اسلام در یک نگاه

اسلام در یک نگاه0%

اسلام در یک نگاه نویسنده:
گروه: مجموعه عقایدی

اسلام در یک نگاه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آية الله مکارم شيرازي
گروه: مشاهدات: 4150
دانلود: 2460

توضیحات:

اسلام در یک نگاه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 57 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4150 / دانلود: 2460
اندازه اندازه اندازه
اسلام در یک نگاه

اسلام در یک نگاه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

اثبات نبوت‌

پیامبران برای اثبات رسالت خود، باید گواه زنده و روشنی داشته باشند و این گواه حتماً باید کاری باشد که انجام آن از عهده افراد عادی بشر بیرون باشد، تا اثبات گردد که آنها با جهان ماورای طبیعت ارتباط دارند و از آن‌جا الهام و دستور می‌گیرند.

به عنوان مثال پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله با این‌که از میان یکی از عقب افتاده‌ترین ملل برخاست، کتابی آورد که شاهکاری از علم و دانش، اصول هدایت و تربیت، اخلاق، قوانین و آداب زندگی و اسرار آفرینش بود. مسلّم است که چنین کاری، از چنان کسی، با قدرت بشری ممکن نبود، بنابراین چون این کار از عهده بشر ساخته نیست، نام آن را «اعجاز» می‌گذاریم.

قرآن تنها از جنبه ادبی و شیوه «بیان» معجزه نبود، اگر چه جاذبه خاصّی که در لابه‌لای عبارات آن نهفته بود به قدری شدید و

اسلام در یک نگاه، ص: 60

حیرت‌انگیز بود که دشمنانش آن را «سحر» می‌خواندند و می‌گفتند: به محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله نزدیک نشوید که سخنان نافذش شما را مسحور می‌سازد و به آیین خود می‌کشاند! و این خود می‌رساند که حتّی دشمنان به «نفوذ خارق‌العاده قرآن در افکار و دل‌ها» ایمان داشتند. علاوه بر این از نظر محتویاّت و مضمون، آن چنان بود که در مدّت کوتاهی تحّول فوق‌العاده‌ای در محیط جهان آن روز بوجود آورد و تمدّن درخشانی را همراه با یک انقلاب دامنه‌دار علمی و فکری پی ریزی کرد.

از این گذشته قرآن در آیات متعدّدی، به یک سلسله اکتشافات علمی اشاره نموده که در آن عصر از نظر همگان و حتّی دانشمندان آن زمان کاملًا مکتوم و پوشیده بود و قرن‌ها بعد مورد توجّه دانش پژوهان جهان قرار گرفت. از جمله مسأله «حرکت زمین«1»، ترکیب گیاهان از سلول‌های نر و ماده«2»

، وجود دو نیروی متضاد در درون همه ذرات جهان»«3»

(ترکیب اتم‌ها از الکترون با بار الکتریکی منفی و پروتون با بار الکتریکی مثبت) و «قانون جاذبه عمومی»«4»

به روشنی بیان شده است.«5»

روی این جهات باید اعتراف نمود این کتاب که معجزه جاویدان پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله محسوب می‌گردد، فرآورده مغز انسان نیست، بلکه از جهان ما فوق طبیعت و از طرف پروردگار بزرگ، بر دل او نازل شده است.

اسلام در یک نگاه، ص: 61

به همین دلیل قرآن در آیات متعددّی، مخالفان و منکران خود را به آوردن کتابی همانند آن دعوت کرده است و با این‌که مخالفان سر سختصلى‌الله‌عليه‌وآله برای این کار کوشش کردند، هرگز نتوانستند به آن جامه عمل به آن بپوشانند.

قرآن صریحاً می‌فرماید:

«قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَ الجِنُّ عَلَی انْ یَأْتُوْا بِمِثْلِ هَذَا القُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَو کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً ؛ بگو اگر همه دست بدست هم دهند که همانند قرآن را بیاورند، قادر نخواهند بود».«1»

این ندا را قرآن هم اکنون نیز دارد؛ و به همه دانشمندان و متفکّران بشر اعلام می‌کند که اگر در ارتباط قرآن با خدا تردید دارند، چیزی همانند آن بیاورند، و این عجز عمومی در برابر دعوت مزبور، گواه زنده اعجاز قرآن است.

عدم تحریف قرآن‌

قرآن کتابی است دست نخورده، زیرا نظام و ترکیب‌بندی خاصّ آن به گونه‌ای است که نمی‌توان چیزی بر آن افزود، و یا از آن کم کرد و اگر کسی چنین کند، بسیار زود شناخته خواهد شد. علاوه بر این جمع کثیری از یارانصلى‌الله‌عليه‌وآله از همان آغاز نزول قرآن، تمامی آیات آن را می‌نوشتند، تا از دستبرد و تحریف مصون بماند، این عدّه که نامشان در تواریخ ثبت شده است به نام «کُتّاب وحی» یا «کاتبان وحی» معروفند و علیعليه‌السلام یکی از معروف‌ترین آنان بود.

اسلام در یک نگاه، ص: 62

از این گذشته- به شهادت تاریخ- صدها نفر از مسلمانان در زمان خودِ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و هزاران نفر در قرون بعد آیات قرآن را حفظ کرده، در هر مناسبتی برای مردم می‌خواندند، این عده را «حافظان قرآن» می‌نامند.

این سنّت امروز هم ادامه دارد و هم اکنون هزاران حافظ کل قرآن در کشورهای اسلامی وجود دارد بنابراین وضع نگهداری و ضبط قرآن وسیله کُتّاب وحی و حافظان قرآن و همچنین سبک خاصّ آن همه گواه اصالت آن است.

از اینجا روشن می‌شود که چرا قرآن دست نخورده باقی مانده و کمترین تغییر و تحریفی در آیات آن رخ نداده است.

محتوای دعوت اسلام‌

دعوت اسلام همانند دعوت همه ادیان آسمانی نخست به توحید و یگانگی خدا و مبارزه با هرگونه شرک و پرستش غیر خدای یگانه است، و به همین دلیل نخستین جمله‌ای که یک تازه مسلمان باید بگوید لااله الااللَّه (شهادت به یگانگی خدا)، و اشهد ان محمداً رسول اللَّه (شهادت به رسالت پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله است. و هرکس، با ایمان واقعی به این دو جمله بدون نیاز به هیچ‌گونه تشریفات دیگر در زمره مسلمانان قرار خواهد گرفت. و چنان‌که در سابق نیز اشاره شد، روح توحید بر همه محتویات دعوت اسلام حکومت می‌کند، «و وحدت دین وحدت جامعه انسانی، وحدت نژادها و کشورها را» در پرتو ایدئولوژی واحد اسلامی در بر می‌گیرد.

اسلام در یک نگاه، ص: 63

پس از اصل توحید، برنامه اسلام، دعوت به عدالت، بندگی پروردگار، تقوی و پرهیزکاری، پاکی، امانت، حذف تبعیضات ناروا، کار و کوشش و علم و دانش است. اسلام به تفکّر و اندیشه و پرهیز از هرگونه اختلاف و تشتّت دعوت می‌کند:

«قُلْ إِنَّمَآ أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ ان تَقُومُوا للَّهِ مَثْنَی و فُرَادَی ثُمَّ تَتَفَکَّروُا ؛ بگو تنها شما را به یک چیز دعوت می‌کنم و آن این‌که برای خدا، تنها یا دسته جمعی قیام کنید، و سپس فکر و اندیشه خویش را بکار اندازید».«1»

اسلام پیشنهاد می‌کند که دین را از طریق آزادی آمیخته با منطق و استدلال بپذیرند، نه با اکراه و اجبار زیرا ایمان و عقیده، قابل اجبار نیست:

«لَآاکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدتَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الغَیِّ؛ در دین اکراه و اجباری نیست چرا که راه حق از گمراهی، آشکار است».«2»

اسلام آخرین دین آسمانی‌

همان‌گونه که یک انسان باید دوره‌های مختلف آموزشی و تربیتی را طی کند تا به سطح تحصیلات نهایی برسد (مانند دوره دبستان، دبیرستان و از نظر مذهبی و آموزش دینی نیز جهان بشریّت دوره‌های مختلف تکاملی را پیموده تا به دوره نهایی که اسلام است رسیده است.

اسلام در یک نگاه، ص: 64

روزی در مکتب «نوح عليه‌السلام »؛ نخستین پیامبر اولوالعزم «1» و سپس در مکتب «ابراهیم عليه‌السلام » بعد در مکتب «موسی عليه‌السلام » و سپس در مکتب «عیسیعليه‌السلام » و در پایان در مکتب «محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله پیامبر اسلام که در حقیقت دوره عالی و نهایی تربیت الهی است؛ پرورش می‌یابد. به این ترتیب «اسلام» آخرین دین آسمانی است و قرآن مجید با صراحت به این حقیقت گواهی می‌دهد:

«مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ ابَآ احَدٍ مِنّ رِّجَالِکُم وَ لَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیّنَ ؛ محمّد پدر کسی از شما نبود (او رابطه خاصّی با شما ندارد) او فرستاده خدا و آخرین پیامبران بود». «2»

در این‌جا ممکن است سؤالی پیش آید که ثابت و نهایی بودن یک آیین با تحوّل روح و جسم انسان و تغییر نیازمندی‌های او چگونه سازگار است، در حالی که هر عصر و دورانی، ویژگی‌ها و نیازمندی‌های مخصوص به خود را دارد؟

پاسخ این سؤال چندان پیچیده نیست: محتویّات دعوت دین اسلام و تعلیمات و قوانین آن بر دو گونه است:

اسلام در یک نگاه، ص: 65

الف) یک سلسله اصول و تعلیمات ثابت که بر اساس ویژگی‌ها و فطریّات ثابت انسانی بنا شده است، مانند عدالت، صلح، مبارزه با تبعیضات ناروا، آزادگی، پاکی، وفای به پیمان، راستی، درستی، امانت، نیکی به همگان، فداکاری، جهاد در راه حق، مبارزه با فساد، محبّت و صمیمیّت، اطاعت از فرمان خدا و دوری از ظلم، تجاوز، تن بذلّت دادن، اختلاف و پراکندگی، بی‌بند و باری، دروغ، تزویر و ده‌ها اصول ثابت و تغییرناپذیر دیگر که اگر مثلًا میلیون‌ها سال بر انسان بگذرد هرگز بی‌دادگری خوب و عدالت بد نخواهد شد.

قسمت مهمّ تعلیمات اسلام مربوط به این حقایق است و اینها اصولی است که در هیچ عصر و زمانی دگرگونی پیدا نمی‌کند.

ب) قسمت تحوّل‌پذیر که از نیازمندی‌های انسان که با گذشت زمان دگرگون می‌گردد سرچشمه می‌گیرد. به عنوان مثال چگونگی مناسبات و پیمان‌های کشورهای اسلامی با غیر مسلمانان، مناسبات سیاسی، اقتصادی و مانند اینها تاکتیک‌های دفاعی، وسایل مورد نیاز برای دفاع و مسائل دیگری از این قبیل، همه تحوّل پذیرند و تردیدی نیست که این امور با ویژگی‌های هر عصری دگرگون می‌گردد. دستورهای اسلامی در این قسمت یک سلسله کلیّات وسیع است که می‌تواند بر نیازمندی هر عصری منطبق گردد و آنها را تأمین کند، به عنوان مثال در مورد وسایل دفاعی و آرایش نیروهای نظامی، قرآن می‌فرماید:

«وَ أَعِدُّواْلَهُم مَّا أسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّبَاطِ ألْخَیْلِ تُرْهِبوُنَ بِهِ عَدُوَّاللَّهِ و عَدُوَّکُمْ ؛ نیرویی که در توان دارید برای مقابله با دشمنان، فراهم سازید، و مرکب‌ها (اسب‌های ورزیده) را آماده کنید تا دشمنان خدا و دشمنان خود را بترسانید».«1»

اسلام در یک نگاه، ص: 66

قابل توجّه این‌که در این آیه پس از دستور به یک اصل کلی «آمادگی هر چه بیشتر برای دفاع در برابر دشمنان و بدست آوردن هرگونه نیرو و وسیله لازم برای این کار» با صراحت می‌فرماید منظور از این آمادگی، تهاجم و آدم کشی نیست بلکه منظور «ارعاب» و ترسانیدن دشمن است تا از آمادگی شما بیمناک شوند و دست به اسلحه نبرند و در نتیجه جنگی رخ ندهد.

این یک نمونه از دستورهای کلّی اسلام، برای تأمین نیازمندی‌های جامعه اسلامی در هر عصر و زمان است، و مانند آن در سایر مسائلی که با گذشت اعصار و قرون دگرگون می‌شود نیز دیده می‌شود.

در حقیقت اسلام در این قسمت یک سلسله کلیّات ثابت دارد که خصوصیّات و جزئیّات آن در هر عصر و زمانی بر اساس نیازمندی‌های آن زمان خواهد بود.

به علاوه پیشوایان و مراجع دینی اختیاراتی دارند که حدود آن به طور دقیق در فقه اسلامی تعیین شده و با استفاده از این اختیارات در موارد لزوم می‌توانند نیازمندی‌های ویژه یک محیط یا یک زمان را تأمین کنند. حکم معروف تحریم موقّتی «تنباکو» و محاصره اقتصادی یک شرکت استعماری خارجی که به وسیله یکی از مراجع دینی برای قطع نفوذ بیگانگان در سال 1309 هجری قمری صادر شد، از این قبیل است. این بخش را در اسلام «حکم فقیه» می‌نامند.

جانشینان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

پیامبر اسلام نمی‌توانست اسلام را که همچون نهالی نو خواسته در معرض همه گونه خطرات بود، و نیاز شدیدی به مراقبت و نشر تبلیغ

اسلام در یک نگاه، ص: 67

داشت، بحال خود واگذارد و برای بعد از وفات خود پیش بینی لازم را نکند.

از سوی دیگر نمی‌توانست این امر را به انتخاب مردم نیز واگذار کند، چرا که جانشینان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله باید صفات ویژه پیامبر را از «علم، تقوا و مقام، عصمت» داشته باشند. بدیهی است آگاهی بر وجود این صفات در کسی، جز برای خداوند ممکن نیست چون اینها اموری نیستند که با مشاوره و انتخاب مشخّص گردند.

به همین دلیل روشن، باید جانشینان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به وسیله خود او و از طرف خداوند تعیین گردند، و لذا پیامبر اسلام در طول عمر خود- به خصوص در سال آخر که احساس می‌کرد وفاتش نزدیک شده- جانشین خود، علیعليه‌السلام را به مناسبت‌های گوناگون معرّفی نمود، و داستان «غدیر خم» را که شنیده‌ای در تمام تواریخ اسلامی ثبت گردیده یکی از این موارد است.

این جریان در سال آخر عمر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله پس از بازگشت از حجّة الوداع (آخرین حج) در سرزمینی به نام «غدیر خم» صورت گرفت، و پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا علیعليه‌السلام را در مقابل دیدگان ده‌ها هزار تن به طور رسمی به جانشینی خود تعیین نمود.

متأسّفانه بعضی روی جهات مختلفی به این وصیّت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله عمل نکرده و سرچشمه شکافی در میان مسلمانان شدند.

به همین صورت یازده تن دیگر از دودمان پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله که بر جای او نشستند نیز از طرف امام پیشین تعیین شدند که اسناد آن در کتب معتبر حدیث ما ثبت شده است.

اسلام در یک نگاه، ص: 68

دوران امامت هریک از این پیشوایان و مدّتی که پس از وفات امام پیشین عهده‌دار زعامت خلق بودند، به ترتیب چنین است:

امیرمؤمنان علیعليه‌السلام 29 سال.

امام حسنعليه‌السلام 10 سال.

امام حسینعليه‌السلام 11 سال.

امام علی بن الحسینعليه‌السلام 34 سال.

امام محمّد باقرعليه‌السلام 19 سال.

امام جعفر صادقعليه‌السلام 34 سال.

امام موسی کاظمعليه‌السلام 35 سال.

امام علی بن موسی الرضاعليه‌السلام 20 سال.

امام محمّد تقیعليه‌السلام 17 سال.

امام علی النقیعليه‌السلام 34 سال.

امام حسن عسگریعليه‌السلام 6 سال.

و حضرت مهدی حجة بن الحسنعليه‌السلام که هم اکنون زنده است و مأموریّت دارد به هنگام آمادگی کافی در جهان و عجز و ناتوانی قوانین بشری از اصلاح وضع دنیا، پرچم عدالت را برافرازد و با استمداد از اصول معنوی و ایمان جهانی آباد و مملوّ از صلح و عدالت را بسازد.

بنابراین انتخاب امامان منحصراً از طریق نصب پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و امام پیشین و در حقیقت از طرف خداوند است چرا جز خدا نمی‌تواند شایستگی آنها را تشخیص دهد.

از این گذشته به شهادت تاریخ اسلام، صفات و ویژگی‌هایی درعلیعليه‌السلام و همچنین امامان دیگر وجود داشته که شایستگی زعامت و

اسلام در یک نگاه، ص: 69

رهبری مسلمانان را به آنها اختصاص می‌داد، مطالعه تاریخ و منابع حدیث اسلامی نشان می‌دهد که هیچ یک از یاران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در علم، دانش، تقوا، فضیلت و سایر صفات عالی انسانی به پایه علیعليه‌السلام نمی‌رسیدند.

وظایف و شرایط امام عليه‌السلام

رهبری در اسلام شرایط سنگینی دارد. رهبر و پیشوای الهی باید از همه مردم آگاه‌تر، داناتر، و شجاع‌تر باشد و چنان که گفتیم از هرگونه گناه، خطا و اشتباه مصونیّت داشته باشد.

پیامبر و امام در عین این که «رهبری مذهبی» را بر عهده دارند، از نظر حکومت اسلامی به عنوان «رهبر اجتماع» تمام وظایف و مسؤولیّت‌های حکومت را به عهده دارند و دارای صفات و شایستگی‌های لازم برای چنین مسؤولیّتی خواهند بود.

پیامبر بنیان‌گذار دین و امام حافظ آن است، و هر دو از طرف خداوند تعیین می‌شوند، با این تفاوت که بر پیامبر «وحی» نازل می‌گردد، ولی امام تنها وارث علوم و دانش‌هایی است که بر پیامبر نازل شده و وحی بر او نازل نمی‌گردد اما به همه کلیّات و جزئیّات آیین او احاطه کامل دارد. امام همچون پیامبر نقش سازندگی خاصّی دارد و از هرگونه فداکاری و بهره‌برداری از امکانات گوناگون به سود جامعه اسلامی فروگذار نمی‌کند.

نقش امام حسینعليه‌السلام در مبارزه با منافقان و واژگون کردن دستگاه‌های ظلم و بیدادگری، و نقش امام باقر و امام صادقعليه‌السلام در نشر

اسلام در یک نگاه، ص: 70

معارف اسلامی و علوم دیگر، و نقش امام علی بن موسی الرضاعليه‌السلام در دفاع از عقاید اسلامی و رهبری فکری در برابر هجوم افکار بیگانه به هنگام گسترش دامنه اسلام به کشورهای بزرگ جهان، و همچنین نقش سایر امامانعليه‌السلام هر کدام در شرایط خاصّ خود، قابل انکار نیست.

بنابراین هریک از این پیشوایان بزرگ در عصر خود با توجّه به شرایط خاصّ آن عصر، علاوه بر مأموریّت و وظایف مشترکِ زعامت دینی، رسالت خاصیّ به عهده داشتند که در انجام آن از هرگونه فداکاری خودداری نمی‌کردند.

بخش سوّم: دستورات و مقررات اسلام‌

اشاره

فصل اوّل عبادت‌ها و نیایش‌ها فصل دوّم رابطه انسان‌ها با یکدیگر فصل سوّم اقتصاد اسلامی فصل چهارم جهاد و دفاع در اسلام فصل پنجم قضاوت و دادرسی و قوانین جزا در اسلام

اسلام در یک نگاه، ص: 72

سفید

اسلام در یک نگاه، ص: 73

دستورات اسلام که در حقیقت سراسر زندگی انسان را

در بر می‌گیرد بطور کلی به دو بخش تقسیم می‌گردد:

1- رابطه انسان با خدا (عبادتها و نیایشها)

2- رابطه انسان‌ها با یکدیگر.

1 عبادت‌ها و نیایش‌ها

اشاره

در این بخش انسان می‌کوشد با توجّه مخصوص به پروردگار، راز و نیاز با او و نیایش به درگاه پاکش، روح خود را از جهان مادّه برتر ساخته، قلب و جان خود را از آلودگی به گناه شسته و صفات برجسته انسانی را در خود پرورش دهد، و با استمداد از قدرت و عظمت پروردگار، یأس و نومیدی را از خود دور سازد، همواره بیاد خدا بوده، و در برابر او احساس مسؤولیت کند.

قرآن مجید می‌فرماید:

«و اقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی؛ و نماز را برای یاد من بپادار». «1»

اسلام در یک نگاه، ص: 74

بنابراین روشن است که سود و نتیجه عبادات و نیایش‌ها متوجّه عبادت کنندگان می‌شود.

«اثر تربیتی» عبادات- در صورتی که با توجّه مخصوص و آداب خاصّش انجام شود- قابل انکار نیست، به طور قطع خدا نیازی به نیایش ما ندارد و این ما هستیم که با نیایش و عبادت او به «نتایج بزرگ تربیتی و اخلاقی» می‌رسیم.

به گفته دکتر «الکسیس کارل» دانشمند و محقّق معروف:

«هنگامی که کلمات منطقی برای امیدواری نمی‌توان یافت، نیایش، انسان را امیدوار می‌کند، «و قدرت ایستادگی در برابر حوادث بزرگ» را به او می‌بخشد، این کیفیّت ممکن است در همه‌کس آشکار گردد».«1»

در جای دیگری از کتاب خود می‌گوید: «نیایش بر روی صفات و خصائل انسان اثر می‌گذارد بنابراین باید نیایش را پیوسته انجام داد».«2»

در ادامه می‌گوید:

«اجتماعاتی که احتیاج به نیایش را در خود کشته‌اند معمولًا از فساد و زوال مصون نخواهند بود».

«3» اثر عبادت و نیایش به قدری عجیب و سریع است که حتّی گاهی در جسم انسان آثار شگفت آوری از خود ظاهر می‌سازد و از طرق حسّی آثار آن را می‌توان مشاهده نمود.

به گفته همان دانشمند:

اسلام در یک نگاه، ص: 75

«نتایج نیایش را با علم نیز می‌توان دریافت، زیرا نیایش نه تنها بر روی حالات عاطفی، بلکه بر روی کیفیّات بدنی نیز اثر می‌کند، و گاهی در چند لحظه یا چند روز بیماری جسمی را بهبود می‌بخشد».

«1» عبادات اسلامی ساده، سهل و آسان است و همه به راحتی می‌توانند آن را انجام دهند حتی برای بیماران و افراد ناتوان تسهیلات فراوانی قائل شده است.

قابل توجّه این که نیایش‌ها و عبادت‌های اسلامی علاوه بر آثار عاطفی، روانی، اخلاقی و به طور خلاصه جنبه‌های فردی، «اثرات اجتماعی» قابل ملاحظه‌ای دارد، به عنوان مثال این را در سه عبارت مهم نماز، روزه، و حج بررسی می‌کنیم:

نماز

«نماز» یکی از مهم‌ترین عبادات و نیایش‌های اسلامی است و در هر شبانه روز پنج نوبت در نهایت سادگی، صفا و معنویت انجام می‌گردد.

علاوه بر آثار تربیتی و اخلاقی، تقویت روح ایمان و شستشوی مغز و دل از آثار گناه، هر مسلمانی را موظّف می‌کند که تن و لباس خود را همواره پاک و پاکیزه گرداند. چرا که یکی از شرایط آن طهارت و پاکیزگی است، و چون یکی از شرایط آن غصبی نبودن لباس و مکان نمازگذار است، به انسان توصیه می‌کند که از هرگونه تجاوز و تعدّی به اموال دیگران و تملّک نامشروع دسترنج آنان خودداری نماید. و از

اسلام در یک نگاه، ص: 76

آن‌جا که باید به طور دقیق در اوقات خاصّی انجام شود، انضباط و وقت‌شناسی را به انسان می‌آموزد، و انسان را به سحرخیزی که رمز پیروزی بسیاری از مردان موفّق جهان است عادت می‌دهد.

می‌دانیم بهتر است نماز به جماعت گذارده شود و همه در یک صف بدون هیچ‌گونه امتیازی در پیشگاه خدا بایستند، و این مراسم مهیّج معنوی را انجام دهند، به همین دلیل می‌توان گفت: نماز جماعت درسی از مساوات، برادری، برابری، هم آهنگی و اتّحاد است.

روزه‌

«روزه» یکی دیگر از عبادات اسلامی است که از نظر اخلاقی «درس مقاومت و پایمردی، تسلّط بر خویشتن و کنترل هوس‌های سرکش» را به انسان می‌آموزد.

از نظر اجتماعی «انسان را به فکر گرسنگان و محرومان» و همدردی با آنان می‌اندازد، علاوه بر اینها «اثرات بهداشتی و درمانی» آن از نظر شستشو و خانه تکانی بدن از موادّ زاید مصرف نشده غذایی که به طور معمول به صورت چربی‌های مزاحم و اضافه وزن در می‌آید و عامل بسیاری از ناراحتی‌های جسمی می‌گردد، قابل انکار نیست، و به همین دلیل روزه یکی از عوامل مهم پیشگیری یا درمانی در برابر بسیاری از بیماری‌ها محسوب می‌گردد.

حج‌

تشکیل کنگره عظیم جهانی مسلمانان یکی دیگر از شاهکارهای

اسلام در یک نگاه، ص: 77

دستورات نیایشی اسلام است. مراسم حج به قدری تکان دهنده، بی‌آلایش و آمیخته با برادری، صمیمیّت و مساوات است که هرکس را بدون استثنا تحت تأثیر عمیق خود قرار می‌دهد. مراسم این اجتماع که هر ساله میلیونها نفر از مسلمانان سراسر جهان در آن شرکت می‌جویند، و همه نژادها، رنگ‌ها، زبان‌ها و ملّت‌ها را بدون هیچ‌گونه تفاوت و امتیازی در بر می‌گیرد، به گونه‌ای است که از یک سو انسان را از قشرهای مادّی آمیخته با خشونت و مزاحمت خارج کرده، و به محیطی مملوّ از صفا، روحانیت و وارستگی کشانده و عواطف را تلطیف و احساسات را زنده‌تر می‌سازد.

و از سوی دیگر می‌تواند به عنوان یک کنگره ملی در سطح جهانی موجب همبستگی هرچه بیشتر در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مسلمانان جهان گردیده و، قشرهای مختلف جوامع اسلامی را فشرده‌تر و متّحدتر ساخته، و مبادلات فکری و انسانی را در میان آنان تسریع کند.

مطالعه سایر نیایش‌ها و عبادات اسلامی نیز نشان می‌دهد که هر کدام به نوعی دارای آثار دو جانبه، «اخلاقی» و «اجتماعی» هستند، و به این ترتیب آنچه در آغاز این بحث گفتیم که ثمرات و آثار سودمند این عبادت‌ها و نیایش‌ها به خود ما باز می‌گردد با این توضیحات روشن‌تر می‌شود.

اسلام در یک نگاه، ص: 78

2 رابطه انسان‌ها با یکدیگر

اشاره

در این فصل دستورات و مقرّرات اسلامی مربوط به اجتماع مطرح می‌شود. اسلام با دستورهای ویژه خود، به پیروان خود می‌آموزد چگونه باشند، چگونه زندگی کنند، و وظایف خود را در برابر اجتماع چگونه ادا نمایند.

حقوقی که مسلمان به انجام آن موظف است بسیار وسیع، گسترده و متنوع است.

از حقّ استاد و معلّم، پدر و مادر، دوستان و همسایگان، «برادران دینی و همنوعان به طور کلی» گرفته، تا حقوقی مانند حقّ حیوانات و امثال آن.

از نظر اسلام انسان به عنوان یک عضو از اعضای پیکر اجتماع، تا آن‌جا اهمیّت دارد که «چیزی با خون و جان او برابری نمی‌کند».

قرآن مجید می‌فرماید:

«مَنْ قَتَلَ نَفْسَاً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ الناَّسَ جِمِیعاً وَ مَنْ احیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً؛ هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فتنه و

اسلام در یک نگاه، ص: 80

فسادی در روی زمین، به قتل برساند چنان است که گویی همه مردم را کشته و هرکس انسانی را از مرگ رهایی بخشد چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است».«1»

شکّی نیست که با توجّه به همبستگی افراد و اعضای پیکر جامعه انسانی، فقدان یک فرد، روی همه اجتماع اثر می‌گذارد و «فرد به این صورت، عین اجتماع» می‌شود.

پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«افراد با ایمان همچون اعضای یک پیکرند، هنگامی که عضوی از آن به درد آمد، تمامی اعضا به خاطر آن ناراحت می‌شوند».

سخنور نامی «سعدی شیرازی» در شعر معروفش از همین حدیث نبوی الهام گرفته است:

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش زیک گوهرند

چه عضوی بدرد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

همان طور که می‌دانیم در اسلام «مسأله نژاد، رنگ پوست بدن و منطقه جغرافیایی مطرح نبوده، و همه جوامع انسانی» بر اساس یک همبستگی معنوی و ایدئولوژی مشترک (ایمان به خدا و پیامبران الهی و توجّه به عمل صالح) می‌توانند کشور واحدی را در سراسر کره زمین به وجود آوردند به گونه‌ای که مرزهای نژادی و جغرافیایی در آن محو گردیده و همه انسان‌ها دارای یک قانون، یک حکومت و یک برنامه باشند.

روابط مسلمانان با سایر ملل‌

در این جا نیز اسلام دستورهای دو جانبه‌ای دارد: از یکسو: برای حفظ استقلال و اصالت جامعه اسلامی ترتیبی اتخاذنموده که از هضم شدن مسلمانان در جوامع غیر اسلامی و یا نفوذدیگران در شئون حیاتی آنها مصون بمانند، و به همین جهت به‌مسلمانان دستور می‌دهد که غیر مسلمانان را تکیه‌گاه و محرم اسرارخودتان قرار ندهید:

«لَاتَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّنْ دُونِکُمْ لَایَأْلُونَکُمْ خَبَالًا ؛ اسرارتان را در اختیار بیگانگان نگذارید چرا آنها از هر شر و فسادی درباره شما فرو گذاری نخواهند کرد!«1»

و نیز دستور می‌دهد با آنها که از در دشمنی در آمده‌اند طرح دوستی نریزید، مگر این‌که در وضع خود تجدیدنظر کرده و دست از خصومت باز دارند.

قرآن مجید می‌فرماید:

«لَّاتَجِدُ قَوْماً یُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَآدُّونَ مَنْ حَآدَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» «هرگز نمی‌بینی کسانی که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند طرح دوستی با دشمنان خدا و پیامبر بریزند».

«2» از سوی دیگر: برای این‌که جوامع اسلامی بتوانند به صورت «یک واحد پر قدرت و فعّال جهانی» زندگی کنند و از جنبه‌های مثبت دیگران با احترام متقابل و شرایط صحیح بهره ببرند، اجازه می‌دهد که با همه «اهل

اسلام در یک نگاه، ص: 82

کتاب» (پیروان پیامبران پیشین) همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند، و حتّی از آنها به صورت یک اقلیّت در کشورهای اسلامی حمایت کنند و مادامی که دست به جنایتی نزده‌اند حقوق آنها را محترم شمارند.

این گونه اقلیّت‌ها در فقه اسلامی «اهل ذمّه» (هم پیمانان) نامیده می‌شوند و شرایط خاصّی دارند که آن را «شرایط ذمّه» می‌نامند و موظّفند که آن شرایط را دقیقاً رعایت کنند.

اگر مصالح مسلمین ایجاب کند می‌توانند با دیگران معاهداتی داشته باشند، مشروط بر این‌که این پیمان‌ها هیچ‌گونه خدشه و لطمه‌ای به حیثیّت، استقلال و منافع مسلمین وارد نسازد و البتّه در صورت عقد پیمان باید تا زمانی که از ناحیه طرف مقابل نقض نشده، نسبت به پیمان‌های خود وفادار بمانند.

وفای به عهد و پیمان در اسلام یک حکم عمومی است، و باید درباره مسلمانان و غیر مسلمانان یکسان اجرا گردد و به عذر این‌که طرف مقابل مسلمان نیست، نمی‌توان پیمان او را شکست.

اسلام و نظارت همگانی‌

در اسلام به همه افراد به عنوان یک وظیفه واجب دستور داده شده که دعوت به سوی حق و مبارزه با فساد کنند.

این دو وظیفه که در فقه اسلام به نام «امر به معروف» و «نهی از منکر» معروف است، همه مسلمانان را ملزم می‌کند که بر وضع اجتماع خود نظارت صحیح و دائمی داشته باشند و اگر کسی از راه حق و عدالت منحرف گردید به راه راست دعوت کنند، و اگر مرتکب خلاف، گناه، یا تجاوزی شد از آن کار باز دارند.

اسلام در یک نگاه، ص: 83

اهمّیت امر به معروف و نهی از منکر به قدری است که از فروع مهمّ اسلامی شناخته شده و قرآن مجید درباره آن می‌فرماید:

«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ ؛ شما بهترین امتی بودید که به سود مردم در جهان قدم گذاردید چرا که شما امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید».«1»

پیشوای بزرگ اسلام امیرمؤمنان علیعليه‌السلام می‌فرماید:

«آن کس که نه با دست و نه با زبان و دل با فساد مبارزه نکند «مرده زنده نماست»!«2»

اجرای این دو وظیفه مهم که در واقع از آثار و حقوق متقابل زندگی دسته جمعی است، به هر مسلمانی اجازه می‌دهد که روح «اجتماعی بودن» را به طور کامل در خود حفظ کرده و از مرحله فردیّت گام بیرون نهاده و چیزی جز اجتماع نبیند، هر فردی خود را در برابر همه افراد اجتماع مسؤول دانسته و اجتماع هم خود را در برابر هر فرد مسؤول ببیند، در موقع لزوم انتقاد کرده، و به هنگام نیاز پیشنهاد دهند و خلاصه در ساختن اجتماع خود- از هر نظر- سهیم باشند چرا که در زندگی دسته‌جمعی خوشبختی و بدبختی افراد اجتماع به هم پیوسته است و نمی‌توانند در برابر رفتار یکدیگر بی‌تفاوت بمانند

اسلام در یک نگاه، ص: 85