احکام و آداب حجاب و عفاف

احکام و آداب حجاب و عفاف0%

احکام و آداب حجاب و عفاف نویسنده:
گروه: کتابخانه زن و خانواده

احکام و آداب حجاب و عفاف

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: طاهره جباری
گروه: مشاهدات: 11132
دانلود: 4705

توضیحات:

احکام و آداب حجاب و عفاف
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 163 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11132 / دانلود: 4705
اندازه اندازه اندازه
احکام و آداب حجاب و عفاف

احکام و آداب حجاب و عفاف

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

می گیریم که اصل پوشش، پیش از اسلام رواج داشته است و اسلام فقط حد و مرز آن را مشخص کرده است، به عبارت دیگر، اسلام این رسم یا عادت را که در برخی جوامع به گونه ای شدید و یا ضعیف بوده است، به حد اعتدال و حدود شرعی رسانده و آن را اصلاح و تعدیل کرده است و جزء فرائض دین قرار داده است تا ناهنجاری های اجتماعی و خانوادگی را که نتیجه افراط ها و تفریط ها در این زمینه بوده است، برطرف سازد.1

____________________

1. برگرفته از تاریخ تمدن، ج 4 و 6 و 12 و حجاب در ادیان الهی

7. پوشش مسلمانان پیش از نزول آیه حجاب

به نظر می رسد حکم حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. صاحب تفسیرکشّاف، وضع زنان را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح می دهد:

"زنان، گریبان هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه واطراف سینه هاشان دیده می شد و داخل روسری ها رامعمولاً از پشت سر برمی گرداندند (همان طور که الان بین مردان عرب متداول است) و قسمت های گردن و بناگوش و

سینه دیده می شد. "2

باید خاطر نشان کرد که پیش از نزول این آیات، زنان مثل مردان با سرِ باز در معرض اجتماع رفت و آمد نمی کردند، اقامه نماز و حضور زنان در مسجد به طور حتم با پوشش همراه بود، گرچه نحوه آن با آمدن آیات قرآن تغییر کرد و صورت جدیدتر و کامل تری به خود گرفت. از این رو نمی توان گفت که زنان قبل از نزول آیات فوق، هنگام نماز پوششی نداشتند، یا در اماکن مقدس و معنوی با همان وضع و شرایطی که در داخل خانه حاضر می شدند حضور یافته، به سخنان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در کنار مردان در مساجد گوش فرا می دادند. بنابراین آن چه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پدیده بدحجابی بود، نه بی حجابی.

کشف حجاب در ایران

گرچه حافظه مردم، هفدهم دیماه 1314 را آغاز کشف حجاب می داند؛ اما تغییر شکل لباس زنان در ایران از حرمسرای ناصرالدین شاه پس از سفر او به اروپا آغاز شد. او دستور داد زن ها، به تقلید از "بالرین "های روسی، لباس های کوتاه با شلوارهای نازک چسبان بپوشند. این مدل لباس پوشیدن، به زودی به زنان اعیان و پس از آن به سایرخانم ها سرایت کرد. بدین ترتیب لباس های تا پشت پا به سر زانو رسید. بعد از مشروطه نیز به نام آزادی خواهی برای زن، حجاب را بزرگ ترین مانع ترقی او خواندند و به طور مبالغه آمیزی آن را تبلیغ نمودند. به این ترتیب نسخه کشف حجاب برای زن ایرانی، پس از زنان ترکیه و افغانستان پیچیده شد.

استعمار در پی شکست طرح حضور مستقیم در کشورهای اسلامی، راه تهاجم به فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعالیم مقدس آن را درپیش گرفت و مبارزه ای جدّی و پی گیر را با مظاهر اسلام و هرچه که رنگ و صبغه دین و دین باوری داشت، آغاز نمود. "امان الله خان " در افغانستان ماموریت یافت با فرهنگ اسلامی مبارزه و راه را برای ترویج و گسترش جلوه های مبتذل فرهنگ غرب هموار کند. در ترکیه این مأموریت استعماری به "مصطفی کمال پاشا" معروف به "آتاترک " سپرده شد و او با عزمی جزم ضمن مقابله مستقیم با اسلام، کشورش را متحوّل نمود؛ "رضاخان " نیز در ایران مامور اسلام زدایی و آماده سازی زمینه ها و شرایط ترویج و رونق فرهنگ مبتذل غرب شد.

با مطرح شدن کشف حجاب و از سر برداشتن چادر که نشانه عفاف و پاکی زن مسلمان به حساب می آمد، مخالفت مردم متدّین آغاز شد. مخالفت ها و مبارزات مردم با دستگیری و کشتار مردم و روحانیون سرکوب گردید و بدین ترتیب زمینه های مناسب برای علنی نمودن منع حجاب آماده شد. و این گونه حجاب و نجابت زن ایرانی به وسیله رضاشاه برداشته شد و غیرت و شرف مردان منکوب و ناموسشان در معرض دید و تماشای دیگران قرار گرفت.

ضرورت حفظ حریم میان زن و مرد

دیدگاه اسلام

اشاره

حکم پوشش از احکام ضروری اسلام است و هیچ مسلمانی نمی تواند در آن تردید کند؛ زیرا در قرآن و روایات به آن تصریح شده است. به همین جهت، فقهای شیعه وسنی به اتّفاق به وجوب آن فتوا داده اند. همان طور که نماز و روزه به دورانی خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز مختص به زمان خاصی نیست.

قرآن کریم درباره ضرورت پوشش اسلامی می فرماید:( ذَلِکَ أدنی أن یُعرَفنَ فَلَا یُؤذَین ) ؛1 این کار برای این که (از کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است. در آیه دیگر زنان بهشتی را به مروارید تشبیه می نماید که به سبب ارزشمندی در صدف پیچیده شده است.( کَأَمثل اللّؤلُو المَکنُونِ ) 2 وبار دیگر می فرماید: زنان بهشتی در سراپرده های خود مستورند( حُورمَّقصُورَتٌ فِی الخِیَامِ ) .3 در روایات نیز زن، ریحانه یا گل ظریف معرفی گردیده است "اَلمرأة رِیحانَةٌ".4 بنابراین، خالق این گل برای حفظ آن از آسیب حوادث، حجاب را واجب نموده است. "حقیقت آن است که

____________________

1. احز اب (33)، آیه59

2. وا قعه (56)، آ یه23

3. الر حمن (55)، آ یه72

4. وسائل الشیعة، ج 14، ص 120

حرکات و سکنات انسان نیز زبان دار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن، زن معنادار است و به زبان بی زبانی می گوید: دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن وگاهی بر عکس، با پوشش و وقارش اعلام می دارد: که دست تعرّض از این حریم کوتاه است. "1

از طرف دیگر رعایت حجاب و پوشش، آثار ارزنده ای را به بار می آورد که ضرورت آن را دو چندان می نماید. برخی از آن آثار عبارتند از:

1. آرامش روانی

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی، از هوس سیر نمی شود. و از طرفی تقاضای نامحدود، خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه با نوعی احساس محرومیت همراه است. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد؛ از این رو اسلام برای تعدیل و رام کردن این غریزه تدابیری اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معین کرده است. وظیفه مشترک برای هر دو،

____________________

1. مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ص 163

مربوط به نگاه کردن است خلاصه این دستور این است که چشم چرانی، نگاه های خیره و مملو از شهوت و به قصد لذت به یکدیگر ممنوع است. وظیفه خاص زنان هم این است که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع به جلوه گری و دلربایی نپردازند. به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فرا هم سازند. بدیهی است که انجام این دستورها باعث آرامش روحی و روانی زنان ومردان خواهد شد.

2. استحکام پیوند خانوادگی

خانواده با اهمیت ترین نهاد اجتماع است، پس زن و مرد باید در انجام اموری که این بنا را مستحکم تر می کند، تا سر حدّ توان تلاش نمایند و عواملی را که باعث سست شدن بنیاد این نهاد مقدس می گردد، از آن دور نمایند.

عوامل استحکام خانواده عبارتند از:

الف) اختصاص دلربایی و دلباختگی به محیط خانه و خانواده در شکل ازدواج مشروع: فلسفه حجاب در اسلام این است که این مهم تحقق یابد و هر یک از زن و مرد تنها عامل خوشبختی خود را همسر قانونی خود بداند.

ب) ایجاد پاک ترین و صمیمی ترین عواطف بین زوجین و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون

خانواده: در کنار همه عوامل تاثیرگذار، تامین این هدف وقتی ممکن است که مرد چشم به زنی غیر از همسرش نداشته باشد و زن نیز در صدد تحریک و جلب توجه کسی جز شوهر خود نباشد، و اصل ممنوعیت هر نوع کامیابی جنسی در غیر چارچوب خانواده حتی قبل از ازدواج هم رعایت گردد.

عوامل سستی بنیان خانواده عبارتند از:

الف) انجام اعمالی که باعث جلب توجّه افرادی غیر از همسر می شود.

ب) معاشرت های آزاد و بی بند و بار همسران که ازدواج را به تکلیفی محدودیت آور و مزاحم برای کامیابی آزاد از غیر همسر قانونی تبدیل می سازد.

قرآن کریم همسران را "لباس " یکدیگر می داند:( هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُم وأنتُم لِبَاس لَّهُنَّ 1 ) ؛ زنانتان لباس شمایند و شما لباس زنانتان هستید. لباس از همه چیز به تن انسان نزدیک ترو محرم تر است و در عین حال، تن را از نگاه دیگران می پوشاند.

"زن و شوهر نیز به یکدیگر نزدیکند و هر یک از آن دو موجب حفظ عفّت دیگری است، آن چنان که لباس انسان را از برهنگی و بی عفّتی حفظ می کند. "2

و به همان ترتیب که لباس هر کس مایه وقار و آراستگی

____________________

1. بقره(2)، 187

2. المیزان، ج 3، ذیل آیه 187 سوره بقره،

اوست، همسر انسان نیز باید وقار و آراستگی را در اجتماع برای او فراهم سازد. 1 بی قیدی نسبت به تعهدات خانوادگی مانع ایفای نقش مکملی زن و مرد می گردد و به تعبیر قرآن این لباس ها دیگر مایه حفظ عفت و وقار و رشد شخصیت نمی باشند. حجاب از لوازم سامان یافتن بنیان خانواده است و بی حجابی با آن تعارض آشکار دارد، زیرا بی بند و باری در پوشش، بی بند و باری در تحریک و احساس نیاز را در پی دارد و تامین نیازهای شعله ور، بنیاد خانواده را نشانه می رود.

3. امنیت اجتماعی

حجاب بر خلاف نظر منتقدان آن باعث انجام صحیح مسئولیت های اجتماعی است. اسلام نه تنها بیرون رفتن زن، تحصیل علم و فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی او را منع نمی کند؟ بلکه آیات قرآن، احادیث اهل بیت و سیره عملی حضرت فاطمهعليها‌السلام و حضرت زینبعليها‌السلام و زنان بز رگ تاریخ اسلام این مطلب را اثبات می نماید. اسلام برای پیشگیری از آلوده شدن محیط کار و اجتماع به لذّت جویی هایی که مختص به محیط خانواده است، حجاب را واجب نمود. چرا که عدم امنیت، رکود فعالیت زنان و مردان را به بار می آورد. حفرت امام خمینی قدس سره در این باره می فرمایند:

"اکثر شما خانم ها آن زمان را یاد ندارید و شاید در بین شما

____________________

1. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل، ص 72

بسیار کم باشد که آن زمان اسفبار را یاد داشته باشد. در آن زمان به اسم دین که می خواهیم نیمی از جمعیت ایران را فعّال کنیم، دست به یک جنایت زدند و آن جنایت کشف حجاب بود که به جای این که نیمی از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگر را که مردان بودند هم از فعالیت انداخت. عروسک هایی که درست کردند، آن هایی که در ادارات بودند، سایر افراد را هم از کارهای خودشان بازداشتند و آن هایی که در خیابان ها رها بودند، جوان های ما را به فساد کشاندند وآن ها را از فعّالیت انداختند. "1

"ای زن! آگاه باش، دنیا خراب آبادی است که هر نقطه آن به مین های شیطان و نگاه های آلوده، نا امن گشته است. اما فرشته های باحجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیتی بی نظیر به سر می برند که دیگران از طعم آن بی خبرند".2

____________________

1. صحیفه نور، ج 17، ص 359

2. تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، ص 16

4. ارزش و احترام زن

در طول تاریخ یکی از راه هایی که زن برای حفظ مقام و ارزش خود از آن استفاده کرده، حفظ حریم در برابر مرد نامحرم بوده است. این همان روشی است که اسلام بر آن تاکید کرده است. زن هر اندازه با وقار و عفیف تر ظاهر شود، از احترام و ارزش بالاتری در نزد مردان برخوردار می شود.

دیدگاه روان شناسان و جامعه شناسان

1. حجاب و رشد شخصیت

مجموعه صفات و ویژگی های جسمی، روانی و رفتاری که هر انسان را از انسان های دیگر متمایز می سازد، "شخصیت " نام دارد. بر این اساس، هر کس شخصیتی دارد که خود را با آن معرفی می کند و دیگران نیز او را با همان ویژگی ها می شناسند. انسانی که پیوسته نگران زیبایی خود است و بیشتر در جهت معرفی پیکر خود می کوشد، زندگی اش تحت فرمان و اراده اش نیست، او چنان زندگی می کند که دیگران می پسندند، نه آن گونه که خود می خواهد. چنین فردی در حس هویّت یابی خود، دچار شکست شده است و قادر نیست هویّتش را به کمال برساند.

زن هم مانند مرد یک انسان است و باید در بعد انسانی رشد و تکامل یابد. کسی که با نمایش زیبایی خود و گزینش پوششی ویژه، در اندیشه جلب نظر دیگران به سر می برد، در حقیقت

می خواهد با تکیه بر جذابیت های ظاهری خویش و نه اصالت ها و ارزش های متعالی خود جایی در جامعه بیابد. در واقع او از این طریق اعلام می دارد، آن چه برایش اصل است و اهمیّت دارد، "زن بودن " است، نه انسانیت، اندیشه، لیاقت و کارآیی اش. چنین فردی قبل از همه، اسیر خویش است و به مغازه داری شبیه است که پیوسته در اندیشه تزیین ظاهر اجناس خود و تغییر دکور فروشگاهش به سر می برد و فرصت پرداختن به آرزوهای بزرگتر را نمی یابد.1

____________________

1. برگرفته از: روان شناسی شخصیت؛ یوسف کریمی، فلسفه حجاب؛ علی محمدی و روا ن شناسی حرمت خود؛ ناتانیل براندل، ترجمه هاشمی جمال.

2. حجاب و احساس ارزش و حرمت

روان شناسان، میزان ارزش و احترامی که هر انسانی برای خود قائل است را "حرمت خود" می نامند و آن را اساسی ترین عامل رشد و کمال ا نسان، قلمداد می کنند. انسان با رفتار و گفتارش نشان می دهد که تا چه حد برای خود ارزش و احترام قائل است. بر اساس نتیجه این قضاوت است که فرد خود را توانا، مهم، موفق و با ارزش و یا ضعیف، ناموفق و بی ارزش می داند.

هر چقدر فرد خود را با ارزش تر بداند، در راه رسیدن به یک زندگی عاطفی متعادل توانمندتر خواهد بود. انسانی که همواره از آشکار شدن ناتوانیش هراسناک است، در نمایش هیجانات و عواطفش ابتکار عمل ندارد و دیگران برای او تصمیم می گیرند، بی تردید خود را ارزشمند نمی داند.1

خلاقیت نیز با سطح حرمتِ خود رابطه ای کاملاً مستقیم دارد. در جامعه ای که برهنگی تمام شریان های آن را پر کرده و زن و مرد همواره در حال مقایسه داشته ها و نداشته های خویش هستند، انسان ها در تشویش مستمر و دلهره همیشگی فرو می روند زیرا رقابت و مقایسه در میدانی رخ می نماید که ظرفیت رقابت ندارد و بدین سبب، آدمی به تنوعّ طلبی حریصانه کشیده می شود. بی تردید تا وقتی این اندیشه فضای ذهن آدمی را اشغال کرده است، فرصتی برای بروز خلّاقیت و ابتکار باقی نمی ماند. ذهنِ مشغول به تصاحب دل و جلب نظر دیگران هرگز اندیشه علمی را بر نمی تابد و نمی تواند یافته ای تازه عرضه کند. او در پی آن است که در وضعیت موجود پسندیده شود نه آن که با ابتکار و خلاقیت وضعیت را تغییر دهد و طرحی نو در اندازد. از سوی دیگر، از آن جا که با تمام وجودخود را بی ارزش می پندارد، برای جبران این کمبود از طریق عرضه پیگر آراسته خود، آسان ترین راه را برای مقبولیت در نزد دیگران، برمی گزیند. چنین فردی هم ارزشمندی را از کف داده و هم برای جبران آن به بیراهه رفته است. در حالی که زن با احساس

____________________

1. با استفاده از مجله روان شناسی، شماره 2، بررسی حرمت خود در نوجوانان؛ سید حسن سلیمی؛ مسئله حجاب و نظام حقوق زن در اسلام؛ مرتضی مطهری.

ارزشمندی، خود را از دسترس بیگانگان دور نگه می دارد تا آن جا که مرد، نیازمندانه به آستان وی روی آورد. او باور دارد که راه رسیدن به احساس ارزشمندی پایدار، کسب صفات با ارزش و پابرجا است. از همین رو است که ویل دورانت می گو ید:

زنان دریافته اند که دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است.

اگر زنان این مفهوم را به طور کامل درک کنند، بی تردید به پوشیدگی و مخفی ساختن پیکر خویش بیشتر گرایش نشان می دهند چرا که راه احساس ارزشمندی، در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نیست. راسل می گوید:

از لحاظ هنری، مایه تاسف است که بتوان به آسانی به زنان دست یافت.

ویل دورانت نیز می گوید: آن چه می جوییم و نمی یابیم، عزیز و گران بها می گردد.

"ویلیام جیمز" به صراحت توصیه می کند: زنان عزت و احترام شان به این است که به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نکنند و خود را از دسترس مردان، دور نگه دارند.

پس حجاب پدیدآورنده و تثبیت کننده احساس ارزشمندی و احترام برای زنان و محدودیت و محرومیت برای مردان است؛ چون راه چشم را که نافذترین کانال حسی مردان است نمی توان سدّ کرد. به زنان گفته می شود: پوشیده بیرون بیایید ولی در واقع مخاطب اصلی مرد است که به او گفته می شود: بهره برداری آزاد جنسی در همه جا ممنوع است. 1

____________________

1. همان، با استفاده از مجله شماره 2.

3. حجاب و تامین نیازهای خانواده

خانواده کانون عشق و امید و تحقّق آرزوهای آدمی و مرکز تولّد و پرورش نسل بشر است به گونه ای که هیچ جامعه ای نمی تواند بدون خانواده پایدار بماند. غریزه جنسی یکی از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است اما برای پایداری آن کافی نیست. بعد از ازدواج به تدریج، اهداف جدیدی شکل می گیرد خواسته های غریزی اندک اندک جای خود را به نیازهای روانی، امنیتی، عاطفی و شناختی می دهد و دیگر سرمایه عشق ورزی به تنهایی برای تامین اهداف خانواده کافی نیست. نخستین شرط تامین نیازهای جدید، آن است که زن و شوهر از تمایلات و هویّت فردی دست برداشته، برای ایجاد هویتی جمعی، تلاش نمایند. چنان چه هر یک فقط خواهش خویش را دنبال کند، یعنی زن در جهت تجمل و خودنمایی و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان بیگانه گام بردارد، در دغدغه مقبولیت خویش فرو رود و نقش مادری را به فراموشی سپارد و از سوی دیگر مرد در اندیشه رسیدن به تمکین های نوتر و پر رونق تر به سر برد و نقش پدری را فراموش کند، بنیان خانواده بر باد می رود. بی تردید پرداختن به اموری چون توجّه به لباس، بدن، روی، موی و انگشت نما شدن و مشخص تر معرفی کردن خود و فراموش کردن اهداف خانواده و نیازهای برتر، پایه های خانواده را متزلزل می سازد.

4. حجاب و مسئولیت اجتماعی

هر کس در برابر خود و دیگران مسئول است. توفیق در انجام مسئولیت، نیازمند استعداد و توانمندی کافی است. پوشش مناسب زن در اجتماع توانمندی او را در ایفای نقش اجتماعیش بالا می برد، چرا که هم خود او بدون دغدغه دل ربایی و جلب نظر دیگران به انجام وظیفه می پردازد، هم محیط را برای ایفای نقش مردان، آلوده نمی سازد.

فلسفه حجاب

"در مسئله پوشش، روح سخن آن است که آیا بهره بردن مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد حق دارد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر استفاده را ببرد؟ اسلام که به روح مسائل می نگرد به این سوال جواب منفی می دهد، مردان فقط در محیط خانوادگی و در چارچوب قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کام جوئی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. برای زنان نیز کامیاب ساختن مردان در خارج از کانون خانوادگی به هر صورت و به هر شکل، ممنوع می باشد چون آن کسی که در این مسئله بهره مند می گردد مرد است نه زن، لا اقل مرد از زن بیش تر بهره می برد.

بنابراین، حجاب در اسلام از یک مسئله کلی و اساسی ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خو اهد انواع لذّت جویی های جنسی، چه از طریق نگاه چه لمس و چه نوع دیگر به محیط خانواده و در شکل ازدواج قانونی اختصاص یابد و انسان در اجتماع منحصراً برای انجام کار و فعّالیّت حاضر شود. "1 خلاصه این که حجاب از دیدگاه اسلام اعلان انزوای زن و بر کناری او از فعالیت اجتماعی نیست، بلکه جان پناهی است که در هجوم تیرهای مسموم نگاه به آن پناه می برد. اگر چه زن با حفظ پوشش اسلامی ممکن است خود را محدود ببیند، اما او در صورتی می تواند به عنوان یک انسان ارزشمند با حفظ امنیت در اجتماع ظاهر شود که با سپری مطمئن، بلا را از خود دور نماید. به همین دلیل حتی اگر کسی از مچ تا سر انگشتان دو دست و گردی صورت زن را با لذّت نگاه کند، آنان نیز باید پوشیده شوند.

____________________

1. مسئله حجاب، ص 83

فلسفه حجاب کامل در نماز

"همان طور که قبلاً بیان گردید، از دیدگاه یکتاپرستان، همه دستورهای خداوند بر اساس علم و حکمت بی حد اوست، روشن است که بشر توانایی آگاهی از همه آن اسرار را ندارد. آن چه مسلَم است این که خالق مهربان با صدور این ا حکام درجه تعبَد و بندگی مخلوقات را اندازه گیری می نماید، البته اگر انسان تا حدودی با فلسفه احکام آشنا شود، انگیزه او برای انجام آن دستورا ت تقویت می گردد. در این مجال به بعضی از علل وجوب رعایت حجاب کامل در نماز اشاره می شود:

الف) پوشیدگی در نماز تمرینی مداوم برای رعایت حجاب در اجتماع است که مانند واکسن یادآور، زن را در برابر آسیب هایی که ممکن است اعتقاد او را به انجام این حکم الهی تهدید نماید، مصونیت می بخشد.

ب) وجود پوششی مخصوص، انسان را از توجّه به تجملات و زینت های دنیوی دور می کند و باعث حضور قلب بیشتر در نماز می شود.

ج) از آن جایی که در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز برای مردان نیز مستحب است، پوشیدگی را می توان نوعی ادب و احترام در برابر خداوند به شمار آورد. "1

حدود پوشش در نماز با حجاب زن در برابر نامحرم تفاوت هایی دارد که توضیح آن خواهد آمد.

____________________

1. برگرفته از کتاب پرسش ها و پاسخ ها، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها، ص 312.

فصل سوم : نیاز انسان به لباس

حجاب در قرآن و سنّت

آن چه از آیات و روایات برداشت می شود، این است که لباس به سه نیاز انسان پاسخ می دهد:

ا. لباس محافظ بدن در مقابل سرما، گرما و خطرات است؛1

2. لباس مایه آراستگی، زیبایی و وقار است؛2

3. لباس حافظ عفّت و حیا است.3

لباس، محافظ بدن از سرما و گرما

در آیه 81 سوره نحل آمده است:4

( و للَّهُ جَعَلَ لَکُو مِّمَّا خَلَفَ ظِلَلاَ وجَعَلَ لَکُو مِّنَ الجِبَالِ أکنََنًا وجَعَلَ لَکُم سَرَبِیلَ تَقِیکُمُ الحَرَّ وسَرَ بِیلَ تَقِیکُم بَأسَکُم کَذَالِکَ یُتِمُّ نِعمَتَهُ و عَلَیکُم لَعَلَّکُم تُسلِمُون ) ، خداوند از آن چه آفریده سایه هایی برای شما قرار داده، و از کوه ها پناهگاه هایی، و برای شما پیراهن هایی آفریده که شما را از گرما (و سرما) حفظ می کند، و پیراهن هایی که حافظ شما به هنگام جنگ است، این گونه او نعمت هایش را بر شما کامل می کند تا تسلیم فرمان او شوید.

___________________

1. نحل (16)، آیه 81.

2.اعر اف (7)، آیه 26.

3. نو ر (24)، آیات 31 و 30 و 59 و ا حزاب (33)، آیه 59 و 0 6.

4. برگرفته از تفسیر نمونه، ج 1 1، ص 346 و تفسیر نور، ج 6، ص 434 و ترجمه تفسیرا لمیزان، ج 12، ص 451.

در این آیه سایه ها اعم از سایه ی درختان واشیاء دیگر و یا سایه غارها و پناهگاه های کوهستانی به عنوان نعمت الهی معرفی شده اند، زیرا همان گونه که انسان در زندگی نیاز به تابشی نور دارد، در بسیاری از اوقات نیاز به سایه دارد، چرا که اگر نور یک نواخت بتابد، زندگی غیرممکن خواهد بود. بزرگترین سایه برای ساکنان زمین، سایه کره زمین است که شب نام دارد و نیمی از سطح زمین را می پوشاند. نقش این سایه بزرگ و سایه های کوچک تر به هنگام روز بر کسی پوشیده نیست. ممکن است اهمیت غارها و پناهگاه های کوهستانی برای شهرنشینان آسوده خاطر هرگز روشن نباشد، ولی بیابانگردها، مسافران بی دفاع، چوپان ها و خلاصه همه کسانی که از نعمت خانه های ثابت و سیّار محرومند و در آفتاب داغ تابستان و یا سوز سرمای زمستان گرفتار می شوند، می دانند تا چه اندازه وجود یک پناهگاه کوهستانی، اهمیت حیاتی دارد

در ادامه آیه، به دنبال بیان سایبان های طبیعی و مصنوعی به سراغ پوشش های بدن انسان می رود و می فرماید:

خداوند پیراهن هایی که شما را از گرما حفظ می کند وپیراهن های مخصوص پر مقاومتی که به هنگام جنگ حافظ

شما است، برای شما قرار داد.

البته فایده پوشش و لباس تنها این نیست که انسان را از گرما و سرما حفظ کند، بلکه هم باعث شکوه انسان است و هم در برابر بسیاری از خطرات، لباس می تواند از جسم او دفاع کند. این که در آیه فوق تنها دفاع در مقابل گرما ذکر شده، شاید به خاطر آن است که عرب در بسیاری از موارد، از دو کلمه ضد یکی را به عنوان اختصار ذکر می کند و دومی به قرینه اولی روشن می شود و یا به این جهت است که در آن مناطق که قرآن نازل گردید، دفاع در برابر گرما از اهمیت بیشتری برخوردار بود. این احتمال نیز وجود دارد که گرمازدگی و سوختگی در برابر آفتاب خطرناک تر است و تحمّل انسان در مقابل گرما و تابش شدید آفتاب کمتر از مقاومت او در برابر سرما است، چرا که انرژی درونی انسان در سرما تا حد زیادی می تواند او را حفظ کند، ولی دفاع بدن در مقابل گرما کمتر است.

در پایان آیه به عنوان یک تذکر و هشدار می فرماید:

خداوند این گونه نعمتش را بر شما تمام می کند شاید در برابر فرمان او تسلیم شوید.

این طبیعی است که انسان با بررسی نعمت های مختلفی که وجودش را احاطه کرده بی اختیار به یاد آفریننده نعمت می افتد و اگر کمترین حس قدردانی و شکرگزاری در درونش باشد بیدار می گردد و به سراغ بخشنده نعمت می رود.

پیامها:

1- فوائد سایه کمتر از نور و روشنایی نیست.

2- لباس و زره که بدن را از سرما و گرما وجنگ حفظ می کنند، نعمت های خداوند هستند.

3- غرق شدن در نعمت ها نباید انسان را از یاد خالق آن ها غافل نماید.

4- یاد نعمت ها عشق به آفریدگار و تسلیم در برابر او را در انسان زنده نگه می دارد.

حیاء ووقار

آیات 23 تا 25 سوره قصص ضمن بیان داستان حضرت موسی و دختران شعیب، برای حیا و وقار زن و مرد در برابر نامحرم و در اجتماع مثالی ارائه می نماید.1

( ولَمَّا وَرَدَ مَاَءَ مَدیَنَ وَجَدَ علَیهِ امَّةً مِّنَ النَّاس یَسقُونَ وَوجَدَ مِن دُونِهِمُ اَمرأتَینِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطبُکُمَا قَالَتَا لَانَسِقی حَتَّی یُصدِرَ الرِّعَاَءُ وَأبُونَا شَیخ کبِیرٌ ) !

و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را

در آن جا دید که چهارپایان خود را سیراب می کنند، و در

کنار آن ها دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و

____________________

1. برگرفته از تفسیر نور، ج 9، ص 37 و تفسیر نمونه، ج 16، ص 55 و ترجمه تفسیر المیزان، ج 16، ص 20.

به چاه نزدیک نمی شوند، موسی) به آن ها گقت کار شما

چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟) گفتند: ما

آن ها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند، و

پدر ما پیر مرد مسنی است.

( فَسقَی لَهُمَا ثُومَّ تَوَلَّی إِلَی اَلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَآ أنزَلتَ إِلَیَّ مِق خَیرٍ فَقِیرٌ ) ؛

موسی به (گوسفندان) آن ها آب داد، سپس رو به سوی

سایه آورد و عرض کرد پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من

فرستی من به آن نیازمندم!

( فجآءَتهُ إِحدَهُمَا تَمشِی عَلَی استِحیَاء قَالَت إِنً إبی یَدعُوکَ لِیَجزِیَک أجًرَ مَا سَقَیتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ ر وَقَصَّ عَلَیهِ القَصَصَ قَالَ لَا تَخَف نَجَوت مِنَ اتقَومِ اَلظلِمِینَ )

ناگهان یکی از آن دو به سراغ او آمد در حالی که با نهایت

حیا گام برمی داشت و گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا

مزد سیراب کردن گوسفندان را برای ما به تو بپردازد.

هنگامی که موسی نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را

شرح داد گفت: نترس از قوم ظالم نجات یافتی!1

هنگامی که موسی در کنار چاه آب مدین قرار گرفت، گروهی از مردم را در آن جا دید که چارپایان خود را از آب چاه سیراب می کنند و در کنار آن ها دو زن را دید که

____________________

1. قصص (28)، آیه 23-25

گوسفندان خود را مراقبت می کنند، اما به چاه نزدیک نمی شوند. وضع این دختران با عفّت که در گوشه ای ایستاد ه اند و کسی به داد آن ها نمی رسد و مردان چوپان، تنها در فکر گوسفندان خویشند و نوبت به آن ها نمی دهند، نظر موسی را جلب کرد. نزدیک آن دو آمد و گفت: کار شما چیست؟ چرا پیش نمی روید و گوسفندان را سیراب نمی کنید. دختران در پاسخ او گفتند: ما گوسفندان خود را سیراب نمی کنیم تا چوپانان همگی حیوانات خود را آب دهند و خارج شوند و ما از باقیمانده آب استفاده می کنیم و برای این که این سؤال برای موسی بی جواب نماند که چرا پدر این دختران عفیف آن ها را به دنبال این کار فرستاده؟ افزودند: پدر ما پیرمرد مُسنی است، پیرمردی شکسته و سالخورده، نه خود او قادر است گوسفندان را آب دهد و نه برادری داریم که این کار را انجام دهد و برای این که سربار مردم نباشیم، چاره ای جز این نیست که ما به پدرمان کمک کنیم. موسی ا ز شنیدن این سخن سخت ناراحت شد، چه بی انصاف مردمی هستند که فقط در فکر خویشند و کمترین حمایتی از مظلوم نمی کنند؟ جلو آمد دلو سنگین را گرفت و در چاه افکند، دلوی که می گویند چندین نفر می بایست آن را از چاه بیرون بکشند، با قدرت بازوان نیرومندش یک تنه آن را از چاه بیرون آورد، و گوسفندان آن دو را سیراب کرد.

سپس به سایه روی آورد و به درگاه خدا عرض کرد: خدایا هر خیر و نیکی بر من فرستی من به آن نیازمندم.

پس از مدتی یکی از آن دو دختر که با نهایت حیا گام برمی داشت و پیدا بود از سخن گفتن با یک جوان بیگانه شرم دارد به سراغ او آمد و تنها این جمله را گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا پاداش و مزد آبی را که از چاه برای گوسفندان ما کشیدی به تو بدهد. موسی به سوی خانه شعیب آمد. طبق بعضی از روایات دختر برای راهنمایی از پیش رو حرکت می کرد و موسی از پشت سرش. باد بر لباس دختر می وزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، حیا و عفت موسی? اجازه نمی داد چنین شود، به دختر گفت: من از جلو می روم بر سر دو راهی ها و چند راهی ها مرا راهنمایی کن....

از آیات فوق چنین استنباط می شودکه:

ا- از دیدگاه قرآن، حیا از برجسته ترین کمالات زن است؟

2- رفت و آمد زن در بیرون خانه باید بر اساس حیا و عفّت باشد؛

3- حفظ حریم میان زن و مرد یک ارزش است که دختران شعیب آن را مراعات می کردند؛

4- گفت وگوی مرد با زن در صورت اضطرار مانعی ندارد، ولی تا حد امکان باید خلاصه سخن گفت؛

5- کار زن در خارح از منزل اشکالی ندارد؛ به شرط آن که:

الف) زن در محیط کار، تنها نباشد.

ب) با مردان اختلاطی نداشته باشد.

6- دختران پیامبر خدا چوپانی می کنند، ولی هرگز تن به ذلت و گدایی نمی دهند؛

7- در اجتماع از حیا و ضعف زنان نباید سوء استفاده شود و اگر قانون و حمایتی در کار نباشد، بسیاری از مردان، حقوق زنان را نادیده می گیرند.

حیا و وقار در روایات

از امام باقر یا امام صادقعليه‌السلام نقل است که:

حیا و ایمان همراه همند، هر گاه یکی از آن ها (از بین)

برود دیگری نیز با او خواهد رفت.1

امیر مومنان شرم و حیا را زیبا،2 کلید خوبی ها،3 نتیجه ایمان4

و پوشاننده عیوب5 می شمارند. ایشان می فرمایند:

"نتیجه شرم و حیا پاکدامنی است؛6 کسی که شرم و حیا

ندارد، خیری در او نیست7 و هر که ا ز مردم شرم نکند از

____________________

1. بحا را لا نو ا ر، ج 71، ص 331؛ کا فی، ج 2، ص 6 0 1.

2. غرر الحکم، ص 9.

3. همان، ص 16.

4. همان، ص 386.

5. نهج ا لبلاغه (فیض الاسلام)، ص 175 1؛ بحارالانوار،ج 71، ص 337.

6. غررالحکم، ص 359.

7. همان، ص 646.