راه بهشت

راه بهشت 0%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سیدمحمد حسینی بهارانچی
گروه: مشاهدات: 27384
دانلود: 4376

توضیحات:

راه بهشت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27384 / دانلود: 4376
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

«رّبنا أتمم لنا نورنا»، یعنی خدایا نور ما را به اتمام برسان تا به وسیله آن از صراط عبور نماییم.

تا این که امیرالمؤمنینعليه‌السلام در هودجی از زمرّد سبز، و فاطمهعليها‌السلام بر مرکبی از یاقوت سرخ، در حالی که اطراف او هفتاد هزار از حورالعین قرار دارند، مانند برق لامع از صراط عبور می نمایند.

سپس گوید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«چون روز قیامت می شود و صراط را بر جهنّم نصب می کنند، احدی نمی تواند از آن عبور نماید، جز آن که با او گذرنامه ای باشد، و در آن ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام ثبت شده باشد، و این معنای آیه شریفه( وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُولُونَ ) می باشد.»(1)

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«چون قیامت برپا می شود، خداوند اوّلین و آخرین را در یک جا جمع خواهد نمود، سپس امر می کند تا منادی به مردم بگوید: "ای مردم، چشمان خود را ببندید، و سرهای خود را به زیر اندازید، تا حضرت فاطمه دختر رسول خدا حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله از صراط بگذرد"، پس همه خلایق چشم های خود را می بندند، و سرهای خود را به زیر می اندازند، و فاطمهعليها‌السلام که بر مرکبی از مرکب های بهشتی سوار است، عبور می کند، در حالی که هفتاد هزار از ملائکه او را همراهی می کنند، تا این که بر محلّ شریفی از مواقف قیامت می ایستد، و از مرکب خود پایین می آید، و پیراهن فرزند خود حضرت اباعبداللّه الحسینعليه‌السلام را که آغشته به خون است به دست می گیرد و می گوید: "خدایا! این پیراهن فرزند من است، و تو می دانی که مردم [ کوفه] با او چه کرده اند؟!"

پس ندایی از ناحیه پروردگار می رسد، و خداوند به او می فرماید: "ای فاطمه، ما امروز تو را خشنود خواهیم نمود." فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا، انتقام خون فرزندم حسین را [ از قاتلین او] بگیر." پس بخشی از

____________________

1- 209) مناقب آل ابی طالب: 2 / 7.

آتش دوزخ می آید، و همانند این که پرنده دانه ای را از روی زمین برمی دارد، قاتلین امام حسینعليه‌السلام را از بین مردم جدا می کند و با خود به دوزخ می برد، و آنان را با انواع عذاب دوزخ مؤاخذه می کنند.

سپس حضرت فاطمهعليها‌السلام بر مرکب خود سوار می شود و داخل بهشت می شود، در حالی که ملائکه او را مشایعت می نمایند، و ذرّیه و فرزندان او مقابل او هستند، و دوستان آنان در طرف راست و چپ او قرار دارند.»(1)

در ذیل روایت فوق در تفسیر حضرت عسکریعليه‌السلام آمده: «همه اهل محشر چشم های خود را می بندند جز حضرت محمّد و علی و حسن و حسین و فرزندان پاک او، و چون فاطمهعليها‌السلام داخل بهشت می شود، رشته های چادر او بر روی صراط می ماند، پس منادی ندا می کند: "ای دوستان فاطمه! به رشته های چادر فاطمه، سیّده زنان عالم پناهنده شوید"، پس هر کس در دنیا دوست فاطمه [ و فرزندان او ]بوده است، به رشته های چادر حضرت فاطمه پناهنده می شود و جمعیّت فراوانی به برکت آن حضرت نجات پیدا می کنند و به بهشت می روند.»(2)

گردنه های صراط

صاحب کتاب مناقب از ابن عبّاس از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که فرمود:

«روز قیامت خداوند به مالک دوزخ می فرماید: "طبقات هفتگانه دوزخ را شعله ور کن"، و به رضوان مالک بهشت می فرماید: "بهشت های هشت گانه را زیور کن"، و به میکائیل می فرماید: "صراط را بر متن دوزخ قرار ده"، و به جبرائیل می فرماید: "میزان را زیر عرش

_____________________

1- 210) امالی مفید / 130.

2- 211) بحارالأنوار: 8 / 68 ، از تفسیر عسکریعليه‌السلام .

نصب کن"، و به محمّ[صلى‌الله‌عليه‌وآله می فرماید: "ای محمّد! امّت خود را برای حساب آماده کن".سپس دستور می دهد تا بر روی صراط هفت گردنه و قنطره قرار بدهند، و طول هر گردنه، هفده هزار فرسخ می باشد، و بر هر گردنه، هفتاد هزار ملک قرار می گیرند، و در گردنه اوّل از زن و مرد این امّت، نسبت به ولایت علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام سؤال خواهد شد، و هر کس دارای ولایت آن حضرت باشد، مانند برق از قنطره و گردنه اوّل عبور خواهد نمود. و هر کس ولایت و محبّت اهل بیت پیامبر خود را نداشته باشد، با سر در قعر جهنّم سقوط خواهد نمود، گرچه عبادت و اعمال نیک هفتاد بنده صدّیق را با خود آورده باشد. و در قنطره دوّم، از نماز سؤال می شود، و در قنطره سوّم از زکات سؤال می شود، و در قنطره چهارم، از روزه سؤال می شود، و در قنطره پنجم، از حجّ سؤال می شود، و در قنطره ششم، از عدالت سؤال می شود، پس کسی که وظائف این قنطره ها را انجام داده باشد، مانند برق خاطف از صراط می گذرد، و کسی که به وظائف خود عمل نکرده باشد، در دوزخ عذاب خواهد شد، و این معنای آیه شریفه( وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُولُونَ ) می باشد.»(1)

در روایت دیگر امیرالمؤمنینعليه‌السلام به شیعیان خود فرمود: «شیعیان ما! از خدا بترسید، و هراس داشته باشید که هیزم آتش دوزخ باشید، شما گرچه به خدای خود کافر نیستید، از ظلم به برادران مؤمن خود بترسید، و بدانید: هر مؤمنی به برادر مؤمن خود - که اهل ولایت ماست - ظلم کند خداوند زنجیرها و غل های او را در آتش سنگین خواهد نمود، و آن زنجیرها از او جدا نمی شود، مگر با شفاعت ما، و ما از او شفاعت نخواهیم نمود، تا رضایت برادر او حاصل شود، و اگر برادر او

____________________

1- 212) مناقب آل ابی طالب: 2 / 4.

از او راضی شود، ما شفاعت او را خواهیم کرد، وگرنه ماندن او در آتش طولانی خواهد شد.»(1)

مؤلّف گوید: از مضامین آیات قرآن و سخنان معصومینعليهم‌السلام روشن می شود که راه رسیدن به الطاف خداوند و عفو و آمرزش او، احسان به برادران مسلمان و اصلاح امور آنهاست و رعایت حقوقشان بهترین وسیله برای رسیدن به الطاف خداوند است، بالأخصّ رعایت حقوق پدر و مادر و خویشان و همسایگان؛ در این میان انجام خواسته های آنان - در مواقع گرفتاری - و زدودن غم و اندوه از دل هایشان خشم خداوند را خاموش می نماید.

از این رو، روایات در موضوعاتی مانند: قضای حاجت مؤمن، خشنود نمودن او، احسان به برادران دینی بالأخصّ احسان به پدر و مادر و خویشان، و ادای دیون پدر و مادر، پس از مرگ، و تأمین نیاز ایتام و مستمندان، و حلّ مشکلات آنان، و اصلاح امور مردم و تأمین نیاز آنان به ویژه وام دادن به آنها، بسیار فراوان است، به گونه ای که در روایات، ترک امور یادشده سبب کوتاهی عمر و گرفتاری های فراوان خواهد بود، همان گونه که خیرخواهی از بندگان خدا، و انجام امور یادشده، سبب برکت و طول عمر و موفّقیّت های فراوانی خواهد شد، و گرفتاری های دنیا و آخرت انسان به این وسیله برطرف می شود، از سویی عاقبت به خیری و سعادت دنیا و آخرت مشروط به رعایت امور یادشده است، از خداوند می خواهیم که توفیق احسان و خیرخواهی از بندگان خود را به این نویسنده ناچیز، و همه برادران و خواهران مسلمان، مرحمت فرماید، و ما را از خودمحوری و خودپسندی و دنیاطلبی دور نماید، ولا حول و لا قوّه إلّا باللّه العلیّ العظیم.

در همین رابطه شیخ طوسی در کتاب امالی با سند خود از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که فرمود:

«کسی که حاجت یک مؤمن شیعه را در مسافرت برآورده کند، خداوند هفتاد و سه مصیبت او را برطرف خواهد نمود، نخست مصائب دنیای او را برطرف خواهد نمود و هفتاد و دو مصیبت از مصائب دیگر او را نیز

____________________

1- 213) تفسیر الإمام / 204.

هنگام برپا شدن قیامت - که مردم گرفتار اعمال خود می باشند - برطرف خواهد نمود، و مصیبت های قیامت به قدری برای آنان بزرگ است که حضرت ابراهیمعليه‌السلام می گوید: خدایا تو را به حقّ خلّت و خلیل الرّحمانی، مرا از گرفتاری قیامت نجات مرحمت کن.»(1)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«کسانی که حقّ ما را شناخته باشند، من به نجات آنان امیدوارم، جز سه گروه:

1- سلطان ستمگر،

2- صاحب بدعت،

3- فاسق بی حیایی که در آشکارا گناه می کند و پروایی ندارد.»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«خداوند توبه صاحب بدعت و توبه مسلمان بدخلق را نمی پذیرد.»

گفته شد: «برای چه خداوند توبه آنان را نمی پذیرد؟» فرمود:

«امّا صاحب بدعت، به این علّت توبه او پذیرفته نمی شود که قلب او مملوّ از محبّت به آن بدعت می باشد، و امّا صاحب خلق بد، به این علّت توبه او پذیرفته نمی شود، که از هر گناهی توبه کند، باز در گناه بزرگ تری واقع می شود.»(2)

رحمت بی منتهای خداوند در قیامت

رحمت الهی به قدری گسترده است، که احدی نمی تواند اندازه آن را بداند، و لکن برخی از بهانه ها و اسباب رحمت الهی را می توان شماره نمود، برای مثال، حسن ظنّ به خداوند، و امید به رحمت او، از اسباب رحمت الهی است،(3) و اسباب رحمت الهی

____________________

1- 214) بحارالأنوار: 7 / 183 از امالی شیخ طوسی؛ بحارالأنوار: 7 / 197.

2- 215) کافی: 1 / 54 ؛ نوادر قطب راوندی / 131.

3- 216) أوحی اللّه إلی موسی: «یا موسی قل لبنی اسرائیل: أنا عند ظنّ عبدی بی فلیظنّ بی ما شاء یجدنی عنده.» فقه الرّضاعليه‌السلام / 361.

همانند رحمت او، نامحدود است، چرا که رحمت خداوند همه چیز را احاطه نموده است،(1) و رحمت او سابق بر غضب اوست،(2) و او ملقّب به ارحم الرّاحمین است.(3)

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«خداوند یکصد رحمت دارد، یکی از آنها را بین جنّ و انس و حیوانات تقسیم نموده، و آنان با این یک رحمت، به یکدیگر ترحّم می کنند، و فرزندان خود را دوست می دارند، و نود و نه رحمت دیگر را برای قیامت ذخیره نموده، تا [ با اضافه نمودن آن یک رحمت] به بندگان خود ترحّم نماید.»(4)

حضرت رضاعليه‌السلام فرمود:

«به خدای خود گمان نیک داشته باشید، و به [ رحمت] او امیدوار باشید [ و از بدگمانی به خدا بترسید] چرا که خداوند می فرماید:( الظَّانّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَهُ السَّوْء ِ) (5)

حضرت داودعليه‌السلام به خدای خود عرض می کند:

«خدایا، ایمان به تو ندارد کسی که [ گمان کند] تو را شناخته است، و لکن گمان او به تو نیکو نیست.»(6)

____________________

1- 217) قال اللّه سبحانه: «و رحمتی وسعت کلّ شی ء»: اعراف / 156، و فی دعاء الکمیل: «اللّهمّ إنّی أسألک برحمتک الّتی وسعت کلّ شی ء.»

2- 218) امام باقرعليه‌السلام می فرماید: «هنگامی که برای نماز شب به پا می خیزی بگو: "الحمد للّه الّذی ردّ علیّ روحی لأحمده و أعبده"، و چون صدای تسبیح خروس ها را می شنوی بگو: "سبّوح قدّوس ربّ الملائکه و الرّوح، سبقت رحمتک غضبک لا إله إلّا أنت وحدک لا شریک لک عملت سوأً و ظلمت نفسی فاغفر لی وارحمنی إنّه لا یغفر الذّنوب إلّا أنت".» کافی: 3 / 445.

3- 219) قال اللّه سبحانه: «و أیّوب إذ نادی ربّه أنّی مسّنی الضّرّ و أنّت أرحم الرّاحمین.» انبیاء / 83

4- 220) حسن الظّن باللّه، از ابن ابی الدینار / 12.

5- 221) فتح / 6 فقه الرّضا / 360.

6- 222) فقه الرّضا / 360.

روایت شده:

آخرین شخصی که مأمورین خدا او را به دوزخ می فرستند، روی خود را بازمی گرداند، و می گوید: «خدایا! گمان من به تو این نبود.» خطاب می شود: «گمان تو به من چه بود؟» می گوید: «گمان من به تو این بود که از خطاهای من بگذری، و مرا داخل بهشت خود نمایی.» پس خداوند می فرماید: «ای ملائکه من! به عزّت و جلال و جود و کرم و مقام رفیع من سوگند، که این بنده در دنیا لحظه ای به من چنین گمانی را نداشت، و اگر لحظه ای گمان خیر به من می داشت، او را به وسیله آتش نمی ترساندم، [ و لکن] دروغ او را بپذیرید و او را به بهشت ببرید.»(1)

از این رو، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«تا زنده هستید، بکوشید و گمان خود را به پروردگار خویش نیکو نمایید.»(2)

مرحوم کلینی با سند صحیح از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که خدای متعال می فرماید:

«مردم نباید به اعمال خود تکیه کنند و به فکر پاداش و ثواب من باشند، چرا که آنان اگر در تمام عمر خود در عبادت من بکوشند، باز مقصّر خواهند بود و حقّ عبادت من را انجام نداده اند، تا در مقابل آن انتظار کرامت و نعمت و درجات بهشتی من را داشته باشند، و لکن باید به رحمت و فضل من امیدوار باشند، و به وسیله حسن ظنّ و گمان نیک خود به من، اطمینان به نجات خود داشته باشند، چرا که در آن صورت رحمت من به آنان خواهد رسید، و من از آنان خشنود خواهم شد، و لباس عفو و مغفرت خود را به آنان خواهم پوشاند، من خدای رحمان و رحیم هستم، و این نام را برای خود پذیرفته ام.»(3)

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«ما در کتاب علیّعليه‌السلام یافتیم که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بالای منبر

___________________

1- 223) فقه الرّضا / 361، تفسیر قمّی: 2 / 264 با اختلاف ناچیزی.

2- 224) دعوات راوندی / 238.

3- 225) کافی: 2 / 71.

فرمود:

"سوگند به خدایی که جز او پروردگاری نیست، هیچ مؤمنی به خیر دنیا و آخرت نمی رسد، مگر با حسن ظنّ به خدا، و امید به رحمت او، و حسن خلق، و خودداری از غیبت مؤمنین."

سپس فرمود:

"سوگند به خدایی که پروردگاری جز او نیست، خداوند هیچ مؤمنی را پس از توبه و استغفار عذاب نخواهد نمود، جز به سبب بدگمانی به خدا، و ناامیدی از رحمت او، و بدخلقی با مردم، و غیبت از مؤمنین."

سپس فرمود:

"سوگند به خدایی که پروردگاری جز او نیست، هیچ بنده ای به خدای خود گمان نیک پیدا نمی کند، جز آن که خداوند مطابق گمانش با او معامله خواهد نمود، چراکه خداوند کریم است، و همه خیرات به دست اوست، و حیا می کند گمان نیک بنده خود را نادیده بگیرد، و خلاف گمانش با او معامله کند، پس شما همواره به پروردگار خود گمان نیک داشته باشید، و به رحمت او امیدوار باشید.»(1)

شفاعت اولیای خدا در قیامت

در تفسیر آیه( یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَهُ إِلّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً ) (2) و آیات دیگری که درباره شفاعت آمده، روایات فراوانی از معصومینعليهم‌السلام نقل شده و خلاصه آنها را مرحوم شیخ المحدّثین صدوق و مرحوم شیخ مفید در بخش اعتقادات امامیّه بیان نموده اند.

مرحوم شیخ صدوق گوید: اعتقادات امامیّه گوید: اعتقاد امامیّه درباره شفاعت این است که شفاعت مربوط به گنهکاران از شیعیان است، خواه گناهان آنان کبیره باشد و خواه صغیره، و کسانی که

____________________

1- 226) کافی: 2 / 72.

2- 227) طه / 109.

قبل از مردن توبه نموده باشند، نیازی به شفاعت ندارند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«هر کس به شفاعت من ایمان نداشته باشد، خداوند شفاعت من را نصیب او نکند.» و فرمود: «هیچ شفیعی بهتر از توبه نیست.»

سپس گوید: شفاعت حقّ پیامبران و اوصیای آنان است، و در بین مؤمنین نیز کسانی هستند که حقّ دارند به اندازه مردم دو قبیله ربیعه و مضر - که دو قبیله بزرگ عرب بوده اند - شفاعت نمایند، و کسانی که کمترین مرتبه شفاعت را دارند، می توانند برای سی هزار نفر شفاعت نمایند [ و در روایتی برای سی نفر شفاعت می کنند].

شفاعت برای اهل شرک و شکّ و کفر و کسی که منکر دین [ و یا ضروریّات دین] باشد نیست، بلکه شفاعت تنها برای گنهکاران از اهل توحید [ و اهل ولایت آل محمّدعليهم‌السلام ] می باشد.(1)

مرحوم شیخ مفید نیز در کتاب اعتقادات خود همین گونه سخن گفته و سخنان مرحوم صدوق را تأیید نموده است.(2)

مؤلّف گوید: برخی آیات قرآن شفاعت را نفی نموده، و می فرماید:( یَوْمَ لا یُغْنی مَوْلیً عَنْ مَوْلیً شَیْئاً ) ؛ و یا می فرماید:( وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ ) ؛ و برخی شفاعت را اثبات نموده و می فرماید:( مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلّا بِإِذْنِهِ ) و یا می فرماید:( عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً ) ، و مقام محمود

_____________________

1- 228) اعتقادات صدوق / 47.

2- 229) اعتقادات شیخ مفید / 66

مقام شفاعت است.

از این آیات معلوم می شود که نفی شفاعت یا به اعتبار این است که برخی قابلیّت شفاعت را ندارند، و یا این که شفاعت باید با اذن پروردگار باشد.

علّامه مجلسی رحمه الله آیات شفاعت را با ذکر تفاسیر و روایات مربوطه در جلد 8 بحارالأنوار صفحه 29 ذکر نموده است و ما به برخی از روایات مربوط به شفاعت اکتفا می کنیم.

1- مرحوم صدوق در کتاب عیون و امالی از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که فرمود:

«کسی که اعتقاد و ایمان به حوض کوثر من نداشته باشد، خدا او را به حوض من نرساند، و کسی که ایمان به شفاعت من نداشته باشد، خدا او را به شفاعت من نرساند.»

سپس فرمود:

«شفاعت من تنها برای اهل کبائر از امّت من می باشد و امّا بر نیکوکاران و محسنون باکی نیست و نیازی به شفاعت من ندارند.»(1)

2- در تفسیر آیه( عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً ) (2) در امالی صدوق از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«هنگامی که من در قیامت به مقام محمود می رسم، برای اصحاب کبائر از امّت خود شفاعت خواهم نمود.»

و فرمود: «به خدا سوگند من برای کسانی که به ذرّیه من آزار نموده اند، شفاعت نخواهم نمود.»(3)

3- مرحوم صدوق از امیرالمؤمنینعليه‌السلام نقل نموده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«روز قیامت خداوند اختیار حساب اعمال شیعیان ما را به دست ما

______________________

1- 230) عیون / 78؛ امالی / 5 ؛ بحارالأنوار: 8 / 34.

2- 231) اسراء / 79.

3- 232) امالی / 177؛ بحارالأنوار: 8 / 37.

می دهد، پس هر کدام از شیعیان ما حقّ خدا را ضایع نموده باشد ما از خداوند برای او درخواست عفو می نماییم و خداوند درخواست ما را می پذیرد، و هر کدام حقّ مردم را ضایع نموده باشند ما از آنان درخواست عفو می کنیم و از ما پذیرفته می شود، و هر کدام حقّ ما را ضایع نموده باشند ما به عفو و گذشت سزاوارتر خواهیم بود.»(1)

4- مرحوم طبری در کتاب بشاره المصطفی از حضرت رضا از پدرانش از امیرالمؤمنینعليهم‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که فرمود:

«من در روز قیامت از چهار نفر شفاعت خواهم نمود:

1 - کسی که به ذرّیه من اکرام و احترام نماید.

2 - کسی که حوائج و نیازهای آنان را برطرف کند.

3 - کسی که هنگام گرفتاری برای اصلاح امور آنان بکوشد.

4 - کسی که با قلب و زبان خود آنان را دوست بدارد.»(2)

شفاعت حضرت صدّیقه طاهرهعليها‌السلام در قیامت

از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که می فرماید: جابر بن عبداللّه انصاری به پدرم امام باقرعليه‌السلام عرض کرد: «فدای شما شوم ای فرزند رسول خدا، برای من حدیثی در فضیلت مادرتان فاطمهعليها‌السلام بیان کنید که من این حدیث را برای شیعیان شما بگویم و خرسند شوند.» امام باقرعليه‌السلام فرمود:

«پدرم از جدّم از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نمود که فرمود:

روز قیامت برای پیامبران و مرسلین منبرهایی از نور نصب خواهد شد، و منبر من از منبرهای پیامبران دیگر بلندتر خواهد بود، پس خداوند به من می فرماید: ای محمّد، خطبه بخوان. و من خطبه ای خواهم خواند که احدی از پیامبران و مرسلین همانند آن را نشنیده اند، سپس برای اوصیای پیامبران منبرهایی از نور نصب خواهد شد، و برای وصیّ من علیّ بن ابی طالب در وسط آنان منبری نصب خواهد شد که از منبرهای اوصیای

____________________

1- 233) عیون الأخبار / 219؛ بحارالأنوار: 8 / 40.

2- 234) بشاره المصطفی / 171؛ بحارالأنوار: 8 / 49.

دیگر بلندتر خواهد بود، و خداوند به علیّ بن ابی طالب می گوید: خطبه بخوان. او نیز خطبه ای می خواند که احدی از اوصیا چنین خطبه ای را نشنیده اند.

سپس برای فرزندان پیامبران و مرسلین منبرهایی از نور نصب خواهد شد، و برای دو سبط و دو فرزند و دو ریحانه من حسن و حسین منبری از نور نصب خواهد شد، و به آنان گفته خواهد شد: خطبه بخوانید. و آنها خطبه هایی خواهند خواند که احدی از فرزندان پیامبران و مرسلین مثل آنها را نشنیده اند.

سپس جبرئیلعليه‌السلام از ناحیه خداوند ندا می کند: کجاست فاطمه دختر محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله ؟ و کجاست خدیجه دختر خویلد؟ و کجاست مریم دختر عمران؟ و کجاست آسیه دختر مزاحم؟ و کجاست امّ کلثوم مادر یحیی فرزند زکریّا؟ پس همه آنان به پا می خیزند و خدای تبارک و تعالی می فرماید: ای اهل محشر، امروز کرامت و بزرگواری از آن کیست؟ حضرت محمّد و علی و حسن و حسینعليهم‌السلام ] می گویند: امروز کرامت و بزرگواری مخصوص خدای واحد قّهار است. پس خداوند متعال می فرماید: ای اهل محشر، من امروز کرامت و بزرگواری را برای محمّد و علیّ و حسن و حسین و فاطمهعليهم‌السلام قرار دادم، ای اهل محشر سرهای خود را فرود آورید و چشم های خود را ببندید تا فاطمهعليها‌السلام به طرف بهشت حرکت کند. پس جبرائیل برای او شتری از شترهای زیبای بهشتی را می آورد که افسار آن از لؤلؤ است و روانداز آن از مرجان است و آن شتر مقابل فاطمهعليها‌السلام می نشیند و فاطمهعليها‌السلام بر آن سوار می شود و خداوند یکصد هزار ملک در طرف راست او و یکصد هزار ملک در طرف چپ او قرار می دهد و یکصد هزار از ملائکه او را حمل می کنند تا به درب بهشت می رسد، و چون به درب بهشت می رسد به پشت سر خود التفات می کند. خداوند به او می فرماید: ای دختر حبیب من، برای چه التفات نمودی در حالی که من دستور دادم تو را به بهشت ببرند؟

فاطمهعليها‌السلام می گوید: پروردگارا دوست می داشتم امروز قدر و منزلت من بر مردم روشن شود. پس خداوند می فرماید: ای دختر حبیب من، بازگرد و در بین اهل محشر بنگر و هر کس در قلب او دوستی تو و یا دوستی یکی از [ فرزندان و] ذریّه تو بوده است را بگیر و او را با خود به بهشت ببر.»

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«به خدا سوگند ای جابر، در آن روز فاطمهعليها‌السلام همانند پرنده ای که دانه خود را از روی زمین برمی دارد و خوب و بد آن را می شناسد، شیعیان و دوستان خود را می شناسد و از بین مردم جدا می کند و با خود می برد، و چون دوستان و شیعیان او به درب بهشت می رسند، خداوند به قلوب آنان الهام می نماید تا به پشت سر خود التفات کنند و چون التفات می کنند خطاب می رسد: ای دوستان من، برای چه التفات نمودید؟ در حالی که من دختر حبیبم فاطمهعليها‌السلام را شفیع شما قرار دادم؟ پس آنان می گویند: ما نیز دوست می داریم که در چنین روزی قدر و منزلتمان شناخته شود.

پس خداوند می فرماید: ای دوستان من، شما نیز بازگردید و هر کس به خاطر فاطمهعليها‌السلام شما را دوست می داشته، و یا به خاطر فاطمهعليها‌السلام شما را اطعام نموده، و یا به خاطر فاطمه شما را پوشانده، و یا به خاطر فاطمهعليها‌السلام شما را سیراب نموده، و یا به خاطر فاطمهعليها‌السلام از غیبت شما جلوگیری کرده است، دست او را بگیرید و با خود به بهشت ببرید.»

امام باقر سپس فرمود:

«به خدا سوگند در آن روز همه مردم با فاطمهعليها‌السلام به بهشت می روند و کسی جز اهل شکّ و کفر و نفاق باقی نخواهد ماند، و چون اهل شکّ و کفر و نفاق را به دوزخ می برند، همان گونه که خداوند از قول آنان

می فرماید:( فَما لَنا مِنْ شافِعینَ وَ لا صَدیقٍ حَمیمٍ ) می گویند: برای ما هیچ شفاعت کننده و دوست حمیمی نبود. و چون داخل دوزخ می شوند می گویند:( فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ ) ، یعنی اگر برای ما بازگشتی به دنیا می بود، ما نیز از اهل ایمان می شدیم.»

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«هیهات هیهات، خواسته آنان اجابت نخواهد شد، و همان گونه که خداوند می فرماید:( وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ ) ، یعنی اگر آنان به دنیا بازگردانده شوند، محرّمات خدا را ترک نخواهند کرد ودراین سخن دروغگو می باشند.[ واعتنایی به آنان نخواهدشد]»(1)

قیامت و کوثر

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که قیامت برپا می شود، خداوند همه مردم را با پاهای برهنه و عریان، وارد محشر خواهد نمود، و مدّت پنجاه سال این گونه می ایستند، تا به شدّت عرق می کنند، و به سختی نفس می کشند. سپس ندایی از زیر عرش می رسد: "أین النّبیّ الأمّی"، یعنی پیامبر امّی کجاست؟ مردم می گویند: "نام او را ببر"، ندا می رسد: "أین نبیّ الرّحمه، أین محمّد بن عبداللّه الأمّی"، یعنی کجاست پیامبر رحمت، و کجاست محمّد بن عبداللّه امّیصلى‌الله‌عليه‌وآله ". پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مقابل همه اهل محشر حاضر می شود، و نزد حوض کوثر می آید، و طول کوثر به اندازه فاصله مابین ایله و صنعا می باشد. سپس صاحب شما، یعنی علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام

______________________

1- 235) تفسیر فرات بن ابراهیم / 113 - 115؛ بحارالأنوار: 8 / 51

را صدا می زنند، او نیز در کنار رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله قرار می گیرد. سپس به مردم اجازه عبور داده می شود، در آن روز، برخی از مردم خدمت رسول خدا و امیرالمؤمنینعليهما‌السلام می آیند، و از کوثر سیراب می شوند، و برخی ممنوع می گردند، و چون رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مشاهده می نماید که برخی از دوستان ما از کوثر ممنوع شده اند گریه می کند و به خدای خود می گوید: خدایا شیعیان علیّ از کوثر ممنوع شده و به دوزخ رهسپار هستند؟! پس خداوند ملکی را نزد رسول خود می فرستد، او از آن حضرت می پرسد: ای محمّد برای چه گریه می کنی؟ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرماید: به خاطر عدّه ای از شیعیان علیّ که به طرف دوزخ رهسپار شده اند. آن ملک می گوید: پروردگارت به تو [ بشارت می دهد و ]می گوید: من آنان را به تو بخشیدم، و به واسطه محبّتی که به تو و عترت تو دارند از گناهانشان گذشتم و آنان را به تو و به جانشینان تو - که امامتشان را پذیرفته اند - ملحق نمودم، اکنون آنان در زمره تو می باشند و من آنها را وارد کوثر نمودم.»

امام باقرعليه‌السلام سپس فرمود:

«در آن روز، مردم دیگر، با دیدن این وضعیّت گریان می شوند، و می گویند: "یا محمّداه" یعنی ای محمّد به فریاد ما برس. و در آن روز هر کس ولایت ما را پذیرفته، و ما را دوست می داشته، و از دشمنان ما بیزار بوده است، با ما خواهد بود و به کوثر ما وارد خواهد شد.»(1)

مؤلّف گوید: نوشیدن از آب کوثر نشانه نجات است، همان گونه که ممنوع شدن از آن نشانه هلاکت و عذاب خواهد بود.

علّامه مجلسی رحمه الله در جلد هشتم بحارالأنوار، از صفحه 16 تا صفحه 29 کلیّه روایات مربوط به کوثر را نقل نموده است، علاقه مندان می توانند به آن کتاب مراجعه کنند.

____________________

1- 236) تفسیر صافی: 3 / 321.

شفاعت شیعیان امیرالمؤمنینعليه‌السلام در قیامت

در تفسیر آیه شریفه( فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ ) و آیه( فَما لَنا مِنْ شافِعینَ * وَ لا صَدیقٍ حَمیمٍ ) ، جابر بن عبداللّه انصاری گوید: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنیدم که می فرمود:

«چون مؤمن در بهشت مستقرّ می شود، می گوید: "آیا دوست من فلانی چه شد؟" در حالی که دوست او در دوزخ می باشد. پس خدای متعال می گوید: "دوست او را از دوزخ خارج کنید و نزد او بیاورید." و چون دوست او از دوزخ خارج می شود، اهل دوزخ می گویند:( فَما لَنا مِنْ شافِعینَ وَ لا صَدیقٍ حَمیم ٍ) (1)

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«به خدا سوگند، ما به قدری برای شیعیان مان شفاعت خواهیم نمود که دشمنان و مخالفین ما از اهل دوزخ می گویند:( فَما لَنا مِنْ شافِعینَ ...) إلی قوله:( فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ ) . سپس گویند:( فَلَوْ أَنَّ لَنا کَرَّهً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ ) ، یعنی: ای کاش ما به دنیا بازمی گشتیم و از اهل ایمان و ولایت می شدیم.»(2)

امام صادقعليه‌السلام به ابوبصیر فرمود:

«ای ابوبصیر! خدای تبارک و تعالی، جوانان شما را گرامی می دارد و آنان را عذاب نمی کند، او حیا می کند که از پیران شما حسابرسی نماید.»

ابوبصیر می گوید: گفتم: «آیا این کرامت مخصوص شیعیان است و یا برای همه اهل توحید است؟ فرمود:

«به خدا سوگند، فقط مخصوص شماست.»

_______________________

1- 237) بحارالأنوار: 7 / 153.

2- 238) همان.