معنای حرز
( مسئله 208 ) : حرز را چند تفسیر گفته اند : اول ، هر چیزی حرز همه چیز است ( یعنی اگر جایی برای نگهداری چیزی باشد هر چیز در آن بگذارند ولو خلاف عادت و متعارف باشد در دزدی آن اگر به اندازه نصاب بود و آن جا را بریده یا شکست و مال را از آن برداشت ، دست بریده می شود
دوم ، جایی که وارد شدن در آن بدون اجازه صاحبش ممنوع باشد وبعضی به این معنی اضافه کرده اند و آن چیزی که مدفون یا بسته یا قفل باشد
سوم ، هر چه که دزد آن در خطر باشد
چهارم ، آنچه زیر نظر باشد مانند گوسفندی که از گله ای زیر نظر چوپان است بدزدد
لکن هیچ یک از این تفاسیر خالی از اشکال نیست و از همه بهتر تفسیر پنجم است که نظر عرف واگذار شود و نسبت به هر چیزی فرق می کند و می توان به این صورت بیان کرد هر چیزی را که در جایی گذارده و آن را به قفل کردن یا بستن یا دفن محکم نمودند و نسبت به بعض چیزها بودن در دکان یا خانه یا اطاقی ولو باز بوده و برای کسی هم وارد شدن در آن جا روا باشد کافی است مثلاً حرز جواهر صندوق قفل شده است ولو در دکانی باز که در آن کالا به فروش می رسد اگر کسی صندوق را شکست و مال برداشت ، دستش قطع می شود و حرز لباس ، کالای سبک و ظروف در آبادی مثل شهرها ، دکان یا اطاقی قفل شده یا صندوق مقفل است گر چه دکان باز باشد و حرز چهارپایان اصطبل بسته است ( مسئله 209 ) : پاره ای چیزها حرز ندارد ، مانند کوبنده درب خانه ها و چادرهای بیابانی ، اتومبیل که باز بوده ، قفل نباشد و اگر اتومبیل را با غیر کلید باز کرد و به اندازه نصاب دزدی چیزی برداشت ، در بریدن دست اشکال است ولی اگر اتومبیل در گوشه خیابان یا میدان یا گاراژ باز پارک شده ، قفل آن را شکست و از داخل آن دزدی کرد ، دست قطع می گردد ، به خلاف دزدیدن خود اتومبیل بدون شکستن قفل از گاراژ باز که بریدن دست ندارد و هم چنین اگر ساک یا چمدان را با آنچه در آن است در بیابان یا خیابان یا بازار بدون نقب زدن ( سوراخ کردن سقف یا زمین ) و بدون شکستن قفل دزدید قطع دست ثابت نمی شود
( مسئله 210 ) : قفل موتورسیکلت را هم قسم آن که باشد اگر شکست و دزدید ، بریدن قوی است و در صورتی که در گاراژ یا اطاق قفل شده بود قفل را شکست یا با سوارخ کردن و نقب زدن توانست آن را برداشته ببرد ، دستش بریده می شود
( مسئله 211 ) : بریدن دست در دزدی اتومبیل با آنچه در آن است اگر چه قفل باشد قوی است ولی خالی از تأمل نیست
( مسئله 212 ) : درب دکان یا منزل را اگر دزدید ، بریدن دست ندارد
( مسئله 213 ) : اگر یکی هتک حرز کرد ، مثلاً قفل منزل یا دکان را شکست و دیگری به اندازه نصاب از دکان یا منزل هتک شده دزدی کرد ، دست هیچ کدام بریده نمی شود ، اولی ضامن خرابی حرز ، دومی ضامن مال است ولی اگر هر دو هتک حرز نموده یکی دزدی کرد و مال را از حرز بیرون برد و دیگری نکرد ، دست اولی فقط بریده می شود
( مسئله 214 ) : بر اجیر ( کارگر ) و مهمان و شوهر و زن و فرزند و برادر و خواهر ، در صورت دزدیدن به اندازه نصاب بریدن دست نیست ، مگر آنکه با هتک حرز به اندازه نصاب بدزدند
( مسئله 215 ) : در دزدی کردن از جائی که حرز ندارد یا اوقاتی مخصوص دارای حرز نیست ( اگر در آن هنگام دزدید ) مانند حمام ، کاروانسرا و آسیاب ، دست بریده نمی شود
( مسئله 216 ) : مهمان مهمانی که صاحب خانه وی را مهمان نکرده ، اگر از خانه دزدی کرد با سایر شرایط دستش قطع می شود ولی بدون هتک حرز قطع ندارد.
( مسئله 217 ) : دزدی از مسجد هنگامی که به روی مردم باز است بریدن دست ندارد مگر در مسجدالحرام که دور نیست اگر کسی در آنجا دزدی کرد دستش بریده شود و اگر در مسجد قفل صندوق یا اطاقی را شکست و یا نقب زد و دزدید قطع دست ثابت است
( مسئله 218 ) : چنانچه سقف یا دیوار را سوراخ کرد یا زمین را نقب زد و بدون داخل شدن در محل از داخل حرز چیزی دزدید کیفر ثابت است
( مسئله 219 ) : اگر در حال دیوانگی یا قبل از بلوغ حرز را هتک کرد و در حال بلوغ و عقل مال را بیرون برد کیفر ندارد و دستش بریده نمی شود
( مسئله 220 ) : در فرض مسئله بالا ، اگر صاحب حرز از هتک آن مطّلع شد سپس مال را دزد ببرد قطع دست ندارد
( مسئله 221 ) : ششمین شرط در کیفر دزدی به قطع دست و سایر کیفرها بیرون بردن مال از حرز شرط است
پس اگر هتک حرز کرد و مال را برای بیرون بردن آماده نمود و بیرون نبرد حد ندارد
( مسئله 222 ) : اگر دو نفر یا بیشتر در هتک حرز شرکت کرده و مال را با هم بیرون بردند ، چنانچه سهم هر کدام در بیرون بردن به اندازه نصاب باشد ، همه آنها حد ( کیفر دزدی ) دارند و اگر سهم بعضی به اندازه نصاب نبود و بعضی بود ، آنکه به اندازه نصاب برده حد دارد و آنکه نبرده حد ( کیفر دزدی ) ندارد و اگر مجموع به حدّ نصاب دزدی رسید ولی سهم هیچ کدام تنها به اندازه نصاب نبود اقوی سقوط حد است
( مسئله 223 ) : چنانچه قیمت مال دزدی به حد نصاب بود ولی قبل از بیرون بردن از حرز کاری کرد که قیمت از حد نصاب پایین آمد سپس آن را بیرون برد ، حدّ دزدی ( بریدن و سایر کیفرها ) نیست و اگر بعد از بیرون بردن قیمت را به سبب کاری کم کرد ، حد ثابت است
( مسئله 224 ) : اگر نصاب را داخل حرز بلعید و بیرون آمدن آن ممکن باشد بعد از بیرون رفتن از حرز چنانچه قیمت از نصاب کمتر نشده حد دزدی محقّق می شود
( مسئله 225 ) : چنانچه مال را پشت حیوانی نهاد یا به وسیله پرنده ای بیرون حرز فرستاد حد ثابت است و فرقی با بیرون بردن خود وی ندارد مگر آنکه پرنده ای یا حیوانی دیگر بدون اختیار وی آن مال را از حرز بیرون ببرد که حد دزدی ثابت نیست
( مسئله 226 ) : اگر چند بار بعد از هتک حرز دزدی کرد و هیچ کدام از مال هایی که هر بار برده به حد نصاب نمی رسد ولی جمعاً یا بیش از یکی دو مال به اندازه نصاب برسد ، ثبوت حد دزدی محل اشکال است ، بلی اگر مثل حبوبات و یا میوه بود و به تدریج بدون فاصله زمانی بیرون برد ( با حفظ وحدت عرفی ) کیفر دزدی ( حد ) ثابت است
( مسئله 227 ) : چنانچه مال دزدی را به جای خود ( در حرز ) برگرداند ، در ثبوت حد ( بریدن دست و مراحل بعدی آن ) اشکال است
( مسئله 228 ) : اگر دزدی از خانه یا دکانی بود و اطاق ها و جاهای متعدد داشت و به هتک حرز ( شکستن قفل یا نقب زدن ) امکان دزدی از همه اطاق ها فراهم شد و آنچه از جاهای متعدد دزدی کرد به حد نصاب رسید قطع دست ثابت است و اگر دکان ها متعدد بود ولو از مالک واحد و هر کدام حرزی خاص داشت و همه را هتک ( به شکستن قفل یا نقب زدن ) کرد و مال دزدی هیچ یک از آنها تنهایی به حد نصاب نمی رسید ، ثبوت حد اشکال دارد ، بلکه سقوط أقوی است
( مسئله 229 ) : چنانچه اتومبیل یا فرش دزدی را بعد از هتک حرز از گاراژ یا منزل یا مغازه بیرون برد ولی همه اتومبیل یا فرش بیرون نرفته ، پاره ای از آن در حرز است ( منزل یا گاراژ یا مغازه ) یا آنکه دو دست گوسفند یا گاو و شتر را از محل بیرون برده پاهای او از حرز بیرون نشده و قیمت آن مقدار بیرون برده به حد نصاب می رسد آیا حد دزدی ثابت است ؟ اشکال دارد ( مسئله 230 ) : اگر لباسی را بعد از هتک حرز دزدید و در جیب آن پولی بود که با لباس به حد نصاب می رسد و دزد از آن بی اطلاع بود در ثبوت حد اشکال است ولی اگر چیزی را دزدید و نمی دانست قیمت آن به حد نصاب می رسد کیفر ( حد ) دزدی محقق است
( مسئله 231 ) : چنانچه شبی حرز را هتک کرد ، مثلاً قفل را شکست و مالک نمی دانست ، شب بعد از داخل حرز دزدی کرد ، کیفر ( حد ) دزدی ثابت است ولی اگر مالک از هتک حرز اطلاع پیدا کرد و شب بعد هاتک دزدی نمود ، حد ثابت نیست
( مسئله 232 ) : اگر چیزی را زیر خاک دفن کرده اند و کسی بدون نقب زدن یا شکست قفلی آن را دزدید ، حد دزدی ندارد
( مسئله 233 ) : شرط هفتم : چیزی را که می دزدد ملک خود او نباشد
گر چه دیگری در آن حق داشته باشد ، پس اگر مال شخصی خود مانند اتومبیل یا قالی را که رهن یا اجاره داده ، دزدید ، کیفر ( حد ) دزدی ندارد ولی اگر خانه را به کسی عاریه یا اجاره داده و خود مالک دیوار را سوراخ کرد یا قفل آن را شکست و به اندازه نصاب از مال عاریه گیرنده یا مستأجر دزدید کیفر ( حد ) دزدی محقق است ، بلی اگر خانه یا دکان را از وی غصب کرده اند ، آن را هتک کرد و از مال غاصب یا دیگری دزدید حد ندارد
( مسئله 234 ) : چنانچه با هتک حرز مال خود را که در آنجا بود بیرون برد ، حد دزدی ندارد و هم چنین اگر مال دزد با مال دیگری آمیخته شده به اندازه مال خود برداشت و یا از مال دیگر که به نصاب نرسیده یا به اندازه نصاب بود و اشتباهاً برداشت حد ندارد و بدون اشتباه چه آن را تنها بردارد یا با مال غصب شده که مشخص است و مال غیر به اندازه نصاب باشد و هتک حرز به قصد برداشت آن بوده دور نیست حد دزدی محقق شود
( مسئله 235 ) : اگر مال وقف را بعد از هتک حرز بیرون برد و وقف بر عده ای معدود باشد و تقاضای کیفر کنند ، حد ثابت است و احتمال دارد اجرای حد حاجت به مطالبه موقوف علیهم نداشته باشد و در فرض اعتبار مطالبه ، احتمال دارد که سهم هر کس مطالبه کرد باید به اندازه نصاب باشد ولی اگر موقوف علیهم معدود نباشند در ثبوت کیفر ( حد ) اشکال است گر چه بعید نیست
( مسئله 236 ) : دزدیدن میوه چه به زراعت حاصل آمده یا به غرس کردن ، با تحقق شرایط حد دارد
( مسئله 237 ) : در دزدیدن پوشش کعبه معظمه ، ثبوت حد اشکال دارد
( مسئله 238 ) : شرط هشتم : بردن مال از حرز به صورت پنهانی است پس اگر بعد از هتک حرز مال را به زور برد حد ندارد بلکه در این صورت غاصب است ، نه دزد گر چه ضامن مال است و هم چنین اگر مال را از دست کسی ربود یا به زور گرفت یا از دکان باز از نزد مالک بدون هتک حرز برداشته فرار کرد ، در هیچ یک از این موارد حد دزدی ( بریدن دست و سایر کیفرها ) ثابت نیست
( مسئله 239 ) : چنانچه از جیب یا آستین آشکار که زیر لباس نیست دزدی کرد ، حد دزدی ندارد و مشهور بین علماء است که اگر از جیب داخل لباس که پنهان است یا از آستین پنهانی دزدید حد دارد
( مسئله 240 ) : اگر یک لباس بیش در تن ندارد و از جیب داخل وی کسی دزدی کرد بعید نیست که حد دزدی نداشته باشد
( مسئله 241 ) : آیا دزدی از جوراب یا کفش هایی که اسکناس و اوراق نقدی را در آنها پنهان می کنند حد دارد ؟ سقوط آن بعید نیست
( مسئله 242 ) : شرط نهم : شرط در ثبوت حد دزدی آن است که دزد ، پدر صاحب مال نباشد ، بنابراین اگر پدر از فرزند خود با هتک حرز به اندازه نصاب یا بیشتر دزدی کرد حد ندارد ، ولی اگر فرزند از مال پدر یا مادر یا مادر از مال فرزند یا خویشان از یکدیگر یا دوست از مال دوست با تحقق سایر شرایط دزدی کند ، حد ( بریدن دست یا غیر آن ) دارد
( مسئله 243 ) : شرط دهم : شرط در ثبوت حد است که دزد ، بنده یا کنیز صاحب مال نباشد ، پس اگر غلام یا کنیز از مالک خود با تحقّق سایر شرایط دزدی کرد ، حد ندارد ولی اگر از مال دیگران دزدید حد ثابت است و غلامی که غنیمت گرفته شده با شرایط حلال بودن غنیمت در دزدی کردن از غنیمت حد قطع ندارد
( مسئله 244 ) : شرط یازدهم : شرط است که دزدی اگر از طعام است در سال قحطی نباشد ، بنابراین اگر در سال قحطی طعام ( مثل گندم ، جو ، آرد ، برنج ، خرما ) دزدید حد ندارد و احتمال دارد که هر چه بدزدد حد نداشته باشد ولو طعام نباشد
( مسئله 245 ) : شرط دوازدهم : شرط است که آنچه می دزدد شرعاً مال محترم باشد ، پس با دزدیدن شراب ، خوک ، حتی از اهل ذمه ( یهودی ، نصرانی و مجوسی ) و هر چیزی که در اسلام ملکیّت ندارد ، مانند آلات لهو ، ساز ، تار ، نی ، صرنا ، تمبک ، یا آلات قمار ، حد بر دزد ثابت نیست و این شرط در واقع شرط مال دزدی است ، بلی دزدیدن شراب ، خوک ، از اهل ذمه با مراعات شرائط ذمه ضمان قیمت ( نزد آنها ) را دارد
( مسئله 246 ) : کسی که اشتباهاً یا از روی سهو یا فراموشی یا اکراه و تهدید دزدی کرد ، هر مقدار قیمت مال باشد حد ندارد
( مسئله 247 ) : اگر نمی دانست دزدی حرام است ، حد ساقط است و اگر می دانست ولکن نمی دانست کیفر دارد حد ثابت است