اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی0%

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: احسان زاهری
گروه: مشاهدات: 10998
دانلود: 3191

توضیحات:

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 106 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10998 / دانلود: 3191
اندازه اندازه اندازه
اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

اندیشه‌های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذكره الشهداء. شریف كاشانی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

امام حسینعليه‌السلام و شیعه بودن

اشاره

حسینی شدن و حسین گونه بودن و در این طریق حق تا پایان عمر ماندن، موجب حیات و مرگ با عزت می‌گردد. مردی خدمت حضرت امامعليه‌السلام عرض كرد: ای فرزند رسول خدا! من از شیعیان خاص شما هستم. حضرت فرمود: «یا عَبداللَّهِ فَاِذا اَنْتَ كَاِبْراهیمِ الخَلیلِعليه‌السلام اَلّذی قال اللّهُ وَ اِنَّ مِن شیعَتِهِ لَاِبْراهیمَ اِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلیمٍ فَإِنَ كانَ قَلْبُكَ كَقَلْبِهِ فَأَنتَ مِن شیعَتِنا وَ اِنْ لَمْ یكُنْ قَلْبُكَ كَقَلبِهِ وَ هُوَ طاهِرٌ مِنَ الغِشِّ وَ الْغِلَّ فَاَنْتَ مِن مُحِبّینا؛[79] ای بنده خدا! تو مثل حضرت ابراهیم خلیل هستی، آن كسی كه خداوند [درباره او در قرآن] فرمود: به درستی كه از شیعیان او ابراهیم است، زمانی كه با قلبی سالم و پاك به محضر خدا آمد. پس اگر دل تو مثل قلب ابراهیمعليه‌السلام است، پس تو از شیعیان ما هستی و اگر دل تو مثل قلب او نیست. پس آن دل پاك از ناخالصی و آلودگی است. پس تو از دوستان ما هستی».

حلّال جمیع مشكلات است حسین

شوینده لوح سیئات است حسین

ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا

جائی كه سفینةُ النجات است حسین

در بیان دیگر حضرت می‌فرماید: «اِنَّ مِن شِیعَتِنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِن كُلِّ غِشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ وَ لكِنْ قُل اَنَا مِن مَوالِیكُمْ وَ مُحِبّیكُمْ؛[80] به درستی كه از شیعیان ما كسانی هستند، كه دلهایشان از كینه و آلودگی و خیانت پاك باشد، لكن بگو من از دوستان شما هستم».حضرت فرمود: «ما اَعلَمُ اَحَداً عَلی مِلَّةِ اِبْراهیمَ، اِلا نَحنُ وَ شِیعَتُنَا وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْها بُراءٌ[81] احدی را بر آئین حضرت ابراهیمعليه‌السلام نمی‌دانم، مگر ما و شیعیان ما و بقیه مردم از كیش و آیین ابراهیمی بر كنارند».خداوند از قول ابراهیم، در قرآن می‌فرماید:( فَمَن تَبَعَنی فَاِنَّه مِنّی ) همانا كسی كه از من پیروی نماید، از من است».حضرت با استدلال و بیان واضح، شیعه واقعی را معرفی و دوستان را از شیعیان جدا نموده است. مقام شیعه شدن و بودن را در صدر كمالات معرفی كردند. حضرت امام حسینعليه‌السلام برای ابان بن تغلب فرمود: «مَن اَحَبَّنا كانَ مِنّا اَهلُ البَیتِ؛[82] كسی كه ما را دوست بدارد، از ما اهل‌بیت است».ابان با تعجب می‌گوید، عرض كردم از شما اهل‌بیت. حضرت فرمود: «مِنّا اَهْلُ البیتِ مِنّا اَهْلُ البیتِ مِنّا اَهْلُ البیتِ اَما سَمِعْتَ قَولَ العَبْدِ الصّالِحِ فَمَنْ تَبِعَنی فَاِنَّهُ مِنّی؛ از ما اهل بیت است، از ما اهل بیت، از ما اهل بیت، آیا شنیده‌ائی گفتار بنده صالح (الهی حضرت ابراهیمعليه‌السلام را در كه قرآن فرمود) پس كسی كه از من پیروی كرده، همانا او از من است».

ای شیعه پیروی كن، از راه او كه زیرا

در خط سرخ اسلام، نورالهدا حسین است

پویندگان راهش با خون چنین نوشتند

در آسمان توحید شمس الضحا حسین است

نازم بر آن شهیدی كاندر دم شهادت

در جبهه بر لب او فریاد یا حسین است

پیام‌ها

1. از اهل بیت شدن و رسیدن به كمالات آنها بسیار مهم و دشوار است، زیرا شیعه واقعی شدن قلب و جان و اندیشه پاك لازم دارد.2. دوستی واقعی با اندیشه و عمل صالح و قرار گرفتن در سیره آنها محقق می‌گردد.3. انسان باید در همه ابعاد و حالات زندگی خویش عشق و دوستی خود را به آنها اعلان نماید.4. روح تسلیم و اطاعت هر چه بالاتر رود، عشق و محبت را روز افزون‌تر می‌نماید، تا جان را فدای راه آن كند.5. شیعه واقعی پیروی بی چون و چرا از آن مقامات عصمت می‌باشد.

امام حسینعليه‌السلام و ظلم ستیزی

اشاره

زشتی ظلم و ستم جزء فطرت و آفرینش الهی انسان و از الهامات هدایت تكوینی می‌باشد. لذا همه انسان‌ها و حیوانات از تجاوز و تعدی دیگران ناراحت می‌گردند و آن را قبیح دانسته و برای دفاع از خویشتن اقدام نموده، تا آن جا كه جان خویش را فدا می‌كنند. در قرآن شریف و روایات نورانی اهل بیتعليهم‌السلام مبارزه با ظلم و زیر بار ستم دیگران نرفتن تشویق و ظلم پذیری و خودباختگی در مقابل قدرت‌های شیطانی زشت شمرده شده است. پس راهیان حق باید در این سرا به اسوه‌های حسنه و الگوی زیبای انسانی اقتدا نمایند. كه حضرت امام حسینعليه‌السلام و حسینیان برای زنده نمودن روحیه مبارزه با ظلم و فساد هر چه از جان و مال داشتند، نثار و ایثار نمودند. امام حسینعليه‌السلام خطاب به فرزندش امام سجادعليه‌السلام فرمود: «اِیاكَ وَ ظُلمُ مَن لا یجِدُ عَلَیكَ ناصِراً اِلاَّ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ؛[83] ای فرزندم! دوری كنید از ستم نمودن به كسی كه یار و یاوری غیر از خداوند علیه تو ندارد».انسان باید توجه كند، كه ضعفاء اگر كسی را ندارد، اما قدرت ازلی و ابدی الهی در نظام هستی پشتوانه آن‌ها است. خداوند در قرآن می‌فرماید:( اللَّهُ وَلی الذّینَ اَمَنُوا ) [84] خداوند یار و یاور مؤمنین است. «اِنَّ اللَّهَ یدَافِعُ عَنِ الذّینَ امَنُوا؛[85] خداوند از انسان‌های با ایمان دفاع می‌نماید».حضرت علیعليه‌السلام در آخرین لحظات عمرش سفارش فرمود: كُونا للظّالِمِ خَصْماً و لِلمَظلُومِ عَوناً؛[86] [ای فرزندانم! حسنم، حسینم] با ظالمین همیشه در ستیز و دشمنی باشید [سازش و آشتی با ظالم معنا و مفهومی ندارد] و برای مظلوم یار و یاور باشید». با ظالم در ستیز باش، تا حقوق مظلوم را از او بگیری و شر جنایتكاران را برای همیشه از سر آن‌ها كوتاه و ریشه‌كن نمائی.

داستان

مردم مدینه و مبارزه با ستم (واقعه حَرِّه)؛ یزید بعد از جریان عاشورا، دست به ظلمی دیگر زد و به وسیله پیرمرد بی‌باك و مریض و جسوری به نام «مسلم بن عقبه» مشهور به «مُسرِف» در بیست و هشتم ماه ذی الحجةالحرام سال شصت و سوم هجری، در حالی كه دو ماه و نیم به مرگش مانده بود،دست به غارت و كشتار مردم مدینه از صغیر و كبیر زد و نسبت به قبر شریف پیامبر بی حرمتی نمود.بعد از اینكه ظلم و فسق یزید بر اهل مدینه واضح گردید، عده‌ای كه از نزدیك در شام اعمال شنیع او را دیدند، آمدند، فرماندارِ یزید «عثمان بن محمد» و «مروان حكم» و سایر امویین را بیرون كردند، و مردم با «عبداللَّه بن حنظله غسیل الملائكة» بیعت كردند. یزید كه شنید، لشگری به فرماندهی «مسرف» روانه مدینه كرد.مردم مدینه در بیرون مدینه در ناحیه‌ای به نام «سنگستان» برای دفاع آمدند و درگیری سنگینی رخ داد، عده‌ای از اهل مدینه كشته و به طرف قبر مطهر پیامبر گریختند.لشگر «مسرف» آمدند و با اسبهای خود وارد روضه، منوره شدند، آنقدر كشتند، كه مسجد و روضه منور پر از خون شد و تعداد كشته‌گان را قریب به یازده هزار نفر نوشتند.برای نمونه یكی از جنایات و ظلم آنها را نقل می‌كنیم: مردی از اهل شام از لشگر یزید بر زنی از انصار كه تازه طفلی زائیده بود و در بغلش بود، وارد شد و گفت: مالی برایم بیاور، زن گفت: به خدا سوگند چیزی برای من نگذاشته‌اند، كه برای تو بیاورم، گفت: تو و فرزندت را می‌كشم. زن گفت: این فرزند «ابن ابی كبشه انصاری» یار رسول خداست، از خدا بترس. آن شامی بی رحم پای كودك مظلوم را در حالی كه پستان در دهانش بود كشید، و او را بر دیوار زد، كه مغز كودك بر زمین پراكنده شد.[87] .چون مردم مدینه كشته‌های بسیار دادند، بزور بیعت با یزید را قبول كردند، جز دو نفر؛ یكی حضرت امام زین العابدینعليه‌السلام و دیگری «علی بن عبداللَّه بن عباس» كه البته حاكم امام را فرا خواند و او بر «مسرف» وارد شد و مسرف رعب و ترسی در دلش جای گرفت و امام را به قتل نرساند و علی بن عبداللَّه هم خویشان مادری او در لشگر مسرف بودند و آنها مانع از این شدند، كه او را به قتل برساند.[88]

بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است

كه مرگ سرخ به از زندگی ننگین است

نه ظلم كن به كسی و نی ه زیر بار ظلم برو

كه این مرام حسین است و منطق دین است

پیام‌ها

1. فطرت بشر از ظلم و ظالم متنفّر بوده، و آن را مورد تقبیح نفرین قرار می‌دهد.2. هر كسی با عقل‌و فطرت و وجدان سالم از مظلوم حمایت می‌نماید.3. اكثر ظالمین و كسانی كه از ستم دیگران رنج نمی‌برند، انسانیت و عقل و قلب وجدان سالم را از دست داده‌اند.4. خالق جهان هستی و رهبران الهی، امر به حمایت از مظلوم و دشمنی با ظالم می‌نمایند.

امام حسینعليه‌السلام و روضه خوانی

اشاره

یادآوری مصیبت‌های مظلومین تاریخ به ویژه سید و سالار شهیدان و مظلومان تاریخ بشریت، سومین وصی بر حق پیامبر و سلالة الرسول، حضرت ابی‌عبداللَّه‌الحسین از ارزش والایی برخوردار می‌باشد. این روضه را زمانی جبرئیل امین در وقت توبه حضرت آدم ابوالبشر خواند و روزی پیامبر و علی و فاطمه صلوات اللّه علیهم اجمعین خواندند. امام حسینعليه‌السلام در كرببلا و نینوا مصیبت‌هایی را یادآور نموده، به مناسبت‌ها جمله‌هایی را بیان فرمود، كه همه‌اش مصیبت و گریه، مظلومیت و اشك می‌باشد. حضرت فرمود: «اَنَا قَتیلُ العِبَرَةِ، لا یذْكُرُنِی مُؤمِنٌ اِلاَّ بَكی؛[89] من كشته سختی‌ها و ستم‌ها هستم، مؤمنی مرا یاد نمی‌كند، مگر اینكه اشك می‌ریزد».حضرت امام حسینعليه‌السلام فرمود: «وَالَّذِی نَفْسُ حُسَینٍ بَیدِهِ لا ینْتَهِی بَنِی اُمَیهَ مُلْكُهُم حَتَّی یقْتُلُونِی، وَ هُم قَاتِلِی، فَلَوْ قَدْ قَتَلُونِی لَمْ یصِلُوا جَمیعاً اَبَداً، وَ لَم یأخُذُوا عَطاءً فی سَبیلِ اللَّهِ جَمیعاً اَبَداً؛[90] قسم به خدایی كه جان حسین در دست اوست، حكومت بنی‌امیه تمام نمی‌شود، تا این كه مرا می‌كشند، در حالی كه آن‌ها قاتل من هستند، پس آن‌ها با كشتن من به اهداف خود نمی‌رسند و هیچ كدام از آنها هدیه‌ایی برای این عمل در راه خدا نمی‌گیرند».توضیح آن كه؛ این‌ها اگر برای رسیدن به حكومت دنیا و منافع خود بوده‌اند، با شهادت من به مقصدشان نایل نمی‌گردند.امام فرمود: «اِنَّ اَوَّلَ قَتیلِ هذِهِ الأُمَّةِ اَنَا وَ اَهْلٌ بَیتِی، وَ الَّذِی نَفْسُ حُسَینٍ بِیدِهِ لا تَقُومُ السَّاعَةُ وَ عَلی الأَرْضِ هاشِمِی یطْرَقْ؛[91] به درستی كه من و اهل بیتم اولین كشته‌های این امت هستیم و قسم به آن كسی جان حسین در دست اوست، قیامت بر پا نمی‌گردد، مگر این كه فرزندان هاشم در این زمین زندگی می‌كنند». گویا حضرت بیان می‌كند؛ كه با كشتن ما نسل هاشمی ریشه كن نمی‌شود. آری! نه فرزندان پیامبر محو می‌شوند، نه اندیشه‌ها و رسالت او و نه روش و منش حسینی برای زنده نمودن و حفظ كردن دین خدا، بلكه همه این موارد زنده و جاوید است.

ای یاد تو در عالم

آتش زده بر دلها

هر جا ز فراق تو،

چاك است گریبانها

ای گلشن دین سیراب

از اشك محبانت

از خون تو شد رنگین

هر لاله به بستانها

مَعاشِرَ النَّاس اَما تَرَونَ اِلی مآءِ الْفُراتِ یلُوحُ كَأَنَّهُ بُطُونُ الْحَیاتِ یشْرِبُهُ الْیهُودُ وَ النَّصاری و َالْكَلابُ وَ الخَنازِیرُ وَ آلُ الرَّسُولِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یمُوتُونَ عَطَشا؛[92] ای مردم! آیا نمی‌بینید، كه آب فرات مثل شكم ماهی‌ها موج می‌زند، یهود و نصارا و سگها و خوكها از آن آب می‌نوشند، در حالی كه اهل بیت پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حال تشنگی می‌میرند».امام حسینعليه‌السلام در مقابل شمر فرمود: «اِتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُم وَ لا تَقْتُلُونِی، فَاِنَّهُ لا یحِلُّ لَكُم قَتْلی، وَ لاَ اِنْتِهَاكَ حُرْمَتِی، فَاِنِّی اِبْنُ بِنْتِ نَبِیكُم وَ جَدَّتِی خَدیجَةُ زَوْجَةِ نَبِیكُم وَ لَعَلَّهُ قَدْ بَلَغَكُم قَوْلُ نَبیكُم. اَلحَسَنُ وَ الحُسَینُ سَیدا شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ؛[93] از پروردگارتان بترسید، مرا نكشید، به درستی كه شهادت من و بی‌حرمتی به حرمم برای شما حلال نمی‌باشد، به درستی كه من پسر دختر پیغمبر شما و مادر بزرگِ من حضرت خدیجهعليها‌السلام همسر پیامبر شما و شاید این كلام پیامبرتان به شما رسیده است، كه فرمود: حسن و حسین جوانان اهل بهشت هستند».

داستان

«جعفر بن عفان» نقل می‌كند: كه داخل شدم، به خدمت امام صادقعليه‌السلام و آن حضرت مرا مقرب نمود و نزدیك خود جا داد. پس از آن فرمود: ای جعفر!

سر حلقه عشق ممكنات است حسین

شافع به جزاء و عرصاتست حسین

كوتاه مكن دست تو دست از دامن او

البته بدان باب نجات است حسین

عرض كردم: بله، خدا مرا فدای شما كند.فرمود: به ما رسیده، كه تو شعر خوب درباره امام حسینعليه‌السلام می‌گویی،عرض كردم: آری. خدا مرا فدای شما كند.فرمود: بگو.پس من انشاء نمودم و آن حضرت و كسانی كه نزد ایشان بودند، گریستند، تا اشك بر گونه و محاسنش جاری شد.بعد فرمود: ای جعفر! ملائكه مقربْ در اینجا حاضرند و كلمات تو را استماع می‌كنند، كه در مصیبت حسینعليه‌السلام می‌گویی و گریه می‌كنند، مثل گریه ما و بلكه بیشتر. ای جعفر! خدا بهشت را بر تو واجب كرد. آنگاه حضرت فرمود: آیا می‌خواهی از فضیلت آن برای تو بیشتر بگویم؟ عرض كردم: بلی.فرمود: كسی نیست كه در مصیبت حسینعليه‌السلام ذاكر باشد و گریه كند یا دیگری را بگریاند، مگر این كه خدای تعالی بهشت را برای او واجب می‌فرماید و گناهانش را می‌بخشد.[94] .

پیام

1. یادآوری مظلومی مظلومان تاریخ به ویژه شهدای كربلا، خاصه سالار شهیدان، از شعائر الهی و احترام و تعظیم آن تكلیف الهی است.( وَ مَن یعَظِّم شَعائِرَ اللَّه فَاِنَّها مِن تَقوَی القُلُوب ) كسی كه نشانه‌های دین را احترام نماید. آن علامت تقوای دلهای آنهاست».2. زوایای روضه‌ها و مصیبت‌ها دریچه‌های ورود به آن‌ها بسیار زیاد و حساس و عاطفی است.3. در طول تاریخ همه بزرگان مجالس عزای بندگان الهی را محترم شمرده‌اند، و در میان همه آنها جلسات حضرت ابی عبداللَّه الحسین را در صدر احترام قرار داده‌اند.4. درمجالس روضه آن حضرت از ملائكه و انبیاء و ائمه و مادرش حضرت زهراعليها‌السلام تا مردم معمولی همه شركت می‌نمایند، و بر آن افتخار و حاجات خود را گرفته و مشكلات را با نور آن نوراللَّه حل می‌نمایند. چرا كه حسین حلال مشكلات است.

امام حسینعليه‌السلام و برائت از دشمنان

اشاره

یكی از شعارهای حماسی و شورانگیز امام حسینعليه‌السلام كه روح برائت و بیزاری و عدم پذیرش بیعت با یزیدیان را در برداشته است، شعاری است؛ كه امام خطاب به یزیدیان فرمود: یزید ما را بین مدارا كردن و پذیرش ذلت مخیر كرده است: «هیهات منا الذله؛ از ما ذلت و پستی دور است» یعنی ما دوستی با دشمنان دین خدا و بیعت با آنان را ذلت و شكست می‌دانیم و در تبیین اندیشه خود می‌فرماید: زمانی كه زندگی در تسلط و حاكمیت ظالمینی چون یزیدیان باشد، مرگ سرخ و شهادت برای من سعادت و عزت و شرف است. این تفكر در طول تاریخ به عنوان اوج اندیشه‌های حماسی، الهی و سازنده مطرح بوده و هست. تاریخ نویسان در طول زمان این افكار را در تاریخ ثبت نموده‌اند و عمل آنان را دانشگاه انسان سازی، مردانگی، آزادی، صلابت و شجاعت دانسته‌اند. لذا حضرت در ادامه فرمود: «اِنّا وَ بَنی اُمَیةَ تَعادَینَا فِی اللَّهِ فَنَحنُ وَ هُم كَذلِكَ اِلی یومِ القِیامَةِ؛[95] به درستی كه ما با بنی‌امیه در راه خدا، در ستیز و جنگ هستیم و این نبرد ما با آن‌ها تا روز قیامت ادامه دارد». لذا برائت از دشمنان دین در هر شكل و گروهی تا روز قیامت استمرار خواهد داشت.اصل حماسه‌طلبی و احقاق حق به خاطر وجود باطل است، كه بین این دو گروه آشتی وجود ندارد. مگر این كه یزیدیان تاریخ از منش و رفتار عملی خویش دست بردارند.لذا تبری از اركان اساسی فروع دین بوده و بر همه مسلمین با دلیل نقلی و عقلی واجب می‌باشد. در سوره مباركه توبه آمده است:( بَرَآءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عَهَدتُّم مِّنَ المُشْرِكِینَ ) [96] بیزاری خدا و رسولش از مشركینی است، كه با شما پیمان بسته و سپس آن را نقض كردند. و آیه( وَ اَذنٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه اِلَی النَّاسِ یوَْم الحَجِّ الْاَكبَرِ اَنَّ اللّهَ بَرِی مِنَ المُشْرِكینَ وَ رَسُولُهُ ) [97] اعلانی از خدا و رسولش به سوی مردم در روز حج واجب به درستی كه خدا و رسولش بیزار از مشركین هستند. لذا مسئله برائت از مشركین در متن و نص صریح قرآن، مطرح است. تاریخ صدر اسلام نشانگر برائت رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مقابل مشركین و تمام بت‌های زمان، یك عمل اعتقادی و دینی می‌باشد. پاك سازی كعبه و مسجد الحرام از شرك و مشركین دلالت بر تبری عملی به عنوان یك وظیفه الهی و دینی می‌باشد.وجود تبری در فروع دین روشن‌گر یك اصل عملی در منش و سیره مسلمین می‌باشد. هم چنان كه نماز واجب است، برائت از دشمنان دین هم از واجبات می‌باشد.در زیارت عاشورای امام حسینعليه‌السلام ابتداء انسان صد مرتبه اعلان بیزاری و تنفر نسبت به دشمنان امام می‌نماید. سپس آماده اظهار ادب و صد مرتبه سلام و درود می‌شود. پس بدون تبری، تولی كه دوستی و ارتباط با خدا و رسولش و ائمهعليهم‌السلام می‌باشد محقق نمی‌گردد.

داستان

ثقه صالح متقی «حاج حسن یزدی» كه از نیكان نجف اشرف و پیوسته مشغول عبادت و زیارت بود، از ثقه امین حاج محمد علی یزدی كه مرد فاضل صالحی بود، نقل كرد؛ كه در یزد دائماً مشغول اصلاح امر آخرت خود بود و شبها در مقبره خارج یزد كه در آن جماعتی از صلحا مدفونند و معروف به «مزار»است، بسر می‌برد. او را همسایه‌ای بود، كه در كودكی با هم بزرگ شده و به نزد یك معلم می‌رفتند، تا آنجا كه بزرگ شد و شغل عُشّاری پیش گرفت و در همان مقبره مرد. نزدیك محلی كه آن مرد صالح بیتوته می‌كرد، او را دفن كردند. پس از گذشتن كمتر از ماهی او را در خواب دیدند، كه در هیئت نیكویی است. پس، به نزد او رفت و گفت: من مبدأ و منتهای كار تو و ظاهر و باطن تو را می‌دانم و از آن‌ها كه احتمال نیكی در باطن ایشان است، نبودی و شغل تو مقتضی جز عذاب نبود، پس به سبب چه عملی كدام عمل به این مقام رسیدی؟ گفت: همینطور است كه گفتی. من در اشدّ عذاب بودم، از روز وفات تا دیروز كه زوجه استاد اشرف حداد فوت شد و در این مكان او را دفن كردند (و اشاره كرد به موضعی كه قریب صد ذرع از او دور بود) و در شب وفات او حضرت ابی عبداللَّه الحسینعليه‌السلام سه مرتبه او را زیارت كرد و در مرتبه سوم امر به رفع عذاب از این مقبره فرمود؛ پس حالت ما نیكو شد و در سعه و نعمت افتادیم.پس، از خواب متحیرانه بیدار شد و حداد را نمی‌شناخت و محله او را نمی‌دانست؛ پس در بازار حدادان از او تفحص كرد و او را پیدا نمود. از او پرسید: برای تو زوجه‌ای بود؟گفت: آری، دیروز وفات كرد و او را در فلان مكان دفن كردم.گفت: او به زیارت ابی عبداللَّهعليه‌السلام رفته بود؟گفت: نه.گفت ذكر مصائب او می‌كرد؟گفت: نه.گفت: مجلس تعزیه داری داشت؟گفت: نه.آنگاه پرسید: چه می‌جویی؟خواب را نقل كرد، گفت: آن زن مواظبت داشت به زیارت عاشورا[98]

پیام‌ها

1. انسان باید اول موقعیت خود را با دشمنان اعلام نماید، سپس به محضر دوست اظهار ادب و ارادت نماید.2. مردم باید، مردانگی، غیرت، آزادی و دین‌داری خود را فدای خواسته‌های شوم دشمنان ننمایند.3. روح بیزاری و تبری عامل نبرد حق و باطل در طول تاریخ است.4. مبارزه با روش و منش و اندیشه هر كسی، بیانگر نبرد و جنگ با صاحب تفكر است.5. زمانی كه خدا و رسولش برائت از دشمنان را اعلان می‌نمایند. همه مردم از باب( اَطیعُو اللَّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُول ) باید این طریق حق را به پیمایند، چنان چه در درود فرستادن از خدا و ملائكه پیروی می‌كنند.( اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا اَیهَا الَّذِینَ اَمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلَمُوا تَسلِیما ) [99] ؛ خدا و ملائكه بر پیامبر و خاندان او درود می‌فرستند، پس ای مؤمنین شما هم بر او و اهل بیتش درود بفرستید».پس مردم باید در اظهار محبت به خدا و دوستانش و در دشمنی با دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم‌عليهم‌السلام در صفی واحد به عنوان واجب الهی عمل نمایند.

امام حسینعليه‌السلام و آزادی

اشاره

آزاد مردان و آزاد اندیشان، اندیشه و رفتار خویشتن را اسیر و برده دنیا و سیاست آن نكرده، بلكه خود را در محضر حضرت حق بنده او نموده، از آزادی و مردانگی كه جزء روحیات طبیعی و آفرینش هر انسانی است، حفاظت نموده‌اند و از سلب آزادی، متنفرند. حتی جانوران از قفس و منع آزادی بیزارند، لذا در بین انسان‌ها آزادی در محدوده قانون، عقل و شرع، عرف عمومی و سیره عقلاء و مقامات معصوم‌عليهم‌السلام دارای ارزش والایی است و خارج از این موارد ظلم و خیانت به اجتماع و عموم مردم محسوب می‌گردد. و با طریق آزاد منشی كه باید همه حقوق خدا و مردم در آن مراعات گردد و به حقوق دیگران تعدی و تجاوز نشود، سازگاری ندارد. لذا امام حسینعليه‌السلام خطاب به لشگر یزید می‌فرماید: «اِنْ لَم یكُن لَكُم دینٌ فَكُونُوا اَحراراً فِی دُنیاكُم:[100] اگر برای شما دینی نمی‌باشد. پس در دنیای خویش آزاده باشید». آزادی عمل و اندیشه در محدوده قانون موجب كمال انسان و بالندگی او و جامعه می‌گردد.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اَلحُّرُ یدَعُ هذِه اللُّماظَةِ لِاَهْلِها؛[101] آزادگان این باقیمانده غذا را [كه در لای دندان‌هاست و اشاره به دنیا و تمام سرمایه‌های آن دارد] برای اهل آن واگذار می‌نمایند».

داستان

روزی حضرت كاظمعليه‌السلام از در خانه «بشر حافی» در بغداد می‌گذشت كه صدای ساز، آواز و رقص را از خانه او شنید. ناگاه كنیزی از آن خانه بیرون آمد و دستش خاكروبه بود و بركنار در خانه ریخت.امام فرمود: ای كنیز صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟عرض كرد: آزاد است. امام فرمود: راست گفتی! اگر بنده بود، از مولای خود می‌ترسید.كنیز چون برگشت «بشر حافی» بر سر سفره شراب بود و پرسید. چرا دیر آمدی؟ كنیز جریان ملاقات با امام را نقل كرد.«بشر حافی» با پای برهنه بیرون دوید و خدمت آن حضرت رسید و عذر خواست و اظهار شرمندگی نمود و از كار خود توبه كرد. آری! این رهائی از دامن گناه و آزاد نمودن هوای نفس و قرار گرفتن در طریق عقل و شرع است.

سر سلسله مردم آزاد، حسین است

آنكس در این ره سر جان داد حسین است

درسی به بشر داد به دستور الهی

درسش عملی بود، نه كتبی، نه شفاهی

پیام‌ها

1. انسان باید در رفتار عملی و اعتقادی، گرفتاری‌های سیاسی و اجتماعی و اخلاقی، مردانه و آزاد باشد و برده زر و زور و تزویر دیگران نباشد و استقلال و آزادی كه جزء فطرت بشریت است، در نهاد خویشتن حفظ نماید.2. مردم در زمان امام حسینعليه‌السلام می‌دانستند. حضرت كیست و این حركت و انقلاب چگونه و چرا پیش آمده است. برای دنیای خویش از عمل به حق و عدل فاصله گرفتند، لذا امامعليه‌السلام خطاب به آن‌ها فرمود، شما بنده یزیدیان نباشید. یعنی آزادانه و دور از هر وابستگی حزبی و جناحی بیندیشید، كه حق با كیست؟3. دین به مجموعه قوانینی اطلاق می‌شود، كه تمام ابعاد زندگی، بشر را به تعادل و توازن و عدالت اجتماعی برساند. 4. انسان باید برای رسیدن به زندگی سیاسی و اقتصادی مطلوبِ خویش، آزادی خود را از دست ندهد.5. در جنگل، شیر، شیر را نمی‌درد، انسان آزاده هم باید برای رسیدن به متاع دنیوی و شیطانی خویش، انسان‌ها را هدف هجوم بی‌رحمانه اعتقادی و مالی، جانی و آبروئی و سیاسی قرار ندهد.6. حضرت سالار شهیدان به بشریت ثابت نمود، دفاع از عقیده و ایمان، حق و عدل از تمام آنچه در دنیا است، بالاتر و ارزش آن عظیم‌تر می‌باشد، تا آنجا كه اساسی‌ترین سرمایه‌ها كه جان انسان است، باید فدای آن گردد، تا حق و عدل و دین، اسلام و قرآن و عترت، جاودانه بمانند.7. فلسفه حماسی مردان بزرگ تاریخ اسلام از جمله امام حسینعليه‌السلام این گونه است، كه رهایی از قید و بندهای درون و برون را از نظام ارزشی دینی می‌دانند و در راه تحقق آن همه سرمایه‌های مالی و جانی را فدا می‌نمایند.

امام حسینعليه‌السلام و دنیا

اشاره

دنیا از دنائت، به معنای پستی است، در مقابل آن كرامت و بزرگواری است. وابستگی به كرامت‌ها، انسان را بزرگوار می‌نماید و ارتباط با جلوه‌های مذموم دنیا بشر را از انسانیت ساقط می‌كند.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «فَاِنَّ الدُّنْیا لَوْبَقِیتْ لاَحَدٍ، وَ بَقِی عَلَیها اَحَدٌ، لَكانَتِ الأَنْبِیاءُ اَحَقُّ بِالْبَقآءِ، وَ اَوْلی بالرِّضاءِ، وَ اَرْضی بِالقَضآءِ، غَیرَ اَنَّ اللَّهَ خَلَقَ الدُّنْیا لِلبَلاءِ وَ خَلَقَ اَهْلَها لِلْفناء[102] ؛ به درستی كه اگر دنیا برای احدی باقی باشد و فردی در دنیا باقی بماند، انبیاء الهی سزاوارتر به باقیماندن در دنیا و بهتر به رضا و قضای الهی هستند (یعنی تسلیم امر و حكم و تقدیر او می‌باشند) به درستی كه خداوند دنیا را برای آزمایش و سختی‌ها آفرید و اهل دنیا را برای رفتن و مردن آفرید». دنیای ممدوح: اگر انسان از دنیا به عنوان وسیله‌ایی برای رشد و كمال و كسب رضایت خالق خویش در مسیر عبادت و بندگی كه همان طریق فطرت و آفرینش خویش است، حركت نماید، این بهره‌وری از دنیا كه وسیله تكامل او می‌گردد، مورد ستایش است.دنیای مذموم: زمانی كه دنیا و آن چه در آن است، بشر را از حق و عدالت، وحی و نبوت، فطرت و آفرینشِ خویش جدا نماید، این وابستگی مذموم است.انسانها چهار گروهند:اول: گروهی كه دنیا را می‌خواهند:( یقُولُ رَبَّنا ءَاتِنَا فِی الدُّنْیا وَ مَا لَهُ فِی الاخِرَةِ مِنَ خَلاقٍ ) [103] كسی كه می‌گوید، پروردگار ما! به ما دنیا بده، و برای او در آخرت بهره‌ایی نیست».دوم: گروهی كه دنیا و آخرت را طلب می‌كنند:( وَ مِنْهُم مَن یقُولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنةً وَ فِی الاخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ) [104] از مردم كسانی كه می‌گویند: پروردگار ما! دنیا و آخرت را به ما كرامت‌ نما و ما را از آتش جهنم حفظ فرما.سوم: كسانی كه دنیا و آخرت ندارند.چهارم: كسانی كه آخرت دارند و از دنیا بهره‌ای ندارند. مردی از اهل كوفه به حضرت نامه نوشت، ای آقای من! خوبی‌های دنیا و آخرت را به من خبر بده، امام در نامه‌ای چنین مرقوم فرمود: «بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اَمّا بَعْد: فَاِنَّ مَنْ طَلَبَ رَضَی اللَّهَ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفاهُ اللَّهُ اُمُورَ النَّاسِ، وَ مَنْ طَلَبَ رَضِی النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَّلَهُ اللَّهُ إِلی النَّاسِ وَ السَّلامُ؛[105] به نام خداوند بخشنده و مهربان اما بعد، فردی كه رضایت خدا را با خشم مردم طلب كند. خداوند او را در كارهای مردمی كفایت می‌كند و كسی كه رضایت مردم را با خشم الهی بخواهد، خداوند او را به مردم واگذار می‌نماید».امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اِذا كانَ یوْمُ القِیامَةِ نادی مُنادٍ، اَیهَا النَّاسُ مَنْ كانَ لَهُ عَلی اللَّهِ اَجْرٌ فَلْیقُمْ! فَلا یقُومُ اِلا اَهْلُ الْمَعْرُوفِ وَ كانَعليه‌السلام كَثیراً ما یتَمَثَّلُ وَ یقُولُ؛[106] زمانی كه قیامت شد، منادی صدا می‌زند: ای مردم!كسی كه برای او بر خداوند پاداشی است، پس باید قیام كند. سپس به جزء اهل خوبیها كسی قیام نمی‌كند. (برای گرفتن حق و ثوابش) و امامعليه‌السلام بسیار مثال می‌زد و می‌فرمود( یا اَهْلَ لذَّاتِ الدُّنْیا لابِقاءَلَها اِنَّ اِغْتِراراً بِظِلٍ زائِلٍ حُمْقُ ) [107] .ای اهل خوشی‌های دنیا برای دنیا بقایی نیست، به درستی كه فریب خوردن به سایه نابود شدنی (دنیا) حماقت (بی عقلی و كج اندیشی و نفهمی) می‌باشد». حضرت امام حسینعليه‌السلام در مورد ارتباط مردم با دنیا فرمود: اِنَّ اَلنّاسَ عَبیدُ الدُنْیا وَ الدّینُ لَعِقٌ عَلی اَلْسِنِتِهِمْ یحُوطُونَهُ ما دارَتْ مَعائِشُهُم فَاِذَا مُحِصُّوا بِالْبَلاءِ قُلَّ الدَیانُونَ؛[108] مردم بنده دنیا شده‌اند و دین عسلی شیرین بر زبان‌های آن‌ها است، كه اطراف آن جمع می‌شوند، مادامی كه زندگی آنها را تأمین كند، پس زمانی كه با بلاها آزمایش شدند، كم می‌گردند».حضرت امام حسینعليه‌السلام فرمود: اِنَّ جَمیعَ مَا طَلَعْتْ عَلَیهِ الشَّمسُ فِی مَشارِقِ الاَرضِ و َمَغارِبِها، بَحرِها وَ بَرِّها وَ سَهْلِها وَ جَبَلَها عِندَ وَلِی مِن اَوْلِیاءِ اللَّهِ وَ اَهلِ المَعْرِفَةِ، بِحَقِّ اللَّهِ كَفَئ الظَّلالِ؛[109] به درستی كه تمام آن چه خورشید بر آن می‌تابد، در مشرقها و مغرب‌ها، دریاها و خشكیهای، صحراها و كوههای زمین، نزد دوستی از دوستان الهی و اهل شناخت و شعور به خداوند سبحان، مثل قیمت و ارزش سایه است».سپس امامعليه‌السلام فرمود: اِلاّحُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لاَِهْلِهَا (یعنِی الدُّنْیا) لَیسَ لاَِنْفُسِكُم ثَمَنٌ اِلاَّ الجَنَّةُ فَلا تَبیعُوها بِغَیرِها فَاِنَّهُ مَنْ رَضِی مِنَ اللَّهِ بِالدُّنْیا فَقَدْ رَضِی بِالْخَسیسِ؛[110] مگر انسان آزاده‌ایی كه این مانده غذا را برای اهل دنیا رها می‌كند، برای جانهای شما بهاء و قیمتی جزء بهشت نیست. این جان‌ها (و عمر و هستی خویش را) با غیر از بهشت معامله نكنید. همانا كسی كه از جانب خداوند راضی به دنیا شود، به پستی و حقارت و فرومایگی رضایت داده است.