه اجازه فرمود داخل شدند و سلام كردند، آن جناب نه جواب سلام و نه اجازه نشستن داد، همانطور كه ايستاده بودند عرض كردند: يا بن رسول الله اين چه ستمى است كه بر ما روا مى دارى ، ما را خوار مى گردانى بعد از اينهمه سرگردانى كه اجازه شرفياب شدن نمى دادى ديگر چه براى ما باقى مى ماند؟

فرمود: اين آيه را بخوانيد:

ما اصابكم من مصيبه فيما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير

هر مصيبتى كه بر شما وارد مى شود بواسطه كارهايى است كه كرده ايد با اينكه بسيارى از آنها را مى بخشند.

در اين عمل من از خدا و پيغمبر و على و اباء طاهرينم عليهم السلام پيروى كردم آنها شما را مورد عتاب قرار دادند و من نيز چنين كردم عرض كردند: سبب چه بود كه باعث عتاب و سرزنش شديم ؟ فرمود: چون شما ادعا مى كنيد ما شيعيان علىعليه‌السلام هستيم واى بر شما، شيعيان آن آقا حسن و حسينعليه‌السلام و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابى بكرند. آن كسانى كه كوچكترين مخالفت نسبت به دستورات علىعليه‌السلام نكردند و مرتكب يك كار كه او نهى كرده بود نشدند اما شما مى گوييد ما شيعه علىعليه‌السلام هستيم در بيشتر از كارها مخالف او هستيد و نسبت به بسيارى از واجبات كوتاهى مى كنيد. حقوق برادران را سبك مى شماريد، جايى كه نبايد تقيه نماييد مى كنيد و تقيه نمى كنيد آنجا كه بايد بكنيد، اگر بگوييد دوستان و محبين آن آقاييم با دوستانش دوست و با دشمنانش دشمن هستيم ، اين سخن را رد نمى كنم اما مقامى بسيار ارجمند را ادعا كرديد، اگر گفته خود را بوسيله كردار ثابت نكنيد هلاك خواهيد شد مگر رحمت خدا نجاتتان بدهد.

عرض كردند: يا بن رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله اينك از گفته خود استغفار مى كنيم و توبه مى نماييم همانطور كه شما تعليم داديد، مى گوييم شما را دوست داريم دوست دوستان شما و دشمن دشمنانتان هستيم در اين هنگام على بن موسى الرضا عليه‌السلامفرمود مرحباءبكم يا اخوانى و اهل ودى مرحبا به شما اى برادران و دوستان من ، بالاتر بياييد بالاتر بياييد، پيوسته آنها را بطرف بالا مى برد تا پهلوى خود نشانيد آنگاه از دربان سؤ ال كرد چند مرتبه اينها آمدند و اجازه نيافتند، عرض كرد: شصت بار فرمود: شصت مرتبه برو و سلام مرا نيز برسان بواسطه استغفار و توبه اى كه كردند گناهانشان محو شد و به سبب محبتى كه با ما دارند سزاوار احترامند. به احتياجات خود و خانواده شان رسيدگى كن و از نظر مالى بر آنها فراوان توسعه ده براى مخارج و هدايا و تحفه و رفع احتياجات(١٩٣)