آيه (86) و ترجمه:
(
و إذا حييتم بتحية فحيوا بأ حسن منها أو ردوها إن الله كان على كل شى ء حسيبا
)
(86)
ترجمه:
86 - و هنگامى كه كسى به شما تحيت گويد پاسخ آنرا به طور بهتر دهيد يا (لا اقل ) به همان گونه پاسخ گوئيد، خداوند حساب همه چيز را دارد.
تفسير:
هر گونه محبتى را پاسخ گوئيد
گرچه بعضى از مفسران معتقدند كه پيوند و ارتباط اين آيه با آيات قبل، از اين نظر است كه در آيات گذشته بحثهائى پيرامون جهاد بود و در اين آيه دستور مى دهد كه اگر دشمنان از در دوستى و صلح در آيند شما نيز پاسخ مناسب دهيد، ولى روشن است كه اين پيوند، مانع از آن نيست كه يك حكم كلى و عمومى در زمينه تمام تحيتها و اظهار محبتهائى كه از طرف افراد مختلف مى شود، بوده باشد.
آيه در آغاز مى گويد: هنگامى كه كسى به شما تحيت گويد پاسخ آن را به طرز بهتر بدهيد و يا لااقل به طور مساوى پاسخ گوئيد.
(
و اذا حييتم بتحية فحيوا باحسن منها او ردوها
)
.
تحيت در لغت از ماده حيات و به معنى دعا براى حيات ديگرى كردن است خواه اين دعا به صورت سلام عليك (خداوند تو را به سلامت دارد) و يا حياك الله (خداوند تو را زنده بدارد) و يا مانند آن، باشد ولى معمولا از اين كلمه هر نوع اظهار محبتى را كه افراد بوسيله سخن، با يكديگر مى كنند شامل مى شود كه روشنترين مصداق آن همان موضوع سلام كردن است.
ولى از پارهاى از روايات، همچنين تفاسير، استفاده ميشود كه اظهار محبتهاى عملى نيز در مفهوم تحيت داخل است، در تفسير على بن ابراهيم از امام باقر و امام صادق (عليهالسلام
) چنين نقل شده كه:
المراد بالتحية فى الايه السلام و غيره من البر: منظور از تحيت در آيه، سلام و هر گونه نيكى كردن است و نيز در روايتى در كتاب مناقب چنين مى خوانيم كنيزى يك شاخه گل خدمت امام حسن (عليهالسلام
) هديه كرد، امام در مقابل آن وى را آزاد ساخت، و هنگامى كه از علت اين كار سوال كردند، فرمود: خداوند اين ادب را به ما آموخته آنجا كه مى فرمايد:
و اذا حييتم بتحية فحيوا با حسن منها و سپس اضافه فرمود: تحيت بهتر، همان آزاد كردن او است! و به اين ترتيب آيه يك حكم كلى درباره پاسخ گوئى به هر نوع اظهار محبتى اعم از لفظى و عملى مى باشد.
و در پايان آيه براى اينكه مردم بدانند چگونگى تحيتها و پاسخها و برترى يا مساوات آنها، در هر حد و مرحله اى، بر خداوند پوشيده و پنهان نيست مى فرمايد: خداوند حساب همه چيز را دارد.
(
ان الله كان على كل شيى ء حسيبا
)
.
سلام تحيت بزرگ اسلامى
تا آنجا كه مى دانيم تمام اقوام جهان هنگامى كه به هم ميرسند براى اظهار محبت به يكديگر نوعى تحيت دارند كه گاهى جنبه لفظى دارد و گاهى به صورت عملى است كه رمز تحيت مى باشد، در اسلام نيز سلام يكى از روشنترين تحيتها است، و آيه فوق همانطور كه اشاره شد گرچه معنى وسيعى دارد اما يك مصداق روشن آن سلام كردن است، بنابراين طبق اين آيه همه مسلمانان موظفند كه سلام را به طور عاليتر و يا لااقل مساوى جواب گويند.
از آيات قرآن نيز استفاده مى شود كه سلام يكنوع تحيت است.
در سوره نور آيه 61 مى خوانيم:
(
فاذا دخلتم بيوتا فسلموا على انفسكم تحية من عند الله مباركة طيبة
)
:
هنگامى كه وارد خانه اى شديد بر يكديگر تحيت الهى بفرستيد تحيتى پر بركت و پاكيزه.
در اين آيه سلام به عنوان تحيت الهى كه هم مبارك است و هم پاكيزه معرفى شده است و ضمنا مى توان از آن استفاده كرد كه معنى سلام عليكم در اصل سلام الله عليكم است، يعنى درود پروردگار بر تو باد، يا خداوند تو را به سلامت دارد، و در امن و امان باشى به همين جهت سلام كردن يكنوع اعلام دوستى و صلح و ترك مخاصمه و جنگ محسوب مى شود.
از پاره اى از آيات قرآن نيز استفاده مى شود كه تحيت اهل بهشت نيز سلام است.
(اولئك يجزون الغرفة بما صبروا و يلقون فيها تحية و سلاما
)
.
اهل بهشت در برابر استقامتشان از غرفه هاى بهشتى بهرهمند مى شوند و تحيت و سلام به آنها نثار ميشود (فرقان - 75) و در آيه 23 سوره ابراهيم و آيه 10 سوره يونس درباره بهشتيان نيز مى خوانيم تحيتهم فيها سلام: تحيت آنها در بهشت سلام است.
و نيز از آيات قرآن استفاده مى شود كه تحيت به معنى سلام (يا چيزى معادل آن ) در اقوام پيشين بوده است چنانكه در سوره ذاريات آيه 25 در داستان ابراهيم مى گويد هنگامى كه فرشتگان مامور مجازات قوم لوط به صورت ناشناس بر او وارد شدند به او سلام كردند و او هم پاسخ آنها را به سلام داد:
اذ دخلوا عليه فقالوا سلاما قال سلام قوم منكرون.
از اشعار عرب جاهلى نيز استفاده مى شود كه تحيت به وسيله سلام در آن ايام بوده است.
هرگاه بيطرفانه اين تحيت اسلامى را كه محتوى توجه به خدا و دعا براى سلامت طرف و اعلام صلح و امنيت است با تحيتهاى ديگرى كه در ميان اقوام مختلف معمول است مقايسه كنيم ارزش آن براى ما روشنتر مى گردد.
در روايات اسلامى تاكيد زيادى روى سلام شده تا آنجا كه از پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) نقل شده:
من بدء بالكلام قبل السلام فلا تجيبوه: كسى كه پيش از سلام آغاز به سخن كند پاسخ او را نگوئيد.
و نيز از امام صادق (عليهالسلام
) نقل شده كه خداوند مى فرمايد:
(
البخيل من يبخل بالسلام
)
: بخيل كسى است كه حتى از سلام كردن بخل ورزد.
و در حديث ديگرى از امام باقر (عليهالسلام
) ميخوانيم:
ان الله عز و جل يحب افشأ السلام:
خداوند افشأ سلام را دوست دارد منظور از افشاى سلام، سلام كردن به افراد مختلف است.
در احاديث، آداب فراوانى درباره سلام وارد شده از جمله اينكه: سلام تنها مخصوص كسانى نيست كه انسان با آنها آشنائى خاصى دارد، چنانكه در حديثى داريم كه از پيامبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) سوال شد اى العمل خير!: كدام عمل بهتر است! فرمود:
تطعم الطعام و تقرء السلام على من عرفت و من لم تعرف:
اطعام طعام كن و سلام به كسانى كه مى شناسى و نمى شناسى بنما و نيز در احاديث وارد شده كه سواره بر پياده، و آنها كه مركب گرانقيمت ترى دارند به كسانى كه مركب ارزانتر دارند، سلام كنند، و گويا اين دستور يك نوع مبارزه با تكبر ناشى از ثروت و موقعيتهاى خاص مادى است، و اين درست نقطه مقابل چيزى است كه امروز ديده مى شود كه تحيت و سلام را وظيفه افراد پائين تر مى دانند و شكلى از استعمار و استعباد و بت پرستى به آن مى دهند، و لذا در حالات پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) مى خوانيم كه او به همه حتى به كودكان سلام مى كرد.
البته اين سخن منافات با دستورى كه در بعضى از روايات وارد شده كه افراد كوچكتر از نظر سن بر بزرگتر سلام كنند ندارد، زيرا اين يكنوع ادب و تواضع انسانى است و ارتباطى با مسئله اختلاف طبقاتى و تفاوت در ثروت و موقعيتهاى مادى ندارد.
در پاره اى از روايات دستور داده شده است كه به افراد رباخوار، فاسق، منحرف و مانند آنها سلام نكنيد و اين خود يكنوع مبارزه با فساد است، مگر اينكه سلام كردن به آنها وسيله اى باشد براى آشنائى و دعوت به ترك منكر.
ضمنا بايد توجه داشت كه منظور از تحيت به احسن آن است كه سلام را با عبارات ديگرى مانند و رحمة الله و مانند و رحمة الله و بركاته تعقيب كنند.
در تفسير در المنثور مى خوانيم شخصى به پيغمبر اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) عرض كرد السلام عليك پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) فرمود: السلام عليك و رحمة الله، ديگرى عرض كرد السلام عليك و رحمة الله پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) فرمود و عليك السلام و رحمة الله و بركاته نفر ديگرى گفت: السلام عليك و رحمة الله و بركاته پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) فرمود: و عليك و هنگامى كه سوال كرد كه چرا جواب مرا كوتاه بيان كرديد فرمود: قرآن مى گويد: تحيت را به طرز نيكوترى پاسخ گوئيد اما تو چيزى باقى نگذاشتى! در حقيقت پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم
) در مورد نفر اول و دوم تحيت به نحو احسن گفت اما در مورد شخص سوم به مساوى زيرا جمله عليك مفهومش اين است كه تمام آنچه گفتى بر تو نيز باشد.