تفسیر نمونه جلد ۹

تفسیر نمونه0%

تفسیر نمونه نویسنده:
گروه: شرح و تفسیر قرآن

تفسیر نمونه

نویسنده: آية الله مکارم شيرازي
گروه:

مشاهدات: 26531
دانلود: 3060


توضیحات:

جلد 1 جلد 2 جلد 3 جلد 4 جلد 5 جلد 6 جلد 7 جلد 8 جلد 9 جلد 10 جلد 11 جلد 12 جلد 13 جلد 14 جلد 15 جلد 16 جلد 17 جلد 18 جلد 19 جلد 20 جلد 21 جلد 22
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 63 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 26531 / دانلود: 3060
اندازه اندازه اندازه
تفسیر نمونه

تفسیر نمونه جلد 9

نویسنده:
فارسی

فهرست مطالب

سوره هود 9

آيه (1) تا (4) و ترجمه 13

تفسير: 13

آيه (5) و ترجمه 19

تفسير: 19

آيه (6) و ترجمه 22

تفسير: 22

نكته ها: 23

آيه (7) و ترجمه 32

تفسير: 32

آيه (8) تا (11) و ترجمه 37

تفسير: 37

نكته ها: 41

امت معدوده و ياران مهدى ( عليها‌السلام ) 41

چهار پديده كوتاه فكرى 42

ميزان كم ظرفيتى 43

نعمتها همه موهبت است 43

اعمال نيك دو اثر دارد 43

آيه (12) تا (14) و ترجمه 44

تفسير: 45

نكته ها: 47

آيه (15) و (16) و ترجمه 55

تفسير: 55

نكته ها: 57

آيه (17)و ترجمه 61

تفسير: 61

نكته ها: 64

آيه (18) تا (22) و ترجمه 68

تفسير: 69

آيه (23) و (24) و ترجمه 75

تفسير: 75

آيه (25) تا (28) و ترجمه 79

تفسير: 80

آيه (29) تا (31) و ترجمه 86

تفسير: 86

نكته ها: 90

آيه (32) تا (35) و ترجمه 94

تفسير: 94

نكته ها: 99

آيه (36) تا (39) و ترجمه 101

تفسير: 101

نكته ها: 106

1 - تصفيه نه انتقام 106

2 - نشانه هاى مستكبرين 107

3 - كشتى نوح 108

آيه (40) تا (43) و ترجمه 110

تفسير: 111

نكته ها: 116

1 - آيا طوفان نوح ( عليها‌السلام ) عالمگير بود؟ 116

2 - آيا بعد از نزول عذاب توبه ممكن است؟ 118

3 - درسهاى تربيتى در طوفان نوح 120

آيه (44) و ترجمه 124

تفسير: 124

آيه (45) تا (47) و ترجمه 129

تفسير: 129

نكته ها 131

1 - چرا فرزند نوح، عمل غير صالح بود؟ 131

نكته دوم 132

3 - آنجا كه پيوندها گسسته مى شود؟ 133

4 - مسلمانان مطرود! 135

آيه (48) و (49) و ترجمه 137

تفسير: 137

نكته ها: 141

آيه (50) تا (52) و ترجمه 143

تفسير: 143

نكته ها 146

1 - توحيد خمير مايه دعوت همه پيامبران 146

2 - رهبران راستين پاداشى از پيروان نمى طلبند 147

3 - گناه و ويرانى جامعه ها 148

4 - منظور از يزدكم قوة الى قوتكم چيست؟ 150

آيه (53) تا (57) و ترجمه 152

تفسير: 153

آيه (58) تا (60) و ترجمه 159

تفسير: 159

نكته ها: 164

آيه (61) و ترجمه 168

تفسير: 168

آيه (62) تا (65) و ترجمه 173

تفسير: 174

آيه (66) تا (68) و ترجمه 182

تفسير: 182

نكته ها 183

آيه (69) تا (73) و ترجمه 187

تفسير: 187

آيه (74) تا (76) و ترجمه 195

تفسير: 195

آيه (77) تا (80) و ترجمه 199

تفسير: 200

نكته ها: 203

آيه(81) تا (83) و ترجمه 208

تفسير: 208

نكته ها: 212

آيه (84) تا (86) و ترجمه 222

تفسير: 222

آيه (87) تا (90) و ترجمه 229

تفسير: 230

آيه (91) تا (93) و ترجمه 236

تفسير: 236

آيه (94) و (95) و ترجمه 240

تفسير: 240

آيه (96) تا (99) و ترجمه 247

تفسير: 247

آيه (100) تا (104) و ترجمه 252

تفسير: 253

آيه (105) تا (107) و ترجمه 257

تفسير: 257

نكته ها: 261

آيه (109) تا (112) و ترجمه 281

تفسير: 281

آيه (113) و ترجمه 288

تفسير: 288

نكته ها: 288

آيه (114) و (115) و ترجمه 294

تفسير: 294

آيه (116) و (117) و ترجمه 303

تفسير: 303

آيه (118) و (119) و ترجمه 309

تفسير: 309

نكته ها: 311

آيه (120) تا (123) و ترجمه 314

تفسير: 314

نكته ها: 318

سوره يوسف 321

آيه (1) تا (3) و ترجمه 328

تفسير: 328

آيه (4) تا (6) و ترجمه 338

تفسير: 338

نكته ها: 342

آيه (7) تا (10) و ترجمه 352

تفسير: 352

نكته ها: 357

آيه (11) تا (14) و ترجمه 361

تفسير: 361

نكته ها: 365

1 - توطئه هاى دشمن در لباس دوستى 365

2 - نياز فطرى و طبيعى انسان به سرگرمى سالم 366

3 - فرزند در سايه پدر 369

4 - نه قصاص و نه اتهام قبل از جنايت 370

5 - تلقين دشمن 371

آيه (15) تا (18) و ترجمه 373

تفسير: 373

نكته ها: 379

1 - در برابر يك ترك اولى! 379

2 - دعاى گيراى يوسف! 381

3 - جمله و اجمعوا ان يجعلوه فى غيابت الجب 383

4 - تسويل نفس 383

5 - دروغگو حافظه ندارد 384

6 - صبر جميل چيست؟ 384

آيه (19) و (20) و ترجمه 387

تفسير: 387

آيه (21) و (22) و ترجمه 391

تفسير: 391

آيه (23) و (24) و ترجمه 401

تفسير: 401

نكته ها: 412

1 - جهاد با نفس 412

2 - پاداش اخلاص 414

3 - متانت و عفت بيان 415

آيه (25) تا (29) و ترجمه 419

تفسير: 420

نكته ها: 424

1 - شاهد كه بود؟ 424

2 - چرا عكس العمل عزيز مصر، خفيف بود؟ 425

3 - حمايت خدا در لحظات بحرانى 425

4 - نقشه همسر عزيز مصر 426

آيه (30) تا (34) و ترجمه 428

تفسير: 429

نكته ها: 436

آيه (35) تا (38) و ترجمه 441

تفسير: 442

آيه (39) تا (40) و ترجمه 449

تفسير: 450

نكته ها: 455

1 - زندان كانون ارشاد يا دانشگاه فساد 455

2 - آنجا كه نيكوكاران بر سر دار مى روند 456

3 - بزرگترين درس آزادى! 457

4 - سوء استفاده از يك شعار سازنده 458

آيه (43) تا (49) و ترجمه 461

تفسير: 462

نكته ها: 467

آيه (50) تا (53) و ترجمه 470

تفسير: 471

نكته ها: 476

سوره هود

مقدمه

ايـن سـوره در مـكـه نـازل شده و 123 آيه است

محتوا و فضيلت اين سوره

مـشـهـور در مـيـان مـفـسـران ايـن اسـت كـه تـمـام ايـن سـوره در مـكـه نـازل شـده، و طـبـق نـقل تاريخ القرآن، چهل و نهمين سوره اى است كه بر پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) نـازل گـرديـد. و نـيـز طـبـق تـصـريـح بـعـضـى از مـفـسـران نزول اين سوره در اواخر سالهائى بود كه پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) در مكه بـه سـر مـى بـرد يـعـنـى بعد از مرگ ابو طالب و خديجه و طبعا در يكى از سخت ترين دورانـهـاى زنـدگـانـى پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) كه فشار دشمن و تبليغات خشن و زهرآگينش بيش از هر زمان ديگر احساس مى شد.

بـه هـمـيـن جـهـت در آغـاز ايـن سـوره، تعبيراتى كه جنبه دلدارى و تسلى نسبت به پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) و مؤ منان دارد ديده مى شود.

قـسـمـت عمده آيات سوره را سر گذشت پيامبران پيشين مخصوصا نوح كه با وجود نفرات كم بر دشمنان بسيار پيروز شدند تشكيل مى دهد.

ذكر اين سر گذشتها هم وسيله آرامش خاطر براى پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) و مؤ منان در برابر آن انبوه دشمنان بوده، و هم درس عبرتى براى مخالفان نيرومندشان.

و بـه هـر حـال آيـات ايـن سـوره، هـمـانـنـد سـايـر سـوره هـاى مـكـى، اصول معارف اسلام مخصوصا مبارزه با شرك و بت پرستى و توجيه به معاد و جهان پس از مـرگ و صـدق دعـوت پـيـامـبر را تشريح مى كند، و در لابلاى مباحث تهديدهاى شديدى نسبت به دشمنان، و دستورهاى مؤ كدى در زمينه استقامت به مؤ منان، ديده مى شود.

در اين سوره علاوه بر حالات نوح پيامبر و مبارزات شديدش كه مشروحا آمـده اسـت بـه سـر گذشت هود و صالح و ابراهيم و لوط و موسى و مبارزات دامنه دارشان بر ضد شرك و كفر و انحراف و ستمگرى اشاره شده.

اين سوره مرا پير كرد.

آيـات ايـن سـوره به روشنى اين امر را اثبات مى كند كه مسلمانان هرگز نبايد به خاطر كـثـرت دشـمـنـان و حـملات شديد آنان ميدان را خالى كنند، بلكه بايد هر روز بر استقامت خويش بيفزايند.

به همين دليل در حديث معروفى مى خوانيم كه پيغمبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمود شيبتنى سورة هود: سوره هود مرا پير كرد!

و يـا ايـنـكـه هـنـگـامـى كـه يـارانـش عـرضـه داشـتـند آثار پيرى زودرس در چهره شما اى رسولخدا نمايان شده، فرمود: شيبتنى هود و الواقعة: سوره هود و واقعه مرا پير كرد!

و در بـعـضـى از روايـات سـوره مـرسلات و عم يتسائلون و تكوير و غير آن نيز اضافه شده است.

و از ابـن عـبـاس در تـفـسـيـر ايـن حـديـث چـنـيـن نـقـل شـده كـه مـا نـزل عـلى رسـول الله (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) آية كان اشد عليه و لا اشق من آية فـاسـتـقم كما امرت و من تاب معك: هيچ آيه اى بر پيغمبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) شـديـدتـر و دشـوارتـر از آيـه اسـتـقـم كما امرت و من تاب معك... (استقامت كن آنچنان كه دستور يافته اى و همچنين كسانى كه با تو هستند) نبود.

بعضى از مفسران نقل كرده اند كه يكى از دانشمندان پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) را در خـواب ديـد، و از حـضـرتـش سـؤ ال كـرد، ايـنـكـه از شـمـا نـقـل شـده سوره هود مرا پير كرد آيا علتش بيان سر گذشت امتهاى پيشين و هلاك آنها است فرمود: نه، علتش آيه فاستقم كما امرت... بود.

بـه هـر حـال ايـن سـوره عـلاوه بـر ايـن آيـه، آيـات تـكـان دهـنـده اى مـربـوط به قيامت و بـازپـرسـى در آن دادگـاه عدل الهى و آياتى پيرامون مجازات اقوام پيشين و دستوراتى دربـاره مـبـارزه با فساد دارد كه همگى مسئوليت آفرين است و جاى تعجب نيست كه انديشه در اين مسئوليتها آدمى را پير كند.

نكته ديگرى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه بسيارى از آيات اين سوره تـاكـيـدى اسـت بـر مـطـالبـى كـه در سـوره قـبـل يـعـنـى سوره يونس آمده است، و آغازش مـخـصـوصـا درسـت شـبـيـه هـمان آغاز، و برداشتن نيز در بسيارى از موارد تاكيد بر همان مسائل است.

تاثير معنوى اين سوره

امـا در مورد فضيلت اين سوره، در حديثى از پيغمبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) آمـده اسـت: من قرء هذه السورة اعطى من الاجر و الثواب بعدد من صدق هودا و الانبياءعليهما‌السلام ، و مـن كـذب بـهـم، و كان يوم القيامة فى درجة الشهداء، و حوسب حسابا يسيرا: كـسـى كـه اين سوره را بخواند، پاداش و ثوابى به تعداد كسانى كه به هود و ساير پـيـامـبران ايمان آوردند و كسانى كه آنها را انكار نمودند خواهد داشت، و روز قيامت در مقام شهداء قرار مى گيرد، و حساب آسانى خواهد داشت.

روشن است كه تنها تلاوت خشك و خالى اين اثر را ندارد بلكه تلاوت اين سوره تواءم با انديشه، و سپس عمل است كه، انسانرا به مؤ منان پيشين نزديك، و از مـنـكـران پـيـامـبـران دور مى سازد، و به همين دليل به تعداد هر يك از آنها پاداشى خواهد داشـت، و چـون بـا شهيدان امتهاى گذشته هم هدف خواهد بود، جاى تعجب نيست كه در درجه آنان قرار گيرد، و حسابى ساده و آسان داشته باشد.

و نـيـز از امام صادق (عليها‌السلام ) نقل شده كه فرمود: كسى كه اين سوره را بنويسد و بـا خود داشته باشد، خداوند نيروى فوق العادهاى به او خواهد داد، و كسى كه آن را به همراه داشته باشد و با دشمن بجنگد بر او پيروز و غالب مى شود تا آنجا كه هر كس او را ببيند از او مى ترسد!

گـر چـه افـراد ظـاهـر بـيـن و راحت طلب از اينگونه احاديث چنين برداشت مى كنند كه فقط بودن خط و نقش قرآن با انسان براى رسيدن به اين هدفها كافى است، ولى روشن است كـه مـنـظـور از داشـتـن ايـنـهـا بـا خـود آن اسـت كـه هـمـچـون يـك دسـتـورالعمل و برنامه زندگى همراه داشته باشد، پيوسته اين برنامه را بخواند و مو بـه مـو اجـرا كـنـد، و مسلما چنين كار آنهمه آثار را نيز خواهد داشت، چه اينكه در اين سوره دستور استقامت، مبارزه با فساد همبستگى در راه هدف و قسمت زيادى از تجربيات و تاريخ اقوام پيشين كه هر كدام از آنها يك درس پيروزى بر دشمن است، وجود دارد.

آيه (1) تا (4) و ترجمه

بسم الله الرحمن الرحيم

( الر كتب أحكمت أيته ثم فصلت من لدن حكيم خبير ) (1)( ألا تعبدوا إلا الله إننى لكم منه نذير و بشير ) (2)( و أن اسـتـغـفـروا ربـكـم ثـم تـوبـوا إليـه يـمـتـعـكـم مـتـعـا حـسـنـا إلى أجل مسمى و يؤت كل ذى فضل فضله و إن تولوا فإنى أخاف عليكم عذاب يوم كبير ) (3)( إلى الله مرجعكم و هو على كل شى ء قدير ) (4)

ترجمه:

بنام خداوند بخشنده مهربان

1 - الر - ايـن كـتـابـى است كه آياتش استحكام يافته سپس تشريح شده، از نزد خداوند حكيم و آگاه (نازل گرديده است ).

2 - (دعـوت مـن ايـن اسـت ) كـه جـز الله را نـپـرستيد، من از سوى او براى شما بيم دهنده و بشارت دهنده ام.

3 - و ايـنـكـه از پـروردگـار خـويـش آمـرزش بطلبيد، سپس به سوى او باز گرديد تا بـطرز نيكوئى شما را تا مدت معين (از مواهب زندگى اين جهان ) بهره مند سازد، و به هر صـاحـب فضيلتى بمقدار فضيلتش ببخشد، و اگر (از اين فرمان ) روى گردان شويد من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم.

4 - (بدانيد) بازگشت شما به سوى الله است و او بر هر چيز قادر است.

تفسير:

چهار اصل مهم در دعوت انبيا

اين سوره همانند آغاز سوره گذشته و بسيارى از سوره هاى ديگر قرآن با بيان اهميت اين كـتـاب بزرگ آسمانى شروع مى شود، تا مردم به محتويات آن بيشتر توجه كنند، و با ديده دقيقترى به آن بنگرند.

ذكـر حـروف مـقـطـعـه الر خـود دليلى است بر اهميت اين كتاب بزرگ آسمانى كه با تمام اعـجـاز و عـظـمـتـش از حـروف مقطعه ساده اى كه در اختيار همگان است همچون الف، لام، راء تشكيل شده است( الر ) .

و بـه دنـبـال ايـن حـروف مقطعه يكى از ويژگيهاى قرآن مجيد را با دو جمله بيان مى كند، نخست اينكه كتابى است كه تمام آياتش ‍ متقن و مستحكم است( كتاب احكمت آياته ) .

و سپس شرح و تفصيل و بيان تمام نيازمنديهاى انسان در زمينه زندگى فردى و اجتماعى مادى و معنوى، در آن بيان شده است( ثم فصلت ) .

ايـن كـتـاب بـزرگ بـا ايـن ويـژگـى از سـوى چـه كـسـى نازل شده است؟ از نزد خدائى كه هم حكيم است و هم آگاه( من لدن حكيم خبير ) .

بـه مـقـتـضـاى حـكـيم بودنش آيات قرآن را محكم، و به مقتضاى خبير و آگاه بودنش آيات قـرآن را در بـخشهاى گوناگون، طبق نيازهاى انسان بيان داشته است، چرا كه تا كسى از تـمـام جـزئيـات نـيـازهـاى روحـى و جـسـمـى انسان با خبر نباشد نمى تواند دستورات شايسته تكامل آفرينى صادر كند.

در واقع هر يك از صفات قرآن كه در اين آيه آمده، از يكى از صفات خداوند سرچشمه مى گيرد، استحكام قرآن از حكمتش، و شرح و تفصيل آن از خبير بودنش.

در ايـنـكـه فـرق مـيـان احـكمت و فصلت چيست؟ مفسران بحثهاى فراوان كرده اند و احتمالات زيادى داده اند، اما آنچه نزديكتر از همه، به مفهوم آيه فوق به نظر مى رسد اين است، كه در جمله اول اين واقعيت بيان شده است كه قرآن مجموعه واحد به هم پيوسته اى است كه هـمـچـون يـك بـناى محكم و استوار بر جا است و نشان مى دهد كه از سوى خداوند واحد يكتا نازل شده، و به همين دليل هيچگونه تضاد و اختلاف در ميان آياتش ديده نمى شود.

امـا جـمـله دوم اشـاره بـه ايـن حـقيقت است كه اين كتاب در عين وحدت، آنچنان شاخه ها و شعب فراوان دارد كه تمام نيازهاى روحى و جسمى انسانها را در زير پوشش خود قرار مى دهد، بنابراين در عين وحدت، كثير است و در عين كثرت واحد.

از آيـه بـعـد مهمترين و اساسى ترين محتواى قرآن يعنى توحيد و مبارزه با شرك را به ايـن صـورت بيان مى كند: نخستين دعوت من اين است كه جز خداوند يگانه يكتا را نپرستيد( الا تعبدوا الا الله ) .

و اين نخستين تفصيل از دستورات اين كتاب بزرگ است.

و دومـيـن بـرنامه دعوتم اين است كه من براى شما از سوى او نذير و بشيرم: در برابر نـافـرمـانـيـهـا و ظـلم و فـسـاد و شـرك و كـفـر، شـمـا را بـيـم مـى دهـم، و از عـكـس العمل كارهايتان و مجازات الهى بر حذر مى دارم، و در برابر اطاعت و پاكى و تقوا شما را بشارت به سرنوشتى سعادتبخش مى دهم( اننى لكم منه نذير و بشير ) .

سومين دعوتم اين است كه از گناهان خويش استغفار كنيد، و از آلودگيها خود را شستشو دهيد( و ان استغفروا ربكم )

و چـهـارمين دعوتم اين است كه به سوى او باز گرديد و پس از شستشوى از گناه و پاك شدن در سايه استغفار، خود را به صفات الهى بيارائيد كه بازگشت به سوى او چيزى جز اقتباس از صفات او نيست( ثم توبوا اليه ) .

در واقـع چـهار مرحله از مراحل مهم دعوت به سوى حق در ضمن چهار جمله بيان شده است كه دو قـسـمـت آن جـنـبـه عـقـيـدتـى و زيـر بـنـائى دارد، و دو قـسـمـت جـنبه عملى و رو بنائى: قبول اصل توحيد و مبارزه با شرك و قبول رسالت پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) دو اصل اعتقادى است.

و شـسـتـشـوى از گـنـاه و تخلق به صفات الهى كه سازندگى را به تمام معنى از نظر عـمـل در بر دارد، دو دستور عملى قرآن است، و اگر درست بينديشيم تمام محتواى قرآن در ايـن چهار بخش خلاصه مى شود، اين فهرستى است براى همه قرآن و براى تمام محتواى اين سوره.

سپس نتيجه هاى عملى موافقت يا مخالفت با اين چهار دستور را چنين بيان مى كند:

هر گاه به اين برنامه ها جامه عمل بپوشانيد خداوند تا پايان عمر شما را از زندگانى سـعـادتـبـخـش ايـن دنـيـا بـهـره مـنـد و مـتـمـتـع مـى سـازد( يـمـتـعـكـم مـتـاعـا حـسـنـا الى اجل مسمى ) .

و از آن بـالاتـر ايـنـكـه بـه هـر كـس بـه اندازه كارش، بهره مى دهد و تفاوت مردم را در چگونگى عمل به اين چهار اصل به هيچوجه ناديده نمى گيرد، بلكه بـه هـر صـاحـب فـضـيـلتـى بـه انـدازه فـضـيـلتـش عـطـا مـى كـنـد( و يـؤ ت كل ذى فضل فضله ) .

و امـا اگـر راه مـخـالفت را پيش گيريد، و در برابر اين دستورهاى چهارگانه عقيدتى و عـمـلى سـرپيچى كنيد، من از عذاب روز بزرگى بر شما بيمناكم همان روز كه در دادگاه بزرگ عدل الهى حضور مى يابيد( و ان تولوا فانى اخاف عليكم عذاب يوم كبير ) .

بـه هـر حـال بـدانـيـد كـه هـر كس باشيد، و در هر مقام و منزلتى قرار گيريد، سرانجام بازگشت همه شما به سوى خدا است( الى الله مرجعكم ) .

و اين جمله اشاره به اصل پنجمى از اصول تفصيلى قرآن يعنى مساله معاد و رستاخيز است.

امـا هـيـچـگـاه فـكر نكنيد كه قدرت شما در برابر قدرت خدا اهميتى دارد، يا مى توانيد از فـرمـان او، و دادگـاه عـدالتـش فـرار كـنـيـد، و نـيـز تـصـور نـكـنـيـد كـه او نـمى تواند استخوانهاى پوسيده شما را بعد از مرگ جمع آورى كند، و لباس حيات و زندگى نوينى بـر آن بـپـوشـانـد چـرا كـه او بـر هـمـه چـيـز قـادر و تـوانـاسـت( و هـو عـلى كل شيى ء قدير ) .

پيوند دين و دنيا

هنوز كم نيستند كسانى كه گمان مى كنند دين دارى فقط براى آباد ساختن سراى آخرت و راحتى پس از مرگ است و اعمال نيك توشه اى است براى سراى ديگر و به نقش مذهب پاك و اصيل در زندگى اين جهان بكلى بى اعتنا هستند، و يا اهميت كمى براى آن قائلند.

در حـالى كـه مـذهـب پـيـش از آنـكه سراى آخرت را آباد كند، آباد كننده سراى دنيا است، و اصولا تا مذهب در اين زندگى اثر نگذارد تاثيرى براى آن زندگى نخواهد داشت!

قـرآن بـا صـراحـت ايـن موضوع را در آيات بسيارى عنوان كرده است و حتى گاه دست روى جزئيات مسائل گذاشته چنانكه در سوره نوح از زبان اين پيامبر بزرگ خطاب به قومش مـى خـوانـيـم: و ان اسـتـغـفـروا ربـكـم انـه كـان غـفـارا يـرسـل السـمـاء عـليـكـم مـدرارا و يـمـددكـم بـامـوال و بـنـيـن و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا: من به آنها گفتم از گناهان خود استغفار كنيد و با آب تـوبـه آنـهـا را بشوئيد كه خدا آمرزنده است، تا بركات آسمان را پى در پى بر شما فرو فرستد، و با اموال و فرزندان شما را يارى بخشد و باغهاى سرسبز و نهرهاى آب جارى در اختيارتان قرار دهد (نوح - 9 - 11).

بـعـضـى پـيـونـد اين مواهب مادى دنيا را با استغفار و شستشوى از گناه منحصرا يك پيوند معنوى و ناشناخته مى دانند، در حالى كه دليل ندارد براى همه اينها تفسير ناشناخته كنيم.

چـه كـسـى نمى داند كه دروغ و تقلب و دزدى و فساد شيرازه زندگى اجتماعى را بهم مى ريزد؟

چـه كـسـى نـمـى دانـد كه ظلم و ستم و تبعيض و اجحاف آسمان زندگى انسانها را تيره و تار مى كند؟

و چه كسى در اين حقيقت شك دارد كه با قبول اصـل تـوحـيـد و سـاخـتـن يـك جـامـعـه تـوحـيـدى بـر اسـاس قـبـول رهـبـرى پـيـامـبـران، و پاكسازى محيط از گناه و آراستگى به ارزشهاى انسانى - يـعـنـى هـمـان چـهـار اصلى كه در آيات فوق به آن اشاره شده - جامعه به سوى يك هدف تكاملى پيش مى رود و محيطى امن و امان، آكنده از صلح و صفا آباد و آزاد به وجود مى آيد. بـه هـمـيـن دليـل در آيـات فـوق پـس از ذكـر ايـن چـهـار اصـل مـى خـوانـيـم: يـمـتـعـكـم مـتـاعـا حـسـنـا الى اجـل مـسـمـى: اگـر ايـن اصول را به كار بنديد تا پايان عمر به طرز شايسته و نيكوئى بهره مند خواهيد شد.