کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران

کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران0%

کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: علی اکبر صمدی یزدی
گروه: مشاهدات: 15446
دانلود: 2179

توضیحات:

کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 193 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 15446 / دانلود: 2179
اندازه اندازه اندازه
کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران

کتاب آثار گناه در زندگی و راه جبران

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

کلید روزی چیست؟

در بعضی از روایات نقل شده است که: «صدقه، کلید افزایش روزی است».

امام صادق‌عليه‌السلام به یکی از فرزندانشان به نام «محمّد» فرمودند: «از پولی که برای خرجی داشتیم چقدر باقی مانده است؟

عرض کرد: چهل دینار.

حضرت فرمود: بیاور و صدقه بده.

عرض کرد: غیر از این چیزی نداریم.

حضرت فرمود: صدقه بده، خداوند جایگزین می‌کند، آیا نمی‌دانی هر چیزی کلیدی دارد و کلید رزق، صدقه است، صدقه بده.

فرزند امام، چهل دینار را صدقه داد، بیش از ده روز نگذشت که چهار هزار دینار برای امام‌عليه‌السلام رسید.

حضرت به فرزند خود فرمودند: دیدی که ما چهل دینار به خدا دادیم، امّا خداوند در عوض چهار هزار دینار به ما داد».(316)

2) صدقه موجب دفع بلا

اثر دیگر انفاق و صدقه، دفع بلا می‌باشد. امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «صَدَقَةُ الْعَلانِیةِ تَدْفَعُ سَبْعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْواعِ الْبَلاءِ وَصَدَقَةُ السِرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِ‌ّ»؛(317) «انفاق و صدقه آشکار، هفتاد نوع از انواع بلاها را دفع می‌کند و صدقه پنهانی، خشم خداوند را فرو می‌نشاند».

داستانی جالب از امام علیّ بن موسی الرضاعليها‌السلام

حضرت امام علیّ بن موسی الرضاعليها‌السلام می‌فرماید: «در بنی اسرائیل قحطی سختی پیش آمد و سال‌ها به طول انجامید؛ زنی لقمه نانی به دست آورده بود، هنگامی که خواست این لقمه را در دهان خویش بگذارد، سائلی فریاد بر آورد: ای زن! من بسیار گرسنه‌ام!

این زن با خود گفت: آیا اکنون هنگام صدقه است؟ با این حال به جای این که لقمه را در دهان خویش بگذارد، آن را به سائل گرسنه داد.

در همین حال فرزند کوچکی داشت که برای جمع کردن هیزم به صحرا رفته بود، گرگی به او حمله کرده بود تا او را طعمه خویش سازد، کودک فریاد کشید، زن به دنبال گرگ دوید، اینجا بود که خداوند جبرئیل را مأمور کرد تا آن کودک را از چنگال گرگ نجات داد و به مادر سپرد و به مادر کودک گفت: آیا راضی شدی یک لقمه به یک لقمه».(318)

آری، این گونه صدقه، جلوی بلا را گرفته و رفع خطر می‌کند. صدقه اثرات بسیار زیادی دارد که طبعاً ذکر همه آن‌ها مقدور ما نیست، تنها به بیان اثری می‌پردازیم که مورد بحث ماست و آن «نقش صدقه در آمرزش گناهان» است.

3) صدقه و آمرزش گناهان

از آثار و برکات انفاق و صدقه «آمرزش گناهان» است که قرآن کریم و معصومینعليهم‌السلام آن را بیان کرده‌اند: «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِیَ وَإِنْ تُخْفُوها وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّاتِکُمْ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»؛(319) «اگر انفاق‌ها را آشکار کنید، خوب است و اگر مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را می‌پوشاند (در پرتو بخشش در راه خدا بخشوده خواهید شد) و خداوند به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است».

روشن است انفاق‌هایی که انسان می‌کند و صدقاتی که می‌دهد گاهی علنی و آشکار است و گاهی مخفی و غیر علنی و هر کدام در جای خود نیکوست و آثار خاصّ خودش را دارد.

وقتی انسان علنی انفاق می‌کند، به خصوص حقوق واجب مال خود را پرداخت می‌کند، هم از خود دفع تهمت می‌کند و هم دیگران را در این امر تشویق می‌نماید، و در حقیقت، باعث خیرات بیشتری می‌شود و لذا سفارش شده است که صدقات واجب را علنی انجام دهید.

امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «ألزَّکوةُ الْمَفْرُوضَةُ تُخْرَجُ عَلانِیَةً وَتُدْفَعُ عَلانِیَةً وَغَیْرُ الزَّکوةِ إِنْ دَفَعهُ سِرّاً فَهُوَ أَفْضَلُ»؛(320) «زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکارا انفاق نمایید، امّا انفاق‌های مستحبّ اگر مخفی باشد، بهتر است».

اگر انفاق مخفی و دور از چشم مردم صورت گیرد، در آن، ریا و خودنمایی کمتر راه پیدا می‌کند و اخلاص و رضای خدا بیشتر همراه آن خواهد بود، مخصوصاً اگر این انفاق کمک به افراد آبرومند و با شخصیّت باشد.

این انفاق است که یکی از اثراتش آمرزش گناهان انسان است:«وَیُکَفِّرُ عَنکُمْ مِنْ سَیِّاتِکُمْ» .(321)

البتّه مفهوم آیه این نیست که با یک انفاق کوچک، همه گناهان بخشیده می‌شود بلکه همان‌گونه که از کلمه «مِنْ» که معمولاً برای «تبعیض» به کار می‌رود، استفاده می‌شود انفاق، بخشی از گناهان را می‌پوشاند و آن هم بستگی به میزان انفاق و میزان اخلاص دارد.

امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «إِنَّ صَدَقَةَ اللَّیْلِ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِ‌ّ وَتَمْحُوا الذَّنْبَ الْعَظِیمَ وَتُهَوِّنُ الْحِسابَ وَصَدَقَةُ النَّهارِ تَثْمُرُ الْمالَ وَتَزِیدُ فِی الْعُمْرِ»؛(322) «به درستی که انفاق شبانه، خشم خدا را فرو نشانده، گناهان بزرگ را محو و حساب را آسان می‌کند و صدقه و انفاق در روز، مال را افزایش و عمر را زیاد می‌کند».

امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام نیز می‌فرماید: «تَصَدَّقُوا بِاللَّیْلِ فَاِنَّ الصَّدَقَةَ بِاللَّیْلِ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِ‌ّ (جَلَّ جَلالُهُ»؛(323) «در شب، صدقه دهید و انفاق کنید؛ زیرا صدقه شبانه، خشم خدا را خاموش می‌کند».

یعنی انسان ممکن است گناهی مرتکب شده که موجب فراهم شدن خشم خداوند گردیده است؛ امّا وقتی در دل شب انفاق می‌کند، همین انفاق شبانه‌اش خشم خدا را فرو می‌نشاند و خداوند گناهش را نادیده می‌گیرد.

اولیای خدا - که ارزش صدقات و انفاق‌های شبانه و پنهانی را درک کرده و شناخته بودند - هرگز از آن غفلت نداشته و صدقات شبانه را جزء برنامه‌های زندگی خود قرار می‌دادند.

امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام شب‌ها بالای بام مسجد کوفه می‌رفت و به خانه‌های کوفه می‌نگریست که چراغ کدام یک کم سوتر است، آن‌گاه همیان بر دوش کشیده نان، روغن و خرما به در خانه بیچارگان می‌برد و قبل از آن که کسی به در خانه بیاید و علی را بشناسد، همیان را می‌نهاد و می‌رفت.

این روش در زندگی همه ائمّه معصومینعليهم‌السلام وجود داشت، سیره تمام امامان، کمک به فقرا و نیازمندان بود؛ آن هم به صورت مخفی و غیر آشکار.

حکایتی از معلَّی بن خنیس

معلّی بن خنیس می‌گوید: «شبی دیدم حضرت امام جعفر صادق‌عليه‌السلام به طرف قبیله بنی ساعده می‌رود، دنبال آن حضرت رفتم، متوجّه شدم حضرت چیزی را گم کرده، دنبال آن می‌گردد و می‌فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ أَللَّهُمَّ رُدَّهُ عَلَیْنا»؛ «به نام خدا، خدایا! آن را به سوی من بازگردان!»

رفتم جلو و سلام کردم.

حضرت فرمود: معلّی تو هستی؟

گفتم: آری، جانم به قربانت!

فرمود: دست بر زمین بمال و هر چه یافتی آن را به من بده.

معلّی گوید: دیدم گرده‌های نان است که پخش شده و کیسه نانی است که امام‌عليه‌السلام بر دوش کشیده با خود می‌برد.

به حضرت گفتم: اجازه دهید من آن را برای شما حمل کنم.

فرمود: خیر، این کار را خودم باید انجام دهم؛ ولی می‌توانی همراه من بیایی. با حضرت رفتم تا به ظلّه بنی ساعده رسیدیم، دیدم گروهی خوابیده‌اند، امام‌عليه‌السلام یک یا دو گرده نان زیر جامه هر کدام آنان می‌گذاشت و عبور می‌کرد و احدی از آنان متوجّه نمی‌شدند.

به امام‌عليه‌السلام گفتم: آیا اینان از شیعیان شمایند و نسبت به شما معرفت کافی دارند؟

فرمود: اگر اینان شیعیان ما بودند، تمام اموالمان؛ حتّی نمک خویش را با آنان تقسیم می‌کردیم».(324)

حکایتی جالب از هشام بن سالم

هشام بن سالم می‌گوید: روش و سیره امام صادق‌عليه‌السلام این بود که وقتی شب فرا می‌رسید و ساعتی از شب می‌گذشت، همیانی که مقداری نان، گوشت و مقداری پول در آن بود، بر دوش خود می‌گذاشت و به طور ناشناس بین خانه‌های نیازمندان از اهل مدینه تقسیم می‌نمود بدون این که او را بشناسند، کسی هم نمی‌دانست چه کسی برای آنان طعام می‌آورد. هنگامی که امام صادق‌عليه‌السلام از دنیا رفت، دیدند آن مستمرّی قطع شد، متوجّه شدند که این عمل از امام صادق‌عليه‌السلام بوده و کسی که شبانه برای آنان همیان غذا و طعام می‌آورد، آن حضرت بوده است».(325)

از آنچه ذکر شد روشن می‌شود که انفاق و صدقات، چه به صورت آشکار و چه به طور پنهان، بسیار خوب و مطلوب است و آثار، برکات و پاداش‌های فراوان دارد؛ امّا صدقات پنهانی، موجب ریزش گناهان انسان شده و خشم خدا را فرو می‌نشاند.

بنابراین کسی که مرتکب گناه شده و نسبت به گناه خود و آثار آن بیمناک است و در صدد جبران گناهان خویش بوده و چاره جویی می‌کند، یکی از کارهایی که باید انجام دهد تا جبران خطاها و گناهانش بشود، انفاق است، آن هم به صورت پنهانی و همراه با اخلاص.

به نیازمندان کمک کند؛ دست بیچاره‌ای را بگیرد؛ گرهی از کار کسی بگشاید؛ کار خیری انجام دهد و... آن‌گاه بگوید: خداوندا! تو خود فرمودی که صدقات پنهانی موجب آمرزش گناهان است. اولیای تو نیز گفته‌اند: صدقات شبانه و مخفی، خشم تو را فرو می‌نشاند، من هم به دستور تو و اولیای تو عمل کردم و کسی جز تو خبر ندارد، تو نیز از گناهان من که غیر از تو خبر ندارد بگذر و مرا مورد آمرزش خویش قرار ده.

شکّی نیست که اگر انسان با عقیده و اطمینان و از روی اخلاص چنین کند، خداوند نیز از گناهش خواهد گذشت، إن شاءاللَّه.

فصل چهارم:حج و آمرزش گناه‌

از اموری که سبب آمرزش گناهان انسان می‌شود «حجّ خانه خداست». اعمال و عباداتی که در زمان خاصّ در سرزمین وحی، به عنوان «حجّ» انجام می‌شود.

حجّ از ارکان دین مقدّس اسلام است و در آیات شریفه قرآن کریم و روایات معصومینعليهم‌السلام بسیار مورد توجّه و اهمیّت قرار گرفته است.

امام باقرعليه‌السلام در بیانی فرمود: «بُنِیَ الْإِسْلامُ عَلی خَمْسَةِ أَشْیاءَ: عَلَی الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وَالْحَجِ‌ّ وَالصَّوْمِ وَالْوِلایَةِ»؛(326) «اسلام بر پنج پایه اساسی بنا شده است: بر نماز، زکات، حجّ، روزه و ولایت».

قرآن کریم نیز آن قدر برای حجّ ارزش قائل شده است که ترک آن را برابر با کفر دانسته، می‌فرماید: «وَللَّهِ‌ِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ»؛(327) «برای خداست بر عهده مردم حجّ خانه خدا؛ هر کس استطاعت و راهی به سوی آن داشته باشد و هرکس که کفر ورزد، به راستی که خداوند از جهانیان بی‌نیاز است».

حجّ، علاوه بر این که یک تکلیف و واجب دینی است، دارای آثار و برکات فراوانی است که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛ امّا یکی از آثار حجّ، آمرزش گناهان است که در اینجا به گوشه‌ای از آن می‌پردازیم.

نقش حجّ در آمرزش گناه به گونه‌ای است که امام زین العابدین‌عليه‌السلام در رساله حقوق خود، آن را حقّ حجّ دانسته و می‌فرماید: «وَحَقُّ الْحَجِ‌ّ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ وِفادَةٌ إِلی رَبِّکَ وَفَرارٌ إِلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِکَ وَفِیهِ قَبُولُ تَوْبَتِکَ وَقَضاءُ الْفَرْضِ الَّذِی أَوْجَبَهُ اللَّهُ عَلَیْکَ»؛(328) «و حقّ حجّ آن است که بدانی حج سیری به سوی پروردگارت، و فرار به سوی خداوند از گناهانت می‌باشد و در این حجّ، توبه تو قبول می‌شود و واجبی که خداوند بر عهده تو گذارده انجام می‌شود».

ثواب حجّ از دیدگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله‌

در حدیثی از امام صادق‌عليه‌السلام می‌خوانیم که: «یک اَعرابی (مردی از بادیه نشینان) خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! به قصد حجّ بیرون آمدم؛ ولی به حجّ نرسیدم و حجّ از من فوت شد؛ امّا ثروت زیادی دارم، مرا به کاری امر کنید که انجام دهم و اجر حجّ را ببرم. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به او رو کرد و فرمود: به کوه ابو قبیس بنگر، اگر به اندازه کوه ابو قبیس طلای سرخ داشته باشی و همه را در راه خدا انفاق کنی، به آنچه حاجی به آن دست پیدا می‌کند، نخواهی رسید.

آن‌گاه فرمود: هرگاه حاجی بار سفر ببندد، چیزی بر نمی‌دارد و نمی‌گذارد مگر این که برایش ده حسنه نوشته می‌شود و ده سَیّئه و گناه از او محو گردیده، و ده درجه او را بالا می‌برد. و هنگامی که بر مرکب سوار شود، گامی بر نمی‌دارد و نمی‌گذارد مگر این که خداوند همانند آن را به او عطا می‌کند.

آن‌گاه که به دور خانه طواف کند، از گناهانش خارج شود.

آن‌گاه که سعی بین صفا و مروه کند، از گناهانش به در آید.

آن‌گاه که وقوف به عرفات کند، از گناهانش به در آید.

آن‌گاه که رمی جمرات کند، از گناهانش به در آید.

امام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله این موقف و آن موقف را شمرد و فرمود: از گناهانش خارج می‌شود، سپس به آن مرد فرمود: کجا می‌توانی به آنچه حاجی به آن می‌رسد دست پیدا کنی؟

سپس امام صادق‌عليه‌السلام اضافه کرد: وقتی حاجی فارغ می‌شود، تا چهار ماه برای او گناهی نوشته نمی‌شود بلکه حسنه می‌نویسند مگر آن که مرتکب گناه کبیره‌ای بشود».(329)

کاربرد حجّ و عمره در آمرزش گناه‌

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «أَیُّ رَجُلٍ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ حاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً فَکُلَّما رَفَعَ قَدَماً وَوَضَعَ قَدَماً تَناثَرَتِ الذُّنُوبُ مِنْ بَدَنِهِ کَما یَتَناثَرُ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ»؛ «هر کس برای حجّ یا عمره از خانه‌اش خارج شود با هر گامی که بر می‌دارد و می‌گذارد، گناهانش از بدنش می‌ریزد آن گونه که برگ درخت فرو می‌ریزد».

«فَإِذا وَرَدَ الْمَدِینَةَ وَصافَحَنِی بِالسَّلامِ صافَحَتْهُ الْمَلائِکَةُ بِالسَّلامِ فَإِذا وَرَدَ ذَاالْحُلَیْفَةِ وَاغْتَسَلَ طَهَّرَهُ اللَّهُ مِنَ الذُّنُوبِ...»؛ «و چون وارد مدینه شود و با سلام با من مصافحه کند، فرشتگان با سلام با او مصافحه می‌کنند و چون به ذوالحلیفه وارد شود و غسل کند (غسل احرام) خداوند او را از گناهان پاک گرداند».

«...فَإِذا وَقَفُوا فِی عَرَفاتٍ...باهَی اللَّهُ بِهِمْ مَلائکَةَ سَبْعِ سَماواتٍ وَیَقُولُ:...فَوَعِزَّتِی وَجَلالِی لأَهَبَنَّ مُسِیئَهُمْ بِمُحْسِنِهِمْ وَلأُخْرِجَنَّهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُمْ أُمَّهاتُهُمْ»؛ «و چون حجّاج در عرفات، وقوف نمایند...خداوند به وجود آنان بر فرشتگان هفت آسمان مباهات کرده، می‌فرماید: به عزّت و جلالم سوگند! گنهکارانشان را به خاطر نیکوکارانشان خواهم بخشید». «فَإِذا رَمُوا الْجِمارَ، وَحَلَّقُو الرُّؤُسَ وَزا رُوا الْبَیْتَ، نادی مُنادٍ مِنْ بَطْنانِ الْعَرْشِ: إِرْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ وَاسْتَأْنِفُوا الْعَمَلَ»؛ «و چون رمی جمرات نموده، سرها بتراشند و کعبه را زیارت کنند، منادی از دل عرش ندا می‌دهد: باز گردید که بخشیده شده‌اید و کار را از سر گیرید».(330)

تلبیه و آمرزش گناه‌

اوّلین عملی که حجّ‌گزار انجام می‌دهد، احرام است که با پوشیدن لباس احرام، نیّت و گفتن تلبیه، مُحْرم می‌شود و در همین اوّلین عمل، آمرزش گناه او نیز آغاز می‌شود.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «مَنْ لَبّی فِی إِحْرامِهِ سَبْعِینَ مَرَّةً إِیماناً وَإِحْسَاباً، أَشْهَدَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ أَلْفَ مَلَکٍ بِبَرائَةٍ مِنَ النّارِ وَبَرائَةٍ مِنَ‌النِّفاقِ»؛(331) «کسی که در احرام، با ایمان و امید به پاداش، هفتاد مرتبه لبّیک گوید، خداوند یک میلیون فرشته را شاهد می‌گیرد که او را از آتش و نفاق، رهایی داده است».

و فرمود: «مَنْ أَضْحی یَوْماً مُلَبِّیاً حَتّی مَغْرَبَ الشَّمْسِ غَرَبَتْ بِذُنُوبِهِ فَعادَ کَما وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»؛(332) «کسی که یک روز تا غروب آفتاب، لبّیک گوید، گناهانش نابود می‌شود و مانند زمانی می‌شود که از مادر متولّد شده بود».

طواف بیت و آمرزش گناه‌

از جمله اعمال حجّ، طواف به دور خانه کعبه است. طواف از واجبات حجّ و عمره است و دارای ثواب بسیار زیاد و از آثار آن آمرزش گناهان است.

حضرت امام باقرعليه‌السلام فرمود: «ما مِنْ عَبْدٍ طافَ بِهذَا الْبَیْتِ أُسْبُوعٌ وَصَلّی رَکْعَتَیْنِ وَأَحْسَنَ طَوافَهُ وَصَلاتَهُ إِلّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ»؛(333) «هیچ بنده با ایمان نیست که هفت دور خانه کعبه را طواف کند و دو رکعت نماز بگزارد و طواف و نمازش را نیکو به جا آورد مگر این که خداوند او را می‌آمرزد».

امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «پدرم امام باقرعليه‌السلام می‌فرمود: هر کس هفت دور این خانه را طواف کند و دو رکعت نماز در هر جای مسجد که بخواهد بخواند، خداوند شش هزار حسنه برایش می‌نویسد و شش هزار گناه از او محو می‌کند و شش هزار درجه او را بالا می‌برد و شش هزار نیاز او را بر آورده می‌کند، هر کدام از نیازها زود برآورده شود، به خاطر رحمت خداست و هر کدام به تأخیر افتد به خاطر اشتیاق خداوند به دعای اوست».(334)

امام صادق‌علیه السلام، و طلب آمرزش از خداوند

بکر بن محمّد می‌گوید: هنگام طواف، کنار امام صادق‌عليه‌السلام قرار داشتم، حضرت از طواف که فارغ شد، کنار آمد دو رکعت نماز خواند، رکن یمانی و حجر را استلام نمود، سپس به سجده رفت، شنیدم که در سجده می‌گفت: «أَلْأَوَّلُ قَبْلَ کُلِ‌ّ شَیْ‌ءٍ، وَأَلآخِرُ بَعْدَ کُلِ‌ّ شَئٍ، وَها أَنَا ذابَیْنَ یَدَیْکَ، ناصِیَتِی بِیَدِکَ فَاغْفِرْلِی إِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ غَیْرُکَ، فَاغْفِرْلِی فَإِنِّی مُقِرُّ بِذُنُوبِی عَلی نَفْسِی، وَلایَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعِظیمَ غَیْرُکَ. ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَوَجْهُهُ مِنَ الْبُکاءِ کَأَنَّما غُمِسَ فِی الماءِ»؛(335) «به راستی که پیش از هر چیز، نخستینی و پس از هر چیز، آخرینی، اینک این منم در پیشگاه تو (هستی‌ام در قبضه قدرت تو است) مرا بیامرز که جز تو، گناه بزرگ را نمی‌بخشد، مرا ببخش که به گناهانم بر خویش اعتراف می‌کنم و گناه بزرگ را جز تو، کسی دفع نمی‌کند. سپس سر بلند کرد، در حالی که از گریه صورتش چنان بود که گویی در آب فرو برده بود».

سعی صفا و مروه و آمرزش گناه‌

«سعی بین صفا و مروه» از واجبات حجّ و عمره است. قرآن کریم صفا و مروه را از شعائر اللَّه دانسته، می‌فرماید:«إِنَّ الصَّفا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَآئِرِ اللَّهِ...» ؛(336) «صفا و مروه از شعائر خداست».

امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «ما مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنَ الْمَسْعی لِأَنَّهُ یُذِلُّ فِیها کُلُّ جَبّارٍ»؛(337) «هیچ بقعه‌ای نزد خداوند محبوب‌تر از محلّ سعی نیست؛ زیرا در آنجا هر جبّار ستمگری، ذلیل و حقیر می‌شود».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «أَلْحاجُّ...إِذا سَعی بَیْنِ الصَّفا وَالْمَرْوَةَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ»؛(338) «حجّ‌گزار وقتی بین صفا و مروه سعی می‌کند، از گناهانش بیرون می‌آید».

سیره امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام در سعی‌

علی بن نعمان گوید: امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام هرگاه از صفا بالا می‌رفت، رو به کعبه دست‌هایش را بالا می‌برد و می‌گفت: «أَللَّهُمَّ اغْفِرْلِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ قَطُّ فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَیَّ بِالْمَغْفِرَةِ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ...»؛ «پروردگارا! همه گناهان مرا ببخش، اگر باز هم گناه کردم، تو باز مرا ببخش؛ زیرا تو بخشنده و مهربانی».

وقوف در عرفات و آمرزش گناهان‌

در میان اعمال حجّ، آنچه بیشتر از همه اهمیّت دارد «وقوف در عرفات» است، تا جایی که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «أَلْحَجُّ عَرَفاتٌ، أَلْحَجُّ عَرَفاتٌ، أَلْحَجُّ عَرَفاتٌ...»؛(339) «حجّ عرفات است، حج، عرفات است، حجّ، عرفات است».

وقوف در عرفات در تمام اعمال حجّ، بهترین زمینه را برای آمرزش گناهان فراهم می‌کند و حتّی گناهانی که در جاهای دیگر امید آمرزش نسبت به آن‌ها کم است، در عرفات مورد آمرزش قرار می‌گیرند.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوبٌ لاتُغْفَرُ إِلّا بِعَرَفاتٍ»؛(340) «برخی گناهان جز به عرفات مورد آمرزش قرار نمی‌گیرند».

امید به آمرزش گناهان در عرفات به حدّی است که اگر کسی گمان کند مورد آمرزش واقع نشده، گنهکار محسوب می‌شود».

امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام می‌فرماید: به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گفته شد: «أَیُّ أَهْلِ عَرَفاتٍ أَعْظَمُ جُرْماً؟ قالَ: أَلَّذِی یَنْصَرِفُ مِنْ عَرَفاتٍ وَهُوَ یَظُنُّ أَنَّهُ لَمْ یُغْفَرلَهُ»؛(341) «چه کسی از اهل عرفات جرمش بزرگ‌تر است؟ فرمود: آن کسی که از عرفات باز گردد و گمان کند که آمرزیده نشده است».

نظیر همین حدیث از امام صادق‌عليه‌السلام نقل شده که حضرت فرمود: «مَنْ یَقِفُ بِهذَینِ الْمَوْقِفَیْنِ عَرَفَةَ وَمُرْدَلَفَةَ وَسَعی بَیْنَ هذَیْنِ الْجَبَلَیْنِ ثُمَّ طافَ بِهذا ثُمَّ صَلّی الْبَیْتِ خَلْفَ مَقامِ إِبْراهِیمَ ثُمَّ قالَ فِی نَفْسِهِ أَوْ ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یُغْفَرْلَهُ فَهُوَ مِنْ أَعْظَمِ النّاسِ وِزْراً»؛(342) «کسی که در دو موقف عرفه و مشعر وقوف کند و بین این دو کوه (صفا و مروه) سعی نماید و گرد این خانه (کعبه) طواف نماید و پشت مقام ابراهیم نماز گزارد، سپس پیش خود بگوید یا گمان کند که خداوند او را نیامرزیده، چنین کسی گناهش از همه عظیم‌تر و بزرگ‌تر است».

گسترش آمرزش در عرفات‌

از روایات معصومینعليهم‌السلام استفاده می‌شود که در عرفات، دریای رحمت و مغفرت پروردگار موّاج، و رحمت و آمرزش خداوند گسترده است تا جایی که شامل کسانی که در عرفات نیستند نیز می‌شود.

امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «ما مِنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ کُورَةٍ وَقَفَ بِعَرَفَة مِنَ الْمُؤْمِنِینَ إِلّا غَفَرَ اللَّهُ لأَهْلِ تِلْکَ الْکُورَةِ، ما مِنْ رَجُلٍ وَقَفَ بِعَرَفَةَ مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ مِنَ الْمُؤْمِنینَ إِلّا غَفَرَ اللَّهُ لِأَهْلِ ذلِکَ الْبَیْتِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ»؛ «هیچ مرد با ایمانی از اهل یک قریه و آبادی در عرفات وقوف نمی‌کند مگر این که خداوند تمام اهل آن آبادی را که دارای ایمان هستند، می‌آمرزد و هیچ مردی از خانواده با ایمان در عرفات وقوف نمی‌کند مگر این‌که تمام افراد مؤمن آن خانواده مشمول مغفرت قرار می‌گیرند».

امام زین العابدین‌عليه‌السلام در عرفات شنید که مردی از مردم در خواست کمک می‌کند، حضرت فرمود: «وَیْحَکَ! أَغَیْرَ اللَّهِ تَسْأَلُ فِی هذا الْمَقامِ؟ إِنَّهُ لَیُرْجی لِما فِی بُطُونِ الْجِبالِ فِی هذا الْیَوْمِ أَنْ یَکُونَ سَعِیداً»؛(343) «وای بر تو! آیا در چنین مکانی، از غیر خدا طلب حاجت می‌کنی، در حالی که امروز (آن‌چنان رحمت پروردگار گسترده است) که امید می‌رود آنچه در شکم کوه‌هاست، مشمول رحمت عامّ حقّ گشته و سعادتمند شود».

رمی جمرات و آمرزش گناه‌

در اعمال حجّ، حتّی «رمی جمرات» نیز در آمرزش گناهان نقش دارد و موجب بخشودگی انسان می‌شود.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «أَلْحاجُّ إِذا رَمَی الْجِمارَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ»؛(344) «شخص حاجی هنگامی که به جمرات سنگ می‌زند از گناهانش خارج می‌شود».

حضرت امام صادق‌عليه‌السلام نیز فرمود: «لَهُ بِکُلِ‌ّ حَصاةٍ یَرْمِی بِها تَحُطُّ عَنْهُ کَبِیرةٌ مُوبِقَةٌ»؛ «فرد حاجی وقتی رمی جمرات می‌کند برای هر سنگی که می‌اندازد، گناهان بزرگی که موجب هلاکت اوست، از او می‌ریزد».

قربانی و آمرزش گناه‌

از کارهایی که حجّ گزار باید انجام دهد، «قربانی در روز عید قربان» است. در روایت است که قربانی از این جهت واجب شده است که فقرا از گوشت آن بهره‌مند شوند.(345)

امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام فرمود: «شنیدم که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در روز عید قربان خطبه می‌خواند و فرمود: امروز، روز ثجّ و عجّ است. ثج؛ خون قربانی است که می‌ریزد، پس هر کس نیّتش صادق باشد، اوّلین قطره خون قربانی او، کفّاره همه گناهان اوست! و عجّ؛ دعاست، پس به درگاه خدا دعا کنید، قسم به آن کسی که جان محمد در دست اوست! از اینجا هیچ کس بر نمی‌گردد مگر این که آمرزیده می‌شود، جز کسی که گناه کبیره انجام داده و بر آن اصرار ورزد و در دل، تصمیم بر ترک آن ندارد».

پیامبر اکرم‌صلى‌الله‌عليه‌وآله خطاب به دختر گرامی‌اش حضرت زهراعليها‌السلام فرمود: «هنگام ذبح قربانی خود، حضور داشته باش؛ زیرا با اوّلین قطره خون آن، خداوند همه گناهان تو را می‌آمرزد و از خطاهایت در می‌گذرد».

بعضی از مسلمانان پرسیدند: آیا این مخصوص خاندان شماست یا برای همه مسلمانان است؟

حضرت فرمود: «خداوند مرا وعده داده است که هیچ یک از اهل بیت مرا آتش نچشاند، این برای همه مردم است».(346)

آنچه ذکر شد، نمونه‌ای از روایات است که نقش اعمال حجّ را در آمرزش گناهان به نمایش گذارده است.

البتّه لازم به ذکر است که حجّ گزاران در اعمالی که انجام می‌دهند، از نظر نیّت، پاکی اموال و کیفیّت اعمالی که انجام می‌دهند، متفاوت هستند و لذا در دستاورد این عمل و ثواب آن و همچنین آمرزش گناه نیز متفاوت می‌باشند.

امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: «اَلْحُجّاجُ یَصْدَرُونَ عَلی ثَلاثَةِ أَصْنافٍ: صِنْفٌ یُعْتَقُ مِنَ النّارِ، وَصِنْفٌ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیْئَةِ یَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ، وَصِنْفٌ یُحْفَظُ فِی أَهْلِهِ وَمالِهِ وَذلِکَ أَدْنی ما یَرْجِعُ بِهِ الْحاجُّ»؛(347) «حاجیان وقتی باز می‌گردند سه دسته‌اند: الف) دسته‌ای از آتش آزاد می‌شوند. ب) دسته‌ای از گناهان خود خارج می‌گردند مانند روزی که از مادر متولّد شده‌اند. ج) دسته سوّم با مصونیّت مال و عیال بر می‌گردند و این کمترین بهره‌ای است که نصیب شخص حجّ گزار می‌گردد».

فصل پنجم:جهاد و آمرزش گناهان‌

از دیگر اموری که گناهان انسان را می‌پوشاند و سبب آمرزش خطاها و لغزش‌ها می‌شود، «جهاد و مبارزه در راه خدا، پیکار با کافران، مشرکان و منافقان» است.

برای خدا تحمّل مشکلات و دشواری‌ها نمودن، جنگیدن، کشتن و کشته شدن با هدف و انگیزه الهی، سبب می‌شود خداوند از تمام گناهان انسان درگذرد و او را مورد مغفرت و آمرزش خویش قرار دهد.

این مطلبی است که هم از آیات شریفه قرآن و هم از سخنان حضرات معصومینعليهم‌السلام - که ثقل اصغر و عِدل قرآن کریم هستند - استفاده می‌شود:«...فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَوَاباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ»؛ (348) «آنان که در راه خدا هجرت کرده و از خانه‌های خود بیرون رانده شده و در راه من آزار دیده و جنگ نموده، کشتند و کشته شدند، سوگند یاد می‌کنم که گناهان آنان را می‌بخشم و آنان را در بهشت‌هایی که از زیر درختان آن‌ها نهرها جاری است وارد می‌کنم؛ این پاداش از طرف خدا بهترین پاداش‌ها نزد پروردگار است».

نخستین احسان و پاداش خداوند در حقّ کسانی که در راه خدا جهاد نموده، آزار می‌بینند و آواره می‌شوند، بخشش گناهان آنان است؛ یعنی تحمّل این سختی‌ها و رنج‌ها را کفّاره گناهان آنان قرار داده است.

سپس می‌فرماید: علاوه بر آمرزش گناهان آنان، به طور مسلّم آنان را در بهشتی جای می‌دهم که در زیر درختان آن، نهرها در جریان است و مملوّ از نعمت‌هاست. این پاداشی است که به پاس فداکاری آنان از ناحیه خداوند به آنان داده می‌شود و بهترین پاداش‌ها و اجرها نزد پروردگار است.