تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى

تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى0%

تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى

نویسنده: اكبر دهقان
گروه:

مشاهدات: 10929
دانلود: 2716

توضیحات:

تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 186 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10929 / دانلود: 2716
اندازه اندازه اندازه
تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى

تحليلى بر روشهاى تربيت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحى

نویسنده:
فارسی

فوايد و آثار روزه

1. تقويت اخلاص: قالت فاطمه عليهاالسلام :(فرض اللّه الصيام تثبيتا للاخلاص ) ( 268) خداوند روزه را واجب كرد تا اخلاص را در انسان ها تثبيت كند

2. رهايى از عذاب الهى: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(الصوم جنة من النار) ( 269) روزه سپر آتش جهنم است

3. پاداش برتر: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(الصوم لى و انا اجزى به) ( 270) روزه مال من است و من پاداش روزه را خواهم داد. يا اين كه من پاداش روز هستم

4. سياه شدن روى شيطان: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(الصوم يسّود وجهه (الشيطان )) ( 271) روزه صورت شيطان را سياه مى كند

5. تندرستى: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(اغزوا تغنموا و صوموا تصحّوا سافروا تستغنوا) ( 272) به جنگ برويد تا غنيمت و بهره ببريد و روزه بگيريد تا سلامت بدن يابيد و به مسافرت رويد تا بى نياز شويد

6. آمرزش: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(يا جابر هذا شهر رمضان من صام نهاره و قام وردا من ليله و عفّ بطنه و فرجه و كفّ لسانه خرج من ذنوبه كخروجه من الشهر فقال جابر يا رسول اللّه ما احسن هذا الحديث فقال رسول اللّه يا جابرو ما اشدّ هذا الشروط) .( 273) اى جابر! اين ماه مبارك رمضان است؛ هر كس روزه بگيرد و شب را به دعا بپردازد و عفت شكم و فرج داشته باشد و زبانش را نگه دارد، از گناهان خود بيرون مى رود، همان طورى كه از ماه رمضان خارج مى شود. جابر عرض كرد اى پيامبر خدا! اين سخن چقدر نيكوست. پيامبر فرمود: چقدر رعايت شرايط روزه كامل، دشوار است

7. همدردى با مستمندان: قال الصادقعليه‌السلام :(انما فرض اللّه عزوجل الصيام ليستوى الغنىّ و الفقير... و ان يذيق الغنىّ مسّ الجوع و الالم ليرقّ على الضعيف و يرحم الجائع) ( 274) خداوند روزه را بر مسلمانان واجب ساخت تا فقير و غنى همسان گردند... و خداوند اراده كرد به اغنيا سختى گرسنگى و درد تشنگى را بچشاند تا آنان به ضعيفان و گرسنگان ترحّم كنند

8. از بين رفتن شهوات نفسانى: قال الصادقعليه‌السلام قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(فالصوم يميت مراد النفس و شهوة الطبع فيه صفاء القلب و طهارة الجوارح و عمارة الظاهر و الباطن و الشكر على النعم و الاحسان الى الفقراء و زيادة التضرع و الخشوع و البكاء و حبل الالتجاء الى اللّه و سبب انكسار الشهوة و تخفيف الحساب و تضعيف الحسنات و فيه من الفوائد مالا يحصى ) ( 275) روزه، خواست هاى نفسانى و طبيعت شهوانى را تضعيف مى كند و موجب صفاى قلب و پاكى جوارح بدن مى گردد و مايه آبادانى ظاهر و باطن انسان مى شود و نيز باعث شكر نعمت و احسان به فقرا و عامل كثرت تضرع و خشوع و ناله به درگاه پروردگار است، همچنين سبب تمسك و روى آوردن به ريسمان محكم الهى و مايه شكسته شدن و تخفيف در حساب و مضاعف گشتن حسنات مى شود

در اين روايت چهارده فائده و اثر ارزشمند براى روزه بيان شده است كه مجموعه اى از فضايل نفسانى است

درجات روزه

روزه داراى سه مرتبه و درجه است: 1. روزه عوام مردم 2. روزه خواص 3. روزه خواص الخاص

درجه اوّل: عبارت است از نگهدارى جسم از مفطرات، مانند غذا خوردن و آشاميدن و.... درجه دوّم: عبارت است از نگهدارى چشم، گوش، زبان، دست، پا و ساير جوارح از گناه. لذا امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد :(اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك و عدّد اشياء غير هذا و قال لا يكون يوم صومك كيوم فطرك ) ( 276) . درجه سوّم عبارت است از: نگه داشتن فكر و قلب از افكار دنيوى و به تعبير ديگر نگه داشتن نفس از تفكر و انديشه در ماسوى اللّه

اخلاق روزه داران

روزه دارى تنها به معناى نخوردن و ننوشيدن نيست بلكه روزه كامل داراى شرايطى است كه بايد مراعات شود امام صادقعليه‌السلام در اين زمينه مى فرمايد: روزه دار بايد به امور ذيل توجه داشته باشد :

1. دروغ نگويد 2. چشمش را از گناه حفظ كند 3. دعوا نكند 4. حسادت نورزد 5. غيبت نكند 6 با حق مخالفت نكند 7. خشمگين نشود 8. فحش ندهد 9. سرزنش نكند 10. طعنه نزند 11 مجادله ننمايد 12. ستم ننمايد 13. ديگران را به زحمت نياندازد 14. از ياد خدا غافل نشود 15. توجه به نماز زياد داشته باشد 16. زياد سكوت كند 17. بردبار باشد 18. راستگو باشد 19. از افراد بد دورى جويد 20. از موسيقى اجتناب نمايد 21 از دشمنى پرهيز كند 22. سخن چينى نكند 23. آماده قيامت باشد 24. زاد و توشه ديدار خداوند را مهيا كند 25. در عبادات و رفتار روزانه، خضوع و خشوع را انتخاب كند 26 اسرار خود را حفظ كند 27. دل را پر از اطاعت خدا نمايد 28. بدن خود را از حرام و نجس ها پاك كند 29. دلى ترسان و اميدوار به خدا داشته باشد( 277) .

زكات

زكات، يكى از عباداتى است كه پرداخت آن به قصد قربت نياز دارد و اثر تربيتى عميقى در روح انسان مى گذارد. لذا قرآن كريم بعد از آن كه دستور گرفتن زكات را به پيامبر اكرم مى دهد در بيان فلسفه آن مى فرمايد: تو با اين كار، آن ها را پاك مى كنى و رشد و نمو مى دهى( خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزكيهم بها ) ( 278) يعنى آن ها را از رذايل اخلاقى، از دنيا پرستى و دنيا دوستى پاك مى كنى و نهال نوع دوستى و سخاوت و توجه به حقوق مستمندان را در آن ها پرورش مى دهى. اگر مسلمانان اين فريضه الهى را بر پا كنند فقر و بدبختى از ميان جوامع اسلامى از بين مى رود

زكات در قرآن

1. مطرح بودن زكات در اديان سابق: (و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة( 279) و آن ها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت كنند و انجام كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آن ها وحى كرديم

2. احياى زكات وظيفه مسئولين حكومت اسلامى :( الذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة و ءَاتوا الزكوة ) ( 280) ياوران خدا كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آن ها قدرت بخشيديم نماز را بر پا دارند و زكات را ادا مى كنند

3. زكات برنامه مستمر مؤمنان :( قد افلح المؤمنون... والذينهم للزكوة فاعلون ) ( 281) به تحقيق مؤمنان رستگار شدند... مؤمنان داراى اوصافى هستند. از جمله؛ زكات را مى پردازند

4. زكات كفّاره گناهان :( لئن اقمتم الصلوة واتيتم الزكوة لاكفّرنّ عنكم سيئّاتكم ) ( 282) اگر نماز را برپا داريد وزكات را بپردازيد گناهان شما را از بين مى بريم

5. خداوند گيرنده زكات :( الم يعلموا ان اللّه يقبل التوبة عن عباده و ياءخذ الصدقات ) ( 283) آيا نمى دانند كه خداوند توبه را از بندگانش مى پذيرد و صدقات را نيز قبول مى كند؟

مصارف زكات

( انما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المؤ لّفة قلوبهم و فى الرقاب و الغارمين و فى سبيل اللّه و ابن السبيل فريضة من اللّه و اللّه عليم حكيم ) ( 284)

منحصرا زكات مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى جمع آورى آن كار مى كنند و كسانى كه براى جلب محبتشان اقدام مى شود و براى آزادى بردگان و بدهكاران و در راه (تقويت آيين ) خداوند و واماندگان در راه، اين يك فريضه (مهم ) الهى است؛ و خدا دانا و حكيم است

در اين آيه شريفه خداوند به روشنى مصارف واقعى زكات را بيان كرده و آن را با كلمه ( انّما) كه دلالت بر حصر دارد آغاز نموده و اين نشان مى دهد كه بعضى از افراد خودخواه، يا بى خبر، انتظار داشتند بدون هيچ گونه استحقاق، سهمى از زكات دريافت دارند كه با كلمه (انّما) دست ردّ به سينه همه آن ها زده شده است. به هر حال خداوند مصارف زكات را در هشت مورد خلاصه مى كند :

1. فقرا

2. مساكين (فقير) يعنى كسى كه در زندگى خود كمبود مالى دارد هر چند مشغول كسب و كارى باشد و هرگز از كسى سئوال نكند امّا (مسكين ) كسى است كه نيازش شديدتر است و دستش از كار كوتاه است و به همين جهت از اين و آن سئوال مى كند

3. گروهى كه براى جمع آورى زكات و اداره بيت المال، سعى وكوشش مى كنند

4. ( مؤ لّفة قلوبهم ) كسانى كه براى پيشبرد اهداف اسلامى انگيزه معنوى ندارند و با تشويق مالى مى توان تاءليف قلب و جلب محبت آنان نمود مانند كفار و غير مسلمانان كه به خاطر استفاده از همكارى آن ها در جهاد از طريق كمك مالى تشويق مى شوند

5. آزاد ساختن بردگان

6. پرداخت دين بدهكاران

7. در راه خداوند: منظور از آن تمام راه هايى است كه به گسترش و تقويت آيين الهى منتهى مى شود اعم از مساءله جهاد و تبليغ و مانند آن

8. واماندگان: يعنى مسافرانى كه بر اثر علتى در راه مانده اند، زاد و توشه و مركب كافى براى رسيدن به مقصد ندارند هر چند افراد بى بضاعتى نيستند ولى بر اثر دزدزدگى يا بيمارى يا گم كردن اموال خود يا علل ديگر به چنين وضعى افتاده اند اين چنين اشخاص را بايد از طريق زكات به مقدارى كه براى رسيدن به مقصد لازم است بى نياز ساخت

آثار و فوائد زكات در روايات

1. زيادى رزق: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(اذا اردت ان يثرى اللّه مالك فزّكه) ( 285) هرگاه اراده كردى خداوند ثروت تو را زياد نمايد زكات آن را بپرداز

2. نگهداشتن نفس از بخل: قال الصادقعليه‌السلام :(من ادّى الزكوة فقد وقى شحّ نفسه) ( 286) هر كس زكات را بپردازد بخل شديد خود را نگاه داشته است

3. خاموش كردن غضب الهى: قال علىعليه‌السلام :(اللّه اللّه فى الزكوة فانّها تطفئ غضب ربّكم) ( 287) خدا را خدا را (در نظر داشته باشيد) در پرداخت زكات زيرا زكات دادن خشم الهى را خاموش مى كند

4. زندگى سعادتمند داشتن: قال الصادقعليه‌السلام :(ولو انّ الناس ادوّا حقوقهم لكانوا عايشين بخير) ( 288) اگر مردم حقوق خود را بپردازند هر آينه در خير و سعادت به سر خواهند برد

5. مايه قرب الهى 6. كفاره گناهان 7. مانع از آتش دوزخ : قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام :.(.. ثمّ انّ الزّكوة جعلت مع الصّلوة قربانا لا هل الاسلام فمن اءعطاها طيّب النفس بها فانّها تجعل له كفّارة و من النار حجابا و وقاية) ( 289)

زكات در نعمت هاى مادّى و معنوى

وقتى كه سخن از زكات به ميان مى آيد همان زكات معروف كه به اموال تعلق مى گيرد به ذهن انسان تبادر پيدا مى كندامّا با توجه به معناى واقعى زكات كه عبارت است از پاك كردن و رشد و نموّ پيدا كردن، مى بينيم كه به نعمت هاى مختلف مادى و معنوى در شرع مقدس زكات تعلق گرفته كه نمونه اى از آن ها را بيان مى كنيم :

1. زكات علم بذل آن است: قال علىعليه‌السلام :(زكوة العلم بذله لمستحقّه و اجهاد النفس بالعمل به)

2. زكات جاه و مقام، بذل آن است :(زكوة الجاه بذله)

3. زكات زيبايى، عفت است :(زكوة الجمال العفاف )

4. زكات پيروزى، احسان است :(زكوة الظفر الاحسان)

5. زكات جسم وبدن، جهادوروزه است :(زكوة البدن الجهادو الصيام)

6. زكات قدرت، انصاف است :(زكوة القدرة الانصاف )

7. زكات سلامتى، تلاش در راه اطاعت خداوند است :(زكوة الصحة السّعى فى طاعة اللّه)

8. زكات شجاعت، جهاد در راه خداست :(زكوة الشجاعة الجهاد فى سبيل اللّه)

9. زكات نعمت ها، نيكى به كار بستن است :(زكوة النعم اصطناع المعروف )

10. زكات چشم، نظر به عبرت نمودن و نگهداشتن چشم از شهوات است :( زكوة العين النظر بالعبرة و الغضّ عن الشهوات )

11. زكات گوش، شنيدن مسايل علمى و حكمت آميز است :(زكات الاذن استماع العلم و الحكمة...)

12. زكات زبان، نصحيت كردن مسلمانان است :(زكوة اللسان النّصح للمسلمين و التيقّظ للغافلين) ( 290)

حج

يكى از راه هاى تربيت نفس از نظر اسلام حج و زيارت خانه خداوند است كه ابعاد مختلفى از تربيت (روحى، بدنى، اخلاقى، اجتماعى و سياسى ) در آن منظور شده است. حج از آن جهت كه متضمّن اطاعت و بندگى خداست و قصد قربت در اعمال آن لازم است و از سويى انسان بايد رنج و مشقت هاى ديگر از قبيل بذل مال و پرهيز از يك سلسله مباحات در زمان مخصوص ( حال احرام ) را رعايت كند داراى چنين امتيازى است چه اين كه لغو امتيازات مادى و ظاهرى از نظر رنگ و نژاد و قبيله و ثروت و منصب، در حج مايه تطهير نفس از غرور و تكبر و تهذيب روح از ساير رذايل اخلاقى است

حج در قرآن

1. تشريع وجوب حج :( وللّه على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلاً ) ( 291) براى خدا بر مردم است كه به سوى خانه او روند كسانى كه توانايى رفتن به سوى آن دارند

2. انجام مناسك حج در زمان مخصوص :( الحج اشهر معلومات ) ( 292) ( انجام فريضه ) حج در ماه هاى معينى است

3. اعلام حج توسط حضرت ابراهيمعليه‌السلام :( و اذنّ فى الناس بالحج ياءتوك رجالاً و على كل ضامر ياءتين من كلّ فّج عميق ) ( 293) و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاى لاغر از هر راه دور به سوى خانه خدا بيايند

4. فوايد مادى و معنوى حج :( ليشهدو امنافع لهم ) ( 294)

تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند

5. مساوات در حج :( سواء العاكف فيه و الباد ) ( 295) ( مسجد الحرام را) براى همه مردم مساوى قرار داديم و اعم از كسانى كه در آن جا زندگى مى كنند و يا از نقاط دور وارد مى شوند

6. انگيزه حج و عمره قرب به خداوند :( واتمّوا الحجّ و العمرة للّه ) ( 296) حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد

7. ياد خدا در طول مناسك وبعد از آن :( فاذا قضيتم مناسككم فاذكروا اللّه ) ( 297) هنگامى كه مناسك حج خود را انجام داديد ذكر خدا گوييد و به ياد او باشيد

8. بهره بردارى از توشه معنوى در حج :( الحج اشهر معلومات... تزوّدوا فانّ خير الزّاد التقوى ) ( 298) زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه پرهيزكارى است

9. طهارت ظاهرى و باطنى در حج :( ثم ليقضوا تفثهم ) ( 299) قرآن كريم در آيه فوق به يكى از مناسك حج كه تحصيل طهارت از آلودگيهاست اشاره مى كند

در حديثى از امام صادقعليه‌السلام مى خوانيم كه آن حضرت جمله فوق را به ملاقات امامعليه‌السلام تفسير كرد و هنگامى كه راوى درباره اين مساءله توضيح خواست و به تفسير اين آيه در مورد گرفتن ناخن و مانند اشاره آن كرد. امامعليه‌السلام فرمود: قرآن ظاهر و باطنى دارد يعنى مساءله ملاقات امام در اينجا به باطن آيه مربوط است

اين حديث ممكن است اشاره به يك نكته لطيف باشد كه زائران خانه خدا بعد از انجام مناسك حج همان گونه كه آلودگى هاى بدن را برطرف مى سازند بايد آلودگى هاى روح و جان خود را با ملاقات امامعليه‌السلام و پيشواى خود برطرف سازند و لذا در حديث ديگرى از امام باقرعليه‌السلام مى خوانيم :(تمام الحج لقاء الامام) تكميل حج به آن است كه انسان امام را ملاقات كند. در واقع هر دو تطهير است يكى تطهير ظاهر از چرك ها و آلودگى ها و ديگرى تطهير باطن از ناآگاهى و مفاسد اخلاقى( 300)

حج در احاديث

1. حج جهاد ضعيفان: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(افضل الجهاد حج مبرور و هو احد الجهادين و هو جهاد الضعفاء) ( 301) برترين جهاد در راه خدا، حج پذيرفته شده به درگاه الهى است و آن يكى از دو جهاد است يعنى جهاد ضعيفان است

2. عدم تعطيل حج: قال الصادقعليه‌السلام :(لو عطّل الناس الحج لوجب على الامام ان يجبرهم على الحج) ( 302) اگر مردم حج را تعطيل كردند بر امام مسلمين لازم است آنها را وادار به رفتن حج نمايد

3. انفاق در مسير حج: قال الصادقعليه‌السلام :(من انفق درهما فى الحج كان خيرا له من ماءة الف درهم ينفقها فى حقّ) ( 303) كسى كه يك درهم درباره حج خانه خدا انفاق كند، از صد هزار درهمى كه در راه حق انفاق گردد، برتر است

4. قناعت براى سفر حج :(ان استطعت ان تاءكل الخبز والملح وتحجّ فى كل سنة فافعل) ( 304) اگر با قناعت مى توانى نان ونمك بخورى وحج بروى اين كار را بكن

5. برترين عبادت: قال الصادقعليه‌السلام :(ما عبداللّه بشئ افضل من الصّمت و المشى الى بيته) ( 305) خداوند متعال به چيزى برتر از سكوت و حركت به سوى خانه او عبادت نشده است

6. حج بهترين راه براى تربيت وخودسازى : قال الصادقعليه‌السلام :(اذا اردت الحج فجّرد قلبك للّه تعالى من كل شئ شاغل و حجاب و فوّض امورك كلّها الى خالقك و توكلّ عليه فى جميع مايظهر من حركاتك وسكناتك وسلّم لقضائه وحكمه وقدره و دع الدنيا و الراحة و الخلق و اخرج من حقوق تلزمك من جهة المخلوقين) ( 306) هرگاه اراده كنى كه به حج روى پيش از آن كه از خانه بيرون شوى خود را از هرگونه توجّه و تعلّق به غير خدا دور كن و در جميع حركات و سكنات توكّل به خداوند داشته باش و تسليم قضا و قدر الهى باش و دست از دنيا و آسايش بردار و حقوق مردم را كه از تو طلبكار هستند ادا كن

آثار و فوايد حج

1. تقويت دين: قال علىعليه‌السلام :(الحج تقوية للدين) ( 307) حج مايه تقويت دين است

2. سلامتى بدن و فزونى رزق: قال زين العابدينعليه‌السلام :(حجّوا و اعتمروا تصّح اجسامكم و تتسّع ارزاقكم و يصلح ايمانكم) ( 308) به حج و عمره برويد تا بدن شما سلامتى يابد و رزق شما فراوان گرديده، ايمان شما اصلاح و كامل شود

3. استجابت دعا :(ثلاثة دعوتهم مستجابة الحاج و الغازى و المريض ) ( 309) سه نفرند كه دعاى آنان در درگاه الهى مستجاب است: حاجى، رزمنده، بيمار

4. دچارفقرنشدن: قال ابوعبداللّه :(من حجّ ثلاث حجج لم يصبه فقر ابدا) ( 310) هر كس سه مرتبه به حج برود فقر به او نمى رسد

5. در خير و خوبى به سر بردن: قال الصادقعليه‌السلام :(من حجّ حجّتين لم يزل فى خير حتّى يموت ) ( 311) هر كس دو بار به حج برود در تمام عمر درخير و بركت به سر مى برد تا از دنيا برود

6. ايمنى از حساب در قيامت: قال الصادقعليه‌السلام :(من حجّ عشر حجج لم يحاسبه اللّه ابدا) ( 312) كسى كه ده مرتبه به حج برود خداوند از او حساب نمى كشد

7. آرامش جان: قال الباقرعليه‌السلام :(الحج تسكين القلوب ) ( 313) حج مايه آرامش قلب ها است

فلسفه حج

1. از بين رفتن غرور و تكبر: قال علىعليه‌السلام :(و اخراجا للتكّبروا سكانا لتذلّل) ( 314) حج مايه خروج انسان از تكبر و غرور و باعث آرامش روح است

2. روى آوردن به خدا و بيرون آمدن از گناه :

قال الرضاعليه‌السلام :(علة الحج الوفادة الى اللّه عزوجل و طلب الزيادُة و الخروج من كل ما اقترف و ليكون تائبا ممّا مضى مستاءنفا لما يستقبل و مافيه من استخراج الاموال و تعب الابدان و حظرها عن الشهوات و اللذات...) ( 315) علت رفتن حج، روى آوردن به خدا و طلب نمودن ثواب بسيار و بيرون رفتن از جميع گناهان است كه از او صادر شده است و از جهت اين كه از گذشته خود توبه كند و نسبت به آينده عمل را آغاز كند و نيز علت حج يك سلسله لوازم آن است كه عبارت است از خرج كردن اموال و تحمّل رنج بدن و منع كردن بدن از شهوت ها و لذّت هاى مادّى است

3. شناخت آثار پيامبر وشناخت اقوام وملل :(فجعل فيه الاجتماع من الشرق و الغرب ليتعارفوا... و لتعرف آثار رسول اللّه و تعرف اخباره و يذكر و لاينسى) ( 316) يكى از علل حج آن است كه مردم از شرق وغرب عالم جمع شوند و يكديگر را بشناسند آثار پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بشناسند وسخنان واحاديث پيامبر شناخته شود و مردم آشنا گردند به طورى كه به ياد آن ها باشد ومورد فراموشى قرار نگيرد

جهاد

يكى از راه هاى تربيت نفس و تهذيب اخلاق فريضه جهاد است. جهاد جنگ مقدّس مسلمانان براى دفاع از استقلال نظام اسلامى است. در پرتو جهاد انسان مسلمان بر شهوات مادى و طبيعى مسلّط مى شود چرا كه بايد از علاقه هاى نفسانى و از جان و مال خويش صرف نظر كند

در بيش از سيصد آيه از آيات قرآن كريم احكام مربوط به جهاد و ديگر امور مربوط به جنگ از قبيل اسيران و شهيدان، آماده ساختن نيروى رزمى براى جنگ و... مطرح شده است. و در حدود هشتاد آيه از آيات كريمه قرآن خداوند مؤمنان را به جهاد دعوت كرده است و اين امر دلالت بر اهميّت جهاد مى كند كه چند مطلب مهمّ آن را ذكر مى كنيم

جهاد در قرآن

1. برترى مجاهدان :( فضل اللّه المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما ) ( 317) خداوند مجاهدانى را كه با مال و جان جهاد مى كنند بر قاعدان و كسانى كه در جنگ شركت نكردند برترى بخشيده است

2. جهاد با كفار و شدّت برخورد با آن ها :( يا ايها النبى جاهد الكفار و المنافقين واغلظ عليهم ) ( 318) اى پيامبر! با كفار و منافقان پيكار كن و بر آن ها سخت بگير

3. همراهى خداوند با مجاهدان :( فلا تهنوا و تدعوا الى السلم و انتم الاعلون واللّه معكم و لن يتركم اعمالكم ) ( 319) هرگز سست نشويد و دشمنان را به صلح (ذلت بار ) دعوت نكنيد در حالى كه شما برتريد و خداوند با شماست و چيزى از ثواب اعمالتان را هرگز كم نمى كند

4. محبوبيت اهل جهاد نزد خداوند :( ان اللّه يحبّ الذين يقاتلون فى سبيله صفّا كانّهم بنيان مرصوص ) ( 320) خداوند كسانى را كه در راه او پيكار مى كنند و همچون بنايى آهنين هستند دوست مى دارد

5. خير بودن جهاد براى مسلمانان :( كتب عليكم القتال و هو كره لكم و عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم ) ( 321) جنگ با دشمنان اسلام بر شما واجب شده و حال آن كه مورد كراهت شماست چه بسا چيزى را كراهت داشته باشيد لكن براى شما خير باشد

6. نهى از تجاوز به دشمنان :( و قاتلوا فى سبيل اللّه الذين يقاتلونكم و لا تعتدوا ان اللّه يحبّ المعتدين ) ( 322) با كسانى كه با شما جنگ مى كنند، در راه خدا بجنگيد و تجاوز نكنيد زيرا خداوند تجاوز كاران را دوست ندارد

اهداف جهاد

1. ترساندن دشمنان خداوند و امّت اسلام :( و اعدّوا لهم مااستطعتم من قوّة و من رباط الخيل ترهبون به عدوّ اللّه و عدوّكُم ) ( 323) در برابر آن ها (دشمنان ) آنچه توانايى داريد، از نيرو آماده سازيد و همچنين اسب هاى ورزيده (براى ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد

2. حفظ مراكز عبادى :( ولو لا دفع اللّه بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم اللّه ) ( 324) اگر خداوند (رخصت جنگ ندهد و) دفع شرّ بعضى از مردم را به بعض ديگر نكند همانا صومعه ها و ديرها و مساجدى كه در آن نام خدا و نماز بسيار مى شود هر آيينه خراب مى شود

3. خوارى و رسوايى دشمنان :( قاتلوهم يعذبهم اللّه بايديكم ويخزهم وينصركم عليهم و يشف صدور قوم مؤمنين ) ( 325) شما (اى مؤمنان ) با آن كافران به قتال و كار زار برخيزيد تا خدا آنان را به دست شما عذاب كند و خوار گرداند و شما را بر آن ها غالب گرداند و دل هاى اهل ايمان را به خاطر غلبه بر كفار شفا بخشد

4. از بين بردن شرك و حاكميت بخشيدن به دين الهى :( و قاتلوهم حتى لا تكون فتنه و يكون الدين كلّه للّه ) ( 326) اى مؤمنان! با كافران بجنگيد كه در زمين فتنه و فسادى ديگر نماند و تمام دين براى خدا باشد

دستور جامع درباره جهاد

قرآن در آيات 45، 46 و47 سوره انفال شش دستور در زمينه جهاد مى دهد :

1. اى اهل ايمان هنگامى كه با گروهى از دشمنان مواجه شديد ثابت قدم باشيد( يا ايها الذين آمنوا اذا لقيتم فئة فاثبتوا )

2. خداوند را فراوان ياد كنيد تا پيروز شويد :( اذكروا اللّه كثيرا لعلكم تفلحون )

3. امر خدا و پيامبر را اطاعت كنيد :( اطيعوا اللّه و رسوله )

4. نزاع و (كشمكش ) نكنيد تا مبادا سست شويد و قدرت و هيبت شما از بين برود :( ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم )

5. صبر واستقامت كنيد كه خدا با صابران است :( اصبروا ان اللّه مع الصابرين )

6. مانند كسانى كه از سرزمين خود از روى غرور و هواپرستى و خودنمايى خارج شدند نباشيد :( ولا تكونوا كالذين خرجوا من ديارهم بطرا و رئاء الناس )

مجموع اين امور شش گانه دستور جنگىِ جامعى است كه هيچ دستور مهم جنگى از آن بيرون نيست و اگر انسان در جزئيات وقايع تاريخى جنگ هاى اسلامى كه در زمان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اتفاق افتاد از قبيل جنگ بدر و احد و خندق و حنين و غير آن دقّت كامل به عمل آورد اين معناى برايش روشن مى گردد كه سرّ غلبه و پيروزى مسلمين در آن جا كه غالب شدند رعايت موادّ اين دستورات بوده و رمز شكست آنان هر كجا كه شكست خوردند رعايت نكردن و سهل انگارى در عمل به آن ها بوده است( 327)

جهاد در احاديث

1. محبوب ترين عمل: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(انّ احبّ الاعمال الى اللّه الصلوة و البرّ و الجهاد) ( 328) محبوب ترين اعمال، در نزد خداوند نماز، نيكوكارى و جهاد در راه خداست

2. اصلاح دين ودنيا: قال علىعليه‌السلام :(ان اللّه فرض الجهاد و عظّمه والله ما صلحت دنيا و لادين الاّ به) ( 329) خداوند جهاد را بر انسان واجب كرد ورتبه آن را بالا برد؛ به خدا سوگند دين و دنياى انسان جز در سايه جهاد به صلاح نخواهد رسيد

3. سر بلندى اسلام: قال علىعليه‌السلام :(فرض اللّه الايمان تطهيرا من الشرك و الصلاة تنزيها عن الكبر... و الجهاد عزّا للاسلام) ( 330) خداوند ايمان را جهت طهارت دل شما از شرك منظور نمود و نماز را جهت پاكى قلب از كبر مقرّر داشت و جهاد را به عنوان مقام و سربلندى اسلام واجب كرد

4. برترين عمل: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :(افضل الاعمال الصلوة لوقتها و برّ الوالدين و الجهاد فى سبيل اللّه) ( 331) برترين اعمال سه چيز است: نماز را در وقت آن خواندن و نيكى به پدر و مادر روا داشتن و جهاد در راه خدا

5. مقاومت در جهاد: قال علىعليه‌السلام :(تزول الجبال و لا تزل عضّ على ناجذك اعر اللّه جمجمتك تد فى الارض قدمك ارم ببصرك اقصى القوم و اعلم انّ النصر من عند اللّه سبحانه) ( 332) حضرت علىعليه‌السلام در جنگ جمل، به فرزندش محمد حنيفه فرمود: اگر كوه ها از جا كنده شوند، تو از پايدارى دست بر ندار (عقب نشينى نكن ) دندان روى دندان بگذار (سختى ها را تحمل كن ) و جمجمه را به خدا عاريت ده و پاى خود را چون ميخ بر زمين بكوب (در ميدان جنگ ثابت قدم باش ) تا انتهاى خط دشمن را چشم بيانداز و بدان كه فتح و پيروزى از ناحيه خداوند است