راه بهشت

راه بهشت 0%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سیدمحمد حسینی بهارانچی
گروه: مشاهدات: 27374
دانلود: 4376

توضیحات:

راه بهشت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27374 / دانلود: 4376
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

1 - مسجد الحرام،

2 - مسجد الرّسول،

3 - مسجد بیت المقدّس،

4 - مسجد کوفه.»(1)

در برخی از روایات آمده که برای برخی از اعمال، قصرهای بهشتی به مؤمن می دهند و خوب است به این روایات توجّه نماییم.

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«کسی که درباره آنچه [ از اسرار و حقایق دین] نمی داند، تسلیم ما باشد، و اطمینان داشته باشد که ما اهل حقّ و دانش هستیم، و او را جز به راه راست و صراط حقّ دعوت نمی کنیم، خداوند قصرهایی در بهشت به او می دهد که ارزش و مقدار آنها را جز خدا نمی داند...»(2)

مرحوم صدوق در فقه الرّضاعليه‌السلام روایت نموده که: «هر کس بیست و یک مرتبه سوره "قل هو اللّه أحد" را بخواند، خداوند قصری در بهشت برای او بنا خواهد نمود، و کسی که چهل مرتبه آن را بخواند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد.»(3)

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

«کسی که یک مرتبه سوره "قل هو اللّه أحد" را بخواند، برکت به او داده می شود، و کسی که دو مرتبه آن را بخواند، به او و اهل او برکت داده می شود، و کسی که سه مرتبه آن را بخواند، به او و اهل او و همسایگان او برکت داده می شود، و کسی که دوازده مرتبه آن را بخواند، خداوند برای او در بهشت قصری بنا می کند، پس ملائکه حفظه اعمال به یکدیگر می گویند: "برویم قصرهای برادرمان را در بهشت ببینیم"، و کسی که یکصد مرتبه سوره "قل هو اللّه أحد" را بخواند، خداوند گناهان بیست و پنج سال او را می بخشد، جز آن که خون یا مال مردم را ضایع نموده باشد، و کسی که چهارصد مرتبه آن را بخواند، پاداش چهارصد شهید خواهد داشت که اسب خود را پی کرده باشند و خون آنان ریخته شده باشد، و کسی که در یک شبانه روز هزار مرتبه آن را بخواند، از

____________________

1- 555) امالی طوسی / 369.

2- 556) بحارالأنوار: 24 / 390.

3- 557) فقه الرّضا / 139.

دنیا نمی رود تا جایگاه خود را در بهشت ببیند، و یا برای او دیده شود.»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«کسی که از خوف خدا اشک بریزد، به هر قطره اشک او، قصری در بهشت به او داده می شود، و تاجی از درّ و جواهر بر سر او گذارده می شود، که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب انسانی خطور نموده است.»(2)

مردی از یهود، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سؤال کرد: «پاداش کسی که برای جنابت از حلال غسل کند، چیست؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«خداوند به هر قطره از آب غسل او، قصری در بهشت به او می دهد، و این سرّی است بین خدا و بندگان او نسبت به جنابت از حلال.»(3)

در سخن دیگری فرمود:

«کسی که از حیض یا جنابت غسل نماید، خداوند به هر قطره از آب غسل او چشمه ای در بهشت به او می دهد، و به عدد هر مویی که در سر و بدن اوست، قصری در بهشت به او می دهد، که وسیع تر از هفتاد برابر دنیا باشد، قصری که نه چشمی دیده باشد، و نه گوشی شنیده باشد، و نه بر قلب انسانی خطور کرده باشد.»(4)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«کسی که در زمین صاف و بدون خطر به اندازه چهل گام دست ناتوانی را بگیرد، خداوند به هر گام قصری در بهشت به او می دهد، که مساحت آن هزار سال راه [ در هزار سال راه] باشد، و اگر زمین را پر از طلا کنند، ارزش یک سر سوزن آن را ندارد، و اگر آن ناتوان را در مسیر خطرناکی قیادت نماید، روز قیامت در نامه عمل خود پاداشی را خواهد یافت که وسیع تر از یکصد هزار برابر دنیا باشد، و گناهان او برطرف خواهد شد و

______________________

1- 558) کافی: 2 / 619

2- 559) روضه الواعظین نیشابوری / 451.

3- 560) مستدرک الوسائل: 1 / 450.

4- 561) همان: 2 / 41.

در بالاترین جاهای بهشت قرار خواهد گرفت.»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«هر کس بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را قرائت کند، خداوند برای او در بهشت هفتاد هزار قصر از یاقوت سرخ بنا می کند که در هر قصری هفتاد هزار خانه از لؤلؤ سفید قرار دارد و در هر خانه ای هفتاد هزار تخت از زبرجد سبز می باشد و بالای هر تختی هفتاد هزار بستر از سندس و استبرق می باشد و بر آن تخت و آن بستر همسری از حورالعین می باشد...، و بر پیشانی راست آن حورالعین نوشته شده: "محمّد رسول اللّه"، و بر پیشانی چپ او نوشته شده: "علیّ ولیّ اللّه"، و بر جبین او نام حسن نوشته شده و بر چانه او نام حسین نوشته شده و بر لب های او بسم اللّه الرّحمن الرّحیم نوشته شده است.»

راوی می گوید: به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گفتم: «یا رسول اللّه، این کرامت ها از آن کیست؟» فرمود:

«برای کسی است که با احترام و تعظیم بگوید: "بسم اللّه الرّحمن الرّحیم".»(2)

غرفه های ویژه بهشتی

قصرها و غرفه های ویژه بهشتی را اضافه بر قصرهایی که هر کدام از اهل بهشت دارند، به گروه های ویژه ای می دهند که دارای خصایص و اعمال نیکی باشند.

1 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«[ در شب معراج] داخل بهشت شدم و قصری را دیدم که از یاقوت سرخ بود، پس به جبرئیل گفتم: "ای جبرئیل، این قصر از کیست؟" جبرئیل گفت: "لمن أطاب الکلام، و ادام الصّیام، و أطعم الطّعام، و تهجّد باللّیل و النّاس نیام..."، یعنی: این قصر برای کسی است که سخن خود را پاکیزه کند، و همواره روزه بگیرد، و مردم را اطعام نماید، و در سحرها به عبادت و تهجّد برخیزد.»

___________________

1- 562) تفسیر امام عسکریعليه‌السلام / 81

2- 563) مدینه المعاجز: 2 / 366.

راوی حدیث اسماعیل بن جابر می گوید: به امام صادقعليه‌السلام گفتم: «معنای أطاب الکلام و سخن پاکیزه چیست؟» فرمود:

«گفتن "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أکبر".» سپس فرمود: «آیا می دانی معنای ادامه الصّیام چیست؟»

گفتم: «خدا و رسول او بهتر می دانند.» فرمود: «"ادامه الصّیام" این است که ماه رمضان را کامل روزه بگیرد.»

سپس فرمود: «اطعام الطّعام این است که برای تأمین فرزندان و عیال خود به جستجوی روزی [ حلال] برود، و آبروی آنان را حفظ نماید.» تا این که فرمود: «و معنای تهجّد و سحرخیزی این است که نماز عشا را ترک نکند.»(1)

2 - غرفه ویژه ای در بهشت هست که مخصوص اهل صبر می باشد و آنان علیّ و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام اند. و در تفسیر آیات:( وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً... أُولئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا وَ یُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّهً وَ سَلاماً ) (2) روایت شده که آنان می باشند.(3)

3 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«... طوبی للمتحابّین فی اللّه، إنّ اللّه تبارک و تعالی خلق فی الجنّه عموداً من یاقوتهٍ حمراء علیه سبعون ألف قصر فی کلّ قصر سبعون ألف غرفه خلقها اللّه عزّوجلّ للمتحابّین و المتزاورین...»(4)

یعنی: «خوشا به حال کسانی که با برادران دینی خود برای خدا دوستی می کنند، همانا خدای تبارک و تعالی در بهشت عمودی از یاقوت سرخ آفریده که بر روی آن هفتاد هزار قصر وجود دارد و در هر قصری هفتاد

____________________

1- 564) وسائل: 4 / 216؛ جنّت و نار: 4 / 148.

2- 565) فرقان / 63 - 75.

3- 566) تفسیر نورالثّقلین: 4 / 44.

4- 567) خصال / 639

هزار غرفه است و خداوند آن را برای کسانی آفریده که برای خدا به زیارت برادران خود می روند، و برای خدا با آنان دوستی می کنند.»

4 - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«کسی که از خویشان پدر و مادر خود سرکشی کند، و نیاز آنان را تأمین نماید، خداوند در بهشت به او هزار درجه می دهد، و بین هر درجه تا درجه دیگر، به اندازه مسافتی است که یک اسب تندرو یکصد سال طی کند و آن درجات از نقره و از طلا، لؤلؤ، زمرّد، زبرجد، مشک، عنبر و کافور می باشد.»

سپس فرمود:

«کسی که رعایت حقّ خویشان محمّد و علیّ را بکند، بیش از آنچه گفته شد، خداوند به او عطا خواهد نمود، به همان اندازه که محمّد و علیّ بر پدر و مادر او فضیلت دارند.»

سپس درباره کسی که خویشان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را بر خویشان خود مقدّم می کند فرمود:

«خداوند در دنیا مال فراوانی به او می دهد و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نزد او می آید، و می فرماید: "ای بنده خدا این پاداش دنیایی تو بود که خویشان رسول خدا را بر خویشان خود مقدّم نمودی، و من در آخرت در مقابل هر حبّه ای از این مال در بهشت هزار قصر به تو خواهم داد، که کوچک ترین آنها، بزرگ تر از دنیا باشد، و یک سر سوزن آنها بهتر از دنیا و آنچه در دنیا هست خواهد بود".»

تا این که فرمود:

«کسی که از روی محبّت دست خود را بر سر یتیمی بکشد، خداوند در بهشت به هر مویی که از زیر دست او می گذرد، قصری به او می دهد که از دنیا و آنچه در دنیاست وسیع تر باشد و در آن قصر آنچه بخواهد لذّت می برد و در آن مخلّد و جاوید خواهد بود. [ و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذّ الأعین و هم فیها خالدون].»(1)

در ذیل روایت فوق از امام حسینعليه‌السلام نقل شده که فرمود:

«کسی که یتیمی را که در اثر غیبت و پنهانی ما از او از علوم ما محروم مانده تکفّل نماید، و او را راهنمایی کند، و علوم ما را به او تعلیم نماید، و او را هدایت کند، خداوند به او می فرماید: "ای بنده کریم من که با برادر خود در علم مواسات نمودی، من از تو سزاوارتر به کرم هستم"، پس به ملائکه خود خطاب می نماید: "ای ملائکه، برای او به عدد هر حرفی که تعلیم بنده من نموده، هزارهزار قصر قرار بدهید و از نعمت های دیگر بهشتی نیز آنچه لایق آن است بر او بیفزایید".»

سپس قصّه نزاع زن مؤمنه را با زن معانده [ که ناصبی بوده] و حضرت زهراعليها‌السلام به آن زن مؤمنه، راه پیروزی بر آن معانده را بیان نموده تا آن زن مؤمنه بر دشمن خود پیروز شده است، را بیان نموده که خداوند به ملائکه می فرماید: «برای فاطمه به خاطر کمک علمی که به این زن مؤمنه نمود، هزارهزار برابر آنچه من برای او واجب نموده ام، را بدهید، و این پاداش را همواره برای هر کس که چنین عملی را انجام بدهد، ثبت نمایید...»(2)

حورالعین بهشتی

در تعداد زیادی از آیات قرآن، «حورالعین بهشتی» برای اهل تقوا و اخلاص و سبقت در ایمان و عمل و صلاح و صبر و صدق و قنوت و انفاق و استغفار در اسحار، نام برده شده است، مانند آیات ذیل:

__________________

1- 568) بحارالأنوار: 8 / 180.

2- 569) همان.

( إِنَّ الْمُتَّقینَ فی مَقامٍ أَمینٍ * فی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ * یَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلینَ * کَذلِکَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عینٍ * یَدْعُونَ فیها بِکُلِّ فاکِهَهٍ آمِنینَ * لا یَذُوقُونَ فیهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَهَ الْأُولی وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحیمِ * فَضْلاً مِن رَّبِّکَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ ) (1).

( فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ * فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ * حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ * فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ * لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جآنٌّ * فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ * مُتَّکِئینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ ) (2) .

( إِلّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ * أُولئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ * فَواکِهُ وَ هُم مُّکْرَمُونَ * فی جَنَّاتِ النَّعیمِ * عَلی سُرُرٍ مُّتَقابِلینَ * یُطافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِن مَّعینٍ * بَیْضاءَ لَذَّهٍ لِّلشَّارِبینَ * لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ * وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عینٌ * کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَّکْنُونٌ ) (3) .

( وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ * فی جَنَّاتِ النَّعیمِ * ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلینَ * وَ قَلیلٌ مِنَ الْآخِرینَ * عَلی سُرُرٍ مَّوْضُونَهٍ * مُتَّکِئینَ عَلَیْها مُتَقابِلینَ * یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُّخَلَّدُونَ * بِأَکْوابٍ وَ أَباریقَ وَ کَأْسٍ مِّن مَّعینٍ * لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزَفُونَ * وَ فاکِهَهٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ * وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ * وَ حُورٌ عینٌ * کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ * جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ ) (4).

( إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّهِ الْیَوْمَ فی شُغُلٍ فاکِهُونَ * هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی ظِلالٍ عَلَی الْأَرائِکِ مُتَّکِئُونَ * لَهُمْ فیها فاکِهَهٌ وَ لَهُم مّا یَدَّعُونَ * سَلامٌ قَوْلاً مِّن رَّبٍّ رَحیمٍ ) (5) .

( وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ ) (6) .

_____________________

1- 570) دخان / 51 - 57

2- 571) رحمن / 70 - 76.

3- 572) صافّات / 40 - 49.

4- 573) واقعه / 10 - 24.

5- 574) یس / 55 - 58

6- 575) بقره / 25.

( وَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلّاً ظَلیلاً ) (1) .

( لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ * الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ * الصَّابِرینَ وَ الصَّادِقینَ وَ الْقانِتینَ وَ الْمُنْفِقینَ وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحارِ ) (2) .

مؤلّف گوید: همسران بهشتی را می توان به چند قسم تقسیم نمود:

1 - زنان مؤمنه ای که قبلاً در دنیا همسر مؤمنی بوده اند، و یا همسری نداشته اند، چنین زنانی اگر در رتبه شوهران خود باشند، همسران آنان خواهند بود، و از حوریان بهشتی زیباتر و لذیذتر می باشند، بلکه حوریان بهشتی خدّام آنان اند، و اگر زن مؤمنه ای در دنیا با دو نفر ازدواج نموده باشد، هر کدام آنان که اخلاق نیکوتری داشته است را انتخاب می نماید و در کنار او خواهد بود.

در روایات زیادی آمده که خداوند غیر از زن های مؤمنه دنیایی، حوریان بهشتی را نیز در بهشت به بنده خود تزویج می نماید.

امام صادقعليه‌السلام در حدیث مفصّلی که در بحث های پیشین گذشت، ضمن بیان درجات مؤمن در بهشت، و منازل و قصرهای بهشتی، به ابوبصیر فرمود:

«ای ابوبصیر! در بهشت نهری است که در دو طرف آن دختران جوان بهشتی می روید، و هنگامی که مؤمن به یکی از آنان برخورد می کند، و عاشق او می شود، و او را از جا می کند، خداوند، دختر جوان دیگری را به جای آن می رویاند.»

سپس فرمود:

«ای ابوبصیر! خداوند [ از زن های مؤمنه دنیایی ]هشتصد باکره و چهار هزار ثیّبه [ یعنی زنی که شوهر دیده] و دو نفر از حورالعین را به مؤمن تزویج می نماید.»

_____________________

1- 576) نساء / 57

2- 577) آل عمران / 15 - 17.

ابوبصیر می گوید: به امام صادقعليه‌السلام گفتم: «فدای شما شوم، آیا هشتصد زن باکره به او تزویج می نماید؟!» فرمود: «آری، چنین است.»

سپس فرمود: «مؤمن هر چه با آنان آمیزش می نماید، باز آنان باکره هستند.»

ابوبصیر می گوید: گفتم: «فدای شما شوم، حورالعین از چه چیز آفریده می شوند؟» فرمود: «از خاک نورانی بهشت آفریده می شوند، و مغز استخوان ساق پای آنان، از زیر هفتاد حلّه، دیده می شود...»(1)

2 - حوریان بهشتی: همان گونه که گذشت خداوند حوریان بهشتی را برای بنده مؤمن خود آفریده است، و در برخی از روایات آمده که خداوند، به هر مؤمن پانصد حوریه، و یا هفتاد حوریه، و یا دوازده حوریه می دهد و آنان مشتاق شوهران خود می باشند، و صبر نمی کنند تا قیامت برپا شود، بلکه هنگامی که مؤمنین ارواحشان از بدن ها جدا می شود، - در داخل قبرها - نزد آنان می آیند، تا تنها نباشند.(2)

3 - دختران جوانی که در بهشت، در دو طرف نهری می رویند: روایت شده که چون مؤمن عاشق یکی از آنان می شود، و او را برمی گیرد، خداوند در همان ساعت دختر دیگری به جای او می رویاند، و گفته شده: معنای جمله «جزاک اللّه خیراً» که مردم به همدیگر می گویند همین است.

4 - مردان و زنانی که در بازار بهشت به فروش می رسند: در روایت آمده:

«إنّ فی الجنّه سوقاً یباع فیه الصّور من الرّجال و النّساء.»

یعنی: «در بهشت بازاری است که در آن مردان و زنان به فروش می رسند.»

مردان برای خدمت، خریداری می شوند، و زن ها، برای مضاجعت و بهره گیری. این بازار را حکما بازار خیال می نامند، چرا که مؤمن هر چه تصوّر کند، و از نظر او بگذرد، برای او فراهم می شود، چنان که خداوند می فرماید:( وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ ) (3)

_______________________

1- 578) بحارالأنوار: 8 / 121.

2- 579) جنّت و نار سبزواری: 4 / 157.

3- 580) جنّت و نار: 4 / 156.

علّامه مجلسی در کتاب بحار از تفسیر حضرت عسکریعليه‌السلام نقل نموده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مدّت ها برای سخن گفتن به تنه درخت خرمایی تکیه می داد، و چون برای او منبری آماده شد، بالای آن منبر رفت، ناگهان آن درخت ناله کرد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آن را در بغل گرفت، وگرنه تا قیامت ناله می نمود. سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «سوگند به خدایی که به حقّ مرا به نبوّت مبعوث نمود، ناله خزّان و حور و قصور بهشتی، از فراق دوستان و اهل ولایت محمّد و علیّ و آل طیّبین آنان، از ناله این درخت برای رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شدیدتر خواهد بود، و ناله آنان از فراق دوستان محمّد و آل محمّدعليهم‌السلام تنها با نماز [ و صلوات شما بر محمّد و آل محمّد] و نافله شما، و روزه شما، و صدقه شما، برطرف می شود، و بزرگ ترین چیزی که ناله آنان را تسکین می دهد، احسان و کمک شما به برادران دینی خود می باشد، و چون شما این اعمال را انجام می دهید، آنان به یکدیگر می گویند: برای رسیدن به وصال دوستان خود، شتاب نکنید، چرا که تأخیر آنان، برای به دست آوردن درجات عالیه بیشتر بهشتی است، و آنان با احسان به برادران خود، درجات بالاتری از بهشت را به دست می آورند، و بزرگ ترین چیزی که آنان را آرامش می دهد، صبر شیعیان ما در زمان تقیّه است. در این هنگام خزّان و حوریان بهشتی می گویند: ما نیز همانند آنان که در زمان تقیّه بر آزار و توهین دشمنان نسبت به اولیای دین صبر می کنند و چاره ای جز آن ندارند، بر خلاف شوقی که به وصال آنان داریم صبر می کنیم، از این رو، خداوند به آنان خطاب می کند: "ای ساکنان و ای خزّان بهشت من، تأخیر ملاقات شما با دوستان خود، از بخل ما نیست، بلکه برای این است که بندگان من با مواسات و کمک به برادران مؤمن خود و دستگیری از افراد پریشان و مصیبت زده، و برطرف نمودن غم و اندوه از آنان، و صبر بر تقیّه نسبت به آزار کفّار و فسّاق، بهره خود را از کرامت من کامل نمایند، و چون بهره آنان کامل شود، من آنان را در وضعیّت بسیار شیرین و با مسرّت و شادی به شما خواهم رساند، پس شما به وعده من شادمان باشید". و چون خداوند این سخنان را به آنان می فرماید، آنان آرامش پیدا می کنند.»(1)

مخفی نماند که این حوریان بهشتی، برای کسانی هستند که در دنیا چشم از نامحرم بپوشند، و اگر زنان متعدّدی دارند، بین آنان عدالت برقرار کنند، و حقّ هیچ کدام آنان را ضایع ننمایند، چنان که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در بیماری خود دستور داد بستر او را در خانه های همسرانش به نوبت منتقل نمایند، تا حقّ آنان ضایع نشود، و نیز کسی که می خواهد به این نعمت ها برسد، باید تجاوز به حریم دیگران نکند، وگرنه لایق این نعمت ها نخواهد بود.(2)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«مقصود از "خیرات حسان"، زن های مؤمنه اند، و مقصود از "حور مقصورات فی الخیام"، حوریان نورانی و سفیدی هستند که در خیام درّ و یاقوت و مرجان بهشت محفوظ می باشند، و هر خیمه ای چهار در دارد، و بر هر دری هفتاد حجاب است، و مؤمن در هر روز با کرامت الهی نزد آنان می رود، و خداوند بندگان مؤمن خود را به این همسران [ نورانی بهشتی ]بشارت داده است.»(3)

سخنان حوریان بهشتی

مفسّرین در معنای آیه شریفه:( فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ ) اختلاف نموده اند، برخی گفته اند: مقصود از «خیرات حسان» زنان بهشتی هستند که دارای اخلاق نیک اند، و گروهی گفته اند: آنان دارای جمال و زیبایی نیکویی هستند، و برخی دیگر گفته اند: مقصود زنان مؤمنه بهشتی هستند که از حورالعین زیباتر و نیکوترند، و لکن به نظر می رسد آنان همان حورالعین بهشتی هستند و معنای «خیرات حسان» این است که در خوبی و نیکویی و زیبایی و جمال و کمال و فضیلت و شوهردوستی به کمال رسیده اند، به گونه ای که «لا عین رأت و لا أذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر» یعنی

_____________________

1- 581) بحارالأنوار: 8 / 164.

2- 582) جنّت و نار سبزواری: 4 / 159.

3- 583) کافی: 8 / 156.

هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر فکر کسی خطور نکرده است.

روایت شده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«زنان بهشتی دست های همدیگر را می گیرند و با صداهای بسیار زیبا و شیرین خوانندگی و غناخوانی می کنند، به گونه ای که احدی از مردم چنین صداهای زیبایی را نشنیده اند و چنین می خوانند:

نحن الرّاضیات فلا نسخط = ما شادمانانی هستیم که هرگز خشم نمی کنیم.

و نحن المقیمات فلا نظعن = ما اقامت کنندگانی هستیم که هرگز [ از همسران خود ]دور نمی شویم.

و نحن خیرات حسان = ما زنان نیکوخصلت و صاحب جمال و دوستداران همسران بزرگوار خود هستیم.

حبیبات لأزواج کرام = ما شوهران بزرگوار خود را دوست می داریم.

و چون حوریان بهشتی با این سخنان زیبا خود را معرّفی می کنند، زنان مؤمنه بهشتی که در دنیا اهل عبادت و صلاح بوده اند،

در پاسخ آنان می گویند:

نحن المصلّیات و ما صلّیتنّ = ما در دنیا اهل نماز بودیم و شما نمازی نخواندید.

و نحن الصّائمات فما صمتنّ = ما در دنیا اهل روزه بودیم و شما روزه ای نگرفتید.

و نحن المتوضّئات و ما توضّیتنّ = ما در دنیا اهل وضو و طهارت بودیم و شما وضویی نگرفتید.

و نحن المتصدّقات و ما تصدّقتنّ = ما در دنیا اهل انفاق و صدقه بودیم و شما صدقه ای ندادید.»

سپس فرمود:

«به خدا سوگند زنان مؤمنه بر حورالعین پیروز می شوند.»(1)

ابوبصیر می گوید: امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«... در بهشت نهری است که در حاشیه [ و حریم] آن دختران بهشتی می روید، هنگامی که مؤمن به یکی از آنان برخورد می کند و از زیبایی او به شگفت می افتد و او را برمی گیرد، دختر زیبای دیگری به جای آن می روید.»

ابوبصیر می گوید:

به امام صادقعليه‌السلام گفتم: «بیش از این بفرمایید.»

امامعليه‌السلام فرمود:

«خداوند به مؤمن در بهشت هشتصد دختر باکره و چهار هزار دختر غیرباکره و دو عدد از حورالعین را تزویج می نماید.»

ابوبصیر می گوید: گفتم: «فدای شما شوم، حورالعین از چه چیز آفریده می شوند؟» فرمود: «از خاک بهشت آفریده می شوند.»

سپس فرمود: «مغز استخوان آنان از زیر هفتاد حلّه دیده می شود، و کبد آنان برای مؤمن آیینه است و کبد مؤمن نیز برای آنان آیینه است.»

گفتم: «فدای شما شوم، آیا آنان در بهشت سخن [ و آوازی] دارند؟» فرمود:

«آری، آنان سخن [ و آوازی] دارند که احدی از خلایق چنین سخن [ و آوازی ]را نشنیده است.»

گفتم: «سخن آنان چیست؟» فرمود: «آنان می گویند:

نحن الخالدات فلا نموت = ما جاودانانی هستیم که هرگز مرگ نداریم.

__________________

1- 584) بحارالأنوار: 8 / 107؛ مجمع البیان: 9 / 352.

و نحن النّاعمات فلا نبأس = ما شادمان هایی هستیم که هرگز کراهت و نگرانی نداریم.

و نحن المقیمات فلا نظعن = ما اقامت کنندگانی هستیم که هرگز [ از همسران خود ]دور نمی شویم.

و نحن الرّاضیات فلا نسخط = ما خشنودهایی هستیم که هرگز خشم نمی کنیم.

طوبی لمن خلق لنا = خوشا به حال کسانی که برای ما آفریده شدند.

و طوبی لمن خلقنا له = و خوشا به حال کسانی که ما برای آنان آفریده شدیم.

سپس گویند: ما همسرانی هستیم که اگر صورت یکی از ماها در آسمان دنیا پدیدار شود، نور او چشم ها را از دیدن ناتوان می کند...»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در تفسیر آیه شریفه:( یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً ) به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«هنگامی متّقین وارد قیامت می شوند... خداوند به ملائکه دستور می دهد اولیای من را به بهشت ببرید، و در قیامت همراه خلایق نگه ندارید، چرا که من از آنان راضی شده ام، و رحمت من بر آنان واجب شده است، چگونه من آنان را با اصحاب حسنات و سیّئات نگه دارم؟ پس ملائکه آنان را به طرف بهشت می برند، و چون مقابل درِ بزرگ بهشت قرار می گیرند، ملائکه چنان حلقه درِ بهشت را می کوبند که صدای آن به گوش حوریان بهشتی که خداوند برای اولیای خود آماده نموده می رسد، پس حوریان به یکدیگر بشارت می دهند و می گویند: اولیای خدا آمدند. پس درِ بهشت به روی آنان گشوده می شود، و داخل بهشت می شوند، و همسران آنان از حورالعین و زنان دنیایی نزد آنان می آیند، و می گویند: خوش آمدید، چقدر ما شوق دیدار شما را داشتیم. اولیای خدا نیز همین

____________________

1- 585) حقّ الیقین شبر: 2 / 156.

سخن را به آنان می گویند...»

تا این که فرمود:

«یا علیّ! هنگامی که مؤمن داخل بهشت می شود، همسر او از حورالعین بر او وارد می شود، در حالی که ملائکه او را همراهی می کنند، و هفتاد حلّه از یاقوت و لؤلؤ و زبرجد و مشک و عنبر بر او پوشیده شده است، و تاجی از کرامت بر سر دارد و کفش های او از طلا و یاقوت و لؤلؤ و... می باشد، و چون نزدیک ولیّ خدا می رسد، و ولیّ خدا از شوق می خواهد مقابل او بایستد، او می گوید: ای ولیّ خدا، امروز روز زحمت و رنج نیست، برنخیز، من برای تو هستم و تو برای من می باشی؛ پس به مقدار پانصد سال از سال های دنیا همدیگر را در آغوش می گیرند، و از یکدیگر ملالتی پیدا نمی کنند، و چون آرامش پیدا می کنند، ولیّ خدا نگاهش به گردن بند او که از یاقوت احمر است می افتد، و می بیند که در وسط آن لوحی است از درّ که در آن نوشته شده: "أنت یا ولیّ اللّه حبیبی و أنا الحوراء حبیبتک إلیک تناهت نفسی و إلیّ تناهت نفسک". یعنی: ای ولیّ خدا، تو حبیب [ و معشوق] من هستی، و من نیز حبیبه [ و معشوقه] تو هستم، همه آرزوی من تویی، و همه آرزوی تو من هستم؛ سپس خداوند هزار ملک را می فرستد تا مؤمن را به بهشت خوش آمد بگویند، و چون به اوّلین در از درهای قصر بهشتی او می رسند، از دربان اجازه می خواهند و می گویند: خداوند ما را فرستاده تا به ولیّ خدا خوش آمد بگوییم. دربان می گوید: بایستید تا به حاجب خبر دهم. پس آن ملک به حاجب که بین او و آن حاجب سه بهشت فاصله است می گوید: بر در عرصه هزار ملک ایستاده اند و خداوند ربّ العالمین آنان را برای تبریک و خوش آمدگویی به ولیّ خدا فرستاده است و آنان از من خواسته اند که برایشان اجازه دخول بگیرم. پس حاجب می گوید: برای من سخت است که به احدی اجازه بدهم بر ولیّ خدا وارد شود، چرا که او با همسر خود حورالعین خلوت نموده است؛ در حالی

که بین حاجب و بین ولیّ خدا دو بهشت دیگر [ و یا دو قصر] فاصله است. پس حاجب نزد قیّم قصر ولیّ خدا می رود و به او می گوید: مقابل در عرصه هزار ملک ایستاده اند و خداوند آنان را فرستاده تا به ولیّ خود تبریک و خوش آمد بگویند و تو برای آنان اجازه دخول بگیر، پس قیّم نزد خدّام ولیّ خدا می رود و به آنان می گوید: فرستادگان خدا مقابل در عرصه ولیّ خدا ایستاده اند و آنان هزار نفر از ملائکه هستند که خداوند آنان را برای تبریک و خوش آمدگویی به ولیّ خود فرستاده است، شما به ولیّ خدا خبر دهید. پس آنان به ولیّ خدا خبر می دهند و او اجازه می دهد تا ملائکه وارد شوند، و در آن حال ولیّ خدا در غرفه ای است که هزار در دارد و بر هر دری ملکی گماشته شده است و چون ملائکه اجازه ورود می گیرند، هرکدام از دربان ها، دری که مأمور به آن هستند را می گشایند، و قیّم، هر کدام از ملائکه را از یکی از درهای غرفه وارد می کند، و آنان رسالت خود را از ناحیه پروردگار ابلاغ می نمایند [ و به ولیّ خدا تبریک و خوش آمد می گویند].»

سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«این است معنای آیه شریفه( وَ الْمَلائِکَهُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ ) ، و چون وارد غرفه ولیّ خدا می شوند می گویند:( سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ ) (1)

سپس فرمود:

«و این است معنای آیه شریفه:( وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً ) (2)

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که مؤمن در بهشت به چیزی میل پیدا می کند، هرگونه که

_______________________

1- 586) رعد / 24.

2- 587) حقّ الیقین شبّر: 2 / 159.

بخواهد برای او آماده می شود، او خواسته خود را با گفتن: "سبحانک اللّهمّ" مطرح می کند، و چون این سخن را می گوید، خدّام بهشتی خواسته او را آماده می کنند بدون این که او امری بنماید و درخواستی بکند...»(1)

امّ سلمه به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گفت: «پدر و مادرم فدای شما باد، اگر زنی در دنیا دو مرتبه ازدواج نموده باشد، در بهشت متعلّق به کدامیک از دو شوهر خود خواهد بود؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «[ اگر در یک درجه باشند] می تواند هر کدام که خیرخواه تر و دارای اخلاق بهتری بوده است را انتخاب نماید.» سپس فرمود: «ای امّ سلمه، اخلاق نیک خیر دنیا و آخرت را برای صاحبش فراهم می نماید.»(2)