تفسیر نمونه جلد ۱۹

تفسیر نمونه0%

تفسیر نمونه نویسنده:
گروه: شرح و تفسیر قرآن

تفسیر نمونه

نویسنده: آية الله مکارم شيرازي
گروه:

مشاهدات: 29342
دانلود: 2405


توضیحات:

جلد 1 جلد 2 جلد 3 جلد 4 جلد 5 جلد 6 جلد 7 جلد 8 جلد 9 جلد 10 جلد 11 جلد 12 جلد 13 جلد 14 جلد 15 جلد 16 جلد 17 جلد 18 جلد 19 جلد 20 جلد 21 جلد 22
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 67 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 29342 / دانلود: 2405
اندازه اندازه اندازه
تفسیر نمونه

تفسیر نمونه جلد 19

نویسنده:
فارسی

آيه (133) تا (138) و ترجمه

( و إن لوطا لمن المرسلين ) (133)( إذ نجيناه و اهله اجمعين ) (134)( إلا عجوزا فى الغابرين ) (135)( ثم دمرنا الاخرين ) (136)( و إنكم لتمرون عليهم مصبحين ) (137)( و باليل افلا تعقلون ) (138)

ترجمه:

133 - لوط از رسولان ما بود.

134 - به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را نجات همگى داديم.

135 - مگر پيرزنى كه در ميان آن قوم باقى ماند (و به سرنوشت آنها گرفتار شد).

136 - سپس بقيه را نابود كرديم.

137 - و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانه هاى شهرهاى ) آنها عبور مى كنيد...

138 - و شبانگاه، آيا نمى انديشيد.

تفسير:

سرزمين بلازده اين قوم در برابر شماست!

پنجمين پيامبرى كه در اين سوره، و در اين سلسله آيات نامش به ميان آمده و فشرده اى از تاريخ او به عنوان يك درس آموزنده بازگو شده، لوط است، كه طبق صـريـح قـرآن هـمـزمـان و مـعـاصـر با ابراهيم (عليه‌السلام ) بوده است، و از پيامبران بزرگ خدا است (عنكبوت آيه 26 و سوره هود 74).

نام لوط (عليه‌السلام ) در قرآن در آيات زيادى آمده است، و كرارا درباره او و قومش بحث شده، و مخصوصا سرنوشت دردناك اين قوم منحرف به روشنترين صورتى تبيين گشته اسـت (سـوره شـعـرأ آيـات 167 تـا 173 و سـوره هـود 70 تـا 83، و سـوره نمل از آيه 54 تا آيه 58 و غير آن ).

نخست مى گويد: لوط از رسولان ما بود( و ان لوطا لمن المرسلين ) .

و بـعـد از بـيـان ايـن اجـمـال طـبـق روش اجـمال و تفصيل كه قرآن دارد به شرح قسمتى از مـاجـراى او پـرداخـتـه، مى گويد: به خاطر بياور زمانى را كه لوط و خاندانش را همگى نجات داديم( اذ نجيناه و اهله اجمعين ) .

جز همسرش پيرزنى كه در ميان بازماندگان باقى ماند( الا عجوزا فى الغابرين ) .

سپس بقيه را در هم كوبيديم و نابود كرديم( ثم دمرنا الاخرين ) .

جمله هاى كوتاه فوق اشاراتى به تاريخ پر ماجراى اين قوم است كه شرح آن در سوره هاى هود و شعرأ و عنكبوت گذشت.

لوط همچون ساير انبيأ نخست دعوت خود را از توحيد شروع كرد، سـپـس به مبارزه شديد با مفاسد محيط پرداخت، مخصوصا همان انحراف معروف اخلاقى و همجنس گرائى آنها كه رسوائى آن در تمام تواريخ منعكس است.

اين پيامبر بزرگ مرارتها كشيد، و خون جگرها خورد، و آنچه در توان داشت براى اصلاح ايـن قـوم مـنـحـرف و زشـت سـيـرت و زشـت صـورت و جـلوگـيـرى آنـان از اعـمـال نـنـگـيـنشان به كار بست، اما نتيجه اى نگرفت، و اگر افراد اندكى به او ايمان آوردند به زودى خود را از آن محيط آلوده نجات بخشيدند.

سـرانـجـام لوط از آنـهـا نـوميد شد و در مقام دعا بر آمد، و از خداوند تقاضاى نجات خود و خـانـدانـش را كـرد خـداونـد دعـاى او را اجـابـت كـرد و آن گـروه اندك را همگى نجات داد جز هـمـسـرش هـمـان پـيـرزنـى كـه نـه تـنها از تعليمات او پيروى نمى كرد بلكه گاه به دشمنان او نيز كمك مى نمود.

خـداونـد سـخـت تـريـن مـجـازات را بـراى ايـن قـوم قـائل شـد، نـخـست شهرهاى آنها را زير و رو كرد، و بعد بارانى از سنگريزه متراكم بر آنها فرو باريد، به گونه اى كه همگى نابود شدند حتى اجسادشان محو شد!

و از آنـجـا كه همه اينها مقدمه اى است براى بيدار كردن غافلان مغرور در پايان اين سخن اضافه مى كند: شما پيوسته صبحگاهان از كنار ويرانه هاى شهرهاى آنها مى گذريد( و انكم لتمرون عليهم مصبحين ) .

و شـبـانـگـاه نـيـز از آنـجـا عـبـور مـى كـنـيـد آيـا نـمـى انـديـشـيـد؟!( و بالليل افلا تعقلون ) .

اين تعبير به خاطر آن است كه شهرهاى قوم لوط در مسير كاروانهاى مردم حجاز به سوى شام قرار داشت، و اينها در سفرهاى روزانه و شبانه خود از كنار آن عبور مى كردند، اگر گوش جانى داشتند فرياد دلخراش و جانكاه اين قوم گنهكار بـلا ديـده را مى شنيدند، چرا كه ويرانه هاى شهرهاى آنها با زبان بى زبانى به همه عابران درس مى دهد، و از گرفتار شدن در چنگال حوادث مشابهى بر حذر مى دارد.

آرى درس عـبـرت بـسـيـار اسـت امـا عـبـرت گـيـرنـدگـان كـمـنـد مـا اكـثـر العـبـر و اقل الاعتبار.

نـظـيـر هـمـيـن مـعـنـى در آيه 76 سوره حجر بعد از بيان داستان قوم لوط آمده است،( و انها لبسبيل مقيم ) : اين آثار بر سر راه كاروانيان و عابران همواره برقرار است.

در روايـتى از امام صادق (عليه‌السلام ) اين جمله طور ديگرى تفسير شده است هنگامى كه يـكـى از اصـحـاب از تـفـسـيـر آيـات و انـكـم لتـمـرون عـليـهـم مـصـبـحـيـن و بـالليـل افـلا تـعـقـلون سـؤ ال كـرد، فرمود: تمرون عليهم فى القرآن اذا قرأ تم فى القـرآن فـاقرئوا ما قص الله عليكم من خبرهم: شما در قرآن به هنگامى كه تلاوت آيات قـرآن مـى كـنيد از كنار آنها مى گذريد، قرآن اخبارى را كه خداوند بيان كرده براى شما بازگو مى كند.

ايـن تـفـسـيـر مـمـكـن اسـت اشـاره بـه مـعـنـى دوم آيـه و بـطـون آن بـاشـد، و در هـر حـال جمع ميان دو تفسير نيز بى مانع است، چرا كه هم آثار قوم لوط در خارج در برابر چشمان آنها قرار داشت، و هم اخبار آن در قرآن مجيد.