هم نکنند و لازم نیست او را رو به قبله آویخت همانگونه که لازم نیست دست ها و چشم های او را ببندند
( مسئله 299 ) : تکالیف شرعی تا زنده است از او ساقط نمی شود ، نماز باید بخواند ، روزه باید بگیرد و اگر تمکّن از تحصیل طهارت از وضوء و غسل و در صورت دسترسی نداشتن به آب تمکّن از تیمم هم نداشت به احتمال قوی نماز از او ساقط است
( مسئله 300 ) : بیش از سه روز جایز نیست بالای دار باشد
( مسئله 301 ) : محارب که بالای دار می میرد اگر مسلم باشد ( زن یا مرد ) واجب است وی را غسل میت داده ، کفن کرده و نماز میت بر او خوانده ، دفنش کنند و هم چنین کسی را که بعد از کشتن به دار می آویزند و بعضی که گفته اند قبل از کشتن او را امر به غسل میت کرده کفن می پوشد و کشته می شود ، درباره محارب مورد ندارد ، بلکه مخصوص به حد سنگسار یا قتل در مورد زنا یا قصاص است
( مسئله 302 ) : مراد از روز ، روشنایی روز است ، پس اگر وی را اول طلوع آفتاب به دار زدند ، آخر روز سوم باید او را پائین آورند و دو شب وسط بالای دار است و اگر احیاناً وی را وسط روز یا قدری از اول روز گذشته به دار آویختند ، شب سوم نیز باید بالای دار باشد تا روز چهارم به مقداری که از روز اول گذشته وی را آویختند ، سپس او را پایین بیاورند و احتمال دارد که شب سوم هم مطلقاً واجب باشد و آیا روز از دمیدن سپیده صبح ( طلوغ فجر ) باید حساب شود یا از طلوع آفتاب ؟ دومی بعید نیست و اولی احوط است
( مسئله 303 ) : در مورد بریدن دست و پای محارب ، مانند دزد ، بار اول و دوم دست راست و پای چپ بریده شود ( مسئله 304 ) : چنانچه دست راست و یا پای چپ نداشت یا هیچکدام را نداشت ، آنچه را ندارد ساقط می شود و به عضو دیگر منتقل نمی گردد و اگر دست یا پا ناقص باشد همان را قطع می کنند و اگر اصلاً دست و پا نداشت ، نه چپ نه راست ، قطع مورد ندارد ( مسئله 305 ) : در بریدن دست و یا پا نسبت به محارب در مورد گرفتن مال که شرحش گذشت لازم نیست مال به اندازه نصاب دزدی باشد
تنبیه : سزاوار است که جای بریدن دست و پا را مانند دزد با روغن زیتون داغ تماس داد که بهبودی یافته سرایت یا عفونت نکند
( مسئله 306 ) : اگر قبل از محاربه بریدن دست راستش برای قصاص واجب شد ، بعداً محاربه کرد ، بعضی قصاص را مقدم داشته اند و هم چنین اگر قبل از محاربه به سبب دزدی بریدن دست راست و برای قصاص بریدن پای چپ واجب شده بود ولی این گفته اشکال دارد
( مسئله 307 ) : چنانچه محارب دست کسی را برید سپس او را کشت ، بعضی گفته اند اول دستش بریده شده ، سپس کشته می شود و هم چنین گفته اند ابتدا قصاص از اعضایی که باید قصاص شود اجراء سپس اگر باید در محاربه دست و پای او قطع شود ، آنها را قطع می کنند ، لکن خالی از بحث نیست
( مسئله 308 ) : هر جنایتی که از محارب غیر از کشتن صورت گیرد ، قابل عفو است ، لکن ولی مقتول نمی تواند از قصاص عفو کند و چنانچه ولی یا اولیاء مقتول محارب را از کشتن عفو کردند ، کشتن محاربی که کسی را کشته بر امام از باب حد شرعی لازم است
( مسئله 309 ) : در تبعید ، محارب از شهر خود بیرون شده ، قصد هر شهر و جایی را داشت به اهل آنجا می نویسند ، با وی هم خوراک نشده ، با هم آب نخورند ، هم نشین نشده ، خرید و فروش نکنند تا توبه کند و حق این است که توبه اش قبول شده از تبعید آزاد می گردد و تا مرگش ادامه نمی یابد
( مسئله 310 ) : جایز بلکه واجب است دفاع از تعدی محارب با مراعات آسانتر و آسانتر و چنانچه از راه آسان دفع می شد و سخت را برای دفاع برگزید ، ضامن جنایت بر او خواهد بود ، مثلاً اگر بر وی بانگ بزند فرار می کرد ، جایز نیست او را زخمی سازد یا اگر زخمی به دست یا پای وی وارد می آورد ، شرش دفع می شد ، جایز نیست بیش از این او را زخمی کرد یا بکشد والا قصاص دارد
دفاع از تعدی مهاجم
( مسئله 311 ) : جائز بلکه واجب است دفاع از شرّ کسی که بر خود انسان یا اهل و کسانش هجوم آورده ، قصد کشتن دارد و اگر شرش بدون کشتن دفع نمی شود کشتن او جائز است و خونش هدر و مدافع ضامن نیست و در مهاجم فرقی بین مرد و زن ، مسلم باشد یا کافر نیست خواه با چیزی سنگین حمله کند یا با اسلحه تیز یا آتشی و هم چنین جائز بلکه واجب است دفاع از شر کسی که قصد تجاوز به خود شخص یا عیال یا یکی از کسانش را دارد و اگر مهاجم تنها
قصد اموال انسان را دارد دفاع جائز است و در مورد دفاع از جان و در مقابل تجاوز و دفاع از مال خود و جان و تجاوز به اهل و کسان چنانچه بدون زخم زدن دفع تعدی نشود و منحصر به کشتن باشد ، کشتن جائز است ، مدافع ضامن زخم یا کشتن وی نیست
( مسئله 312 ) : در مورد تجاوز به اموال می توان دفاع نکرد و اموال را در اختیار مهاجم قرار داد
در روایتی صحیح
از گفته پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
داریم که اگر من باشم مال را رها کرده با وی گلاویز مقاتله نمی شوم
( مسئله 313 ) : کسی که از روی ستم کشته می شود و توانایی دفاع از خود را نداشته ، گناهی ندارد و هم چنین کسی که بدون اختیار مورد تجاوز جنسی قرار گرفته ، مثلاً دست و پای او را بسته به وی تعدی کنند ، بلکه اگر روزه دار باشد روزه اش نیز باطل نمی شود و هم چنین اگر بدون اختیار در حلق وی خوراکی یا آشامیدنی بریزند و نتواند فرو نبرد یا سرش را در زیر آب فرو برند هیچ یک از این کارها روزه را باطل نمی سازد
( مسئله 314 ) : اگر کسی را تهدید به قتل کنند که اگر شراب نخورد یا بزرگان دین را دشنام ندهد وی را می کشند یا چشمش را کور می کنند یا دست و پایش را می برند ، جایز است از روی اکراه این کارها را انجام دهد و آیا جائز است در برابر تهدید به قتل کسی تن به زنا یا لواط با خودش یا با کسی از نزدیکانش یا زنای به زنش بدهد ؟ محل اشکال است ، آنچه معیار کلی در این گونه موارد
_______________________