راه بهشت

راه بهشت 0%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سیدمحمد حسینی بهارانچی
گروه: مشاهدات: 27387
دانلود: 4376

توضیحات:

راه بهشت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27387 / دانلود: 4376
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

«رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را یکصد و بیست مرتبه به معراج بردند، و در هر مرتبه ای خداوند به پیامبر خودصلى‌الله‌عليه‌وآله درباره ولایت علیّ و ائمّه بعد از اوعليهم‌السلام سفارش نمود، بیش از سفارشاتی که درباره فرائض و واجبات می نمود.»(1)

در کتاب امالی صدوق از امیرالمؤمنینعليه‌السلام نقل شده که فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به من فرمود: «یا علیّ! هنگامی که من برای معراج به آسمان ها رفتم، ملائکه در هر آسمانی به من بشارت دادند، تا این که جبرئیل در محفلی از ملائکه مرا ملاقات نمود و فرمود: "اگر امّت تو بر محبّت علیّعليه‌السلام مجتمع می شدند، خداوند آتش را نمی آفرید".» سپس فرمود: «یا علیّ! خداوند در هفت موضع تو را در کنار من قرار داد تا این که من با تو مأنوس شدم:

1 - در شب معراج جبرئیل به من گفت: "ای محمّد! برادرت علیّ کجاست؟" گفتم: "او را در روی زمین به جای خود گذاردم." جبرئیل گفت: "دعا کن تا خدا او را نزد تو بیاورد." پس من دعا کردم و مثال تو در کنار من قرار گرفت...

2- هنگامی که مرا نزد صاحب عرش بردند، جبرئیل گفت: "ای محمّد! برادرت کجاست؟" گفتم: "او روی زمین است." جبرئیل گفت: "از خدا بخواه تا او را نزد تو بیاورد"، و چون از خدای خود خواستم، مثال تو را در کنار خود دیدم...

3 - هنگامی که مبعوث به اجنّه شدم، جبرئیل به من گفت: "برادرت

____________________

1- 677) بحارالأنوار: 18 / 387؛ علل / 149؛ خصال: 2 / 23.

کجاست؟" گفتم: "او روی زمین است"، جبرئیل گفت: "از خدا بخواه تا او را نزد تو بیاورد"، و چون دعا کردم، ناگهان دیدم تو در کنار من هستی؛

4 - من با تو مخصوص به شب قدر شدیم، و در شب قدر تنها تو با من بودی؛

5 - هر گاه با خدا مناجات کردم، مثال تو در کنار من بود، پس من خصلت هایی را از خداوند برای تو خواستم و خداوند همه آنها را اجابت نمود، جز نبوّت و پیامبری که فرمود: "من آن را مخصوص تو نمودم و پیامبری و نبوّت را به تو ختم کردم؛

6 - هنگامی که من در بیت المعمور طواف کردم، مثال تو با من بود؛

7 - هنگامی که احزاب [ کفر و شرک] به دست من هلاک شدند، تو با من بودی...»(1)

نام امیرالمؤمنینعليه‌السلام در کنار نام رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله

خداوند در عالم وجود، مخلوقی عزیزتر از حضرت محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام نیافریده است، بلکه هر چه آفریده پرتو وجود آنان آفریده، و اگر آنان در دنیا پس از پیامبران دیگر واقع شده اند، خداوند انوارشان را دوازده هزار سال قبل از خلقت آدم آفریده، و آنان را واسطه های رحمت خود قرار داده، و ولایتشان را شرط نجات این امّت و همه امّت های پیشین دانسته، و پیامبران را امر نموده تا برای حلّ مشکلات خود آنان را به درگاه او واسطه نمایند و مقامشان را به امّت های خود معرّفی کنند. از سویی خداوند ایمان و اعتقاد به توحید و قبولی عبادات و نجات از دوزخ و گردنه های قیامت و دخول در بهشت را مشروط به پذیرفتن ولایت آنان نموده است.

از این رو، نام مبارکشان را بر عرش و کرسی و لوح و قلم و پیشانی ملائکه و درهای بهشت نوشته است، و همه مخلوق خدا در آسمان ها به مقام بلند و فضائل آنان اعتراف می نمایند. بسیار واضح است که خداوند جز آنان را به این مقامات و فضائل عالیه معرّفی ننموده است. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نیز - همان گونه که در حدیث کسا و غیره

____________________

1- 678) بحارالأنوار: 18 / 388؛ مجالس شیخ طوسی / 50

آمده - جز آنان را از ناحیه خداوند به مقامات عالیه و واسطه های رحمت الهی معرّفی نکرده است.

اکنون به برخی از روایات این بحث توجّه می نماییم.

یکی از اصحاب امام صادقعليه‌السلام می گوید: به آن حضرت عرض کردم: «این مردم [ یعنی علمای اهل سنّت] در حدیث معراج می گویند: " هنگامی که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را به معراج بردند، آن حضرت دید: به عرش الهی نوشته است: لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، ابوبکر الصّدّیق."» امام صادقعليه‌السلام تعجّب نمود و فرمود:

«سبحان اللّه! همه چیز را تغییر دادند حتّی این را؟»

گفتم: «آری.»

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«خداوند عزّوجلّ هنگامی که عرش را خلق نمود، بر پایه های آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که آب را آفرید، در مجرای آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که کرسی را آفرید، بر پایه های آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که لوح را آفرید، در آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که اسرافیل را آفرید، بر پیشانی او نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که جبرئیل را آفرید، بر بال او نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین"و هنگامی که آسمان ها را آفرید، در اطراف آنها نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که زمین را آفرید، در اطباق آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که کوه ها را آفرید، بر بالای آنها نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که خورشید را آفرید، بر روی آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و هنگامی که ماه را آفرید، بر روی آن نوشت: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین" و آن همان سیاهی است که شما در صفحه ماه مشاهده می کنید. و هنگامی که یکی از شما می گوید: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه"، باید بگوید: "علیّ أمیرالمؤمنین ولیّ اللّه."»(1)

از جابر نقل شده که گوید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«بر در بهشت نوشته شده: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أخو رسول اللّه، قبل أن یخلق اللّه السّماوات و الأرض بألفی عام".»(2)

یعنی: «دو هزار سال قبل از خلقت آسمان ها و زمین، بر در بهشت نوشته شده بود: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أخو رسول اللّه".»

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«بر عرش نوشته شده: "أنا اللّه لا إله إلّا أنا، وحدی لا شریک لی، و محمّد عبدی و رسولی، أیّدته بعلیّ". از این رو، خداوند این آیه را نازل نمود: «هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ»(3)

سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«مقصود از نصر، علیّعليه‌السلام است، و مقصود از مؤمنین، علیّ و دیگران از مؤمنین هستند، بنابر این علیّعليه‌السلام در این آیه دو مرتبه یاد شده است.»(4)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرماید:

«در شب معراج دیدم که بر پایه های عرش نوشته شده بود: "أنا اللّه لا إله إلّا أنا وحدی، خلقت جنّه عدن بیدی، محمّد صفوتی من خلقی، أیّدته بعلیّ و نصرته بعلیّ".»(5) یعنی: «من خدای یکتا هستم و به دست قدرت خود بهشت عدن را آفریدم و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله برگزیده من است از بین مردم و من او را به وسیله علیّ تأیید و یاری نمودم.»

و از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که آن حضرت در وصیّت خود به امیرالمؤمنینعليه‌السلام

_____________________

1- 679) احتجاج / 83 ؛ بحارالأنوار: 27 / 1.

2- 680) خصال: 2 / 171؛ بحارالأنوار: 27 / 2.

3- 681) انفال / 62

4- 682) خصال: 2 / 171؛ بحارالأنوار: 27 / 2.

5- 683) امالی صدوق / 130.

فرمود:

«یا علیّ! من در چهار موضع نام تو را کنار نام خود دیدم، و با نگاه به آن مأنوس شدم: 1- در معراج چون به بیت المقدس رسیدم، دیدم بر صخره آن نوشته شده بود: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، أیّدته بوزیره، و نصرته بوزیره". به جبرئیل گفتم: "وزیر من کیست؟" جبرئیل گفت: "علیّ بن ابی طالب است"، و چون به سدره المنتهی رسیدم، بر آن نوشته شده بود: "إنّی أنا اللّه لا إله إلّا أنا وحدی، محمّد صفوتی من خلقی، أیّدته بوزیره و نصرته بوزیره"، پس به جبرئیل گفتم: "وزیر من کیست؟" جبرئیل گفت: "علیّ بن ابی طالب است". و چون از سدره المنتهی گذشتم و به عرش خدای ربّ العالمین رسیدم، دیدم که بر پایه های آن نوشته شده بود: "أنا اللّه لا إله إلّا أنا وحدی، محمّد حبیبی أیّدته بوزیره و نصرته بوزیره"، و چون سر خود را بالا نمودم دیدم بر عرش نوشته شده است: "أنا اللّه لا إله إلّا أنا وحدی، محمّد عبدی و رسولی، أیّدته بوزیره و نصرته بوزیره".»(1)

مرحوم صدوق در کتاب خصال از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که فرمود:

_____________________

1- 684) خصال: 1 / 97؛ بحارالأنوار: 27 / 3.

«هنگامی که من [ در معراج] وارد بهشت شدم، دیدم بر در بهشت با طلا نوشته شده بود: "لا إله إلّا اللّه، محمّد حبیب اللّه، علیّ ولیّ اللّه، فاطمه أمه اللّه، الحسن و الحسین صفوه اللّه، علی مبغضیهم لعنه اللّه".»(1)

مرحوم صدوق در معانی الأخبار و علل الشّرایع از ابن عبّاس نقل نموده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام فرمود: «هنگامی که خداوند آدمعليه‌السلام را خلق نمود و از روح خود در او دمید، و ملائکه را امر کرد تا بر او سجده نمودند، و او را در بهشت ساکن نمود، و حوّا را به او تزویج کرد، آدم سر خود را بالا نمود و به عرش نظر کرد و دید اسم پنج نفر به آن نوشته شده است، سؤال کرد: "خدایا این ها کیانند؟" خطاب شد: "این ها کسانی هستند که اگر مردم آنان را در پیشگاه من شفیع قرار دهند، من شفاعت آنان را می پذیرم." آدم گفت: "خدایا تو را به مقام آنان سوگند، نامشان چیست؟" خطاب شد: "امّا اوّلی، نام من محمود است و او محمّد است، و امّا دوّمی، من عالی هستم و او علی است، و امّا سوّمی، من فاطر هستم و او فاطمه است، و امّا چهارمی، من محسن هستم و او حسن است، و امّا پنجمی، من ذوالإحسان هستم و او حسین است، و همه آنان مشغول حمد و ستایش خداوند می باشند."»(2)

علّامه مجلسی از کتاب کشف الیقین از ابن عبّاس نقل نموده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «سوگند به آن خدایی که مرا به حقّ بشیر قرار داد، کرسیّ و عرش و فلک و آسمان ها و زمین مستقرّ نشدند مگر آن که خداوند بر آنها مکتوب نمود: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ أمیرالمؤمنین".»

سپس فرمود:

«هنگامی که خداوند مرا برای معراج به آسمان برد، و مخصوص به ندای خود نمود، فرمود: "ای محمّد!" گفتم: "لبّیک ربّی و سعدیک"، خطاب شد: "من محمود هستم و تو محمّدی، و من نام تو را از نام خود برگرفتم و تو را بر همه خلق خود برتری دادم، پس تو علیّ را بین بندگان من عَلَم و نشانه حقّ معرّفی کن، تا او مردم را به دین من هدایت نماید.

ای محمّد! من علیّ را امیرالمؤمنین قرار دادم، و هر کس خود را بر او امیر نماید، او را لعنت خواهم نمود، و هر کس با او مخالفت کند، او را عذاب

_____________________

1- 685) خصال: 1 / 157؛ بحارالأنوار: 27 / 3.

2- 686) معانی الأخبار / 21؛ علل / 56 ؛ بحارالأنوار: 27 / 4.

خواهم کرد، و هر کس او را اطاعت کند او را مقرّب خواهم نمود.

ای محمّد! من علیّ را امام مسلمانان قرار دادم، هر کس بر او تقدّم جوید، او را خوار خواهم کرد، و هر کس از او نافرمانی کند، او را مقهور خواهم نمود، همانا علیّ سیّد اوصیا و رهبر سفیدرویان و حجّت من بر همه خلق می باشد."»(1)

در کتاب مناقب محمّد بن احمد بن شاذان قمّی از عبداللّه بن مسعود نقل شده که گوید: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنیدم می فرمود:

«خورشید دو صورت دارد، یک صورت به طرف آسمان و یک صورت به طرف زمین و بر هر کدام از دو صورت او مکتوبی است.»

سپس فرمود: «آیا می دانید آن دو مکتوب چیست؟»

گفتیم: «خدا و رسول او داناترند.» فرمود: «به آن صورتی که به طرف آسمان است نوشته شده: "اللّه نور السّماوات و الأرض"، و به آن صورتی که به طرف زمین است نوشته شده: "علیّ نور الأرضین".»(2)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «در شب معراج بهشت و دوزخ بر من عرضه شد، و من بهشت و انواع نعمت های آن را دیدم، و آتش و انواع عذاب آن را دیدم، و بر هر کدام از درهای هشتگانه بهشت نوشته شده بود: "لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ ولیّ اللّه".»(3)

کسانی که در بهشت جایی برای زندگی ندارند

کسی که نماز عصر را عمداً تأخیر بیندازد، در بهشت مسکن و خانه و قصری ندارد، و

________________________

1- 687) الیقین فی إمره المؤمنین / 58 ؛ بحارالأنوار: 27 / 8

2- 688) ایضاح دفائن النّواصب / 32؛ بحارالأنوار: 27 / 10.

3- 689) بحارالأنوار: 27 / 11.

همواره میهمان اهل بهشت است، و اهلی و مالی از خود ندارد.

محمّد بن هارون می گوید: امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«کسی که عمداً نماز عصر را به تأخیر بیندازد تا وقت آن بگذرد، خداوند او را در قیامت بی خانمان خواهد گذارد.»(1)

ابوسلام عبدی گوید: به امام صادقعليه‌السلام گفتم: «چه می فرمایید درباره کسی که عمداً نماز عصر را تأخیر بیندازد [ تا از او فوت شود]؟» فرمود:

«او روز قیامت اهلی و مالی نخواهد داشت.»

گفتم: «فدای شما شوم، گر چه اهل بهشت باشد؟» فرمود:

«گر چه اهل بهشت باشد.»

گفتم: «منزل او در بهشت کجا خواهد بود؟» فرمود:

«منزل و اهل و خانمانی ندارد، و همواره میهمان اهل بهشت است.»(2)

ابوبصیر می گوید: امام باقرعليه‌السلام به من فرمود:

«[ اهل دنیا] از هر چه تو را فریب دهند، مواظب باش از نماز عصر تو را فریب ندهند، نماز عصر را تا خورشید صاف و روشن است بخوان، چرا که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: "کسی که نماز عصر را ضایع کند، بی مال و اهل و خانه و زندگی می شود".»

گفتم: «چگونه بی مال و خانواده می شود؟» فرمود:

«در بهشت خانواده و مالی نخواهد داشت.»

گفتم: «ضایع کردن نماز عصر چگونه است؟» فرمود:

«واللّه به این است که نخواند تا خورشید زرد شود و یا غروب کند.»(3)

مؤلّف گوید: مذمّت هایی نیز درباره تأخیر نماز عشا تا نصف شب شده است.

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«ملکی از ناحیه خداوند همواره می گوید: "هر کس نماز عشا را تا نصف شب تأخیر بیندازد، خداوند چشم او را از خواب محروم

______________________

1- 690) ثواب الأعمال / 231.

2- 691) همان / 231.

3- 692) همان.

نماید".»(1)

مؤلّف گوید: خواندن نماز در اوّل وقت، سبب خشنودی خداوند خواهد بود؛ به امید آن که دوستان اهل بیتعليهم‌السلام به نمازهای خود اهمیّت بیشتری بدهند، چراکه امام صادقعليه‌السلام فرمود: «شفاعت ما به کسانی که نماز را ناچیز می شمارند نمی رسد.»

آزادشدگان از دوزخ در بهشت

در تفسیر فرات کوفی در ذیل آیه شریفه:( قُلْ لِلَّذینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ * مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها ثُمَّ إِلی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ ) (2) از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که می فرماید:

«روزی امیرالمؤمنینعليه‌السلام وارد بر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شد، در حالی که دسته هیزمی به دوش داشت. پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برخاست و او را در آغوش گرفت و با او معانقه نمود، به گونه ای که سفیدی زیر بغل های آنان دیده شد. سپس فرمود: "یا علی! من از خدای خود خواستم که تو را در بهشت در کنار من قرار بدهد و او اجابت نمود، و از او خواستم بیش از این به من لطف کند، پس او ذریّه تو را نیز اضافه نمود، سپس از او خواستم بیش از این به من لطف کند، پس او همسر تو فاطمهعليها‌السلام را نیز اضافه نمود، باز از او خواستم بیش از این به من لطف کند، پس او دوستان تو را نیز اضافه نمود، سپس بدون این که من درخواستی بکنم، او دوستان دوستان تو را نیز اضافه نمود."»

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

______________________

1- 693) همان / 232.

2- 694) جاثیه / 14 - 15.

«امیرالمؤمنینعليه‌السلام از سخنان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خشنود شد و عرض کرد: "پدر و مادرم فدای شما باد، آیا دوستان دوستان من نیز با شما هم نشین خواهند بود؟" رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: "آری." سپس فرمود: "یا علی! چون روز قیامت شود، خداوند برای من منبری از یاقوت سرخ - که مزیّن به زبرجد سبز است - قرار خواهد داد، و آن منبر هفتاد هزار درجه دارد، و بین هر درجه تا درجه دیگر به اندازه حرکت سه روز اسب تندرو می باشد، پس من بالای آن منبر می روم، و تو را نیز صدا می زنند، و در کنار من قرار خواهی گرفت، و چون اهل محشر می نگرند می گویند: ما، در بین پیامبران چنین کسی را نمی شناسیم؟ پس منادی از ناحیه خداوند می گوید: این سیّد الوصیّین است؛ پس تو با من معانقه خواهی نمود، و به عصمت من پناهنده می شوی، و من به عصمت حقّ پناهنده می شوم، و ذریّه تو به عصمت تو پناهنده می شوند، و شیعیان تو به عصمت ذرّیه تو پناهنده می شوند، و همگی داخل بهشت می شویم، و چون شما [ با ذریّه و دوستان خود ]داخل بهشت می گردید و به منازل خود وارد می شوید و در کنار همسران خویش قرار می گیرید، خداوند به مالک دوزخ امر می کند: جهنّم را بگشا تا اولیای من ببینند که من آنان را چگونه بر دشمنانشان فضیلت داده ام؟ و چون درهای جهنّم گشوده می شود و اهل بهشت بر اهل جهنّم آگاه می شوند و اهل جهنّم نسیم خوش بویی را احساس می کنند، به مالک جهنّم می گویند: ای مالک، آیا با شنیدن این نسیم خوش، ما می توانیم به خدای خود امیدوار باشیم که در عذاب ما تخفیف بدهد؟ مالک به آنان پاسخ می دهد: خداوند به من وحی نمود که درهای جهنّم را بگشایم تا دوستان خدا شما را بنگرند؛ پس اهل دوزخ سرهای خود را بالا می کنند، و یکی از آنان به یکی از اهل بهشت می گوید: آیا تو گرسنه نبودی و من تو را سیر کردم؟ دیگری می گوید: ای فلان، آیا تو برهنه نبودی و من تو را پوشاندم؟ دیگری می گوید: آیا تو هراس نداشتی و من تو را پناه دادم؟ دیگری می گوید: آیا

تو سخنی نگفتی و من سخن تو را افشا نکردم؟ و چون اهل بهشت می گویند: آری چنین بود؛ اهل دوزخ می گویند: پس شما برای ما از خدای خود عفو و بخشش بخواهید و چون از خدا برای آنان درخواست عفو می کنند، خداوند دوزخیان [ از مؤمنین] را می بخشد و آنان به بهشت می روند و لکن در بهشت خانه و مأوایی ندارند، و به آنان جهنّمیّین می گویند. تا این که باز دوزخیان به اهل بهشت می گویند: شما از خدای خود برای ما درخواست نجات کردید، و خداوند ما را نجات داد، اکنون از او بخواهید که این اسم را نیز از ما بردارد و مأوی و جایگاهی نیز به ما عطا نماید. و چون اهل بهشت دعا می کنند، خداوند به بادی وحی می کند تا بر دهان های اهل بهشت بوزد، و آنان این نام را فراموش کنند. سپس خداوند برای آنان مأوا و منازلی نیز قرار می دهد."»(1)

گنهکارانی که به وسیله دوزخ پاک، و داخل بهشت می شوند

حضرت عسکریعليه‌السلام در تفسیر آیه:( وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلّا أَیَّاماً مَعْدُودَهً ) (2) می فرماید:

«رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: "ولایت علیّعليه‌السلام عمل نیک و حسنه ای است که با بودن آن گناهان نمی تواند به انسان آسیب برساند، گرچه زیاد باشد، جز آسیبی که برای پاک شدن او - به وسیله مصائب دنیا و یا برخی از عذاب های آخرت - به او می رسد و با شفاعت اولیای خدا و ائمّه طاهرینعليهم‌السلام نجات پیدا می کند؛ همان گونه که پذیرفتن ولایت دشمنان علیعليه‌السلام و مخالفت نمودن با آن حضرت گناهی است که با بودن آن، هیچ عبادتی در قیامت برای انسان سودی ندارد، و اگر کسانی اعمال خیری و طاعتی در دنیا داشته اند، خداوند پاداش آنان را در دنیا - به

_____________________

1- 695) تفسیر فرات / 155؛ بحارالأنوار: 7 / 334.

2- 696) بقره / 80

وسیله نعمت های دنیایی و توسعه روزی و گشایش در زندگی دنیا - می دهد، و چون وارد قیامت می شوند برای آنان جز عذاب دائم چیزی نخواهد بود."

سپس فرمود:

"کسی که ولایت علیعليه‌السلام را انکار کند، هرگز با چشم خود بهشت را نخواهد دید جز هنگامی که به اهل دوزخ جایگاهشان را در بهشت نشان می دهند، و به آنان می گویند: اگر ولایت علیّعليه‌السلام را پذیرفته بودید، جایگاه شما در بهشت چنین بود؛ و این سبب حسرت آنان خواهد شد."

سپس فرمود:

"کسی که ولایت علیّعليه‌السلام را بپذیرد و از دشمنان او بیزار باشد و با اولیای او مسالمت داشته باشد، هرگز آتش دوزخ را نخواهد دید، جز هنگامی که دوزخ را به او نشان می دهند و می گویند: اگر ولایت علیّعليه‌السلام را نپذیرفته بودی، جایگاه تو در دوزخ چنین بود؛ مگر این که اهل گناه و اسراف باشد و به حدّ کفر نرسیده باشد، که در آن صورت با دخول موقّت در دوزخ پاک خواهد شد - همان گونه که انسان به وسیله حمّام پاکیزه می شود - و سپس با شفاعت اولیای خدا نجات خواهد یافت."

سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

"ای جماعت شیعه! از خدا بترسید، و تقوای دینی خود را رعایت کنید، همانا بهشت از شما فوت نخواهد شد، گرچه ممکن است به سبب گناه و اعمال زشت، مدّت زمانی بهشت از شما فاصله داشته باشد، پس بکوشید و درجات عالیه بهشت را به دست آورید."

گفته شد: "یا رسول اللّه! آیا امکان دارد کسی از دوستان شما و دوستان علیّعليه‌السلام داخل دوزخ بشود؟" فرمود: "آری، کسانی که در اثر مخالفت با محمّد و علیّ و انجام محرّمات و آزار به مؤمنین و رعایت نکردن دستورات دین، نفوس خود را آلوده کرده باشند، و با آلودگی وارد قیامت

شوند، محمّد و علیّ به آنان می فرمایند: شما آلوده هستید و شایسته هم نشینی با اولیای خدا و معانقه با حورالعین و ملائکه مقرّب خدا را ندارید، جز آن که آلودگی های شما برطرف شود؛ پس آنان را به طبقه بالای دوزخ می برند، تا از گناهان خود پاک شوند، و برخی از دوستان علیّعليه‌السلام گناهانشان به قدری است که با سختی های قیامت برطرف می شود، و سپس اولیای خدا از آنان شفاعت می نمایند، و برخی از دوستان علیّعليه‌السلام گناه های کمتری دارند، که با سختی های دنیا و ظلم سلاطین و دیگران و یا با مصائبی که در بدن آنان رخ می دهد پاک می شوند، و چون داخل قبر می شوند پاک و طاهر خواهند بود و برخی مرگشان فرا می رسد، و هنوز گناهی به عهده آنان مانده که با سختی جان دادن پاک خواهند شد، و اگر باز چیزی بر آنان مانده باشد با تحمّل ذلّت و خواری هنگام مرگ پاک خواهند شد، و اگر گناهانشان بیشتر باشد با سختی های قیامت پاک خواهند شد، و اگر با سختی های قیامت پاک نشوند، در طبقه اعلای دوزخ مدّتی در عذاب خواهند بود، و سپس نجات خواهند یافت، و این گروه از دوستان ما، سخت ترین کیفر و عذاب را تحمّل می کنند، و آنان از شیعیان ما نبوده بلکه از دوستان ما بوده اند، و از دشمنان ما بیزار بوده اند، چرا که شیعیان ما کسانی هستند که از ما پیروی کنند، و به اعمال ما اقتدا نمایند، و آثار ما را دنبال کنند."»(1)

امام صادقعليه‌السلام به ابوبصیر فرمود:

«خداوند شما را در آیه( وَ قالُوا ما لَنا لا نَری رِجالاً کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِیّاً أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ ) (2) یاد نموده است.»

سپس فرمود:

_________________________

1- 697) بحارالأنوار: 8 / 352.

2- 698) ص / 62 - 63

«به خدا سوگند، خداوند در این آیه جز شما را اراده نکرده، چرا که شما نزد اهل این زمان بدترین مردم محسوب می شوید، در حالی که به خدا سوگند شما در قیامت به بهشت خواهید رفت، و در نعمت های خدا شادمان خواهید بود، و دشمنان شما در دوزخ در جستجوی شما هستند، و می گویند: "چگونه است که ما مردمی را که بدترین خلق خدا می دانستیم، در این جا نمی یابیم در حالی که ما آنان را به سخریّه می گرفتیم، و یا این که چشم ما آنان را نمی بیند؟!"»(1)

مؤلّف گوید: با توجّه به این روایات، نویسنده باید به خود و دوستان و فرزندان و خویشان خود بگوید: تقوا را، تقوا را، تقوا را.

محرومین از بهشت

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «... آگاه باشید! کسی که با دشمنی آل محمّدعليهم‌السلام بمیرد، چون وارد قیامت می شود بین دو چشمان او نوشته شده است: "او از رحمت خدا مأیوس و ناامید است." آگاه باشید! کسی که با دشمنی آل محمّدعليهم‌السلام بمیرد، کافر مرده است. آگاه باشید! کسی که با دشمنی آل محمّدعليهم‌السلام بمیرد، بوی بهشت را نمی شنود.»

مؤلّف گوید:

این روایت در کتب شیعه و اهل سنّت مانند ینابیع سلیمان قندوزی حنفی و غیره نقل شده است؛ او پس از نقل این روایت می گوید: حموینی نیز این روایت را با همین الفاظ نقل نموده، و در کتاب فصل الخطاب و روح البیان نیز نقل شده است.(2)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«لو أنّ عبداً عبد اللّه مثل ما قام نوح فی قومه، و کان له مثل أحد ذهباً فأنفق فی سبیل اللّه، و مدّ فی عمره حتّی یحجّ ألف عام علی قدمیه، ثمّ [ سعی] بین الصّفا و المروه [ ثمّ] قتل مظلوماً، ثمّ لم یوالک یا علیّ، لم یشمّ رائحه الجنّه و لم یدخلها.»(3)

یعنی: «یا علی!

_______________________

1- 699) روضه کافی / 36؛ بحارالأنوار: 8 / 354.

2- 700) ینابیع المودّه: 1 / 91.

3- 701) همان: 2 / 293.

اگر بنده ای خدا را عبادت کند، به اندازه عمر نوح، و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا بدهد، و عمر او طولانی شود تا هزار مرتبه با پای پیاده به حجّ برود، و در بین صفا و مروه مظلوم کشته شود، و سپس امامت و ولایت تو را نپذیرفته باشد، بوی بهشت را نمی شنود و داخل بهشت نخواهد شد.»(1)

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

«بهشت بر کسانی که اهل سخن چینی و ایجاد تفرقه بین برادران مسلمان خود باشند، حرام است.»(2)

روایت شده که:

حضرت موسیعليه‌السلام با اصحاب خود برای بنی اسرائیل که گرفتار قحطی شده بودند از خدا طلب باران نمود، و لکن خداوند به او وحی نمود: تا هنگامی که بین شما یک نفر سخن چین وجود دارد و بر سخن چینی خود اصرار می ورزد، من دعای شما را مستجاب نمی کنم. حضرت موسیعليه‌السلام عرض کرد: «خدایا او کیست تا ما او را از بین خود خارج نماییم؟» خطاب شد: «آیا من شما را از سخن چینی نهی کنم و خود سخن چین باشم؟!» پس همه قوم موسیعليه‌السلام توبه نمودند و خداوند رحمت خود را بر آنان فرو فرستاد.(3)

همان گونه که گذشت از آیات قرآن و اخبار فراوانی ظاهر می شود که بهشت بر مشرکان و کفّار و منکرین دین خدا و ولایت اولیای او حرام است. قال اللّه سبحانه:( مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ ) (4).(5)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرماید:

_______________________

1- 702) الغدیر: 2 / 302؛ مناقب خوارزمی / 67 ؛ کشف الغمّه: 1 / 100؛ ینابیع المودّه: 2 / 293؛ شواهد التّنزیل: 1 / 554

2- 703) رسائل شهید ثانی / 305.

3- 704) رسائل شهید ثانی / 305.

4- 705) مائده / 72.

5- 706) خاتمه المستدرک: 5 / 18؛ مدینه المعاجز: 7 / 536

«خداوند در معراج به من فرمود: "... ای محمّد! بعد از تو علیّ خلیفه و جانشین تو است، و گروهی از امّت تو با او مخالفت خواهند نمود، و بهشت بر مخالفین و دشمنان او حرام می باشد، پس علیّعليه‌السلام را به این کرامت بشارت بده، و زود است که من از نسل او یازده نقیب و جانشین خارج نمایم، و یکی از آنان آقایی است که مسیح، فرزند مریم، پشت سر او نماز خواهد خواند، او زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد." گفتم: "خدایا در چه زمانی چنین خواهد شد؟" خطاب شد: "زمانی که علم و دانش از بین مردم دور شود، و جهل و نادانی فراوان گردد، و قاریان زیاد شوند، و علما اندک باشند، و فقها کم شوند، و شعرا زیاد شوند، و جور و فساد فراوان شود، و مردها در مسائل جنسی به مردها اکتفا کنند، و زن ها به زن ها اکتفا کنند، و امین ها خائن شوند، و مردم به ستمکاران گرایش پیدا کنند، در آن زمان، زمین عدّه ای را در مشرق و عدّه ای را در مغرب فرومی برد، و دجّال در مشرق ظاهر می شود...".»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«کسی که به برادر مؤمن خود قرض بدهد، و تا وقت توان بر او صبر کند، مال او مانند مالی است که برای زکات پرداخت شود، و تا پرداخت نشده است، ملائکه بر او درود می فرستند، و به هر درهمی که قرض داده، به اندازه کوه احد، برای او حسنات می نویسند، و اگر بر بدهکار خود صبر کند، و به او ارفاق نماید، مانند برق لامع از صراط می گذرد، و حساب و عذابی برای او نخواهد بود، و کسی که برادر مؤمن او از او قرض بخواهد، و [ توانایی داشته باشد و] به او قرض ندهد، خداوند در روزی که به محسنین پاداش می دهد، بهشت را بر او حرام می نماید.»(2)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

______________________

1- 707) جواهر السّنیّه شیخ حرّ عاملی / 269.

2- 708) جواهر الکلام: 25 / 1.