رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان

رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان0%

رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان نویسنده:
گروه: پیامبر اکرم

رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمدعلي چنارانی
گروه: مشاهدات: 6745
دانلود: 2710

توضیحات:

رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 61 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6745 / دانلود: 2710
اندازه اندازه اندازه
رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان

رفتار پيامبر صلي‌الله و عليه و آله و سلم با كودكان و جوانان

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

مدارا كردن با كودكان

ام الفضل همسر عباس‌بن عبدالمطلب كه دايه امام حسين‌عليه‌السلام بود گويد: روزي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله حسين‌عليه‌السلام را كه در آن موقع شيرخوار بود، از من گرفت و در آغوش كشيد. كودك لباس پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله را تر كرد، من با شتاب كودك را از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله گرفتم كه گريان شد. حضرت به من فرمود: ام‌الفضل، آرام! لباس مرا آب تطهير مي‌كند. ولي چه چيزي مي‌تواند غبار كدورت و رنجش را از قلب فرزندم حسين‌عليه‌السلام برطرف سازد؟[48] نقل شده هنگامي‌كه كودكي را براي دعاكردن يا نامگذاري نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مي‌آوردند، آن حضرت براي احترام به بستگانش او را با آغوش باز مي‌گرفت و در دامن خود مي‌نهاد. گاهي اتّفاق مي‌افتاد كه كودك در دامن پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ادرار مي‌كرد كساني كه ناظر بودند، بر كودك پرخاش مي‌كردند و تندي مي‌نمودند تا او را از ادرار بازدارند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آنان را منع مي‌كرد و مي‌فرمود: با تندي و خشونت از ادرار كودك جلوگيري نكنيد، آنگاه كودك را آزاد مي‌گذارد تا ادرارش تمام شود.هنگامي كه دعا و نام‌گذاري به پايان مي‌رسيد، بستگان كودك در نهايت خوشحالي فرزند خود را مي‌گرفتند و كمترين ناراحتي و آزردگي در رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از ادرار كودكان به وجود نمي‌آمد. پس از آن كه بستگان كودك مي‌رفتند، آن حضرت لباس خود را مي‌شست.[49]

هديه دادن پيامبر به كودكان

يكي از شيوه‌هاي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نسبت به كودكان اين بود كه به آنها هدايايي را مرحمت مي‌فرمود.عايشه گويد: نجاشي پادشاه حبشه براي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله انگشتري طلا فرستاد كه در حبشه ساخته شده بود. رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله أمامه، دختر ابي‌العاص (كه دختر ربيبه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله بود) را فراخواند و گفت: اي دختر كوچك، خود را با اين هديه زينت بخش.[50] .در حديث ديگري عايشه گويد: گردنبندي براي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله هديه آوردند كه از طلا ساخته شده بود. تمام همسران رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در يك جا گرد آمده بودند. أمامه دختر ابي‌العاص كه كودكي بود، در گوشه منزل بازي مي‌كرد. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آن گردنبند را نشان داد و پرسيد: اين را چگونه مي‌بينيد؟ همه به آن نگاه كرديم و گفتيم ما تاكنون بهتر و نيكوتر از اين را نديده‌ايم.رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: او را به من دهيد. سپس گرفته در گردن امام قرار داد. عايشه گويد: زمين در نظرم تاريك شد. من ترسيدم او را در گردن ديگران قرار دهد و ديگران نيز همانند من مي‌انديشيدند. همگي ساكت بوديم، تا اين كه أمامه به سوي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد و آن حضرت گردنبند را در گردن وي قرار داد و سپس از نزد ما رفت. [51] .در برخي از روايات اين گونه نقل شده كه مرد عربي نزد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد و گفت: اي رسول خدا، بچه آهويي را شكار كرده‌ام كه آن را به شما هديه مي‌كنم تا به فرزندانتان حسن و حسينعليهما‌السلام بدهيد. آن حضرت هديه را پذيرفت و براي مرد صياد دعا كرد. سپس آن بچه آهو را به امام حسن‌عليه‌السلام داد... امام حسین‌عليه‌السلام آن بچه آهو را گرفت و نزد مادرش فاطمه‌عليها‌السلام آمد. او بدين وسيله بسيار خوشحال بود و با وي بازي مي‌كرد.[52] .

رفتار پيامبر با كودكان شهيدان

بشير فرزند عقرية بن‌جهني گويد: من در روز جنگ اُحد از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله پرسيدم، پدرم چگونه شهيد شد؟ آن حضرت فرمود: او در راه خدا به شهادت رسيد، درود و رحمت خداوند بر او باد. من گريستم. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا گرفت و دست بر سرم كشيد و با خود سوار مركب كرد و فرمود: آيا دوست نداري كه من به جاي پدرت باشم؟...[53] .در ماه جمادي‌الاولي سال هشتم هجري جنگ مؤته اتفاق افتاد كه در اين نبرد سه تن از فرماندهان سپاه اسلام به نامهاي زيدبن حارثه، جعفربن ابي طالب و عبداللَّه‌بن رواحه كشته شدند. اين سپاه به مدينه بازگشت.[54] رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و مسلمانان در حالي كه سرود مي‌خواندند به استقبال آنان رفتند. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله نيز سوار مركب بود. مي‌فرمود: كودكان را بگيريد، بر مركب سوار كنيد و فرزند جعفر را به من دهيد! عبيداللَّه فرزند جعفربن‌ابي‌طالب را آوردند. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله او را گرفت و جلوي خود بر مركب نشانيد.[55] .ابن هشام مي‌نويسد: اسماء دختر عميس همسر عبداللَّه‌بن‌جعفر گويد: روزي كه جعفر در جنگ موته به شهادت رسيد، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به خانه ما آمد. من تازه از كار خانه و شست‌وشو و نظافت بچه‌ها فارغ شده بودم. به من فرمود: فرزندان جعفر را پيش من آور! آنان را پيش آن حضرت بردم، بچه‌ها را در آغوش گرفت و شروع به نوازش آنان كرد در حالي كه اشك از ديدگان آن بزرگوار سرازير بود.من پرسيدم، اي رسول خداپدر و مادرم فدايت باد. چرا گريه مي‌كني؟ مگر درباره جعفر و همراهانش به شما خبري رسيده است؟ فرمود: آري، آنها امروز به شهادت رسيدند...[56] .آري، فرزندان مردم نيز از اين پرورش دلپذير و مهر پدرانه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله محروم نبودند. چنين نقل شده كه: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بعضي از كودكان را در آغوش مي‌گرفت و برخي را بر پشت و دوش خود سوار مي‌كرد (و به يارانش مي‌فرمود: كودكان را بغل بگيريد، بر دوش خود بنشانيد) كودكان از اين صحنه خوشحال مي‌شدند و از شادي در پوست خود نمي‌گنجيدند و اين خاطرات شيرين را هرگز فراموش نمي‌كردند، چه بسا پس از مدتي گرد هم جمع مي‌شدند و جريان را براي يكديگر بازگو مي‌نمودند و در مقام افتخار و مباهات يكي مي‌گفت: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا بغل گرفت و تو را بر پشت خود سوار كرد. ديگري مي‌گفت: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به ياران خود دستور مي‌داد كه تو را پشت خود بنشاند.[57]

رفتار پيامبر با كودكان خود در نماز

شدادبن هاد گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در يكي از دو نماز ظهر يا عصر، يكي از دو فرزندش حسن و حسينعليهما‌السلام را همراه داشت. وي در جلوِ صفوف ايستاد و آن كودك را سمت راست خود قرار داد. سپس به سجده رفت و آن را طولاني كرد.راوي از قول پدرش گويد: من از ميان مردم سرم را از سجده بلند كردم، ديدم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در سجده است و آن كودك بر پشت آن حضرت سوار شده، دوباره به سجده برگشتم. هنگامي كه نماز تمام شد، مردم عرض كردند، اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در نمازي كه امروز خواندي سجده طولاني داشتي كه در نمازهاي ديگر نداشتي، آيا دستوري به شما در اين باره رسيده؟ يا وحي بر شما نازل شده است؟ فرمود: هيچ كدام از اينها نبود. بلكه پسرم بر پشت من سوار شده بود، نخواستم او را ناراحت كنم. تا هر كاري كه مي‌خواهد انجام دهد.[58] .در حديث ديگري از ابوبكر نقل شده كه: حسن و حسينعليهما‌السلام را ديدم در حالي كه رسول‌خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نماز مي‌خواند، بر پشت آن حضرت مي‌پريدند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آن دو را با دست خود نگه مي‌داشت تا اين كه بلند شود و پشت وي راست گردد تا آن دو به راحتي بتوانند روي زمين بايستند و هنگامي كه نمازش تمام مي‌شد آن دو را در دامان خود مي‌نهاد و دست بر سرشان مي‌كشيد،آنگاه مي‌فرمود: اين دو پسر من دو گل خوشبوي من از دنيا هستند.و در حديث ديگر فرمود: فرزند گل خوشبو است و گل خوشبوي من حسن و حسينعليهما‌السلام هستند.[59] .در روايتي اين گونه نقل شده كه: روزي پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله با گروهي از مسلمانان در مكاني نماز مي‌گذارد، هنگامي كه آن حضرت به سجده مي‌رفت، حسين‌عليه‌السلام كه كودك خردسالي بود، بر پشت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سوار مي‌شد و پاهاي خود را حركت مي‌داد و هي‌هي مي‌كرد.وقتي كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مي‌خواست سر از سجده بردارد او را مي‌گرفت و كنار خود روي زمين مي‌گذارد، اين كار تا پايان نماز ادامه داشت.يك نفر از يهوديان شاهد اين جريان بود. پس از نماز به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كرد، با كودكان خود به گونه‌اي رفتار مي‌كنيد كه ما هرگز انجام نمي‌دهيم.رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ايمان داشتيد، با كودكان خود مهربان بوديد، مهر و محبّت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله نسبت به كودك، مرد يهودي را سخت تحت تأثير قرار داد؛ وي اسلام را پذيرفت.[60] .نكته‌اي كه در پايان اين بحث لازم به يادآوري است اين كه: اين نمازها طبق نقل برخي از محدثان نمازهاي مستحبي بوده است نه نمازهاي واجب، زيرا نمازهاي مستحبي را در هر حال و در گونه‌هاي مختلفي مي‌توان برگزار كرد.كودكان مردم نيز در نظر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مورد احترام بودند و آن حضرت به عواطف روحي و احساسات رواني آنها نيز توجه كامل داشت.

بوسيدن كودكان

اشاره

فرزند گلِ خوشبوست.پيامبر اكرم‌صلى‌الله‌عليه‌وآله يكي ديگر از شيوه‌هاي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نسبت به كودكان بوسيدن آنان بوده است. اثر وضعي اين رفتار اين است كه علاقه بين پدر و مادر و فرزند را عميق مي‌سازد و از سوي ديگر بهترين روش براي برطرف ساختن عطش فرزند از آب محبّت مي‌باشد. بوسه نشان مي‌دهد كه پدر و مادر درباره فرزند خود مهربان هستند و از سوي ديگر، نهال محبّت و علاقه را در وجود فرزند زنده مي‌سازد و فرزند هم از علاقه پدر و مادر نسبت به خود آگاه مي‌شود و نيروي تازه‌اي در او به وجود مي‌آيد.جالب توجه اين كه احترام رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نسبت به فرزندان خود بيشتر در حضور مردم انجام مي‌شد و آن دو فايده دارد:اول: اين كه ريشه شخصيّت فرزندان، با احترام گذاشتن در حضور مردم بهتر تقويت مي‌شود.دوم: اين كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از اين راه طريقه پرورش كودك را به مردم مي‌آموخت.در اسلام بوسيدن فرزند بسيار سفارش شده است.پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسي كه فرزند خود را ببوسد، خداوند براي او يك حسنه مي‌نويسد و كسي كه فرزند خود را خوشحال سازد، خداوند هم روز قيامت او را خوشحال مي‌كند. [61] .عايشه گويد: مردي نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد و گفت: آيا كودكان را مي‌بوسيد؟ من هرگز كودكي را نبوسيده‌ام. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: من چه كنم كه خداوند رحمتش را از قلب تو گرفته است؟[62] .در حديث ديگر آمده است كه مردي نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد و گفت: من تاكنون هرگز كودكي را نبوسيده‌ام! همين كه رفت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: اين مرد به نظر من اهل آتش و دوزخ مي‌باشد.[63] .در روايت ديگر آمده: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله حسن و حسينعليهما‌السلام را بوسيد، أقرع‌بن حابس گفت: من ده فرزند دارم كه هرگز يكي از آنان را نبوسيده‌ام!! رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: من چه كنم كه خداوند رحمتش را از تو گرفته است؟![64] .علي‌عليه‌السلام فرمود: فرزندان خود را ببوسيد؛ زيرا براي شما در هر بوسيدن درجه و مقامي است.[65] .امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: فرزندان خود را بسيار ببوسيد، زيرا به خاطر هر بار بوسيدن، خداوند درجه‌اي به شما عنايت خواهد فرمود.[66] .ابن عباس گويد: من نزد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله بودم بر زانوي چپ وي فرزندش ابراهيم قرار داشت و بر زانوي راستش امام حسين‌عليه‌السلام نشسته بود. آن حضرت گاه ابراهيم و گاهي حسين‌عليه‌السلام را مي‌بوسيد.[67]

عدالت نسبت به كودكان

يكي از نكاتي كه پدران و مادران درباره كودكان بايد در نظر داشته باشند، موضوع برقرار كردن عدالت در ميان كودكان است، زيرا فرزندان بايد از همان آغاز طعم عدالت را بچشند و خوبي آن را لمس كنند و با آن آشنا شوند و آن را لازمه زندگاني خود و جامعه بدانند و از بي‌عدالتي و ظلم و تبعيض گريزان باشند چرا كه در زندگي كودكان هيچ چيزي كوچك نيست، از اين جهت كوچكترين امور نيز در اجراي عدالت لازم به نظر مي‌رسد.علي‌عليه‌السلام مي‌فرمايد: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مردي را ديد كه دو كودك داشت يكي را بوسيد و ديگري را نبوسيد. آن حضرت فرمود: چرا بين آنان با عدالت رفتار نمي‌كني؟![68] .ابي‌سعيد خدري گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روزي به خانه دخترش فاطمه‌عليها‌السلام رفت. علي‌عليه‌السلام در بسترش خوابيده بود. حسن و حسينعليهما‌السلام نيز در كنار آنان بودند. آنان آب خواستند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله براي آنان آب آورد. حسين‌عليه‌السلام جلو آمد. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: برادرت حسن‌عليه‌السلام از تو جلوتر آب خواست. فاطمه‌عليها‌السلام فرمود: حسن‌عليه‌السلام را بيشتر دوست داري؟ آن حضرت فرمود: هر دو نزد من مساويند، هيچ كدام بر ديگري برتري ندارند. (امّا بايد عدالت اجرا شود و هر كدام به نوبت خود آب بنوشند.[69] (انس گويد: مردي نزد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله نشسته بود. پسر او آمد. پدر، او را بوسيد و روي زانوي خود نشاند. سپس دختر آن مرد آمد (بدون اين كه او را ببوسد)وي را كنار خود نشانيد. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: چرا بين آنان با عدالت رفتار نكردي؟![70] علي‌عليه‌السلام فرمود: بين فرزندان خود با عدالت رفتار كنيد، همان‌گونه كه مايليد بين شما با عدالت رفتار نمايند.[71] .

پيامبر و بوسيدن فاطمه‌

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله دخترش فاطمه‌عليها‌السلام را بسيار دوست مي‌داشت و با اين كه وي داراي همسر و فرزند بود، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله او را مي‌بوسيد.ابان‌بن تغلب گويد: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله دخترش فاطمه‌عليها‌السلام را بسيار مي‌بوسيد![72] .امام باقر و امام صادقعليهما‌السلام فرموده‌اند: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله شبها پيش از خوابيدن فاطمه‌عليها‌السلام را مي‌بوسيد و صورت خود را بر سينه دخترش مي‌نهاد و براي او دعا مي‌كرد. [73] عايشه گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روزي زير گلوي فاطمه‌عليها‌السلام را بوسيد، من به آن حضرت گفتم: اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نسبت به فاطمه‌عليها‌السلام رفتاري داري كه با ديگران آن را انجام نمي‌دهي؟ پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: اي عايشه من هر گاه به بهشت علاقه‌مند مي‌شوم زير گلوي او را مي‌بوسم.[74] .

از چه سني كودك را نبايد بوسيد؟

اكنون اين پرسش مطرح مي‌شود كه از چه سني ديگر نبايد كودكان را بوسيد؟ براي پاسخ آن به سخنان پيشوايان ديني مراجعه مي‌كنيم.اسلام در برنامه‌هاي تربيتي كودكان، سالهاي بين 6 تا 10 سالگي را مورد توّجه خاصي قرار داده است و دستورات لازم را به پيروان خويش آموخته و هماهنگي قانونهاي الهي را با وضعيت جسمي و روحي افراد در نظر گرفته است. از اين‌رو با روشهاي عملي، زمينه تمايلات جنسي كودكان را كنترل كرده كه آثار خلاف اخلاقي در آنان به وجود نيايد.بنابراين، اسلام كودكان شش سال به بالا را از هرگونه حركات تحريك كننده تمايلات جنسي دور نگه داشته و به پدران و مادران دستور داده تا محيط مساعدي براي پنهان ساختن تمايلات جنسي آنان فراهم آورند.رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: دختر بچه شش ساله را پسربچه نبوسد و همچنين زنان از بوسيدن پسر بچه شش تا هفت ساله خودداري كنند. [75]

پيامبر و بوسيدن امام حسن و امام حسين

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله علاوه بر بوسيدن دخترش فاطمه‌عليها‌السلام فرزندان وي، امام حسن و امام حسينعليهما‌السلام را نيز دوست مي‌داشت و مي‌بوسيد.ابوهريره گويد: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله همواره حسن و حسينعليهما‌السلام را مي‌بوسيد. عُيينه از انصار گفت: من ده فرزند دارم كه هرگز هيچ كدام را نبوسيده‌ام، آن حضرت فرمود: كسي كه رحم نكند بر او رحم نخواهد شد. [76] .سلمان فارسي گويد: من بر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله وارد شدم، ديدم حسين‌عليه‌السلام را بر زانوي خود نهاده و پيشاني و گاهي لبان او را مي‌بوسد! [77] ابن ابي‌الدنيا گويد: زيدبن ارقم در مجلس عبيداللَّه بن زياد، هنگامي كه مشاهده كرد كه آن فاسق با چوبدستي خود بر لبان امام حسين‌عليه‌السلام مي‌زند خطاب به عبيداللَّه گفت:چوبدستي خود را بردار، به خدا سوگند، بارها ديدم كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ميان اين دو لب را مي‌بوسيد اين سخن را گفت و گريست. ابن‌زياد گفت: خدا چشمت را بگرياند، اگر پيرمرد نبودي و عقلت تباه نشده بود، هم اكنون دستور مي‌دادم گردنت را بزنند.[78] .زمخشري گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله حسن‌عليه‌السلام را در برگرفت و بوسيد. سپس او را روي زانوي خود نهاد و فرمود: حلم و صبر و هيبت خود را به او بخشيدم. آنگاه حسين‌عليه‌السلام را در برگرفت و بوسيد، روي زانوي چپ خود نشانيد و فرمود: به او نيز شجاعت، جود و سخاوت خود را بخشيدم.[79] .

بازي با كودكان

اشاره

هركس نزد وي كودكي است بايد با او رفتار كودكانه داشته باشد.پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله يكي از شيوه‌هايي كه در پرورش شخصيت كودكان اثر دارد، شركت بزرگسالان در بازي كردن با آنان مي‌باشد، زيرا كودكان از يك سو به جهت ضعف و ناتواني جسمي كه در خود احساس مي‌كنند و از سوي ديگر به علت نيرو و قدرتي كه در بزرگسالان مي‌بينند و عشقي كه فطرتاً به رشد و تكامل دارند، كارها و رفتار بزرگان را تقليد مي‌كنند و خود را همانند آنان جلوه مي‌دهند.هنگامي كه پدران و مادران خويش را تا پايه كودكان تنزل مي‌دهند و در بازي كردن با آنها شركت مي‌كنند مسلّماً كودك مسرور و خوشحال مي‌شود و به هيجان مي‌آيد و در درون خود اين احساس را دارد كه كارهاي كودكانه او بسيار مهم است.بنابراين بازي كردن با كودكان از سوي بزرگترها در برنامه‌هاي تربيتي كنوني ارزشمند است و دانشمندان روانشناس، اين روش را يكي از وظايف پدر و مادر مي‌دانند.تي‌اچ موريس T. H. MORRIS در كتاب درسهايي براي والدين مي‌نويسد:با فرزندان خود رفيق و دوست باشيد، و با آنان بازي كنيد، برايشان داستان بگوييد و با آنها گفتگوهاي دوستانه و صميمي داشته باشيد. بويژه پدران و مادران بايد بدانند كه خود را همسطح بچه‌ها قرار دهند و با زباني سخن گويند كه آنها درك كنند و بفهمند.[80] .يكي ديگر از روان‌شناسان مي‌نويسد:لازم است پدر در تفريحات و سرگرميهاي كودكانش شركت كند. اين حسن تفاهم ضروري به نظر مي‌رسد. البته زمان و مكان و فصلهاي زندگاني نسبت به آنها مختلف است. پدري كه در بازيهاي كودكانش شركت مي‌كند، بدون‌شك وقت اندكي دارد، اما با در نظر گرفتن ارزش آن كه همان پايين آمدن پدر تا سطح فرزندان است، در نظر كودك آن اندازه مهم است كه در هر حال بايد براي آن وقت گذاشت اگر چه بسيار اندك باشد.[81] .

غريزه بازي در كودكان

يكي از غريزه‌هايي كه خداوند حكيم در وجود كودكان قرار داده، علاقه به بازي مي‌باشد. او مي‌دود، جَست‌وخيز مي‌كند و گاهي نيز با اسباب‌بازيهاي خويش سرگرم مي‌شود و از جابجا كردن آنها لذت مي‌برد. اگر چه اين حركتها در آغاز بيهوده مي‌نمايد، ولي باعث تكامل جسم و جان كودك است و بر اثر آن جسم كودك محكم مي‌شود و قدرت انديشه و ابتكار در او افزايش مي‌يابد و نيروهاي دروني او را آشكار مي‌سازد. شايد يكي از دلايل توجه به بازي كودكان كه در روايات اسلامي به آن اشاره شده همين بوده باشد.بازي كردن كودك، تمرين يك نوع استقلال اراده و زنده كردن نيروي خلّاقيّت و ابتكار است، زيرا هنگامي كه كودك مثلاً مشغول بنايي با وسايل بازي خود است، تمام دستگاه فكر او مانند يك مهندس ساختمان كار مي‌كند و از موفقيّتهاي خود لذت مي‌برد، و هنگامي كه در وسط كار به مانعي برخورد مي‌كند به فكر چاره مي‌افتد كه در نتيجه، همه اين كارها به رشد فكر و ساختن شخصيّت وي تأثير فراوان مي‌گذارد.رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هر كس كه نزد وي كودكي است بايد با او رفتار كودكانه داشته باشد.[82] .و نيز فرمود: رحمت خداوند بر پدري باد كه در راه نيكي و نيكوكاري به فرزند خود كمك كند. به او نيكويي نمايد و مانند كودكي، رفيق دوران كودكي وي باشد، او را دانشمند و باادب پرورش دهد. [83] .علي‌عليه‌السلام فرمود: فرزند خود را تا هفت سال آزاد بگذار تا به بازي كردن بپردازد.[84] .امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: كودك در هفت سال اول بازي مي‌كند. در هفت سال دوم به آموختن علم مي‌پردازد، و در هفت سال سوم حلال و حرام (احكام ديني)را مي‌آموزد.[85] .علي‌عليه‌السلام فرمود: كسي كه كودكي دارد بايد در راه تربيت او رفتار كودكانه داشته باشد.[86]

بازي كردن پيامبر با كودكان

رسول گرانقدر اسلام با كودكان خود امام حسن و امام حسينعليهما‌السلام بازي مي‌كرد. در اين‌باره روايات فراواني نقل شده كه به چند نمونه اشاره مي‌كنيم.نقل شده است كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله هر روز صبح دست علاقه و محبّت بر سر فرزندان خود و اولاد آنان مي‌كشيد و با حسين‌عليه‌السلام بازي مي‌كرد. [87] .يعلي‌بن مرّه گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را به غذايي دعوت كرده بودند، ما هم با آن حضرت بوديم كه ناگهان حسن‌عليه‌السلام را ديديم كه در كوچه بازي مي‌كرد. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله او را ديد، در حضور مردم دويد و دست خود را گشود تا وي را بگيرد. ولي كودك به اين‌سو و آن‌سو مي‌دويد و مي‌گريخت و رسول‌اللَّه را مي‌خندانيد، تا اين كه آن حضرت كودك را گرفت و يك دست خود را بر چانه حسن‌عليه‌السلام و دست ديگر را بالاي سر وي نهاد، سپس صورت خود را نزديك صورت كودك آورد، او را بوسيد و فرمود: حسن از من است و من از اويم. خداوند هر كس كه او را دوست دارد، دوست خواهد داشت.[88] .در بسياري از روايات نقل شده كه اين موضوع درباره امام حسين‌عليه‌السلام بوده است.[89] امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: روزي امام حسين‌عليه‌السلام در دامن پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله بود آن حضرت با وي بازي مي‌كرد و مي‌خنديد. عايشه گفت: اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، چقدر با اين كودك بازي مي‌كني؟! رسول خدا فرمود: واي بر تو! چگونه او را دوست نداشته باشم در حالي كه او ميوه دل و نور چشم من مي‌باشد؟![90] .جبيربن عبداللَّه گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله با كودكان اصحاب و يارانش بازي مي‌كرد و ايشان را در كنار خود مي‌نشانيد.[91] .انس‌بن مالك گويد: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله خوش‌اخلاق‌ترين مردم بود. من برادر كوچكي داشتم كه تازه او را از شير گرفته بودند، از وي نگهداري مي‌كردم، كنيه او ابوعمير بود. آن حضرت همين كه او را مي‌ديدند مي‌فرمود: از شير گرفتن چه بر سرت آورده است؟ و ايشان خود نيز با او بازي مي‌كرد.[92] .در حديثي نقل شده كه: پيامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله عبداللَّه و عبيداللَّه و كُثَيّر يا قثم فرزندان عباس را فرا مي‌خواند، آنان كودكاني بودند كه بازي مي‌كردند. آنگاه آن حضرت مي‌فرمود: هر كس زودتر نزد من آيد، پاداش او چنين و چنان است. كودكان به صورت مسابقه به سوي آن حضرت مي‌دويدند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آنان را در آغوش مي‌گرفت و مي‌بوسيد!![93] و گاهي آنان را پشت سر خود بر مركب سوار مي‌كرد، و بر سر بعضي دست نوازش مي‌كشيد!![94]

سوار كردن كودكان

يكي ديگر از شيوه‌هاي رفتاري پيشواي بزرگوار اسلام با كودكان اين بود كه آنان را پشت سر خود و گاهي جلوي خويش بر مركب سوار مي‌كرد. اين روش از نظر رواني براي كودكان بسيار جالب توجه بود. چرا كه آنان براي خود اين حركت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را افتخاري بس گرانقدر و ارزنده مي‌دانستند و خاطره‌اي فراموش‌ناشدني براي آنان بود.نكته قابل توجه اين است كه آن حضرت گاهي فرزندان خود را بر شانه‌هاي مبارك حمل مي‌كرد و گاهي بر پشت خود سوار مي‌نمود و فرزندان ديگران را بر مركب خود حمل مي‌نمود كه نمونه‌هاي هر كدام را در اين فصل يادآور مي‌شويم.همان‌گونه كه يادآور شديم، رهبر عزيز اسلام كودكان خود را بر پشت مبارك سوار مي‌كرد و با آنان مشغول بازي مي‌شد، كه روايات بسياري اين مطلب را نقل كرده‌اند.جابر، صحابه گرانقدر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گويد: من بر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله وارد شدم در حالي كه حسن و حسينعليهما‌السلام بر پشت آن حضرت سوار بودند، وي با دست و پاهاي خود راه مي‌رفت و مي‌فرمود: مركب شما نيكو مركبي است و شما نيز نيكوسواراني هستيد. [95] .ابن‌مسعود گويد: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله حسن و حسينعليهما‌السلام را بر پشت خود حمل مي‌كرد در حالي كه حسن را برطرف راست خود و حسين را بر طرف چپ خود سوار كرده بود. هنگامي كه حركت مي‌كرد، مي‌فرمود: مركب شما نيكو مركبي است و شما نيز نيكو سواراني هستيد. پدرتان از شما بهتر است.[96]

سواركردن كودكان مردم را بر مركب خود

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله همان‌گونه كه با فرزندان خود رفتار مي‌كرد، با ديگر فرزندان يارانش نيز رفتار مي‌نمود و آنان را بر مركب خود سوار مي‌كرد. در اين زمينه چند مورد را يادآور مي‌شويم.عبداللَّه فرزند جعفربن ابي‌طالب گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روزي مرا پشت سر خود سوار كرد و حديثي را براي من نقل كرد كه به هيچ كس از مردم باز نخواهم گفت! [97] .روايت شده كه هر گاه كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از سفر بازمي‌گشت و با كودكان برخورد مي‌نمود؛ مي‌ايستاد سپس دستور مي‌داد آنان را بلند نمايند، برخي را جلوي خود و بعضي را پشت سرش سوار مي‌كرد. پس از آن كه مدتي مي‌گذشت، آنان به يكديگر مي‌گفتند: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا جلوي خود سوار كرد ولي تو را پشت سرش سوار نمود!! و برخي ديگر مي‌گفتند: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به اصحابش دستور داد، تا اين كه تو را پشت سر وي سوار مركب كنند.[98] .فضيل بن يسار گويد: شنيدم امام باقرعليه‌السلام فرمود: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از منزل خارج شد تا كاري انجام دهد، فضل بن عباس را ديد، گفت: اين كودك را پشت سر من سوار كنيد. از اين‌رو، آن كودك را پشت سر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله سوار كردند، و آن حضرت مواظب او بود. [99] .عبداللَّه فرزند جعفر گويد: من همراه قُثَم و عبيداللَّه فرزندان عباس بودم كه بازي مي‌كرديم. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از كنار ما گذشت، فرمود: اين كودك (عبداللَّه بن جعفر را) بلند كنيد، سوار شود. او را بلند كردند و جلوي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سوار نمودند. آنگاه فرمود: اين كودك (قثم را) بلند كنيد. او را بلند كردند و پشت سر حضرت سوار شد...[100] .براي چگونگي سوار كردن كودكان بر دوش پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله وجوهي را نقل كرده‌اند كه يادآور مي‌شويم.1 - هر دو را روي شانه خود به گونه‌اي نشانيد كه روبروي يكديگر باشند.2 - آن دو را پشت به پشت روي دوش خود سوار كرده است.3 - يكي را روي شانه راست و ديگري را روي شانه چپ خود نشانيد.4 - يكي را به طرف جلو روي شانه راست خود و ديگري را به طرف عقب روي شانه چپ خويش نشانيده است.[101] .