پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات0%

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات نویسنده:
گروه: کتابخانه فقه و اصول

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آیت اللّه حاج شیخ محمّد رحمتی
گروه: مشاهدات: 17734
دانلود: 3912

توضیحات:

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 130 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17734 / دانلود: 3912
اندازه اندازه اندازه
پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

پرتو عنایات در بیان احکام حدود، قصاص، دیات

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

کیفر دشنام به پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

( مسئله 170 ) : کسی که پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را دشنام دهد کشتنش لازم است چنانچه کشنده بر خود وکسانش نمی ترسد و احتیاج به مراجعه به امام و حاکم شرع ندارد و هر کس از او دشنام شنید می تواند وی را بکشد و هم چنین اگر کسی یکی از امامان معصومعليهم‌السلام و یا حضرت زهرای طاهرهعليها‌السلام را دشنام دهد کشتن او جائز است

( مسئله 171 ) : اگر با اکراه کسی دشنام به پیغمبر یا یکی از دوازده امام معصوم یا حضرت زهراعليهم‌السلام داد حد ندارد ولی اگر دشنام نداد و تهدید را تحمل کرد گناه نکرده است

( مسئله 172 ) : بیزاری قلبی از معصومین ( پیغمبر و ائمّهعليهم‌السلام و حضرت زهراعليها‌السلام حتّی با اکراه جایز نیست ( چون اکراه بر امر قلبی محقّق نمی شود ) ( مسئله 173 ) : در حد دشنام دادن به معصومینعليهم‌السلام که کشتن است ، فرقی بین زن و مرد نیست و اگر بچه ای نابالغ یا دیوانه دشنام داد یا کسی اشتباهاً بدون قصد یا از روی فراموشی سب کرد ، حد ندارد

( مسئله 174 ) : چنانچه نسبت به حضرت پیغمبر یا یکی از معصومینعليهم‌السلام و یا حضرت زهراعليها‌السلام عیب جویی کرد یا یکی از آنان را قذف نمود و منجر به ارتداد شد ، حکم مرتد درباره وی جاری می شود

( مسئله 175 ) : نفری چند از علماء دشنام دادن و ناسزا گفتن به سایر پیغمبران ، انبیاء و رسل و اولی العزم را همانند دشنام دادن به پیغمبر بزرگوار اسلام دانسته اند که حکمش کشتن است ولی در آن بحث است

( مسئله 176 ) : کسی که مسلم نبود و بعد از دشنام دادن به حضرت رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یا یکی دیگر از معصومینعليهم‌السلام و یا حضرت زهراعليها‌السلام اسلام آورد ، آیا حکم کشتن از وی برداشته می شود ؟ محل اشکال است و هم چنین اگر توبه کرد

به چه چیز دشنام دادن به معصومین عليهم‌السلام ثابت می شود

( مسئله 177 ) : دشنام به پیغمبر و معصومینعليهم‌السلام و حضرت صدیقه طاهرهعليها‌السلام به اقرار بالغ عاقل از روی اختیار و قصد یا به شهادت دو عادل مرد ثابت می شود و اگر اقرار از روی سهو یا فراموشی یا اشتباه یا شوخی صورت گرفت اثر ندارد و ظاهراً یک بار اقرار در ثبوت دشنام کفایت می کند

ادعای نبوت

( مسئله 178 ) : هر کس که بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اراده با اختیار ادعای پیغمبری بکند کشتنش لازم است و ظاهراً بین زن و مرد فرقی نباشد

( مسئله 179 ) : اگر کسی در نبوت پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یا در راستگویی آن حضرت شک و اظهار دو دلی کند آیا کیفرش کشتن می باشد ؟ جای بحث است ، بلی اگر مسلم بود سپس اظهار شک و دو دلی نمود مرتد شده و حکم مرتد درباره اش جاری می گردد و اگر انکار نکرده و در مقام تحقیق و تفحّص باشد ، ظاهراً حکم مرتد ندارد

( مسئله 180 ) : اهل کتاب ( یهودی ، نصرانی ، مجوسی ) مادام که به شرایط ذمّه عمل می کنند جان و مال و زنان و فرزندانشان در امان است

( مسئله 181 ) : کسی که در امامت امیرالمؤمنینعليه‌السلام یا یکی از یازده امام معصوم دیگر شک داشته باشد یا امامت همه یا یکی از آن بزرگواران را انکار نماید چنانچه انکارش به دشنام برسد به حکم مسئله 170 با وی عمل می شود و گر نه حکم به ارتدادش نمی شود و هم چنین اگر یکی از آن بزرگواران را در ادعای امامت تکذیب نماید

سحر ( جادو )

( مسئله 182 ) : مسلم اگر جادو کند کیفرش کشتن است و فرقی بین زن و مرد نیست ولی اگر کافر جادو کند ، از این جهت کشته نمی شود

( مسئله 183 ) : چنانچه سحر ( جادو ) را آموخت ولی به آن عمل نکرد در کشتن وی اشکال است و بعید نیست جائز نباشد

( مسئله 184 ) : سحر کردن به یک بار اقرار از خود ساحر که بالغ عاقل باشد و عمل و اقرارش به اختیار بدون اکراه و تهدید صورت پذیرد ثابت می شود و هم چنین به شهادت دو مرد عادل و شهادت زن ها نه تنها و نه به ضمیمه مردان پذیرفته نیست

آشامیدن شراب یا هر مست کننده

یکی از بلاهای اجتماعی شراب است که در اکثر ممالک دنیا به طرز دردآوری رایج است و در مجالس سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک کشورهای غیر مسلمان آشامیدن آن شایع می باشد ، با اینکه مضرات و خطرات آن را همه یا اکثر آنان که می آشامند می دانند ، و جنایات هولناکی که در اثر آشامیدن شراب صورت می گیرد کم نیست لکن متأسفانه بدون اعتناء خود را در دامان آلودگی و اثرات سوء دینی و دنیائی اش قرار می دهند

در قرآن کریم نهی صریح از آن وارد و تعبیر به رجس شده و از کار شیطان شمرده گشته است و روابات مذهبی در جهات مختلف أنواع وأقسام آن را بر رسی و با حکم به حرمت جوانب آن را مورد توجه قرار داده است

1 - حرمت شراب در ادیان الهی

در روایت صحیح(1) از امام ششمعليه‌السلام وارد شده که : هیچ پیغمبری را خداوند مبعوث نکرد مگر آنکه می دانست که هنگامی دینش را کامل می سازد ، در آن شراب ( مست کننده ) حرام است و خمر ( مست کننده ) همیشه حرام بوده

ریان بن صلت در روایت صحیح(2) از امام هشتمعليه‌السلام آورده که می فرمود : هیچ پیغمبری را خداوند مبعوث نکرد مگر به حرام بودن خمر ( مست کننده ) الخ

_____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 اشربه محرمه ، حدیث 1

2- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 اشربه محرمه ، حدیث 12

محمد بن مسلم از گفته امام ششمعليه‌السلام ذکر کرده(1) که پیغمبر خدا فرمود : همانا اول چیزی که خدای جل جلاله مرا از آن نهی کرد ، پرستش بت ها و آشامیدن خمر ( مست کننده ) و سر به سر مردم گذاردن بود

2-آشامیدن عرق ، شراب و هر مست کننده

از یکی از دو امام بزرگوار ، امام پنجم و ششمعليها‌السلام نقل شده که(2) : نافرمانی خدا در هیچ چیز سخت تر از آشامیدن شراب صورت نمی گیرد ، کسی می خورد ، نماز واجب را واگذارده ، در حال مستی بر مادر و دختر و خواهر خود می جهد اسماعیل بن سیار از امام ششمعليه‌السلام نقل کرده(3) که در جواب مردی که از حضرت سؤال کرد ، آشامیدن شراب بدتر است یا ترک نماز ، حضرت فرمود : آشامیدن شراب ، سپس فرمود : می دانی برای چه ؟ عرض کرد : نه ، فرمود : برای آنکه به حالی می رسد که در آن حال خدای خود را نمی شناسد

ومانند این روایت(4) را اسماعیل بن سالم از آن حضرت نقل نموده است

و در روایتی(5) از ابی بصیر از یکی از دو امام پنجم و ششمعليهما‌السلام آورده که همانا خداوند برای نافرمانی اطاقی قرار داد و برای آن اطاق دری و برای آن در

____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 اشربه محرمه ، حدیث 20

2- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 12 اشربه محرمه ، حدیث 1

3- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 12 اشربه محرمه ، حدیث 2

4- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 12 اشربه محرمه ، حدیث 2

5- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 12 اشربه محرمه ، حدیث 3 4

قفلی و کلیدی برای آن قفل قرار داده ، پس کلید نافرمانی خمر است ( عرق ، شراب ، هر مست کننده )

در روایتی(1) دیگر از گفته پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه اهل بیتعليهم‌السلام وارد شده : ا خمر سر هر گناهی است ، ب شراب کلید هر بدی است و کسی که استمرار بر آشامیدن آن دارد مانند بت پرست است و خمر ( شراب ) برترین گناه است و آشامنده آن کتاب خدا ( قرآن ) را تکذیب می کند ، اگر کتاب خدا را تصدیق

می نمود ، حرامش را حرام می کرد

در روایت(2) علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفرعليهما‌السلام وارد شده که هر کس از خمر ( شراب ) مست شده و بعد از آن تا 40 روز بمیرد ، خدا را ملاقات می کند همانند بت پرست

در روایاتی(3) چند معتبر دارد که ادامه دهنده آشامیدن شراب خداوند را روز قیامت مانند بت پرست ملاقات می کند و در بعضی مانند کافر

3 - قبول نشدن نماز کسی که شراب و یا هر مست کننده می نوشد

در بیش از 17 روایت(4) که تعدادی از آنها معتبر و صحیح است وارد شده که

____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 12 اشربه محرمه ، حدیث 5 7

2- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 13 اشربه محرمه ، حدیث 18 ، 15

3- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 13 اشربه محرمه ، حدیث 3 ، 4 ، 5 ، 6 ، 7 ، 9 ، 16 ، 17 ، 8 ، 10 ، 12 ، 15

4- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 13 14 15 ، اشربه محرمه ، احادیث 5 ، 6 ، 7 ، 8 ، 11 ، 17 ، 24 ، 12 ، 13 ، 16 ، 18 ، 2 ، 3 ، 9 ، 12 ، 15 ، 18 ، 19 ، 21

تا چهل شبانه روز نماز کسی که شراب خورده قبول نمی شود(1) و در پاره ای از آنها آشامیدن ( ولو به مقدار کمی ) این اثر را دارد

و در روایت(2) ابی الصحاری از امام ششمعليه‌السلام دارد که هیچ نمازی از آشامنده خمر ( شراب ، مست کننده ) مادام که در رگ های او چیزی از شراب باشد ، قبول نمی شود

تذکر : معنی این روایت نه این است که شراب خور تکلیف به نماز ندارد و خواندن و نخواندن آن برابر است ، بلکه اگر نخواند ، تارک الصلاه است و گناه ترک نماز را دارد

و در روایت معتبر(3) داریم که اگر در آن روزها نماز را رها کرده نخواند عذابش به خاطر ترک نماز دو برابر می شود پس بعد از برطرف شدن مستی اگر نماز را با شرایط و دستوراتش بخواند ، درست است و گناه ترک نماز ندارد ولی به آن درجه از قبول که نماز دیگران می رسد ، نماز وی نمی رسد ، پس شراب خور هم نیز باید مانند سایر مسلمین با هر گناهی که مرتکب می شوند نماز را باید بخوانند و هیچ گاه نماز از آنان به خاطر گناه ساقط نمی شود بلی اگر کسی دیوانه شود و از اول وقت نماز تا آخر وقت آن هر چند نماز یا هر مدت دیوانگی ادامه پیدا کند ، نماز از وی ساقط است و قضاء هم ندارد

_____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 احادیث 5 ، 6 ، 7 ، 8 ، 11 ، 24

2- وسائل الشیعه 17 باب 9 ح19

3- وسائل الشیعه 17 باب 9 ح17

4 - کسی که شراب نیاشامد ولو برای خدا نباشد

در احادیثی متعدد(1) وارد شده که اگر برای غیر خدا انسان آشامیدن خمر ( مست کننده ) را ترک نماید ، خداوند از رحیق مختوم به وی می آشاماند

و در روایتی(2) دارد که اگر برای خوشنودی خداوند نیاشامد ، خداوند او را داخل بهشت می کند و کرامتی که برای اولیاء خود دارد نسبت به وی نیز اجراء می سازد

5 - حال شراب خور در روز حشر و نشر

از امام پنجم امام محمد باقرعليه‌السلام وارد شده(3) که روز قیامت شراب خور روسیاه می آید ، زبانش از دهانش بیرون ، لعاب زبانش بر سینه اش می ریزد و سزاوار است بر خداوند که به وی از طینت چاه خبال بنوشاند

راوی می پرسد : چاه خبال چیست ؟ می فرماید : چاهی است که کثافت زناکارها از آن سیلان دارد

و در پاره ای از روایات(4) به کثافت عورت زنان بدکاره تفسیر شده

و در روایت دیگری(5) وارد شده که زبانش را از پشت گردنش در می آورد

_____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 اشربه محرّمه ، احادیث 9 ، 10 ، 18

2- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 ، حدیث 3

3- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 9 اشربه محرّمه ، حدیث 2 و باب 15 ، حدیث 7

4- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 15 ، حدیث 7

5- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 11 اشربه محرّمه ، حدیث 8

6 - شراب را به بچه نوشاندن یا به حیوانات یا به کافر

به سه طریق از امام ششمعليه‌السلام وارد شده(1) که پیغمبر خدا فرمود : همانا خدای عزوجل مرا رحمه للعالمین مبعوث کرد و برای از بین بردن سازندگی و نوازندگی ها و کارهای جاهلیت و بت ها

و فرمود : پروردگارم قسم خورده که هیچ بنده ای خمر ( مسکر ) را در دنیا نمی آشامد مگر آنکه همانند آن از حمیم ( آب داغ جهنم ) به او خواهم آشاماند ، خواه در عذاب باشد یا آمزریده شده و هیچ بنده ای او را به پسر بچه یا مملوک ( غلام ، کنیز ) نمی آشاماند ، مگر آنکه مثل آن را از حمیم روز قیامت به وی می آشامانم ، خواه در عذاب باشد یا در مغفرت

از امام ششمعليه‌السلام وارد شده(2) هر که به نوزاد مست کننده بیاشاماند ، خداوند وی را از حمیم خواهد آشاماند ولو آمرزیده شده باشد

در روایتی(3) دیگر نیز از آن امام بزرگوار از گفته خداوند عزوجل وارد شده که هر کس خود بیاشامد یا به بچه ای که درک ندارد بیاشاماند از آب حمیم او را می آشامانم خواه در عذاب باشد یا آمرزیده شده

و در روایتی(4) حبس در طینت خبال وارد شده یا راه فراری برای خود بیاورد

____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، حدیث 1

2- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، احادیث 1 ، 2

3- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، احادیث 2 ، 3

4- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، حدیث 6

در روایتی(1) معتبر از امام ششمعليه‌السلام وارد شده که امیرالمؤمنینعليه‌السلام خوش نداشتند که به چهارپایان خمر ( مست کننده ) آشاماند

در روایت(2) دیگر خود آن بزرگوار خوش نداشتند که به بهیمه ، گاو و یا غیر آن چیزی خوراند یا آشاماند که برای مسلم حلال نیست

در روایت(3) عقاب الاعمال شیخ صدوق قدس سره از پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده که هر کس خمر ( مست کننده ) را به یهودی یا نصرانی یا صابی یا هر که از مردم ضالّه بیاشاماند همان وزر ( گناه ) آشامنده را دارد

7 - برخورد اجتماعی با شراب خوار و رفتار با او بعد از مرگش

در چندین روایت(4) دستور از پیغمبر بزرگوار اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده که هر که خمر ( مست کننده ) را بعد از حرام شدن آن به زبان من بیاشامد لیاقت ندارد که اگر خواستگاری کرد به او زن بدهند و نه وساطت او را بپذیرند و نه سخنش را تصدیق نمایند و نه وی را بر امانتی امین بدانند و مریض شد او را عیادت نکنند ، در تشییع جنازه اش حاضر نشوند ، شهادتش پذیرفته نشود

و از گفته امام صادقعليه‌السلام نقل شده(5) که هر که دختر خود را به شراب خور تزویج کند ، همانند آن است که دخترش را به سوی آتش کشانده است

____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، احادیث 4

2- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، احادیث 4 ، 5

3- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 10 اشربه محرّمه ، حدیث 7

4- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 11 اشربه محرمه ، احادیث 1 ، 2 ، 4 ، 5 ، 7 ، 8 ، 9

5- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 11 اشربه محرّمه ، حدیث 7

و در روایتی(1) صحیح از گفته پیغمبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد که کسی که شراب خور را امین برای امانتی قرار داد و او آن را از بین برد حقی بر خدا ندارد که به جای آن به وی بدهد یا او را ماجور سازد

آشامیدن مست کننده

( مسئله 185 ) : خوردن شراب و هر مست کننده ای حرام است ، کم باشد یا زیاد ، مستی بیاورد یا نه ، تنها بخورد یا با چیزی دیگر آمیخته ساخته بیاشامد

امام ششم حضرت صادقعليه‌السلام در روایتی(2) معتبر فرموده اند ( نسبت به مردی که به قدر جرعه ای شراب آشامیده ) :

80 تازیانه می خورد و کم و زیادش حرام است

و در روایتی(3) صحیح از آن حضرت نقل شده که پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود : هر چیز مست کننده حرام است ، گفتم : همه اش ؟ فرمود : بلی ، جرعه ای هم از آن حرام است

( مسئله 186 ) : هر چیز مست کننده حرام است و کم و زیاد آن فرقی ندارد ، خواه از انگور گرفته شود یا از مویز یا کشمش یا عسل یا جو یا گندم یا خرما یا ذرت

( مسئله 187 ) : فقّاع ( آب جو ) حرام است کم یا زیاد ، مستی بیاورد یا نه _____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 11 اشربه محرّمه ، حدیث 9

2- وسائل الشیعه : ج18 ، باب 1 3 از ابواب حد مسکر ، حدیث 1 ، 7

3- وسائل الشیعه : ج17 ، باب 15 از ابواب اشربه محرّمه ، حدیث 1

( مسئله 188 ) : هر قسم شراب ( مست کننده ) را در آبی که کمتر از کر است بریزند یا بیامیزند تا مستهلک شود آب نجس می شود و آشامیدن آن حرام است ولی در ثبوت حد اشکال است ( بلی تأدیب دارد )

( مسئله 189 ) : آیا ضماد کردن با شراب و یا مالیدن آن بر جایی از بدن یا حقنه ( عماله ) کردن آن نیز حرام می باشد ؟ محل اشکال است ، بلی در مورد اضطرار استفاده از آن جائز است

از امام جعفر صادقعليه‌السلام در روایتی(1) معتبر وارد شده ( در سؤال از مردی که تشنگی وی را به حدی دست داده بود که بر خود می ترسد ، فقط شراب برای آشامیدن یافته ) به اندازه قوت بخورد

و در خبر(2) صحیح از آن حضرت داریم که فرمود : خدای عزوجل در هیچ چیز حرامی دواء و شفاء قرار نداده

( مسئله 190 ) : نبیذ دو قسم است : قسمی مستی آور که کم و یا زیاد آن حرام است و قسمی که اصلاً مستی نمی آورد ( و اسمش فقط نبیذ است ) حلال می باشد ( چند دانه خرما در آب تلخ یا شور می اندازند خیسانده تا مزه آن تغییر کند بتوانند بیاشامند )

( مسئله 191 ) : مشهور بین علماء حلال بودن آب خرما و مویز است ، اگر بجوشد و این صحیح است اما آب انگور چنانچه بجوشد حرام می شود و تا دو ثلث آن با جوشیدن از بین نرود حلال نمی شود و چنانچه قبل از ذهاب ثلثین

_____________________

1- وسائل الشیعه : ج17 باب 36 اشربه محرّمه ، حدیث 1

2- وسائل الشیعه : ج17 باب 20 اشربه محرّمه ، حدیث 1

کسی آن را بیاشامد ، مشهور کیفر آن را 80 تازیانه گفته اند ولی اگر مستی آور نباشد در آن اشکال است

( مسئله 192 ) : بچه نابالغ یا دیوانه کبیر ، شراب یا مست کننده ای بخورد حد ندارد و انسان بالغ عاقل مرد یا زن هم اگر از روی فراموشی یا خطا و اشتباه یا از روی اضطرار یا اکراه آشامید حد ندارد و هم چنین اگر با اراده و قصد و اختیار خورد و نمی دانست حرام است حدی بر وی نیست ولی اگر می دانست حرام است لکن نمی دانست که 80 تازیانه حد دارد و آشامید بدون اشکال حد بر وی جاری می گردد

راه اثبات آشامیدن مست کننده

( مسئله 193 ) : آشامیدن مست کننده به اقرار و بینه ثابت می شود و در اقرار ، بلوغ ، عقل و اراده و اختیار و آزاد بودن ( بنده یا کنیز نباشد ) شرط است و مشهور علما دو بار اقرار را لازم دانسته اند ولی اکتفای به یک بار اقرار قوی است و در بینه ، شهادت دو مرد عادل لازم است و شهادت زن ها تنها یا با شهادت مردان اعتبار ندارد

( مسئله 194 ) : چنانچه یک شاهد به آشامیدن و دیگری به قی کردن شراب ( مست کننده ) شهادت داد حد جاری می شود ولی باید احتمال اکراه در آشامیدن یا اشتباه در مورد قی نباشد

کیفر شراب خوردن یا هر مست کننده

( مسئله 195 ) : حد آشامیدن چیز مست کننده ( شراب یا هر مست کننده دیگر ) 80 ضربه تازیانه است و هم چنین در آب جو خوردن و فرقی بین انسان آزاد و مملوک ( غلام یا کنیز ) نیست پس اگر غلام یا کنیز نیز مست کننده آشامید 80 تازیانه دارد

( مسئله 196 ) : کافر ذمی ( یهودی ، نصرانی ، مجوسی ) اگر آشکارا چیز مست کننده آشامید ، حد بر وی جاری می گردد

( مسئله 197 ) : در کیفر آشامیدن چیز مست کننده فرقی بین مرد و زن نیست و اگر بعد از آشامیدن دیوانه یا مرتد شد حد از او ساقط نمی شود

چگونگی اجرای حد

( مسئله 198 ) : تازیانه بر مرد در حال ایستادن وی بین دو شانه اش برهنه زده می شود و تنها عورت باید پوشیده باشد و بر زن لباس هایش را بر او می بندند ( لباس بر تن پوشیده ، بطوری که تازیانه به بدن او اثر کند ) و در حال نشسته حد بر وی جاری می گردد

( مسئله 199 ) : هرگاه دو بار به سبب آشامیدن مست کننده حد خورد بار سوم کیفرش کشتن است

( مسئله 200 ) : هر مسلمی که شراب را با اعتقاد به حلال بودن آشامید و می دانست در اسلام حرام است مرتد می شود ولی با آشامیدن بعض اقسام آن که اهل سنت حلال می دانند ، اگر با اعتقاد به حلال بودن آشامید تحقّق ارتداد مشکل است

( مسئله 201 ) : هم چنین اگر می دانست فروختن شراب حرام است با اعتقاد به حلال بودن فروخت مرتد می شود و بعضی از علماء گفته اند اگر توبه اش دادند و توبه نکرد کشته می شود و در این مسئله فرقی بین مرتد فطری و ملی نگذارده اند

توبه شراب خور

( مسئله 202 ) : مشهور بین علماء است کسی که مست کننده ( شراب یا هر چیز دیگر را آشامید و بعد از اداء شهادت شهود توبه کند حد از وی ساقط نمی شود و چنانچه قبل از اقرار توبه نمود بعداً اقرار کرد حد ساقط است و در توبه بعد از اقرار امام مخیّر است او را عفو کرده یا بر وی حد اقامه نماید

شرائط کیفر دزدی

( مسئله 203 ) : در بریدن دست دزد و کیفرهای دیگر وی چندین شرط معتبر است که بدون اجتماع آنها دست دزد بریده نمی شود : اول : بلوغ ، دوم : عقل ، پس اگر دیوانه دزدی کند ، حد ندارد و بچه نابالغ را در دزدی بار اول و دوم عفو می کنند ، در مرتبه سوم اگر هفت سال داشت ، دور نیست مخیر باشند سر انگشت وی را بریده یا قدری بتراشند تا خون بیاید یا گوشت اطراف انگشتان دستش را ببرند ، بار چهارم چیزی از اطراف انگشتان دستش ، بار پنجم ، بقیه بند انگشت و بار ششم ، چیزی از بند دوم انگشتان ، بار هفتم ، از بیخ انگشتان قطع می شود و چنانچه نزدیک سن بلوغ دزدی کرد ، بار اول قطع گوشت اطراف انگشتان دستش ، قوی است و درباره پسر بچه ای که نه سالش تمام شده ، بار چهارم دزدی کرد در سه بار اول هر بار تعزیر ( تأدیب ) شده ، نیز قطع قوی است

( مسئله 204 ) : در مواردی که انگشتان مورد عقوبت قرار می گیرند ، به انگشت شست ( ابهام ) و کف دست نباید صدمه ای وارد آید

( مسئله 205 ) : سومین شرط : اشتباه نشدن ملک و مال دیگری به ملک خود ، پس اگر اشتباه کرده مال دیگری را به جای مال خود برد ، دست او قطع نمی شود

( مسئله 206 ) : چهارمین شرط : از مالی که بین او و دیگری مشترک است ، نصاب قطع را بر نگیرد ، بنابراین اگر از مال مشترک ( غنیمت یا غیر آن ) برداشت و زیاده از حق خود وی نبود دست وی بریده نمی شود ، ولی اگر از حق خود زیادتر برداشت و زیادی به اندازه نصاب دزدی بود ، دستش بریده می شود

( مسئله 207 ) : پنجمین شرط : هتک ( حرز ) شرط قطع است ، اگر کسی دزدی کرد ولی هتک حرز ننمود ، بریدن دست ندارد و هم چنین اگر در هتک حرز شرکت کرد و هتک به او مستند نباشد