راه بهشت

راه بهشت 0%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سیدمحمد حسینی بهارانچی
گروه: مشاهدات: 27421
دانلود: 4398

توضیحات:

راه بهشت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27421 / دانلود: 4398
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نخستین کسی که داخل بهشت می شود

[ اوّل من یدخل الجنّه]

نخستین کسی که داخل بهشت می شود، علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام است، چرا که او صاحب پرچم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در دنیا و در آخرت است [ و صاحب اللواء مقدّم]، از این رو،

_______________________

1- 462) روضه الواعظین / 111.

2- 463) علل الشّرایع: 1 / 164؛ بحارالأنوار: 39 / 235.

3- 464) بحارالأنوار: 8 / 48.

قبل از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله داخل بهشت می شود.

مرحوم صدوق در کتاب علل الشّرایع از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که آن حضرت به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«تو نخستین کسی هستی که در قیامت داخل بهشت می شوی.»

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کردم: «آیا من قبل از شما داخل بهشت می شوم؟» فرمود:

«آری، تو صاحب پرچم من هستی در آخرت، همان گونه که در دنیا صاحب پرچم من می باشی، و صاحب پرچم مقدّم خواهد بود.»

سپس فرمود: «یا علیّ! من می بینم تو داخل بهشت می شوی و پرچم من به دست تو است و آن "لواء الحمد" نامیده می شود، و در زیر آن پرچم آدمعليه‌السلام و کسانی که پس از او از پیامبران آمده اند، جمع شده اند.»(1)

2 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«أوّل من یدخل الجنّه المعروف و أهله.»(2)

یعنی: «نخستین کسی که داخل بهشت می شود، معروف و اهل آن می باشد.»

3 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«نخستین کسی که داخل بهشت می شود، شهید و عبد مملوکی است که به نیکی خدای خود را عبادت نموده، و خیرخواه مولای خویش و عفیف و صاحب عیال و مرد پاکدامن و اهل عبادت بوده است.»(3)

4 - در کنزالعمّال از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که آن حضرت به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «نخستین کسی که داخل بهشت می شود من و تو و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام هستیم.»

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: من گفتم: «یا رسول اللّه، دوستان ما چگونه خواهند

______________________

1- 465) علل الشّرایع: 1 / 173.

2- 466) وسائل: 16 / 303؛ کافی: 4 / 29.

3- 467) مستدرک الوسائل: 15 / 486 عن العیون.

بود؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«دوستان شما پشت سر شما می باشند.»(1)

5 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«نخستین کسانی که از بین مردم داخل بهشت می شوند، فقرا هستند.»(2)

6 - عبداللّه بن زراره گوید: امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«زائران امام حسینعليه‌السلام روز قیامت بر مردم دیگر فضیلت دارند.»

گفتم: «فضیلت آنان چیست؟» فرمود:

«آنان چهل سال قبل از دیگران داخل بهشت می شوند و در آن مدّت مردم در قیامت گرفتار حساب می باشند.»(3)

7 - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«چون روز قیامت شود، منادی پروردگار ندا می کند: "زوّار حسین بن علیّعليهما‌السلام کجایند؟" پس گروهی - که عدد آنان را جز خدا نمی داند - به پا می خیزند و خداوند به آنان می گوید: "شما به چه انگیزه ای به زیارت امام حسینعليه‌السلام رفتید؟" آنان می گویند: "خدایا ما چون رسول خدا و امیرالمؤمنین و فاطمهعليهم‌السلام را دوست می داشتیم به احترام آنان به زیارت امام حسینعليه‌السلام رفتیم، و برای مصایبی که بر او وارد شده بود، بر او ترحّم نمودیم و [ عواطف ما سبب شد تا] به زیارت او رفتیم." به آنان گفته می شود: "اکنون محمّد و علیّ و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام حاضرند، به آنان ملحق شوید، و در درجات آنان قرار بگیرید، و زیر پرچم رسول اللّه بروید"، پس آنان حرکت می کنند و زیر پرچم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله که در دست علیعليه‌السلام است قرار می گیرند و اطراف پرچم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله هستند تا داخل بهشت شوند.»(4)

8 - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هیچ شهیدی نیست جز آن که دوست می دارد با حضرت حسینعليه‌السلام

_____________________

1- 468) کنزالعمّال: 12 / 98 ح 34166.

2- 469) میزان الحکمه: 1 / 435؛ کنزالعمّال ح 16636.

3- 470) کامل الزّیارات / 261.

4- 471) همان / 269.

باشد و با او به بهشت برود.»(1)

9 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«من نخستین کسی هستم که حلقه در بهشت را حرکت می دهم، و داخل بهشت می شوم، و من نخستین کسی هستم که در قیامت شفاعت می کنم.»(2)

10 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«تو نخستین کسی هستی که با من سر از خاک بیرون می کنی، و مبعوث می شوی، و بر صراط عبور می کنی، و پروردگارم به عزّت خود سوگند یاد نموده، احدی از صراط نگذرد، جز آن که در دست او برائت از دوزخ باشد، با ولایت تو و فرزندان تو، و تو اوّل کسی هستی که بر حوض من وارد می شوی، و دوستان خود را سیراب می کنی و دشمنان خود را از کوثر منع می نمایی، و تو در مقام محمود همراه من هستی، و برای دوستان خود شفاعت می کنی، و از تو پذیرفته می شود، و تو اوّل کسی هستی که داخل بهشت می شوی...»(3)

کسانی که بدون حساب داخل بهشت می شوند

1 - اهل صبر بدون حساب داخل بهشت می شوند.

مقام صبر برای مؤمن، مقام بلندی است، خواه صبر بر ترک محرّمات باشد - که افضل انواع صبر است - و خواه صبر بر بلا و مصیبت باشد، و خواه صبر بر انجام واجبات باشد، و دلیل ارزش والای صبر این است که اهل صبر، بدون حساب داخل بهشت می شوند.

مرحوم صدوق در کتاب فقه الرّضاعليه‌السلام از آن حضرت نقل نموده که می فرماید:

«روز قیامت منادی از طرف خداوند می گوید: "کجایند اهل صبر؟" و چون عدّه ای سر برمی آورند، به آنان گفته می شود: "شما بدون حساب

______________________

1- 472) همان / 220.

2- 473) سبل الهدی و الرّشاد: 12 / 468.

3- 474) بشاره المصطفی / 340.

داخل بهشت شوید"، پس ملائکه با آنان روبه رو می شوند، و می گویند: "صبر شما چگونه بوده است؟" آنان می گویند: "ما بر طاعت خدا، و ترک معصیت او صبر می کردیم"، ملائکه می گویند: "چه نیکوست پاداش شما".»(1)

2 - اهل نماز شب و تهجّد در سحرها، بدون حساب داخل بهشت می شوند.

مرحوم صدوق در کتاب المقنع از امیرالمؤمنینعليه‌السلام نقل نموده که مردی از آن حضرت درباره بیداری در شب برای تلاوت قرآن سؤال نمود، امیرالمؤمنینعليه‌السلام در پاسخ او فرمود:

«من بشارت می دهم به کسی که یک دهم شب را برای خدا به نماز بایستد، همانا خداوند به ملائکه می فرماید: "برای این بنده من از حسنات، به اندازه آنچه در شب، دانه و برگ و درخت و قصب و گیاه روییده می شود، بنویسید"، و کسی که یک نهم شب را به عبادت برخیزد، خداوند ده دعای او را مستجاب می کند و نامه او را در قیامت به دست راست او می دهد، و کسی که یک هشتم شب را به عبادت برخیزد، خداوند پاداش شهید صابر و مخلص به او می دهد، و او را شفیع اهل بیت او در قیامت قرار می دهد، و کسی که یک هفتم شب را به عبادت برخیزد، چون در قیامت از قبر خارج می شود، صورت او مانند ماه شب چهارده می باشد و همراه آمنین در امن و امان از صراط می گذرد.

و کسی که یک ششم از شب را به عبادت برخیزد، خداوند او را از اوّابین می نویسد، و گناهان گذشته او را می آمرزد.

و کسی که یک پنجم از شب را به عبادت برخیزد، جایگاه او در قیامت کنار حضرت ابراهیم خلیلعليه‌السلام خواهد بود، و کسی که یک چهارم از شب را برای عبادت خدا برخیزد، از رستگاران

______________________

1- 475) فقه الرّضا / 368؛ امالی طوسی: 1 / 100.

نخست خواهد بود و مانند باد تند از صراط می گذرد و بدون حساب داخل بهشت می شود.

و کسی که یک سوّم شب را به عبادت خدا برخیزد، همه ملائکه غبطه او را می خورند، و به او گفته می شود: "از هر کدام از درهای هشتگانه بهشت که مایلی داخل بهشت شو".و کسی که نصف از شب را به عبادت خدا مشغول باشد، اگر همه زمین را هفتاد هزار مرتبه پر از طلا کنند و به او بدهند، پاداش او نخواهد بود، و پاداش او نزد خداوند از آزاد نمودن هفتاد بنده از فرزندان اسماعیلعليه‌السلام بهتر خواهد بود.

و کسی که دو ثلث از شب را به عبادت خدا مشغول باشد، خداوند به اندازه رمل های بیابان عالج به او پاداش و حسنه می دهد، و کمترین آنها سنگین تر از ده برابر کوه احد می باشد.»(1)

3 - کسی که در نجف در جوار امیرالمؤمنین عليه‌السلام دفن شود، بدون حساب داخل بهشت می شود. (2)

4 - اهل بلا و مصیبت بدون حساب داخل بهشت می شوند.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«روز قیامت مجاهدین و نمازگذاران و متصدّقین را برای حساب آماده می کنند و چون اهل بلا را می آورند، خداوند برای آنان میزان و دیوانی قرار نمی دهد، و آنان را بدون حساب به بهشت می برند، و اهل عافیت آرزو می کنند: ای کاش بدن های آنان در دنیا با مقراض ریزریز شده بود و به مقام اهل بلا می رسیدند.»(3)

5 - دوستی های خالصانه، و دخول در بهشت بدون حساب.

حضرت زین العابدینعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که خداوند اوّلین و آخرین را در قیامت جمع می کند، منادی

____________________

1- 476) مقنع / 138؛ فقیه: 1 / 300.

2- 477) جواهر: 14 / 142.

3- 478) مسند زید بن علی / 420.

خداوند با صدای بلند - که همه خلایق می شنوند - می گوید: "متحابّون فی اللّه" - یعنی کسانی که برای خدا با برادران خود دوستی داشته اند - حاضر شوند، و چون حاضر شوند، به آنان گفته می شود: "بدون حساب وارد بهشت شوید"، پس ملائکه به آنان می گویند: "کجا می روید؟" آنان می گویند: "ما بدون حساب به بهشت می رویم"، ملائکه می گویند: "شما از چه گروهی هستید؟" آنان می گویند: "ما متحابّون فی اللّه هستیم"، ملائکه می گویند: "اعمال شما چه بوده است؟" آنان می گویند: "ما برای خدا دوستی می کردیم، و برای خدا دشمنی می کردیم"، پس ملائکه می گویند: "چه نیکوست پاداش اعمال شما، نعم أجر العاملین".»(1)

6 - زن های مؤمنه ای که به شوهران خود آزار نرسانند، بدون حساب داخل بهشت می شوند.

مرحوم کلینی در کتاب کافی با سند صحیح نقل نموده که زنی خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد و از آن حضرت سؤالی داشت. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله چون او را مشاهده نمود فرمود: «اینان مادران مهربان و فرزنددوست هستند، که اگر به همسران خود آزار نمی رساندند، به آنان گفته می شد: "بدون حساب داخل بهشت شوید".»(2)

7 - سه دسته از مردم بدون حساب وارد بهشت می شوند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«خداوند سه دسته از مردم را بدون حساب وارد بهشت می نماید:

1 - امام عادل،

2 - تاجر صدوق و راستگو،

3 - پیرمردی که عمر خود را در طاعت خدا صرف نموده است.»(3)

______________________

1- 479) محاسن: 1 / 264؛ کافی: 2 / 126.

2- 480) کافی: 5 / 554

3- 481) خصال / 80

8 - با سه خصلت، مؤمن بدون حساب داخل بهشت می شود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«مؤمن با سه خصلت به کمال ایمان می رسد، و خداوند به او حقّ شفاعت می دهد، و جمعیّتی مانند دو قبیله ربیعه و مضر را شفاعت می کند و سپس بدون حساب وارد بهشت می شود:

1 - صبر بر ظلم مردم،

2 - کظم غیظ برای خدا،

3 - عفو و گذشت.»(1)

9 - کسانی که ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام را پذیرفته اند، بدون حساب داخل بهشت می شوند

. حضرت سیّدالشّهداعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که فرمود:

«هر کس دوست می دارد مانند باد تند از صراط بگذرد، و بدون حساب داخل بهشت شود، باید ولایت علیّ بن ابی طالب را که ولیّ و وصیّ و صاحب و خلیفه من بر اهل من و امّت من می باشد، پذیرفته باشد، و هر کس دوست می دارد که [ بدون حساب] داخل آتش شود، ولایت او را رها کند...»(2)

10 - کسی که پنج روز از ماه رجب را روزه بگیرد، بدون حساب داخل بهشت می شود.

ابوسعید خدری گوید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«ماه رجب ماه خدا، و ماه بزرگی است...،» تا این که فرمود: «کسی که پنج روز از ماه رجب را روزه بگیرد، بر خداوند حقّ است که روز قیامت او را خشنود کند، و صورت او در قیامت مانند شب چهاردهم ماه نورانی باشد، و خداوند به عدد رمل های بیابان عالج به او حسنه و پاداش بدهد، و بدون حساب داخل بهشت شود، و به او گفته شود: "هر آرزویی داری از خداوند طلب کن".»(3)

_____________________

1- 482) همان / 104.

2- 483) امالی صدوق / 363.

3- 484) همان / 628

مؤلّف گوید: موارد دخول در بهشت بدون حساب، فراوان است و ما به جهت اختصار به همین ده مورد اکتفا نمودیم.

حُسنِ خِتام

در پایان این بحث به روایتی اشاره می کنیم که حامل بشارت به همه این امّت است، و همه پیروان اهل البیتعليهم‌السلام را مسرور و شادمان می کند، و آن روایت در تعداد زیادی از کتب حدیث ذکر شده است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرماید:

«رضوان، خازن بهشت، به من بشارت داد و گفت: "خداوند بهشت را برای امّت تو به سه گونه تقسیم نموده است: برخی از امّت تو بدون حساب داخل بهشت می شوند، برخی حساب آسانی از آنان گرفته می شود و داخل بهشت می شوند، و برخی را تو اجازه پیدا می کنی و در حقّ آنان شفاعت می نمایی.»(1)

اشتیاق بهشت به عدّه ای از مؤمنین

1 - امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در مورد ازدواج من با فاطمه زهراعليها‌السلام فرمود:

«... یا علی! بشارت باد تو را، خداوند عزّوجلّ کرامتی به تو نموده که تاکنون چنین کرامتی را به احدی نداشته است، همانا من دخترم فاطمه را به تو تزویج نمودم، همان گونه که خداوند رحمان او را به تو تزویج نمود، و من برای فاطمه [ از صداق و مهر] راضی شدم به آنچه خداوند برای او راضی شده است.»

سپس فرمود: «اکنون همسر خود را بگیر که تو به او از من سزاوارتر هستی، و جبرئیل به من خبر داد: "بهشت مشتاق تو و فاطمه می باشد، و اگر خداوند تقدیر نکرده بود که از شما حجّت هایی به وجود بیاید، اکنون بهشت و اهل آن

_____________________

1- 485) الخرایج و الجرایح: 1 / 35؛ بحارالأنوار: 17 / 298؛ اثبات الهداه: 2 / 115؛ اسد الغابه: 5 / 461.

را برای شما مجاز می نمود"، پس تو برای من، نیکو برادر، و نیکو داماد، و نیکو صاحب و هم نشینی هستی، و همین که خدا از تو خشنود است برای من کافی است.» امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: من به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کردم: «یا رسول اللّه! آیا منزلت و مقام من به جایی رسیده که مرا در بهشت یاد کنند، و خداوند ازدواج من را در بین ملائکه اجرا نماید؟!» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «خداوند چون ولیّ خود را گرامی بدارد و او را دوست داشته باشد، آن چنان او را گرامی می دارد که نه چشمی دیده باشد، و نه گوشی شنیده باشد، و خداوند این چنین تو را گرامی داشته است.» امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: پس من [ خدا را شکر نمودم و] از خدای خود خواستم تا به من توفیق شکر نعمت های خود را بدهد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دعای من را آمین گفت.(1) 2 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «بهشت مشتاق به چهار نفر می باشد:

1 - کسی که گرسنگان را سیر کند،

2 - کسی که زبان خود را حفظ نماید،

3 - کسی که قرآن را تلاوت کند،

4 - کسی که ماه رمضان را روزه بگیرد.»(2)

3 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «بهشت مشتاق به چهار نفر می باشد.»

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: گفتم: «یا رسول اللّه! کیانند آنان؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «به خدا سوگند تو اوّل آنان هستی.»

_____________________

1- 486) امالی صدوق / 654 ؛ عیون: 1 / 222؛ بحارالأنوار: 43 / 101 ح 12.

2- 487) مستدرک الوسائل: 7 / 400.

گفتم: «آن سه نفر دیگر کیانند؟»

فرمود:

«مقداد، سلمان و ابوذرّ.»(1)

4 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«یا علی! تو و شیعیان تو در قیامت زیر سایه رحمت خدا هستید، و از نعمت های بهشتی بهره می برید، و بهشت مشتاق تو و شیعیان تو است...»(2)

5 - انس بن مالک می گوید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«بهشت مشتاق به چهار نفر از امّت من می باشد»

و عظمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به من اجازه نداد که سؤال کنم آنان کیانند؟ از این رو، نزد ابوبکر رفته و به او گفتم: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: بهشت مشتاق چهار نفر از امّت من می باشد؛ و من نتوانستم از او سؤال کنم: آنان کیانند؟ تو از او سؤال کن.» ابوبکر گفت: «می ترسم من از آنان نباشم و قوم من بنی تیم مرا ملامت کنند.» پس نزد عمر رفتم، و به او نیز این سخن را گفتم. او نیز گفت: «می ترسم از آنان نباشم و قوم من بنی عدیّ مرا ملامت کنند.» سپس نزد عثمان رفتم و همین سخن را به او گفتم، او نیز گفت: «می ترسم از آنان نباشم و بنی امیّه مرا ملامت کنند.»

تا این که نزد علیعليه‌السلام رفتم - و او در کنار چاهی مشغول به کار بود - ، پس به او گفتم: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: "بهشت مشتاق به چهار نفر از امّت من می باشد"، شما از او سؤال کنید آنان چه کسانی هستند؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«به خدا سوگند، از او سؤال خواهم نمود، پس اگر من از آنان بودم خدا را شکر خواهم کرد، و اگر از آنان نبودم، از خدای خود می خواهم که مرا از آنان قرار بدهد، و من آنان را دوست خواهم داشت.»

انس می گوید: پس من همراه علیعليه‌السلام وارد بر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شدیم در حالی که سر مبارک آن حضرت در دامن دحیه کلبی بود [ و جبرئیل همیشه خود را به صورت دحیه کلبی درمی آورد و نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می آمد]، و چون دحیه کلبی علیعليه‌السلام را

____________________

1- 488) الصّراط المستقیم: 1 / 245؛ بحارالأنوار: 22 / 332.

2- 489) بحارالأنوار: 65 / 41.

دید، برخاست و بر او سلام کرد و گفت:

«یا امیرالمؤمنین، تو سزاوارتری که سر پسر عمّ خود رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را به دامن بگیری.» و چون رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از حالت وحی خارج شد و دید سر او به دامن علیعليه‌السلام است، فرمود:

«یا اباالحسن، تو جز برای حاجتی نزد ما نیامده ای [ حاجت تو چیست؟]»

امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «پدر و مادرم فدای شما باد یا رسول اللّه، من چون وارد بر شما شدم، سر شما را در دامن دحیه کلبی دیدم، او چون مرا دید، برخاست و بر من سلام کرد و گفت: "[ یا امیرالمؤمنین] تو از من سزاوارتری که سر پسر عمّ خود را به دامن بگیری".» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «آیا او را شناختی؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «او دحیه کلبی بود.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «او جبرئیل بود.»

پس امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «یا رسول اللّه، پدر و مادرم فدای شما باد، انس می گوید: شما فرموده اید: "بهشت مشتاق به چهار نفر از امّت من می باشد"، آنان کیانند؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنین اشاره نمود و سه مرتبه فرمود:

«به خدا سوگند، اوّل آنان تو هستی، به خدا سوگند اوّل آنان تو هستی، به خدا سوگند اوّل آنان تو هستی.»

امیرالمؤمنین عرض کرد: «پدر و مادرم فدای شما باد، سه نفر دیگر کیانند؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «مقداد، سلمان و ابوذرّ می باشند.»(1)

6 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«کسی که اذان مؤذّن را حکایت کند [ و هر جمله ای که او می گوید را تکرار نماید]، اهل سعادت خواهد بود، و بهشت مشتاق او می باشد، و اگر اعتنایی به اذان نکند، بهره ای از اسلام نخواهد داشت.»(2)

7 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

____________________

1- 490) الیقین سیّد بن طاوس / 148؛ بحارالأنوار: 40 / 11.

2- 491) مستدرک الوسائل: 4 / 57

«غذا خوردن با خدّام نشانه تواضع است، و کسی که با خدّام [ و کلفت ها و کارگرها ]غذا بخورد، بهشت مشتاق او خواهد بود.»(1)

8 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«بهشت مشتاق به چهار نفر از زن هاست:

1 - مریم دختر عمران،

2 - آسیه دختر مزاحم همسر فرعون که در بهشت همسر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خواهد بود،

3 - خدیجه دختر خویلد همسر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در دنیا و آخرت،

4 - فاطمه دختر محمّد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله(2)

بشارت داده شدگان به بهشت

1 - ابان بن تغلب گوید: از امام صادقعليه‌السلام درباره حقّ مؤمن بر مؤمن سؤال نمودم، امامعليه‌السلام فرمود:

«حقّ مؤمن بر مؤمن به قدری زیاد است، که اگر من برای شما بیان کنم، نخواهید پذیرفت و به آن کافر خواهید شد.»

سپس فرمود: «هنگامی که مؤمن از قبر خارج می شود، مثالی نیز از قبر با او خارج می شود و به او می گوید: "من تو را به کرامت پروردگار و شادی و سرور بشارت می دهم"، مؤمن می گوید: "خدا به تو بشارت خیر بدهد"، سپس آن مثال همواره همراه او خواهد بود و به او بشارت می دهد... و چون مؤمن از چیزی وحشت می کند، به او می گوید: "این مربوط به تو نیست"، و اگر به خیری برخورد کند، به او می گوید: "این مربوط به تو است"، و همواره این مثال همراه اوست، و او را از خطرهای قیامت ایمن می دارد، و به آنچه دوست می دارد بشارت می دهد، تا این که در پیشگاه [ عدل] پروردگار خود قرار می گیرد، و چون امر می شود که او را به بهشت ببرند،

____________________

1- 492) همان: 16 / 331.

2- 493) بحارالأنوار: 43 / 53

آن مثال می گوید: "بشارت باد تو را به بهشتی که خداوند تو را به آن مأمور نموده است".پس مؤمن به آن مثال می گوید: "خدا تو را رحمت کند تو کیستی که همواره از قبر تاکنون به من بشارت دادی، و با من انس گرفتی، و از ناحیه خداوند به من خبرهای [ مسرّت بخشی] دادی؟" مثال می گوید: "من همان سرور و شادمانی هستم که تو در دنیا بر برادران خود وارد می کردی، خداوند مرا از آن سرور آفرید تا امروز تو را یاری کنم، و وحشت را از تو برطرف نمایم، و با تو انس بگیرم".»(1) 2 - موسی بن سیّار گوید: در مسیر مدینه به طوس خدمت حضرت رضاعليه‌السلام بودم، نزدیک طوس صدای گریه و شیون عدّه ای را شنیدیم که جنازه ای را حمل می کردند، ناگهان دیدم امامعليه‌السلام از مرکب پیاده شد و به طرف آن جنازه رفت، و آن را بلند کرد، و اطراف آن می گردید و اظهار محبّت می نمود. سپس روی مبارک به من نمود و فرمود: «ای موسی بن سیّار، هر کس جنازه یکی از اولیا و دوستان ما را تشییع کند، از گناهان خود خارج می شود همانند زمانی که از مادر متولّد شده است.» و چون جنازه را کنار قبر گذاردند حضرت رضاعليه‌السلام نزدیک جنازه آمد، و دست مبارک خود را بر سینه آن میّت گذارد و فرمود: «ای فلان بن فلان» و نام او و نام پدر او را برد و فرمود: «بشارت باد تو را، همانا از این ساعت هراسی برای تو نیست [ و تو اهل سعادت و بهشت هستی].» پس من به آن حضرت گفتم: «فدای شما شوم، آیا این شخص را می شناختید؟ به خدا سوگند، شما تاکنون قدم به این دیار نگذارده اید؟!»

حضرت رضاعليه‌السلام فرمود:

«ای موسی بن سیّار، آیا نمی دانی، اعمال شیعیان ما هر صبح و شام به ما

__________________

1- 494) کتاب المؤمن، حسین بن سعید / 56

عرضه می شود، و ما نسبت به گناهان و تقصیرهای آنان از خدا طلب عفو می کنیم و نسبت به کارهای خوب آنان از خداوند درخواست شکر و پاداش نیک می نماییم؟»(1)

3 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در پاسخ برخی از یهودیان فرمود:

«... فإنّی أبشّر بالجنّه من أطاعنی...»

یعنی: «هر کس از من پیروی و اطاعت کند، من به او بشارت بهشت می دهم.»(2)

4 - ابوسعید خدری گوید: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنیدم که به علیعليه‌السلام می فرمود:

«یا علی! أبشر و بشّر فلیس علی شیعتک حسرهٌ عند الموت، و لا وحشهٌ فی القبور، و لا حزنٌ یوم النّشور، و لکأنّی بهم یخرجون من جدث القبور ینفضون التّراب عن رؤوسهم و لحاهم، یقولون: "الحمد للّه الّذی أذهب عنّا الحَزَن إنّ ربّنا لغفور شکور الّذی أحلّنا دار المقامه من فضله لا یمسّنا فیها نصب و لا یمسّنا فیها لغوب".»(3)

یعنی: «یا علی، من تو را بشارت می دهم، تو نیز شیعیان خود را بشارت بده، و به آنان بگو: آنان نه هنگام مرگ حسرتی دارند، و نه در قبورشان وحشتی دارند، و نه در قیامت حزن و اندوهی دارند، و اکنون من می بینم که آنان سر از قبور خود بیرون آورده و خاک از سر و صورت خود برطرف می کنند و این آیه را می خوانند و می گویند: "سپاس خدای را که غم و اندوه را از ما برطرف نمود، همانا پروردگارمان بخشنده و قدردان بندگان خود می باشد، او ما را از فضل خود، در بهشت جای داده و دیگر رنج و تلخی برای ما نخواهد بود".»

5 - هنگامی که ضربت بر سر مبارک امیرالمؤمنینعليه‌السلام وارد شده بود و فرزندان او گریه می کردند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مقابل چشم امیرالمؤمنینعليه‌السلام ظاهر شد و فرمود:

____________________

1- 495) مستدرک الوسائل: 12 / 144.

2- 496) تفسیر صافی: 4 / 194، در تفسیر آیه «إنّا أرسلناک شاهداً و مبشّراً...».

3- 497) بحارالأنوار: 7 / 198؛ تفسیر فرات کوفی / 128.

«یا علی أبشر فما تصیر إلیه خیر ممّا أنت فیه.»

پس امیرالمؤمنینعليه‌السلام به فرزند خود امّ کلثوم که گریان بود فرمود:

«ساکت باش [ عزیزم]، اگر تو می دیدی آنچه را من می بینم، گریه نمی کردی.»

امّ کلثوم عرض کرد: «شما چه می بینی؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«گروهی از ملائکه و پیامبران و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را می بینم که نزد من حاضرند و به من بشارت [ به سعادت و بهشت] می دهند...»(1)

6 - امّ سلمه همسر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گوید: شبی رسول خدا در خانه من بود، پس حضرت فاطمهعليها‌السلام وارد بر پدر خود شد، سپس علیعليه‌السلام وارد شد، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به علیعليه‌السلام فرمود: «یا علی! من به تو بشارت می دهم که تو و یارانت اهل بهشت خواهید بود.» سپس فرمود: «یا علی، من تو را بشارت می دهم که تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود...»(2)

مؤلّف گوید: بشارت داده شدگان به بهشت، برخی گذشت و برخی خواهد آمد، از این رو، به همین اندازه اکتفا شد.

حدیث جعلی «عشره مبشّره»

در تعدادی از کتب اهل سنّت مانند کتاب السّنّه و سنن ترمذی و فضائل الصّحابه احمد بن حنبل و غیره از سعید بن زید (معلوم الحال) نقل شده که گوید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در بالای کوه حرا فرمود: «ابوبکر و عمر و عثمان و علی[عليه‌السلام ] و طلحه و زبیر و

______________________

1- 498) نهج السّعاده: 7 / 129؛ تفسیر فرات کوفی / 348.

2- 499) بشارت المصطفی / 243.

عبدالرّحمان بن عوف و سعد بن مالک اهل بهشت اند.» و چون اهل مسجد به سعید بن زید گفتند: «نهمین آنان کیست؟» سعید بن زید گفت: «نهمین آنان من هستم و دهمین آنان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می باشد.»(1)

مؤلّف گوید: عجیب این است که به عدّه ای از افراد فوق الذّکر وعده عذاب و چاه ویل در پایین دوزخ داده شده و چنین افرادی چگونه می توانند اهل بهشت باشند؟! از سویی برخی از آنان اعتراف به دوزخی بودن خود نموده اند و هنگام مرگ گفته اند: «ویل لی ویل لی.»(2)

از سویی در تعدادی از کتب معتبره ما، مانند مدینه المعاجز سیّد هاشم بحرانی و کتاب سلیم بن قیس هلالی و کفایه الأثر خزّاز قمّی و کافیه شیخ مفید و احتجاج طبرسی آمده که... سلیم بن قیس هلالی گوید: هنگامی که امیرالمؤمنینعليه‌السلام در جنگ جمل اهل بصره را ملاقات نمود، زبیر را صدا زد و فرمود: «نزد من بیا.» پس زبیر با طلحه نزد او آمدند، امیرالمؤمنینعليه‌السلام به آنان فرمود:

«به خدا سوگند شما و دانشمندان از آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله و عایشه دختر ابوبکر، می دانند که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: همه اصحاب جمل مورد لعنت خدا هستند، و هر کسی که اهل افترا و دروغ باشد زیانکار است.»

پس طلحه و زبیر گفتند: «چگونه ما ملعون هستیم در حالی که ما اصحاب جنگ بدر و اهل بهشت می باشیم؟!» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«اگر من شما را اهل بهشت می دانستم، هرگز با شما به جنگ برنمی خاستم.»

زبیر گفت: «آیا شما حدیث سعید بن عمرو بن نفیل را نشنیده اید که گفت: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنیدم که فرمود: "ده نفر از قریش در بهشت هستند؟"» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «آری، این سخن را در زمان خلافت عثمان از او شنیده ام.»

__________________

1- 500) کتاب السّنّه لعمر بن ابی عاصم / 606

2- 501) کتاب سلیم / 346.