پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت

پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت0%

پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: علی باقر شیخانی
گروه: مشاهدات: 14573
دانلود: 4370

توضیحات:

پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 203 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14573 / دانلود: 4370
اندازه اندازه اندازه
پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت

پاسخ به پرسش ها و شبهه های وهابیت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

فصل پنجم: شبهه های فقهی

زیر فصل ها

1. آیا زیارت قبور بر زنان حرام است؟

2. آیا نماز گزاردن و دعا در کنار قبور انبیا و اولیا و صالحان حرام و بدعت است؟

3. آیا برگزاری مراسم عزاداری و سوگواری برای پیامبران و صالحان بدعت است؟

4. آیا بزرگداشت زادروز انبیا و اولیا، بدعت است؟

5. چرا هنگام صلوات فرستادن بر محمد، آلِ آن حضرت را نیز بر او عطف می کنید؟

6. چرا شیعیان نمازهای پنج گانه را در سه نوبت می خوانند؟

7. چرا شیعیان بر تربت سجده می کنند؟ سجده بر تربت بدعت است.

8. چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟

9. چرا شیعیان بعد از سوره حمد، آمین نمی گویند؟

10. چرا شیعیان نماز تراویح نمی خوانند؟

11. چرا اذان شیعیان با اذان اهل سنت متفاوت است؟

12. چرا شیعیان در اذان و اقامه به ولایت امیرالمومنین شهادت می دهند؟

13. چرا علمای شیعه از درآمد کسب، خمس می گیرند؟

1-آیا زیارت قبور بر زنان حرام است؟

بر اساس دیدگاه وهابیون، زنان هیچ شأن و منزلت اجتماعی ندارند. آنان بر اساس روایتی که رئیس مذهبشان ابن حنبل نقل می کند، زنان را در ردیف حیوانات به شمار می آورند.(1) به همین جهت، زنان در کشور عربستان از بسیاری از امور اجتماعی حتی رانندگی محرومند. حتی آنان زیارت قبور را برای مردان بدون بار سفر بستن اجازه می دهند، ولی به زنان به طور مطلق اجازه زیارت قبور امواتشان را نمی دهند وچنین کاری را حرام می دانند.

شورای استفتای وهابیون دراین باره می گوید:

زیارت قبور تنها برای مردان مشروع است. آن هم بدون شدّرحال (بار سفر بستن) و در شهر خود، ولی برای زنان به طور مطلق مشروع نیست.(2)

دلیل آنان روایتی است که آن را به پیامبر اسلام منسوب ساخته اند که در آن حدیث آمده است:

___________________

1- ابن قدامه حنبلی در کتاب فقه خود از احمد بن حنبل نقل می کند که اگر از جلوی نمازگزار سه چیز رد شود، نماز او را قطع می کند: سگ سیاه، زن و خر. (مغنی، ج2، ص80).

2- فتاوی الجنه الدائمه، ج1، ص288.

لَعَنَ رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله زائرات القُبُور.(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله زنانی را که به زیارت قبور می روند، لعن نموده است.

پاسخ

در پاسخ وهابیان همین بس که فتوای آنان با اجماع همه مسلمین و نظر هر چهار مذهب اهل سنت، مخالف است؛ زیرا هیچ یک از مذاهب اهل سنت حکم به حرمت نداده اند. نهایت چیزی که برخی گفته اند، کراهت آن یا حرمت آن برای زنان جوانی است که خوف به گناه افتادن برای آنان وجود داشته باشد.

1. ابن قدامه از فقیهان مذهب حنبلی (درگذشته 682) می گوید:

درباره زیارت قبرها توسط زنان، دو روایت وجود دارد. یک روایت از ام عطیه که بر کراهت دلالت می کند و دیگری روایتی است که بر عدم کراهت دلالت می کند زیرا پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در این روایت فرمود: «کُنتُ نَهیتُکم عَن زیارهِ الْقبور فَزُوروها؛ من شما را از زیارت قبرها منع نمودم، اما پس از این به زیارت بروید.» این روایت عام است و دلالت دارد که پیش از این نهی شده و از این پس نسخ شده است و در این حکم جواز، زن و مرد داخل هستند.(2) (و هر دوگروه می توانند به زیارت قبور بروند).

2. نووی از عالمان شافعی مذهب در کتابش می نویسد:

جمهور فقها یقین دارند که زیارت قبور برای زنان کراهت دارد، آن هم کراهت تنزیهی (نه تحریمی)، اما رویانی در کتابش، البحر، دو دیدگاه را بیان می کند؛ یک دیدگاه همین است که جمهور گفته اند و دیدگاه دوم این است که کراهت نیز ندارد. آنگاه می گوید: دیدگاه درست همین است.(3)

3. سرخسی از فقیهان حنفی مذهب در مبسوط خود می گوید:

__________________

1- مسند احمد بن حنبل، ج1، ص229.

2- الشرح الکبیر، ج2، ص427.

3- المجموع، ج5، ص310.

به نظر ما (صنفی ها) رخصت در زیارت قبور هم در حق مردان و هم زنان ثابت است؛ زیرا روایت شده که عایشه همواره به زیارت قبر پیامبر می رفت و هنگامی که به حج می رفت، به زیارت قبر برادرش عبدالرحمان می رفت و در رثایش شعر گفت.(1)

4. رعینی از فقهای مالکی مذهب نیز درباره زیارت قبور می گوید:

زیارت قبور برای مردان به اتفاق علما جایز است و اما برای زنان نیز اگر پیر باشند، جایز است، اما برای زنان جوان اگر خوف به گناه افتادن برای آنان باشد، جایز نیست.(2)

بنابراین، زیارت قبور برای زنان از دیدگاه همه مذاهب اسلامی جایز است و روایات متعددی که راویان اهل سنت نقل کرده اند، این نظر را تأیید می کنند، مانند:

إنّ فاطِمَه کانَت تَزورُ قبر عمَّها حمزه کُلّ جُمُعهٍ فَتُصَلّی و تَبکی عِندَهُ.(3)

فاطمه زهراعليها‌السلام هر جمعه به زیارت قبر عمویش حمزه می رفت و آنجا نماز می خواند و گریه می کرد.

همچنین ابن أبی ملیکه می گوید:

رَأَیتُ عائِشَهَ تَزُور قَبرَ أخیها عَبدالرَّحمان بن ابی بکر وَ ماتَ بالحبشی وَ قُبر بمکه.(4)

عایشه را دیدم که به زیارت قبر برادرش، عبدالرحمان می رفت. او در منطقه ای به نام حبشی [که در نزدیکی مکه است] مُرد و به مکه [انتقال یافت و] مدفون شد.

حاکم نیشابوری نیز می گوید:

____________________

1- المبسوط، ج24، ص10.

2- مواهب الجلیل، ج3، ص50.

3- سنن الکبری، ج4، ص78؛ المستدرک، ج1، ص377.

4- مصنف عبدالرزاق، ج3، ص570.

هنگامی که عایشه حج به جای آورد، نزد قبر برادرش رفت و گریست و در رثای او شعر خواند.(1)

ابن ابی ملیکه می گوید:

روزی عایشه از قبرستان باز می گشت. از وی پرسیدند: از کجا می آیی؟ گفت: از نزد قبر برادرم عبدالرحمان. پرسیدند: مگر پیامبر از زیارت قبور منع ننموده بود؟ گفت: «نهی کرده بود، اما بعد دستور به زیارت داد».(2)

این روایت، حدیث «لعن الله زائرات القبور» را نسخ می کند یا با آن معارض است. همچنین روایت «لَعَنَ اللهُ زائرات القُبُور» که از پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده، راوی آن ابوصالح مشهور به باذان است که از دیدگاه صاحب نظران علم رجال، فردی ضعیف است و به حدیث او احتجاج نمی شود.(3) بنابراین، به این روایت نمی توان عمل کرد. در مقابل، روایات پیشین، در برابر این روایت و ناسخ این روایت هستند.

2-آیا نماز گزاردن و دعا در کنار قبور انبیا و اولیا و صالحان حرام و بدعت است؟

از جمله چیزهایی که نزد وهابیت جایز نیست، نماز و دعا در کنار هر قبری، حتی در کنار مشاهد انبیا و اولیاست. محمد بن عبدالوهاب می گوید:

نماز خواندن در مساجدی که بر قبور انبیا و صالحان بنا شده است، جایز نیست و بنای مسجد بر قبور حرام است.(4)

شیخ صالح فوزان، عضو هیئت افتای سعودی می نویسد:

_____________________

1- المستدرک، ج1، ص476.

2- السنن الکبری، ج4، ص78؛ المستدرک، ج1، ص376.

3- یوسف حافظ مزی، تهذیب الکمال، ج4، ص7؛ ناصرالدین آلبانی، ادواء الغلیل، ج3، ص212؛ ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج1، ص365.

4- محمدبن ابراهیم بن النعمان، الجامع الفرید، کتاب الزیاره، ص383.

رفت و آمد زیاد کنار قبر رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله و نشستن در آنجا و سلام گفتن به حضرت، بدعت به شمار می آید. همچنین دعا کردن به این نیت که شاید در آنجا به اجابت برسد، از بدعت ها به حساب می آید.(1)

پاسخ

خواندن نماز و دعا کنار قبور انبیا و اولیا، نه تنها حرام و بدعت نیست، بلکه از اموری است که نزد مذاهب اسلامی امری پسندیده است، حتی بسیاری از علمای اهل سنت به جواز نماز خواندن در کنار مقبره های انسان های معمولی فتوا داده اند. درباره نظر مالک بن انس، پیشوای مذهب مالکی گفته اند:

مالک، اشکالی در نماز خواندن کنار قبرستان نمی دید. اگرچه در اطراف نمازگزار در سمت جلو و پشت سر یا راست و چپ وی قبرهایی باشد.(2)

همچنین از مالک نقل شده است:

نماز خواندن در قبرستان اشکال ندارد. به من رسیده است که بعضی اصحاب پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در قبرستان نماز می خواندند.(3)

ابن قدامه مقدسی از فقهای حنبلی مذهب می گوید:

از علیعليه‌السلام و ابن عباس و ابن عمر و عطا و نخعی و جابر بن سمره و حسن و مالک و اسحاق و ابوثور نقل شده که نماز در مقبره مکروه است، اما نظر احمد و ابوحنیفه و شافعی بر این است که نماز در این مکان مادامی که نجس نباشد، صحیح است. زیرا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «جُعِلتْ لِی الارضُ مَسجدا و طَهورا، زمین برایم مکان سجده و پاک قرار داده شده است».

در کلامی دیگر نیز فرمود: «فَحَیثُما ادرَکتْک الصَّلاهُ فَصلِّ فانه مَسجدٌ؛ هر مکانی که وقت نماز شد، همان جا نماز بگزار، همان جا مسجد است». دلیل دیگر آن است که

____________________

1- مجله الدعوه، ش1612، ص37.

2- «کان مالک لا یری بأسا بالصلاه فی المقابر و هو اذا صلّی فی المقبره کانت القبور بین یدیه و خلفه و عن یمینه و شماله» (عبدالرحمان قاسم، المدونه الکبری، ج1، ص90).

3- «و قال مالک لا بأس بالصلاه فی المقابر و قال بلغنی إن بعض اصحاب النبی کانوا یصلّون فی المقبره» (همان).

مقبره، مکان پاکی است. ازاین رو، نماز در آن همانند نماز در صحرا صحیح است.(1)

عبدالغنی نابلسی هم می گوید:

اگر مکان قبرها، مسجد شود یا در راه واقع شود و یا قبر یکی از اولیای الهی باشد یا عالمی از محققان برای تعظیم روح شریفش برای اعلام و آگاهی دادن به اینکه او یکی از اولیاء الله است، نماز و دعا بخواند تا مردم به او تبرک جویند و در کنار آرامگاه او دعا کنند و مستجاب شود، چنین کاری جایز است و منعی ندارد.(2)

بنابراین، نماز گزاردن در کنار قبور اولیا و صالحان یا قبر پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله نه تنها اشکال ندارد، بلکه یکی از مکان های اجابت دعاست. همچنان که شمس الدین ذهبی از اندیشمندان اهل سنت می گوید:

دعا در کنار قبور انبیا و اولیا و سایر بقاع مستجاب می گردد، اما سبب اصلی اجابت شدن دعا حضور قلب دعاکننده و خشوع وتضرع اوست و بدون تردید دعا در بارگاه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و در مسجد و به هنگام سحرگاهان و امثال آن اجابت می شود و این اجابت برای کسی است که زیاد دعا نماید؛ چراکه دعای هر مضطری مورد اجابت است.(3)

دلیل بر جواز چنین کاری روایات متعددی است که در منابع اهل سنت آمده و در پاسخ به شبهات گذشته تعدادی از آنها آورده شد. ازاین رو، در اینجا به بیان یک روایت بسنده می کنیم.

در روایت آمده است که فاطمه زهراعليها‌السلام هر هفته روز جمعه کنار قبر حضرت حمزه حضور می یافت و در آنجا نماز می گزارد و گریه می کرد.(4)

______________________

1- الشرح الکبیر، ج1، ص478.

2- نابلسی، الحدیقه الندیه، ج2، ص630.

3- سیر اعلام النبلاء، ج17، ص77.

4- سنن الکبری، ج4، ص78؛ المستدرک، ج1، ص377.

حاکم نیشابوری برای تأیید این حدیث گفته است که راویان این حدیث همگی مورد اطمینان (ثقه) هستند.(1)

ناگفته نماند که مسلمانان نیز به این سیره عمل می کردند. برای نمونه، ابن خلکان می گوید:

سیده نفیسه، دختر حسن بن زید بن حسن بن علیعليه‌السلام در محله ای به نام «درب السباع» به خاک سپرده شده و قبر او در مصر معروف به استجابت دعاست و بسیار هم مجرّب است.(2)

شافعی همیشه به زیارت قبر ابوحنیفه می رفت و در آنجا دعا می کرد و نماز می خواند. علی بن میمون می گوید:

از شافعی شنیدم که گفت: من به قبر ابوحنیفه تبرک می جویم و هر روز به زیارت قبرش می آیم و هرگاه حاجتی داشتم، دو رکعت نماز می گزارم و کنار قبر ابوحنیفه حاجتم را از خدا می طلبم.(3)

وهابیان، برای اثبات ادعای خود به دو حدیث استشهاد می کنند:

اول حدیث «لعن الله الیهُودَ اتَّخَذوا قُبُورَ انبیائِهِم مَساجِدَ؛ خداوند، یهود را لعنت کند، چون قبور پیامبران خود را مسجد عبادت قرار دادند».

دوم حدیث «اَللّهُمَّ لا تَجعَل قَبری وَثَناً؛ بار خدایا! قبر مرا بت قرار مده».(4)

دراین باره چند پاسخ وجود دارد. نخست آنکه هر دو حدیث از نظر سند مشکل دارد. در سند حدیث اول افرادی آمده اند که یا ضعیفند یا مجهول؛ مانند مطرح بن یزید که به تصریح صاحب نظران اهل سنت ضعیف است.(5)

__________________

1- مستدرک حاکم، ج1، ص377.

2- وفیات الاعیان، ج5، ص424.

3- تاریخ بغداد، ج1، ص135.

4- مسند احمد بن حنبل، ج2، ص246.

5- عبدالله ابن عدی، الکامل فی الضعفاء، ج6، ص449؛ احمد نسائی، کتاب الضعفاء والمتروکین، ص237، ش 566؛ الجرح و التعدیل، ج8، ص409، ش1870.

هم چنین عبدالله بن عثمان بن خثیم ضعیف است و روایاتش مورد قبول نیست(1) و عبدالرحمان بن به همان هم ناشناخته است،(2) ولی حدیث دوم مرسل است.(3) همچنین حدیث هیچ دلالتی بر حرمت نمازگزاری و دعا کردن در کنار قبور ندارد.

سیوطی از ابن عبدالبر نقل می کند که برخی گفته اند معنای حدیث، نهی از سجده بر قبور انبیاست و برخی گفته اند مراد، نهی از قبله قرار دادن آنها و نماز به سوی آنهاست.(4)

هر یک از این دو معنا باشد، عبادت و دعا خواندن در کنار قبور انبیا و اولیا، هیچ یک از این دو کار (سجده بر قبور انبیا و قبله قرار دادن قبور انبیا) نیست. بنابراین، روایت به چنین کاری ربطی ندارد.

ابن حجر عسقلانی دراین باره می گوید:

نیاکان آنان (یهود و نصاری) عکس هایی از مردگان خود ترسیم کردند تا به آن انس گیرند و به یاد افراد صالحشان باشند. همچون آنان تلاش کنند و در کنار قبرشان به عبادت خدا بپردازند، ولی بازماندگان آنها به اهداف نیاکان خود جاهل بودند. شیطان هم وسوسه کرد و به آنان چنین کرد که نیاکان شما این عکس ها را می پرستیدند و آن را تعظیم می کردند. پس پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مردم را از این انحراف بر حذر داشت... همچنان که بیضاوی دراین باره می گوید: چون یهود و نصاری بر قبور پیامبران سجده می کردند و آن را قبله و جهت نماز قرار می دادند و همانند بت با آن رفتار می کردند، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله آنها را لعن نمود، اما کسی که در کنار قبر شخص صالحی سجده به قصد تبرک نماید، نه به قصد تعظیم و یا نماز به سوی قبر داخل در این لعن نیست.(5)

___________________

1- محمد بن عمرو عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج2، ص282، ش846.

2- میزان الاعتدال،ج2، ص551.

3- موطا مالک، ج1، ص72.

4- جلال الدین سیوطی، تنویر الحوالک فی شرح موطا مالک، ص189، ش414.

5- فتح الباری، ج1، ص438.

با توجه به کلام ابن حجر، این روایات به نماز خواندن برای خداوند و رو به کعبه ایستادن در کنار قبور صالحان ربطی ندارد؛ زیرا روایت به کنیسه حبشه اشاره دارد که هنگام مرگ فردی از صالحان خود، مسجدی بر روی قبرش بنا می کردند و عکس هایی روی آن می گذاشتند و به سوی آن عکس ها و قبر سجده می کردند. پس چگونه می توان از این روایت، به حرمت نماز در کنار قبور برای مسلمانان حکم صادر کرد، درحالی که زیارت قبر پیامبر اعظمصلى‌الله‌عليه‌وآله و ائمه طاهرین و اولیای الهی و نماز خواندن برای خداوند در آنجا و دعا کردن در کنار مشاهد مشرفه اسباب نزدیکی به خداست همان طور که شمس الدین ذهبی می گوید:

کسی که در کنار حجره مقدسه به حالت سر افکنده بایستد و بر پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله صلوات بفرستد، خوش به حال او که زیارت نیکویی نموده... به خدا قسم که شکسته دلی و صیحه زدن وگریه شدید کردن هنگام دیدن قبر پیامبر به فرد مسلمان دست نمی دهد، مگر به جهت محبت شدید به خدا و رسول او که همین حب معیار و جدا کننده بهشتیان از جهنمیان است، پس زیارت قبرش از بهترین اسباب قرب به خداست.(1)

آری زیارت قبر انبیا و اولیا و نماز خواندن و دعا کردن همه به جهت محبت و برای تقرب به خداست و سبب شرک نمی شود؛ زیرا مسلمانان هر جا بخواهند نماز بخوانند، قبله آنان خانه خداست، نه قبور افراد. حتی در کنار قبر رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله نیز رو به قبله نماز می گزارند.

3-آیا برگزاری مراسم عزاداری و سوگواری برای پیامبران و صالحان بدعت است؟

بر اساس اندیشه وهابیان برگزاری مراسم سوگواری پیامبران و صالحان بدعت است. آنان دراین باره می گویند:

___________________

1- سیر اعلام النبلاء، ج4، ص484.

مراسم سوگواری برای پیامبران و صالحان و همچنین مراسم بزرگداشت آنان جایز نیست و بدعت در دین و شرک به حساب می آید.(1)

پاسخ

گریه و زاری کردن در سوگ عزیزان، از سوی کسانی که از عواطف انسانی برخوردارند، امری عادی و فطری است و از آنجا که دین اسلام، دین فطرت است، جلوی آن را نگرفته است، بلکه ضمن دعوت به صبر، از گفتن برخی سخنان که نشان دهنده نارضایتی نسبت به قضای الهی در حالت غم و اندوه است، بر حذر داشته و در برخی از موارد سفارش کرده است که برای سوگ برخی بزرگان دین گریه و ناله سر دهید و کتاب و سنت بر جواز چنین کاری دلالت دارد. خداوند در شرح حال حضرت یعقوب در فراق یوسف می فرماید:( قَالَ یا أَسَفَی عَلَی یوسُفَ وَابْیضَّتْ عَینَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ قَالُواْ تَالله تَفْتَأُ تَذْکُرُ یوسُفَ حَتَّی تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَی اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ. ) (یوسف: 84 86) و [یعقوب] گفت: ای دریغا بر یوسف عزیزم! و چشمان او [بر اثر گریه زیاد] سفید شدند و او خشم خود را از پسرانش در درون خود فرو می برد و بروز نمی داد. آنها گفتند: به خدا قسم! تو دست از گریه و زاری برای یوسف بر نمی داری تا سخت بیمار شوی و یا جانت را از دست بدهی. یعقوب گفت: من از درد و غم خود تنها نزد خداوند شِکوِه می برم و من چیزی از خداوند می دانم که شما نمی دانید. این آیه به صراحت می گوید که یکی از انبیای بزرگ الهی سال ها در فراغ فرزند دل بندش گریست، با آنکه می دانست او زنده است و این گریه، منافاتی با مقام صبر او نداشت؛ زیرا خداوند پس از بیان این آیات، حضرت یعقوب

____________________

1- فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیّه و الإفتاء، ج3، ص54.

را تخطئه نکرد که چرا بر این مصیبت صبر نکرده است، بلکه در آیه دیگر از قول او می آورد که گفت: فصبر جمیل. پس معلوم می شود که گریه با صبر تعارض ندارد. همچنین در حالات حضرت رسول خاتمصلى‌الله‌عليه‌وآله نیز روایات متعددی وارد شده که دلالت بر گریه کردن آن حضرت در فراق عزیزان دارد؛ زیرا آن حضرت از عواطف پاک انسانی بیش از دیگران بر خوردار بود. به همین جهت در روایت آمده است: هنگامی که فرزند آن حضرت یعنی ابراهیم از دنیا رفت آن حضرت گریست، عبدالرحمان بن عوف گفت: آیا شما هم گریه می کنید؟ حضرت فرمود: این گریه رحمت است. ای پسر عوف، چشم اشک می ریزد و قلب محزون است، اما چیزی که خلاف رضای پروردگارم باشد، نمی گویم. آنگاه فرمود: ای ابراهیم ما به فراغ تو محزونیم.(1) همچنین از ابن مسعود نقل شده است که در سوگ حمزه کسی را ندیدیم که همچون رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گریسته باشد.(2) همچنین ابن کثیر و دیگر مورخان نوشته اند: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در بازگشت از احد در محله «بنی عبد الأشهل» و «بنی ظفر» شنید که زنان انصار بر کشته های خود گریه و شیون می کنند، گریست و گفت: لیکن حمزه را زنانی نیست که بر وی گریه کنند. سعد بن معاذ و اسید بن حضیر که این سخن را شنیدند، در بازگشتن به محله بنی عبدالاشهل، به زنانشان گفتند تا بروند و بر «حمزه»، عموی رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سوگواری کنند، چون رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنید که بر در مسجد برای حمزه گریه و شیون می کنند، فرمود: «خدا رحمتتان کند. برگردید که در هم دردی کوتاهی نکردید».(3)

____________________

1- صحیح بخاری، ج2، کتاب الجنائز، باب43، قول النبی انا بک لمحزونون، ص105.

2- السیره الحلبیه، ج2، ص534.

3- البدایه و النهایه، ج4، ص55؛ أنساب الأشراف، ج 4، ص289.

علاوه بر همه اینها روایت های متعدد دیگری نقل شده که آن حضرت بر حسینعليه‌السلام پیش از شهادت آن حضرت گریسته است که از ذکر آنها اجتناب می کنیم.(1)

همچنین گفته شده است:

إنّ فاطِمَه کانَت تَزورُ قبر عمَّها حمزه کُلّ جُمُعهٍ فَتُصَلّی و تَبکی عِندَهُ.(2)

فاطمه زهراعليها‌السلام هر جمعه به زیارت قبر عمویش حمزه می رفت و آنجا نماز می خواند و گریه می کرد.

4-آیا بزرگداشت زادروز انبیا و اولیا، بدعت است؟

وهابیون برگزاری مراسم میلاد حضرت رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله و دیگر اولیا را بدعت می دانند.

بن باز، مفتی اعظم سعودی می نویسد:

مراسم میلاد پیامبر گرامی جایز نیست، چون بدعت در دین محسوب می شود. رسول گرامی و خلفای راشدین و صحابه حضرت و دیگر تابعین، چنین مراسمی انجام نمی داده اند.(3)

پاسخ

خداوند منّان در قرآن مجید به تجلیل از پیامبر گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله پرداخته است و می فرماید:( وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ) آوازه تو را در جهان بلند کردیم». (انشراح: 4)

معلوم می شود که خداوند می خواهد شکوه و جلال پیامبر در جهان گسترش یابد و خود نیز در آیات قرآن وی را می ستاید. از جانب دیگر هم قرآن کریم، مسلمانان را به دوستی پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت آن حضرت دعوت می کند:

____________________

1- نک: علامه امینی، سیرتنا و سنتنا.

2- سنن الکبری، ج4، ص78؛ المستدرک، ج1، ص377.

3- فتاوی الجنه الدائمه للبحوث العلمیّه و الإفتاء، ج3، ص18.

( قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی .) (شوری : 23)

ای پیامبر، بگو از شما پاداشی جز دوستی خویشاوندانم نمی خواهم.

شکی نیست که مسلمانان به پیروی از کتاب آسمانی خویش، با برگزاری یادواره های شکوه مند، از مقام والای آن اسوه کمال و فضیلت تجلیل می کنند و جلوه ای از عشق و علاقه خویش را نسبت به پیامبر و خاندان پاک او به نمایش می گذارند و این گونه مراتب پیروی خود را از فرمان های الهی اعلام می دارند، روشن است که هدف مسلمانان از برگزاری چنین مراسمی، جز بلند آوازه ساختن پیامبر گرامی چیز دیگری نیست. همان چیزی که که قرآن کریم آن را پذیرفته است. به همین جهت، پیروان آیین اسلام از دیر باز به برپایی مراسم جشن میلاد رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله و روز مبعث، همت می گماشتند. حسین بن محمد دیار بکری می نویسد: مسلمانان جهان، همواره در ماه ولادت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله جشن می گیرند و ولیمه می دهند و در شب های آن ماه، صدقه می دهند، شادمانی می کنند و به انواع نیکی ها جامه عمل می پوشانند و مولودی می خوانند و رحمت ها و برکت های فراگیر بر همگان آشکار می شود.(1) آنچه دیار بکری گفته، همان فتوای حافظ سخاوی از علمای اهل سنت است که این کار را مشروع می داند، نه بدعت.(2) قسطلانی در المواهب اللدنیه می گوید: در طول تاریخ، مسلمانان در ماه میلاد پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله جشن برپا می کنند و به مردم اطعام می دهند و با انواع صدقات، به مستمندان یاری می رسانند و با

______________________

1- دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج1، ص223.

2- محمد بن یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، ج 1، ص362.

اظهار سرور و اعتنا به خواندن مولودی آن حضرت، به او اظهار ارادت می کنند. خداوند رحمت کند کسانی را که به این کار عظیم دست می زنند.(1)

از سیوطی شافعی که یکی از علمای معروف اهل سنت است، پرسیدند: مولودی خوانی در ماه ربیع الاول از نظر شرع، امری پسندیده است یا ناپسند؟ آیا کسی که آن را انجام می دهد، مشمول ثواب می شود یا خیر؟

سیوطی در پاسخ گفت:

جواب این است که اصل مولودی خوانی عبارت است از اجتماع مردم و خواندن بخشی از قرآن و خواندن روایات در شأن پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله ، در پایان نیز طبق های غذا را می آورند و بین مردم پخش می کنند. این کار عملی نیکوست که به بانی و شرکت کننده آن ثواب داده می شود؛ زیرا با این عمل، قدر و منزلت پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله ، بزرگ داشته و در ولادت آن حضرت، شادی می شود.(2)

به راستی آیا شایسته است این عمل مطلوب را بدعت شماریم و خود را از برپایی چنین مراسمی محروم کنیم و برپایی این سنت حسنه را به دلیل همراه شدن احتمالی این مراسم با اختلاط زنان و مردان یا اجرای موسیقی و مانند آن زیر سؤال ببریم؟ ما باید از کار گناه جلوگیری کنیم؛ زیرا در هر مکان و زمانی، انجام گناه حرام است. نباید برای امور جانبی و احتمالی، از برپایی یک سنت حسنه جلوگیری کنیم، بلکه در اصل باید از اعمال خلاف و حرام جلوگیری کرد.

چگونه می توان عملی را بدعت شمرد، درحالی که قرآن و سنت آن عمل را به صورت کلی یا موردی تجویز می کنند و این مراسم را تنها برای احترام و تجلیل از بندگان شایسته خدا و با اعتقاد به بندگی و نیازمندی آنان به پروردگار جهان انجام می دهند.

__________________

1- المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، ج 1، ص89.

2- الحاوی للفتاوی، ج1، صص189و197.

پس، این رفتار آنان با اصل توحید و یگانه پرستی کاملاً سازگار است؛ زیرا دلیل بر جواز چنین کاری، آیه قرآن است. خداوند از زبان پیامبرخدا حضرت عیسیعليه‌السلام چنین نقل می کند:

( قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَینَا مَآئِدَهً مِّنَ السَّمَاء تَکُونُ لَنَا عِیداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیهً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیرُ الرَّازِقِینَ .) (مائده : 114)

عیسی بن مریمعليه‌السلام عرض کرد: بارالها، پروردگارا، مائده ای از آسمان فرو فرست تا برای همه ما «عید» باشد و نشانه ای از جانب تو و ما را روزی ده که بهترین روزی دهندگان تویی.

در این آیه، حضرت عیسیعليه‌السلام از خدا درخواست می کند تا مائده ای آسمانی بر آنان نازل شود و روز نزول آن را عید بگیرند.

چگونه است که روح الله درخواست می کند روزی را که مائده آسمانی در آن نازل می شود و مایه لذت جسمانی است، عید بدانند و جشن بگیرند، ولی مسلمانان اگر بخواهند روز نزول وحی یا زادروز پیامبر گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله و دیگر ایام الله را پاس بدارند و عید بشمارند و جشن بگیرند؛ مایه شرک و بدعت می شود؟ آیا تولد پیامبر خاتم که از جانب خدا برای هدایت همه جهانیان برگزیده شده است از نزول یک غذای جسمانی کمتر است؟ آیا تولد امامی که همه جهان را از عدل و داد پر می کند، از مائده آسمانی کمتر است؟ به یقین چنین نیست، بلکه چنین کاری، یعنی غذا دادن و امثال آن به مناسبت میلاد، در حقیقت پیروی از حضرت در اظهار شکر نعمت وجود آن حضرت است؛ زیرا به گفته سیوطی شافعی، پیامبر پس از بعثت برای خود عقیقه کرد با آنکه عبدالمطلب در روز هفتم تولدش برای او عقیقه کرده بود و برای یک نفر دو بار عقیقه نمی نمایند. بنابراین، آن حضرت چنین کرد تا اظهار شکر به درگاه خدا کند که او را برای عالمیان رحمت قرار داد. همچنین جواز چنین

کاری را برای امت تشریع کرد. پس برای ما نیز اظهار شکر به جهت تولدش مستحب است.(1)

5-چرا هنگام صلوات فرستادن بر محمد، آلِ آن حضرت را نیز بر او عطف می کنید؟

از جمله پرسش هایی که گاه مطرح می شود، فرستادن صلوات بر رسول گرامیصلى‌الله‌عليه‌وآله و آل اوست. می پرسند چرا می گویید: اللهم صل علی محمّدٍ و آل محمّدٍ؟

پاسخ

یکی از دستورهای خداوند به مسلمانان برای حفظ احترام رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله و ایجاد ارتباط مستمر با آن حضرت، فرستادن صلوات بر آن حضرت است. آنجا که می فرماید:

( إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا .) (احزاب: 56) خداوند و فرشتگانش بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله درود میفرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.

خداوند در این آیه شرافت خاصی به پیامبرش عطا کرده و به او در میان همه انبیا کرامتی خاص بخشیده است. همچنان که قرطبی یکی از مفسران اهل سنت می گوید: در این آیه، خداوند شرافت خاصی به رسولش در زمان حیات و پس از مرگش داده و مقام او را نزدش بیان نموده و بندگانش را امر نمود به خاطر چنین شرافتی فقط به او صلوات بفرستند نه سایر انبیا.(2)

___________________

1- قاسم درقاوی، مجموع لطیف أنسی فی صیغ المولد النبی القدسی، ص343.

2- الجامع الاحکام القرآن، ج14، ص232.

آنچه در اینجا مهم به نظر می رسد، این است که آل پیامبر در این شرافت با او شریک هستند؛ زیرا آنچه در منابع معتبر حدیثی اهل سنت، به صورت متواتر از بیش از هفتاد تن از صحابه درباره چگونگی صلوات فرستادن از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده، الحاق آل محمد در صلوات به اوست.

در روایت ابومسعود انصاری چنین آمده است:

ما نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بودیم که مردی وارد شد و گفت: ای رسول خدا ما سلام گفتن را شناخته ایم، اما چگونه باید به هنگام نماز بر تو صلوات بفرستیم؟

ابو مسعود میگوید:

همه ما سکوت نمودیم و دوست داشتیم که ای کاش او چنین پرسشی نمی نمود، اما رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله [پس از لحظاتی] فرمود: «اذا انتم صلیتم علیّ فقولوا: اللهم صلّ علی محمد النبی الامی و علی آل محمد کما صلّیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم و بارک علی محمد النبی الامی و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم انک حمید مجید».(1)

حاکم پس از نقل روایت در مستدرک میگوید: «این روایت با شرط مسلم صحیح است، هر چند در کتاب خود نیاورده است».(2)

در روایت دیگری ابن مسعود از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل میکند:

اِذا تَشهَّد اَحدُکم فی الصّلاهِ فَلْیقُل: اللّهم صَلّ علی محمد و علی آل محمد وَ بارِکْ علی محمدٍ و عَلَی آل محمد وَ ارْحَمْ مُحمداً وَ آلَ مُحمّدٍ کَما صلّیتَ وَ بارَکْتَ و تَرحَّمتَ عَلَی ابراهیم انک حمید مجید.(3)

در روایتی دیگر از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که ایشان از صلوات دُم بریده نهی کرده اند:

_____________________

1- المستدرک، ج1، ص268؛ مسند احمد بن حنبل، ج4، صص119و712؛ سنن دار قطنی، ج1، ص347.

2- المستدرک، ج1، ص268.

3- المستدرک، ج1، ص269؛ سنن بیهقی، ج2، ص379.