فصل چهارم:تراشیدن ریش از منظر قرآن
سوال: آیا قرآن اشاره ای به حرمت ریش تراشیدن کرده است؟
جواب: آری. در چند آیه از قرآن می رساند که تراشیدن ریش حرام است.
(
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
)
در کتاب گرانسنگ و ارزشمند وسائل الشیعه از تفسیر علی بن ابراهیم قمیرحمهالله
که در وثاقت و اعتبار او حرفی نیست در ذیل آیه ی شریفه از حضرت امام صادقعليهماالسلام
نقل شده است که فرمودند:
وقتی خداوند حضرت ابراهیمعليهماالسلام
را خوب مورد امتحان قرار داد به اینکه فرزندش اسماعیل را ذبح کند، حضرت ابراهیمعليهماالسلام
پس از بیدار شدن تصمیم بر ذبح فرزند خویش گرفت و پروردگار هم به جهت پاداش حضرت ابراهیمعليهاالسلام
فرمود:
«پروردگار هم به جهت پاداش به حضرت ابراهیمعليهماالسلام
فرمود: ما تو را امام بر مردم قرار دادیم و سپس ((حنیفیت)) یعنی پاکیزگی که ده چیز پاک است را بر او نازل کرد، حضرت هم آنها را با خود آورد که تاکنون نسخ نشده و تا روز قیامت هم نسخ نشده و تا روز قیامت هم نسخ نخواهد شد که پنج چیز آن راجع به سر و عبارت است از:
1- گرفتن شارب(سبیل)2- ریش گذاشتن3- تراشیدن موی سر4- مسواک کردن5 - خلال نمودن.
و پنج چیز دیگر آن مربوط به بدن است که عبارتند از:
1- تراشیدن موهای زائد بدن2- ختنه کردن 3- ناخن گرفتن 4- غسل جنابت 5- طهارت با آب.
تا اینجا معلوم شد که بنا به فرموده ی حضرت امام صادقعليهماالسلام
یکی از احکام دهگانه ی آئین ابراهیمی ریش گذاشتن است که خداوند بر حضرت ابراهیمعليهماالسلام
نازل فرموده است.
خداوند تبارک و تعالی در سوره نحل می فرماید:
(
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
.)
ترجمه: (ای رسول ما از آئین حنیف و پاک حضرت ابراهیمعليهماالسلام
تبعیت کن).
و معلوم شد یکی از احکام این آئین ابراهیمی گذاشتن ریش است.
حال آیا تنها پیامبر اسلام مامور به پیروی از آئین ابراهیمی می باشند؟ خیر زیرا خداوند در سوره آل عمران فرموده:
(
قُلْ صَدَقَ اللَّـهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
)
امت خود بگو، راست گفت خدا: از آئین پاک ابراهیمعليهماالسلام
پیروی کنند.
(
مَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
)
.
ترجمه: آنچه را پیغمبر برای شما آورده (از حکم) آنرا بگیرید و از آنچه شما را نهی فرموده است خودداری کنید).
و ما روایات زیادی از پیامبر اکرم داریم پیرامون نهی از تراشیدن نهی و امر نمودن به گذاشتن ریش.
(
وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
).
ترجمه: ( و خودتان را به دست خودتان به هلاکت نیندازید).
چون تراشیدن ریش دارای امراضی است لذا قرآن هم اشاره دارد که نباید کسی خود را به هلاکت بیندازد، آنهم بدست خود و امراض آن را ما در فصل اول آوردیم
پس با توجه به پنج آیه ی فوق و فرمایش امام صادقعليهالسلام
روشن شد که بنا به آیات قرآن، هم پیامبر و هم امت ایشان مامورند به ریش گذاشتن.
ممکن است (درباره ی آیه 95 سوره آل عمران) گفته شود «اتبعوا» صیغه ی امر است و دلالت برمطلق مطلوبیت اعم از وجوب و استحباب دارد، لذا ممکن است این پیروی کردن واجب نباشد بلکه مستحب باشد.
در جواب عرض می شود درست است که صیغه ی امر دلالت بر اعم از وجوب و استحباب دارد، لکن در صورتی که قرینه ی حمل بر استحباب موجود نباشد، عقل حکم بر لزوم اطاعت از امر مولی می کند و در این آیه ی شریفه این چنین است.
باز ممکن است گفته شود قرینه بر استحباب موجود است و آن اینکه ریش گذاشتن در سیاق بعضی از مستحبات قرار گرفته پس به حکم وحدت سیاق باید حمل بر استحباب شود.
عرض می شود بله در سیاق بعضی از مستحبات قرار دارد لیکن در بین این ده چیز غسل جنابت هم وجود دارد که یکی از غسلهای واجب می باشد، به همین دلیل می توان گفت در اینجا قرینه حمل بر استحباب وجود ندارد و لذا هر کدام از این ده چیز به سبب صیغه ی اتبعوا عقلاً واجب خواهد بود مگر اینکه رخصتی از جانب شارع به ما رسیده باشد که در بعضی از اینها همچون مسواک زدن رخصت رسیده و در بعض دیگر مانند غسل جنابت و ریش تراشی رخصتی به ما نرسیده است.
نتیجه این که ریش گذاشتن به حکم عقل واجب می باشد.