چرا این چنین بر خاک افتادهای!
نمیدانم مرا میشناسی یا نه؟
اسم من اسحاق بن عمّار است و اهل کوفه هستم، روزگار درازی بود که آرزوی دیدن امام صادقعليهالسلام
را به دل داشتم.6
اکنون خدا به من توفیق داده است که به شهر مدینه سفر کنم و ضمن زیارت حرم رسول خدا، از فیض حضور امام صادقعليهالسلام
نیز بهره ببرم.
امروز تصمیم گرفتهام که به خانه آن حضرت بروم، آیا شما همراه من میآیید؟
دیگر راه زیادی نمانده است، از این پیچ که بگذریم به خانه آن حضرت میرسیم.
نگاه کن!
امام صادقعليهالسلام
دارند از خانه خارج میشوند! در این وقت روز، آن حضرت به کجا میروند؟
آیا موافقید همراه آن حضرت برویم؟
بعد از عرض سلام و ادب، با آن حضرت همراه میشویم، چند نفر از دیگر دوستان نیز به ما ملحق میشوند.
در بین راه با امام مشغول صحبت میشویم و سؤالهای خود را از آن حضرت میپرسیم و ایشان با روی باز به سؤالهای ما پاسخ میدهند.
آری، آن حضرت همواره از هر گونه سؤالی استقبال میکردند و هرگز با تندی با سؤالکننده برخورد نمیکردند.
دوست من! آن امام زیباییها هیچ گاه به سؤال ما لقب شبهه نمیدادند!
خلاصه کلام آنکه ما همین طور داشتیم با امام خویش سخن میگفتیم که ناگهان دیدیم امام رو به قبله ایستاد و به سجده رفت!
همه تعجّب کردیم. بعد از لحظاتی امام صورت خود را بر روی خاک گذاشت و مشغول دعا شد.
مدّت زیادی گذشته بود و امام هم چنان در سجده بود!
امام سر از سجده برداشتند در حالی پیشانی و صورت آن حضرت خاک آلود شده بود و برای همین آن حضرت دستی به سر و صورت خود کشیدند.
من رو به امام کردم و گفتم: چرا شما در اینجا به سجده رفتید؟
امام با مهربانی به من نگاه کردند و فرمودند: ای اسحاق! وقتی داشتم با شما راه میرفتم ناگهان به یاد یکی از نعمتهایی افتادم که خدا به من داده بود. دوست داشتم در مقابل خدای خویش به سجده بروم و شکر آن را بجا آورم، نخواستم هنگامی که این نعمت خدا را یاد کردم با بیتوجّهی از آن بگذرم، هر گاه خداوند نعمتی را به بنده خود بدهد و آن بنده در سجده شکر آن را بجا آورد خداوند به فرشتگان دستور میدهد تا نعمتهای زیادتری به آن بنده بدهند.
بیا از امروز من و تو هم هرگاه به یاد نعمتی افتادیم که خدا به ما داده است به سجده برویم و شکر خدا را بجا آوریم.
سعی کنید هنگامی که به سجده میروید با وضو باشید چرا که در این صورت خداوند متعال برای شما ثواب ده کار نیکو مینویسد و ده گناه بزرگ شما را میبخشد.
آری، وقتی به یاد نعمتی از نعمتهای خدا افتادید به سجده بروید و با این کار بخشش و مغفرت خدا را به سوی خود جذب کنید.
البته بسیار خوب است که بر روی خاک سجده نمایید چرا که خداوند دوست دارد صورت بنده خود را خاکآلود ببیند!
نمیدانم این حکایت را شنیدهای که خداوند به حضرت موسیعليهالسلام
فرمود: ای موسی! آیا میدانی که چرا من تو را به پیامبری انتخاب کردم و تو را برای همصحبتیِ خود انتخاب نمودم؟
موسی در جواب گفت: نه.
خداوند فرمود: ای موسی! دیدم که تو در مقابل عظمت من به سجده میروی و صورت خود را بر خاک مینهی، پس تو را از همه مردم دنیا متواضعتر یافتم و برای همین تو را به پیامبری انتخاب نمودم.
در این هنگام موسیعليهالسلام
بار دیگر به سجده رفت و صورت خود را بر خاک قرار داد.
خطاب رسید: ای موسی! سر خود را بالا بگیر، و این خاکها که بر صورت داری را بر بدن خود بمال که من این خاک را شفای درد جسم و جان تو قرار دادهام.
دوست من! یک مُهر نماز را بردار و آن را خرد کن. اکنون تو خاک تمیز داری. این خاک را داخل جانماز مخصوصی قرار بده، و سعی کن که بر روی آن خاک سجده کنی و صورت خود را روی آن بگذاری.
پیشنهاد میکنم، مهری را که میخواهید خرد کنید، مهرِ کربلا نباشد زیرا تربت امام حسینعليهالسلام
احترام دارد و شما موقعی که میخواهید صورت خود را بشویید ممکن است ذرات خاک تربت، به زمین بریزد و به آن بیاحترامی شود.
بگذار فرشتگان آسمان صورت خاک آلوده تو را ببینند. این تواضع و فروتنی تو نزد خدا بسیار ارزش دارد.
به هرحال هرگاه به یاد نعمتی از نعمتهای خدا افتادی به سجده برو و از خدای مهربان خویش، تشکّر کن.
شاید بگویی که من موقعی که در محلّ کار هستم، چگونه به سجده بروم؟
شاید برای شما جالب باشد امام صادقعليهالسلام
دو راه حل در اینجا بیان کرده است.10
آیا میخواهید از این راه حل باخبر شوید؟
الف هنگامی که در محلّ کار خود هستی و ناگهان به یاد نعمتهای زیبایی که خدا به تو داده است میافتی پس دست خود را به سینهات بگیر و مقداری به جلو خم شو!
چگونه وقتی شخص محترمی را میبینی با گذاشتن دست روی سینه، ادب میکنی!
اکنون که نمیتوانی به سجده بروی پس دست به سینه بگیر و مقداری به سمت جلو خم شو و اینگونه فروتنی و تواضع خود را در مقابل خدای خویش اعلام کن!
ب کف دست راست خود را بالا بیاور و گونه سمت راست خود را به نیّت سجده به روی کف دست خود بگذار و حمد خدا بنما.
اگر در حکایت بالا خوب دقّت کرده باشی، متوجّه شدهای که امام صادقعليهالسلام
در ابتدا پیشانی خود را به زمین گذاشتند و بعد از آن صورت خود را روی زمین نهادند، شما این دو کار را با هم انجام بدهید؛ ابتدا به نیت سجده دست به سینه بگیرید، مقداری به جلو خم شوید و بعد هم به نیت گذاشتن صورت خود به زمین، صورت خود را روی کف دست خود بگذارید.
مهم این است که در آن لحظهای که به یاد نعمت خدا میافتی بیخیال نباشی و به هر وسیلهای که میتوانی تواضع خود را نسبت به خدا نشان دهی!