قصاص می شود
( مسئله 770 ) : در قصاص از لب و گوش و بینی و چشم و زبان فرقی بین زن و مرد نیست برای مرد از زن و برای زن از مرد قصاص می شود و اگر خون بهای عضو قطع شده به ثلث ( خون بهای مرد ) برسد خون بهای عضو زن نصف حساب شده و در قصاص از مرد برای زن تفاوت خون بها به مرد داده می شود
قصاص زبان
( مسئله 771 ) : در بریدن عمدی زبان قصاص ثابت است ، و در بریدن پاره ای از آن به نسبت مساحت همه زبان ، از زبان جانی قصاص می شود و در سقوط قصاص از زبان گویا در بریدن زبان انسان گنک اشکال است
قصاص پستان
( مسئله 772 ) : بریدن عمدی پستان زن کلاً یا بعضاً ، یا بریدن عمدی سر پستان ، موجب قصاص است ، و از شیردار برای پستان بی شیر قصاص می شود اگر باعث قطع یا کمی شیر نگردد بلکه در صورتی که موجب قطع شیر گردد سقوط قصاص بعید نیست ولی از بی شیر برای شیردار قصاص محقّق است ، و در قصاص پستان زن از زن فرقی بین پستان کوچک و بزرگ نیست
( مسئله 773 ) : مرد اگر عمداً پستان زنی را برید خون بها تعلق می گیرد
و هم چنین اگر سر پستان زن را برید و زن نیز اگر سر پستان مرد را عمداً برید خون بها ثابت می شود و احتمال قوی دارد که در این دو مورد حق قصاص محقق باشد
( مسئله 774 ) : در قصاص پستان یا سر آن باید جهت راست یا چپ نیز مراعات شود اگر راست را بریده قصاص از راست و اگر چپ را بریده از چپ قصاص شود بلی اگر در جهت بریده شده جانی آن را ندارد بعید نیست قصاص در سمت دیگر باشد
تنبیه
در کتاب دیات خواهد آمد ( انشاء اللّه ) که خون بهای دو پستان زن مساوی با کل خون بهای اوست و دیه هر یک نصف خون بهای جان وی خواهد بود
قصاص دندان
( مسئله 775 ) : قصاص در بیرون آوردن عمدی دندان یا شکستن پاره ای از آن به نسبت ثابت است ، و اگر به جای دندان شیری دندان تازه روئید و جانی آن را عمداً قلع یا قطع کرد و دوباره به جای خود ( مانند اول ) برگشت
مشهور علماء قصاص و دیه ( خون بها ) را ساقط دانسته اند ولی علامه خویی قدس سره
1- دندانی که از ریشه درآید عادهً برنمی گردد بلی اگر شکسته باشد ممکن است کم کم روئیده کامل شود بنابراین فرموده علاّمه خویی قدس سره قوی به نظر می رسد ولی اگر مخصوص به کودک باشد به نظر ایشان قصاص ساقط است
قصاص را ثابت و روئیدن دندان را بخشش تازه ای از ناحیه خداوند متعال دانسته و قصاص به نظر نزدیک است ولی ارش ( تفاوت قیمت ) قوی است و بنا به گفته مشهور در فرض احتمال برگشت دندان بیرون آورده قصاص مشکل است و اگر دندان به جای خود برگشت در فرض قصاص بنابر مشهور باید مجنی علیه خون بها بپردازد و اگر خون بها را دریافت کرده باید آن را برگرداند
( مسئله 776 ) : اگر دندان قطع شده ، ناقص یا دگرگون برگشت ( روئید ) مشهور علماء ارش ( تفاوت قیمت بین حال سلامت و حال دگرگونی و نقص ) را بر عهده جانی دانسته اند و این فرموده بجا است
( مسئله 777 ) : چنانچه دندان جانی بعد از قصاص از وی برگشت آیا می توان مجنی علیه او را ازاله کند ؟ دو گفته است و بنا به گفته علامه خویی قدس سره ( که آنرا بخشش تازه خدایی می داند ) حق برطرف کردن آن را ندارد
( مسئله 778 ) : مشهور علماء در قصاص قلع یا شکست عمدی دندان فرقی بین دندان انسان صغیر یا کبیر نگذاشته اند ولی علامه خویی قدس سره در جنایت عمدی بر دندان انسان صغیر قصاص قائل نیست
( مسئله 779 ) : در قصاص دندان مماثلت شرط است از هر دندان در مقابل خود قصاص می شود ثنائی در برابر ثنائی رباعی برابر رباعی اصلی در برابر اصلی و هم چنین زائد در مقابل اصلی قلع می شود ولی در عکس ، قصاص نیست ( یعنی اصلی برابر زائد قطع نمی گردد ) و در صورت امکان سوی دندان از بالا ، پائین ، راست ، چپ باید رعایت شود بلی اگر در سوی
جنایت جانی دندان نیست در نظیر همان از سمت دیگر قصاص تحقق می یابد
( مسئله 780 ) : در آوردن دندان پسربچه ای که هنوز نیفتاده اگر روئید و برگشت ، قصاص ندارد تنها در آن حکومت ثابت است ، ( معنی حکومت در مسئله 938 می آید ، انشاء اللّه ) و چنانچه نروئید و برنگشت مشهور علماء در آن قصاص گفته اند و بعضی زمان روئیدن را تا یک سال از زمان قلع دانسته اند و طبق مبنای علامه خویی قدس سره در جنایت بر صغیر قصاص ثابت نیست تنها خون بها را لازم می داند و برای پسر بچه ای که دندانش را درآورده اند ، اگر قبل از ناامیدی از روئیدن تازه از دنیا رفت ، تنها ارش لازم است
قصاص ذکر
( مسئله 781 ) : قطع عمدی ذکر انسان موجب قصاص است و فرقی بین ذکر انسان جوان یا پیر و ختنه شده با ختنه نشده و مرد عقیم و غیر آن نیست
( مسئله 782 ) : چنانچه ذکر مرد عنیّن را کسی که عنیّن نیست عمداً قطع کرد آیا قصاص می شود ؟ دو قول است ، و ثبوت قصاص قوی است
( مسئله 783 ) : در برابر قطع ذکر شل ذکر سالم قطع نمی شود ، و در مسئله خلافی بین علماء نیست تنها علامه خویی قدس سره قائل به قصاص است ولی گفته مشهور صحیح است و ذکر شل در برابر شل قطع می شود ، و همچنین در مقابل ذکر سالم ، و چنانچه در قصاص بیم عدم التیام و سرایت به جاهای سالم باشد به گرفتن خون بها قناعت می شود
( مسئله 784 ) : در قطع حشفه اگر عمدی باشد قصاص ثابت است و قطع پاره ای از آن عمداً نیز مانند سایر اعضاء قصاص دارد و به نسبت به کل حشفه از حشفه جانی قطع می شود و در ذکر و حشفه فرقی بین کوچک و بزرگ نیست همانگونه که بین جوان و پیر فرقی نمی باشد و چنانچه جانی ذکر یا حشفه نداشت ( مثلاً زن یا آلت بریده بود ) قصاص مورد ندارد تنها خون بها تعلق می گیرد
( مسئله 785 ) : مشهور علماء قائل به قصاص از آلت مرد برای قطع آلت پسربچه شده اند ولی علامه خویی قدس سره در اینجا مانند سایر موارد در قطع آلت پسر بچه قصاص را روا نمی داند
( مسئله 786 ) : اگر زنی آلت مرد یا حشفه وی را عمداً ببرد ، از زن قصاص نمی شود حتی اگر از پرداخت خون بها سرپیچی کند
قصاص در بیضه ( خصیه )
( مسئله 787 ) : قطع عمدی خصیه ( خایه ) انسان قصاص دارد ، از راست قصاص برای راست و از چپ قصاص برای چپ می شود و فرقی بین خصیه بزرگ و کوچک نیست و هم چنین فرقی بین خصیه کسی که نسل دارد یا عقیم است ( نطفه اش بارور نمی کند ) نیست و چنانچه در قصاص از خصیه بیم شل شدن آلت جانی یا عنین شدن وی باشد و در مجنی علیه این حالت حاصل نشده قصاص ساقط و خون بها ثابت است و اگر آنکه خصیه راست را بریده خود راست ندارد ، یا چپ را بریده و خود چپ ندارد ، بعید نیست چپ بجای راست و راست به جای چپ بریده شود ولی بریدن چپ به جای راست ، خالی از شبهه نیست ، و اگر جانی خصیه ندارد مثلاً زن باشد ، خون بها بوی تعلق می گیرد
( مسئله 788 ) : اگر مردی آلت و دو خصیه مردی دیگر را عمداً برید ، از وی قصاص می شود ، خواه یک دفعه ببرد یا به تدریج ، و اگر جانی فاقد همه آنچه بریده یا بعض آن باشد باید خون بهای آنچه ندارد ، بپردازد و در آنچه دارد قصاص می شود ، و بر فرض اینکه جانی زن باشد ، مسلم است خون بها باید بپردازد
قصاص در شفرین
( مسئله 789 ) : قصاص در قطع عمدی شفرین یا یکی از آن دو ثابت است ( شفرین ، دو گوشتی است که احاطه به آلت زنانگی دارد ، مانند دو لب که احاطه به دهان دارند ) و در ثبوت قصاص فرقی بین بکر و ثیب یا رتقاء و قرناء و غیر آنها نمی باشد ، همانگونه که بین کوچک و بزرگ فرقی نیست ، و در قصاص باید سمت آنچه قطع شده مراعات شود ، بلی اگر سمتی را که عمداً قطع کرده، خود زن جانی فاقد آن است از سمت مقابل ، راست برای چپ و چپ برای راست بریده می شود و بنابر نظر علامه خویی قدس سره در جنایت بر عضو صغیره ( دختر نابالغ ) قصاص ثابت نیست تنها خون بها را لازم می داند
( مسئله 790 ) : چنانچه جانی عمدی برنده مرد بود ، خون بها باید بپردازد ، و اگر از پرداخت خون بها سرپیچی کرد احتمال قوی دارد ، به درخواست زن
مجنی علیها بتوان آلتش را قطع کرد
( مسئله 791 ) : اگر از خنثی آلت رجولیت و خصیتین و آلت انوثیت ، یا یکی از آنها را کسی عمداً قطع کرد ، در صورت مرد بودن خنثی آنچه از مختصات مرد از وی عمداً قطع شده قصاص از مرد می شود و در باقی حکومت ثابت است و اگر زن بود در آنچه مختص به زن است و عمداً از او قطع شده از زن قصاص می شود و در باقی حکومت است و اگر جانی مماثل با خنثی ( که مرد یا زن تشخیص داده نشد ) نبود قصاص ساقط و خون بها ثابت است
قصاص الیتین
( مسئله 792 ) : در قصاص قطع عمدی الیه یا الیتین دو قول است ، و انسب ثبوت قصاص است ( الیه برآمدگی گوشت پایین کمر را می گویند ، که یکی از سوی راست و دیگری سوی چپ بالای دبر قرار گرفته و به ران منتهی می شود ، لنبر )
قصاص بکارت
( مسئله 793 ) : آیا در ازاله بکارت قصاص ثابت است ، ( مثلاً دختری عمداً بکارت دختر دیگری را از بین ببرد ؟ دو قول است : و حق ثبوت قصاص است تنبیه : پوشیده نیست که در ازاله بکارت بواسطه شوهر ، و یا مالک زن و کسی که مالک ، کنیز خود را به او حلال کرده ، قصاص و خون بها نیست
سیلی و لگد زدن
( مسئله 794 ) : آیا سیلی زدن به کسی عمداً یا مشت و یا لگد کوبیدن ، یا زدن به عضوی ولو بوسیله آلتی ، چون چوب ، زنجیر و مانند اینها ، قصاص دارد ؟ خلاف است و اوفق ثبوت قصاص است و چنانچه زدن موجب باد کردن ، یا بیماری گردد ، حکومت ثابت است
قصاص در زخم های سر و صورت
( مسئله 795 ) : چنانچه بالغ و عاقل ، مرد و یا زن از روی عمد زخمی بر سر یا روی کسی وارد بیاورد ، با رعایت سایر شرایط ، قصاص در آن ثابت است ، ولی اگر قصاص موجب سرایت زخم به جای دیگر جانی یا تلف عضو یا جان او گردد قصاص ساقط و خون بها تعلق می گیرد ، و در قصاص زخمها باید تساوی طول و عرض رعایت شود ، لکن در عمق ( فرورفتگی ) تساوی معتبر نیست تنها نوع زخم باید رعایت گردد
( مسئله 796 ) : زخم های سر و روی را 10 قسم شمرده اند : 1 حارصه 2 باضعه 3 متلاحمه 4 سمحاق 5 موضحه 6 هاشمه 7 منقله 8 شکستن استخوان 9 مامومه 10 جائفه ، و تفسیر اینها در کتاب دیات آمده در پنج قسم اول قصاص ثابت ، و در پنج آخر قصاص ساقط و خون بها لازم می آید
( مسئله 797 ) : آیا می توان در زخم هاشمه و بعدی ها تا موضحه قصاص کرد ، و نسبت به زائد بر آن ارش گرفت ؟ دو قول است و حق ثبوت است
( مسئله 798 ) : در صورتی که سر یا روی جانی یا عضوی از بدن وی در مورد قصاص بزرگتر یا مساوی با سر یا روی مجنی علیه ، یا عضو بدن وی باشد با رعایت سوی جنایت ، راست یا چپ ، بالا یا پائین ، قصاص محقق می شود و چنانچه زخم مجنی علیه تمام سر ، یا روی یا عضو مجنی علیه را فرا گرفت ، به اندازه مساحت آن از جانی قصاص شده ، و باقی رها می گردد
( مسئله 799 ) : اگر مساحت سر یا روی جانی یا عضو بدن وی از مقدار مساحت زخم مجنی علیه کمتر باشد ، به طوری که تمام سر یا روی یا عضو او را فرا گیرد ، در قصاص به سر ، روی عضو جانی ، اکتفاء شده و از آن تجاوز نکرده ، به عضوی دیگر پیشانی ، پشت سر ، یا عضو دیگری نمی رسد ، بلکه در زائد بر مقدار مساحت ، خون بها یا حکومت تعلّق می گیرد
( مسئله 800 ) : چنانچه جانی یک زخم بر مجنی علیه نه از روی عمد وارد آورد و بعضی جاهای زخم به حد موضحه رسید ، مجنی علیه می تواند خون بهای موضحه را مطالبه کند ولو کوتاه باشد ، و در ضربه های متعدد ، خون بها به تعدّد ضربه ها متعدد شده ، و اگر عمد باشد می تواند در پاره ای قصاص و در پاره ای دیگر با تراضی به گرفتن خون بها قناعت کند
( مسئله 801 ) : اگر گوش را قطع کرد و استخوان برابر شد ( به حد موضحه رسید ) دو جنایت به حساب می آید
( مسئله 802 ) : آیا در این زخم ها اگر عمدی باشد قبل از اندمال ( بهبودی یافتن ) محل زخم می توان قصاص کرد ؟ مشهور علماء بر جوازند ، و همان اوفق است و هم چنین در مواردی که عده ای از اعضاء بدن وی را از روی خطأ قطع کرد ، می تواند مطالبه خون بها کند و لو بیش از خون بهای جان باشد ، گرچه
احتمال سرایت در آنها باشد که به مرگ منتهی گردد ( که در این صورت تنها یک خون بهای انسان واجب است ) یا قطع عمدی بوده و با تراضی خون بها داده شود
( مسئله 803 ) : در مواردی که به سبب اضطراب جانی قصاص گیرنده زائد بر زخم تلافی کرد چیزی بر عهده وی نمی باشد ، و گرنه در صورت عمد یا تحقق سایر شرایط از قصاص کننده در زائد قصاص می شود ) و در غیر عمد یا غیر مورد قصاص ، خون بها رد می شود ، و چنانچه مدعی تعدّی عمدی ، بیّنه ( دو شاهد عادل مرد ) ندارد و آنکه تعدی کرده منکر تعمد است با قسم گفته اش پذیرفته می شود و اگر قصاص کننده که زائد قصاص کرده ، ادعای اضطراب جانی ( قصاص شونده ) را کرد ، قویاً گفته اش مورد قبول است
( مسئله 804 ) : اگر به سبب شدت سرما یا گرما از سرایت زخم به جایی دیگر یا عضو دیگر جانی بترسند ، تأخیر قصاص در اعضاء تا حد اعتدال زمان و هوا لازم است
( مسئله 805 ) : اولی و احوط این است که آلت قصاص از آهن باشد
( مسئله 806 ) : در قصاص زخم موضحه سر چنانچه بیش از مساحت جنایت جانی ، از روی خطا قصاص کرد یا عمداً و تراضی به گرفتن خون بها شد ، خون بها قویاً خون بهای کامل موضحه است و احتمال دارد به نسبت مساحت ، موضحه دیه گرفته شود
( مسئله 807 ) : اگر چشم کسی را عمداً بیرون آورد ، مشهور آن است که می تواند با دست چشم جانی را درآورد و این گفته اشبه است ، گرچه خالی از تأمل نیست