اهمیت دوستی در روایات
اکنون که به اهمیّت دوستی در قرآن پیبردیم، وقت آن رسیده است تا این مهم را از دیدگاه مربیان حقیقی بشر یعنی چهارده معصومعليهمالسلام
مورد بررسی قرار دهیم و آنگاه خود به قضاوت بنشینیم و دوستان و همنشینان خود را در آینه تمام نمای کلام آن بزرگواران برانداز نماییم و در آخر، خویشتن را زیر محکِ معیارهای اهل بیتعليهمالسلام
قرار دهیم.
در این جا روایات و سخنان معصومینعليهمالسلام
را در مورد دوستی و اخلاق اجتماعی به چند بخش تقسیم میکنیم:
الف. اهمیّت دوستی.
ب. با چه کسانی دوست شویم؟
ج. از چه کسانی قطع رابطه نماییم؟
اکنون توجه شما را به کلام گهربار آن مربیان حقیقی بشریت جلب مینماییم.
1. امام علیعليهمالسلام
فرمودند:
«عَلَیْکُم بِالْاِخْوانِ فَاِنَّهُمْ عُدَّةٌ فی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ اَلا تَسْمَعُونَ اِلی قَوْلِهِ تَعالی: فَما لَنا مِنْ شافِعینَ وَ لا صَدَیقٍ حَمیمٍ».
«پیوند دوستی را با برادران دینی خود محکم سازید، که آنان ذخایر دنیا و آخرتند؛ مگر نشنیدهاید که خداوند متعال (در قرآن) میفرماید: در این روز نخست نه شفیعی داریم و نه دوستی که در کارمان همّت گمارد.»
آری؛ دوست حقیقی که انسان را در مسیر حقّ و کسب فضایل یاری میکند، از نظر امام علیعليهمالسلام
ذخیرهای است که در دنیا و آخرت همّت میگمارد و چاره جوی انسان میشود.
نکتهای که از این حدیث به دست میآید، این است که پیوند دوستی میان برادران ایمانی، نه فقط به درد دنیا میخورد، بلکه در آخرت نیز میتوان از آن بهرهها گرفت و نجات یافت.
تعبیر فوق، از زیباترین تعبیرهایی است که قرآن نیز بدان اشاره نموده است. در آیه 67 سوره «زخرف» میخوانیم:
«گروهی از دوستانِ دنیایی در روز قیامت دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزکاران.»
عبارت «اِلاَّ المتَّقین» که در آیه فوق آمده است، همان معنایی را میرساند که در حدیث مزبور، امام علیعليهمالسلام
به آن تصریح نمودهاند؛ یعنی دوستان حقیقی و کسانی که در دنیا بر مبنای معیارهای الهی با یکدیگر مرتبط بودند، به دفاع از یکدیگر بر میخیزند و همدیگر را (مثل وقتی که در دنیا بودند) برای رسیدن به ثوابهای الهی یاری میکنند.
شاید بتوان یاری کردن دوستان واقعی در قیامت را این گونه تفسیر کرد که: همان گونه که دوستان دنیایی، گناهان خود را به گردن یکدیگر میاندازند، دوستان حقیقی نیز رسیدن به سعادت و دست یافتن به مدال پرافتخار نجات و پیروزی را مرهون همنشینی با دوستان خود برمیشمارند و نقش آنان را در این کامیابیِ بینظیر، مؤثر و مهم اعلان میدارند.
البته معلوم است که هیچ شادی و مسرّتی به پای آن خوشحالی نخواهد رسید؛ چرا که در آن لحظه، به دلیل همین طرفداری، خود و دوستان مؤمنش را در آستانه نجات و غرق شدن در نعمتهای الهی میبیند.
2. امام علیعليهمالسلام
فرمودند:
«اَعْجَز النَّاسُ مَنْ عَجَزَ عَنْ اِکتِسابِ الْاِخوانِ وَ عَجَزَ مِنْهُ ضَیِّعَ مَنْ ظَفَرَ بِهِ مِنْهُمْ».
«عاجزترین مردم کسی است که عاجز از به دست آوردن دوست باشد، و عاجزتر از او کسی است که دوستی را که به دست آورده، از دست بدهد.»
از روایت فوق نیز این نکته به دست میآید که همان گونه که انتخاب دوست در زندگی انسان از اهمیّت بالایی برخوردار است، حفظ رابطه دوستی و محکم کردن ریشههای آن بین خود و دوستان، بسیار ضروری است.
بنابراین، دوستیهای زودگذر و رفاقتهای بیریشه و کودکانه، نمیتواند انسان را از بیکسی و غربت نجات دهد. پس باید برای رفع احتیاجات دنیایی و آخرتی خود، بیشترین همّت را در برقراری و محکم ساختن دوستی با صالحان به کار برد و هرگز به جهت ناملایمات و مشغولیات روز مرّه زندگی، دوستی و رفاقت را فدا نکرد و رابطه دوستی را هر چه بیشتر مستحکم نمود.
شاید بتواند گفت که علت این همه تأکید بر محکم نمودن ریسمان روابط میان دوستان و برادران دینی در سیره و سخنان معصومانعليهمالسلام همین مطلب باشد.
3. رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند:
«اَلْجَلیسُ الصَّالِحِ خَیْرٌ مِنَ الْوَحْدَة وَ الْوَحْدَةُ خَیْرٌ مِنْ جَلیس السُّوءِ».
«همنشین شایسته بهتر از تنهایی است، و تنهایی از همنشین بد بهتر است.»
گر چه در روایات تأکید زیادی بر انتخاب دوست شده و به معاشرت با همنوعان و گزینش آنان سفارش فراوان شده است، امّا روایت فوق، شایستگی و لیاقت افراد را مدنظر قرار داده و از دوستی با افراد منحرف و ناشایست نهی کرده است.
این مسأله، خود نشانگر این نکته است که غربت و گوشه نشینی و دوری از همنوعان، در شرایطی که دوستان بد و پلید و منحرف، به جز خسارت ثمر دیگری ندارند، به طور قطع بهتر از نشست و برخاست با افرادی است که مانع پیشرفت و درخشش استعدادهای درونی انسان میشوند.
بنابراین، بر جوانان عزیز لازم است که از معاشرت با افراد فاسد و شرور و کسانی که شایستگی رفاقت و دوستی را ندارند، بپرهیزند؛ چرا که تنهایی و عزلت نشینی، بهتر از همراهی کسانی است که زمینههای زشتی و انحراف را برای انسان به بار میآورند.
4. پیامبر اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند:
«اَوْلَی النَّاسِ بِالتُّهْمَةِ مَنْ جالَسَ اَهْلَ التُّهْمَةِ»
«شایستهترین مردم برای بدنامی و ننگ اجتماعی، کسی است که با بدان نشست و برخاست میکند.»
همان گونه که در صفحههای قبل اشاره کردیم، تأثیر گذاری دوست و مصاحب انسان، قهری است و خواه ناخواه انسان متأثر از دوستانش خواهد بود و خُلقیّات یکدیگر را به ارث خواهند برد. از این رو، کسانی که با افراد شرور و فاسد نشست و برخاست میکنند، هر چند که خود را قوّی و با اراده بدانند و بگویند ما به اخلاق و رفتار دوستان خود کاری نداریم و متأثر از آنان نخواهیم شد، اما هرگز نمیتوانند از لکه دار شدن شخصیت اجتماعی خود جلوگیری نمایند.
جوان ظاهر الصلاحی که با افراد معتاد و تریاکی همنشین میشود، حتی اگر خود را از ارتکاب اعمال دوستان معتادش دور بدارد، باز هم در نظر مردم از شخصیت مثبت و ایدهآلی برخوردار نخواهد بود.
ننگ اجتماعی و دیدگاه مردم در مورد آدمی، به اعتبار دوستان و مصاحبان اوست؛ به همین دلیل در روایتی از قول حضرت سلیمانعليهمالسلام
آمده است:
«لا تَحْکُمُوا عَلی رَجُلٍ بِشَیْءٍ حَتّی تَنْظُروا اِلی مَنْ یُصاحِبْ فَاِنَّما یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِالشُکالِهِ وَ اَقْرانِهِ وَ یُنْسَبُ اِلی اَصْحابِهِ وَ اَخْدانِهِ».
«درباره کسی به نیکی یا بدی قضاوت نکنید، تا دوستان و همنشینانش را ببینید؛ چرا که آدمی از امثال و نزدیکانش شناخته میشود و به صفات همنشینان و دوستان صمیمی خود توصیف میگردد.»
بنابراین، برای معرّفی شخصیت اجتماعی انسان، همنشین و دوست نقش مهمی ایفا میکند، و همان گونه که نشست و برخاست با بزرگان و افراد شایسته، به انسان آبرو میبخشد و در نظر مردم امتیاز بزرگی به حساب میآید، نشست و برخاست با افراد فاسد، شرور و منحرف، شخصیت اجتماعی انسان را لکّه دار کرده و او را از درجه اعتبار ساقط میکند.
پس بار دیگر تأکید میکنیم که خوانندگان محترم در هر سنّی قرار دارند، به ویژه دختران و پسران جوان، از نزدیک شدن به سفرههای معصیت که مشتی اراذل و اوباش گستردهاند، پرهیز کرده و مواظب شخصیت اجتماعی خود باشند.
نکته دیگری که از روایت استفاده میشود، این است که اجتناب از مواضع تهمت، از مسایلی است که عقل سلیم و شرع مقدس اسلام، آن را مورد تأکید قرار داده است.
رمز پیروزی بسیاری از کسانی که به مدال پرافتخار موفقیّت دست یافتهاند، این است که دل به هر کس نسپرده، از مواضع تهمت و رفت آمد با افراد فاسد خودداری کرده، دوستان خود را زیر ذرّهبین عقل قرار داده و با وسواس و دقّت فراوان، خود را از موضع تهمت دور نمودهاند.
چه بسیار جوانانی که به دلیل نداشتن بینش در انتخاب دوست، با افرادی مصاحب شدند که آنان را از درجه اعتبار ساقط نموده و از چشم عموم انداختند و با این کار، زمینههای تهمت را برای خود فراهم کردند و ناخواسته به اوصاف زشت و ناپسند دوستان خود شهرت یافتند.