قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد ۱

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام0%

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام نویسنده:
مترجم: محمد ظریف
ناشرین: نشر حاذق
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت
صفحات: 912

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آیت الله سید احمد مستبط
مترجم: محمد ظریف
ناشرین: نشر حاذق
گروه: صفحات: 912
مشاهدات: 44510
دانلود: 6235


توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 912 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 44510 / دانلود: 6235
اندازه اندازه اندازه
قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد 1

نویسنده:
ناشرین: نشر حاذق
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

لسانه، وجدّد الإیمان فی قلبه، وجدّد له عمل سبعین نبیّاً وسبعین صدّیقاً وسبعین شهیداً وعمل سبعین عابداً عبداللَّه سبعین سنه .(1)

هر کس ما اهل بیت را دوست داشته باشد و دوستی ما را در دلش ثابت و استوار سازد، چشمه های حکمت بر زبان او جاری شود، و ایمان در دلش تازه گردد و برای او عمل هفتاد پیامبر و هفتاد صدّیق و هفتاد شهید و هفتاد عابدی که خدا را هفتاد سال عبادت کرده باشد بنویسند و تجدید کنند.

3.مؤلّف رحمه‌الله در این بخش سه اشکال را مطرح می کند و سپس آنها را جواب می دهد:

اشکال اوّل اینکه: چگونه از جهت امکان و وقوع معقول است که شخصی تاکنون بیش از هزار سال عمر کرده و باقی باشد.

اشکال دوّم اینکه: چه لزومی دارد که امامعليه‌السلام در حال حاضر وجود داشته باشد؟

اشکال سوّم اینکه: وجود امامعليه‌السلام در حال غیبت چه فایده ای دارد؟

می فرماید: امّا از اشکال اوّل جواب می دهیم که: حضرت مهدی ارواحنا فداه اولین کسی نیست که در این عالم عمر طولانی دارد و کسانی که عمر طولانی برای آنها در تاریخ ثبت شده مانند کیومرث و ذوالقرنین زیادند، اوّلی را گفته اند هزار و ششصد سال و دوّمی یعنی ذوالقرنین سه هزار سال زندگی کرده اند.

و دیگر از معمرین که عمر طولانی داشته اند کسی است که اهرام مصر را بنا کرد، دیگری عناق دختر آدم، و عوج پسر عناق است.

در کتاب «مجمع البحرین » نقل شده است: عوج سه هزار و ششصد سال زندگی کرده است.

در کتاب «اخبار الدول » درباره لقمان بن عاد - نه آن لقمانی که معاصر

____________________

1- المحاسن: 46 (باب پاداش کسی که آل محمّدعليهم‌السلام را دوست بدارد)، بحار الأنوار: 27/90 ح 43.

۸۲۱

داود پیامبرعليه‌السلام بود - می نویسد: او صاحب نسور(1) و بقیه قوم عاد اوّل بود، عاد او را به همراه گروهی به حرم فرستاد تا برای آمدن باران دعا کنند او درخواست کرد که بیشتر در دنیا باقی بماند، و عمری به اندازه عمر هفت کرکس اختیار کرد، کرکس را در حالی که جوجه بود می گرفت و پرورش می داد و نگهداری می کرد، تا از دنیا می رفت، آنگاه کرکس دیگری بجای او می گرفت.

بین دانشمندان در عمر کرکس اختلاف شده است، بیشتر آنها بر این عقیده اند که پانصد سال این پرنده زندگی می کند، و بنابراین عمر لقمان 3500 سال می شود، و در میان فرزندان آدم هیچکس غیر از او و عوج بن عناق این مقدار در دنیا عمر نکرده است.

و گفته شده: او سه هزار و هشتصد سال زندگی کرده است، زیرا سیصد سال قبل از آنکه کرکس اوّل را بگیرد از عمر او گذشته بوده است.(2)

و همچنین عیسی و الیاس و خضرعليهم‌السلام سه بزرگواری که از اولیاء الهی و دوستان خدا می باشند، و نیز دجّال(3) و شیطان که از دشمنان خدا هستند از نظر کتاب و سنّت بقاء آنها ثابت و مسلّم است.

حدیثی را مسلم در صحیح خود نقل کرده است که در باقی بودن دجّال صراحت دارد، و دلیل بر بقاء ابلیس آیه شریفه( فإنَّکَ مِنَ المُنْظَرینَ ( 37 ) إلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُوم ) (4) است که خداوند او را تا ظهور دولت مهدی موعود ارواحنا فداه مهلت داده است.

و بهتر از همه اینها استدلال به آیه شریفه ای است که اشاره به طعام عزیر پیامبر دارد که صد سال بعد از مردن او دوباره وقتی خداوند او را

____________________

1- نسور جمع نسر بمعنای کرکس و لاشخور است.

2- رجوع کنید به کمال الدین: 2/559، کشف الغمّه: 2/543 (با کمی اختلاف).

3- رجوع کنید به کمال الدین 2/525، بحار الأنوار: 102 - 51/97.

4- سوره حجر، آیه 37 و 38.

۸۲۲

زنده کرد هیچ گونه تغییری نیافته بود.

در «سوره حجر، آیه 37» می فرماید:( فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَشَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّه ) (1) «نگاه کن به خوراکی و آشامیدنی خود که گذشتِ زمان هیچ گونه در آن تأثیری نداشته و هیچ تغییری پیدا نکرده است».

و بسیار واضح است که هر طعامی وقتی در معرض هوا قرار گیرد با گذشت چند روز فاسد می شود، از اینکه طعام عزیز به فرمان پروردگار با گذشت صد سال تغییر نکرده است نتیجه می گیریم که باقی ماندن انسانی که روح دارد و مقتضی حیات در آن هست هیچ اشکالی ندارد که حتی بیشتر از کسانی که در تاریخ عمر طولانی داشته اند زیست کند و باقی بماند.(2)

و نیز برای امکان عمر طولانی می توان به این آیه شریفه استدلال کرد که می فرماید:( فَلَوْلا أنَّهُ کانَ مِن المُسَبِّحین ( 143 ) لَلَبِثَ فی بَطْنِه إلی یَوْمِ یُبْعَثُون ) (3) «و اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود هر آینه در شکم آن ماهی تا روز قیامت می ماند»، می گوئیم: اگر معقول نیست که انسانی بیشتر از همنوعان خود زندگی کند چگونه خداوند از امر محال خبر داده و فرموده است: یونس در شکم ماهی تا قیامت بهمان حال می ماند؟(4)

و بعد از تألیف کتاب به این استدلال برخورد کردم که امام منتظر ارواحنا فداه در مسجد سهله آن را به آیه اللَّه علاّمه تبریزی که این مطلب را عادتاً بعید می دانسته فرموده اند و اشکال او را با این استدلال برطرف نموده اند.

و امّا جواب از اشکال دوّم یعنی ضرورت وجود امامعليه‌السلام به دلیل نقلی و عقلی ممکن است، در دلیل نقلی از قرآن و سنّت استفاده می کنیم.

____________________

1- سوره بقره، آیه 259.

2- تمام این قصّه در بحارالأنوار: 14/351 باب 25 ذکر شده است، به آنجا مراجعه کنید.

3- سوره صافّات، آیه 143 و 144.

4- این قصّه به طور کامل در کتاب «بحار الأنوار: 14/379 باب 26» ذکر شده است.

۸۲۳

در استدلال به قرآن این آیه شریفه را - که در سوره قدر است - ذکر می کنیم که خداوند تبارک و تعالی فرموده است:( تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَالرُّوحُ ) (1) یعنی «فرشتگان به همراه روح که رئیس ایشان می باشد در آن شب فرود می آیند».

می گوییم: «تَنَزَّلُ» که در آیه شریفه ذکر شده فعل مضارع است و آن ظهور در استمرار دارد که ابتدای آن زمان رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده است و آنها در شب قدر همه امورات عالم و مقدّرات الهی را خدمت آن حضرت می آوردند و بعد از آن حضرت باید این عمل ادامه داشته باشد، بنابر اعتقاد شیعه که قائلند در هر عصری امام معصوم وجود دارد هیچ اشکالی پیش نمی آید، و فرود آمدن فرشتگان همه ساله به خدمت امام عصر ارواحنا فداه است، امّا بنا بر اعتقاد اهل سنّت که قائل نیستند خلفای آنها شایستگی فرود آمدن روح و آوردن مقدرات را نزد ایشان دارا می باشند اشکال وارد می شود، و چاره ای ندارند جز اینکه یا از ظهور فعل مضارع دست بردارند و یا ملتزم شوند که خلفای آنها شایستگی نزول فرشتگان را داشته اند و تا امروز نیز دارند، و یا از عقیده باطل خود برگردند و به عقاید حقّه شیعه اعتراف کنند، در حالی که آنها هیچ کدام از اینها را نمی پذیرند.(2)

در استدلال به سنّت، این حدیث معروف نبوی را که در حدّ تواتر است و شیعه و سنّی آن را نقل کرده اند ذکر می کنیم:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است:

إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب اللَّه وعترتی فإنّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض .(3)

____________________

1- سوره قدر، آیه 4.

2- کسانی که توضیح بیشتری درباره آن می خواهند به بحار الأنوار: 25/47 باب3 مراجعه کنند.

3- بحار الأنوار: 2/226 ضمن ح4.

۸۲۴

من در میان شما دو چیز گرانبها به امانت می گذارم، که یکی قرآن و دیگری اهل بیتم می باشند، و هرگز این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر مرا ملاقات کنند.(1)

می گوئیم: اینکه پیامبر فرموده است این دو همیشه باهم هستند و جدایی ندارند ظاهرش این است که همواره و در هر عصری یکی از عترت پیامبر به عنوان امام معصوم در کنار قرآن وجود دارد، و این مطلب با اعتقادات شیعه که می گویند: همواره امام معصوم بر روی زمین وجود دارد و هم اکنون نیز در حال حیات است، سازش دارد، و بنا بر اعتقاد اهل سنت که می گویند: مهدیعليه‌السلام وجود فعلی ندارد و در آخر الزمان به وجود می آید ناقص و نارسا است.

در دلیل عقلی می گوئیم : شریعت و آئینی که می خواهد تا در روز قیامت استمرار داشته باشد لازم است حتماً در کنارش کسی باشد که آن را حفظ کند و نیازی که بندگان خدا به افاضات پروردگار دارند به آنها برساند و واسطه فیض بین خالق توانا و مخلوق ناتوان باشد، و این چیزی است که بخاطر آن یقین پیدا می کنیم که حتماً باید امام در هر زمان وجود داشته باشد.

و در حدیث یازدهم از باب هشتم بطور گسترده تر به این موضوع اشاره شده است، به آنجا رجوع کنید.

پس حاصل کلام این شد که ناگزیر باید بپذیریم که وجود امام در هر عصر و زمانی ضرورت دارد، فقط جای این سؤال برای مخالف می ماند که بگوید وجود او در حال غیبتش چه اثر و فایده ای دارد؟ و این همان

____________________

1- سمهودی که یکی از علمای شافعی در قرن نهم و دهم می باشد در کتاب «جواهر العقدین» می نویسد: «إنّ ذلک یفهم وجود من یکون اهلاً للتمسّک به من أهل البیت و العتره الطاهره فی کلّ زمان وجدوا فیه إلی قیام الساعه... »، یعنی حدیث ثقلین بما می فهماند که در هر زمانی تا روز قیامت کسی از اهل بیت پیامبر وجود دارد که شایستگی دارد مردم به او متوسّل شوند و از او پیروی کنند. «پیام قرآن: ج 9 ص 75».

۸۲۵

اشکال سوّم است که در ابتدای این بحث مطرح کردیم و به آن از چند طریق جواب می دهیم:

1. حضرت حجّت ارواحنا فداه در توقیع شریفی که در جواب اسحاق بن یعقوب صادر گردیده فرموده است:

امّا امر فرج بدست پروردگار است و کسانی که وقت خاصی را برای آن معین می کنند دروغگو هستند.

و امّا علّت وقوع غیبت، خداوند تبارک و تعالی فرموده است:

( یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسْألُوا عَنْ أشْیاءَ إن تُبْدَلَکُم تَسُؤْکُم ) (1) .

«ای کسانی که ایمان آورده اید از چیزهایی که وقتی فاش شود شما را غمناک نماید سؤال نکنید».

هیچ کدام از پدرانم نبوده اند مگر این که بیعت تحمیلی طاغوت زمان را در گردن داشته اند، ولی من در حالی خروج می کنم که بیعت هیچ طاغوتی در گردنم نباشد.

وأمّا وجه الإنتفاع بی فی غیبتی فهو کالإنتفاع بالشمس إذا غیّبها عن الأبصار السحاب، وإنّی لأمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء .(2)

و امّا کیفیت بهره برداری از وجود من در زمان غیبتم مانند بهره برداری از خورشید است وقتی که ابرها آن را از دیدگان مردم پنهان کند، و من برای اهل زمین باعث امنیّت و آسایش می باشم(3) ، همان طور که ستارگان موجب امان برای اهل آسمانند».

2. پنهان بودن از چشم مردمان ضرری به کار پیشوایی و ریاست

____________________

1- سوره مائده، آیه 101.

2- الدرّه الباهره: 48، کمال الدین: 2/485، الإحتجاج: 2/284، بحار الأنوار: 52/92 ح7 و 53/181 ح 10، إلزام الناصب: 1/441.

3- این مضمون احادیثی است که فرموده اند: اگر حجّت خدا بر روی زمین نباشد زمین اهلش را در خود فرو می برد، امام باعث سکون و آرامش زمین است و آن را از تزلزل و اضطراب حفظ می کند، و مردم بر روی آن می توانند به راحتی زندگی کنند.

۸۲۶

نمی زند همان طور که در تاریخ مشاهده کرده ایم، پادشاهی که در اوّل دنیا بوده ریاست و فیوضات او تا آخر دنیا جریان داشته است.

و در خبری وارده شده است که چهار پادشاه بر تمام دنیا ریاست داشته اند.(1)

3. مردم این زمان که از نظر عقلی و میزان فهم و شعور و استعداد برتر از گذشتگانند(2) لازم است که امتحان آنها شدیدتر و سخت تر از امتحان گذشتگان باشد، و این ممکن نیست مگر با پنهان نمودن امام از دیدگان آنها، مانند معلّمی که کلاس درس را برای مدتی رها می کند و دانش آموزان را تنها می گذارد، و بطوری که آنها متوجّه نشوند از دور نظارت می کند تا ببیند آنها در غیاب او چه می کنند؟ آیا از غیبت او سوء استفاده می کنند یا به وظیفه خود به خوبی عمل می کنند و او را گرچه غایب است از یاد نمی برند؟ همان طور که شاعر می گوید:

إن کنت لستَ معی فالذکر منک معی

یراک قلبی و إن غیّبت عن بصری

والعین تبصر من تهوی وتفقده

وناظر القلب لایخلو عن الفکر

اگر چه تو با من نیستی یاد تو با من است، ترا قلبم مشاهده می کند گرچه از دیده ام پنهانی.

چشم آنکه را که مایل است و از او دور شده می بیند، و کسی که با دل دیگری را نظاره می کند از فکر او رها نمی شود.

____________________

1- الإختصاص: 259. «ملک الدنیا مؤمنان وکافران، فالمؤمنان ذوالقرنین وسلیمانعليه‌السلام ، وأمّا الکافران فنمرود وبخت نصر». دو مؤمن و دو کافر پادشاهی بر تمام دنیا داشته اند، دو مؤمن ذوالقرنین و سلیمان، و دو کافر نمرود و بخت النصر بوده اند.

2- ابو خالد کابلی گوید: امام سجّادعليه‌السلام فرمودند: «یا أبا خالد انّ أهل زمان غیبته، القائلون بإمامته، المنتظرون لظهوره أفضل أهل کلّ زمان، لأنّ اللَّه تعالی ذکره أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفه ما صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده... »، ای ابوخالد؛ براستی اهل زمان غیبت آن حضرت که به امامت او معترفند و چشم به راه ظهور او هستند از مردم هر زمانی برترند، زیرا خداوند تبارک و تعالی آن قدر عقل و شعور و معرفت به آنان مرحمت فرموده است که غیبت نزد آنها به منزله شهود گردیده است (یعنی غیبت تأثیری در عقیده و گفتار و کردار آنها نداشته و باعث ضعف و سستی آنها نشده است). «الإحتجاج: 2/48».

۸۲۷

و شاعر فارسی زبان دیگر گفته است:

یار من از دیده ها هر چند پنهان است لیک

در دل هر ذرّه خورشید رخش پیداستی

شور بلبل ناله قمری نوای عندلیب

غلغل سیل از هوای آن سُهی(1) بالاستی

و اگر گفته شود: چرا امام زمان شما ظاهر نمی شود و مثل امامان دیگر دخالت در امور نمی کند و غیبت و پنهانی او چه حُسنی و امتیازی دارد؟

در جواب می گوییم:

اوّلاً : بعد از آنکه دانستیم هیچ زمانی زمین بدون حجّت خدا نیست و امام معصوم همواره بر روی زمین وجود دارد و اگر غایب شده سببی داشته که غیبت را بر او روا نموده و جایز ساخته است گرچه ما آن علّت را بطور کامل و مشروح نمی دانیم، همان طور که ما علت آفرینش حیوانات موذی و حکمت گرفتار شدن خردسالان و بزرگسالان و چهارپایان را به امراض بطور قطعی نمی دانیم.

و می گوییم: چون خداوند تبارک و تعالی حکیم و عادل است و هرگز کار قبیح انجام نمی دهد پس این کارها را از روی حکمت انجام داده است، در مورد غیبت امام عصر ارواحنا فداه نیز همین جواب را می دهیم و می گوییم: غیبت آن حضرت حتماً علّتی و حکمتی و حُسنی دارد گر چه ما آن را بطور کامل و مبسوط ندانیم.(2)

ثانیاً : یکی از عللی که مانع ظهور شمرده شده ترس از ظالمان و ستمگران است، آنها او را از بکار گرفتن قدرت در اموری که باید نفوذ قدرت کند مانع شده اند، و او بر جان خویش می ترسد که چنین تصرفاتی

____________________

1- سهی؛ نام ستاره ای است از ستارگان دبّ اکبر.

2- برای توضیح بیشتر به کتاب «کشف الغمّه: 2/535» مراجعه کنید.

۸۲۸

کند، و وقتی چنین است بر او لازم نیست به امر امامت قیام کند، و وقتی از دشمن هراسناک است لازم است خود را پنهان کند مانند پنهان شدن پیامبر اکرم که یکبار در درّه ای بنام شِعب ابی طالب و بار دیگر در میان غاری صورت گرفت.

اگر گفته شود: احتمال دارد پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بعد از انجام مأموریتی که بر او واحب بوده و رسالتی که بعهده داشته پنهان گشته بخلاف امام که در هر عصری به وجود او نیاز است، دیگر اینکه پنهان شدن پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زمانش طولانی نشد و مدّتش کوتاه بود به خلاف غیبت امامعليه‌السلام که قرنها ادامه پیدا کرده و هنوز به پایان نرسیده است!

در جواب می گوییم:اولاً : مخفی شدن پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در میان شِعب(1) در مکّه، پیش از هجرت آن حضرت واقع شده و هنوز دین و احکام آن به طور کامل بیان نشده بود.

ثانیاً : به فرض که از این کار فارغ شده باشد نسبت به اداره امور و اجرای احکام، جامعه به وجود آن حضرت نیاز داشته است، پس وقتی غیبت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با نیازمندی به وجودش جایز باشد و سرزنش متوجّه کسانی شود که باعث پنهان شدن او گردیدند نسبت به غایب شدن امام زمان ارواحنا فداه هم همین جواب را خواهیم گفت، و طولانی بودن یا کوتاه بودن مدت غیبت که گفته شده اشکال صحیحی نیست، زیرا غیبت ناشی از سبب آن، که ترس از ستمگران است می باشد و تا وقتی که سبب باقی باشد غیبت باقی است، و طولانی بودن مدت یا کوتاهی آن بستگی به آن سبب دارد.(2)

اگر گفته شود : ترس از ظالمان اگر آن حضرت را وادار به غیبت نموده

____________________

1- شِعب؛ به گردنه و گشادگی میان دو کوه و درّه گفته می شود.

2- بحار الأنوار: 51/190 با تفصیل بیشتر.

۸۲۹

لازم بود پدرانش نیز پنهان از دیدگان مردم زندگی کنند، زیرا آنها هم مانند او از ستمگران ترسناک بودند؟

در جواب می گوییم: پدرانش به امامت خویش تظاهر نمی کردند و تقیه را در مقابل دشمنان سپری برای حفظ جان خود قرار داده بودند بخلاف امام عصر ارواحنا فداه که می خواهد مردم را به سوی خود دعوت کند، و بر علیه دشمنان با شمشیر قیام نماید، و با آنها که ایجاد رعب و وحشت می کنند جهاد کند.(1)

اگر گفته شود : چرا آن حضرت مانند پدرانش که دست به شمشیر نزدند و به تقیّه عمل کردند ظاهر نمی شود تا مردم از وجودش بهره مند شوند، همان طور که از محضر امام صادق و امام باقرعليهما‌السلام و سایر امامانعليهم‌السلام بهره برداری کردند.

در جواب می گوییم: اگر امام عصر ارواحنا فداه آن گونه که شما می گویید ظاهر شود و او را بشناسند که فرزند امام عسکریعليه‌السلام است، چون میان شیعه مشهور است و مخالفین می دانند که او تاج و تخت سلاطین را بر هم می زند، و صفحه گیتی را از لوث وجود ظالمان پاک می کند و عالم را پر از عدل و داد می نماید، دشمنان آرام نمی گیرند و فوراً نقشه قتل او را طراحی می کنند و او را از بین می برند، همان طور که با جدّ بزرگوارش امام حسینعليه‌السلام و فرزندان عمویش که از اولاد امام حسن و امام حسینعليهما‌السلام بودند چنین کردند.

مگر نشنیده اید وقتی فرعون از طریق کاهنان خبردار شد مردی در بنی اسرائیل ظهور می کند که حکومت او را از بین می برد، فوراً در طلب او بر آمد و جاسوس های فراوانی برای جستجو مأمور ساخت، و جماعتی را بر زنان باردار گماشت، و آنچه پسر بدنیا آمد کشت و دخترها را زنده

____________________

1- بحار الأنوار: 51/192، برای توضیح بیشتر به بحار الأنوار: 52/99، و کشف الغمّه: 2/536 مراجعه کنید.

۸۳۰

نگهداشت.(1) پس اگر غفلت و کمی بصیرت در میان نباشد هرگز ترس امام عصر ارواحنا فداه با ترس پدرانش قیاس نمی شود.

اگر گفته شود : قبول کردیم سبب مخفی شدن امام و غیبت او از دشمنان بخاطر ترسی است که از آنها دارد، سبب غیبت آن حضرت از دوستانش که معتقد به وجود او و امامتش هستند و اطاعت او را برخود واجب می دانند چیست؟

در جواب می گوییم: گفته شده در مورد دوستان ترس آن است که خبر او را منتشر سازند، و دشمنان از مکان او باخبر شوند، ولی این اشکال نسبت به تمام شیعیان و دوستان آن حضرت درست نیست زیرا در میان آنان کسانی هستند که ضرر انتشار خبر را بخوبی می دانند، آنها اهل استقامت و کتمانند و هرگز چنین کاری نمی کنند.(2)

گفته شده است: سبب غیبت آن حضرت از دوستان نیز به دشمنان برمی گردد، یعنی وجود دشمنان سبب شده که امامعليه‌السلام از دیده دوستانش نیز پنهان باشد، ولی بر این وجه اشکال می شود که اگر چنین باشد لازم می آید تکلیفی که وجود امامعليه‌السلام در آن لطف است از آنها ساقط شود، زیرا غیبت او به خاطر علّتی است که به آنها برنمی گردد و آنها نمی توانند آن را از بین ببرند و برطرف کنند، پس لازم است تکلیفی که گفتیم از آنها ساقط گردد.

به اضافه اینکه ترس از دشمنان مانع ظهور کلّی می شود و از ظهور جزئی که برای بعضی از خواص صورت گیرد مانع نمی شود.

و کسی نمی تواند اعتراض کند که این گونه ظهور هیچ فایده ای ندارد، و وقتی وجود امام فایده دارد که فرمان او برای همه مطاع باشد و بطور

____________________

1- به بحار الأنوار: 13/47 ح 15 مراجعه کنید.

2- بحار الأنوار: 51/195.

۸۳۱

علنی تدبیر امور جامعه را به عهده بگیرد.

زیرا در جواب می گوییم: لازمه گفته شما این است که شیعه از هنگام شهادت امیرالمؤمنینعليه‌السلام هیچ گونه نفعی از امامان خود نبرده باشند، زیرا آنان نسبت به همه امت حکومت ظاهری نداشتند و نافذ الأمر نبودند.(1)

و گفته شده است: ما یقین نداریم که امامعليه‌السلام از نظر همه دوستانش غایب است، و برای هیچکس ظاهر نمی شود،(2) چون هر کس از حال خودش خبر دارد و از دیگری بی خبر است. نسبت به کسی که امامعليه‌السلام برای او ظاهر شده سقوط تکلیف در کار نیست(3) ، و کسی که امامعليه‌السلام برای او ظاهر نشده، باید بداند ظاهر نشدن امام بخاطر امری است که به خود او برمی گردد گرچه آن علّت را بطور تفصیل نداند، و تقصیر از طرف خود او می باشد، به همین جهت تکلیف از وی ساقط نمی شود، و هنگامی که دانست با غیبت امام تکلیف همچنان بر او باقی است می فهمد که علّت ظاهر نشدن امام او می باشد. و وقتی چنین شد او قدرت دارد سبب غیبت را که به او برمی گردد برطرف کند، و واجب آن است که آن را برطرف نماید.(4)

و بعد از آن، ما قبول نداریم که دوستان آن حضرت در غیبت او از لطف امامت که وجود امامعليه‌السلام است بهره مند نمی گردند؛ بلکه وجود امام در غیبت او مانند ظهورش لطف است و فایده می بخشد، زیرا ما معتقدیم

____________________

1- بحار الأنوار: 51/195، کشف الغمّه: 2/540 مسأله پنجم.

2- علّامه مجلسیرحمه‌الله در بحار الأنوار: 51/108 از سیّد بن طاووس نقل کرده که فرموده است: جمعیّت زیادی از شیعه و غیر شیعه حضرت مهدی (ارواحنا فداه) را ملاقات کرده اند، و از دلائل و قرائن برای ایشان ثابت گشته که او امام زمان (ارواحنا فداه) بوده است، و اکنون اگر برای شیعیان به طور عموم ظاهر نیست مانع از آن نیست که جمعی از ایشان او را دیدار کنند و از گفتار و رفتارش بهره مند شوند و از دیگران کتمان نمایند.

3- منظور از تکلیف آن اموری است که ما از آن بی اطلاع هستیم، نزد امام به ودیعه نهاده شده یا ناقلان اخبار آنهارا کتمان کرده اند و بما نرسیده است، ولی ما به آنها مکلّف هستیم، زیرا باید از امامعليه‌السلام پرسید و علّت اینکه نمی توانیم از او سؤال کنیم به خود ما برمی گردد و تقصیر از ناحیه ما است، باید آن مانع را برطرف کرد.

4- برای توضیح بیشتر به کتاب «کشف الغمّه: 2/538 و541» مراجعه کنید.

۸۳۲

امامعليه‌السلام از حال همه مردم باخبر است و بر رفتار آنها نظارت دارد، و مجالی نمی ماند که از طولانی بودن غیبت و پنهان بودنش وجودش را باطل بدانیم و چون امری عجیب است آن را باور نکنیم، چه بسیار امور عجیبی را که مسلمانانی که به اسلام اقرار نموده اند باور دارند که نظیری برای آنها نیست، مانند بالا رفتن حضرت عیسیعليه‌السلام به آسمان چهارمین - که اجمال آن در قرآن(1) و تفصیل آن در روایات ذکر شده است - و امثال آن، که غیبت امام زمان ارواحنا فداه عجیب تر از آن نیست.

و نیز اگر تأخیر فرج و ظهور حضرت مهدی صلوات اللَّه علیه مستلزم انکار وجود آن حضرت باشد در مورد قیامت و مراحل بعد از آن این انکار باید شدیدتر باشد، زیرا در آن تأخیر بیشتری است در حالی که تمام پیامبران از حضرت آدم تا پیغمبر خاتمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اُمّت های خود را به قیامت و مراحل بعد از آن بیم داده اند، و رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است:

بعثت من و قیامت مانند این دو می باشد - و بین انگشت سبّابه و انگشت وسط را جمع کرد -(2) یعنی این قدر به هم نزدیک هستند، در حالی که هنوز قیامت برپا نشده است. و اگر تنها تأخیر در امر فرج، و بعید دانستن ظهور از نظر مردم سبب انکار آن باشد پس تأخیر در امر قیامت سزاوارتر است که باعث انکار آن باشد.

و اگر به امکان آن اقرار کردند و دلیلی بر آن مطالبه کردند کافی است آنچه گفتیم که در هر عصر و زمانی واجب است امام معصومی که یقین به عصمت او داشته باشیم وجود داشته باشد، و هر کسی جز او در این دوران امامت را برای خودش ادعا کند ادعای او باطل و بی اساس است، اینها را از نظر عقلی ثابت کردیم.

____________________

1- سوره آل عمران: 55؛ سوره نساء، آیه 157 و 158.

2- بحار الأنوار: 2/263 ح 12 و ص 301 ح 31، و ج: 16/256 ح 36، و 77/124 ح 23.

۸۳۳

امّا از راه نقل: اخبار و روایاتی که از طریق شیعه درباره صفات و مشخصات آن حضرت به ما رسیده در حدّ تواتر است و از طریق اهل سنّت روایات فراوانی درباره امام عصر ارواحنا فداه نقل شده و تنها ذکر این روایت معروف و مشهور از جهت دلیل کافی است:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است:

لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد لطوّل اللَّه ذلک الیوم حتّی یخرج رجل من ولدی یواطئ إسمه إسمی وکنیته کنیتی یملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً .(1)

اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند خداوند آن روز را آن قدر طولانی می گرداند تا مردی از فرزندان من که نام و کنیه اش نام و کنیه من است خروج کند و جهان را پر از عدل و داد فرماید همان طور که از جور و ستم پر شده باشد.

____________________

1- تاریخ بغداد: 4/388، کنز العمّال: 7/188، ذخائر العقبی: 136، مسند احمد: 1/376، سنن ترمذی: 2/36، حلیه الأولیاء: 5/75، فرائد السمطین: 2/325، ینابیع المودّه: 488 و 490، البیان فی أخبار صاحب الزمانعليه‌السلام : 129.

۸۳۴

فضائل ذریّه پاک پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

۸۳۵

634/1.علاّمه مجلسی رحمه‌الله در کتاب «بحار الأنوار » از ابن عباس نقل فرموده است که گفت: هنگامی که حضرت زهراعليها‌السلام وفات یافت امیرالمؤمنینعليه‌السلام پرده از چهره او برداشت، در کنار سر مبارکش نوشته ای را یافت که در آن نوشته شده بود:

به نام خداوند بخشنده مهربان

این وصیّت نامه فاطمه دختر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، وصیّت کرده است در حالی که شهادت می دهد خدائی جز خداوند یکتا نیست و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بنده و فرستاده او است، و بهشت و دوزخ حقّ است، و قیامت بدون شک برپا خواهد شد. و مردگان را از میان قبرها برمی انگیزد.

یا علیّ، أنا فاطمه بنت محمّد زوّجنی اللَّه منک لأکون لک فی الدنیا والآخره أنت أولی بی من غیری، حنّطنی وغسّلنی وکفّنی باللیل، وصلّ علیّ، وادفنّی باللّیل ولاتعلم أحداً، واستودعک اللَّه، واقرء علی ولدی السلام إلی یوم القیامه .(1)

علی جان، من فاطمه دختر محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هستم که خداوند مرا به تو تزویج کرد تا در دنیا و آخرت همسر تو باشم، تو از هر کس به من سزاوارتر هستی، خودت مرا حنوط کن(2) و غسل و کفن نما، و آنها را شبانه انجام بده،

____________________

1- بحار الأنوار: 43/214 ضمن ح 44.

2- حنوط؛ عبارت از سدر و کافور است. حنوط حضرت فاطمهعليها‌السلام حنوطی بود که آن را جبرئیل از بهشت آورده بود. حضرت زهراعليها‌السلام در آخرین لحظات عمر شریف خود به اسماء فرمود: ای اسماء؛ بقیّه حنوط پدرم را از فلان محل بیاور، و آن را در کنار سر من قرار بده.

۸۳۶

آنگاه بر من نماز بخوان، و در تاریکی شب دفن کن، و کسی را آگاه نکن، تو را به خدای بزرگ می سپارم، سلام مرا تا قیامت به فرزندانم برسان.

635/2. سیّد هاشم بحرانیرحمه‌الله در کتاب «تفسیر برهان » از ابو بصیر نقل کرده است که گفت: به امام صادقعليه‌السلام عرض کردم: آل محمّد چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: ذریّه و فرزندان او می باشند.

عرض کردم: اهل بیت او چه کسانی هستند؟

فرمود: ائمّه طاهرینعليهم‌السلام که جانشینان بعد از او می باشند.

عرض کردم: عترت او چه کسانی هستند؟

فرمود: اصحاب کساء؛ یعنی علی، فاطمه، حسن و حسینعليهم‌السلام که با او در کساء بودند.

عرض کردم: امّت او چه کسانی هستند؟

فرمود: مؤمنانی هستند که به آنچه آن حضرت از طرف خدا آورده اعتراف کرده و تصدیق نموده اند و به دو گوهر گرانبهایی که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سفارش نموده - یعنی قرآن و اهل بیتعليهم‌السلام - تمسّک جسته اند.

همان اهل بیتی که خداوند تبارک و تعالی هر گونه پلیدی و آلودگی را از ساحت قدس آنها بر طرف نموده و آنها را از هر جهت پاک و پاکیزه قرار داده است،(1) و آندو جانشینان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بعد از ایشان بر امّتند.(2)

مؤلّف رحمه‌الله گوید : از این حدیث شریف مقصود از آل(3) که در صلوات و در

____________________

1- اشاره دارد به آیه شریفه تطهیر که در سوره احزاب، آیه 33 آمده است:( إنّما یریدُ اللَّه لیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجْسَ أهل البَیْت وَیُطَهِّرَکُم تَطهیراً ) .

2- معانی الأخبار: 94 ح3.

3- إربلیرحمه‌الله در کتاب «کشف الغمّه» می نویسد: هر گاه «آل محمّد» را بطور مطلق گفتیم از آن خویشاوندان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را اراده کرده ایم، به دلیل اینکه اگر کسی مال خود را وصیّت کرد برای آل رسول اللَّه، فقهاء آن را نمی دهند جز به کسانی که صدقه بر ایشان حرام است.=

۸۳۷

بقیّه دعاها ذکر شده روشن گردید.

636/3. برقیرحمه‌الله در کتاب «محاسن» از امام صادقعليه‌السلام روایت کرده است که فرمود:

النظر إلی آل محمّد عليهم‌السلام عباده .(1)

نگاه کردن به آل محمّدعليهم‌السلام عبادت است.

637/4. ابن بابویهقدس‌سره در کتاب «امالی » از امام رضاعليه‌السلام و آن حضرت از پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل نموده است که فرمود:

النظر إلی ذرّیّتنا عباده .

نگاه کردن به ذریه ما عبادت است.

به آن حضرت عرض کردند: ای رسول خدا، مقصودتان ائمه طاهرینعليهم‌السلام از شما خانواده است که نگاه کردن به آنها عبادت است یا تمام فرزندان شما؟ فرمود:بل النظر إلی جمیع ذرّیّه النبیّ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عباده .

بلکه نگاه کردن به هر یک از فرزندان پیغمبر عبادت است.(2)

و در کتاب «عیون» مانند این حدیث را روایت کرده و در آخر آن جمله ای افزوده است که فرموده اند:

ما لم یفارقوا منهاجه ولم یتلوّثوا بالمعاصی .

تا زمانی که از روش پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دست برندارد و راهش را جدا نکند، و خود را به گناه آلوده ننماید.(3)

____________________

= و این همان فرمایش حضرت رضاعليه‌السلام در مجلس مأمون (لعنه اللَّه) است هنگامی که علماء گفتند: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به ما خبر رسیده که فرموده است: امّت من آل من هستند. حضرت رضاعليه‌السلام فرمود: به من خبر دهید که آیا صدقه بر آل حرام نیست؟ گفتند: حرام است، فرمود: آیا بر امّت حرام است؟ جواب دادند: نه، فرمود: این فرق بین آل و امّت است.

1- المحاسن: 47 ح 108، بحار الأنوار: 26/227 ح3.

2- امالی صدوق: 369 ح2 مجلس 49، بحار الأنوار: 96/218 ح2.

3- عیون اخبار الرضاعليه‌السلام : 2/50 ح 196، بحار الأنوار: 96/218 ح3.

۸۳۸

638/5. و نیز در همان کتاب از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

هنگامی که قیامت فرا رسد خداوند تبارک و تعالی همه آفریدگان خود را در مکان پهناوری جمع کند، و تاریکی شدیدی همه آنها را فرا گیرد که آنها به ناله درآیند و با تضرّع به درگاه الهی عرض کنند:

خدایا؛ این تاریکی را از ما برطرف کن، در این هنگام گروهی وارد محشر شوند که نور فراوانی پیشاپیش آنها حرکت کند به طوری که صحنه قیامت را روشن سازد.

اهل محشر گویند: حتماً اینها پیامبران الهی هستند که چنین نورافشانی می کنند، ندایی از طرف پروردگار بلند شود اینان پیامبران نیستند.

اهل محشر گویند: پس ایشان فرشتگانند، دوباره از طرف پروردگار ندا آید که ایشان فرشتگان نیستند.

اهل محشر گویند: اینها شهدایند، بار دیگر جواب آید: که اینها شهیدان هم نیستند.

اهل محشر سؤال کنند: پس اینها چه کسانی هستند؟ ندائی در جواب ایشان آید که از خود آنها بپرسید.

اهل محشر به آنها عرض کنند: شما چه کسانی هستید؟

جواب دهند: نحن العلویّون، نحن ذرّیّه محمّد رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نحن أولاد علیّ ولیّ اللَّه، نحن المخصوصون بکرامه اللَّه، نحن الآمنون المطمئنّون .

ما کسانی هستیم که انتساب به امیرالمؤمنینعليه‌السلام داریم، ما از نسل رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و فرزندان امیرالمؤمنینعليه‌السلام ولیّ خدا هستیم، ما را خداوند به کرامت خود اختصاص داده است، ما ایمن از عذاب الهی و مطمئن به رحمت او هستیم.

آنگاه ندائی از طرف پروردگار رسد که درباره دوستان و ارادتمندان و پیروان خود شفاعت کنید، و چون ایشان شفاعت کنند خداوند شفاعت آنها را بپذیرد.(1)

____________________

1- امالی صدوق: 358 ح 19 مجلس 47، بحار الأنوار: 7/100 ح8/36 4 ح 10، و 96/217 ح1.

۸۳۹

639/6. یکی از آیات شریفه ای که در فضیلت ذریّه پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شده این آیه است:(ثُمَّ أوْرَثْنَا الکِتاب الَّذین اصْطَفَیْنا (1) مِن عِبادِنا) .

«ما کسانی را از میان بندگان خود برگزیدیم و آنها را وارث کتاب و علوم آن گردانیدیم».

معلوم است که مقصود از آنها پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمّه معصومینعليهم‌السلام هستند، بعد می فرماید:( فَمِنْهُم ظالِمٌ لِنَفْسِه ) «از میان فرزندان پیغمبر بعضی از آنها بخود ظلم کردند» و مقصود کسانی هستند که امام زمان خود را آنطور که سزاوار است نشناختند و یا کسانی هستند که خوبیها و بدیهای آنها یکسان است، و به این هر دو مضمون روایت وارد شده است(2) .

پس از آن فرموده است:( وَمِنْهُم مُقْتَصِد ) «و بعضی از آنها راه عدل پیمودند» یعنی کسانی که امام خود را شناختند.( وَمِنْهم سابِق بِالْخَیْرات بَإذنِ اللَّه ) «و بعضی از ایشان به خوبی ها با لطف پروردگار سبقت گرفتنند» که مقصود امامعليه‌السلام است.

و در آخر آیه می فرماید:( ذلکَ هُو الفَضْلُ الکَبیر ( 32 ) جَنّاتِ عَدْنٍ یَدْخُلوُنَها ) (3) «این فضل الهی و بخشش فراوان او است و همه اینها در بهشت برین داخل می شوند».

در کتاب «عیون اخبار الرضا عليه‌السلام » از آن حضرت نقل کرده است که فرمود:

خداوند تبارک و تعالی به این آیه شریفه عترت پاک پیغمبر را اراده

____________________

1- علاّمه مجلسیرحمه‌الله فرموده است: مراد از «اصطفاء» این است که خداوند ذریّه پاک پیامبر را برگزیده است، به اینکه اوصیاء و امامان را از میان ایشان برگزیده نه اینکه همه آنها برگزیده باشند و همچنین مقصود از به ارث دادن کتاب این است که بعضی از ایشان را وارث کتاب گردانید، و این باعث شرافت همه آنها است اگر آن را ضایع نگردانند.

2- بحار الأنوار: 23/214 ح 3 و 4.

3- سوره فاطر، آیه 32 و 33.

۸۴۰