پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات0%

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات نویسنده:
گروه: کتابخانه فقه و اصول

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آیت اللّه حاج شیخ محمّد رحمتی
گروه: مشاهدات: 17725
دانلود: 3912

توضیحات:

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 130 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17725 / دانلود: 3912
اندازه اندازه اندازه
پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

چگونگی اجرای حد

( مسئله 81 ) : هرگاه بر جنایتکار تازیانه و کشتن یا سنگسار لازم شد اول تازیانه می خورد ، سپس سنگسار شده یا کشته می گردد ، و بر بدن مرده تازیانه زده نمی شود و همچنین اگر چندین حد بر وی تعلق گرفت به گونه ای که هیچکدام فوت نشده حدود بر وی اجراء می گردد

( مسئله 82 ) : اولی واحوط است که حد تازیانه در شدت سرما یا گرما صورت نگیرد ، در زمستان وسط روز و در تابستان دو طرف روز زده شود

( مسئله 83 ) : مردی را که سنگسار می کنند تا بالای ران و زن را تا سینه دفن می کنند وحق این است که دفن در مورد سنگسار واجب است خواه زنا به اقرار زناکار ثابت شده یا به شهادت شهود یا آنکه امام خود علم به زنا دارد

( مسئله 84 ) : مشهور بین علماء این است که در صورت اثبات زنا به اقرار امام ابتدا سنگ می زند و در صورت اثبات به بینه ، شهود پیش از دیگران رجم می کنند و هرگاه ابتداء نمودن رجم از امام یا شهود با امر اهمی مزاحمت داشت این حکم از آنان ساقط می گردد

( مسئله 85 ) : سنگ های رجم باید ریز باشند

( مسئله 86 ) : اگر کسی که باید سنگسار شود از گودال گریخت ، چنانچه زنا به شهادت شهود ثابت شده او را برگردانده تا سنگسار شود ، قبل از گریختن سنگی به وی خورده یا نخورده باشد و اگر زنا به اقرار زناکار ثابت شد ، و سنگی در حال اجراء حد بر بدن او خورده او را بر نمی گردانند و بعضی گفته اند سنگ به بدن خورده یا نخورده اگر فرار کرد مطلقاً برگشت داده نمی شود و این گفته ضعیف است ( مسئله 87 ) : چنانچه کسی که باید تازیانه بخورد فرار کرد ، خورده یا نخورده ، به اتفاق علماء او را برمی گردانند تا حد کامل بر او اجراء شود

( مسئله 88 ) : سزاوار است برای اجرای حد مردم را خبر کنند و حضور واجب است و کم آن یک نفر است و سه نفر و ده نفر نیز گفته اند و سه نفر احوط است

( مسئله 89 ) : مشهور بین علماء است که مرد زناکار را بر حالی که دیده اند حد می زنند چنانچه برهنه بود ، برهنه ( البته عورت را می پوشند ) و اگر لباس پوشیده بوده حد را لباس پوشیده بر وی جاری می کنند و ظاهراً ملاک برهنه یا پوشیدن بدن حال زناست نه حال دستگیری ، و در مورد پوشیده لباسی که مانع از درد آمدن وی باشد مانند پوستین و لباس های کلفت از بدنش بیرون آورده می شود

( مسئله 90 ) : مرد زناکار را به سخت ترین زدن تازیانه می زنند و آن را بر جاهای مختلف بدن پخش کرده از زدن بر سر و صورت و عورت خودداری می کنند ، و زن را نشسته تازیانه می زنند و حتی اگر در حال زنا لخت بوده برای تازیانه زدن او را برهنه نمی کنند

( مسئله 91 ) : احوط این است که تعدادی از اخبار وارده رعایت شده کسانی که بر آنان حد زنا مانند سنگسار است یا مطلقاً حدی دارند ، اقدام به سنگ زدن نکنند ، گرچه بعضی آن را مستحب دانسته اند ، در خبر(1) صحیح از امام جعفر صادقعليه‌السلام وارد شده که مردی در کوفه نزد امیرالمؤمنینعليه‌السلام چهار بار اقرار به زنا کرده ( محصن بوده ) حضرت وی را در گودالش نهاد و رو به مردم کرده فرمودند : این حقوق خداست پس هر کس حقی از خدا در گردن دارد برگردد و حد خدا را ( یعنی سنگسار را ) اقامه نکند ، مردم برگشتند و خود حضرت و حسن و حسینعليهم‌السلام باقی ماندند

( مسئله 92 ) : مسلمی که باید سنگسار یا کشته شود باید قبلاً غسل میّت را انجام دهد ، و کفن کرده حنوط نموده ، بعد از کشته شدن بر وی نماز بخوانند و در قبرستان مسلمین دفن کنند

زنای با مرده

( مسئله 93 ) : کسی که با زن مرده زنا کند یا زنی که با مرد مرده زنا نماید حکمش مانند کسی است که با زنده زنا کند ( ممکن است مرد در حالی که آماده زنا با زن باشد سکته کرده بمیرد و زن در همان حال با او زنا کند )

انکار زنا بعد از اقرار

( مسئله 94 ) : چنانچه اقرار به جنایتی کرد که حدش سنگسار است پس

___________________

1- وسائل الشیعه : ج18 ، باب 31 از ابواب مقدمات الحدود ، حدیث 3

انکار نمود ، حد از وی ساقط می گردد و تازیانه می خورد و اگر حد آنچه اقرار کرده کشتن نباشد ، با انکار ساقط نمی شود و در کشتن بدون سنگسار اشکال است و بعید نیست که با انکار ساقط نگردد

توبه زانی

( مسئله 95 ) : اگر بعد از اقرار به زنا توبه کرد و حدش سنگسار باشد ، امام مخیر است وی را سنگسار نموده یا ببخشد

( مسئله 96 ) : چنانچه زانی پیش از شهادت شهود توبه کند ، حد از وی ساقط می گردد و مشهور این است که با توبه بعد از شهادت حد ساقط نمی شود و این گفته با ادله بهتر سازش دارد

( مسئله 97 ) : نزد ما شیعه اگر زنی یا دختری بدون شوهر آبستن شود ، حد زنا بر او جاری نمی شود و در بین علماء سنت شافعی و ابو حنیفه نیز با ما موافقند ولی مالک حد را لازم دانسته و مالکیه گفته اند مگر شهود شهادت به تزویج وی بدهند یا چیزی که درستی گفتارش را ثابت کند یا نشانه ای بر اکراه بر جماع با وی باشد که حد بر وی جاری نمی شود

( مسئله 98 ) : اگر چهار شاهد عادل مرد با همان شرایط که گذشت در مسئله 26 شهادت به زنای زنی در قُبُل دادند ولی خود زن ادعای بکارت دارد و چهار زن عادله یا مورد اعتماد شهادت بر صحت گفته وی دادند حد نمی خورد و همچنین اگر حاکم به سبب وسائل روز علم به بکارت او پیدا کرد و اگر شهود شهادت به زنای در دبر دادند زناثابت و حد جاری می گردد

( مسئله 99 ) : در فرض مسئله بالا آیا مردی که شهادت به زنای وی داده اند حد می خورد ؟ ظاهراً حد ندارد و شهود زنا نیز حد قذف ندارند

( مسئله 100 ) : حد بر مردی که شهادت به زنای وی دادند ولی آلت بریده بوده جاری نمی شود و همچنین بر زن و آیا شهود حد قذف دارند ؟ محل بحث است

( مسئله 101 ) : حق این است که در سنگسار ، سنگ زدن دیگران مشروط به سنگ زدن شهود یا امام نباشد ، بلی اگر شهود فرار کردند به احتمال قوی محل شبهه است و نمی توان حد جاری کرد

( مسئله 102 ) : اگر یکی از چهار شاهد عادل مرد در زنای زن شوهرش باشد ظاهراً شهادتش قبول و حد ثابت می گردد

( مسئله 103 ) : چنانچه شهادت بعضی یا همه شهود رد شد اگر به امری آشکار است ، مانند کوری ، فسق ظاهر ، بر شهود حد قذف ثابت است و چنانچه به امری پنهان باشد محل خلاف است و بعید نیست بر آنکس که شهادتش رد نشده حد قذف نباشد

( مسئله 104 ) : اگر مردی را در حال زنا با زن خود دید ( که زن با خواست خود زنا می دهد ) جماعتی از فقهاء فرموده اند شوهر می تواند هر دو را بکشد و تحقیق این حکم در باب قصاص ذکر شده

( مسئله 105 ) : چنانچه در جای محترم مثلاً حرم یا مسجد یا محل دفن امام یا امامزاده لازم التعظیم یا حسینیه یا در زمانی شریف و محترم مانند ماه مبارک شب یا روز ، روز یا شب جمعه ، عید فطر ، روز عرفه ، عید قربان ، روز عاشورا و تاسوعا و 27 رجب زنا کند ، اضافه بر حد زنا ، گوشمالی نیز اضافه برای هتک حرمت مکان یا زمان به او داده می شود

( مسئله 106 ) : علامه حلی اعلی اللّه مقامه فرموده اگر چهار شاهد عادل به زنای مردی شهادت دادند و چهار شاهد عادل دیگر بر زنای شهود اول با آن زن حد بر مرد جاری نمی شود

( مسئله 107 ) : چنانچه اقرار به حدی کرد و آن را تفسیر ننمود ، بنا به نظر مشهور علماء ، تازیانه می خورد تا خود بخواهد وی را نزنند و در این مسئله بحث است

حد لواط

1 در روایتی(1) از امام ششمعليه‌السلام داریم که حرمت دُبُر بزرگتر از حرمت فرج است و خداوند امتی را برای هتک حرمت دُبُر هلاک کرد و احدی را برای حرمت فرج هلاک ننمود

2 در روایتی(2) معتبر ( صحیح ) از آن حضرت از گفته پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وارد شده : هر که با پسری جمع شود روز قیامت جنب می آید آب دنیا او را پاکیزه نمی سازد و خشم خداوند بر اوست و وی را لعنت فرموده جهنم را برایش آماده ساخته و بد جایی است سپس فرمود : مرد بر مرد سوار شده ، عرش به این جهت به لرزه می افتد

____________________

1- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 17 ، نکاح محرم ، حدیث 2

2- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 17 ، نکاح محرم ، حدیث 2

3 در روایتی(1) معتبر ( به همین سند ) از آن حضرت از گفته پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وارد است که مرد خود را تمکین می دهد ، خداوند وی را بر پل جهنم حبس کرده تا از حساب مردم فارغ شود سپس دستور داده می شود وی را به جهنم انتقال داده در هر طبقه از طبقات جهنم عذاب شده تا به پایین آن برسد و از آن بیرون نمی آید

4 در روایاتی(2) متعدّد وارد شده بر استبرق بهشت و حریر آن نخواهد نشست کسی که دُبُر خود را در اختیار دیگری قرار می دهد

5 در پاره ای روایات ، لواط را ما دون دبر ( بین دو ران ) و دبر را کفر شمرده ( یعنی لواط در آن را )(3)

6 در روایتی از گفته امام صادقعليه‌السلام وارد شده که پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند : هر کس پسر بچه ای را از روی شهوت ببوسد خداوند روز قیامت او را لگامی از آتش زند(4)

7 در عقاب الاعمال(5) شیخ صدوق قدس سره روایت کرده : هر آن کس با زنی در دبر به حرام جماع کند یا با مردی یا پسری ، خداوند روز قیامت او را گندتر از جیفه محشور می کند که مردم از وی در آزار باشند ، تا داخل جهنم گردد

( مسئله 108 ) : لواط ، عبارت از جماع مرد یا پسر با مردی یا پسری است ( مسئله 109 ) : لواط به چهار بار اقرار انسان با شرایطی که در مورد زنا مسئله

____________________

1- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 18 ، نکاح محرم ، حدیث 1

2- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 18

3- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 20 ، نکاح محرم ، حدیث 2 3

4- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 21 ، نکاح محرم ، حدیث 1

5- وسائل الشیعه : ج14 ، باب 9 ، نکاح محرم ، حدیث 2

17 18 گفته شد و هم چنین به شهادت چهار مرد عادل ثابت می شود ، خواه نسبت به فاعل باشد یا مفعول

( مسئله 110 ) : اگر عاقلی با دیوانه ای لواط کرد یا نابالغی با مردی بالغ ، دیوانه حد ندارد و نابالغ تأدیب می شود و حد بر عاقل و بالغ جاری می گردد

حد فاعل

( مسئله 111 ) : لواط اگر به فرو بردن آلت ولو کمتر از مقدار حشفه در دبر مفعول باشد ، وفاعل ، بالغ ، عاقل بوده با اختیار این کار را کرد ، حد آن کشتن به یکی از پنج طریق است : اول : با شمشیر ضربت به گردن وی وارد آوردن ، دوم : دست و پا بسته از بالای کوهی وی را بیندازند ، سوم : در آتش بسوزانند ، چهارم : سنگسار کنند ، پنجم : دیواری بر وی بیندازند و بعضی(1) فرق بین فاعل محصن و غیر او گذارده ، غیر محصن مانند زنا ، تازیانه می خورد ، لکن بقیه فقهاء فرقی بین این دو نگذارده و هر یک از پنج قسم حد را برای هر دو گفته اند

( مسئله 112 ) : چنانچه لواط بدون فرو بردن آلت باشد ، در حد آن چند قول است : اول : قول مشهور علما که 100 تازیانه است ، دوم : در محصن سنگسار و در غیر آن 100 تازیانه ( احصان در مسئله 59 شرح داده شد ) ، سوم : کشتن در هر دو قسم ، وگفته مشهور اظهر واصحّ است و در مورد غلام تازیانه نصف می شود ( 50 ضربه )

____________________

1- علاّمه خوئی قدس سره

حد مفعول

( مسئله 113 ) : کسی که لواط می دهد در صورت فرو رفتن آلت در دبر وی ، به یکی از سه طریق کشته می شود و فرقی بین محصن و غیر آن نیست ، اول : به زدن گردن ، دوم : سنگسار ، سوم : به آتش سوختن ، و چنانچه به طرز اول کشته شد ، بعداً او را می سوزانند

( مسئله 114 ) : اگر لواط بدون فرو بردن آلت در دبر مفعول بوده 100 تازیانه حد دارد

( مسئله 115 ) : دو مرد بالغ و یا یک بالغ و یک پسر نابالغ ، یا دو زن یا یک زن و یک دختر نابالغ اگر برهنه در یک لباس ( پوشش ) یا یک لحاف بخوابند حرام است ، و هم چنین زن با مردی غیر شوهر ، و در حد آن چند قول است : اول : مشهور بین علما تأدیب و گوشمالی دادن از 30 تا 99 تازیانه به نظر حاکم شرع ( مجتهد عادل ) ، دوم : گفته شیخ مفید أعلی اللّه مقامه است که از 10 تا 99 تازیانه فرموده ، و بعضی این قسم را مخصوص زن و مردی ( که زن و شوهر نباشند ) و برهنه با هم در یک لباس یا یک لحاف باشند دانسته ، لکن أصح 99 تازیانه است

( مسئله 116 ) : در حد لواط ( با شرایط ) فرقی بین مرد مسلم و غیر مسلم نیست

( مسئله 117 ) : هرگاه فاعل لواط یا مفعول توبه کرد و لواط با اقرار ثابت شده باشد ، امام حق عفو دارد و مشهور بین علماء این است که اگر توبه قبل از شهادت شهود باشد نیز موجب سقوط حد است و اگر بعد از آن باشد حد ساقط نمی شود

( مسئله 118 ) : اگر لواط فرض مسئله 112 و 114 تکرار شد و دو بار حد جاری شد ، بار سوم کیفر آن کشتن است ، خواه نسبت به فاعل باشد یا مفعول

( مسئله 119 ) : چنانچه لواط به اقرار ثابت شد و موجب سنگسار باشد ، به سبب انکار ، مانند باب زنا سنگسار از او ساقط می گردد

( مسئله 120 ) : یکی از فاعل و مفعول یا هر دوی آنها اگر اهل ذمه باشند ( یهودی ، نصرانی ، مجوسی ) و مرافعه نزد ما آورده شد ، حاکم شرع مخیّر است آنان را به ملت خودشان رد کرده تا حد جاری کنند و یا با آنان مانند مسلم رفتار کرده حکم را درباره آنان اجرا کند

( مسئله 121 ) : کیفر لواط با مرده ، همانند کیفر لواط با زنده است و احتمال زیادتی از حد برای انجام عمل با مرده نیز هست

مساحقه وحد آن

1 در روایت معتبر(1) اسحاق بن جریر از امام ششمعليه‌السلام دارد که : زنی از آن حضرت ، از زنانی با زنانی سؤال کرد ( کارهای ناشایست با هم می کنند ) حد آنان چیست ؟ آن حضرت فرمود : حد زناست ، هنگامی که قیامت برپا شد آنان را می آورند لباس هایی از آتش پوشیده و مقنعه ( چارقدهایی ) از آتش

____________________

1- وسائل الشیعه : ج14 باب 24 از ابواب نکاح محرّم ، حدیث 3

و شلوارهای آتشین بر آنهاست و در جوف آنان عمودهای آتشی تا سرهایشان وارد می کنند و آنان را در آتش می اندازند

2 در روایت صحیح(1) از امام ششمعليه‌السلام وارد شده که آنان در آتشند و روز قیامت آنها را می آورند و جلبابی از آتش و کفش هایی و چارقدهای آتشین پوشانده شده و در داخل و عورت آنان عمودهای آتشین وارد نموده آنان را در آتش می اندازند

3 در روایتی(2) دیگر از امامعليه‌السلام لعنت پیغمبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بر آنان ذکر فرموده

4 در روایت یعقوب بن جعفر(3) از آن بزرگوار یا فرزندش امام هفتمعليه‌السلام از این گونه زنان سؤال شده ، حضرت تکیه کرده بوده نشستند ، و فرمودند : ملعونه است ، ملعونه است ، آنکه سوار می شود و آنکه سوار بر وی می شوند ، تا از لباس های خود بیرون آید ، همانا خداوند ، فرشتگان و اولیاء خدا آن زن را لعنت می کنند و من و هر که در پشت پدران و ارحام مادران است ، آن کار به خدا زنای بزرگ تر است

( مسئله 122 ) : سحق همانند زنا حرام است ( زن آلت انوثیّت خود را به آلت انوثیّت زنی یا دختری بمالد )

( مسئله 123 ) : با شرایطی که در حد زنا گفته شد ، اگر سحق صورت گرفت ،

___________________

1- وسائل الشیعه : ج14 باب 24 از ابواب نکاح محرّم ، حدیث 11

2- وسائل الشیعه : ج14 باب 24 از ابواب نکاح محرّم ، حدیث 6

3- وسائل الشیعه : ج14 باب 24 از ابواب نکاح محرّم ، حدیث 5

حد آن بنابر مشهور 100 تازیانه برای هر یک از فاعله و مفعوله است ، خواه همسردار باشند یا نباشند ، و تنی چند از فقهاء برای زن محصنه ( معنی احصان در مسئله 59 و64 گفته شد ) سنگسار و غیر او را تازیانه گفته اند ، و این گفته در مورد خاصی صحیح و بجاست و در غیر آن روشن نیست ، گرچه قریب به نظر می رسد و آن موردی است که در زمان امیرالمؤمنینعليه‌السلام و بعداً در زمان منصور دوانیقی اتفاق افتاد(1) ، مردی با زن خود جماع کرده ، و زن خود را به دختری بکر رسانده با وی مساحقه کرده ، با انتقال نطفه شوهر ، دختر آبستن شد ، امام حسنعليه‌السلام جواب داده حضرت امیرعليه‌السلام آن را تصویب و تصدیق فرمودند ، ابتداء مهر دختر از زن شوهردار گرفته می شود سپس زن را سنگسار می کنند ( چون محصنه است ) و صبر می کنند تا دختر وضع حمل کرده ، فرزند را به پدر ( صاحب نطفه ) رد می کنند و دختر را حد ( تازیانه ) می زنند و آیا دختر مادر بچه است واحکام مادر و فرزند بر آنها جاری است ؟ دو احتمال است

( مسئله 124 ) : چنانچه سحق تکرار شد و دوبار فاعله یا مفعوله حد خورد در مرتبه سوم کشته می شود

( مسئله 125 ) : سحق به چهار بار اقرار و یا شهادت چهار شاهد مرد عادل ثابت می شود و احتمال قوی دارد در این مورد شهادت زن ها پذیرفته شود

قیاده و حدّ آن

شیخ صدوق قدس سره در کتاب معانی الاخبار روایتی را مسنداً از ابراهیم بن زیاد

____________________

1- وسائل الشیعه : ج18 باب 3 از ابواب سحق ، حدیث 1 2

کرخی وارد کرده که می گوید : از امام ششمعليه‌السلام ( ابی عبداللّهعليه‌السلام ) شنیده که می فرمود : پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم واصله و مستوصله را لعنت کردند ، یعنی زن زناکار و زنی که واسطه بین مرد و زن در زنا باشد(1)

و در حدیثی(2) از آن حضرت وارد شده که هر که بین زن و مردی در حرام واسطه شود خداوند بهشت را بر او حرام کرده جایگاهش جهنم است و بد جایی است و علی الدوام در خشم خداست تا بمیرد

( مسئله 126 ) : قیاده ( بین مرد و زن زناکار یا دو نفر که با هم که لواط می کنند واسطه شود آنها را به هم برساند ) بنا بر مشهور بین علما 43 حد زانی کیفر دارد و آن 75 تازیانه است به علاوه اگر مرد باشد سر وی را تراشیده و در محل شهر یا دهی که در آنجا زندگی می کند گردانده به مردم می شناسانند و تبعیدش می کنند و اینکه بار اول که مرتکب این عمل شد تبعید می شود یا بار دوم محل بحث است و مدت آن را بعضی یکسال گفته اند و بعضی اگر توبه کرد تبعید را ساقط دانسته اند ، به هر حال اگر دوبار اقدام به این عمل کرد و هر بار حد خورد ، بار سوم کشته می شود و فرقی در کشتن بار سوم بین زن و مرد نیست ، بلی زن را سر نتراشیده و تبعید نمی کنند

( مسئله 127 ) : قیاده به اقرار یا شهادت ثابت می شود و آن مانند زنا و لواط اقرار چهار بار شرط است ؟ و هم چنین چهار شاهد عادل مرد شهادت بدهند وآیا دوبار اقرار یا شهادت دو شاهد عادل نیز کافی است ؟ ظاهراً دو بار اقرار

___________________

1- وسائل الشیعه : ج14 باب 27 از ابواب نکاح محرّم ، حدیث 1

2- وسائل الشیعه : ج14 باب 27 از ابواب نکاح محرّم ، حدیث 2

و شهادت دو شاهد عادل کافی است و بعید نیست که یک بار اقرار نیز کفایت کند و شرایطی که درباره اقرار در زنا گفته شد در اینجا نیز معتبر است

( مسئله 128 ) : کسی که کنیزی را بر زن آزاد مسلمی بدون اذن وی تزویج کرد ( بدین معنی که زن آزاد دارد ، بعد از آن کنیزی را به عقد خود درمی آورد ) و می دانست جایز نیست و با کنیز هم بستر شد ، حد زنا بر او ثابت است و گفته بعضی که حد وی را 5/12 تازیانه دانسته اند ضعیف است

( مسئله 129 ) : اگر زن ذمیه ( یهودی ، نصرانی ، مجوسی ) را بدون اجازه زن خود که مسلم است تزویج کند و با وی همبستر گردد ، بین آن مرد و زن ذمیه جدایی می اندازند و 5/12 ضربه تازیانه به وی می نوازند ، لکن در این مسئله و مسئله قبلی اگر مرد جاهل به حکم باشد حد ندارد

( مسئله 130 ) : چنانچه مردی غیر از شوهر ، دختری را با دست خود ازاله بکارت کرد ، مهر المثل باید بدهد و بنا به اقرب 80 تازیانه می خورد

( مسئله 131 ) : مردی بالغ ، عاقل ، اگر از روی شهوت پسری را بوسید ، تأدیب می شود ، خواه با وی خویش باشد ، مانند برادر ، پدر ، یا نباشد و چنانچه در حال احرام این کار را کرد صد ضربه تازیانه می خورد

حد قذف ( نسبت زنا یا لواط به کسی دادن )

( مسئله 132 ) : قذف این است که انسانی به انسان دیگر نسبت زنا یا لواط دهد و این کار از بزرگترین گناهان است و اگر نسبت سحق که در مسئله 122 گفته شد به زنی داد قذف محقق می شود ؟ محل کلام است ، خداوند متعال در سوره

نور فرموده :( وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَهً ) (1) و در آیه دیگر دارد :( إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالاْآخِرَهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظیمٌ ) (2) .

و در خبر از پیغمبر بزرگوار اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (3) دارد : هر کس نسبت زنا به مرد یا زن پاکدامن داد ، خداوند عمل او را باطل می کند و در خبر دیگر وارد شده(4) که نسبت زنا به زن پاکدامن عبادت یک سال را از بین می برد

( مسئله 133 ) : اگر به کسی گفت زنا کردی یا گفت لواط کردی یا به زن یا مردی گفت تو زانی هستی ، یا به مردی گفت تو لواط کرده ای یا گفت لواط داده ای یا تو در دبر نکاح ( عبارت دیگر صریح آن به لغت دیگری ) شده ای قذف محقق می شود

( مسئله 134 ) : چنانچه زنا را به یکی از پدر یا مادر کسی نسبت دهد حق حد برای آنان است و هم چنین اگر به یکی از بستگان یا شوهر یا زن کسی نسبت دهد حق حد برای کسی است که نسبت زنا به او داده شده

( مسئله 135 ) : اگر به سبب نسبت زنا یا لواط به دیگری دادن ، سرزنشی متوجه مخاطب گردد ، حق تأدیب برای وی ثابت است

( مسئله 136 ) : چنانچه به کسی گفت با فلان زنا کرده ای ، یا با فلان لواط کرده ای ، آیا حد قذف برای آن زن یا مرد نیز ثابت می شود ؟ محل خلاف است

___________________

1- سوره نور (24) : 5

2- سوره نور (24) : 23

3- وسائل الشیعه : ج18 ، باب 1 از ابواب حد قذف ، حدیث 1

4- مستدرک : ج3 ، بااب 1 از ابواب حد قذف ، حدیث 8

و چنانچه قذف آنان نیز باشد به این گفته دو حد تعلق می گیرد یکی برای نسبت به مخاطب ، دیگری برای نسبت به آن زن یا مرد که طرف عمل خوانده

( مسئله 137 ) : اگر به فرزند خود اعتراف کرده بود ، بعد گفت : فرزند من نیستی ، مادرش را قذف کرده و حق حد قذف برای مادر ثابت می شود ، ولی اگر منظورش این باشد که چون رفتار و کردار پدر را نداری ، لایق فرزندی من نیستی ، قذف به شمار نمی آید

( مسئله 138 ) : چنانچه مرد نسبت زنا به زن خود داد و کار به لعان کشید بعد از لعان و جدا شدن از یکدیگر نسبت زنا به آن زن داد ، حد قذف بر مرد ثابت می گردد

( مسئله 139 ) : اگر نسبت زنا به زنی که حد زنا خورده داد و آن زن توبه نکرده ، حد ندارد و بعد از توبه در ثبوت حد قذف اشکال است

( مسئله 140 ) : چنانچه به کسی دیوث گفت و معنای این کلام نزد مردم ، وارد کردن مردان بر زن خود باشد و از آن نسبت زنا به زن برداشت شود ، حد قذف ثابت است و نسبت به مخاطب نیز گوینده باید تأدیب شود

شرایط قاذف

( مسئله 141 ) : در ثبوت حد قذف ، چند شرط در گوینده معتبر است :

اول : بلوغ، دوم : عقل ، سوم : اختیار

پس اگر انسان نابالغی یا دیوانه ای نسبت زنا یا لواط به کسی داد ، حد ندارد و هم چنین بدون قصد یا از روی سهو یا اگر اکراه بر نسبت دادن شد و اگر مست

باشد و نسبت زنا یا لواط به کسی بدهد ، آیا موجب حد هست یا نه ؟ اشکال دارد ، به هر حال اگر مستی به حدی نیست که معنی کلام خود را نداند و بی قصد باشد حد دارد و هم چنین اگر مستی به اختیار باشد بنابر اقوی

( مسئله 142 ) : در حد قذف بنابر مشهور بین علماء فرقی بین انسان آزاد یا بنده و کنیز نیست و حق همین است و آنان نیز در مورد قذفِ کسی 80 تازیانه می خورند

شرایط مقذوف ( کسی که نسبت زنا یا لواط به او می دهند )

( مسئله 143 ) : مقذوف ، پنج شرط دارد که با تحقق این شروط حق حد قذف برای وی ثابت می شود : اول : بلوغ ، دوم : عقل ، سوم : آزاد بودن ( بنده یا کنیز نباشد ) ، چهارم : مسلم باشد ، پنجم : عفیف بودن

و اگر یکی از این شروط یا بیشتر نبود حد قذف ثابت نیست و فقط قاذف در غیر مورد شرط اخیر باید تأدیب شود

( مسئله 144 ) : چنانچه به کسی که مسلم است گفت : مادرت زنا کرده و مادر ، کافر یا کنیز باشد ، آیا حد قذف ثابت است ؟

دو قول است ، واقرب ثبوت حد در مورد مادر است که کافر باشد

( مسئله 145 ) : نسبت زنای اکراهی به زنی که با اکراه تن به جماع داده حد ندارد ولی تأدیب ( تعزیر ) دارد و اگر نسبت زنا داد و منظور خود را مشخص نکرد روایتی صحیح دارد(1) که حد قذف می خورد و مانعی از عمل به این روایت نیست

( مسئله 146 ) : یهودی یا نصرانی چنانچه به هم کیش خود نسبت زنا داد ، حد قذف ثابت است و اگر نسبت زنا یا لواط به مرد مسلم یا زن مسلمه داد ، علاوه بر 80 تازیانه حد قذف 79 تازیانه نیز اضافه بر وی نواخته می شود و سر وی را اگر مرد است تراشیده در بین اهل دین خودش او را می گردانند تا برای دیگران سرمشق باشد

( مسئله 147 ) : چنانچه مسلمی که 12 امامی نیست قذف شد ، حق حد قذف برای او ظاهراً ثابت است ولی اگر مسلمی نسبت لواط به بعض طوائف اهل سنت که آن را گناه بزرگ نمی شمارند بدهد در حد قذف تأمل است

( مسئله 148 ) : پدر که به فرزند خود ( دختر یا پسر ) نسبت زنا یا لواط بدهد حد ندارد و هم چنین اگر به مادر فرزند خود نسبت داد و مادر مرد و حق حد به ارث به فرزند مرد رسید ، بلی اگر مادر فرزند ، فرزند دیگری دارد از پدری دیگر یا خویشانی مادر دارد ، حد قذف به آنان ارث می رسد و می توانند از حق استفاده کرده ، قاذف را درخواست حد خوردن کنند

( مسئله 149 ) : حد قذف بین مادر و فرزند ثابت است ، هرکدام به دیگری نسبت زنا یا مادر به فرزند خود نسبت لواط دهد ، حق حد محقق است و هم چنین اگر فرزند ( پسر یا دختر ) پدر خود را قذف نماید ( مسئله 150 ) : اگر دو مرد عفیف نسبت زنا یا لواط به یکدیگر دهند ، حد از

____________________

1- وسائل الشیعه : 18 ، باب 8 ، حد قذف ، حدیث 4

آنان ساقط است ولی باید هر کدام تأدیب شوند و بعید نیست اگر دو زن نیز نسبت زنا به هم بدهند و یا زن به مردی ، و مرد به آن زن ، حد ساقط و تأدیب ثابت باشد

( مسئله 151 ) : چنانچه به دو نفر گفت یکی از شما زانی است و یک یا هر دوی آنان قذفش حرام باشد ، در ثبوت حد اشکال است و بعید نیست اگر هر دو مطالبه حد بکنند قاذف حد بخورد و چنانچه قذف هیچ یک حد نداشته باشد حد قطعاً ندارد

( مسئله 152 ) : مردی که به زن خود می گوید تو را بکر نیافتم ، غیر از تأدیب به چند تازیانه ، چیزی دیگر بر وی نیست و اگر این سخن را تکرار کند ، هر بار چند تازیانه می خورد ولی اگر در مقام سرزنش نباشد در ثبوت تعزیر ( تأدیب ) اشکال است

( مسئله 153 ) : اگر فرزند را قذف کرد ، حق حد برای پدر وی نیست ، مگر بمیرد و حق حد به پدر ارث برسد

( مسئله 154 ) : چنانچه کسی را قذف می کند ، مسلم و کامل باشد ، ولی در مخاطب شرایط محقّق نباشد حق حد برای مقذوف ثابت است ( مثلاً به مردی که مادرش مسلم و خودش نصرانی یا یهودی است ) بگوید مادرت زنا کرده ، حق حد برای مادر محقق است ولو این نسبت اگر به فرزند وی داده می شود ، حد ندارد

( مسئله 155 ) : اگر بعد از نسبت زنا یا لواط ، زنا یا لواط صورت گرفت ، حق حد قذف ساقط نمی شود ( چون نسبت قبل از ارتکاب بوده ) ، بلی اگر به مسلمی که قبلاً کافر بوده بگوید در حال کفر زنا کرده ای یا لواط داده ای حد ندارد و هم چنین اگر این نسبت را به حال کودکی یا دیوانگی یا بندگی به وی بدهد

( مسئله 156 ) : چنانچه بگوید هر کس مرا زنا کار یا لواط کار بداند خودش زنا یا لواط کرده یا مادرش زنا کار است سپس کسی نسبت را به وی داد ، حد بر گوینده ثابت نیست مگر آنکه در گذشته کسی این نسبت را به او داده و مقصودش وی بوده و در سخنش روشن باشد که حد ثابت است

( مسئله 157 ) : اگر کسی را که استحقاق دشنام یا مسخره شدن ندارد دشنام داد ، ناسزا گفت و یا مسخره کرد یا به کنایه نسبت زنا داد ، تأدیب می شود و حد ندارد و پاره ای روایات(1) دارد که امیرالمؤمنینعليه‌السلام مردی را که به دیگری گفته بود ای خوک ای خر تأدیب فرمودند و در روایتی(2) دیگر وارد شده که آن جناب دستور دادند کسی که به برادر مسلم خود گفت ای فاجر یا ای کافر یا ای خبیث یا ای فاسق یا ای منافق یا ای الاغ ، او را 39 تازیانه بزنند

( مسئله 158 ) : چنانچه به زن یا دختری بالغ نسبت سحق داد ، باید تأدیب شود ( معنی سحق در مسئله 122 گذشت ) و به احتمال قوی حد قذف ثابت است

( مسئله 159 ) : اگر کسی نسبت زنا یا لواط به مرده داد ، حد قذف ثابت است و به وارث به ارث می رسد

__________________

1- مستدرک : ج3 ، باب 18 ، حد قذف ، حدیث 2

2- مستدرک : ج3 ، باب 18 ، حد قذف ، حدیث 3

مقدار حد قذف

( مسئله 160 ) : حد قذف 80 تازیانه است ، مرد باشد یا زن ، آزاد باشد یا مملوک ( بنده یا کنیز )

( مسئله 161 ) : کسی را که حد قذف می زنند برهنه نمی کنند ، فقط رداء از او برداشته ، زدنی متوسط نه سخت و نه آهسته بر او نواخته شده و بر همه جای بدن زده می شود

( مسئله 162 ) : بعضی از علماء گفته اند قاذف باید در بین مردم شناسانده شده ( همانند شاهد دروغی ) تا از شهادت او پرهیز کرده نپذیرند ولی این گفته محل اشکال است

( مسئله 163 ) : چنانچه به کسی مکرر نسبت زنا یا لواط بدهد یک حد بیشتر لازم نیست ، ولی بعد از اجرای حد اگر دوباره نسبت زنا یا لواط داد ، باز حد می خورد

( مسئله 164 ) : اگر چندین نفر به یکی نسبت زنا یا لواط دادند بر هر یک حد لازم می آید و مقذوف ( آن را که نسبت داده اند ) می تواند بعضی را ببخشد و نسبت به بعض دیگر درخواست اجرای حد نماید ولی اگر یک نفر به چندین نفر نسبت زنا یا لواط داد ، چنانچه یک بار دسته جمعی وی را برای حد آوردند یک حد کافی است و اگر متفرقاً آوردند برای هر کدام یک حد می خورد و در بعضی روایات(1) معتبر دارد : اگر به یک کلمه دسته ای ( گروهی ) را قذف کرد

___________________

1- وسائل الشیعه : ج18 ، باب 11 ، حد قذف ، حدیث 2

یک حد بر او زده می شود و اگر متفرقاً قذف نمود برای هر یک یک حد می خورد

( مسئله 165 ) : کسی را که دوبار حد قذف بر او جاری گشته برای قذف بار سوم می کشند

( مسئله 166 ) : سقوط حد از قاذف به یکی از سه چیز است : اول : کسی که او را قذف کرده تصدیق نماید ، دوم : بینه ( شهود عادل ) به ترتیبی که در اثبات زنا و لواط لازم است اقامه کند ، سوم : مقذوف او را عفو سازد

راه چهارمی نیز برای مردی است که به زن خود نسبت زنا داده و آن لعان است که با تحقق لعان با شرایط حد قذف از مرد ساقط می گردد

( مسئله 167 ) : چنانچه مقذوف ( کسی که نسبت زنا یا لواط به او داده شده ) مطالبه حد قذف نکرد تا مرد ، حق حد به وارث نسبی او طبق مراتب ارث منتقل می گردد و وارث سببی مانند زن و شوهر در حد قذف وارث نیستند ، مگر با هم خویش بوده وارث باشند

( مسئله 168 ) : حق حد قذف را اگر همه وارث عفو کردند ، تنها یکی از آنان تقاضای اجرای حد کرد ، حد نواخته می شود و عفو بقیه اثر ندارد

راه اثبات قذف

( مسئله 169 ) : قذف به سبب اقرار خود قاذف یا بینه ثابت می شود و شروطی که در باب اثبات زنا در مورد اقرار گفته شد در این جا نیز معتبر است و یک بار اقرار کافی است و احتیاطاً دوبار که اکثر علماء گفته اند مراعات شود و در بینه دو شاهد عادل مرد لازم است و شهادت زن ها خواه تنها باشند یا با مرد ، در مورد اثبات قذف پذیرفته نیست