قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد ۲

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام0%

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام نویسنده:
مترجم: محمد حسین رحیمیان
ناشرین: نشر حاذق
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت
صفحات: 928

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آیت الله سید احمد مستبط
مترجم: محمد حسین رحیمیان
ناشرین: نشر حاذق
گروه: صفحات: 928
مشاهدات: 60986
دانلود: 5423


توضیحات:

جلد 1 جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 928 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 60986 / دانلود: 5423
اندازه اندازه اندازه
قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد 2

نویسنده:
ناشرین: نشر حاذق
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

اعرابی گفت: ای فرزند رسول خدا! من از خانه ام برای انجام مراسم حج خارج شدم و در حالی که لباس احرام پوشیده بودم - و مسأله خود را مطرح نمود -.

امام حسینعليه‌السلام در پاسخ وی فرمود:

آیا شتر داری؟ گفت: آری.

فرمود:خذ بعدد البیض الّذی أصبت نوقاً فاضربها بالفحوله، فما فصلت فاهدها إلی بیت اللَّه الحرام .

به تعداد تخم شترمرغی که خورده ای شتر ماده را با شتر نر جفت گیری کن. هر چه بچّه بیاورند به خانه خدا هدیه کن.

عمر رو به امام حسین کرد و گفت: یا حسین! شاید بعضی از شترها سقط جنین کنند؛ (در این صورت وظیفه اش چیست).

امام حسینعليه‌السلام فرمود:

ای عمر! شاید بعضی از تخم شترمرغ ها هم فاسد باشد.

عمر گفت: راست گفتی و خوب گفتی.

در این هنگام امیر مؤمنان علیعليه‌السلام برخاست و فرزندش را به سینه خود چسبانید و این آیه را قرائت فرمود:

( ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ ) (1) ؛

«آنان فرزندانی هستند که برخی از برخی دیگر (فضیلت) گرفته اند وخداوند شنوا و داناست».(2)

967/17.شیخ صدوق رحمه‌الله در کتاب «کمال الدین » می نویسد:

ابن عبّاس گوید: از پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که می فرمود:

___________________

1- سوره آل عمران، آیه 34.

2- بحار الأنوار: 197/44 ح 12. این حدیث با کمی اختلاف در ص 478 ح 948 ذکر گردیده است.

۵۰۱

همانا خداوند متعال فرشته ای دارد بنام «دردائیل»، این فرشته دارای شانزده هزار بال است، میان هر بال وی تا بال دیگرش هوایی وجود داردکه فاصله آن هوا، همانند میان آسمان و زمین است.

روزی آن فرشته با خود می گفت: آیا مافوق پروردگار ما چیزی هست؟

خداوند متعال از گفته وی آگاه شد. پس بالهای او را دو برابر افزایش دادکه مجموع بالهای او سی و دو هزار بال شد.

آنگاه خدای متعال به او وحی فرمود که: پرواز کن!

او به پرواز در آمد و مدّت پانصد سال پرواز کرد؛ ولی هنوز سرش به یکی از قوائم عرش نرسیده بود (که خسته شد).

هنگامی که خداوند از خستگی او آگاه شد، به او وحی فرمود: ای فرشته! به جایگاه خویش باز گرد! زیرا که من خدای بزرگ و برتر و بالاتر از هربزرگی هستم و بالاتر از من هیچ چیزی نیست، و من هرگز به مکان توصیف نمی شوم.

آنگاه خداوند بال ها و مقام او را گرفته و از صف فرشتگان بیرونش نمود.

هنگامی که امام حسینعليه‌السلام در عصر پنج شنبه و شب جمعه پا به عرصه وجود گذاشت؛ خدای مهربان به فرشته مالک، خازن آتش وحی فرمود:آتش را به خاطر کرامت مولودی که برای محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در دنیا متولّد شده بر دوزخیان خاموش کن!

و به فرشته رضوان، خازن بهشت وحی فرمود: بهشت برین را به خاطرقدوم کریمانه مولودی که برای محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم متولّد شده زینت نموده ومعطّر کن.

همچنین خداوند به حوریان وحی فرمود: به خاطر مولودی که در دنیا برای محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم متولّد شده خود را آراسته و به دیدار یکدیگر نایل گردند.

و نیز خداوند به فرشتگان وحی فرمود: برخیزید و صف بکشید! و مشغول تسبیح، تحمید، تمجید و تکبیر شوید، چرا که در دنیا برای محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مولودی مسعودی متولّد شده است.

همچنین خداوند متعال به جبرئیل وحی فرمود: با هزار قبیله از فرشته-که هر قبیله هزار هزار فرشته است - بر اسبان ابلق (به رنگ سیاه و

۵۰۲

سفید) که زین شده و لگام زده شده اند و بر پشت آنها قبه های درّ ویاقوت و به همراه آنها فرشتگانی بنام روحانیون است که در دست آنها طبق هایی از نور است، سوار شوید و به سوی محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بروید و قدوم مولودش را تبریک و تهنیت گویید.

وأخبره یا جبرئیل! إنّی قد سمّیته الحسین وهنّئه وعزّه و قل له :

یا محمّد، یقتله شرار اُمّتک علی شرار الدوابّ، فویل للقاتل،وویل للسائق، وویل للقائد، قاتل الحسین عليه‌السلام أنا منه بری ء وهو منّی بری ء، لأنّه لایأتی أحد یوم القیامه إلّا وقاتل الحسین عليه‌السلام أعظم جرماً منه، قاتل الحسین یدخل النار یوم القیامه مع الّذین یزعمون أنّ مع اللَّه إلهاً آخر، والنار أشوق إلی قاتل الحسین ممّن أطاع اللَّه إلی الجنّه .

ای جبرئیل! به پیامبر بگو: من او را «حسین» نامیدم، به او تهنیت گفته و او راتسیلت داده و بگو:

ای محمّد! اشرار اُمّت تو که بر بدترین اسبان سوارند این فرزندت را می کشند، وای بر قاتل او! وای بر کسانی که اسبها را می رانند! وای بر کسانی که راهنمای آنها می شوند! من از قاتل حسینعليه‌السلام بیزارم، او نیز از من بیزار ودور است، چرا که روز قیامت جرم قاتل حسینعليه‌السلام از همه بزرگتر است.روز قیامت قاتل او با کسانی که با خیال خود برای خدا شریک قرار داده انددر آتش خواهند بود، آتش دوزخ به قاتل حسینعليه‌السلام اشتیاق بیشتری دارد ازکسی که خدا را برای رسیدن به بهشت اطاعت کرده است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: در این میان که جبرئیل پیام الهی را گرفته و به سوی زمین فرود می آمد، به فرشته «دردائیل» برخورد، دردائیل به وی گفت: ای جبرئیل! امشب در آسمان چه خبر است؟ آیا برای اهل دنیا قیامتی برپا شده است؟

جبرئیل گفت: نه، ولیکن نوزادی در دنیا برای حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم متولّد شده که اینک خداوند مرا فرستاده تا به او تبریک و تهنیت گویم.

آن فرشته گفت: ای جبرئیل! تو را به حق خدایی سوگند می دهم که تو و

۵۰۳

مرا آفرید! وقتی خدمت حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسیدی سلام مرا به حضرتش برسان و بگو: تو را به حقّ این مولود سوگند می دهم که از خدا بخواه تا ازمن راضی شده و بال و مقام مرا - که در میان فرشتگان داشتم بازگرداند!

جبرئیل به سوی زمین فرود آمد، وقتی به حضور پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شرفیاب شد، و همچنان که خداوند فرموده بود به او تبریک، تهنیت وتسلیت گفت؛ پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آیا اُمّت من او را می کشند؟ جبرئیل گفت: آری، ای محمّد!

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:ما هؤلاء باُمّتی، أنا بری ء منهم واللَّه عزّوجلّ بری ء منهم .

آنان از اُمّت من نیستند، من از آنان بیزارم، خداوند متعال نیز از آنان بیزاراست.

جبرئیل گفت: یا محمّد! من نیز از آنان بیزارم.

پس از آن، پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نزد فاطمه زهراعليها‌السلام آمد و به خاطر این نوزاد به وی تبریک و تسیلت گفت.

فاطمه زهراعليها‌السلام گریست و فرمود: کاش من او را نزاییده بودم، خداوند قاتلش را وارد دوزخ نماید!

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:أنا أشهد بذلک یا فاطمه! ولکنّه لایقتل حتّی یکون منه إمام تکون منه الأئمّه الهادیه بعده .

دخترم فاطمه! من نیز بر این امر گواهی می دهم. ولی حسینم کشته نخواهد شد تا این که امامی از او به وجود آید که از او پیشوایان هدایتگر به وجود خواهند آمد.

آنگاه پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: امامان پس از من اینان هستند:

1 -الهادی (هدایتگر)؛ علیعليه‌السلام .

2 -المهتدی (هدایت کننده)؛ حسنعليه‌السلام .

3 -الناصر (یاری کننده)؛ حسینعليه‌السلام .

4 -المنصور (یاری شده)؛ علی بن الحسینعليهما‌السلام .

5 -الشافع (شفاعت کننده)؛ محمّد بن علیعليهما‌السلام .

6 -النفّاع (نفع رساننده)؛ جعفر بن محمدعليهما‌السلام .

۵۰۴

7 -الأمین (امین)؛ موسی بن جعفرعليهما‌السلام .

8 -الرضا (مورد رضایت)؛ علی بن موسیعليهما‌السلام .

9 -الفعّال (فعال)؛ محمّد بن علیعليهما‌السلام .

10 -المؤتمن (مؤتمن)؛ محمّد بن علیعليهما‌السلام .

11 -العلاّم (بسیار دانا)؛ حسن بن علیعليهما‌السلام .

12 -القائم (قیام کننده)؛ کسی که عیسی بن مریمعليه‌السلام پشت سرش نماز می خواند.

در این هنگام حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام از گریه آرام شد.

آنگاه جبرئیل قضیّه آن فرشته و گرفتاری او را به عرض پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسانید.

ابن عبّاس گوید: پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امام حسینعليه‌السلام را که در میان پارچه پشمینه ای قنداق شده بود به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:

اللهمّ بحقّ هذا المولود علیک، لا بل بحقّک علیه، وعلی جدّه محمّد وإبراهیم وإسماعیل وإسحاق ویعقوب إن کان للحسین بن علیّ بن فاطمه عندک حقّ فارض عن دردائیل وردّ علیه أجنحته ومقامه من صفوف الملائکه .

خداوندا! به حقی که این مولود به تو دارد، نه، بلکه به حقی که تو نسبت به اوو جدّش محمّد، و (اجدادش) ابراهیم، اسماعیل و یعقوب داری، اگر این حسین بن علی، فرزند فاطمه در پیشگاه تو حق و قدر و منزلتی دارد! ازدردائیل راضی شو، و بال و مقام او را در میان فرشتگان به او عطا فرما!

پس خدای مهربان دعای پیامبر رحمت را پذیرفت و آن فرشته را آمرزید و بال و مقام او را در میان فرشتگان به او بازگرداند.

آن فرشته در بهشت چنین معروف شد که: «این آزاد شده حسین بن علی، فرزند فاطمه، دختر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است».(1)

علاّمه مجلسی رحمه‌الله در توضیح این روایت می گوید: بر فرض صحّت این

___________________

1- کمال الدین: 282/1 ح 36، بحار الأنوار: 248/43 ح 24 و 184/59 ح 27 (به صورت اختصار).

۵۰۵

روایت، به نظر می رسد که شاید آن فرشته به محض خطور چنین اعتقادی به این گرفتاری مبتلا شده، نه این که او عقیده داشته که خداوند متعال دارای مکانی بوده است.

یا این که منظورش از این که: «آیا مافوق پروردگار ما چیزی هست؟»این بوده که: مافوق عرش پروردگار ما، مکان یا مرتبه ای بوده! از این رو، چنین عقیده ای از او نشانگر کوتاهی او در شناخت عظمت و جلالت خداوند است.

بنابراین، ذکر نفی مکان برای برطرف کردن توهّم افرادی است که گاهی چنین خیال می کنند، و خداوند متعال داناست.

968/18. در کتاب «غیبت » آمده است:

پیشوای ششم، امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

فرشته ای از اهل ایمان بود که او را «صلصائیل» می گفتند، روزی خداوند متعال او را برای مأموریّتی فرستاد، او در اجرای این امر سستی نمود، به همین جهت، خداوند پر و بال وی را گرفت و به جزیره ای از جزایر دریا تبعید کرد.

تا این که شب تولّد امام حسینعليه‌السلام فرا رسید، در آن شب فرشتگان ازخدای متعال اجازه گرفتند تا برای تهنیت جدّم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، امیرمؤمنان علی مرتضیعليه‌السلام و فاطمه زهراعليها‌السلام فرود آیند.

خداوند به آنان اجازه داد، آنان گروه گروه از عرش و هر آسمانی به آسمان دیگری به سوی زمین برای تهنیت فرود آمدند، در این هنگام به فرشته صلصائیل برخوردند که در جزیره ای افتاده بود. وقتی او را دیدند، توقّف کردند.

صلصائیل گفت: ای فرشتگان خدای رحمان! کجا می روید! و برای چه فرود آمده اید؟

فرشتگان گفتند:یا صلصائیل! قد ولد فی هذه اللیله أکرم مولود

۵۰۶

ولد فی الدنیا بعد جدّه رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأبیه علیّ عليه‌السلام واُمّه فاطمه عليها‌السلام وأخیه الحسن عليه‌السلام وهو الحسین عليه‌السلام ، وقد استأذنّا اللَّه فی تهنئه حبیبه محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لولده فأذن لنا .

ای صلصائیل! امشب در دنیا گرامی ترین مولود، پس از جدّش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و پدرش علی مرتضیعليه‌السلام و مادرش فاطمه زهراعليها‌السلام و برادرش حسن مجتبیعليه‌السلام متولّد شده، و او حسینعليه‌السلام است، ما از خداوند اجازه خواستیم تا در تهنیت حبیبش محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برای فرزندش شرکت جوییم، وخدای متعال برای ما اجازه داد.

صلصائیل گفت: ای فرشتگان خدا! من شما را به حقّ خدا، پروردگار ما وشما، و به حقّ حبیبش محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و به حق این مولود سوگند می دهم! مرا نیز به همراه خود نزد حبیب خدا محمّد مصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ببرید، که شما و من از او تقاضا کنیم، تا از خدا بخواهد به حق این مولودی که خداوند به او بخشیده که خطای مرا بیامرزد و پر و بال شکسته مرا عطا کرده و مرا به مقامی که با فرشتگان مقرّب داشتم، بازگرداند.

فرشتگان، صلصائیل را به همراه خود نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آوردند، ولادت فرزندش امام حسینعليه‌السلام را به آن حضرت تهنیت گفته و قصّه آن فرشته را تعریف کردند، و از آن حضرت خواستند و قسم یاد کردند تا خداوند را به حقّ امام حسینعليه‌السلام قسم دهد تا خدا خطای او را بیامرزد و پر و بال شکسته او جبران کرده و او را به مقامی که با فرشتگان مقرّب داشت، بازگرداند.

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برخاست و نزد دخترش فاطمه زهراعليها‌السلام آمد و به اوفرمود: فرزندم حسین را بیاور.

فاطمه زهراعليها‌السلام امام حسینعليه‌السلام را در حالی که قنداق شده بود، آورد.

جدّش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حالی که با ملاطفت و مهربانی با فرزندش سخن می گفت او را گرفت و در میان کف دست خود نزد فرشتگان آورد.

وقتی فرشتگان او را دیدند زبان به تهلیل و تکبیر باز کرده و خدای را حمد و ثنا گفتند. پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به سوی قبله متوجّه شد و امام حسینعليه‌السلام را به طرف آسمان گرفت و عرض کرد:

۵۰۷

اللهمّ إنّی أسألک بحقّ إبنی الحسین أن تغفر لصلصائیل خطیئته،وتجبر کسر جناحه، وتردّه إلی مقامه مع الملائکه المقرّبین .

خداوندا! من تو را به حقّ این فرزندم حسین سوگند می دهم! که از خطای صلصائیل درگذری و بال او را عطا کنی و او را به مقامی که با فرشتگان مقرّب داشت، بازگردانی!

خداوند مهربان دعای پیامبر رحمت خود را به خاطر سوگندی که داد پذیرفت و خطای صلصائیل را بخشید و بال او را عطا کرد و او را به مقامی که با فرشتگان مقرّب داشت، بازگردانید.(1)

969/19. علّامه مجلسیرحمه‌الله در «بحار الأنوار » می نویسد: در برخی از اخبار آمده است:

روزی عرب بیابانی حضور پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شرفیاب شده و عرض کرد: ای رسول خدا! من بچّه آهویی شکار کرده ام اینک آن را برای دوفرزند تو حسن و حسینعليهما‌السلام هدیه آورده ام.

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را پذیرفت و برای او دعای خیر کرد.

امام حسنعليه‌السلام در کنار جدّ بزرگوارش ایستاده بود، بچّه آهو را خواست.

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز به او عطا کرد. ساعتی نگذشت که امام حسینعليه‌السلام آمد، دید برادرش با بچّه آهویی بازی می کند، به او گفت:

برادرم! این بچّه آهو را از کجا آورده ای؟

امام حسنعليه‌السلام گفت: جدّم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به من عطا فرموده است.

امام حسینعليه‌السلام با سرعت به سوی پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شتافت و گفت: ای جدّبزرگوار! برای برادرم بچّه آهویی عطا کرده ای که با آن بازی می کند، آیا مثل آن را به من عطا نمی کنی؟

امام حسینعليه‌السلام درخواست خود را تکرار می کرد و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ساکت بود، در عین حال فرزندش را با مهربانی دلداری می داد و با سخنان

___________________

1- بحار الأنوار: 258/43 ح 47.

۵۰۸

مهرآمیزی مهربانی می نمود تا این که امام حسینعليه‌السلام اصرار کرد و نزدیک شد که گریه کند.

(راوی گوید:) در همین حال، ناگاه کنار درب مسجد سر و صدایی بلند شد، نگاه کردیم و دیدیم آهویی با بچّه خود می آید که گرگی پشت سرش است و آن دو را سوی پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می راند، و با دنبش آن را می زد.

وقتی به حضور حضرت رسیدند، آهو با زبان فصیح گفت: ای رسول خدا! من دو بچّه داشتم، یکی از آنها را شکارچی شکار کرد و به سوی شما آورد، این یکی برای من باقی مانده بود که دلم با آن خوش بود، همین الآن که مشغول شیر دادن آن بودم، ناگاه شنیدم گوینده ای می گفت:

أسرعی أسرعی یا غزاله! بخشفک إلی النبیّ محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأوصلیه سریعاً، لأنّ الحسین عليه‌السلام واقف بین یدی جدّه وقد همّ أن یبکی والملائکه بأجمعهم قد رفعوا رؤوسهم من صوامع العباده، ولو بکی الحسین عليه‌السلام لبکت الملائکه المقرّبون لبکائه .

ای آهو! با سرعت برخیز و بچّه خود را فوری به پیامبر خدا محمّد مصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برسان، زیرا که هم اکنون فرزندش حسینعليه‌السلام در برابر جدّش ایستاده و می خواهد گریه کند، همه فرشتگان سر از عبادتگاهشان برداشته و نظاره گر این منظره اند، اگر حسینعليه‌السلام گریه کند همه فرشتگان مقرّب بجهت گریه او، گریه خواهند کرد.

همچنین شنیدم که گوینده ای می گفت: ای آهو! پیش از آن که اشک حسینعليه‌السلام بر صورتش جاری شود با سرعت خود را به او برسان! و گرنه این گرگ را به تو مسلّط می کنم تا تو را با بچّه ات بخورد.

ای رسول خدا! هم اکنون من مسافت زیادی را طی کرده ام، ولی چون زمین زیر پایم در نوردیده شد، با سرعت خودم را به حضور شما رساندم، من خدای را ستایش می کنم که پیش از آن که اشک حسینعليه‌السلام به صورتش جاری شود در حضور شما حاضر شدم.

۵۰۹

در این هنگام یاران رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زبان به تهلیل و تکبیر بلند کردند،و پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حق آهو دعای خیر نموده و برای او برکت خواست.

امام حسینعليه‌السلام بچّه آهو را گرفته و نزد مادرش فاطمه زهراعليه‌السلام آمد و آن بانوی بزرگوار نیز خوشحال و مسرور گشت.(1)

970/20. عالم بزرگوارسیّد نعمت اللَّه جزائری قدس‌سره در «زهر الربیع» می نویسد:

شخصی نامه ای به امام حسینعليه‌السلام داد که حاجتش را نوشته بود.

امام حسینعليه‌السلام فرمود:

حاجتک مقضیّه ؛ حاجت تو بر آورده شد.

به امام حسینعليه‌السلام گفته شد: ای فرزند رسول خدا! اگر به نامه اش توجّه می فرمودید و به اندازه نیازش پاسخ می دادید، بهتر نبود؟

امام حسینعليه‌السلام فرمود:

یسألنی اللَّه تعالی عن ذلّ مقامه بین یدی حتّی أقرء رقعته .

خداوند متعال از خواری او در برابرم بازخواست می کند تا این که نامه اش را بخوانم.(2)

971/21. در کتاب «صراط المستقیم » می نویسد: هنگامی که سر مطهّر امام حسینعليه‌السلام را وارد شهر دمشق کردند، شخصی در کنار سر مطهّر حضرتش این آیه را قرائت کرد که:

( أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً ) (3) ؛

«آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند؟»

خداوند سر مطهّر حضرتش را با زبان عربی گویا ساخت که:

___________________

1- بحار الأنوار: 312/43 ضمن ح 73.

2- نظیر این روایت در »معالی السبطین: 65» نقل شده است.

3- سوره کهف، آیه 9.

۵۱۰

أعجب من أهل الکهف قتلی وحملی .

شگفت انگیزتر از اصحاب کهف، کشته شدن من وحمل سرم می باشد.(1)

972/22. باز در همان کتاب آمده است:

اعمش گوید: مردی را در طواف خانه خدا دیدم که می گوید: خداوندا! مرا بیامرز، ومن می دانم که هرگز مرا نخواهی آمرزید.

از او پرسیدم: چرا چنین می گویی؟!

گفت: من از جمله افرادی بودم که مأموریّت داشتیم سر مطهّر امام حسینعليه‌السلام را به سوی یزید لعنه اللَّه ببریم، ما در کنار دیری فرود آمدیم، سفره پهن کردیم تا غذا بخوریم، ناگاه دیدیم دستی از دیوار بیرون آمده و می نویسد:

أترجو اُمّه قتلت حسیناً

شفاعه جدّه یوم الحساب

آیا اُمّتی که حسینعليه‌السلام را کشتند؛ امید دارند که جدّش در روز قیامت آنها راشفاعت کند؟

ما وحشت کرده، ترسیدیم، عدّه ای از ما خواستند آن دست را بگیرند ولی پنهان شد، وقتی وارد مجلس یزید شدیم، مرا شبانه به نگهبانی گماشتند، من دیدم که حضرت آدم، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم باگروهی از فرشتگان فرود آمدند، جبرئیل به تک تک یاران من دمید (و آنها مردند) وقتی به من نزدیک شد پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

دعه، لایغفر اللَّه له ؛

او را رها کن، خداوند او را نیامرزد.

پس مرا رها کردند.(2)

___________________

1- الصراط المستقیم: 179/2 ح7 و 8.

2- الصراط المستقیم: 179/2 ح7 و 8.

۵۱۱

پایان بخش

این بخش را با گفتاری از آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتریرحمه‌الله به پایان می برم، وی در بخشی از کتاب معروف خود «الخصائص الحسینیه» پنجاه امتیاز برای امام حسینعليه‌السلام می شمارد که ما برخی از آنها را انتخاب نموده و با روایاتی که در مورد اسرار و پاداش زیارت امام حسینعليه‌السلام وارد شده، بیان می نماییم:

وی (مرحوم شوشتری) در کتاب ارزشمند خود می نویسد:

1 - کسی که امام حسینعليه‌السلام را زیارت کند، پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ضامن شده که او را در روز قیامت زیارت نماید.

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرماید:

ضمنت علی اللَّه وحقّ علیّ أن أزور من زاره فآخذ بعضده فاُنجیه من أهوال القیامه وشدائده حتّی اُصیره فی الجنّه .(1)

به خداوند متعال ضامن شدم و بر من لازم است این که زائر فرزندم حسینعليه‌السلام را در روز قیامت زیارت کنم و از دست او گرفته و از سختیها وشداید آن روز، نجاتش داده و وارد بهشتش نمایم.

2 - در روایت دیگری آمده: امام حسینعليه‌السلام فرمود:

من زارنی فی حیاته زرته بعد وفاته... وإن وجدته فی النار أخرجته .(2)

کسی که مرا در دوران زندگی خویش زیارت کند من پس از وفاتش به زیارت او خواهم آمد... و اگر او در آتش باشد، نجاتش خواهم داد.

___________________

1- الخصائص الحسینیّه: 159 (با اندکی تفاوت). نظیر این روایت را علّامه مجلسیرحمه‌الله در «بحار الأنوار:123/100 ح 30» نقل کرده است.

2- بحار الأنوار: 16/101 ح 19.

۵۱۲

آیه اللَّه شوشتریرحمه‌الله گوید: این آخرین حالت برای زائر امام حسینعليه‌السلام (1) است و نسبت به کسانی است که گناهشان بیشتر باشد.(2)

3 - خداوند متعال مکّه را آفرید و پیش از گستردن زمین، آن را به عنوان حرم و محل مورد احترام قرار داد، ولی در مورد سرزمین کربلا، امام سجّادحضرت علیّ بن الحسینعليهما‌السلام فرموده است:

اتّخذاللَّه أرض کربلاحرماً آمناً مبارکاً قبل أن یخلق اللَّه أرض الکعبه ویتّخذها حرماً بأربعه وعشرین ألف عام، وأنّه إذا زلزل اللَّه تبارک وتعالی الأرض وسیّرها رفعت، کما هی بتربتها نورانیّه صافیه .

خداوند متعال بیست و چهار هزار سال پیش از آفرینش کعبه، سرزمین کربلا را به عنوان حرم امن و مبارک برگزید، و همچنین زمانی که خداوند زمین را لرزاند زمین کربلا را با تربتش - که نورانی و شفّاف است - بالا برد وآن را در برترین باغ های بهشت قرار داد.

و آن از بهترین مسکن های بهشت است که جز پیامبران و رسولان-رسولان اولوالعزم - در آن ساکن نمی شوند.

همانا این سرزمین در میان باغهای بهشتی می درخشد؛ همان گونه که ستارگان فروزان در میان ستارگان نورافشانی می کند، نور این سرزمین دیدگان بهشتیان را خیره می کند و با صدای بلندی می گوید:

أنا أرض اللَّه المقدّسه الطیّبه المبارکه الّتی تضمّنت سیّدالشهداء وسیّد شباب أهل الجنّه .

من سرزمین مقدّس، پاک و مبارکی هستم که سیّد و آقای شهیدان و سرور جوانان اهل بهشت را دربرداشته ام.(3)

4 - سرزمین مکّه به قدرت خدای توانا به سخن آمد و به سبب کرامتی که خداوند بر آن داده بود افتخار نمود و گفت:

___________________

1- در «الخصائص» چنین آمده: این آخرین حالت رهایی برای زائران است.

2- الخصائص الحسینیّه: 165.

3- کامل الزیارات: 451 ح5، بحار الأنوار: 108/101 ح 10، الخصائص الحسینیّه: 240.

۵۱۳

کدام سرزمین همانند من است و حال آن که خداوند متعال خانه اش را بر روی من بنا نموده که مردم از هر راه دوری متوجّه من می شوند و مراحرم امن خود قرار داده است.

{کربلا بر آن فضل و برتری دارد، وقتی مکّه چنین افتخار نمود } خداوند متعال به آن وحی فرمود که:

آرام باش و به آنچه به تو ارزانی شده افتخار مکن! آنچه برای تو ارزانی داشته ام در برابر برتری سرزمین کربلا همانند سوزنی است که در دریایی فرود آمده و قطره ای از آب آن را با خود بردارد.

ولولا تربه کربلاء ما فضّلتک، ولولا من تضمّنته أرض کربلاء ماخلقتک ولا خلقت البیت الّذی به افتخرت .

اگر خاک کربلا نبود تو را برتری نمی دادم، و اگر نبود آن کسی که کربلا او رادر خود جای داده، نه تو را می آفریدم و نه خانه ای که بدان افتخار می نمایی.

پس آرام باش و در جایگاه خود قرار گیر و متواضع و فروتن و نرم باش ونسبت به سرزمین کربلا تفاخر و تکبّر نورز که در غیر این صورت تو را(بر زمین) فرو برده و در آتش دوزخ قرار می دهم.(1)

5 - خداوند کعبه را مغناطیس دلها قرار داده که دلها را از نقاط دور ونزدیک به سوی خود می کشد، دلها نیز در آرزوی کعبه و اهل آن هستند،چرا که در قرآن می فرماید:

( فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ الناسِ تَهْوی إلَیْهِم ) (2) ؛

«پس تو، دل های گروهی از مردم را متوجّه آنان ساز».

امام حسینعليه‌السلام نیز مغناطیس دلهای شیعیان است، آنان در دل های خود کششی ویژه به سوی امام حسینعليه‌السلام احساس می نمایند، به گونه ای که نسبت به دوستی امامان دیگرعليهم‌السلام امتیاز دارد و این امر در مراجعه به

___________________

1- کامل الزیارات: 449 ح2، بحار الأنوار: 106/101 ح3 (با تفاوت در الفاظ)، الخصائص الحسینیّه: 240.

2- سوره ابراهیم، آیه 37.

۵۱۴

وجدان آشکار می گردد.(1)

نویسنده رحمه‌الله گوید : اینک بخشی از اسراری که در مقام و منزلت امام حسین صلوات الله علیه روایت شده است، بیان می نمایم:

1 - شیخ ابن قولویه در کتاب «کامل الزیارات» می نویسد:

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

روزی امام حسینعليه‌السلام در دامن پر مهر جدّ بزرگوارش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نشسته بود، پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با او بازی می کرد و هر دو می خندیدند.

در این هنگام، عایشه گفت: ای رسول خدا! علاقه و محبّت شما نسبت به این کودک چقدر زیاد است؟

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:ویلک! وکیف لااُحبّه ولا اُعجب به؟ وهو ثمره فؤادی وقرّه عینی؟ أما إنّ اُمّتی ستقتله، فمن زاره بعد وفاته کتب اللَّه له حجّه من حججی .

وای بر تو! چگونه او را دوست نداشته باشم و به او مهر نورزم؟ که او میوه دل من و نور چشم من است. آگاه باش! که به زودی اُمّتم او را خواهندکشت. پس هر کس او را پس از شهادتش زیارت کند، خداوند پاداش یکی از حج های مرا در نامه اعمال او می نویسد.

عایشه شگفت زده شد و گفت: ای رسول خدا! یک حجّ از حجّ های شما؟!

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آری، دو حجّ از حجّ های من.

شگفتی عایشه بیشتر شد و گفت: دو حجّ از حجّ های شما؟!

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آری، چهار حجّ از حجّ های من.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

پیوسته عایشه تعجّب می کرد و پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به تعداد حجّ ها اضافه می نمود تا این که به نود حجّ با عمره های خودشان رساندند.(2)

2 - و نیز شیخ ابن قولویهقدس‌سره در کتاب مزبور از امام صادقعليه‌السلام روایت

___________________

1- الخصائص الحسینیّه: 228.

2- کامل الزیارات: 143 ح1، بحار الأنوار: 260/44 ح 101.

۵۱۵

نموده که حضرتش به مفضّل - یا به جابر، چنان که در کتاب «مزار کبیر» ومزار سیّد بن طاووسرحمه‌الله آمده است - فرمود:

کم بینک وبین قبر الحسین عليه‌السلام ؟

فاصله میان شما تا قبر مطهّر امام حسینعليه‌السلام چقدر است؟

گفت: پدر و مادرم به فدای شما! به مقدار سفر یک روز و مقداری از روزدیگر.

حضرت فرمود: آیا قبر آن حضرت را زیارت می کنی؟

گفت: آری.

فرمود:ألا اُبشّرک ألا اُفرّحک ببعض ثوابه ؟

آیا به تو مژده دهم و با بیان گوشه ای از پاداش زیارت آن حضرت،مسرورت بنمایم؟

عرض کردم: آری، قربانت گردم.

حضرت فرمود:إنّ الرجل منکم لیأخذ فی جهازه ویتهیّأ لزیارته فیتباشر به أهل السماء، فإذا خرج من باب منزله راکباً أو ماشیاً وکّل اللَّه به ألف آلاف ملک من الملائکه یصلّون علیه حتّی یوافی قبر الحسین عليه‌السلام .

هرگاه یکی از شما شیعیان، اثاث سفرش را بر می دارد و آماده سفر به سوی قبر آن حضرت می گردد، اهل آسمان به او مژده می دهند، وقتی از درب خانه اش بیرون می رود - چه پیاده و چه سواره - خداوند هزاران هزار فرشته(1) به او موکّل می نماید که تا رسیدن به قبر مطهّر امام حسینعليه‌السلام بر او تحیّت و درود فرستند.

ای مفضّل! هنگامی که به قبر امام حسینعليه‌السلام رسیدی، درب حرم مطهّرش بایست و این کلمات را بگو، زیرا که به تعداد هر کلمه ای که گویی نصیب و بهره ای از رحمت خداوند عایدت می گردد. - آنگاه حضرت آن کلمات را بیان فرمود -

وقتی به سوی قبر مطهّر حضرتش راه افتادی برای هر گامی که از زمین

___________________

1- در «الکامل» و «بحار الأنوار» آمده: چهار هزار فرشته.

۵۱۶

برمی داری و بر آن می گذاری، پاداش کسی را که در راه خدا جنگیده و به خون خود آغشته شده است، می دهند. وقتی بر قبر مطهّر سلام دادی بادست آن را لمس کن و بگو:

السلام علیک یا حجّه اللَّه فی سمائه وأرضه ؛

سلام بر تو ای حجّت خدا در آسمان و زمینش.

آنگاه به نماز بپرداز که پاداش هر رکعت نماز در این مکان مقدّس همانند پاداش کسی است که هزار حجّ و عمره بجای آورده و هزار بنده آزاد نموده و گویی هزار مرتبه در راه خدا به همراه پیامبر مُرسلی فرستاده شده، جهاد نموده است.

هنگامی که از زیارت قبر امام حسینعليه‌السلام بازگشتی منادی ندا سر می دهد- که اگر سخن او را می شنیدی تمام عمرت را در کنار قبر مطهّر امام حسینعليه‌السلام می ماندی - او می گوید:

طوبی لک أیّها العبد! قد غنمت وسلّمت، وقد غفر لک ما سلف،فاستأنف العمل .

ای بنده! خوشا به حال تو! بهره مند گشتی و از هر گونه آفت رهائی یافتی،اعمالت را از ابتدا آغاز کن که تمام گناهان گذشته ات آمرزیده شد.

پس اگر زائر آن حضرت، همان سال یا در همان شب یا در همان روز بمیرد قبض روح او به عهده خداوند متعال است، هنگامی که زائر به سوی منزل خود باز می گردد فرشتگان با او همراه می شوند و در طیّ راه به او استغفار نموده و بر او درود می فرستند.

وقتی به منزلش رسید فرشتگان گویند: پروردگارا! این بنده توست که موفّق به زیارت قبر فرزند پیامبرت شده، اینک به منزل خودش بازگشت،ما کجا رویم؟

ندایی از آسمان می آید که:یا ملائکتی! قفوا بباب عبدی، فسبّحوا وقدّسوا واکتبوا ذلک فی حسناته إلی یوم یتوفّی .

ای فرشتگان من! کنار درب خانه بنده من بایستید و تا هنگام مرگش، تسبیح و تقدیس نمایید و پاداش این عمل را در نامه حسنات وی بنویسید.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: فرشتگان پیوسته در کنار درب خانه زائر امام

۵۱۷

حسینعليه‌السلام می ایستند و به تسبیح و تقدیس خدا مشغول می شوند وپاداش این عمل را در نامه حسنات آن زائر می نویسند.

وقتی این زائر از دنیا رفت فرشتگان در کنار جنازه او، کفن و غسل و نمازاو حاضر شده می گویند: پروردگارا! ما را مأمور نمودی تا درب بنده ات بایستیم اینک او از دنیا رفت ما به کجا رویم؟

ندا می آید:یا ملائکتی! قفوا بقبر عبدی فسبّحوا وقدّسوا واکتبوا ذلک فی حسناته إلی یوم القیامه .

ای فرشتگان من! تا روز قیامت کنار قبر بنده ام بایستید و به تسبیح و تقدیس مشغول شده و پاداش آن را در نامه حسنات او بنویسید.(1)

نویسنده رحمه‌الله گوید : منظور از «کلمات» که فرمود: وقتی به درب حرم مطهّررسیدی آن را بگو، همان زیارت دهم از زیارات امام حسینعليه‌السلام است که علّامه مجلسیرحمه‌الله در کتاب «التحفه» نقل نموده است.

3 - روایت محدّث نوریرحمه‌الله در مورد بخشش خاص خداوند نسبت به زوار امام حسینعليه‌السلام

3 - استاد شیخ من، محدّث عالی قدر، میرزا حسین نوریرحمه‌الله در کتاب «مستدرک الوسائل» می نویسد:

سلیمان بن خالد گوید: از امام صادقعليه‌السلام شنیدم که می فرمود:

إنّ للَّه فی کلّ یوم ولیله مائه ألف لحظه إلی الأرض یغفر لمن یشاء منه ویعذّب من یشاء منه، ویغفر لزائری قبر الحسین بن علیّ عليهما‌السلام خاصّه ولأهل بیتهم ولمن یشفع له یوم القیامه کائناً من کان .

همانا خداوند متعال در هر شبانه روز صد هزار مرتبه به ساکنان زمین نظر می فرماید و هر کس را که بخواهد آمرزیده و هر کس را که بخواهد عذاب می نماید، ولی بخشش خاصّی نسبت به زائران قبر مطهّر امام حسینعليه‌السلام وخانواده آنها و کسانی که در روز قیامت مورد شفاعت آنان قرار می گیرند-هر کس که باشد - دارد.

عرض کردم: گرچه آن شخص مستحق دوزخ باشد؟

___________________

1- کامل الزیارات: 374 ح5، مصباح الزائر: 252، بحار الأنوار: 163/101 ح8 و 229 ح 36.

۵۱۸

فرمود:وإن کان، ما لم یکن ناصباً ؛

آری، به شرط آن که ناصبی نباشد.(1)

4 - باز در همان کتاب آمده است: داوود بن کثیر گوید:

پیشوای ششم، امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

إنّ فاطمه بنت محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تحضر زوّار قبر إبنها الحسین عليه‌السلام فتستغفر لهم ذنوبهم .

به راستی که فاطمه زهراعليها‌السلام دختر گرامی محمّد مصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در کنار زائرین قبر فرزندش امام حسینعليه‌السلام حاضر شده و برای گناهان آنان طلب آمرزش می نماید.(2)

5 - باز در همان کتاب آمده است: سیف تمّار گوید: از امام صادقعليه‌السلام شنیدم که می فرمود:

زائر الحسین عليه‌السلام مشفّع یوم القیامه لمائه رجل، کلّهم قد وجبت لهم النار ممّن کان فی الدنیا من المسرفین .

زائر امام حسینعليه‌السلام در روز قیامت صد نفر را شفاعت می نماید، و شفاعت او در مورد آنها که همگی مستحق آتش بودند و در دنیا از جمله مسرفان بودند، پذیرفته می شود.(3)

6 - باز در همان کتاب می نویسد: یکی از اصحاب ما گوید:

من سرّه أن ینظر إلی اللَّه یوم القیامه، وتهون علیه سکره الموت وهول المطّلع فلیکثر زیاره قبر الحسین عليه‌السلام ، فإنّ زیاره الحسین عليه‌السلام زیاره رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .(4)

___________________

1- کامل الزیارات: 311 ح4، بحار الأنوار: 27/101 ح 35، المستدرک: 238/10 ح 11923.

2- کامل الزیارات: 231 ح9، بحار الأنوار: 55/101 ح 14، المستدرک: 241/10 ح 11931.

3- کامل الزیارات: 309 ح2، بحار الأنوار: 77/101 ح 36، المستدرک: 253/10 ح 11955.

4- کامل الزیارات: 282 ح1، بحار الأنوار: 77/101 ح 34.

۵۱۹

کسی که دوست دارد در روز رستاخیز به خداوند متعال نظر نماید(1) ، و درهنگام جان دادن، سکرات مرگ(2) و مواقف روز قیامت بر او آسان شود؛زیاد به زیارت امام حسینعليه‌السلام برود، چرا که زیارت آن حضرت، همان زیارت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.

7 - محمّد بن مشهدی در کتاب «مزار» خویش می نویسد: در روایتی آمده است:

أنّ اللَّه تعالی یخلق من عرق زوّار قبر الحسین عليه‌السلام من کلّ عرق سبعین ألف ملک یسبّحون اللَّه ویستغفرون له ولزوّار الحسین عليه‌السلام إلی أن تقوم الساعه .(3)

همانا خداوند متعال از هر (قطره) عرق زائر قبر امام حسینعليه‌السلام هفتاد هزارفرشته می آفریند که آنان خدای را تسبیح نموده و تا روز قیامت به زائرین آن حضرت استغفار می نمایند.

8 - یکی از دوستان اهل علم من، از یکی از دانشمندان گذشته و مورد اعتماد نقل کرد که وی در عالم خواب می بیند:

روز قیامت بر پا شده و مردم از هر گروه محشور شده و به پیشگاه الهی در حرکتند، او از خداوند متعال در مورد مقام و منزلت و پاداشی که خداوند بر آنها در نظر گرفته، می پرسد. تا این که از مقام شهدا می پرسد وبه او مقامات آنها را نشان می دهند.

بالاخره از مقام والای سرور شهیدان سیّدالشهداء صلوات اللَّه علیه می پرسد.

در این هنگام از جانب خداوند سبحان خطاب می رسد: همانا برای او

___________________

1- علّامه مجلسیرحمه‌الله در شرح این روایت می گوید: مراد از نظر به خداوند متعال، نظر به رحمت و کرامت باری تعالی است یا مراد، نظر به سوی اولیای او، یا نهایت شناخت انسان از خدای متعال بر حسب کشش فکری وقابلیّت اوست.

2- سکرات مرگ: شدایدی که انسان در هنگام جان دادن متحمّل می شود.

3- بحار الأنوار: 357/101 ح3.

۵۲۰