گناه و تاثیر آن بر جسم و جان

گناه و تاثیر آن بر جسم و جان0%

گناه و تاثیر آن بر جسم و جان نویسنده:
گروه: مجموعه عقایدی

گناه و تاثیر آن بر جسم و جان

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمدحسین طغیانی.
گروه: مشاهدات: 4516
دانلود: 2548

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 27 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4516 / دانلود: 2548
اندازه اندازه اندازه
گناه و تاثیر آن بر جسم و جان

گناه و تاثیر آن بر جسم و جان

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

پلیدی ساحر از نظر عقلای عالم‌

از مقدمات تحصیل و بدست آوردن قدرت و علم سحر، انواع شرور و جنایتها و خیانت ها که از جمله آنها ترک جمیع امور خیریه و ارتکاب افعال شنیع مانند زناء محصنه، قتل نفس و خوردن خون انسانی با آداب مخصوص اهانت به آیات قرآن مجید. به طور کل اعمالی به جا آورد که توسط آن به شیاطین نزدیک شود حتی از سنخ آنها بدتر بشود تا بتواند به وسیله آن از سحر و کهانت استفاده کند.

زهی بدبختی برای بشری که می تواند به برکت اعمال خیر و پیروی از دستورات شرع مقدس به ردیف ملائکه در بیاید و یا بالاتر از ملائکه شود، خود را از این درجات محروم ساخته و به اسفل الّسافلین که از شیاطین پایین تر است، برساند.

فرق بین سحر و معجزه‌

یکی از شرایط نبوت و امامت دارا بودن معجزه می باشد. معجزه انجام عملی است که از حدود قوانین طبیعی بیرون بوده و دیگران از آوردن مانند آن عاجز و ناتوان هستند. و صاحب این عمل برای اثبات حقانیت خود از آن استفاده می کند ولی متأسفانه بعضی افراد با استفاده از سحر و جادو ادعای نبوت و امامت می کنند و این دستاویزی برای توجه مردم به آنها می شود. لذا باید فرق ما بین معجزه و جادو را بیان کنیم تا جای هیچ شبهه ای باقی نماند یا به تعبیری فرق ساحر با نبی یا امام را بیان کنیم.

1- اصل ادعا، عقلاً قابل قبول باشد. اگر ادعایش قابل پذیرفتن نبود آن چه آورده، سحر است. خواه علت آن دانسته شود یا نشود. مثلاً پس از آن که بر هر مسلمانی ثابت شد که رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آخرین پیامبر است، تا قیام قیامت اگر کسی ادعای پیغمبری کند و امور خارق العاده ای انجام دهد از همان ادعایش معلوم می گردد که جادوگر ماهری‌است.

2- باید شرایط عقلی مدعا را داشته باشد. مثلاً از جمله شرایط پیغمبر و امام، عصمت است. یعنی پیش از مقام پیغمبری و امامت و بعد از آن هیچ وقت گناهی از او دیده نشده باشد. و از جهت علم و عمل سرآمد اهل زمان خود باشد. پس اگر شخصی که از او گناه دیده شده یا از معارف خدائی بی بهره است یا دنیا پرست اگر از او امور غریبه ای دیده شود، یقیناً جادوگر است.

3- امر خارق العاده فقط به قدرت خداوند مستند باشد نه به تحصیل و کسب اسباب آن. مثلاً ساحر از استخوان پوسیده مردگان و موی آنها استفاده می کند و با ابزار خاص سحر می کند ولی معجزه فقط از خداست و فی البداهه صورت می گیرد. چنان چه پیغمبر با اشاره به ماه آن را دو نیم کردند، حضرت عیسیعليه‌السلام که کور مادرزاد را شفا دادند یا حضرت موسیعليه‌السلام که عصا را به اذن و قدرت خداوند تبدیل به اژدها نمودند.(48)

اینها بخشی از تفاوت های سحر با معجزه بود که بیان شد.

روشهای ابطال سحر

شخصی خدمت امیرالمؤمنینعليه‌السلام آمد و از سحر شکایت کرد. حضرت فرمود: «بر کاغذی که از پوست آهو باشد این دعا را بنویس و همراه خود قرار ده که آن سحر به تو ضرری نمی رساند و کیدش در تو اثر نمی‌کند.» و آن دعا اینست: «بسم الله و بالله و ماشاء الله بسم الله لاحولولاقوهالابالله. قال موسی ماجئتم به السحر ان لله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنا لک و انقلبوا صاغرین»

آن حضرت در این رابطه فرموده اند: برای جلوگیری از سحر و شر شیطان هفت مرتبه بخوان «بسم الله وبالله سنشد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطاناً فلایصلون الیکما ب‌آیاتنا انتما و من اتبعکما الغالبون» و هم چنین پس از فراغت از نماز شب و پیش از نماز صبح، هفت مرتبه آن را بخوان جز این نیست که بر تو ضرر نخواهد زد.(49)

شراب عامل تخریب عقل و قوه تشخیص‌

شرابخواری که خوردن مایعات مست کننده است طبق قرآن و روایات ونظر عقلا منفور می باشد و برای عامل و شارب آن، آفت هایی وجود دارد که به آنها میپردازیم.

ابتدا به آیاتی که در مورد شراب وجود دارد، اشاره میکنیم و پس از آن به روایات و نظر دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان، تا حجت بر همگان تمام شود.

خداوند متعال می فرماید: «ای پیامبر از تو درباره حکم شراب و قمار میپرسند، بگو در این دو، گناه بزرگی است و سودهایی برای مردم دارد ولی زیان آنها بیشتر از منفعت آنست»(50)

در این آیه پروردگار صراحتاً اشاره می نماید که زیان این دو، یعنی‌شراب و قمار بیشتر از نفع آن است. چرا که بعضاً افراد در قمار سود زیادی بدست می‌آورند ولی بعد از آن منفعت بزرگتری را از دست می دهند. هم چنین در مورد شراب، شاید قدرت ظاهری‌بدست آورند ولی خود را مبتلا به بیماریهای مختلف کرده اند که در قسمت آخر به آن اشاره می شود.

خداوند متعال می فرماید: «همانا شراب و قمار و بتها پلید است و از اعمال شیطانی است»(51) در این آیه نیز خداوند تعالی از قمار و شراب به پلیدی نام برده است. یعنی این دو سبب می شود انسان با معنویت خداحافظی کند و خود را از گناهکاران بداند و برای ارتکاب گناهان مختلف آماده شود.

شراب خوار جایگاهش در روایات چگونه است؟

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: «شراب خوار اگر مریض شد او را عیادت نکنید و اگر مرد بر تشییع جنازه او حاضر نشوید، اگر شهادت داد از او قبول نکنید، اگر خواستگار شد به او دختر ندهید. هر کسی دخترش را به شارب الخمر بدهد گویا او را به سوی آتش کشیده است. هر کس دخترش را به مخالف دین بدهد، قطع رحم نموده و هر کس شارب الخمر را امین شمارد برای او بر خداوند متعال ضمانتی نباشد»(52)

رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «سوگند به آن که مرا به حق فرستاد؛ هر کس شربتی از مست کننده بنوشد نمازش چهل روز و شب قبول نمیشود پس اگر توبه کند خداوند توبه او را قبول می نماید. هر کس دو شربت بنوشد، هشتاد روز و شب نمازش قبول نمیشود و بر خدا حقیست که او را از زرعه الخبال بنوشاند. گفته شد آن چه چیز است یا رسول الله؟ حضرت فرمودند: صدیه اهل آتش و چرک آنان، صدیه مانند چرک و خون است.»(53)

با توجه به این حدیث نوشیدن شراب باعث می شود که انسان محبوبیت خود را نزد خداوند متعال از دست بدهد و حتی خداوند متعال به نمازهای او نیز توجه نخواهد کرد اما حدیث به این معنا نیست که من نماز را ترک کنم و نماز نخوانم، بلکه بدین معناست که پستی این عمل ما را از از محبت خالق دور میکند و دیگر حتی به عبادت ما هم توجه نمی کند.

در مورد علت تحریم شراب امام موسی کاظمعليه‌السلام فرمودند: «خداوند عزوجل خمر و شراب را به خاطر چند جهت حرام فرمود. در آن فساد است، عقل شارب را تغییر داده وزایل می کند، شارب را مجبور می کند که خداوند منان را انکار کند، شارب را مجبور می کند که بر خدا و انبیایش دروغ ببندد، فسادهای دیگری از شارب سر می زند. قتل و نسبت ناروا دادن و مبادرت به زنا ناشی از شرب خمر می باشد. شرب خمر سبب می شود که نسبت به اجتناب از محارم الهی بی‌اعتنا و کم مبالات گردد. سپس امام فرمودند: به خاطر این جهات حکم نمودیم که هر شراب و مایع مست کننده ای حرام است. زیرا عاقبتی‌که بر خمر مترتّب است بر این مایعات نیز مترتّب میباشد یعنی آن چه از فساد که به دنبال شرب خمر هست به دنبال نوشیدن این مایعات نیز خواهد بود، لذا کسی که به خدا و روز آخرت ایمان داشته، دوستی و ولایت ما را دارد و اساساً مودت و محبت ما خاندان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دین او می باشد باید از شارب مسکر- مایع مست کننده- اجتناب و احتراز کند چرا که بین ما و شارب مسکر هیچ ارتباطی نمی باشد»(54)

اینها بخشی از احادیث مربوط به نوشیدن شراب بود اما بشنوید ضررهای شراب را در کلام دانشمندان و پزشکان مسلمان و غیر مسلمان.

اندیشمندان و علمای اروپایی از قبیل، پاستور، برتیلیون، موسیو کریزل، کلینتول، دکتر گالیته بوآسیر، کوزر برای مشروبات الکلی‌مضرراتی بیان کرده اند که مشروحاً و مبسوطاً به آن ها اشاره می‌کنیم.

1- اثری که الکل در وجود آدمی مینماید تدریجاً خون را فاسد نموده، عمل تغذیه اعضاء مختل و به طور صحیح انجام نمی گیرد. مقدار زیادی پیه و چربی اطراف قلب را گرفته و آن را سنگین و حجیم می کند، آن گاه که قلب سنگین شود به کندی ضربان می کند و رگ های آن تنگ می گردد و بدین واسطه نبض اشخاص الکلی غالباً آهسته و غیر منظم است، چون قلب ضخیم شده شرایین نمی تواند خون را قوی از قلب براند و بر سایر اندامهابرساند و با کوچکترین فشاری شریان پاره گردیده و سبب نزف الدم سخت می گردد.

2- حنجره و ریه فرد الکلی پس از استعمال مشروبات به مرور زمان ورم میکند و صدای شخص الکلی بسیار خشن و بم می شود، سرفه های سختی که در این قبیل اشخاص ملاحظه می گردد نتیجه همان تحریک قصبه الریه می باشد.

3- سینه های اشخاص معتاد برای مرض سل مستعد میشود. از روی‌امتحان و تجربه معلوم شده که اشخاص مسلول (دارای سل) غالباً معتاد به الکل می باشند، مگر عده کمی که به دلایل دیگر مبتلا شده اند.

4- اثرات الکل در مغز و نخاع آدمی بسیار محسوس است. غالباً سبب نزف الدم دماغی یعنی پاره شدن شریان دماغی و ریختن خون دماغ میگردند و چون خون بر مرکز دماغ ریخت، شخص الکلی فجئه کرده و فوراً می میرد.

5- الکل در جهاز هاضمه معتادین خیلی مؤثر است. زبانهای آنها شکاف های مختصری برداشته و حجیم می گردد و دیگر تشخیص مزه غذاها را به خوبی نمی دهند.(55)

اینها خلاصه ای از اثرات باطنی مشروبات الکلی بود که توسط اندیشمندان علم پزشکی میکروب شناسان در دنیا اظهار شده است، خیلی جالب است بدانید، نوشیدن شراب در ادیان دیگر نیز حرام میباشد که در کتب ادیان مختلف از آن نهی شده است؛ به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم.

«وای بر آنانی که صبح زود بر می خیزند تا در پی مسکرات بروند و شب دیر می نشینند تا شراب ایشان را گرم نماید.»(56)

هم چنین در پلیدی شراب میفرماید: «زنا و شراب، شیره دل ایشان را می رباید»(57)

در انجیل لوقا آمده است: «پس خود را حفظ کنید مبدا شما از پرخوری و مستی و اندیشه‌های دنیوی سنگین گردید و آن روز ناگهان بر شما آید»(58)

زنا عامل دردهای ناعلاج عفونی‌

زنا، هم بالینی نامشروع با جنس مخالف یا ارضای شهوت از طریق غیر قانونی و غیر مشروع است، عملی است که در قرآن و روایات از آن نهی شده است و دارای زیان های فراوانی می باشد که توجه شما را به آن جلب می کنیم.

خداوند متعال در قرآن می فرمایند: «نباید به زنا نزدیک گردید، چرا که عملی بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است»(59)

هم چنین در سوره نور می فرماید: «زنان و مردان زنا کار را هر کدام صد تازیانه بزنید و هرگز به آنان ترحم نکنید. اگر به خدا و قیامت ایمان دارید و در هنگام اجرای حکم باید جمعی از اهل ایمان حاضر باشند»(60) و هم چنین در روایات متعدد هم از این عمل نهی شده است، چنان چه احادیث زیادی در این مورد آمده که به آنها اشاره می شود.

حضرت علیعليه‌السلام فرمودند: «بر شماست که از زنا دوری کنید زیرا در آن شش خصلت و خصیصه باشد. سه در دنیا و سه در آخرت، اما سه تایی که در دنیاست: 1- نشاط و درخشندگی صورت را از بین می برد. 2- رزق حلال را قطع می کند 3- مرگ و فنا نزدیک و فاعل را به جهنم می برد، اما سه تایی که در آخرت باشد: 1- فاعل را گرفتار سوء حساب می کند 2- موجب غضب باری تعالی می باشد 3- فاعل را در آتش، مخلّد می کند.(61)

امام رضاعليه‌السلام در علت تحریم زنا فرمودند: «زنا حرام شده زیرا در آن فساد میباشد و آن عبارت است از کشتن نفوس، از بین رفتن انساب، ترک تربیت اطفال، تباه شدن میراث و اموری شبیه به اینها که جملگی‌از وجوه فساد محسوب می شوند.»(62) هم چنین امام صادق‌عليه‌السلام فرمودند: «سخت ترین عذاب را در روز قیامت آن مردی دارد که نطفه خود را در رحمی که بر وی حرام بوده، جای داده است.(63) اما اینها بخشی از آیات و روایات مربوط به زنا بود که بیان کردیم، اینک به سخنان دانشمندان و پزشکان توجه کنید تا متوجه آسیب های این گناه شوید.

جناب آقای دکتر سید حسین فتاحی معصوم در مورد رابطه های‌نامشروع این چنین می گوید:

بیماری ایدز یا سندرم نقص ایمنی اکتسابی در سال 1981 کشف شد و تا کنون در آمریکا 60 هزار نفر به این بیماری مبتلا شده اند. مرگ و میر آن نزدیک به صد در صد می باشد. عامل این بیماری ویروسی است که به اختصار « HIV می گویند و در سال 1983 کشف شده است. با تلاش های فراوانی خواسته اند عامل این بیماری را به بی بند و باری نسبت ندهند. اما هنوز هم در بین افراد بی‌بندوبارو هم چنین همجنس بازان در صد بالایی را تشکیل می‌دهد بطوری که در همجنس بازان 78 درصد و در هموفیلی ها کمی بیش از یک درصد می باشد.(64)

جناب آقای دکتر احمد محمود آبادی درباره راه های انتقال ایدز می‌گوید. ویروس HIV (ایدز) از نظر روش انتقال بسیار شبیه یکی از ویروس های مولد هپاتیت به نام ویروس هپاتیت B می باشد. راه های‌عمده انتقال این ویروس عبارتند از: تماس جنسی (زنا و غیر)،ورود خون و فرآورده های خونی آلوده از جمله سوزن های‌آلوده در معتادان تزریقی و انتقال از مادر به جنین.(65) یکی‌دیگرازنتایج شوم زنا شیوع بیماری های آمیزشی و یا عوارض ناشی از آنهاست که سبب ضعف و ناتوانی بدن و حتی در گروهی‌سبب خود کشی می شود. بعضی از بیماری های عفونی این عمل عبارتند از:

1- سفلیس (زخم کوچکی روی دستگاه تناسلی یا سایر نقاط بدن ایجاد میشود و سبب وارد شدن میکروب به خون می گردد.)

2- سوزاک (عفونت موضعی دستگاه تناسلی ادراری که به ندرت وارد خون می شود)

3- شانکو (بیماری عفونی)

4- ایدز ( HIV (که سبب ایجاد حالاتی چون سارکوم کاپوزی، لنفوم مغز، سل ریوی، و ...)

اما درباره حد این گناه باید مسایلی را بیان کنیم تا پلیدی این عمل واضحتر مشخص شود. حضرت آیت ا... العظمی تبریزی در رساله خود آورده است اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنان چه سه مرتبه زنا کند، و در هر مرتبه صد تازیانه اش بزنند در دفعه چهارم باید او را بکشند ولی فردی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرد، و هر وقت هم بخواهد می تواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند، باید او را سنگسار نمایند.(66)

حضرت امام در این رابطه آورده‌اند: حد زنا با محارم نسبی یا با زن پدر یا کافر با زن مسلمان و زنای به عنف که زن از خود اختیاری‌نداشته باشد، قتل می باشد و حد زنای زن با مرد همسردار سنگسار می باشد و حد زنای غیر محصنه و غیر محرم صد ضربه شلاق می باشد.(67)

حضرت آیت الله العظمی خوئیرحمه‌الله نظر داده‌اند: اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنان چه سه مرتبه زنا کند در هر دفعه صد تازیانه اش بزنند در دفعه چهارم باید او را بکشند ولی‌کسی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد می تواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند باید او را سنگسار نمایند.(68)

امامسئله‌اول‌مورداتفاق‌نظرحضرات‌عظام‌تقلید، حضرت آیت‌العظمی بهجت، حضرت آیت الله العظمی صافی، حضرت آیت العظمی مکارم شیرازی و حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی می‌باشد.

موسیقی سبب تضعیف اعصاب و روان‌

از آن جهت که گوش راهیست نزدیک به سوی دل و قلب باید آن را از شنیدن صداها و آهنگ های حرام باز داریم، اگر طالب سلامت دل و جانمان هستیم. خداوند متعال در این باره می فرمایند: «بعضی از مردم سخنان بیهوده را خریدارند تا مردم را از روی نادانی از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، برای آنها عذابی خوار کننده است»(69)

آیا شنیدن موسیقی و ترانه های بیهوده که بعضاً ساعت ها افراد به آن گوش می دهند، مصداق سخنان بیهوده نیست.

خداوند متعال در سوره اسراء می فرمایند: «همانا گوش و چشم و دل همگی مورد سؤال قرار می گیرند»(70)

آیا شنیدن آهنگها و ترانه‌هایی که سبب تحریک شهوت و سبب ایجاد انحرافات جنسی می باشد، موردی نیست که ما به خاطر آن مورد سؤال واقع شویم؟

هم چنین خداوند متعال می فرماید: «باید از قول زور پرهیز کنید»(71)

جالب است بدانید امام صادقعليه‌السلام در ذیل این آیه فرمودند: «مقصود، آوازه‌خوانی است»(72)

هم چنین در این رابطه رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «چهار چیز است که دل را تباه میکند و نفاق را در دل می رویاند، هم چنان که آب درخت را میرویاند، گوش دادن به لهوّیات (موسیقی) بد زبانی، آمد و شد به درگاه سلطان و شکار.»(73)

و هم چنین امام صادقعليه‌السلام میفرمایند: «خانه هایی که در آن نوای موسیقی باشد از حوادث ناگهانی ایمن نیست، در آن دعا مستجاب نمی گردد و فرشتگان بر آن داخل نمی شوند»(74)

در این باره باز رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «ازینک از گوش دادن به سازها و آوازها حذرکنید، زیرا این دو نفاق در دل می رویانند هم چنان که آب سبزه را می رویاند»(75)

اینها قدری از آیات و روایاتی بود که در مورد موسیقی از ناحیه اهل البیتعليه‌السلام به ما رسیده است. اما نظر مراجع معظم تقلید در مورد موسیقی چیست؟

حضرت امام خمینی رحمه ا... در پاسخ به سئوالی که پرسیدند: بعضی از سرودهایی که از صدا و سیمای جمهوری اسلام پخش می‌شود، آهنگ های تندی دارد که حتی انسان را از حالت طبیعی خارج می کند، شنیدن این نوع سرودها چه حکمی دارد و آیا شنیدن کلیه آهنگ هایی که از رادیو پخش می شود موافق شرع است؟ فرمودند: موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد.(76)

حضرت آیت الله العظمی خوئی (رحمه الله علیه) در توضیح مسائل آورده‌اند: آوازی که مخصوص مجالس لهو و بازیگری است، غنا و حرام می باشد.(77)

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نظر می دهند که: آوازی که مخصوص مجالس لهو و بازیگری است، غنا و حرام می باشد، اگر نوحه یا روضه یا قرآن را هم با غنا بخوانند حرام است ولی اگر آن را با صدای خوب بخوانند که غنا نباشد اشکال ندارد.(78)

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کتاب مسائل کثیرالابتداء مینویسند: کلیه صداها و آهنگ هایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف، یعنی افراد فهمیده‌ی متدیّن خواهد بود.(79)

حضرت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی در توضیح المسائل خود آورده‌اند: موسیقی که غالباً با آلات لهو نواخته می شود یا مشتمل بر غناست، حرام می باشد.(80)

حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمة ا.. علیه) در این رابطه فرموده‌اند: استعمال آلات مختص به لهو در غیر لهو بنابر احتیاط واجب جایز نیست و استعمال آنها در لهو حرام است و موسیقی مطرب، استماع آن هم حرام است و میزان مطرب بودن اطرب، شأنی است نه فعلی و تشخیص آن با خود مکلف است.(81)

حضرت آیت الله العظمی تبریزی (رحمه الله علیه) استفتاء میدهند: گوش دادن به هر آهنگی که مطرب و مناسب مجالس گناه و خوش گذرانی است جایز نیست و هر آهنگی که از نواختن آلات موسیقی‌تولید شود، حرام است.(82)

حضرت آیت الله العظمی وحید در منهاج الصالحین آورده‌اند: گوش دادن به هر آهنگی که مطرب و مناسب مجالس گناه و خوش گذرانی است جایز نیست و هر آهنگی که از نواختن آلات موسیقی تولید شود، حرام است.(83)

حضرت آیت الله العظمی سیستانی نیز نظر داده‌اند: گوش دادن به هر آهنگی که مطرب و مناسب مجالس گناه و خوش گذرانی است جایز نیست و هر آهنگی که از نواختن آلات موسیقی تولید شود حرام است.(84)

اینها نظر برخی از مراجع معظم تقلید بود که دلالت بر تحریم موسیقی‌و غنا می کرد اما براستی چرا بعضی ها با وجود آیات و روایاتی که در مورد حرام بودن موسیقی است باز به این عمل تمایل نشان می دهند.

موسیقی سبب عامل بسیاری از بیماری ها میباشد که به آنها اشاره میکنیم. اما قبل از بیان دیدگاه دانشمندانی که با موسیقی مخالفند، باید اشاره کرد عده ای موسیقی را مفید می دانند و باعث بهبود بیماری ها میدانند ولی این افراد کاملاً غافلند از این که شاید موسیقی‌باعث درمان ظاهری مرضی گردد ولی همان موسیقی سبب پیدا شدن مرض های دیگری در اندامهای مختلف بدن می شود درست مانند داروهای شیمیایی که بعضاً برای نقطه ای از بدن مفید است و برای قسمت های دیگر ضرر دارد و آن افرادی که قائل به مفید بودن موسیقی هستند؛ فقط منافع جزئی آن را میبینند و از مضرات کلی آن غافلند.

اما بد نیست نظر دانشمندان را هم در مورد موسیقی بدانید تا دیگر جای هیچ گونه شک و شبهه ای در مورد ضررهای موسیقی برای شما باقی نماند.

دکتر «ولف آدلر» پروفسور دانشگاه کلمبیا مینویسد:

«بهترین و دلنوازترین نواهای موسیقی، شوم ترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان می گذارد؛ مخصوصاً وقتی که هوا گرم باشد اثرات نامطلوب آن شدیدتر می گردد.»(85)

دکتر «آلکسیس کارل» فیزیولوژیست و زیست شناس فرانسوی آورده است:

«ساز و آواز کنسرتها، صدای اتومبیلها و ورزش ها نمی توانند جای‌فعالیت ها و کارهای سودمند اجتماعی را بگیرند، رادیو نیز مانند سینما و موزیکال، سستی کامل به کسانی می بخشد که با آن سرگرمند»(86)

ارسطو می گوید: «وقتی زمامداران فرهنگ اجتماع به جای توجه به اختراعات، اکتشافات و امور صنعتی و ایجاد کار، بوسیله ساز، آواز و موسیقی و عیاشی، برنامه های اتلاف وقت تعیین نمودند به دانشمندان و نویسندگان بیدار بگویید آگهی مرگ فرهنگ و تعلیم و تربیت را منتشر نمایند. هر وقت کشوری را دیدید که از پیشرفت های‌علمی محروم است و به جای مخترع و مکتشف و صنعتگر، آوازه خوان و موسیقی نواز را هنرمند معرفی می نماید، بدانید دست های خیانت در فرهنگ آن کار می کند»(87)

تئوفیل گوته، شاعر انتقادی فرانسوی مینویسد:

«موسیقی عزیز ولی نامطبوع ترین صداها است. دقیقاً من سکوت را بر دلانگیزترین نغمه ها ترجیح می دهم»(88)

موسورسکی، که خود اطلاعاتی از فن موسیقی داشته می گوید:

«برای ما نه موسیقی لازم است و نه نقاشی و نه سنگتراشی، شما و امثال شما ریا کاران و دروغگویان بروید پی کارتان، ما احتیاج به افکار زنده و بیدار داریم»(89)

معروف است دوران عمر طبیعی بشر یکصد و بیست سال است ولی‌فیزیولوژیست ها و علمای روانشناس، زیست شناس و به ویژه متخصصان علوم روانی و اعصاب، معتقدند که بشر هر گاه در محیطی‌قرار بگیرد که از سر و صداها دور و روان و اعصابش از ناراحتی های گوناگون و پیش آمدهای ناگوار بر کنار بوده به مراتب عمر او بیش از صد و بیست سال خواهد شد.(90)

اما با نگاهی کوتاه به زندگی و طول عمر موسیقدانان به این نکته پی‌می بریم که موسیقی سبب کوتاهی عمر بشر است و اکثر موسیقدانان عمرشان حتی از نصف عمر متوسط طبیعی-60 سال- نیز کمتر بوده است، برای اثبات این مدعا به جدول زیر توجه فرمائید.(91)

نام تاریخ تولد تاریخ مرگ مدت عمر کشور

کاوالیر 1550 1602 52 سال ایتالیا

بلینی 1801 1835 34 سال ایتالیا

آدام دولاهال 1240 1287 47 سال فرانسه

رابرت کامبر 1628 1677 49 سال فرانسه

هاینریش آلبرت 1604 1651 47 سال آلمان

آلبان برک 1885 1935 50 سال آلمان

ایوانویچ گلینکا 1804 1875 71 سال روسیه

موزارت 1756 1791 35 سال اطریش

توماس مورله 1557 1602 45 سال انگلیس

توماس ویلکس 1575 1623 48 سال انگلیس

مک داول 1861 1908 47 سال آمریکا

حسینقلی 1234 1294 60 سال ایران

ابوالحسن صبا 1281 1336 55 سال ایران

ربا عامل تشنجات عصبی‌

یکی از گناهان کبیره ربا خواری است و این گناه سبب جنگ و پیکار با خداوند و رسولش میشود. در مذمت این عمل آیات و روایات زیادی‌وجود دارد که به آن اشاره می کنیم و بعد نظر دانشمندان را در این باره می‌آوریم تا بر همگان پلیدی این عمل روشن گردد.

خداوند متعال می فرماید: «آن کسانی که ربا خوردند، برنخیزند جز به مانند آن که به وسوسه و فریب شیطان مخبط و دیوانه شده و آنان بدین سبب در این عمل (ربا خوردن) زشتند که گویند هیچ فرقی میان معامله و ربا نیست و حال آن که خداوند تجارت را حلال کرده و ربا را حرام، هر کس پس از آن که پند و اندرز کتاب خدا به او رسید از این عمل دست کشید، خدا از گذشته او در گذرد و عاقبت کار او با خدای‌مهربان باشد. کسانی که از این کار دست نکشند آنان اهل جهنم اند و در آن جاوید معذب خواهند بود»(92) هم چنین خداوند متعال می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بپرهیزد، و آن چه از ربا باقی مانده رها کنید؛ اگر ایمان دارید! اگر چنین نکنید، بدانید خدا ورسولش با شما پیکار خواهند کرد»(93)

در این رابطه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم میفرمایند: «یک درهم ربا که انسان دانسته گیرد در نظر خدا بدتر از سی وشش زنا است.»(94)

در علت تحریم ربا امام رضاعليه‌السلام فرمودند: «خداوند عزوجل ربا را حرام فرمود؛ زیرا مایه بر باد رفتن اموال می شود؛ چه وقتی انسان یک درهم را به دو در هم بخرد بهای آن در هم (که خریده) یک درهم است و در هم دیگر (که داده) بیهوده و بیجاست. پس خرید و فروش ربا در هر حال موجب نقصان و زیان برای خریدار و فروشنده است. بنابراین خداوند تبارک وتعالی ربا خواری را بربندگان ممنوع ساخت؛ چون مایه تباه شدن اموال می گردد.»(95)

هم چنین امام صادقعليه‌السلام فرمودند: «اگر ربا حلال بود، مردم کار، تجارت و کسب مایحتاج خود را رها می کردند. پس خداوند ربا را حرام فرمود، تا مردم ازحرام خواری دست کشیده به تجارت، خرید و فروش روی آورند و به یکدیگر قرض دهند»(96)

ربا از نظر دکتر عبدالعزیز- به نظرایشان، زیان ناشی از معاملات رهنی‌نوعی ربا از جهت طلبی خیلی شدید می باشد به این معنی که معمولاً اشخاص رباخوار بدون زحمت در مدت کمی ثروت زیادی‌اندوخته می نمایند و مسلم است که صدمات ثروتمند شدن در اعصاب بیشتر از مصایب است؛ زیرا انسان هنگام وقوع هر مصیبتی می تواند به امید زوال تدریجی یا اجر اخروی آن دلخوش باشد و این خود حکمتی الهی است که انسان را در برابر صدمات نگه می دارد ولی انفعالات نفسانی که از پیش رفت های آنی حادث می‌شود، عادتاً قابل تحمل نیست، زیرا شخص تصور زوال آن را نمی کند و اگر چنین تصوری نماید، مسرتش از بین می رود. غالب امراض عصبی و روحی ناشی از این گونه حالات است. اما کسب حلال مانند تجارت و زراعت هر چند نتیجه آن زیاد باشد، صدمات شدید روحی‌و عصبی نخواهد داشت زیرا حصول نفع و ضرر در این قبیل موارد تدریجی است، شخص زارع یا کاسب هر روز انتظار سود یا زیان را دارد و این انفعالات مکرر و موقتی او را برای تحمل صدمات آماده می سازد.(97)

اما زیان دیگر جسمی که می توان برای ربا ذکر کرد این است؛ اکثر کسانی که ربا می گیرند بیکار می باشند و فعالیت جسمی ندارند. چون کار نمی کنند و به پول ربا اکتفا می کنند، این بیکاری و عدم تحرک جسمی خود منشأ بسیاری از بیماری ها میگردد و بیماری های‌ناشی از بی تحرکی نیاز به بحث ندارد.(98)

اینها بخشی از آیات و روایات مربوط به ربا بود که بیان شد و از نظر عقلا هم این عمل مورد مذمت واقع شده است. در جواب افرادی که می گویند در ربا سود وجود دارد، باید گفت؛ سودی که یک نفر از آن بهرمند شود و دیگری در فقر قرار گیرد، سود نیست. نکته دیگراین است که مثل این افراد مثل بچه ای است که با نشان دادن یک اسباب بازی بی ارزش یک وسیله ارزشمندی را از دست او می گیرند و او به خاطر از دست دادن آن ناراحت نمیشود بلکه به خاطر آن شی‌ء بی ارزش شاد و خندان میگردد. ربا خوار نیز به خاطرسود ناچیز دنیا خوشحال است اما اصلاً احساس نگرانی به خاطر تباه شدن آخرتش و فساد دینش ندارد.