گفتمان عاشورایی

گفتمان عاشورایی 0%

گفتمان عاشورایی نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

گفتمان عاشورایی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آية الله لطف الله صافى گلپايگانى
گروه: مشاهدات: 4051
دانلود: 1670

توضیحات:

گفتمان عاشورایی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 52 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4051 / دانلود: 1670
اندازه اندازه اندازه
گفتمان عاشورایی

گفتمان عاشورایی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

جلوه‌گاه ایستادگی

استقبال از این روز، تنها در تاریخ انسانیت، از یک نفر صادر شده است19] و نه پیش از او سابقه داشته و نه بعد از آن اتفاق می‌افتد؛ یک نفر که از نظر ظاهری یک تن بود، اما از نظر معنا و بصیرت در معنویت و شخصیت، یک عالم و عالم‌ها و بیش از آسمان‌ها و زمین و بهشت و آنچه در آنهاست بود، و همان مثال حقیقی و اکمل «الصورة الانسانیة هی أکبر حجج الله علی خلقه، وهی الکتاب الذی کتبه بیده وهی الهیکل الذی بناه بحکمته، وهی مجموع صور العالمین وهی المختصر من العلم فی اللوح المحفوظ»[20] بود، بزرگ مردی که در این روز و در این میدانِ پر از آنچه در نظر همه وحشتناک، هول‌انگیز و غیر قابل تحمل است، ایستاد.

آن کس که اصالت و شرف انسان، اوج عظمت خود و ارزش انسان در تمام عوالم خلقت را به همه مخلوقات و ممکنات نشان داد و آیاتی مانند

«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»[21] و «فتبارک الله احسن الخالقین»[22] و «انی اعلم ما لاتعلمون»[23] را تفسیر نمود، حسین است؛ حسین انسانیت، حسین ملائکه، حسین انبیا، حسین ابراهیم و موسی و مسیح، حسین محمد و علی و فاطمه، حسین حسن، حسین اسلام، حسین قرآن، حسین صبر و استقامت، حسین حق و عدالت، و در نهایت حسین خدا و حسین و حسین.

صبح مصیبت‌ها

صبح روز عاشوراست؛ صبحی که آبستن مصایب جانکاهی است‌که حسینعلیه‌السلام و اهل بیت و اصحابش باید به استقبال آنها بروند و از دین، قرآن و شرف آل محمّد صلوات الله علیهم و شرف همه انسان‌های شریف، دفاع کنند و در این روز، یگانه راهی را که طی کردن آن برای نخبگان در طول قرن‌ها میسّر نمی‌شود، با عزت و سرافرازی طی نمایند.

صبح عاشوراست؛ انبوه لشکر ظلم و ضد انسانی، لشکری که برای انجام بزرگ‌ترین جنایات آماده شده بودند، گروه معدود و به ظاهر اندک از نخبگان عالم وجود را محاصره کرده بودند.

عاشورا جلوه‌گاه توکل

حسینعلیه‌السلام و اصحابش با تصمیم قاطع و عزمی راسخ، به تمام دنیا، مردم آینده جهان، فرشتگان و همه، اعلام وجود می‌نمایند، و الله اکبر از آن عظمت ایمان و عظمت هدف و مقصد!

حسینعلیه‌السلام اگر چه وجودش مالامال از توجه خاص به خداوند متعال بود و اگر چه دلش در حد کمال، محکم و استوار بود و می‌دانست که در آن معرکه، که دشمن همه گونه شرارتی را مرتکب می‌شود، نه خودش و نه اصحابش شکست نمی‌خورند، و با روحیه و قوّت ایمان به خدا در خط خود و صراط مستقیم فداکاری در راه دین و استقبال از شهادت، دشمن را بیچاره می‌نمایند، اما با این همه، مرد موحد و بنده خاص و خالص خدا همه چیز و همه نیروها را از او می‌داند و فقط او را حی و قیوم می‌شناسد، از این رو با ابتهال تمام، از خدا طلب کمک کرده و وثوق و اعتماد خود به پروردگارش را اعلام می‌نماید، و چنان دعا و ابتهال می‌کند که زبان و بیان ما از تقریر این شور و شوق و توجه حسین و اصحابش به خدا عاجز است.

دعای حسین علیه‌السلام چه بود؟

حسینعلیه‌السلام در این روز آنچه را که به ظاهر برای انسان عزیز است و همه برای حفظ آنها دعا می‌کنند، در ورطه خطر قطعی می‌بیند. او دعا می‌کند، اما دعایش نجات ظاهری از این ورطه و امتحان بزرگ نیست؛ دعا نکرد که خدایا! جوانانم و برادرانم را از این قتل و شهادت و اهل بیت را از اسارت، نجات بده و آنها و اصحابم را باقی بدار، یا شیر خوارم را مورد ترحم این اشرار قرار بده؛ نه! او این گونه دعا نمی‌کرد و هیچ یک از اصحاب و یاورانش هم این گونه دعا نمی‌کردند؛ آنها همه به شهادت می‌اندیشیدند؛ آنها از اینکه انصار خدا، انصار رسول خدا و انصار حق می‌باشند به خود می‌بالیدند.

در اندیشه شهادت

و چیزی که به فکر آنها خطور نمی‌کرد، نجات از مرگ بود. آنها همه مستغرق در بحار توجه به خدا و نیل به فوز شهادت بودند، دعایشان این بود که در شهادت و ایثار جان درراه خدا هرچه بیشتر، خالصانه وموفق‌تر عمل نمایند و فداکارتر باشند ودر برابر ضربات تیرها وشمشیرها ونیزه‌های دشمن، شایق‌تر ایستادگی نمایند؛ کشته شدن درراه خدا وشهادت، فوزعظیمی بود که به چشم خویش می‌دیدند و با اختیار و اشتیاق تمام به سوی آن می‌شتافتند.

پرواز روح

دعای حسینعلیه‌السلام در این روز، دعایی است که اوج پرواز روح آن حضرت را به نمایش گذاشته، و ارتباط خاص و خالص او با خدا را بیان می‌کند. نکته‌های بزرگی که در این دعا و در این موقعیت نهفته، بسیار آموزنده و سازنده است؛ این بالاترین مقام ربط و قرب آنان به خداست؛ انسانی که تمام وجودش معنای«انّ صلاتی ونسکی ومحیای ومماتی لله ربّ العالمین» [24] است دعا این است:

اللهمّ انت ثقتی فی کلّ کرب وانت رجائی فی کلّ شدّة وانت لی فی کلّ امر نزل بی ثقة و عدة، کم من همّ یضعف فیه الفؤاد، وتقلّ فیه الحیلة، ویخذل فیه الصدیق، ویشمت فیه العدو، انزلته بک و

شکوته الیک رغبة منی الیک عمن سواک، ففرجته

عنی وکشفته وکفیتنیه، فانت ولی کلّ نعمة، وصاحب کلّ حسنة، ومنتهی کلّ رغبة[25]

چند نکته از یک دعا

در این دعا، که جمله‌های توحیدی آن را بزرگان علما و اهل معرفت و ارتباط با حقایق عالی و معانی متعالی باید شرح بدهند و برهان قدرت ایمان، وثوق، اعتماد و امید امامعلیه‌السلام به خداست، به نکته‌های بزرگی اشاره شده است.

اول: توحید در مقام وثوق و اعتماد و اتکا؛ امامعلیه‌السلام در اندوه‌ها تنها خدا را پشتیبان و تکیه‌گاه خود می‌داند و به احدی غیر از خدا اعتماد و اتکا ندارد.

دوم: توحید در مقام رجا و امید؛ که در این مرتبه و مقام نیز حسینعلیه‌السلام در هر شدت و سختی به او و حسن قضای او امیدوار است.

سوم: خدا را ستایش می‌نماید که در همه حالات و همه همّ و غم‌ها، هموم و غموم او را برطرف ساخته و غصه‌هایی که دل را ضعیف می‌نماید و راه چاره در آنها بسته می‌شود و در آن دوست، شخص را وامی‌گذارد و

دشمن، شماتت می‌نماید، بر طرف فرموده است. در اینجا و در این موقف

هولناک نیز از خدا می‌خواهد که به او توان حفظ آن موقف را عطا کند و او را در تحمل این همه مصیبت‌ها و بلیات یاری فرمایدکه تا پایان راه، همه این مدارج و معارج را خودش و اهل بیت و اصحابش با عزمی خلل ناپذیر طی نمایند، و مشتاقانه، یکایک گردنه‌های خوفناک این وادی را پشت سر گذاشته وپیش بروند؛ وبروند تا به جایی برسندکه دیگراین عقل‌های محدود ما از درک اوج آن عاجز است، و همه قله‌های عظمت را فتح نمایند.

ودعای حسینعليه‌السلام مستجاب شد

این دعا و این ابراز اعتماد و وثوق به بهترین وجهی مستجاب شد، و حسین به آنچه اراده کرده بود و می‌خواست، رسید؛ همه مقاصدش حاصل شد و همه حوائج حقیقی و خواسته‌هایش برآورده گردید؛ همه یاران و اصحابش قله‌های بلند تقرب به خدا را فتح نمودند و برکات کار آنها تا روز قیامت، شکوفا و زنده و پایدار است و آیه شریفه

ضرب الله مثلًا کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت وفرعها فی السماء [26]

در طول قرون و اعصار تا روز قیامت، تفسیر شد.

والسلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین و رحمة الله وبرکاته27]

فصل دوم: پیام‌های عاشورایی

اشاره

. صراط مستقیم حسین عليه‌السلام

اشاره

أعظم الله أجورنا بمصابنا بالحسینعلیه‌السلام و جعلنا و ایّاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الامام المهدی من آل محمدعليهما‌السلام

قال الله تعالی: إنّ الّذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون 28]

شکست ناپذیران عرصه کربلا

تاریخ رجال بزرگ عالم بشریت، مردان خدا، انبیا، اولیا، از مواقف بسیار هولناک و وحشت زا و روزها و هنگامه های بسیار خطرناکی که برای آنها پیشامد نموده، حکایت می‌کند که حفظ موضع، مقام، استقامت و انجام وظیفه در آن شرایط موحش، نه تنها کار انسان های عادی نیست؛ بلکه بسیاری از تَهَمْتنان، شیردلان و صاحبان عزم و اراده آهنین نیز در این مواقف

به زانو درآمده و در موضع و مقامی که باید بر سر آن بایستند پایدار

نمی‌مانند. این مواقف گاه تا حدی بلاخیز و مصیبت‌زاست که در عرف اکثریت، استقامت بر آن محال و ترک آن مُجاز شمرده می‌شود.

کسانی که در این مواقف ایستادند و انجام وظیفه نموده، از شرف انسانیت و ایمان و عقیده خود به خدا دفاع کرده، خطرات را تحمل نموده و در امواج بلیات و تلاطم اقیانوس‌های مصائب و فشارها غرق نشدند، از نوادر عالم خلقت می‌باشند.

آنان شکست ناپذیر، شکیبا و مقاوم بر جای می‌مانند و جز در مقابل خدای عظیم در برابر احدی سر تسلیم فرود نمی‌آورند و هیچ گونه فشار، محرومیت و مصیبتی روحیه آنها را دستخوش تلاطم نمی‌کند.

نه بیم از زوال مقامات بلند و ظواهر و مظاهر فریبنده جهان- که بسیاری فریفته و دلباخته آن هستند- آنها را به عوض کردن مسیرشان وادار می‌سازد و نه ترس از شداید، رنج‌ها و سختی‌ها، در صبر و مقاومتشان سستی ایجاد می‌کند؛ کوه‌های سخت از هم می‌پاشند اما این رجال الهی متزلزل نمی‌شوند.

رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه یخافون یوماً تتقلّب فیه القلوب و الأبصار [29]

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم

من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلًا [30]

مقصد تربیتی انبیا

یکی از مقاصد مهم بعثت انبیا و تربیت های وحیانی، پرورش همین روحیه مقاومت در برابر اموری است که تسلط آنها بر بشر موجب هلاکت، خسران، زیان معنوی و واقعی و سقوط او می‌گردد. همه باید مقاوم تربیت شوند و همه باید بر غرایز و خواسته های حیوانی و مشتهیات جسمانی مسلط شوند تا در برابر نفس اماره، شهوت، حب جاه، حب مال، حب دنیا و جنود جهل مغلوب نشوند و در این میدان و رزمگاهی که همواره برپاست غالب و پیروز باشند.

پیروزمندان عرصه بندگی

در این میان، چنان که گفته شد انبیا، اولیا و ائمه هدیعليهما‌السلام از همگان گوی سبقت ربوده‌اند و پیروزمندانه مواقف خود را حفظ نموده و عوامل سلبی یا ایجابی در اراده و عزم آنها اثری نبخشیده است. موقف ابراهیم خلیل، موسای‌کلیم، عیسای مسیح ومواقف عظیم حضرت خاتم الانبیاصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ومواقف امیرالمؤمنینعلیه‌السلام و حضرت امام حسن مجتبیعلیه‌السلام و سایر ائمه هدی علیهم السلام، همه سرمشق، آموزنده، فوق العاده و از مظاهر بزرگ اوج عظمت مقام انسانی و برتری آنها بر فرشتگان و ملائکه است.

راه حسین علیه‌السلام صراط مستقیم

در این میدان ظهور، موقف حسینعلیه‌السلام و استقامت و پایداری آن حضرت، بی‌مانند است؛ آن موقف پر از مصیبات و عوامل بازدارنده‌ای که همه- حتی بر حسب زیارت ناحیه مقدسه- ملائکه را شگفت‌زده کرده که اگر این بشر است، پس این همه مردمی که اسیر هوا و هوس خود شده و بنده زر و مال و گرفتار ظلم، تجاوز، شرک و کفرند، کیستند؟!

با چنین حُسن و ملاحت اگر اینان بشرند

ز آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند

این موقف، شرایطی بود که برای هیچ یک از انبیا و اولیا؛ نه آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و نه شخص اول عالم امکان، حضرت خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و نه برای حضرت ابو الاولیا، امیر المؤمنینعلیه‌السلام و نه برای سایر ائمه هدیعليهم‌السلام پیش نیامد و این موقف، مختص به خود آن حضرت بود و این ظهور و جلوه کرامت انسانیت تنها در این موقف، تجلی نمود.

هر انسانی که بخواهد از این موقف عظیم چیزی بگوید یا بنویسد اگر در اوج قدرت علمی و ادبی باشد، متحیر می‌شود که از کجا شروع کند و کدام یک از ابعاد بی منتهای این موقف الهی را مطرح نماید.

اگر کیهان شناسان، علمای هیأت، صاحبان معرفت و ارباب اطلاع از این جهان پهناور که تعداد کهکشان‌هایش را تا یکصد و بیست میلیارد هم شماره کرده‌اند و اگر دیگران و دیگران که در رشته های شناخت اجزای این جهان هستی از انسان، حیوان، کوه، دریا، نور، ذره و اتم و آگاه و با

اطلاع‌اند، در برابر قدرتی که این مخلوقات کوچک و بزرگ را آفریده، تکبیر و تهلیل وسبحان الله ربّ السموات و الأرض می‌گویند. ما قدرت بی‌انتهای همان خالق کهکشان‌ها و جمیع عالم آفرینش را در خلقت حسین، صاحب آن همه عظمت‌ها هم می‌شناسیم و تسبیح، تهلیل و تکبیر می‌گوییمو «فسبحان الذی خلق الحسین و اهل بیته و أولاده و اصحابه و انصاره» بر زبان جاری می‌کنیم.

ما خط حسینعلیه‌السلام را، صراط مستقیم خط نجات و رستگاری می‌دانیم؛ خط جهاد، خط امر به معروف و نهی از منکر، خط مبارزه با کفر و بدعت، خط ایثار و فداکاری در راه حفظ اسلام، خط محکوم کردن رؤسای ضلالت و سران مروّج فسق، ملاهی و مناهی.

جایگاه عزاداری سید الشهدا علیه‌السلام

ما به این خط مشی‌ها و عزاداری‌ها و سوگواری‌ها برای حسینعلیه‌السلام و به برنامه‌های سازنده و تعهد بخش عاشورا و مجالس روضه، به همه افتخار می‌کنیم و این مراسم را، البته در محدوده التزام به حفظ تمام ضوابط شرعی، همه ساله احیا می‌کنیم و با اسلام و دین و مذهب تجدید عهد می‌نماییم و همچنین عزاداری و گریه برای امام حسینعلیه‌السلام و زیارت او را موجب مغفرت و آمرزش گناهان می‌دانیم و برای این برنامه‌ها، معانی عالی و تفسیرهای بلند داریم.

عاشورا و مسئولیت‌ها

باید با یاد و تذکر خاطره عاشورا و فداکاری‌های سید الشهداء و اصحاب

بزرگوارش در راه اسلام و دفاع از دین و مسئولیت‌های مهمی که در برابر دین، قرآن و حضرت بقیت الله، امام عصر ارواح العالمین له الفدا داریم آشنا شویم و خود را برای پیروی از اهداف کربلا و مقاصد آن امام شهدا آماده سازیم. می‌دانیم که حسینعلیه‌السلام با نادانی‌ها، گمراهی‌ها، ستم‌ها و با استضعاف و استعلا مبارزه می‌کرد. او با مقصد یزید و با هدف ابن زیاد و افکار خبیث اموی و یزیدی مخالف بود.

شیعه و دوستدار امام حسینعلیه‌السلام باید این خط حسینی را همیشه احیا نموده و سرمشق عمل خود قرار دهد. این محرّم و صفرها و این عزاداری‌هاست که اسلام را نگاه می‌دارد.

پیام سید الشهدا علیه‌السلام به جوامع انسانی

شعار

لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقاً انی لا أری الموت إلّا سعاده و لا الحیاه مع الظالمین إلّا برماً [31]

از برکت خون حسین تا ابد زنده است و ستمکاران و بی‌دینان و بدخواهان بندگان خدا را محکوم می‌نماید.

فریاد آن حضرت که در آسمان و زمین پیچید و همه را به حفظ شرف و مجد انسانیت خواند، اکنون هم بلند است و رساتر و کوبنده‌تر به گوش می‌رسد که فرمود:

ألا و ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السله و الذلّه و هیهات منّا الذله أبی الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیه و نفوس ابیه من أن تؤثر طاعه اللئام علی مصارع الکرام32]

الله اکبر! این کلمات چقدر بلند و شور انگیز است! چقدر نفس انسانی باید شجاعت داشته باشد و تا چه حد باید پایبند به عزت، کرامت نفس، صبر و استقامت، رشد عقلانی و درک ملکوتی باشد تا بتواند در آن موقف که همه عزیزانش در معرض مهلکه قطعی هستند و شریف‌ترین و عفیف‌ترین بانوان او در خطر اسارت می‌باشند، چنین اعلام وجود و اظهار شخصیت و توانایی نفس و قدرت روح نماید.

سلام الله علیک یا اباعبدالله بأبی انت و أمّی یا لیتنا کنّا معک فنفوز فوزاً عظیماً[33]

حیات دین، مرهون شهادت حسین علیه‌السلام

ای حسین! اسلام از تو زنده شد و قرآن از تو محفوظ ماند. تو ارزش و

بهای انسانیت را نشان دادی و کریمه«إنّی أعلم ما لا تعلمون» [34] را تفسیر کردی.

ای حسین! اسلام غیر از تو ناصر و یاور و نجات بخشی نداشت؛ تو را صدا می‌کرد و به تو شکایت می‌نمود و این تو بودی که به یاری اسلام شتافتی و گمراهی‌ها را برطرف کردی.

لقد بذلت مهجتک فی الله و استنقذت عباد الله من الجهاله و حیره الضلاله 35]

در آن اوضاع و احوالی که بنی امیه بر کشورهای اسلامی مسلط شده بود، تمام وسایل تبلیغی را برای منحرف کردن مردم از توحید و اسلام و از اهل‌بیت علیهم السلام و برای تجدید عهد جاهلیت به کار گرفته بود. سکوت مرگبار و تسلیم در برابر آن وضع ناهنجار و آن همه استکبار و تجاهر به معاصی و گناهان، که نمونه آن، همان یزید الخمور و یزید الفهود و یزید الفسق و الفجور بود، همه جا را فرا گرفته بود و تنها صدای حسین، که صدای اسلام و صدای قرآن بود، عالم اسلام را بیدار کرد و صدای دلنواز شوق و اشتیاق او به شهادت در راه خدا، احیاگر اسلام شد.

هشدار حسین عليه‌السلام

گویی حسین نیز مانند جدش صلای توحید سر داده و مثل این آیه را، که

تبلیغات بنی امیه آن را از یاد مردم برده بود، بر آنها تلاوت می‌کرد:

قل إن کان آبائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربّصوا حتّی یأتی الله بأمره و الله لا یهدی القوم الفاسقین 36]

دوستی دنیا، دوستی پدران، فرزندان، برادران، همسران و خویشاوندان، اموال، تجارت و خانه و کاشانه، مردم را به سکوت و ترک امر به معروف و نهی از منکر و همکاری با سران کفر و جاهلیت کشانده بود. این امامعلیه‌السلام بود که معنا ومضمون این آیه را دوباره به مردم تفهیم کرد و خود عملًا آن را با همت بلند و تصمیم الهی خلل ناپذیرش به کار بست.

آن روز، امروز، فردا و فرداها و در هر زمان و مکانی این خطر وجود دارد و هشدار قرآنی این است که اگر آنچه را که از کسان، وابستگان، مقام، ثروت و وسایل رفاهی دارید، از خدا، پیغمبر و جهاد در راه خدا بیشتر دوست می‌دارید، منتظر عذاب باشید.

مال و مقام و همه نعمت های دنیا بسیار عزیز هستند اما دین، اسلامیت، ولایت اهل بیتعليهم‌السلام و احکام خدا از همه عزیزتر می‌باشند.

شعار حسین عليه‌السلام

راه حسینعلیه‌السلام ، راه قرآن، راه عمل به احکام و راه افتخار به اسلام، توحید و ایمان به خداست، راه شرق و غرب و یمین و یسار نیست؛ راه افتخار به دوران های کفر و بت پرستی یا آتش پرستی و شرک یزدان و اهرمن و استکبار فرعون و نمرود و جمشید نیست.

راه حسین، راه ترویج فساد و نوازندگی، معاصی و ملاهی و فخر به این مسائل بیهوده نیست.

راه حسین، راه تجمل‌پرستی، اسراف، علو، گردنکشی واستحقارمردم نیست.

شعار حسین و ابلاغش، ابلاغ قرآنی و مساوات میان زن و مرد در ارزش های حقیقی است؛

إن المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین والصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیراً والذاکرات أعدّ الله لهم مغفرة وأجراً عظیماً[37]

در جامعه‌ای که از حسینعلیه‌السلام پیروی می‌شود، این امور ارزش و

افتخار است و زنان با مردان در این ارزش‌ها باید هم‌طراز و بلکه رقابت داشته باشند و مختلط شدن آنها با بیگانگان در مجالس و محافل، در دانشگاه و مدارس، در محل کار و مدیریت‌ها و مشاغلی که در ارتباط مستمر با بیگانگان است، با شأن و پارسایی و تربیت اسلامی زن مسلمان سازگار نیست و غرب زدگی، حاکی از ضعف هویّت و شخصیت است.

فرصت تبلیغ و وظیفه روحانیت

در این ماه محرم و صفر، آقایان فضلا، علما، اساتید و خطبا در سخنرانی‌ها، مواعظ و منبرهایی که دارند باید توجه مردم را به این مطالب حیاتی جلب نمایند. یکی از برکات بزرگ حوزه مقدسه قم از آغاز تأسیس، همین بوده است که طلاب در فرصت های تبلیغی؛ مانند محرم، صفر و ماه مبارک رمضان برای تبلیغ دین به شهرها، روستاها و قصبات بروند و با مردم و مؤمنین ارتباط نزدیک برقرار نمایند و رشته ایمان و آگاهی همگان را به وظایف اسلامی و تعالیم دینی استحکام بخشند. در دوره طاغوت و اختناق رضاخانی این حرکت فداکارانه حوزه که با تحمل مشکلات و دشواری های سخت، توأم بود، دین، ایمان و اسلامیت این مردم خوب و عزیز را بیمه کرد. هر چه رژیم و نظام طاغوتی با زور و سرنیزه و تبلیغات، مردم را از دین، اسلام و تعهد به احکام باز می‌داشت- تا آنجا که رسوم آتش پرستی را در مدارس پایه‌گذاری کرده، پایکوبی و ستایش آتش را ترویج نمود و تعلیم ملاهی را اجباری کرد و صدها نیرنگ دیگر به کار برد- همه از برکت این ماه محرم و این منبر حسینی و این محبت و علاقه جامعه به حسینعلیه‌السلام ، نقش بر آب شد و عاقبت هم همین برنامه‌های تبلیغی ریشه آن فساد را از بیخ و بن برکند و رژیمی را که می‌خواست به

جای ملیت و تاریخ اسلامی تاریخ به اصطلاح خودش، تاریخ کوروش و آزادی صهیونیسم و ملیت آن چنانی را بر این ملت مقاوم و مسلمان تحمیل کند، سرنگون ساخت.

ارزش‌های حسینی و وظیفه ما

انتظار از همه طبقات، از مسئولین و مقامات نظام، متصدیان امر آموزش و فرهنگ، رسانه‌های گروهی و همه اقشار مردم و طبقات عزیز این است که همه با هم در حفظ این ارزش ها، که رمز موجودیت، استقلال، عظمت، اعتلا و آبروی این کشور است همکاری نمایند و نگذارند که اشخاص مشکوک در ارکان اتحاد این مردم و تعهد آنها به خط قرآن و اسلام رخنه نمایند و با عناوین مختلف، راه نفوذ بیگانگان و به خصوص سلطه فرهنگی آنها را باز نمایند.

و همه در راه حسینعلیه‌السلام ، که راه حیات و راه عزت و آزادگی حقیقی است همگام و همراه شده و هر چه بیشتر برای عظمت اسلام و مسلمین سعی و کوشش نماییم و این مدرسه عمومی و همگانی حسینی را- که کلاس‌هایش در همه جا و هر مکان برقرار است و عالم و جاهل، شهری و روستایی و زن و مرد را در برمی‌گیرد- بهتر و فراگیرتر و جامع‌تر از گذشته برگزار کنیم.

والسلام علی مولانا أبی عبدالله و علی الأرواح التی حلّت بفنائه و علی شیعته و محبّیه و من أبکی أو بکی أو تباکی فی مصائبه و رحمة الله و برکاته38]

4. عبرت‌های عاشورا

اشاره

قال الله تعالی لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب 39]

السلام علی مولانا سیدالشهداء منقذ الامة من الجهالة وحیرة الضلالة ابی عبدالله الحسینعلیه‌السلام و علی اولاده واهل بیته و اصحابه و انصاره.

ثم السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

جامعه و عاشورا

با تشکر و تقدیر شایان از عزیزان فرزانه و عاشقان حسینی، برگزار کنندگان محترم همایش کشوری عبرت‌های عاشورا، حُسن انتخاب عنوان این همایش را به ایشان تبریک می‌گویم.

همان گونه که از این عنوان استفاده می‌شود، یکی از شعب مهم و متعددی که محققان در واقعه بی‌نظیر و تاریخی عاشورا باید به تفصیل در آن بحث

و بررسی نمایند عبرت‌های بسیاری است که از عاشورا برداشت می‌شود و

پیام های حوادث و وقایع آن است که دانستن آنها برای همگان از هر طبقه سودمند، معرفت بخش و آموزنده است.

تأمل در وقایع عاشورا هر چه ژرف‌تر و گسترده‌تر گردد، ثمرات فکری، تربیتی و ایمانی آن بیشتر خواهد بود.

جامعه به چیزی مانند این عبرت‌ها، پیام‌ها و درس‌های عاشورا نیازمند است؛ این پیام‌ها و عبرت‌ها باید به همگان ابلاغ شود؛ درمنابر، سخنرانی‌ها، مقالات و تألیفات و در ضمن اشعار و مراثی باید تکرار گردد؛ باید عاشورا را با این معانی عالی و با این عبرت‌ها تبلیغ نمود، تا همگان به خصوص نسل آگاه جوان، درس‌های آن را برنامه عمل و حرکت خود قرار دهند. و لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم.

درس‌های عاشورا

امتناع امام از بیعت با یزید و سخنان آن حضرت در جواب ولید، حاکم مدینه و مروان و هجرت آن یگانه تاریخ از مدینه به مکه عبرت انگیز و پر از معانی و هدایت‌های عالی است. توقف آن حضرت در مکه معظمه نیز متضمن پیام‌هایی است که همه موضع شکست‌ناپذیر و غیر قابل برگشت آن حضرت را اعلام می‌کرد. خروج امام از مکه در زمانی که مردم از اطراف، بلاد و شهرها برای حج آمده بودند و آن خطبه تاریخی و پر از ابلاغ و ارشاد و انذار، عبرت‌انگیز، آموزنده و سازنده بود. اعزام شخصیتی مانند مسلم بن عقیل و پذیرفتن دعوت مردم کوفه و حوادثی که در کوفه اتفاق

افتاد و به شهادت حضرت مسلم منتهی گردید و اتفاقاتی که بین راه مکه تا

کربلا و روبه روشدن با حر واقع شد و آن خطبه رسا متضمن آن جمله‌های پر از پیام و احیاگر روح غیرت و شهامت که هر صاحب بصیرت را تکان می‌دهد، هشیار و بیدار باشی است که تا این زمان و زمان‌های بعد، عالم انسانیت را بیدار و آگاه می‌سازد و این جمله مقاومت آموز آن

انی لا اری الموت الا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین الا برماً[40]

همواره باید ورد زبان مردم آزادی‌خواه و ستم‌ستیز باشد. اقتدای حر به امام در نماز، عاقبتِ خیر و فرجام کار او درس عبرت است. ملاقات امام با عبیدالله حرجعفی و خودداری او از قبول دعوت امام و گرایش و انقلاب فکری زهیر در یک ملاقات کوتاه با امام نیز عبرت و راهنمای مردم بر گزینش آخرت بر دنیا، و شهادت و حیات جاودانی بر حیات فانی است.

باوفاترین اصحاب

ورود امام به کربلا همراه با اهل بیت، آن شخصیت‌هایی که برای خدا، خلقی و بنده‌ای عزیزتر از آنها در روی زمین نبود، ملحق شدن افرادی معدود از نخبگان و فرهیختگان عالم اسلام به آن حضرت، مواضع اصحاب تا روز عاشورا، نیل به شهادت، شور و شوق و استقامت و پایداری آنها که اگر جانشان هزار جان بود و جان‌نثاری در راه دین و نصرت امام هزار بار بیشتر ممکن بود شیفته و مشتاق آن بودند، همه برای عالم انسانیت، عبرت،

درس و دستور زندگی شرافتمندانه و خداپسندانه است. مواقف بی‌مانند و حساس و استقبال آنان از تیغ، تیر، شمشیر، مرگ و شهادت، موقف حبیب، موقف عابس، موقف مسلم بن عوسجه، مواقف آن رجال بی‌نظیر که خود امام در وصف آنها فرمود: «من اصحابی با وفاتر و نیکوکارتر از اصحاب خود نمی‌شناسم»[41] ، مواقف بنی‌هاشم، موقف و بلکه مواقف حضرت ابی‌الفضل، موقف حضرت علی اکبر و موقف قاسم هر کدام مواقفی است که تاریخ بشریت به آن افتخار می‌نماید و آیه کریمه:

انی اعلم ما لا تعلمون 42]

را تفسیر می‌کند. در این میان، مواقف بانوان هم بزرگ و عظیم بود؛ همه کوه استقامت و صبر و تحمل، ذلت ناپذیر، پا برجا، امیدوار بر غلبه حق و موفقیت خود و مغلوبیت حقیقی دشمن بودند.

عبرت از سپاه سیاه

آن سی هزار یا بیشتر لشکر خون آشام، اگر چه همه اصحاب را به شهادت رساندند اما از رخنه در قدرت روحی آنها ناتوان ماندند. این مواضع برای بشر، عبرت است باید در طول قرون و اعصار بگویند و بنویسند، در مدرسه‌ها و مکتب‌ها این ایستگاه‌های درخشان را بیاموزند و درس بدهند تا بشر، خود و گوهر پاکش را بشناسد و خود را به جیفه دنیا نفروشد و معنای این کلام بزرگ علوی را درک کند:

الا حرّ یدع هذه اللماظة لاهلها انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنة فلا تبیعوها الا بها[43]

آفتاب نینوا

امّا زبان وقلم از بیان عظمت موقف شخص الهی امامعلیه‌السلام و آن قهرمان بزرگ فضایل ملکوتی، خصایص قدوسی و مقامات سبوحی، عاجز و ناتوان است و مثل توصیف ذرّه و کمتر از آن از آفتاب جهان تاب، و سراب از اقیانوس‌های آب است. نواحی عظمت و موجبات بصیرت و عبرت در وجود امام، کار، قیام، مواضع و مواقف عالی و متعالی آن حضرت، بسیار و بی‌شمار است. اتصال قدرت امام به قدرت لایزال الهی در آن موضع‌گیری‌های محیر العقول مشهود است و حقیقت معنای صانع «وجهاً واحداً یکفیک الوجوه» از آن ظاهر و معلوم است.

در این سیر الی الله، اوج علو قدر انسان خلیفة الله که از ملائکه، ارفع و انبل است آشکار می‌گردد. حقیقت آن سیر و حرکت، سیر به سوی کمال بی‌نهایت و تقرب بیشتر و بیشتر از کسی بود که حائز عالی‌ترین رتبه کمال و تقرب به اوست.

تمام آن چه افتخار انسانیت است؛ مانند ایمان، اخلاص، صبر، ایثار، پاسداری از شرف، عزت، حمیت، حقوق ضعفا، نفی استبداد، ظلم، استکبار و استحقار عبادالله در این برنامه الهی درخشان است.

امام علیه‌السلام و بیداری انسان

امامعلیه‌السلام برای حفظ دین خدا و نجات امت، مصائب جانکاهی را از داغ جوانان و برادران، اسارت بانوان و شهادت اصحاب، پذیرا شد و میان آخرت، دنیا، خدا، خلق، عزت و ذلت و در نهایت میان بهشت و دوزخ و بین شهادت خود و همه بستگان عزیز اسارت اهل بیت و بیعت و تسلیم، مخیّر شد و با آن تصمیم قاطع و عزم راسخ و غیر قابل بازگشت، خدا، قرآن، اسلام و حمایت از حقوق جامعه و شهادت خود و همه آن مصیباتی را که هر کدامش برا ی اینکه تهمتن‌ترین افراد را به تسلیم وادار کند، اختیار فرمود و صدای بلند و رسای او

أَلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّة وَ الذِّلَّة وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّة یَأْبَی اللّهُ لَنا ذلِکَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیَّة وَ نُفُوسٌ آبِیَة مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طاعَة اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْکِرامِ 44]

عالم به خواب خفته اسلام را بیدار کرد.

قهرمانان عرصه بلا

درس‌های بزرگ و حیات بخشی که طی ظهور این استقامت و مقاومت به مردم داده شد هر یک بی‌نظیر بود؛ در ارتباط با اصحاب و انصار و شهادت یکایک آنها، شهادت جوانان بنی هاشم و جوان عالیقدری مانند علی‌اکبر با آن اوصاف و شمایل پیغمبری و برادری چون ابوالفضل العباس و شهادت کودکان و اطفال در هنگام وداع با اهل بیتعلیهم‌السلام و هنگامه‌های جانگداز دیگر، مناظر و مشاهدی بودند که همه نشان آن بود که قهرمان این صحنه از قدرت و قوّتی برخوردار است که هیچ نیرو و قوه مادی و هیچ مصیبت، فشار، قساوت و جنایتی- هرچند دلخراش و غیر قابل تحمل باشد- بر او غالب نمی‌شود و او را از هدف مقدسی که دارد باز نمی‌دارد. اینها همه عبرت است و برای بشریت درس حیات، شرف، ایمان و استقامت.