اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی0%

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: احسان زاهری
گروه: مشاهدات: 10994
دانلود: 3191

توضیحات:

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 106 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10994 / دانلود: 3191
اندازه اندازه اندازه
اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

پیام‌ها

1. انسانی كه عاشق حضرت امام حسینعليه‌السلام و یارانش می‌باشد، هرگز نماز را سبك نشمرده، چه رسد كه آن را ترك نماید.2. زمانی كه پیامبر و امام ما در سخت‌ترین شرائط نماز جماعت عشق و خوف را برقرار می‌نمایند، معلوم است، كه وظیفه ما در قبال دین و اعتقادات، رفتار و عمل بسیار سنگین می‌باشد.3. نماز ركن اساسی عملی دین اسلام است، كه اگر آن عمل در پرونده مسلمان نباشد، بقیه اعمال او ارزشی ندارد.4. جایگاه نماز جماعت و اهمیتش از اُحد تا كرببلا بر همگان واضح است و ترك آن تقصیری بزرگ است.5. یاد آوران نماز مورد دعای خاص حجت الهی قرار می‌گیرند.

امام حسینعليه‌السلام و منزلت امامان معصوم عليهم‌السلام

اشاره

زمانی كه حبیب بن مظاهر اسدی برای حضرت عرض كرد: شما قبل از اینكه خداوند عزیز و بزرگ حضرت آدمعليه‌السلام را بیافریند چه بودید؟ حضرت در پاسخ فرمود؛ «كُنَّا اَشْباحُ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرشِ الرّحْمنِ فَنُعَلِّمَ لِلمَلائِكَةِ التَّسْبیحَ وَ التَّهْلیلَ وَ التَّحْمیدَ؛[32] ما وجودهای نوری بودیم، اطراف عرش خدای رحمن دور می‌زدیم، پس برای فرشتگان سبحان اللَّه و لا اله الا اللَّه و الحمد اللَّه آموزش می‌دادیم».آری! امامان نورعليهما‌السلام قبل از این كه معلم فرشیان باشند، استاد عرشیان بودند. تفسیر و بیان منزه بودن خدا را آموزش می‌دادند. آری! آن‌ها كلمه توحید را با تمام محتوای آن به ملائكه یاد می‌دادند و رمز سپاسگزاری از خداوند را برای آن‌ها بیان می‌كردند. از همین جاست، كه زمان تولد امام حسینعليه‌السلام هفتاد هزار فرشته با رهبری جبرئیل امین برای تولد معلم و استاد خویش در عالم دنیا به محضر حضرت رسول خدا و علی و فاطمه صلوات اللَّه علیهم اجمعین حاضر می‌شوند. و آن مولود را تبریك و تهنیت می‌گویند.بله! قبل از این كه فرشیان او را بشناسند، آسمانیان شاگردی او را نموده‌اند و جهت سپاس از استاد و شاد باش گفتن برای ورودش به عالم دنیا آمده‌اند.ابوذر می‌گوید: حضرت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «اَلا اِنَّ مَثَلَ اَهْلِ بَیتِی فیكُم مَثَلُ سَفینَةِ نُوحٍ مَن رَكَبَها نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرَقَ؛[33] آگاه باشید، به درستی كه اهل بیت من (سیزده مقام معصوم) در میان شما مثل كشتی حضرت نوحعليه‌السلام هستند. كسی كه سوار كشتی شود، نجات می‌یابد و كسی كه از آن عقب بماند. غرق می‌گردد». راستی اگر انسان به تاریخ بیاندیشد و آن را مورد بررسی قرار دهد. خواهد یافت، كه بشر اگر فرزند پیامبر الهی هم باشد، ولی از دستورات او سر باز زند، عذاب و مجازات دنیایی و آخرتی گریبانش را گرفته و برای همیشه او را تحت عذاب خویش قرار می‌دهد. پس راه نجات بشریت در گروه اطاعت از خدا و وحی و نبوت و امامت رهبران معصوم می‌باشد. كه هستی برای وجود ارزشمند آن‌ها آفریده شده است. خداوند در حدیث قدسی فرمود: «لَوْلاكَ لِما خَلَقْتُ الاَفلاكَ لَولاْكُما خَلقتُ الاَفلاكَ لَولاكُم لَما خَلَقتُ الاَ فَلاك؛[34] اگر تو نبودی هستی را نمی‌آفریدم. اگر شما دو نفر (محمد و علی صلی علیهما) نبودید، نظام وجود را خلق نمی‌كردم. اگر شما (چهارده معصومعليهما‌السلام نبودید، جهان هستی را نمی‌آفریم. این بیانات قدسی الهی جایگاه رفیع و ویژه این انوار الهی را بیان می‌نماید، كه اینان اصل وجود هستند، بقیه فرع و شاخ و برگ‌های عالم هستی می‌باشند.حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «هذانِ اِبْنای مَن اَحَبَّهُمَا فَقَد اَحَبَّنی وَ مَن ابغَضَهُمَا فَقَدْ ابْغَضَنی؛[35] كسی كه با این دو فرزندانم (حسن و حسینعليهما‌السلام ) دوستی نماید، با من دوستی كرده و كسی كه آن دو را ناراحت نماید، مرا خشمناك نموده است».

این حسین كیست كه عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی كه جان‌هاهمه پروانه اوست

هر كجا می‌گذرم نور رخش جلوه گر است

هر كجا می‌نگرم جلوه مستانه اوست

حضرت خاتم الانبیاء فرمود: «الحَسَنُ و الحسینُ سَیدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ؛ حسن و حسینعليهما‌السلام دو سرور جوانان اهل بهشت هستند». روایات و بیانات در عظمت كربلا، امام حسینعليه‌السلام و یارانش بسیار است، به گوشه‌ای از آن‌ها به صورت اختصار اشاره می‌گردد؛1. حسین چراغ هدایت است. (مصباح الهدی)2. حسین كشتی نجات است. (سفینة النجاة)3. زیارت و غسل او از ده‌ها حج و عمره با فضیلت‌ تر است.4. تربت او بهترین خاك در جهان هستی است، كه خوردن آن موجب عزت و شرف، شفای روح و جسم است.5. خاك كربلای او بهترین تربت برای سجده كنندگان محضر حضرت حق است، تا در سجده بر خدا، عاشق دلباخته او را یاد نمایند.6. حائر حسینی ارزش نمازش از جهت اختیار شكسته و تمام خواندن، چون مكه و مدینه است.7. حسین ثاراللَّه است، او خون خداست.8. رمز تاریخ كربلای خونین او در قرآن، سوره حضرت مریمعليه‌السلام آمده است. كهیعص، كافش: كربلا، هائش: هادی، یائش: یزید، عینش: عطشان، صادش: صبر اسیران كربلا.9. در میان خاك‌ها فقط تربت پاك كربلای او دارای عطر خاصی می‌باشد.10. اهل بیت‌عليهم‌السلام برای زیارت امام حسین اجیر می‌گرفتند تا به نیابت آن‌ها به زیارت حضرت مشرف شوند.11. حسین وارث همه انبیاء از حضرت آدمعليه‌السلام تا حضرت خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می‌باشد. 12. او آموزگار عرشیان و فرشیان بوده و هست.13. او امام و حجت خدا، وصی پیامبر و سرور شهداء می‌باشد.14. حضرت امام حسینعليه‌السلام را زمان نوشیدن آب یاد نمایید.شیعَتی ما اِنْ شَرِبْتُمْ ماءِ عَذْبٍ فَاذْكُرُونی اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی[36] .شیعیان من اگر آب نوشیدید مرا یاد نمایید؛ یا اگر نام غریب و شهیدی را شنیدید. پس برای من گریه و ناله كنید».

پیام‌ها

1. مقام و منزلت این انوار الهی را نمی‌توان درك نمود، عقل عاجز از درك و زبان ناتوان از بیان می‌باشد.2. تمسك به راه، كلام و اندیشه آن‌ها نجات بخش انسان در تمام جهات در دنیا و آخرت می‌باشد.3. مخالفین، دشمنان و ترك كنندگان راه آن امامان معصوم‌عليهم‌السلام گمراه و نابود گشته و كسانی كه خود را دایه دلسوزتر از مادر می‌دانند، از دین جدا گشته و از مارقین محسوب می‌گردند.4. انسان باید الگو، معلم و مربی خویش را انسان‌های پاك و معصوم قرار دهد، تا گرفتار خلاف، گمراهی و سقوط نگردد.5. انسان باید اصول و فروع دین را در مكتب چهارده معصومعليهم‌السلام بیاموزد، تا در اعتقادات و رفتار عملی خویش دچار لغزش نگردد.

امام حسینعليه‌السلام و امر به معروف و نهی از منكر

اشاره

از اصول عملی دین اسلام و همه ادیان آسمانی و سرلوحه همه فضیلت‌های علمی و عملی و با ارزش‌ترین اعمال طبق روایات و آیات، امر به معروف و نهی از منكر است. اولین و آخرین كار انبیاء و ائمه‌عليهم‌السلام برای زنده نمودن ارزش‌های انسانی و خوبی‌ها، زدودن گناه و فساد، ظلم، شرك و كفر، امر به معروف و نهی از منكر، شناساندن خوبی‌ها و بدی‌ها و معرفی ملاكِ تشخیص آن‌ها بوده است. هم چنین از جانب خداوند خوبی‌ها و بدی‌ها در هدایت تكوینی، به نفس انسان الهام گردیده و در هدایت تشریعی ویژه انسان، به وسیله وحی و نبوت و امامت تشریح و تبیین گشته است. خداوند در سوره مباركه شمس بعد از یازده قسم به خودش و همه هستی فرموده:( فَاَلهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْویهَا قَد اَفلَحَ مَن زَكّیهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسّیهَا ) [37] پس خداوند خوبی‌ها و بدی‌ها را به نفس انسان الهام نمود، كسی كه نفس و جان خویش را پاك نماید، قطعاً پیروز است. و كسی كه طریق مكر و حیله را طی نمود، به هدف نمی‌رسد. لذا همه انسان‌ها خوبی‌ها، اعمال و رفتاری را كه طبیعت و وجدان پاك بشر دوست می‌دارد و هر چه را نفوس انسانی از آن‌ها متنفّر است، خداوند الهام نموده و بشر آن‌ها را می‌فهمد، چنان كه نفوس پاك انسان، خوبی امر به معروف و نهی از منكر را هم می‌شناسد. اما ناخوشایند بودن این دو امر الهی و عقلی و وجدانی در نزد بعضی از مردم جامعه، به علت وجود حجاب‌های نفسانی، غرور و تكبر، منافع زودگذر دنیایی، اهداف غیر عقلایی و شرعی می‌باشد. زیرا عقل و شرع هیچ زمانی امر به خلاف فطرت و وجدان سالم نمی‌نمایند. بلكه دستورات آن‌ها برای تأمین امنیت و سعادت دنیا و آخرت بشر است. لذا خداوند این دو ركن مهمی كه حیات و عزت انسان در گرو آن است، به روح و اندیشه انسان‌ها وحی و الهام نموده است. و حركت بر علیه آن دو امر الهی مسیری بر خلاف عقل و وجدان سالم، شرع و وحی الهی خواهد بود، كه سرانجام سقوط و ذلت در پی خواهد داشت. لذا اهمیت و بزرگی این دو واجب الهی تا آن جاست، كه خداوند بهترین امت‌ها را در قرآن امر كنندگان به معروف و نهی كنندگان از منكر بیان نموده است:( وَ لتَكُن مِنكُم اُمَّةٌ یدعُونَ اِلَی الخَیرِ وَ یأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ ینهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحُون ) [38] هر آینه از شما گروهی دعوت به خوبیها می‌كنند و امر به معروف و نهی از منكر می‌نمایند و اینان پیروز و رستگارند». معروف: كارها و اعمال شناخته شده مورد عنایت انسانها است، كه همه، آن‌ها را نیكی و خوب می‌دانند. منكر: اعمال و رفتاری كه مورد انزجار و تنفر طبیعت، وجدان و عقل سالم انسانها است. (منكر: خلاف فطرت و معروف: موافق فطرت می‌باشد).خداوند در قرآن می‌فرماید:( كُنتُم خَیرَ اُمَّةٍ اُخرِجَت للِنَّاسِ تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ تَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ تُؤمِنُونَ بِاللَّه ) [39] شما بهترین امت‌ها شدید. آن امتی كه برای مردم خارج شدند (آفریده شدند)، چون امر به معروف و نهی از منكر می‌نمایید و ایمان به خداوند دارید». این آیه شریفه اهمیت هجرت، جهاد و تحمل مشكلات را برای زنده نمودن جامعه و نجات آن از ملاك‌های برتری قرار داده است. زیرا بهترین مردم كسانی هستند، كه در جهت منافع دنیوی و اخروی، مادی و معنوی مردم قدم بر می‌دارند و آن‌ها را به معروف و منكر آشنا ساخته و امر و نهی نموده و قدرت ایمانی جامعه را در پرتو ارزش‌های توحیدی بالا می‌برند. لذا در زیارتنامه امام حسینعليه‌السلام می‌خوانیم:( وَ اَشْهَدُ اَنَّك قَد اَقَمتَ الصَّلوةَ وَ اتَیتَ الزَّكاةَ وَ امَرتَ بالمعروفِ و نَهَیتَ عَنِ المُنكر ) [40] شهادت می‌دهم كه تو [ای حسین بن علیعليه‌السلام ] نماز را اقامه كردی و زكات را اداء نمودی و دستور به خوبی‌ها دادی و از بدی‌ها بازداشتی». توضیح آن كه؛ شهادت می‌دهم، با خون خود و یارانت، نماز خونین عشق را در مسلخ عاشقان اقامه كردی و با جان خویش زكات، كه حق محرومین جامعه است، اداء نمودی و در مقابل همه كفر و شرك، معروف را با نثار جانتان به جامعه معرفی نموده و منكر را كه مصداق بارز آن بیعت با یزید و اندیشه‌های پلید او بود بیان نمودی.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اِعتَبرُوا اَیهَا النّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَولِیاءَهُ مِن سُوءِ ثَنائِهِ عَلی الأَحبارِ إذْ یقُولُ: «لَولا ینهاهُمِ الرَّبّانیونَ وَ الأَحبارُ عَن قَوْلِهِمْ الإِثمِ» وَ قالَ: «لَعَنَ الذّینَ كَفَرُوا مِن بَنِی اِسْرائِیلَ - إِلی قَولِهِ - لَبِئْسَ ما كانُوا یفعَلُون» وَ اِنّمَا عَابَ اللَّهُ ذلِكَ عَلَیهِم لاِنَّهُم كانُوا یرَونَ مِن الظَلمَةِ الَّذِینَ بَینَ أظهَرِهِم المُنكَرَ وَ الفَسادَ فَلا ینْهَونَهُم عَن ذلِكَ رَغْبَةً فِیما كانُوا ینالُونَ مِنهُم وَ رَهبَةً مِمّا یحْذُرونَ؛[41] ای مردم! عبرت و درس بگیرید، به واسطه آن چه خداوند دوستانش را از بدی ستایش عالمان یهود نصیحت نمود»: چرا علماء یهود گناه را دیدند و نهی نكردند؟ آنها مورد لعن هستند. بدرفتاری نمودند، خداوند بر آنها عیب گرفت؛ چرا كه ظلم، فساد و منكر را دیدند و نهی نكردند، یا به خاطر منافع خودشان یا از ترس دیگران.امام حسینعليه‌السلام به قرآن استشهاد نمود:( فَلا تَخشَوهُمْ وَ اخشَوْنِ ) [42] از آن‌ها [در راه انجام تكلیف و امر به معروف و نهی از منكر] نترسید، از من بترسید.[43] .وصیت امیر المؤمنین، انبیاء الهی، ائمه هدی‌عليهم‌السلام ، انسانهای الهی و شهدا راه حق و فضیلت، امر به معروف و نهی از منكر بوده و همه در مسیر تحقق آن هجرت و جهاد نموده تا به شهادت رسیدند، حضرت موسی و ابراهیمعليهما‌السلام در مقابل فرعون و نمرود زمان خود، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مقابل ابوسفیان‌ها در جهت ریشه‌كن نمودن شرك و بت ‌پرستی و زنده نمودن توحید، علیعليه‌السلام در مقابل ناكثین، قاسطین و مارقین و امام حسینعليه‌السلام در مقابل یزیدیان، از شهادت یحیی بن زكریاعليه‌السلام گرفته تا سرهای بریده كربلا و نینوا، همه برای تحقق و عمل به این فریضه الهی صورت گرفته است. لذا این دو اصل در روایات از آن چه آفتاب بر آن می‌تابد، با ارزش‌ تر بیان شده است، و هم چنین، كارهای دیگر در مقابل امر به معروف و نهی از منكر به كف روی آب و یا قطره آب در دریا تشبیه گردیده است. لذا باید این دو امر مهم به بهترین روش بیان گردد. زیرا واجب‌تر از همه واجبات و موجب زنده شدن همه آن‌ها و زدودن محرمات و ایجاد تقوای الهی در فرد، جامعه و حكومت می‌گردد.

داستان

در زمان «فتحعلی شاه قاجار»، در یزد عالمی بود، به نام «ملا حسن یزدی»[44] كه مورد احترام مردم بود. فرماندار شهر یزد به مردم، ظلم و بدی می‌كرد. ملاحسن ایشان را به كردار ناپسندش تذكر داد، ولی سودی نبخشید. شكایت او را برای فتحعلی شاه نوشت، باز فایده‌ای نداشت.چون در امر به معروف و نهی از منكر ساعی بود، مردم یزد را جمع كرد و همگی فرماندار را به دستور او از شهر بیرون كردند.جریان را به فتحعلی شاه گزارش دادند. بسیار ناراحت شد و دستور داد، ملا حسن یزدی را به تهران احضار كردند.شاه به آخوند گفت: حادثه یزد چه بوده است؟ گفت: فرماندار تو در یزد حاكم ستمگری بود، خواستم با اخراج او از یزد شر او را از سر مردم رفع كنم.شاه عصبانی شد و دستور داد، چوب و فلك بیاورند و پاهای آخوند را به فلك ببندند، و همین كار را كردند.شاه به امین الدوله گفت: ایشان تقصیری ندارد، اخراج فرماندار بدون اجازه او توسط مردم انجام شده است.آخوند با این كه پاهایش به چوب و فلك بسته بود، گفت: چرا دروغ بگویم، فرماندار را من به خاطر ظلم از یزد اخراج نمودم. سرانجام به اشاره شاه، «امین الدوله» وساطت كرد، و پای آخوند را از بند فلك باز كردند.شب، شاه در عالم خواب پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را دید، كه دو انگشت پای مباركش بسته شده است، پرسید: چرا پای شما بسته شده است؟فرمود: تو پای مرا بسته‌ای! شاه گفت: هرگز من چنین بی ادبی نكردم. فرمود: تو فرمان ندادی كه پاهای آخوند ملا حسن یزدی را در بند فلك نمودند؟! شاه وحشت زده از خواب بیدار شد و دستور داد، لباس فاخری به او بدهند و با احترام به وطنش بازگرداند. آخوند آن لباس را نپذیرفت و به یزد برگشت و پس از مدتی به كربلا رفت و تا آخر عمر در كربلا بود.[45] .داستان حضرت ابراهیم در مسیر زنده كردن دین خدا و نهی از بت پرستی، چگونه عاشقانه اطاعت امر مولا نمود، كه برای همیشه تاریخ، قهرمان سنگر توحید گردید.

اینان كه به رسم عاشقی سوخته‌اند

آئین وفا نزد كه آموخته‌اند

بر خرمن آتش زده چون ابراهیم

نمرود و بساط كفر او سوخته‌اند

پیام‌ها

1. كارهای شناخته شده كه مورد پسند عقل و وجدان سالم است، معروف گویند و كارهای بد و زشت كه انسان از آن‌ها ناراحت می‌گردد، منكر نامیده می‌شود.2. امر به معروف و نهی از منكر با شرایط تأثیرگزاری آن بر همه انسان‌ها به ویژه مسلمانان واجب است.3. باید امر كردن به خوبی‌ها و بازداشتن از بدی‌ها بوسیله تبلیغ و بیان، قدرت و حكومت و حتی در آخرین مراحل با تهدید و تنبیه اجراء گردد، تا جامعه با خوبی‌ها زنده و از بدی‌ها پاك سازی شود.4. بهترین ثواب‌ها برای این دو واجب می‌باشد و با ارزش‌ترین امت‌ها، مردمی هستند، كه آن دستور الهی را زنده نمایند.5. انسان باید در مسیر احقاق حق و انجام وظیفه از سرزنش‌ها و دشمنان نترسد.6. تاریخ نشانگر عزت و افتخار ملت‌هایی است، كه در این طریق جان و مال را نثار كردند.7. علمای ربانی در نزد خداوند و پیامبر و اهلبیت‌عليهم‌السلام احترام ویژه‌ای دارند.

امام حسینعليه‌السلام و هجوم فرهنگی

اشاره

مستكبرین در جهانِ امروز، بعد از ناكام ماندن جنگ‌های گرم علیه ملت‌ها و ملیت‌ها و بی‌ارزش شدن سلاح‌های مدرن روز، وارد جنگ سرد و حمله به اهداف اعتقادی، فكری و دینی مردم و جوامع بشری شده‌اند، این مهم را نه امروز، بلكه قرن‌ها قبل، اسلام و رهبران الهی در بیانات نورانی خویش روشن نموده و آن را در بالاترین درجه اهمیت قرار داده و سنگربانان و مدافعان این هجوم را در صدر حامیان دین شمرده و عمل و دفاع آن مرز بانان سنگرهای اندیشه و اعتقاد را از مهمترین اعمال و با فضیلت‌ترین رفتار در مقابل دشمنان حق و عدل بیان كرده‌اند. حضرت امام حسینعليه‌السلام فرمود:«ما كَفَلَ لَنا یتیماً قَطَعَتْهُ عَنَّا مَحنَتُنا بَاسْتِتارِنا فَواساهُ‌مِن عُلوُمِنا الَتی سَقَطَتْ اِلاَّ قالَ‌اللَّه تعالی لَهُ یا اَیهَا الْعَبْدُ المُواسیاَنا اَولی بِهذالْكَرَمِ اِجْعَلوُالَهُ یا مَلائِكَتی فِی الجَنانْ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ اَلْفَ اَلْفَ قَصرٍ وَ ضَمُّوا الَیها ما یلیقُ بِها مِنْ سائِرِ النِّعَمِ؛[46] افرادی، عهده‌دار مسئولیت یتیمانی نمی‌شوند، كه به سبب مشكلات از علوم ما محجوب شده‌اند. پس آن‌ها را كه از علوم ما فاصله گرفته‌اند بهره می‌دهند، تا آن یتیم را ارشاد و هدایت نمایند. مگر اینكه خداوند [درباره این یتیم نوازی و نجات دادن آن‌ها از ضعف فرهنگی و آشنا كردن آن‌ها، به علوم اهل بیتعليهم‌السلام ] برای آن بنده می‌فرماید: ای بنده خدمتگزارم! من به این كرامت سزاوارم، كه هدیه تو را در این یتیم نوازی بدهم. ای ملائكه! برای این بنده یتیم نواز فرهنگی، فكری و اعتقادی من در بهشت به عدد هر حرفی از علومی كه به انسان‌ها یاد داده است، هزار هزار قصر قرار بدهید و هر چه این قصرها از وسایل و نعمت‌ها، حور و غلام نیاز دارد، به آن‌ها بیفزایید».بله! این فرد نجات دهنده انسان‌هایی است، كه پدر و رهبر دینی ندارند و از علوم الهی بهره‌مند نیستند. این دلیل؛ اصل نیاز مربی و رهبر، امام و مرشد را برای یتیمان معنوی، دینی و روحی ثابت می‌كند؛ لذا نباید آن‌ها را آزاد و رها گذاشت؛ بلكه باید آن‌ها را زیر چتر و پوشش فكری، اعتقادی و عملی قرار داد؛ زیرا این كفالت اعتقادی، از نظام ارزشی اسلام است. در حكومت اسلامی باید تمام مسئولین و قوای سه گانه، بلكه همه مردم در جهت رشد فرهنگی و دینی جامعه بكوشند، تا مصداق یتیم نوازی مذكور قرار گیرند.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اَیهُما اَحَبُّ اِلَیكَ رَجُلٌ یرُومُ قَتلَ مِسكینٍ قد ضَعُفَ تُنقِذُ مِنْ یدِه و ناصبٌ یریدُ اِضلالَ مِسكینِ مُؤمِنٍ مِن ضُعَفاءِ شیعَتِنا تُفْتَحُ عَلَیهِ ما یمتَنِعُ بِه یقمِحُهُ و یكسُرُه بِحُجَجِ اللَّه تعالی؛[47] كدام یك از دو نفر كه مورد هجوم قرار گرفته‌اند، نجاتشان نزد شما محبوب‌تر است؟ آیا انسان ضعیفی كه مورد حمله جانی قرار گرفته یا نجات مؤمن مستضعف فكری و اعتقادی كه مورد حمله اعتقادی قرار گرفته و او را از مسیر حق گمراه می‌كند؟حضرت در مورد حملات فرهنگی تمام گروه‌های باطل فرمود: «بَل اِنقاذُ هذا المِسكِینِ المُؤمِن مِن یدِ هذا النّاصِب؛ بله، نجات این بیچاره مؤمن كه در دست ناصبی گمراه گرفتار شده، نزد من محبوب‌تر است. سپس امام حسینعليه‌السلام به آیه قرآن استشهاد نمود:( مَن اَحیاها فَكَانَّما اَحیا النّاسَ جَمیعا مَن احَیاها اَوْ اَرشَدَها مِن كُفرٍ اِلی ایمانٍ فَكَانَّما اَحیا النّاسَ جَمیعاً ) كسی كه انسانی را از جهت فكری و اعتقادی زنده كند، گویا همه مردم را زنده كرده است، كسی كه او را هدایت و ارشاد كند و از كفر به سوی ایمان ببرد گویا مانند فردی است، كه همه مردم زنده كرده است.این بیان، اهمیت كار فرهنگی و امر به معروف و نهی از منكر و نجات انسان‌ها را از حملات اعتقادی و ایمانی روشن‌تر می‌نماید.امام صادقعليه‌السلام فرمود: «عُلَماءُ شیعَتِنا مَرابِطُونَ بِالثِغرِ الذی یلی اِبلیسُ وَ عَفاریتُه یمنَعُونَهُم عَنِ الخُرُوجِ عَلَی ضُعَفاءِ شیعَتِنا وَ عَن اَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِم اِبلیسُ وَ شیعَتُهُ النَّواصِب اَلا فَمَن انتَصَب لِذلك مِن شِیعَتِنا كَانَ اَفضَلُ مِمَّن جَاهَدَ الرومَ وَ التُركَ وَ الخَزَر اَلفَ اَلفَ مَرَّةِ لاَنَّهُ یدفَعُ عن اَدیانِ مُحِبینا و ذلِكَ یدفَعُ عَن اَبدانِهِم؛[48] علمای شیعه ما حافظان و نگهبانان مرزهایی هستند، كه شیطان و حمایت كنندگان او [تحت فرمانش] پشت آن مرزها برای حمله بر شیعیان نشسته‌اند. عالمان شیعه مانع حمله شیاطین بر پیروان ضعیف ما هستند. [انسان در استضعاف فكری و اعتقادی، زود از دشمن فریب می‌خورد] و علمای شیعه، مانع سلطه ابلیس و پیروان، او بر شیعیان می‌شوند، آگاه باشید! شیعیانی كه برای این امر منصوب شدند، با فضیلت‌تر از كسانی هستند، كه با روم، ترك و خزر[49] ، هزار هزار مرتبه جهاد كردند؛ برای این كه آن عالم شیعه از دینِ دوستان ما دفاع می‌كند و این جهاد كننده از بدن‌ها و جسم دوستان ما دفاع می‌نماید». حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «وَ الَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیدِه لَعالمٌ واحدٌ اَشَدُّ عَلی اِبْلیس مِن اَلْفِ عابِد لاَنَّ العابِدَ لِنَفسِهِ و العالِمُ لِغَیرِهِ؛[50] به خدایی كه جان محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در دست او است، یك عالم الهی وجودش بر ضد شیطان از هزار نفر پرستش كننده [= كسی كه فقط اهل نماز و ذكر است] قوی‌تر است؛ برای این كه عبادت كننده كارش برای خود او است؛ ولی دانشمندان برای دیگران هستند».

صبحی چه پاك و روشن در آستین خود داشت

غوغای سربداران در شام آخر ما

زینب كه میخروشد شیرانه بر ستمگر

دیگر چرا نگردد دنیا مسخر ما

پیغام انهدام دشمن فرا رسیده

این را بخون نوشتند گلهای پر پرما

پیام‌ها

1. مهم‌ترین یتیمان كسانی هستند، كه سرپرست دینی و معنوی، فكری و فرهنگی ندارند.2. عالمان الهی كه متولی این ایتام هستند، باید رسیدگی به این امور را مهم‌ترین برنامه خود قرار داده تا در جهت نجات آن‌ها از كمبودهای فرهنگی موفق گردیده و آن‌ها را از تنهایی نجات دهند. 3. خرج و صرف بودجه در جهت یتیمان فكری و ایمانی، با ارزش‌تر از یتیم مالی و اقتصادی است.4. ارزش ارشاد و هدایت این افراد، با بیان حسین بن علیعليهما‌السلام و هدایای الهی كه در بهشت به آن‌ها عرضه می‌شود، روشن می‌گردد، زیرا هر كلام روح بخش عالمان الهی جهت حفظ انسان‌ها از لقمه‌های نانی كه تأمین جسم را می‌نماید، با ارزش‌تر و اصلاً قابل مقایسه ارزشی نیست.5. حال با وجود بی‌سرپرستان اعتقادی و فكری چگونه قلم‌ها و بیان‌ها چون افعی آزاد باشند و این مستضعفان فكری و اعتقادی را طعمه لذیذ خود قرار دهند؟6. استضعاف اعتقادی و دینی از اقتصادی و نظامی بدتر و ضررش بیش‌تر و تقویت اعتقادات دینی از همه امور مهم‌تر است؛ ولی سرمایه‌گزاری فرهنگی در جامعه، بسیار ناچیز است، باید گفت: مسئولین همراه و هم گام با مردم در جامعه با امكانات وسیع سرمایه‌گزاری در جهت رشد و بالندگی اعتقادی و دینی بسیج گردند، تا مشكلات این طریق را حل نمایند.7. دشمن را باید در مسایل فكری با استدلال و برهان محكوم نموده و استدلالشان را باطل نمود، لذا اگر انسان مؤمن، بدون استدلال و برهان با دشمن برخورد نماید و شكست خورد، باطل جلوه كرده و حق تضعیف می‌گردد.8. با این استضعاف فكری و اعتقادی چگونه می‌شود، گروهك‌ها و احزاب و مطبوعات را آزاد گذارد، تا مستضعفان فكری و ایمانی را لقمه چرب خود قرار داده و آن‌ها را از عقیده و اعتقاد، خلع سلاح نمایند! به همین جهت تریبون‌های آزاد، بحث و كنگره‌ها و میزگردها باید متناسب با موضوع و كارشناسان آن تشكیل شود و اگر نتیجه آن برای مردم جامعه قابل درك بود، برای عموم قرار داده شود. عالمان و بزرگان اهل فضیلت فرموده‌اند: هر موضوع علمی را نباید برای هركس مطرح نمود. این خیانت و ستم به مردم و علم است.لیاقت‌ها و ظرفیت‌ها، عقل و درك و فهم افراد، مكان و زمان همه در انتخاب مطالب و نحوه بیان آن‌ها دخالت دارد. هر سخن جایی و هر نكته مقامی دارد. اگر گروه‌ها و اندیشمندان به ظرفیت‌ها و پذیرش جامعه و مردم توجه نكنند و آزادانه مطالب را به دلخواه خویش مطرح كنند، نوعی خیانت است. لذا آزادی نباید در كنارش تخریب باشد و اگر مفاسدی مترتب گردید، نتیجه عدم مهار و كنترل می‌باشد و باید از این ضایعات جلوگیری گردد.9. انسان باید بداند؛ كه وجود شك و تردید، در دل‌ها درباره مسائل اعتقادی و فكری، موجب عدم قبولی عبادات و عدم اجابت دعاها می‌گردد، پس باید بكوشد، تا شبهات را به علم و یقین تبدیل نموده تا به امور دینی و دنیایی خود عالمانه عمل كند و ارزش حقیقی خود را دریابد.10. زنده نمودن اندیشه و اعتقادات یك فرد در جامعه به اندازه حیات همه مردم ارزشمند است.11. مبارزه در سنگرهای علمی و اعتقادی و پاسداری از آن محبوبتر و با فضیلت تر از جبهه‌های نبرد حق علیه باطل است.12. كسانی كه فریب دشمنان فكری را خورده و تحت تأثیر تبلیغات و اندیشه آن‌ها قرار گرفته‌اند، سقوط كرده و راه نجات را از دست داده‌اند.13. وجود مستضعفان فكری و اعتقادی در میان شیعه، مسؤولیت عالمان را سنگین‌تر و حساس ‌تر می‌نماید.14. امامان معصومعليهم‌السلام ، اندیشمندان الهی و علما را برای حفظ حدود و مرزهای فرهنگی و اعتقادی منصوب كرده‌اند.15. شیاطین برای تسلّط و نفوذ بر شیعیان، مرتب برنامه‌ریزی می‌كنند.16. نگهداری این حدود، بسیار مهم‌تر از حفظ مرزهای خاكی است؛ زیرا اگر عقیده استوار باشد، حدود خاكی كشور حفظ می‌شود؛ ولی اگر اعتقاد و ایمان به خداوند، ضعیف باشد، كشور سقوط كرده و مرزهای خاكی و اعتقادی همه‌اش مورد تجاوز دشمنانِ از خدا بی خبر قرار می‌گیرد.17. دشمنان دین به طور كلی، اعم از داخلی و خارجی، جنی و انسی تنها مانع سر راه خود را عالمان شیعه می‌دانند و تاریخ هم این را به خوبی نشان داده است. 18. ارزش وجود عالم در مقابل شیاطین جنی و انسی (درونی و برونی) از همه انسان‌ها مؤثر و مفیدتر می‌باشد.19. یك نفر عالم الهی در مقابل هجوم فرهنگی و اعتقادی از یك لشگری كه قدرت دفاع اعتقادی و جواب مشكلات فكری و حل شبه‌ها و شك‌ها را ندارد، عزیزتر و نجات بخش‌تر می‌باشد.20. اندیشه و علم عالمان الهی، نجات بخش و زنده كننده خویش و امت و جامعه می‌باشد.21. عبادت یك شخص، عملی منحصر به فرد و مؤثر برای جمع نمی‌باشد؛ ولی تأثیر وجود علمی و عملی دانشمندان برای همه مردم از جهات دنیایی و آخرتی واضح است. تا آن جا كه كفر و استكبار، دشمنان درونی و برونی را به مردم معرفی و آن‌ها را برای دفاع در مقابل دشمنان آماده می‌نماید. و در طول تاریخ و انقلاب‌های دینی واضح است، كه علمای اسلام رهبران حركت‌های آزادی بخش بوده‌اند.22. حضرت رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اهمیت نقش وجودی عالمان الهی را در مقابل دشمنان اعتقادی و فكری و دینی، با یك سوگند و مقایسه روشن بیان فرموده است.از خداوند طلب می‌نماییم: پروردگارا! عقول، ارواح و قلوب و وجودمان را از شبهات اعتقادی و ایمانی تخلیه و به علم و یقین مزین فرما.