شیخ طبرسی و دیگران روایت کرده اند: چون ابو سفیان در جنگ احد وعده کرد با مسلمین که سال دیگر در بدر حاضر شوید برای جنگ و حضرت فرمود که: جواب او بگوئید بلی انشاء الله، و در ماه ذی القعده عرب را در بدر بازاری بود که در آنجا جمع می شدند و خرید و فروش می کردند؛ چون هنگام وعده شد حضرت صحابه را فرمود: مهیای قتال شوید، ایشان تثاقل ورزیدند و اظهار کراهت نمودند، و ابو سفیان نیز از گفته خود پشیمان شد و سهیل بن عمرو را به مدینه فرستاد که اصحاب حضرت را خبر دهد از تهیه و وفور لشکر اسلحه قریش شاید باعث تقاعد ایشان شود، پس حق تعالی فرستاد( فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّـهُ أَن يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّـهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلًا ) (1) یعنی: پس قتال کن در راه خدا، تکلیف کرده نشده ای مگر نفس خود را، و ترغیب و تحریص نما مومنان را بر قتال شاید خدا باز دارد باس و ضرر آنان که کافر شدند و خدا باس و ضررش سخت تر است و عقوبتش شدیدتر است.
چون آیه نازل شد پیغمبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم ) متوجه بیرون رفتن شد و فرمود: بخدا سوگند می روم هر چند تنها باشم و هیچکس با من نیاید، و عبد الله بن رواحه را در مدینه گذاشت و علم را
____________________
1-سوره نساء: 84.