نقش دوستان در سرنوشت انسان

نقش دوستان در سرنوشت انسان0%

نقش دوستان در سرنوشت انسان نویسنده:
گروه: جوانان و ازدواج

نقش دوستان در سرنوشت انسان

نویسنده: علی اکبر صمدی یزدی
گروه:

مشاهدات: 8831
دانلود: 1927

نقش دوستان در سرنوشت انسان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 14 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 8831 / دانلود: 1927
اندازه اندازه اندازه
نقش دوستان در سرنوشت انسان

نقش دوستان در سرنوشت انسان

نویسنده:
فارسی

در این کتاب به هر دو جنبه مثبت و منفی آثار و پیامدهای تاثیرپذیری یا تاثیرگذاری دوستان پرداخته شده است.

شخصیت هر انسانی در جهت مثبت یا منفی متأثر از عوامل گوناگونی است، وراثت محیط، آموزش و پرورش و... اموری هستند که نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در تکوّن شخصیت انسان ها ایفا می کنند و هر کدام سهم قابل توجهی در سعادت یا شقاوت، تکامل یا سقوط علمی، اخلاقی، فکری و رفتاری انسان را برعهده دارند، امّا در میان همه عوامل هیچ عاملی به اندازه دوستان در سرنوشت انسان مؤثر نیستند. دوست، همنشین و رفیق بالاترین تأثیر را در ساختار شخصیت انسان می گذارد، زیرا اثر پذیری افراد از دوستان خویش از هر چیز دیگر زیادتر است، براین اساس اگر دوستان انسان، افراد باایمان، مذهبی، خوش رفتار و دارای صفات نیک و اخلاق حسنه نظیر صداقت، امانت، عفت، سخاوت، ایثار، شجاعت، جوانمردی و... باشند، انسان نیز به حکم اثر پذیری به همین صفات متصف خواهد شد، اگر دوستان انسان، اشخاصی بی عقیده، سست مذهب بد رفتار، آلوده و دارای اخلاقی زشت و اوصافی حیوانی باشند، قهراً به حکم اثرگذاری در دوستان، انسان را در همین وادی قرار داده و به ورطه سقوط می کشانند.
بر همین اساس است که آموزه های دینی به ما توصیه می کنند که قبل از ارزیابی دوستان هر فرد، در مورد وی قضاوت مثبت یا منفی نداشته باشید.
اثرگذاری دوستان به اندازه ای است که می تواند سرنوشت انسان را به طور کلی عوض نموده، فرد سعادتمند را دچار شقاوت، یا شخص شقی را سعادتمند نماید.
مکتب اسلام که فوق العاده خواستار سعادت و کمال انسان هاست، توصیه و تأکید فراوان نموده تا انسان ها در انتخاب دوستان خویش حساس باشند، افراد مثبت، شایسته، با عقیده، خوش رفتار، خوش خلق را برای دوستی برگزینند، تا در سایه دوستی با آنان، رفیق راه سعادت داشته، به سعادت دنیا و آخرت دست پیدا کنند.
اسلام پیروان خویش را از رفاقت و دوستی با افراد بی دین، آلوده، بی ادب، جاهل، دنیا پرست، متکبر، خائن و... به شدت برحذر داشته و خطر همنشینی با آنان را گوشزد نموده است.
نوشته ای که پیش رو دارید در همین موضوع تدوین شده که پس از جمع آوری آیات شریفه قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام و مطالب مربوطه دیگر، در مجالس مذهبی طرح و بیان گردید، و چون مورد استقبال اقشار مختلف به ویژه نسل جوان قرار گرفت به رشته تحریر در آمد، تا در اختیار علاقه مندان قرار گیرد و افراد بیشتری از آن بهره مند گردند.

به دوستان و عزیزانی که علاقمند به مطالعه در زمینه ی مباحث اجتماعی هستند این کتاب پیشنهاد می شود.

امیدواریم تلاش این مجموعه مورد توجه مخاطبین عزیز قرار گیرد. ما را با نظرات و پیشنهادات خویش، در راستای بهبود سطح کیفی مطالب وب سایت کمک نمائید.

فصل پنجم: دوستی ها برای خدا

توضیح

مسئله دیگری که در باب دوستی مطرح است و به دوستی ها ارزش می دهد، این است که دوستی ها برای خدا باشد، یکدیگر را برای خدا دوست بداریم، در دوستی ها قصد و هدفی غیر از خدا در کار نباشد، اگر دوستی ها برای خدا باشد، علاوه بر بهره هایی که انسان از این دوستی می برد، مشمول اجر و ثواب و پاداش الهی نیز می شود و در حقیقت این نوع دوستی، رنگ عبادت به خود می گیرد، زیرا هر کاری که انسان برای خدا انجام دهد، و نیّت و قصدش خدا باشد، خداوند به او پاداش می دهد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالی یَقُولُ: حَقَّتْ مَحَبتّی لِلَّذینَ یَتَزاوَرُونَ مِنْ أَجْلی وَحَقَّتْ مَحَبَّتی لِلَّذینَ یَتَناصَرُونَ مِنْ أَجْلی وَ حَقَّتْ مَحَبَّتی لِلَّذینَ یَتَحابُّونَ مِنْ أَجلْی وَ حَقَّتْ مَحَبَّتیِ لِلَّذینَ یَتَباذَلُونَ مِنْ أَجْلی»(78)

«خداوند تبارک و تعالی می فرماید: محبت من سزاوار کسانی است که به خاطر من یکدیگر را دیدار می کنند محبت من سزاوار کسانی است که به خاطر من یکدیگر را یاری می دهند. محبت من سزاوار کسانی است که به خاطر من یکدیگر را دوست می دارند. محبت من سزاوار کسانی است که به خاطر من به یکدیگر بذل و بخشش می کنند».

همانگونه که در همه امور باید خدا محوری حاکم باشد و کارها برای خدا انجام شود، در دوستی ها و رفاقت ها، رفت و آمدها و نشست و برخاست ها نیز باید خدا محوری ملاک باشد. افراد برای خدا به هم علاقه مند باشند، رفت و آمد کنند، به یکدیگر کمک کنند و... نه اینکه همه چیز غیر از خداوند مطرح باشد.

رسول خدا فرمود: «یُنْصَبُ لِطائفَةٍ مِنَ النّاسِ کَراسِیٌ حَوْلَ الْعَرشِ یَوْمَ الْقیَامَةِ وجُوُهُهُمْ کَالْقَمرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ یَفْزَعُ النَّاسُ وَ لا یَفْزَعُونَ وَ یَخافُ النَ اسُ وَ لا یَخَافُونَ هُمْ أَوْلِیاءُ اللَّهِ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ فَقیلَ مَنْ هُمْ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ هُمْ الْمُتَحابُّونَ فِی اللَّهِ»(79)

«روز قیامت برای گروهی از مردم تخت هایی در اطراف عرش نهاده می شود، چهره این گروه مثل ماه شب چهارده می درخشد، هنگامی که مردم در هراس و ناله اند، آنان ترس و هراسی ندارند، هنگامی که مردم در خوف و وحشتند، اینان خوفی ندارند، اینان اولیاء خدا هستند که نه ترسی دارند و نه حزن و اندوهی!

گفتند: یا رسول اللَّه اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که برای خدا و در راه خدا رفاقت و دوستی می کنند».

جایی که دوستی تبدیل به دشمنی می شود

طبیعی است که دوستان در امور زندگی کمک یکدیگرند، بنابراین اگر دوستی بر اساس شرّ و فساد باشد، شریک جرم یکدیگرند و اگر بر اساس خیر و صلاح باشد در پاداش یکدیگر شریک می باشند.

روز قیامت دوستی ها که در مسیر گناه و فساد یا زرق و برق دنیاست تبدیل به عداوت و دشمنی می شود! چرا که هر کدام از آنها دیگری را عامل بدبختی وبیچارگی خود می شمارد: تو بودی که این راه را به من نشان دادی، و مرا به آن تشویق کردی، تو بودی که دست مرا گرفتی وبه سوی گناه بردی! هر کدام از آنها به دیگری چنین می گوید، درست مثل مجرمانی که تا در حال جرم و جنایت هستند با هم رفیق هستند و هر کدام به کار خود افتخار می کند، امّا وقتی به دام افتادند یکدیگر را مقصر دانسته و ملامت می کنند و گناه را به گردن دیگری می اندازند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «أَلا کُلُّ خُلَّةٍ کانَتْ فِی الدُّنْیا فِی غَیْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَاِنَّها تَصیرُ عَدَاوَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ»(80)

«آگاه باشید! هر دوستی ای که در دنیا برای غیر خدای عزوجل باشد، در روز قیامت تبدیل به عداوت و دشمنی می شود».

اما هنگامی که دوستی ها برای خدا و به خاطر خدا باشد، هم در دنیا سبب کمال و سعادت است و هم در آخرت موجب اجر و پاداش بزرگ الهی می گردد، چرا که این نوع دوستی بر محور ارزش های جاودانه دور می زند و نتایج پر بار آن در سرای آخرت آشکار می شود.

قرآن کریم می فرماید:( أَلْأَ خِلّاءُ یَوْمَئذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقینَ ) (81)

«دوستان در آن روز دشمن یکدیگر هستند، مگر پرهیزکاران».

پرهیزکاران که در دوستی هایشان رضایت خدا مطرح است و برای خدا، افراد صالح، پرهیزکار و بندگان شایسته خدا را دوست می دارند، هم در دنیا از دوستی با آنها در راه سعادت و کمال خود بهرمند می شوند و هم در آخرت در پاداش آنها شریک می باشند.

شرکت با شهیدان کربلا

عطیه عوفی می گوید: وقتی با جابر بن عبداللَّه انصاری به زیارت قبر حضرت سید الشهداءعليه‌السلام رفتیم، جابر پس از زیارت قبر مطهر امام حسینعليه‌السلام و قبور یاران و اصحاب آن حضرت، خطاب به آنان چنین گفت: به آن خدایی که محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به حق مبعوث کرد، ما در آنچه شما در آن وارد شدید شریک می باشیم!

عطیه می گوید: چگونه ما با آنان شریک هستیم، در حالی که بیابانی را طی نکردیم، بر قلّه و تپه ای بالا نرفتیم، شمشیری نزدیم، در حالی که این گروه بین سر و بدنشان جدایی افتاد و فرزندانشان یتیم شدند، همراهانشان بی سرپرست شدند؟ !

جابر گفت: ای عطیه! من از دوستم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که فرمود: هر کس گروهی را دوست بدارد با آنان محشور می شود و هر کس عمل گروهی را دوست بدارد، در عمل آنان شریک خواهد بود.

به خدا سوگند نیّت من و یارانم همان راهی است که حسین و یاران حسین بر آن بودند و پیمودند، پس ما با آنها شریک هستیم.(82)

بهره مندی از ثواب شهادت

همان گونه که جابر به خاطر رضایت نسبت به جهاد و مبارزه امام حسینعليه‌السلام و یارانش، خود را در ثواب شهادت آنها شریک می داند، کسانی که به کار بنی امیه و قاتلان حضرت سید الشهداءعليه‌السلام نیز رضایت داشته باشند، در ظلم و جنایت آنها شریکند.

عبدالسلام بن صالح هروی می گوید: به حضرت علی بن موسی الرضاءعليه‌السلام عرض کردم: نظر مبارک شما در مورد حدیثی که از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است چیست که فرموده: زمانی که قائم (عج) قیام کند، فرزندان قاتلان حسینعليه‌السلام را به خاطر کردار پدرانشان خواهد کشت؟ امام رضاعليه‌السلام فرمودند: همینطور است.

عرض کردم: پس معنی این آیه شریفه قرآن چه می شود( وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْری؟ ) (83)

«هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نخواهد کشید»

«امام رضاعليه‌السلام فرمودند: تمام گفتار خداوند درست است، لکن فرزندان قاتلان حسینعليه‌السلام از کردار پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار می کنند و هر کس از کاری راضی باشد، مثل کسی است که آن را انجام داده و اگر کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب و از این قتل راضی باشد نزد خدا با قاتل شریک خواهد بود. قائم وقتی قیام می کند، نسل بنی امیه را به خاطر رضایتشان از کردار پدران خود، خواهد کشت»(84)

فصل ششم: حقوق دوستان

اشاره

مؤمنان هنگامی که باهم دوست و رفیق می شوند باید نسبت به یکدیگر اموری را رعایت نمایند، این امور در فرهنگ اسلام به عنوان حقوق و وظایف ذکر می شود؛ رعایت این امور گاهی واجب است و اگر مواردی نیز واجب نباشد، رعایت و انجام آنها بسیار مورد تأکید و سفارش است و سبب تحکیم روابط دوستی می شود ونظام جامعه با این امور تبدیل به نظام احسن می شود.

این مکتب مقدّس، اسلام است که به این مسائل توجه لازم نموده و پیروان خود را به رعایت جنبه های اخلاقی، تربیتی و انسانی سفارش نموده است، در هیچ مکتبی مثل مکتب اسلام چنین سفارشاتی دیده نمی شود.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت می کند که فرمود: «لِلْمُسْلِمِ عَلی أخیهِ ثَلاثُونَ حقّاً لا بَرائَةَ لَهُ مِنْها إِلا بِالْأَداءِ أَوِ الْعفْوِ:

یَغْفِرُ زَلَّتَهُ، وَیَرْحَمُ عَبْرَتَهُ، وَیَسْتُرُ عَوْرَتَهُ، وَیُقیلُ عَثْرَتَهُ، وَ یَقْبِلُ مَعْذِرَتَهُ، وَیَرُدُّ غَیْبَتَهُ، وَیُدیمُ نَصیحَتَهُ، وَیَحْفَظُ خُلَّتَهُ، وَ یَرعی ذِمَّتَهُ، وَ یَعُودُ مَرْضَتَهُ، وَیَشْهَدُ مَیْتَتَهُ، وَ یُجِیبُ دَعْوَتَهُ، وَ یَقْبِلُ هَدِیَتَهُ، وَیُکافِیُ صِلَتَهُ، وَ یَشْکُرُ نِعْمَتَهُ، وَیُحْسِنُ نُصْرَتَهُ، وَیَحَفَظُ حَلیلَتُهُ، وَیَقْضی حاجَتَهُ، وَیَشْفَعُ مَسْأَلَتَهُ، وَیُسَمِّتُ عَطْسَتَهُ، وَیُرْشِدُ ضالَّتَهُ، وَیَرُدُّ سَلامَهُ، وَیُطُیبُ کَلامَهُ، وَ یَبَرُّ أَنْعامَهُ، وَ یُصِدِّقُ أَقْسامَهُ، وَ یُوالی وَلِیَّهُ وَ لایُعادیهِ، وَ یَنْصُرُهُ ظِالِماً وَ مَظْلُوماً فَاَمّا نُصْرَتُهُ ظالِماً فَیَرُدُّهُ عَنْ ظُلْمِهِ، وَ أَمَّا نُصْرَتُهُ مَظْلُوماً فَیُعینُه عَلی أَخْذِ حَقِّهِ. وَلایُسَلِّمهٌ وَلایَخْذُلُهُ، وَیَحِبُّ لَهُ ما یُحِبُ لِنَفْسِهِ، وَیَکْرَهُ لَهُ مِنَ الشَّرِ ما یَکْرِهُ لِنَفْسِهِ، ثُمَّ قالَصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : یَقُولُ: إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَدَعُ مِنْ حُقُوقِ أَخیهِ شَیْئاً فُیُطالِبُهُ بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَیَقضی لَهُ وَعَلَیْهِ»(85)

«مسلمان بر برادر مسلمان خود سی حق دارد که نسبت به آن بری الذمه نمی شود؛ مگر به ادا آن یا اینکه طرف مقابل او از آن حقوق خود بگذرد و چشم پوشی کند:

1. لغزش او را گذشت نماید.

2. بر گریه و اشک او ترحم کند

3. عیب او را بپوشاند

4. از خطای او بگذرد

5. عذر و پوزش اورا بپذیرد

6. از غیبت او جلوگیری نموده و آن را رد کند

7. همیشه نسبت به او خیرخواه باشد

8. دوستی او را حفظ کند

9. عهد و پیمان با او را رعایت کند

10. هنگام بیماری به عیادت او برود

11. پس از مردن در تشییع جنازه او شرکت نماید

12. دعوت او را بپذیرد

13. نیکی و عطای او را تلافی کند

14. هدیه او را قبول کند

15. نعمت او را سپاسگذاری کند

16. به بهترین شکل او را یاری کند

17. با عفت و پاکدامنی، محارم او را حفظ کند

18. حوائج او را برآورده کند

19. او را در رسیدن به خواسته اش همراهی کند

20. به هنگام عطسه برای او دعا کند

21. گمشده اش را برای او پیدا کند

22. سلام او را پاسخ گوید

23. کلام او را دلنشین کند

24. بخشش او را نیکو شمارد

25. سوگند او را تصدیق کند

26. دوست او را دوست بدارد و با او دشمنی نکند

27. چه ظالم باشد چه مظلوم او را یاری کند، یعنی به هنگام ظلم او را از ظلم کردن باز دارد و هنگامی که مظلوم واقع شد، در گرفتن حقش او را یاری کند،

28. او را تسلیم بلا و گرفتاری ننماید

29. آنچه برای خود دوست می دارد برای او هم دوست بدارد

30. آنچه برای خود نمی پسندد برای او هم نپسندد».

سپس امیر المؤمنینعليه‌السلام فرمود: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که فرمود: هر یک از شما چیزی از حقوق برادر دینی خود را وا گذارد، پس در قیامت آن را مطالبه می کند، در نتیجه به نفع صاحب حق و بر علیه او قضاوت و حکم می شود.(86)

حقوق دوستان در بیان امام صادقعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام نیز در بیان مفصلی فرمود: «... فَما أَعْظَمُ حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلی أَخیهِ الْمُسْلِمِ وَقال: أَحِبُّ لِاَخیکَ الْمُسْلِمِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَإِذا أَحْتَجَتَ فَسَلْهُ، وَ اِنْ سَأَلَکَ فَأَعْطِهِ، لا تَمُلَّهُ خَیْراً، وَ لا یَمُلُّهُ لَکَ، کُنْ لَهُ ظَهْراً فَإِنَّهُ لَکَ ظَهْراً، إِذا غابَ فَاحْفَظْهُ فِی غَیْبَتِهِ، وَ اِذا شَهِدَ فُزُرْهُ، وَ أَجِّلَهُ وَ أَکْرِمْهُ فَإِنَّهُ مِنْکَ وَ أَنْتَ مِنْهُ، فِإِنْ کانَ عَلَیْکَ عاتِبَاً فَلا تُفارِقْهُ حَتَی تَسُلَّ سَخیَمتَهُ وَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ إِنِ ابْتُلِیَ فَاعْضُدْهُ وَ اِنْ تُمُحِّلَ لَهُ فَأَعِنْهُ وَاِذا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخیهُ اُفٍّ إِنْقَطَعَ ما بَیْنَهُما مِنَ الْوِلایَةِ وَ إذا قالَ أَنْتَ عَدُوّی کَفَرَ أَحَدُهُما فَإِذا إِتَّهَمُهُ إِنْماثَ الْإِیمانُ فِی قَلْبهِ کَما یَنْماثُ الْمِلْحُ فِی الْماءِ»؛(87)

«چه بزرگ و عظیم است حق مسلمان بر برادر مسلمان خویش! آنگاه فرمود: دوست بدار برای برادر مسلمانت آنچه را برای خود دوست داری و هرگاه نیازمند شوی از او درخواست کن، و اگر او از تو درخواست کرد، به او عطا کن.

از هیچ کار خوب و خیری درباره او دل تنگ و خسته مشو، و او هم از هیچ کار خوبی برای تو خسته و ملول نشود. پشتوانه او باش که او پشتوانه تو است. در غیاب او آبرو و شخصیت او را حفظ کن و چون حاضر باشد به دیدار او برو. او را گرامی دار و ارجمندش شمار، تا گذشت او را خواستار شوی اگر به او خیری رسد خدا را سپاس گزار، و اگر گرفتار شود زیر بازوی او را بگیر چون برای او دامی نهادند و سخن چینی کردند به او کمک کن. اگر انسانی به برادر دینی اش اف بگوید دوستی معنوی میان آنان بریده می شود.

و اگر گفت: تو دشمن من هستی یکی از آنها از دایره ایمان خارج می شود و اگر به او بهتان بزند، ایمان در قلب او نابود می گردد، همان گونه که یخ در آب نابود می گردد».