سیدالشهدا، پدر امامان نه گانه
یکی دیگر از برکات فردی سیدالشهداعليهالسلام
که از ارزش معنوی بسیاری برخوردار است، این است که نه امام معصومعليهالسلام
بعد از او از فرزندان گرامی آن حضرت میباشند، و نسل امامان به برکت وجود او ادامه یافت. چنانکه از امام باقر و امام صادقعليهالسلام
روایت شده است که فرمودند: «خداوند عوض قتل امام حسینعليهالسلام
چهار ویژگی به آن حضرت عطا فرموده است: اول - امامت را در ذریه او قرار داده است، دوم - شفا را در تربت آن جناب قرار داده، سوم - کنار و زیر قبه او دعا مستجاب میباشد، چهارم - ایام زیارت کنندگان او از عمرشان حساب نمیشود».
.از طرفی در روایات بر این امر تصریح شده که علی بن الحسینعليهالسلام
بعد از پدر به امامت رسیده است. چنانکه عبدالله بن عتبه روایت کرده: خدمت امام حسینعليهالسلام
بودم که پسر کوچکترش «علی» وارد شد. (یعنی حضرت سجادعليهالسلام
که از علی اکبر کوچکتر بوده است. و این واقعه قبل از تولد علی اصغر میباشد). تا آنجا که میگوید: عرض کردم: اگر آن امری که از آن به خدا پناه میبرم اتفاق افتاد، به چه کسی رجوع کنیم؟ (یعنی امام بعد از شما کیست؟) فرمود: به این پسرم: علی، او امام و پدر امامان است...»
.روایت در این زمینه زیادتر از آن است که در این مختصر بدانها پرداخته شود، ضمن اینکه ادامه امامت از ذریه امام حسینعليهالسلام
به خاطر مشهور بودن آن، نیازی به استدلال روایی بیشتر از آنچه ذکر شده، ندارد.باری، استمرار خط مستقیم و هدایتگر امامت به برکت وجود مقدس سیدالشهداعليهالسلام
است، و این از بزرگترین برکتهای فردی و معنوی آن حضرت است
.او شفیع است این جهان و آن جهان
|
|
این جهان در دین و آنجا در جنان
|
شفاعت
یکی دیگر از آثار و برکات فردی سیدالشهداعليهالسلام
که در نزد شیعیان اهمیت و جایگاهی خاص دارد شفاعت در آخرت است.شفاعت از ماده «شفع» به معنی ضمیمه کردن چیزی به همانند اوست، و از اینجا روشن می شود که باید نوعی شباهت و همانندی در میان آن دو بوده باشد، هر چند تفاوتهایی نیز در میان آنها دیده شود. به همین دلیل، شفاعت به مفهوم قرآنی آن بدین معنی است که: انسان گنهکار به خاطر پارهای از جنبههای مثبت (مانند ایمان یا انجام بعضی از اعمال شایسته) شباهتی با اولیای الهی پیدا کند و آنها با عنایت و کمکهای خود، او را به سوی کمال سوق دهند و از پیشگاه خدا تقاضای عفو کند. و به تعبیر دیگر حقیقت شفاعت، قرار گرفتن موجودی قویتر و برتر، در کنار موجودی ضعیف تر، و یاری رساندن به او برای پیمودن مراتب کمال است.شفاعت در جوامع انسانی غالباً همان پارتی بازی و استفاده از رابطه است. اما شفاعت مورد نظر در قرآن کریم و روایات اسلامی، متوجه شایستگیهای افراد است نه روابط شخصی بین شفاعت کننده و شفاعت شونده.شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد، ولی برخی صحیح و عادلانه است و وجود دارد. شفاعت غلط بر هم زننده قانون و ضد آن است، ولی شفاعت صحیح حافظ و تأیید کننده قانون است. شفاعت غلط آن است که کسی بخواهد از راه پارتی بازی جلوی اجرای قانون را بگیرد. برحسب چنین تصوراتی از شفاعت، مجرم بر خلاف خواست قانونگذار و بر خلاف هدف قوانین اقدام میکند و از راه توسل به پارتی بر اراده قانونگذار و هدف قانون چیره میگردد. اینگونه شفاعت، در دنیا ظلم است و در آخرت غیر ممکن. ایرادهایی که بر شفاعت میشود بر همین قسم از شفاعت وارد است، و این همان است که قرآن کریم آن را نفی فرموده است.شفاعت صحیح، نوعی دیگر از شفاعت است که در آن نه استثنا و تبعیض وجود دارد و نه نقض قوانین و نه مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار است. قرآن این نوع شفاعت را صریحاً تأکید کرده است که این نیز بر دو قسماست:1- شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل».2- شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».نوع اول شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات میباشد، و نوع دوم شفاعتی است که تأثیر آن در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است، و حداکثر ممکن است سبب وصول به حسنات و ثوابها هم بشود ولی بالا برنده درجه شخص نخواهد بود.با توجه به آنچه به طور اجمال در خصوص شفاعت گفته شد، لازم به ذکر است که یکی از شفاعت کنندگان از اهل بیت، حضرت سیدالشهداعليهالسلام
است، ولی آن حضرت شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافتهاند، نه شفیع کسانی که مکتبش را وسیله گمراهی ساختهاند.قرآن و مکتب حسینی ریسمانهایی هستند که قدرت دارند بشر را از چاه نگون بختی به اوج سعادت بالا برند: یکی «حبل من الله» و دومی «حبل من الناس» است؛ ولی اگر کسی از این دو حبل الهی سوء استفاده نمود، جرم از ریسمان نیست، علت این است که او در سر سودای بالا رفتن نداشته است، و البته چنین مردمی به وسیله قرآن و مکتب حسینی به قعر دوزخ برده میشوند.
.شفاعت به معنی وسیع کلمه، در هر سه عالم (دنیا، برزخ و آخرت) صورت میپذیرد، هر چند محل اصلی شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و برای نجات از عذاب دوزخ است، از این رو سیدالشهدا هم در دنیا، هم در برخ و هم در آخرت شفیع دوستداران و شیعیان حقیقیاش بوده و خواهد بود.چنانکه در روایتی از امیرالمؤمنینعليهالسلام
آمده است: «برای ما شفاعت است و برای دوستان ما نیز شفاعت است
و در روایتی دیگر آمده است: «شافعان امامان هستند و دوستان مؤمنانند»
.و معلوم است که امام حسینعليهالسلام
یکی از امامان معصوم بوده که در قیامت و محشر کبری از شیعیان و دوستانش شفاعت می کند. بطوری که یکی از روایان گوید: روایتی از قول ابی عبدالله الحسینعليهالسلام
به من رسیده بود که آقا فرموده است: «هر کس پس از مرگ من مرا زیارت کند، پس از مرگش من هم او را زیارت می نمایم». این روایت در ذهن من بود، تا اینکه شبی در عالم واقع ابی عبدالله الحسینعليهالسلام
را دیدم، گفتم: آقا این روایت درست است و از شماست؟ «قال: نعم، و لو کان فی النار اخرجته منها» فرمود: آری، هر چند در آتش باشد او را بیرون می آورم. عرض کردم: آیا از این به بعد این روایت را بدون واسطه از خود شما نقل نمایم؟ فرمود:آری.
به محشر که کسی نیست غمخوار کس
|
|
شفیع محبان، حسین است و بس
|
ترا ز باب حسینی برند جانب جنت
|
|
ترا که عاشق اویی، ترا که شیعه اویی
|