5 -
تعمیر قبور اولیای خدا
اشاره
بزرگداشت اولیای خدا در حقیقت ارج نهادن به ایمان و تقوا و ارزشهای معنوی و ترویج آن اوصافی است که در اولیای خدا وجود دارد. خداوند پیامبر خود را بهعنوان اسوه حسنه و الگو و نمونه برای مسلمانان معرفی فرموده و همچنین محبت اهل بیتعليهمالسلام
و اصحاب کبار پیامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
و دوستی اولیای خود را بر ما لازم کرده است.
محبت یک امر باطنی است و ظهور و بروز آن همان تعظیم و تکریمی است که ما از اولیای خدا میکنیم و در حقیقت تعظیم اولیای خدا همان اظهار محبت بر آنان است که پیامبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
ما را به آن امر کرده و آن را علامت ایمان دانسته است.
شک نیست عظمت و مقامی که اولیای خدا پیش خدا دارند، با مرگشان از بین نمیرود و آنها که در حال حیات، خود را به این درجه از قرب الهی رسانیدهاند، در حال ممات و عالم برزخ و روز قیامت هم همان مرتبه را نزد خداوند دارند و به همین جهت تعظیم و تکریم آنها بعد از مرگشان هم لازم است.
حال میگوییم همان گونه که زیارت قبور اولیای خدا نوعی اظهار محبت و تعظیم به آنهاست، تعمیر قبور و حفظ آثار آنها نیز نشانی از محبت و حقشناسی در باره کسانی است که خداوند محبت آنها را بر ما لازم کرده است و این کاری است که در میان تمام ملتها معمول و مرسوم است و حتی پیش از اسلام نیز قبور انبیا و اولیا و حتی محل نشست و برخواست آنها را آباد میکردند و بدین گونه یاد آنها را گرامی میداشتند. البته گروهی از آنها در این باره افراط میکردند و قبور انبیا را سجدهگاه و یا قبلهگاه خود قرار میدادند و آنها را میپرستیدند و در نتیجه دچار شرک میشدند. اما کار آنها با کار کسانی که قبور انبیا و اولیا را تنها با این هدف تعمیر میکردند که آنها بندگان صالح و شایسته خدا هستند، قابل مقایسه نیست.
اساساً تعمیر قبور و ساختن بنا، بر سر قبور انبیا و اولیا ربطی بهپرستش آنها ندارد ولذا میبینیمحضرت عیسیعليهالسلام
در میان نصاری مورد پرستش واقع شد و او را شریک باریتعالی قرار دادند، در حالی که محل دفن او معلوم نیست تا چه رسد به این که گنبد و بارگاهی داشته باشد و در مقابل، قبر حضرت ابراهیمعليهالسلام
مشخص است و از پیش از اسلام قبه
و عمارتی داشته ولی مورد پرستش واقع نشده است. بنا بر این ساختن قبه و تعمیر قبور به هیچ وجه مستلزم پرستش صاحب قبر نیست و اگر قبری مورد پرستش واقع شود، اگر هم هیچ بنایی و قبهای نداشته باشد شرک است و با آرمانهای توحیدی پیامبران مغایرت دارد.
قرآن کریم دستور میدهد که جای پای ابراهیمعليهالسلام
را محل نماز قرار بدهید(
اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی
)
شک نیست که نماز خواندن در مقام ابراهیمعليهالسلام
به معنای پرستش او نیست بلکه نوعی احترام و تعظیم برای کسی است که قهرمان توحید بوده است.
باز قرآن کریم در قصه اصحاب کهف، سخن دو گروه را درباره قبور آنها نقل میکند. گروهی گفتند در محل دفن اصحاب کهف بنایی بسازیم و گروهی که پیشنهاد آنها عملی شد، گفتند در محل دفن آنها مسجدی بنا کنیم. قرآن این دو پیشنهاد را که هر دو از طرف موحّدان آن زمان بود، نقل میکند و آنها را مورد اعتراض قرار نمیدهد:
(
إِذْ یَتَنازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً
)
.
_________________