نهج البلاغه

نهج البلاغه6%

نهج البلاغه نویسنده:
مترجم: محمد دشتى
ناشرین: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام
گروه: امام علی علیه السلام
صفحات: 648

نهج البلاغه
  • شروع
  • قبلی
  • 648 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 457406 / دانلود: 31321
اندازه اندازه اندازه
نهج البلاغه

نهج البلاغه

نویسنده:
ناشرین: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30

31

32

33

34

35

36

37

38

39

40

41

42

43

44

45

46

47

48

49

50

51

52

53

54

55

56

57

58

59

60

61

62

63

64

65

66

67

68

69

70

71

72

73

74

75

76

77

78

79

80

81

82

83

84

85

86

87

88

89

90

91

92

93

94

95

96

97

98

99

100

101

102

103

104

105

106

107

108

109

110

111

112

113

114

115

116

117

118

119

120

121

122

123

124

125

126

127

128

129

130

131

132

133

134

135

136

137

138

139

140

141

142

143

144

145

146

147

148

149

150

151

152

153

154

155

156

157

158

159

160

161

162

163

164

165

166

167

168

169

170

171

172

173

174

175

176

177

178

179

180

181

182

183

184

185

186

187

188

189

190

191

192

193

194

195

196

197

198

199

200

201

202

203

204

205

206

207

208

209

210

211

212

213

214

215

216

217

218

219

220

221

222

223

224

225

226

227

228

229

230

231

232

233

234

235

236

237

238

239

240

241

242

243

244

245

246

247

248

249

250

251

252

253

254

255

256

257

258

259

260

261

262

263

264

265

266

267

268

269

270

271

272

273

274

275

276

277

278

279

280

281

282

283

284

285

286

287

288

289

290

291

292

293

294

295

296

297

298

299

300

301

302

303

304

305

306

307

308

309

310

311

312

313

314

315

316

317

318

319

320

321

322

323

324

325

326

327

328

329

330

331

332

333

334

335

336

337

338

339

340

341

342

343

344

345

346

347

348

349

350

351

352

353

354

355

356

357

358

359

360

361

362

363

364

365

366

367

368

369

370

371

372

373

374

375

376

377

378

379

380

381

382

383

384

385

386

387

388

389

390

391

392

393

394

395

396

397

398

399

400

401

402

403

404

405

406

407

408

409

410

411

412

413

414

415

416

417

418

419

420

421

422

423

424

425

426

427

428

429

430

431

432

433

434

435

436

437

438

439

440

441

442

443

444

445

446

447

448

449

450

451

452

453

454

455

456

457

458

459

460

461

462

463

464

465

466

467

468

469

470

471

472

473

474

475

476

477

478

479

480

(و خداوند نیکو کاران را دوست دارد.)

حکمت ۲۰۵

گنجایش نا محدود ظرف علم

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: هر ظرفى با ريختن چيزى در آن پر مى شود جز ظرف دانش كه هر چه در آن جاى دهى، وسعتش بيشتر مى شود.

حکمت ۲۰۶

ره آورد حلم و بردباری

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: نخستين پاداش بردبار از بردباريش آنكه مردم در برابر نادان پشتيبان او خواهند بود.

حکمت ۲۰۷

ارزش همانند شدن با خوبان

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: اگر بردبار نيستى، خود را به بردبارى بنماى، زيرا اندك است كسى كه خود را همانند مردمى كند و از جمله آنان به حساب نيايد.

حکمت ۲۰۸

مراحل خود سازی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه خود را حساب كشد، سود مى برد، و آن كه از خود غفلت كند زيان مى بيند، و كسى كه از خدا بترسد ايمن باشد، و كسى كه عبرت آموزد آگاهى يابد، و آنكه آگاهى يابد مى فهمد، و آن كه بفهمد دانش آموخته است!.

حکمت ۲۰۹

خبر از ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام

(اعتقادی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: دنيا پس از سركشى به ما روى مى كند، چونان شتر ماده بدخو كه به بچه خود مهربان گردد. (سپس اين آيه را خواند) و اراده كرديم بر مستضعفين زمين، منت گذارده آنان را امامان و وارثان حكومت ها گردانيم.

حکمت ۲۱۰

الگو های پرهیزکاری

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: از خدا بترسيد، ترسيدن انسان وارسته اى كه دامن به كمر زده و خود را آماده كرده، و در فرصتها كوشيده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش كرده، و در دنياى زودگذر، و پايان زندگى و عاقبت كار، بدرستى انديشيده است!.

حکمت ۲۱۱

ارزش های اخلاقی

(اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: بخشندگى نگاهدار آبروست، و شكيبايى دهان بند بى خردان، و عفو زكات پيروزى، و دورى كردن كيفر خيانتكار، و مشورت چشم هدايت است. و آن كس كه با راى خود احساس بى نيازى كند بكام خطرها افتد، شكيبايى، با مصيبتهاى شب و روز پيكار كند، و بى تابى، زمان را در نابودى انسان يارى دهد، و برترين بى نيازى ترك آرزوهاست، و چه بسا عقل كه اسير فرمانروايى هوس است، حفظ و بكارگيرى تجربه رمز پيروزى است، و دوستى نوعى خويشاوندى به دست آمده است، و به آن كس كه به ستوه آمده و توان تحمل ندارد اعتماد نكن.

حکمت ۲۱۲

خودپسندی آقت عقل

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: خودپسندى يكى از حسودان عقل است.

حکمت ۲۱۳

تحمل مشکلات وخشنودی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: چشم از سختى خوار و خاشاك و رنجها فروبند تا همواره خشنود باشى.

حکمت ۲۱۳

نرم خویی و کامیابی

(اخلاقی، علمی)

           

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه درخت شخصيت او نرم و بى عيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.

حکمت ۲۱۵

اختلاف، آفت اندیشه

(اخلاقی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: اختلاف نابودكننده انديشه است.

حکمت ۲۱۶

قدرت وتجاوزکاری

(اخلاقی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه به نوايى رسيد تجاوزكار شد.

حکمت ۲۱۷

دگرگونی روزگار و شناخت انسان ها

(اخلاقی، علمی)

           

و درود خدا بر او فرمود: در دگرگونى روزگار گوهر شخصيت مردان شناخته مى شود.(۱)

حکمت ۲۱۸

حسادت، آفت دوستی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: حسادت بر دوست، از آفات دوستى است.

_____________________

۱- رودکی:

اندر بلای سخت پدید آید

فضل و بزرگمردی و سالاری

۴۸۱

الحکمة ۲۱۹

المطامع آفة القول

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ.

الحکمة ۲۲۰

العدل فی القضاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَأُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ.

الحکمة ۲۲۱

مصیر الظّالم

وَ قَالَ عليه‌السلام : بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ، الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ.

الحکمة ۲۲۲

تغافل الکریم

وَ قَالَ عليه‌السلام : مِنْ أَشْرَفِ أَفْعالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ.

الحکمة ۲۲۳

فضل الحیاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ كَسَاهُ الْحَيَأُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ.

الحکمة ۲۲۴

نصائح خالدة

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ، وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْوَاصِلُونَ، وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ، وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ، وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُدُ، وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ، وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ.

الحکمة ۲۲۵

الحسد و المرض

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلاَمَةِ الْأَجْسَادِ.

الحکمة ۲۲۶

الطمع و الذلّة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الطَّامِعُ فِي وِثَاقِ الذُّلِّ.

الحکمة ۲۲۷

ارکان الایمان

       

وَ قَدْ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ: الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.

الحکمة ۲۲۸

نثائح خالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِينا فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَأِ اللَّهِ سَاخِطاً، وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَاِنَّما يَشْكُو رَبَّهُ، وَ مَنْ أَتَى غَنِيّا فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ، وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ كَانَ مِمَّنْ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً، وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَثٍ: هَمِّ لاَ يُغِبُّهُ، وَ حِرْصٍ لاَ يَتْرُكُهُ، وَ أَمَلٍ لاَ يُدْرِكُهُ.

الحکمة ۲۲۹

فضل القناعة و حسن الخلُق

وَ قَالَ عليه‌السلام : كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكا، وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً. وَ سُئِلَعليه‌السلام عَنْ قَوْلِ تعالی:( فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَي اةً طَيِّبَةً ) (۱) فَقَالَ: هِيَ الْقَنَاعَةُ.

الحکمة ۲۳۰

الطریق الی کسب الرّزق

وَ قَالَ عليه‌السلام : شَارِكُوا الَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ، فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى، وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَيْهِ.

الحکمة ۲۳۱

تفسیر العدل و الاحسان

وَ قَالَ عليه‌السلام فِي قَوْلِهِ تعالی: «إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْس انِ» الْعَدْلُ: الْإِنْصَافُ، وَ الْإِحْسَانُ: التَّفَضُّلُ.

الحکمة ۲۳۲

فضل الإنفاق

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ.

_____________________

۱- نحل ۹۷

۴۸۲

حکمت ۲۱۹

طمع، آفت اندیشه

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: قربانگاه اندیشه ها، زیر برق طمع هاست

حکمت ۲۲۰

عدالت در قضاوت

(اخلاقی، قضایی)

           

و درود خدا بر او فرمود: داورى با گمان بر افراد مورد اطمينان، دور از عدالت است.

حکمت ۲۲۱

آینده دردناک ستمکاران

(اخلاقی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: بدترين توشه قيامت، ستم بر بندگان است.

حکمت ۲۲۲

بی توجهّی به بدی بدکاران

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: خود را به بى خبرى نماياندن از بهترين كارهاى بزرگواران است.

حکمت ۲۲۳

حیاء و عیب پوشی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: آن كس را كه لباس حياء بپوشد، كسى عيب او را نبیند.

حکمت ۲۲۴

برخی از ارزش های اخلاقی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: با سكوت بسيار، شكوه انسان بيشتر شود، و باانصاف بودن، دوستان را فراوان كند، و با بخشش، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتنى، نعمت كامل شود، و با پرداخت هزينه ها، بزرگى و سرورى ثابت گردد، و روش عادلانه، مخالفان را درهم شكند، و با شكيبايى برابر بى خرد، ياران انسان زياد گردند.

حکمت ۲۲۵

حسادت و بیماری

(اخلاقی، بهداشتی)

و درود خدا بر او فرمود: شگفتا كه حسودان از سلامتى خود غافل مانده اند!!.

حکمت ۲۲۶

طمع ورزی و خواری

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: طمعكار همواره زبون و خوار است.

حکمت ۲۲۷

ارکان ایمان

(اعتقادی، معنوی)

           

و درود خدا بر او فرمود: (از ايمان پرسيدند) ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضا و جوارح استوار است.

حکمت ۲۲۸

ارزش ها و ضدّ ارزش ها

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضأ الهى خشمناك است، و آن كس كه از مصيبت واردشده شكوه كند از خدا شكايت كرده، و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او كرنش كند، دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود پس او از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرار داده است، و آن كس كه قلب او با دنياپرستى پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رهانشدنى، حرصى جدانشدنى، و آرزويى نايافتنى.

حکمت ۲۲۹

ارزش قناعت و خوش خُلقی

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: آدمى را قناعت براى دولتمندى، و خوش خلقى براى فراوانى نعمتها كافى است.

(از امام سؤال شد تفسیر آیه، فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً چیست؟. فرمود:) آن زندگى با قناعت است.(۱)

حکمت ۲۳۰

راه به دست آوردن روزی

(اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: با آن كس كه روزى به او روى آورده شراكت كنيد، كه او توانگرى را سزاوارتر، و روى آمدن روزگار خوش را شايسته تر است.

حکمت ۲۳۱

توصیف عدل إحسان

(اخلاقی، اقتصادی)

(در تفسير آيه ۹۰ سوره نحل «خدا به عدل و احسان فرمان مى دهد»، فرمود:) عدل، همان انصاف است، و احسان، همان بخشش است.

حکمت ۲۳۲

ره آورد إنفاق

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که با دست کوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش گیرد.

_____________________

۱- سعدی میگوید:

قناعت توانگر کند مرد را

خبر کن حریص جهانگرد را

۴۸۳

أقول: وَ مَعْنى ذلِكَ أنَّ ما يَنْفِقُهُ الْمَرْءُ مِنْ مالِهِ فِي سَبِيلِ الْخَيْرِ وَ الْبِرِّ وَ إِنْ كانَ يَسِيرا فَإنَّ اللّهَ تَعالى يَجْعَلُ الْجَزأَ عَلَيْهِ عَظِيما كَثِيراً، وَالْيَدانِ هاهُنا عبِارِتانِ عَنْ النَّعْمَتَيْنِ، فَفَرِقْعليه‌السلام بَيْنَ نِعْمَةِ الْعَبْدِ وِ نِعْمَةِ الرَّبِّ بِالْقَصيرَةِ وَ الطَّويلَةِ، فَجَعَلَ تِلْكَ قَصيرَةٍ وَ هذِهِ طِوِيلَةً، لانَّ نِعَمَ اللّهِ أَبَدأ تَضْعُفُ عَلى نِعَمَ المَخْلوقْ أَضْعافا كَثيرَةً، إذْ كانَتْ نِعَمُ اللّهِ أَصْلَ الِّنعَمْ كُلِّها، فَكُلُّ نِعْمَةٍ إلَيْها تَرْجِعُ وَ مِنْها تُنْزَعُ.

الحکمة ۲۳۳

النّهی عن المبارزة

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاِبْنِهِ الْحَسَنِعليه‌السلام : لاَ تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ، وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ، فَإِنَّ الدَّاعِيَ بَاغٍ وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ.

الحکمة ۲۳۴

خصائص الرجال و النساء

وَ قَالَ عليه‌السلام : خِيَارُ خِصَالِ النِّسَأِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ، وَ الْبُخْلُ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا.

الحکمة ۲۳۵

علامة العاقل

وَ قِيلَ لَهُ: صِفْ لَنَا الْعَاقِلَ، فَقَالَ عليه‌السلام : هُوَ الَّذِي يَضَعُ الشَّيْءَ مَوَاضِعَهُ. فَقِيلَ: فَصِفْ لَنَا الْجَاهِلَ، فَقَالَ: قَدْ فَعَلْتُ.

يعني أَنَّ الْجاهِلَ، هُوَ الَّذي لا يَضَعُ الشَّىٍّْءَ مَواضَعَهُ، فَكأنَ تَرْكُ صِفَتِهِ صِفَةً لَهُ، إ ذْ كانَ بِخِلافِ وَصْفِ الْعاقِلِ.

الحکمة ۲۳۶

معرفة الدنیا

وَ قَالَ عليه‌السلام : وَ اللَّهِ لَدُنْياكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ.

الحکمة ۲۳۷

انواع العبادة

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ، وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ، وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ.

الحکمة ۲۳۸

مسؤولیة العیال

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْمَرْأَةُ شَرُّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لاَ بُدَّ مِنْهَا!.

الحکمة ۲۳۹

الرّذائل الاخلاقّیة

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ، وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ.

الحکمة ۲۴۰

حرمة الغصب

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْحَجَرُ الْغَصْبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِها.

وَ يُرْوى هذا الكَلامُ عَنِ النَّبىٍِّّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، وَ لا عَجَبَ أَنْ يَشْتَبِهِ الْكَلامانِ، لأنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَلِيبٍ، وَ مَفْرَغَهُما مِن ذَنُوبٍ.

الحکمة ۲۴۱

یوم المظلوم

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ.

الحکمة ۲۴۲

فضیلة الخوف من الله تعالی

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : اتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى وَ إِنْ قَلَّ، وَ اجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سِتْرا وَ إِنْ رَقَّ.

الحکمة ۲۴۳

کیفیة الجواب

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ.

الحکمة ۲۴۴

مسؤولیة النّعم الإلهی

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ لِلَّهِ تَعالى فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنْهَا، وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهِ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ.

الحکمة ۲۴۵

القدرة والشهّوات

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا كَثُرَتِ الْمَقْدِرَةُ قَلَّتْ الشَّهْوَةُ.

۴۸۴

میگویم: (معنى سخن اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكى انفاق مى كند، هر چند كم باشد، خداوند پاداش او را بسيار مى دهد، و منظور از (دو دست) در اينجا دو نعمت است، كه امامعليه‌السلام بين نعمت پروردگار، و نعمت از ناحيه انسان، را با كوتاهى و بلندى فرق گذاشته است كه نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه، و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است، بدان جهت كه نعمت خدا هميشگى و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است، بنابراين تمام نعمتها به نعمتهاى خدا باز مى گردد، و از آن سرچشمه مى گيرد.)

حکمت ۲۳۳

پرهیز ازآغاز گری در مبارزات

(اخلاقی، اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او، به فرزندش امام مجتبىعليه‌السلام فرمود: كسى را به پيكار دعوت نكن، اما اگر تو را به نبرد خواندند بپذير، زيرا آغازگر پيكار تجاوزكار، و تجاوزكار شكست خورده است.

حکمت ۲۳۴

تفاوت اخلاقی مردان و زنان

(اخلاقی، علمی)

و درود خدا بر او فرمود: برخى از نيكوترين خلق و خوى زنان، زشت ترين اخلاق مردان است، مانند، تكبر و به خود باليدن، ترس، بخل، هرگاه زنى متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه ندهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را نگهبان است، و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مى گيرد.(۱)

حکمت ۲۳۵

نشانه خردمندی

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: (به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان فرمود:) خردمند آنكه هر چيزى را در جاى خود مى نهد. (گفتند پس جاهل را تعريف كن فرمود:) با معرفى خردمند، جاهل را نيز شناساندم (يعنى جاهل كسى كه هر چيزى را در جاى خود نمى گذارد، بنابراين با ترك معرفى مجدد، جاهل را شناساند.)

حکمت ۲۳۶

زشتی دنیای حرام

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: به خدا سوگند! اين دنياى شما كه به انواع حرام آلوده است، در ديده من از استخوان خوكى كه در دست بيمارى جذامى باشد، پست تر است.

حکمت ۲۳۷

اقسام عبادت

(عبادی، معنوی)

           

و درود خدا بر او فرمود: گروهى خدا را به اميد بخشش پرستش كردند، كه اين پرستش بازرگانان است، و گروهى او را از روى ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى سپاسگذارى پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.

حکمت ۲۳۸

مشکلات تشکیل خانواده

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: زن و زندگى، همه اش دردسر است و زحمت بارتر اينكه از او چاره اى نيست.(۲)

حکمت ۲۳۹

زشتی سُستی و سخن چینی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: هر كس تن به سستى دهد، حقوق را پايمال كند، و هر كس سخن چين را پيروى كند دوستى را به نابودى كشاند.

حکمت ۲۴۰

غصب و ویرانی

(اقتصادی، سیاسی)

               

و درود خدا بر او فرمود: سنگ غصبى در بناى خانه، در گرو ويران شدن آن است (اين سخن از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است، و اينكه سخن پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و علىعليه‌السلام شبيه يكديگرند جاى شگفتى نيست براى اينكه هر دو از يكجا سرچشمه گرفته و در دو ظرف ريخته شده است).

حکمت ۲۴۱

آینده دردناک ستمکاران

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: روزى كه ستمديده از ستمكار انتقام كشد، سخت تر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مى داشت.

حکمت ۲۴۲

ارزش ترس از خداوند

(اخلاقی، اعتقادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: از خدا بترس هر چند اندك، ميان خود و خدا پرده اى قرار ده هر چند نازك!.

حکمت ۲۴۳

روش صحیح پاسخگویی

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: هرگاه پاسخها همانند و زياد باشد، پاسخ درست پنهان گردد.

حکمت ۲۴۴

مسؤولیت نعمت های الهی

(اعتقادی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: خدا را در هر نعمتى حق است، هر كس آن را بپردازد، فزونى يابد، و آن كس كه نپردازد و كوتاهى كند، در خطر نابودى قرار گيرد.

حکمت ۲۴۵

قدرت وکنترل شهوت

(اخلاقی، علمی)

و درود خدا بر او فرمود: هنگامى كه توانايى فزونى يابد، شهوت كاستى گيرد.

                 

_____________________

۱. نقد نسبی بودن اخلاق در زندگی (رلاتیویسم RELATIVISM ) «نسبیّت» گر چه در اینجا امامعليه‌السلام به نسبی بودن برخی از ارزش های اخلاقی بین زن و مرد اشاره فرمود، و این ارتباطی به نسبی بودن اخلاق ندارد. ۲. ضرب المثل است چنان که در فارسی می گویند: «زن و فرزند دردسر است و بی دردسر هم نمی شود زندگی کرد»، یعنی ازدواج مسئولیّت آور است، اگر می خواهی آزاد باشی، تشکیل خانواده نده.

۴۸۵

الحکمة ۲۴۶

التحذیر من نفار النّعم

وَ قَالَ عليه‌السلام : احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ.

الحکمة ۲۴۷

مکاسب السّخاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْكَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ الرَّحِمِ.

الحکمة ۲۴۸

تصدیق حسن الظّن

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْرا فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.

الحکمة ۲۴۹

افضل الأعمال

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ.

الحکمة ۲۵۰

الطریق الی معرفة الله

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : عَرَفْتُ اللَّهَسبحانه بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ، وَ حَلِّ الْعُقُودِ، وَ نَقْضِ الْهِمَمِ.

الحکمة ۲۵۱

حلاوة الدنیا و الآخرة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلاَوَةُ الْآخِرَةِ، وَ حَلاَوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ.

الحکمة ۲۵۲

فلسفة الاحکام الاسلامیّة

وَ قَالَ عليه‌السلام : فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيرا مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاَةَ تَنْزِيها عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيبا لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلاَءً لِإِخْلاَصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّينِ، وَ الْجِهَادَ عِزّا لِلْإِسْلاَمِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعا لِلسُّفَهَأِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْنا لِلدِّمَأِ، وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاما لِلْمَحَارِمِ، وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِينا لِلْعَقْلِ، وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَابا لِلْعِفَّةِ، وَ تَرْكَ الزِّنَا تَحْصِينا لِلنَّسَبِ، وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيرا لِلنَّسْلِ، وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَارا عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ، وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفا لِلصِّدْق، وَ السَّلاَمَ أَمَانا مِنَ الْمَخَاوِفِ، وَ الْأَمَانَةَ نِظَاما لِلْأُمَّةِ، وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيما لِلْإِمَامَةِ.

الحکمة ۲۵۳

کیفیة تحلیف الظّالم

و کان عليه‌السلام یقول: أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ بِأَنَّهُ بَرِي ءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ؛ فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِبا عُوجِلَ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلا هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ، لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَتعالی .

الحکمة ۲۵۴

المبادرة الی الإنفاق

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَا ابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ، وَ اعْمَلْ فِي مَالِكَ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ.

الحکمة ۲۵۵

الحدّة و الجنون

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ، لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ، فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ.

الحکمة ۲۵۶

الحسد و الأمراض

وَ قَالَ عليه‌السلام : صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ.

الحکمة ۲۵۷

نصائح خالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ:

يَا كُمَيْلُ، مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ، وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ. فَوَ الَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْبا سُرُوراً إِلا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً.

۴۸۶

حکمت ۲۴۶

هشدار از پشت کردن نعمت ها

(معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: از گريختن نعمتها بپرهيزيد زيرا هر گريخته اى باز نمى گردد.

حکمت ۲۴۷

ره آورد سخاوت

(اقتصادی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: بخشش بيش از خويشاوندى محبت آورد.

حکمت ۲۴۸

تقویت خوشبینی ها

(اخلاق اجتماعی)

           

و درود خدا بر او فرمود: چون كسى به تو گمان نيك برد، خوشبينى او را تصديق كن.

حکمت ۲۴۹

بهترین عمل ها

(اخلاق، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: بهترين كارها آن است كه با ناخشنودى در انجام آن بكوشى.

حکمت ۲۵۰

خداشناسی در حوادث روزگار

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: خدا را از سست شدن اراده هاى قوى، گشوده شدن گره هاى دشوار، و درهم شكسته شدن تصميم ها، شناختم.(۱)

حکمت ۲۵۱

تلخی ها و شیرینی های دنیا و آخرت

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: تلخ كامى دنيا، شيرينى آخرت، و شيرينى دنياى حرام، تلخى آخرت است.

حکمت ۲۵۲

فلسفه احکام الهی

(اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: خدا «ايمان » را براى پاكسازى دل از شرك، و (نماز) را براى پاك بودن از كبر و خودپسندى و «زكات » را عامل فزونى روزى، و «روزه » را براى آزمودن اخلاص بندگان، و «حج » را براى نزديكى و همبستگى مسلمانان، و «جهاد » را براى عزت اسلام، و «امر به معروف » را براى اصلاح توده ها ناآگاه، و «نهى از منكر » را براى بازداشتن بيخردان از زشتى ها، «صله رحم » را براى فراوانى خويشاوندان، و «قصاص » را براى پاسدارى از خونها،

و اجراى «حدود » را براى بزرگداشت محرمات الهى، و ترك «مي گُسارى » را براى سلامت عقل، و دورى از «دزدى » را براى تحقق عفت، و ترك «زنا » را براى سلامت نسل آدمى، و ترك «لواط » را براى فزونى فرزندان، و «گواهى دادن » را براى به دست آوردن حقوق انكارشده، و ترك «دروغ » را براى حرمت نگهداشتن راستى، و «سلام كردن » را براى امنيت از ترسها، و «امامت » را براى سازمان يافتن امور امت، و «فرمانبردارى از امام » را براى بزرگداشت مقام رهبرى، واجب كرد.

حکمت ۲۵۳

روش سوکند دادن ستمکار

(سیاسی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: آنگاه كه خواستيد ستمكارى را سوگند دهيد از او بخواهيد كه بگويد از حول و قوت خدا بيزار است زيرا اگر به دروغ سوگند خورد، پس از بيزارى، در كيفر او شتاب شود، اما اگر در سوگند خود بگويد (به خدايى كه جز او خدايى نيست) در كيفرش شتاب نگردد، چه او خدا را به يگانگى ياد كرد.

حکمت ۲۵۴

تلاش در إنفاق های اقتصادی

(اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: اى فرزند آدم! خودت وصى مال خويش باش، امروز بگونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند.

حکمت ۲۵۵

تند خویی و جنون

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: تندخويى بى مورد نوعى ديوانگى است، زيرا كه تندخو پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد پس ديوانگى او پايدار است.

حکمت ۲۵۶

حسادت و بیماری

(اخلاقی، بهداشتی)

و درود خدا بر او فرمود: تندرستى تن در دورى از حسادت است.

حکمت ۲۵۷

پند های جاویدان «راه شاد کردن دیگران» (اخلاق خانواده

(اخلاقی، اجتماعی)

           

و درود خدا بر او فرمود: اى كميل! خانواده ات را فرمان ده كه روزها در به دست آوردن بزرگوارى، و شبها در رفع نياز خفتگان بكوشند، سوگند به خدايى كه تمام صداها را مى شنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد

_____________________

۱. امام باقرعليه‌السلام فرمود: مردی از امام سؤال کرد که ای امیر مؤمنان با چه چیز خدا را شناختی؟ آن حضرت جواب داد:

۴۸۷

فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ(نازلة) جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَأِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ.

الحکمة ۲۵۸

الصدقة و الغنی

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ.

الحکمة ۲۵۹

منزلة الوفاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْوَفَأُ لِأَهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللَّهِ، وَ الْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَأٌ عِنْدَ اللَّهِ.

الحکمة ۲۶۰

التحذیر من الإملاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ، وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَدا بِمِثْلِ الْإِمْلاَءِ لَهُ.

وَ قَدْ مَضى هذا الْكَلامُ فيما تَقَدِّمَ اِ لا أَنَّ فِيه هاهُنا زِيادَةً جَيِّدَةً مُفِيدَةً.

۴۸۸

كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنانكه شتر غريبه را از چراگاه دور سازند.

حکمت ۲۵۸

صدقه و توانگری

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: هرگاه تهي دست شديد با صدقه دادن، با خدا تجارت كنيد.

حکمت ۲۵۹

شناخت جایگاه وفاداری

(اخلاقی، اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: وفادارى با خيانتكاران نزد خدا نوعى خيانت، و خيانت به خيانتكاران نزد خدا وفادارى است.

حکمت ۲۶۰

پرهیز از مُهلت دادن های خدا

(اعتقادی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: با احسان پياپى خدا، گناهكار را گرفتار كند و پرده پوشى خدا او را مغرور سازد، و با ستايش مردم فريب خورد و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، مورد آزمايش قرار نداد.

می گویم : (این سخن امامعليه‌السلام در کلمات گذشته آمده بود، امّا چون در اینجا عبارات زیبا و مفیدی اضافه بر گذشته وجود داشت آن را نقل کردم).

۴۸۹

فصلٌ فی غرائب کلامه

«تذکر فیه شیئاً منغریب کلامه المحتاج الی التقسیر»

۱- و فی حدیثعليه‌السلام

ظهور الامام المهدی (عج)

فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ اَلدِّينِ بِذَنَبِهِ، فَيَجْتَمِعُونَ إِلَيْهِ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ اَلْخَرِيفِ.

(الیعسوب: السید العظیم المالک لامور الناس یومئذ، و القزع: قطع الغیم التی لا ماء فیها.)

۲- و فی حدیثعليه‌السلام

فن الخطابة: هذا الخَطِیبُ الشَّحشَحُ

یرید الماهر بالخطبة الماضی فیها، و کل ماض فی کلام أو سیر فهو شحشح، و الشحشح فی غیر هذا الموضع: البخیل الممسک.

۳- و فی حدیثعليه‌السلام

اجتناب العداوة: إنَّ لِلخُصُومَة قُحَماً.

یرید بالقحم المهالک، لأنها تقحم أصحابها فی المهالک و المتالف فی الأکثر. و من ذلک «قمحة الأعراب» و هو أن تصیبهم السنة فتتعری أموالهم فذلک تقحمها فیهم. و قیل فیه وجه آخر: و هو أنها تقحمهم بلاد الریف، أی تحوجهم إلی دخول الحضر عند محول البدو.

۴- و فی حدیثعليه‌السلام

تکفل امور النّساء

إِذا بَلَغَ النِّساءُ نَصَّ ‏الْحَقائِقِ‏ فَالْعَصَبَةُ أَوْلى.

وَ النَّصُّ: مُنْتَهَى الْأَشْیاءِ وَ مَبْلَغُ أَقْصاها کَالنَّصِّ فِى السَّیْرِ، لِأَنَّهُ أَقْصى ما تَقْدِرُ عَلَیْهِ الدّآبَّةُ. وَ تَقُولُ: نَصَصْتُ الرَّجُلَ عَنِ الْأَمْرِ، إِذَا اسْتَقْصَیْتَ مَسْأَلَتَهُ عَنْهُ لِتَسْتَخْرِجَ ما عِنْدَهُ فِیهِ، فَنَصُّ الْحِقاقِ یُرِیدُ بِهِ الْإِدْراکَ لِأَنَّهُ مُنتَهَى الصِّغَرِ وَ الْوَقْتُ الَّذِى یَخْرُجُ مِنْهُ الصَّغِیرُ إِلى حَدِّ الْکَبِیرِ، وَ هُوَ مِنْ أَفْصَحِ الْکِنایاتِ عَنْ هذَا الْأَمْرِ وَ أَغْرَبِها. یَقُولُ: فَإِذا بَلَغَ النِّساءُ ذلِکَ فَالْعَصَبَةُ أَوْلى بِالْمَرْأَةِ مِنْ أُمِّها إِذا کانُواْ مَحْرَماً مِثلَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَعْمامِ؛ وَ بِتَزْوِیجِها إِنْ أَرادُواْ ذلِکَ.

وَ الْحِقاقُ: مُحاقَّةُ الْأُمِّ لِلْعَصَبَةِ فِى الْمَرْأَةِ وَ هُوَ الْجِدالُ وَ الْخُصُومَةُ وَ قَوْلُ کُلِّ واحِدٍ مِنهُما لِلْاخَرِ: «أَنَا أَحَقُّ مِنْکَ بِهذا» یُقالُ مِنْهُ: حاقَقْتُهُ حِقاقاً مِثْلَ جادَلْتُهُ جِدالًا. وَ قَدْ قِیلَ: إِنَّ نَصَّ الْحِقاقِ بُلُوغُ الْعَقْلِ، وَ هُوَ الْإِدْراکُ، لِأَنَّهُ عَلَیْهِ السَّلامُ إِنَّما أَرادَ مُنتَهَى الْأَمْرِ الَّذِى تَجِبُ فِیهِ الْحُقُوقُ وَ الْأَحْکامُ، وَ مَنْ رَواهُ نَصَّ الْحَقائِق فَإِنَّما أَرادَ جَمْعَ حَقِیقَةٍ. هذا مَعْنى ما ذَکَرَهُ أَبُو عُبَیْدٍ الْقاسِمُ بْنُ سَلَّامٍ وَ الَّذِى عِنْدِى أَنَّ الْمُرادَ بِنَصِّ الْحِقاقِ ههُنا بُلُوغُ الْمَرْأَةِ إِلَى الْحَدِّ الَّذِى یَجُوزُ فِیهِ تَزْویجُها وَ تَصَرُّفُها فِى حُقُوقِها، تَشْبِیهاً بِالْحِقاقِ مِنَ الْإِبِلِ، وَ هِىَ جَمْعُ حِقَّةٍ وَ حِقٍّ وَ هُوَ الَّذِى اسْتَکْمَلَ ثَلاثَ سِنِینَ وَ دَخَلَ فِى الرَّابِعَةِ، وَ عِنْدَ ذلِکَ یَبْلُغُ إِلَى الْحَدِّ الَّذِى یُتَّمَکَّنُ فِیهِ مِنْ رُکُوبِ ظَهْرِهِ وَ نَصِّهِ فِى سَیْرِهِ، وَ الْحَقآئِقُ أَیْضاً جَمْعُ حِقَّةٍ، فَالرِّوایَتانِ جَمِیعاً تَرْجِعانِ إِلى مَعْنىً واحِدٍ، وَ هذا أَشْبَهُ بِطَرِیقَةِ الْعَرَبِ مِنَ الْمَعْنَى الْمَذْکُورِ أَوَّلًا.

۵- و فی حدیثعليه‌السلام

تأثیر الایمان فی الرّوح

إِنَّ الْإِیمانَ یَبْدُو لُمْظَةً(الّلمظةُ) فِى الْقَلْبِ، کُلَّمَا ازْدادَ الْایمانُ ازْدادَتِ اللُّمْظَةُ.

وَ اللُّمْظَةُ مِثْلُ النُّکْتَةِ أَوْ نَحْوِها مِنَ الْبَیاضِ. وَ مِنْهُ قِیلَ: فَرَسٌ أَلْمَظُ، إِذا کانَ ‏بِجَحْفَلَتِهِ‏ شَىْ‏ءٌ مِنَ الْبَیاضِ.

۴۹۰

بخش حکمت های شگفتی آور از سخنان امیر المؤمنینعليه‌السلام

(در این فصل برخی از سخنان برگزیده شگفتی آور امام را می آوریم که احتیاج به تفسیر و تحلیل دارد).

۱- روایتی از امامعليه‌السلام

اشاره به ظهور امام زمان (عج)

چون آنگونه شود، پیشوای دین(۱) قیام کند، پس مسلمانان پیرامون او چونان ابر پاییزی گرد آیند.

(«یعسوب» یعنی بزرگ مسلمانان، و «قزع» یعنی ابرهای پاییزی)

۲- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

سخنوری

این سخنران، زبردست ماهری است(۲) .

(«شحشح» یعنی مهارت دارد، به کسی که خوب حرف می زند یا خوب راه می رود گویند، ولی در موارد دیگر «شحشح» یعنی فردی بخیل)

۳- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

پرهیز از دشمنی کردن

دشمنی، رنج ها و سختی هایی هلاک کننده دارد.

(«قحم» یعنی مهلکه ها، زیرا دشمنی آنان را به هلاکت می رساند، و به معنی سختی ها نیز آمده که می گویند «قحمه الاعراب»، یعنی روزگار سختی و گرسنگی عرب ها به گونه ای که اموالشان تمام می شود ، و معنی «تقحّم» همین است که می گویند خشکسالی روستاییان را به سرزمین های سبز و آباد کشانده است).

۴- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

سرپرستی زنان

چون زنان بالغ شوند، خویشاوندان پدری برای سرپرستی آنان سزاوارترند.

(منظور از «نصّ» آخرین درجه هر چیز است، مانند «نصّ» در سیر، که به معنی آخرین مرحله توانایی مرکب است، هنگامی که می گوییم، «نصصت الرّجل عن الآمر» آنقدر سؤال از کسی بشود که آنچه می داند بیان کند، بنا بر این «نصّ الحقاق» به معنی رسیدن به مرحله بلوغ است که پایان دوره کودکی است، این جمله از فصیح ترین کنایات و شگفت آورترین آنها است، منظور امام این است، هنگامی که زنان باین مرحله برسند «عصبه»: مردان خویشاوند پدری که محرم آنان هستند، مانند برادر، و عمو، به حمایت آنها سزاوارتر از مادرند، و هم چنین در انتخاب همسر برای آنها، و منظور از حقاق مخالفت و درگیری مادر، با عصبه، در مورد این زن است، به طوری که هر کدام به دیگری می گوید: من از تو احقّ هستم، گفته می شود: «حاققته حقاقا» بمعنی رشد عقلی است، یعنی به مرحله ای برسد که حقوق و احکام در باره او اجرا شود، اما آن کس که نصّ الحقائق نقل کرده منظورش از حقایق، جمع «حقیقت» است.

این بود معنایی که «ابو عبید قاسم بن سلام»(۳) برای این جمله کرده است، اما نظر من این است که منظور از «نصّ الحقاق» این است که زن به مرحله ای برسد که جائز باشد تزویج کند، و اختیاردار حقوق خود شود، این در حقیقت تشبیه به «حقاق» در شتر است چرا که «حقاق» جمع حقّه و «حق» است به معنی شتری که سه سالش تمام و آماده بهره برداری است. «حقائق» نیز جمع حقّه است ، بنا بر این هر دو تعبیر به یک معنی باز می گردد، هر چند معنی دوم به روش عرب شبیه تر است.

۵- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

تأثیر ایمان در روح

ایمان نقطه ای نورانی در قلب پدید آورد که هر چه ایمان رشد کند آن نیز فزونی یابد.

(لمظه نقطه سیاه یا سفید است، می گویند فرس المظ، یعنی اسبی که در لب او نقطه سپیدی باشد)

_____________________

۱. یعسوب: یعنی رهبر و ملکه زنبور عسل، در اینجا یعنی رهبر امّت اسلام.

۲. منظور، صعصعه بن صوحان است که از یاران خاص امامعليه‌السلام بود و سخنران با مهارتی بود، مغیره بن شعبه به دستور معاویه او را تبعید کرد و در سال ۶۰ هجری در تبعیدگاه خود درگذشت.

۳. ابو عبید بن هروی از دانشمندان فقه و حدیث و ادب بود که در سال ۲۲۲ هجری در گذشت.

۴۹۱

۶- وَ فِى حَدِیثِهِعليه‌السلام

ضرورة دفع الزّکاة

إِنَّ الرَّجُلَ إِذا کانَ لَهُ الدَّیْنُ الظَّنُونُ، یَجِبُ عَلَیْهِ أَنْ یُزَکِّیَهُ، لِما مَضى إِذا قَبَضَهُ.

فَالظَّنُونُ: الَّذِى لا یَعْلَمُ صاحِبُهُ أَیَقْبِضُهُ مِنَ الَّذِى هُوَ عَلَیْهِ أَمْ لا، فَکَأَنَّهُ الَّذِى یَظُنُّ بِهِ فَمَرَّةً یَرْجُوهُ وَ مَرَّةً لا یَرْجُوهُ. وَ هُوَ مِنْ أَفْصَحِ الْکَلامِ، وَ کَذلِکَ کُلُّ أَمْرٍ تَطْلُبُهُ وَ لا تَدْرِى عَلى أَىِّ شَىْ‏ءٍ أَنْتَ مِنْهُ فَهُوَ ظَنُونٌ، وَ عَلى ذلِکِ قَوْلُ الْأَعْشى:

ما یُجْعَلُ الْجُدَّ الظَّنُونُ الَّذِى

جُنِّبَ صَوْبَ اللَّجِبِ الْماطِرِ

مِثْلَ الْفُراتِىِّ إِذا ما طَما

یَقْذِفُ بِالْبُوصِىِّ وَ الْماهِرِ

وَ الْجُدُّ: الْبِئْرُ الْعادِیَةُ فِى الصَّحْراءِ، وَ الظَّنُونُ: الَّتِى لا یُعْلَمُ هَلْ فِیها ماءٌ أَمْ لا.

۷- وَ فِى حَدِیثِهِعليه‌السلام

الاخلاق العسکرّیة

أَنَّهُ شَیَّعَ جَیْشاً یُغْزِیهِ فَقالَ: ‏أَعْذِبُواْ عَنِ النِّساءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ.

وَ مَعْناهُ: أَصْدِفُوا عَنْ ذِکْرِ النِّساء وَ شُغْلِ الْقَلْبِ بِهِنَّ وَ امْتَنِعُواْ مِنَ الْمُقارَبَةِ لَهُنَّ، لِأَنَّ ذلِکَ ‏یَفُتّ‏ فِى عَضُدِ الْحَمِیَّةِ، وَ یَقْدَحُ فِى ‏مَعاقِدِ ‏الْعَزِیمَةِ؛ وَ ‏یَکْسِرُ عَنِ ‏الْعَدُوِّ، وَ یَلْفِتُ عَنِ الْإِبْعادِ فِى الْغَزْوِ، وَ کُلُّ مَنِ امتَنَعَ مِنْ شَىْ‏ءٍ فَقَدْ عْذَبَ عَنْهُ. وَ الْعاذِبُ وَ الْعَذُوبُ: الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْأَکْلِ وَ الشُّرْبِ.

۸- وَ فِى حَدِیثِهِعليه‌السلام

الأمل فی الانصار

کَالْیاسِرِ الْفالِجِ یَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِداحِهِ.

‏الْیاسِرُونَ‏ هُمُ الَّذِینَ ‏یَتَضارَبُونَ‏ ‏بِالْقِداحِ‏ عَلَى ‏الْجَزُورِ، وَ الْفالِجُ: الْقاهِرُ الْغالِبُ، یُقالُ: قَدْ ‏فَلَجَ‏ عَلَیْهِمْ وَ فَلَجَهُمْ، قالَ الرّاجِزُ: لَمَّا رَأَیْتُ فالِجاً قَدْ فَالَجاً.

۹- وَ فِى حَدِیثِهِعليه‌السلام

شجاعة الرسول الأعظم

کُنّا إِذَا احْمَرَّ البَأْسُ اتَّقَیْنا بِرَسُولِ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، فَلَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ.

وَ مَعْنى ذلِکَ أَنَّهُ إِذا عَظُمَ الْخَوْفُ مِنَ الْعَدُوِّ وَ اشْتَدَّ ‏عِضاضُ‏ الْحَرْبِ، ‏فَزِعَ‏ ‏الْمُسْلِمُونَ‏ إِلى قِتالِ رَسُولِ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بِنَفْسِهِ، فَیُنْزِلُ اللَّهُ تَعالَى النَّصْرَ عَلَیْهِمْ بِهِ، وَ یَأَمَنُونَ مِما کانُوا یَخافُونَهُ بِمَکانِهِ. وَ قَوْلُهُ إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ کِنایَةٌ عَنِ اشْتِدادِ الْأَمْرِ، وَ قَدْ قِیلَ فِى ذلِکَ أَقْوالٌ أَحْسَنُها: أَنَّهُ شَبَّهَ ‏حَمْىَ‏ الْحَرْبِ بِالنَّارِ الَّتِى تَجْمَعُ الْحَرارَةَ وَ الْحُمْرَةَ بِفِعْلِها وَ لَوْنِها.

وَ مِمَّا یُقَوِّى ذلِکَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، وَ قَدْ رَأى ‏مُجْتَلَدَ النَّاسِ یَوْمَ حُنَیْنٍ وَ هِىَ حَرْبُ هَوازِنَ: «‏الْأنَ‏ ‏حَمِىَ‏ ‏الْوَطِیسُ‏» فَالْوَطِیسُ: مُسْتَوْقَدُ النَّارِ فَشَبَّهَ رَسُولُ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مَا ‏اسْتَحَرَّ مِنْ ‏جِلادِ الْقَوْمِ بِاحْتِدامِ النَّارِ وَ شِدَّةِ الْتِهابِها. انْقَضى هذَا الْفَصْلُ، وَ رَجَعْنا إِلى سَنَنِ الْغَرَضِ الْأَوَّلِ فِى هذَا الْبابِ.

۴۹۲

۶- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

ضرورت پرداخت زکات

هر گاه انسان طلبی دارد که نمی داند وصول می شود یا نه، پس از دریافت آن واجب است زکات آن را برای سالی که گذشته، بپردازد.

می گویم : (بنابر این «دین ظنون» آن است که طلب کار نمی داند آیا می تواند از بدهکار وصول کند یا نه؟ گویا طلب کار در حال ظنّ و گمان است، گاهی امید دارد که بتواند آن را بستاند، و گاهی امید دارد که بتواند آن را بستاند، و گاهی نه، این از فصیح ترین سخنان است، همچنین هر کاری که طالب آن هستی و نمی دانی در چه موضعی نسبت به آن خواهی بود، آن را «ظنون» گویند.

و گفته اعشی شاعر عرب از همین باب است، آنجا که می گوید: «چاهی که معلوم نیست آب دارد یا نه، و از محلی که باران گیر باشد دور است، نمی شود آن را همچون فرات، که پر از آب است، و کشتی و شناگر ماهر را از پا در می آورد، قرار داد» «جدّ» چاه قدیمی بیابانی را گویند، و ظنون آن است که معلوم نیست آب دارد یا نه).

۷- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

(وقتی لشکری را در راه جنگ مشایعت می کرد فرمود)

اخلاق نظامی

تا می توانید از زنان دوری کنید.

می گویم : (معنی این سخن آن که از یاد زنان و توجّه دل به آنها در هنگام جنگ، اعراض کنید، و از نزدیکی با آنان امتناع ورزید، چه اینکه این کار بازوان حمیّت را سست، و در تصمیم شما خلل ایجاد می نماید، و از حرکت سریع، و کوشش در جنگ باز می دارد، هر کس که از چیزی امتناع ورزد گفته می شود «عذب عنه» و «عازب» و «عذوب» به معنی کسی است که از خوردن و آشامیدن امتناع می ورزد).

۸- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

امید به پیروزی

مسلمان چونان تیراندازی ماهری است که انتظار دارد، در همان نخستین تیراندازی پیروز گردد.

می گویم : (یاسرون، کسانی هستند که با تیرها بر سر شتری مسابقه می دهند، و فالج، یعنی چیره دست پیروز. می گویند. قد فلج علیهم و فلجهم. یعنی بر آنان پیروز شدند، و آنان را مغلوب کردند، و راجز(۱) می گوید: چیره دستی را دیدم که پیروز شد.)

۹- روایتی دیگر از امامعليه‌السلام

جهاد پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

هر گاه آتش جنگ شعله می کشید، ما به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پناه می بردیم، که در آن لحظه کسی از ما همانند پیامبر صصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به دشمن نزدیک تر نبود.

(وقتی ترس از دشمن بزرگ می نمود، و جنگ به گونه ای می شد که گویا جنگجویان را می خواهد در کام خود فرو برد، مسلمانان به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پناهنده می شدند، تا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شخصاً به نبرد پردازد، و خداوند به وسیله او نصرت و پیروزی را بر آنان نازل فرماید، و در سایه آن حضرت ایمن گردند، اما جمله کنایه از شدّت کارزار است.

در این باره سخنان متعدّدی گفته شده که بهترین آنها اینکه امامعليه‌السلام داغی جنگ را به شعله های سوزان آتش تشبیه کرده است، و از چیزهایی که این نظر را تقویت می کند، سخن پیامبر در جنگ حنین است، هنگامی که نبرد سخت شد و شمشیر زدن مردم را در جنگ «هوازن» مشاهده کرد فرمود: «الآن حمی الوطیس» اکنون تنور جنگ داغ شد، «وطیس» تنور آتش است، بنا بر این رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم داغی و گرمی جنگ را به افروختگی و شدّت شعله وری آتش تشبیه فرموده است).

_____________________

۱. راجز، فضل بن قدامه عجلی و لقب او، ابو النّجم است، او از شاعران عصر اموی است که در سال ۱۳۰ هجری درگذشت.

۴۹۳

الحکمة ۲۶۱

مظلومیة الامام علیعليه‌السلام

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْأَنْبَارِ فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِيا حَتَّى أَتَیالنُّخَيْلَةَ فَأَدْرَكَهُ النَّاسُ وَ قَالُوا: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ فَقَالَ: وَ مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ؟ إِنْ كَانَتِ الرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا، فَإِنِّي الْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي، كَأَنَّنِي الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَةُ، أَوِ الْمَوْزُوعُ وَ هُمُ الْوَزَعَةُ!.

فَلَمَا قالَ عليه‌السلام هَذا الْقَوْلَ، فِي كَلامٍ طَوِيلٍ قَدْ ذَكَرْنا مُخْتارَهُ فِي جُمْلَةِ الْخُطَبِ، تَقَدَّمَ إِلَيْهِ رَجُلانِ مِنْ أصْحابِهِ، فَقالَ أَحَدُهما: إنّي لا أَمْلِكُ إلا نَفْسِي وَ أَخِي، فَمُرْنا بِأِمْرِكَ يا أَمير الْمُؤ مِنِينَ نَنْقُذُ لَهُ، فَقالَ عليه‌السلام : وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ؟.

الحکمة ۲۶۲

المنحرفون عن الحق

وَ قِيلَ: إِنَّ الْحَارِثَ بْنَ حَوْطٍ أَتَاهُ فَقَالَ: أَ تَرَانِي أَظُنُّ أَصْحَابَ الْجَمَلِ كَانُوا عَلَى ضَلاَلَةٍ؟.

فَقَالَ عليه‌السلام : يَا حَارِثُ، إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ! إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ أتاهُ، وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ. فَقَالَ الْحَارِثُ:فَإِنِّي أَعْتَزِلُ مَعَ سَعِيدِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ، فَقَالَعليه‌السلام : إِنَّ سَعْدا وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ لَمْ يَنْصُرَا الْحَقَّ، وَ لَمْ يَخْذُلاَ الْبَاطِلَ.

الحکمة ۲۶۳

صاحب السّلطان

وَ قَالَ عليه‌السلام : صَاحِبُ السُّلْطَانِ كَرَاكِبِ الْأَسَدِ: يُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ، وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ.

الحکمة ۲۶۴

فضل الإحسان

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَحْسِنُوا فِي عَقِبِ غَيْرِكُمْ تُحْفَظُوا فِي عَقِبِكُمْ.

الحکمة ۲۶۵

کلام الحکماء

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ كَلاَمَ الْحُكَمَأِ إِذَا كَانَ صَوَابا كَانَ دَوَأً، وَ إِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَأً.

الحکمة ۲۶۶

کیفیة الجواب

وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الْإِيمَانَ فَقَالَ عليه‌السلام : إِذَا كَانَ غَدٌ فَأْتِنِي حَتَّى أُخْبِرَكَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ، فَإِنْ نَسِيتَ مَقَالَتِي حَفِظَهَا عَلَيْكَ غَيْرُكَ، فَإِنَّ الْكَلاَمَ كَالشَّارِدَةِ، يَنْقُفُهَا هَذَا وَ يُخْطِئُهَا هَذَا.(وَ قَدْ ذَكَرْنا ما أَجابَهُ بِهِ فِيما تَقَدَّمْ مِنْ هذَا الْبابِ وَ هُوَ قَوْلُه: «الا يمانُ عَلى أَرْبَعِ شُعَبٍ» ) .

الحکمة ۲۶۷

الإجتناب من الحرص

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَا ابْنَ آدَمَ لاَ تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي أَتَاكَ، فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ.

الحکمة ۲۶۸

رعایة العدل فی المودّة و العداوة

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْما مَا وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا.

الحکمة ۲۶۹

انواع الناس فی الدنیا

وَ قَالَ عليه‌السلام : اَلنَّاسُ فِي الدُّنْيَا عَامِلاَنِ؛ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا، قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ، يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ، فَيُفْنِي عُمُرَهُ فِي مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ؛ وَ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا، فَجَأَهُ الَّذِي لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ، فَأَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعاً، وَمَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً، فَأَصْبَحَ وَجِيها عِنْدَ اللَّهِ، لاَ يَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَةً فَيَمْنَعُهُ.

۴۹۴

حکمت ۲۶۱

مظلمومیت امام علیعليه‌السلام

(سیاسی، تاریخی)

و درود خدا بر او فرمود: (آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار، و غارت كردن آن را شنيد، تنها و پياده به طرف پادگان نظامى كوفه «نًخيله»(۱) حركت كرد، مردم خود را به او رسانده، گفتند اى امير مومنان ما آنان را كفايت مى كنيم، فرمود:) شما از انجام كار خود درمانده ايد! چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى كنيد؟ اگر رعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى ناليدند، امروز من از رعيت خود مى نالم، گويى من پيرو و آنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند. (دو نفر از ياران جلو آمدند و يكى گفت: من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير مومنان فرمان ده تا هرچه خواهى انجام دهم، امامعليه‌السلام فرمود:) شما كجا؟ و آنچه من مى خواهم كجا؟!

حکمت ۲۶۲

مشکل حق شناسی

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: (حارث بن حوت(۲) نزد امام آمد و گفت: آيا چنين پندارى كه من اصحاب جمل را گمراه مى دانم؟ چنين نيست، امام فرمود:) اى حارث! تو زير پاى خود را ديدى، اما به پيرامونت نگاه نكردى، پس سرگردان شدى، تو حق را نشناختى تا بدانى اهل حق چه كسانى مى باشند؟ و باطل را نيز نشناختى تا باطل گرايان را بشناسی. (حارث گفت من و سعيد بن مالك،(۳) و عبدالله بن عمر، از جنگ كنار مى رويم، امام فرمود:) همانا سعيد و عبدالله بن عمر، نه حق را يارى كردند، و نه باطل را خوار ساختند.

حکمت ۲۶۳

مشکل هم نشینی با قدرتمندان

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: همنشين پادشاه، شيرسوارى را ماند كه ديگران حسرت منزلت او را دارند، ولى خود مى داند كه در جاى خطرناكى قرار گرفته است.

حکمت ۲۶۴

نیکی به بازماندگان دیگران

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: با بازماندگان ديگران نيكى كنيد، تا حرمت بازماندگان شما را نگاه دارند.

حکمت ۲۶۵

گفتار حکیمان

(علمی، درمانی)

و درود خدا بر او فرمود: گفتار حكيمان اگر درست باشد درمان،(۴) و اگر نادرست، درد جان است

حکمت ۲۶۶

روش صحیح پاسخ دادن

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: (شخصى از امام پرسيد كه ايمان را تعريف كن:) فردا نزد من بيا تا در جمع پاسخ گويم، كه اگر تو گفتارم را فراموش كنى ديگرى آن را در خاطرش سپارد، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكى آن را به دست آورد، و ديگرى آن را از دست مى دهد

(پاسخ امام در حكمت ۳۱ آمد كه ايمان را بر چهار شعبه تقسيم كرد.)

حکمت ۲۶۷

پرهزیز از حرص ورزی در کسب روزی

(اعتقادی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: اى فرزند آدم! اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند.

حکمت ۲۶۸

اعتدال در دوستی و دشمنی ها

(اخلاق اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: در دوستى با دوست مدارا كن، زيرا شايد روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نيز مدارا كن، زيرا شايد روزى دوست تو گردد.

حکمت ۲۶۹

روش برخورد با دنیا

(اعتقادی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم در دنيا دو دسته اند، يكى آن كس كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى ترسان است، و از تهيدستى خويش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مى دهد و ديگرى آنكه در دنيا براى آخرت كار مى كند، و نعمتهاى دنيا نيز بدون تلاش به او روى مى آورد، پس بهره هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مى گردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مى كند، و حاجتى را از خدا درخواست نمى كند جز آن كه روا مى گردد.

_____________________

۱. نخیله، جایی نزدیکی کوفه در سر راه شام، که لشگرگاه بود، سربازان و داوطلبان جنگ در آنجا گرد می آمدند و سازماندهی می شدند.

۲. ابن ابی الحدید در شرح خود و جاحظ در البیان ج ۳ ص ۱۲۱، حارث بن حوط ضبط کرده اند.

۳. هدف سعد وقّاص است که به انزوا گرایید.

۴. اشاره به علم: سوماتولوژی SOMATOLOGY (خاصیّت شناسی).

۴۹۵

الحکمة ۲۷۰

القرآن و أموال الکعبة

و روی أنه عند عمر بن الخطاب فی أیامه حلی ٍُّالْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ: لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ، وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ؟ فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ عَنْهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام ، فَقَالَعليه‌السلام :

إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ: أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ؛ وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ؛ وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ؛ وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا. وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ، فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ، وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً، وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً، فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ.فَقَالَ لَهُ عُمَرُ: لَوْلاَكَ لاَفْتَضَحْنَا. وَ تَرَكَ الْحَلْيَ بِحَالِهِ.

الحکمة ۲۷۱

طریق القضاء

وَرُوِيَ أَنَّهُعليه‌السلام : رُفِعَ إِلَيْهِ رَجُلاَنِ سَرَقَا مِنْ مَالِ اللَّهِ، أَحَدُهُمَا عَبْدٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ الْآخَرُ مِنْ عُرْضِالنَّاسِ.

فَقَالَعليه‌السلام : أَمَّا هَذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ لاَ حَدَّ عَلَيْهِ، مَالُ اللَّهِ أَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضاً؛ وَ أَمَّا الْآخَرُ فَعَلَيْهِ الْحَدُّ الشَّدِیدُ. فَقَطَعَ يَدَهُ.

الحکمة ۲۷۲

الجدّ فی اقتلاع المفاسد

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ.

الحکمة ۲۷۳

التوکل علی الله فی الرّزق

وَ قَالَ عليه‌السلام : أعْلَمُوا عِلْما يَقِيناً أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ -وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، و اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ، وَقَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ - أكْثر مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ، وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ. وَ الْعَارِفُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ، وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ. وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى وَ رُبَّ مُبْتَلًى مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى، فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَمِعُ فِي شُكْرِكَ، وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ، وَقِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ.

الحکمة ۲۷۴

ضرورة العمل

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلاً، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً. إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا.

الحکمة ۲۷۵

الرذائل الاخلاقیّة

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ، وَ ضَامِنٌ غَيْرُ وَفِيِّ. وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَأِ قَبْلَ رِيِّهِ؛ وَ كُلَّمَا عَظُمَ قَدْرُ الشَّيْءِ الْمُتَنَافَسِ فِيهِ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ لِفَقْدِهِ. وَ الْأَمَانِيُّ تُعْمِي أَعْيُنَ الْبَصَائِرِ، وَ الْحَظُّ يَأْتِي مَنْ لاَ يَأْتِيهِ.

الحکمة ۲۷۶

الإجتناب من النّفاق

وَ قَالَ عليه‌السلام : اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ فِي لاَمِعَةِ الْعُيُونِ عَلاَنِيَتِي، وَ تُقَبِّحَ فِيمَا أُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِي، مُحَافِظا عَلَى رِئَأِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِي بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّي، فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ

۴۹۶

حکمت ۲۷۰

ضرورت حفظ کعبه

(تاریخی، فقیهی، اقتصادی)

(در زمان حكومت عمر، نسبت به فراوانى زيور و زينتهاى كعبه صحبت شد، گروهى گفتند آنها را براى لشكر اسلام مصرف كن، كعبه زر و زينت نمى خواهد، وقتى از اميرالمومنينعليه‌السلام پرسيدند، فرمود:) همانا قرآن بر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هنگامى نازل گرديد كه اموال چهار قسم بود، اموال مسلمانان كه آن را بر اساس سهم هر يك از وارثان تقسيم كرد، و غنيمت جنگى كه آن را به نيازمندانش مى رساند، و خمس، كه خدا جايگاه مصرف آن را تعيين فرمود، و صدقات، كه خداوند راه هاى بخشش آن را مشخص فرمود.

و زيورآلات و زينت كعبه از اموالى بودند كه خدا آن را به حال خود گذاشت، نه از روى فراموشى آن را ترك كرد، و نه از چشم خدا پنهان بود، تو نيز آن را به حال خود واگذار چنانكه خدا و پيامبرش آن را به حال خود واگذاشتند.

(عمر گفت: اگر تو نبودى رسوا مى شديم، و متعرض زيورآلات كعبه نشد.)

حکمت ۲۷۱

روش صحیح قضاوت

(قضایی)

(دو نفر دزد را خدمت امامعليه‌السلام آوردند كه از بيت المال دزديدند، يكى برده مردم و ديگرى برده اى جزو بيت المال بود، امام فرمود:) برده اى كه از بيت المال است حدى بر او نيست، زيرا مال خدا مقدارى از مال خدا را خورده است، اما ديگرى بايد حد دزدى با شدت بر او اجرا گردد. (سپس دست او را بريد.)

حکمت ۲۷۲

ضرورت استقامت در برداشتن کجی ها

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: اگر از فتنه ها و لغزشگاه استوار بگذرم، دگرگوني هاى بسيار پديد مى آورم.

حکمت ۲۷۳

ضرورت توکّل به خداوند

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: به يقين بدانيد! خداوند براى بنده خود «هرچند با سياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد»، بيش از آنچه كه در علم الهی(۱) وعده فرمود، قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كم سياست باشد، با آنچه در قرآن براى او رقم زده حايلى نخواهد گذشت، هر كس اين حقيقت را بشناسد و بكار گيرد، از همه مردم آسوده تر، و سود بيشتر خواهد برد. و آنكه آن را واگذارد و در آن شك كند، از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است، چه بسا نعمت داده شده اى كه گرفتار عذاب شود، و بسا گرفتارى كه در گرفتارى ساخته شده و آزمايش گردد، پس اى كسى كه از اين گفتار بهره مند مى شوى، در شكرگزارى بيفزاى، و از شتابت دست بردار، و به روزى رسيده قناعت كن.

حکمت ۲۷۴

ضرورت عمل گرایی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: علم خود را نادانى، و يقين خود را شك و ترديد مپنداريد، پس هرگاه دانستيد عمل كنيد، و چون به يقين رسيديد اقدام كنيد.

حکمت ۲۷۵

ضد ارزش های اخلاقی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: طمع به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد، و به آنچه ضمانت كرد، وفادار نيست، و بسا نوشنده آبى كه پيش از سيراب شدن گلوگير شد، و ارزش آنچه كه رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود و آرزوها چشم بصيرت را كور مى كند، و آنچه روزى هر كسى است بى جستجو خواهد رسيد.

حکمت ۲۷۶

پرهیز از دو رویی ها

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو،

و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى، توجه مردم را به خود جلب نمايم، و چهره ظاهرم را زيبا نشان داده

_____________________

۱- ذکر حکیم را به قرآن، علم الهی، لوح محفوظ تفسیر کرده اند.

۴۹۷

حُسْنَ ظَاهِرِي، وَ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِي، تَقَرُّبا إِلَى عِبَادِكَ، وَ تَبَاعُدا مِنْ مَرْضَاتِكَ.

الحکمة ۲۷۷

حلف الامامعليه‌السلام

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ وَالَّذِي أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ، تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرّ،َ مَا كَانَ كَذَا وَ كَذَا.

الحکمة ۲۷۸

فضل استمرار العمل

وَ قَالَ عليه‌السلام : قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.

الحکمة ۲۷۹

منزلة الواجبات و المستحبات

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا.

الحکمة ۲۸۰

ضرورة ذکر المعاد

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ.

الحکمة ۱۸۱

فضل التعقّل علی المشاهدة

         

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ مَعَ الْإِبْصَارِ فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا وَ لاَ يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ.

الحکمة ۲۸۲

آفة الموعظة

وَ قَالَ عليه‌السلام : بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ.

الحکمة ۲۸۳

علل هلاک الشّعب

وَ قَالَ عليه‌السلام : جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ، وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ.

الحکمة ۲۸۴

فضیلة العلم

وَ قَالَ عليه‌السلام : قَطَعَ الْعِلْمُ عُذْرَ الْمُتَعَلِّلِينَ.

الحکمة ۲۸۵

اغتنام الفرص

وَ قَالَ عليه‌السلام : كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ.

الحکمة ۲۸۶

حلاوة الدنیا و غرورها

         

مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْءٍ«طُوبَى لَهُ» إِلا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ.

الحکمة ۲۸۷

صعوبة معرفة القدر

و سئل عن القدر، فقال: طَرِيقٌ مُظْلِمٌ فَلاَ تَسْلُكُوهُ، وَ بَحْرٌ عَمِيقٌ فَلاَ تَلِجُوهُ، وَ سِرُّ اللَّهِ فَلاَ تَتَكَلَّفُوهُ.

الحکمة ۲۸۸

آفة العلم

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْدا حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ.

الحکمة ۲۸۹

خصائص الانسان الکامل

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ. وَ كَانَ خَارِجا مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ، فَلاَ يَشْتَهِي مَا لاَ يَجِدُ وَ لاَ يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ. وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ، وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ. وَ كَانَ ضَعِيفا مُسْتَضْعَفاً! فَإِنْ جَأَ الْجِدُّ فَهُوَ غابٍ، وَصِلُّ وَادٍ، لاَ يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً. وَ كَانَ لاَ يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ، حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ؛ وَ كَانَ لاَ يَشْكُو وَجَعا إِلا عِنْدَ بُرْئِهِ؛ وَ كَانَ يَفْعَلُ مَا يَقُولُ وَ لاَ يَقُولُ مَا لاَ يَفْعَلُ؛ وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلاَمِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ؛ وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ نَظَرَ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَخَالِفُهُ، فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلاَئِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ.

الحکمة ۲۹۰

مسؤولیة النّعم

۴۹۸

با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده به سوى تو آيم، تا به بندگانت نزديك، و از خشنودى تو دور گردم.

حکمت ۲۷۷

سوگند امامعليه‌السلام

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: نه، سوگند بخدايى كه به قدرت او در شب سياهى به سر برديم كه روز سپيدى را در پى خواهد داشت، چنين و چنان نبود.!

حکمت ۲۷۸

ارزش تداوم عمل

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدواركننده تر است.

حکمت ۲۷۹

شناخت جایگاه واجبات و مستحبّات

(عبادی)

درود خدا بر او فرمود: هرگاه مستحبات به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد.

حکمت ۲۸۰

یاد قیامت و آمادگی

(اعتقادی، اخلاقی)

           

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه به ياد سفر طولانى آخرت باشد خود را آماده مى سازد.

حکمت ۲۸۱

برتر عقل از مشاهده چشم

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهى چشمها دروغ مى نماياند، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نمى كند.

حکمت ۲۸۲

غرور، آفت پندپذیری

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: ميان شما و پندپذيرى، پرده اى از غرور و خودخواهى وجود دارد.

حکمت ۲۸۳

علل سقوط جامعه

(اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: نادان شما پرتلاش، و آگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند.

حکمت ۲۸۴

دانش، نابود کننده عذرها

(علمی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: دانش راه عذرتراشى را بر بهانه جويان بسته است.

حکمت ۲۸۵

ضرورت استفاده از فرصت ها

(اخلاقی)

               

و درود خدا بر او فرمود: آنان كه وقتشان پايان يافت خواستار مهلت، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند!

حکمت ۲۸۶

سرانجام خوشی ها

(سیاسی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آنكه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.

حکمت ۲۸۷

مشکل درک قضا و قدر

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: (از قدر پرسيدند فرمود:) راهى است تاريك آن را مپيماييد، و دريايى است ژرف وارد نشويد، و رازى است خدايى خود را به زحمت نياندازيد.

حکمت ۲۸۸

جهل و خواری

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: هرگاه خدا بخواهد بنده اى را خوار كند، دانش را از او دور سازد.

حکمت ۲۸۹

الگوی کامل انسانیّت

(اخلاقی، اجتماعی، تربیتی)

           

و درود خدا بر او فرمود: در راه خدا برادرى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود چنان دنياى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود، و از شكم بارگى دور بود، پس آنچه را نمى يافت آرزو نمى كرد، و آنچه را مى يافت زياده روى نداشت، در بيشتر عمرش ساكت بود، اما گاهى كه لب به سخن مى گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى نشاند، بظاهر ناتوان و مستضعف مى نمود اما در برخورد جدى چونان شير بيشه مى خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت درمى آمد، تا پيش قاضى نمى رفت دليلى مطرح نمى كرد، و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى نمود، تا آنكه عذر او را مى شنيد، از درد شكوه نمى كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند اما در سكوت مغلوب نمى گرديد. و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود، اگر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديكتراست با آن مخالفت مى كرد، پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزشهاى اخلاقى، و از يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزشه اى اخلاقى بهتر از رها كردن بسيار است.

حکمت ۲۹۰

مسؤولیت نعمت ها

(اعتقادی، اخلاقی)

_____________________

۱. برخی گفته اند آن شخص ابوذر غفاری یا عثمان بن مظعون بود.

۴۹۹

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَنْ لا يُعْصَى شُكْرا لِنَعمِهِ.

الحکمة ۲۹۱

طریقة التعزیة

وَ قَالَعليه‌السلام : وَ قَدْ عَزَّى الْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ عَنِ ابْنٍ لَهُ:

يَا أَشْعَثُ، إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِكَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ مِنْكَ ذَلِكَ الرَّحِمُ، وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِي اللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ. يَا أَشْعَثُ، إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ، وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ. يَا أَشْعَثُ، ابْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلاَءٌ وَ فِتْنَةٌ، وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَةٌ.

الحکمة ۲۹۲

عزاء رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

وَ قَالَ عليه‌السلام ، عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سَاعَةَ دَفْنَه: إِنَّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلا عَنْكَ، وَ إِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلا عَلَيْكَ، وَ إِنَّ الْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ، وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ.

الحکمة ۲۹۳

التحذیر من مودّة الأحمق

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَصْحَبِ الْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ، وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ.

الحکمة ۲۹۴

المسافة ما بین المشرق و المغرب

وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، فَقَالَ عليه‌السلام : مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ.

الحکمة ۲۹۵

الاصدقاء و الاعداء

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَصْدِقَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ، وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ، وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ، وَ عَدُوُّ. عَدُوِّكَ. وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ، وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ.

الحکمة ۲۹۶

الإجتناب من العدوان

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعَى عَلَى عَدُوِّلَهُ، بِمَا فِيهِ إِضْرَارٌ بِنَفْسِهِ: إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ.

الحکمة ۲۹۷

فضل الإعتبار

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الاِعْتِبَارَ!

الحکمة ۲۹۸

العدل فی الخصومة

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ بَالَغَ فِي الْخُصُومَةِ أَثِمَ، وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهَا ظُلِمَ، وَ لاَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ.

الحکمة ۲۹۹

الاستعانة بالصّلوة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَةَ.

الحکمة ۳۰۰

عجائب ارتزاق النّاس

وَ سُئِلَعليه‌السلام : كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى كَثْرَتِهِمْ؟

فَقَالَ عليه‌السلام : كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ.فَقِيلَ: كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لاَ يَرَوْنَهُ؟ فَقَالَ عليه‌السلام : كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لاَ يَرَوْنَهُ.

الحکمة ۳۰۱

علامة العقل

وَ قَالَ عليه‌السلام : رَسُولُكَ تَرْجُمَانُ عَقْلِكَ، وَ كِتَابُكَ أَبْلَغُ مَا يَنْطِقُ عَنْكَ!.

الحکمة ۳۰۲

الانسان و الدّعاء

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا الْمُبْتَلَى الَّذِي قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلاَءُ، بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَأِ مِنَ الْمُعافَى الَّذِي لاَ يَأْمَنُ الْبَلاَءَ!

۵۰۰

و درود خدا بر او فرمود: اگر خدا بر گناهان وعده عذاب هم نمى داد، لازم بود به خاطر سپاسگذارى از نعمتهایش نافرمانى نشود.

حکمت ۲۹۱

روش تسلیت گفتن(جهت تسلیت گفتن به اشعث به قیس در مرگ فرزندش)

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش) اى اشعث! اگر بر پسرت اندوهناكى به خاطر پيوند خويشاوندى سزاوار است، اما اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى و تو گناهكارى. اى اشعث! پسرت تو را شاد مى ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است.

حکمت ۲۹۲

عزای پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بی تابی ها

(اعتقادی)

و درود خدا بر او هنگام به خاك سپردن رسول الله (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمود: همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى تابى ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ، اما مصيبتهاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند.

حکمت ۲۹۳

دوستی با احمق، هرگز!!

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت خود را زيبا جلوه داده، دوست دارد تو همانند او باشى.

حکمت ۲۹۴

فاصله میان شرق و غرب

(علمی)

(از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند فرمود:) به اندازه يك روز رفتن خورشيد.

حکمت ۲۹۵

شناخت دوستان و دشمنان

(اخلاق اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته اند، اما دوستانت، پس دوست تو و دوست دوست تو، و دشمن دشمن تو است. و اما دشمنانت، پس دشمن تو، و دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو است.

حکمت ۲۹۶

پرهیز از دشمنی ها

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: (شخصى را ديد كه چنان بر ضد دشمنش مى كوشيد كه به خود زيان مى رسانيد، فرمود:) تو مانند كسى هستى كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگرى را كه در كنار اوست بكشد!.

حکمت ۲۹۷

ضرورت عبرت گرفتن

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چه اندك!.

حکمت ۲۹۸

اعتدال در دشمنی ها

(اخلاقی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه در دشمنى زياده روى كند گناهكار است، و آن كس كه در دشمنى كوتاهى كند ستمكار است، و هر كس كه بى دليل دشمنى كند نمى تواند باتقوا باشد!.

حکمت ۲۹۹

نماز در نگرانی ها

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.

حکمت ۳۰۰

شگفتی روزی بندگان

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسيدند چگونه خدا با فراوانى انسانها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ فرمود:) آن چنانكه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد. (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسانها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينيد فرمود:) همانگونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند!.

حکمت ۳۰۱

احتیاط در فرستادن پیک ها و نامه ها

(اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو، و نامه تو گوياترين سخنگوى تو است!

حکمت ۳۰۲

نیاز انسان به دعا

(معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: آن كس كه به شدت گرفتار بلايى است نيازش به دعا بيشتر از ديگرى نيست كه از بلا در امان است، نمى باشد.

۵۰۱

الحکمة ۳۰۲

فضل حبّ الدنیا

وَ قَالَ عليه‌السلام : النَّاسُ أَبْنَأُ الدُّنْيَا، وَ لاَ يُلاَمُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ.

الحکمة ۳۰۳

إجابة الفقیر

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ، وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ.

الحکمة ۳۰۵

عصمة الغیور

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ.

الحکمة ۳۰۶

الأجل و حراسة الانسان

وَ قَالَ عليه‌السلام : كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِسا.

الحکمة ۳۰۷

مشکلة الحرب

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّكْلِ، وَ لاَ يَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ!

وَ مَعْنى ذلِكَ أَنَّهُ يَصْبِرْ عَلى قَتْلِ الا وْلادِ وَ لا يَصْبِرُ عَلى سَلْبِ الا مْوالِ.

الحکمة ۳۰۸

أثر مودّة الآباء أبنائهم

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَوَدَّةُ الْآبَأِ قَرَابَةٌ بَيْنَ الْأَبْنَأِ، وَ الْقَرَابَةُ أَحْوَجُ إِلَى الْمَوَدَّةِ مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَى الْقَرَابَةِ.

الحکمة ۳۰۹

ظنون المؤمنین

وَ قَالَ عليه‌السلام : اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِينَ، فَإِنَّ اللَّهَتعالی جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ.

الحکمة ۳۱۰

الاعتماد علی الله تعالی

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ سَبْحانَهُ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ.

الحکمة ۳۱۱

لعن أنس بن مالک

وَ قَالَ عليه‌السلام لأنس بن مالک، وَ قَد كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَالزُّبَيْرِ لَمَّا جَأَ إِلَى الْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئا مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فِي مَعْنَاهُمَا، فَلَوى عَنْ ذَلِكَ، فَرَجَعَ إِلَيْهِ، فَقَالَ:

إِنِّي أُنْسِيتُ ذَلِكَ ألْأَمْرَ، فقالعليه‌السلام : إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَأَ لاَمِعَةً لاَ تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ.

يعني البرصَ، فأصاب أنَساْ هذا الدأُ فيما بَعْدُ في وجهه، فكانَ لا يُرَى إلا مُبرقاً.

الحکمة ۳۱۲

التعامل مع الفرائض و النوافل

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَارا، فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ.

الحکمة ۳۱۳

کمال قرآن کریم

وَ قَالَ عليه‌السلام : فِي الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ.

الحکمة ۳۱۴

أسلوب مواجهة العدو

وَ قَالَ عليه‌السلام : رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لاَ يَدْفَعُهُ إِلا الشَّرُّ.

الحکمة ۳۱۵

أسلوب الکتابة

وَ قَالَ عليه‌السلام لِكَاتِبِهِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ: أَلِقْ دَوَاتَكَ، وَ أَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِكَ، وَ فَرِّجْ بَيْنَ السُّطُورِ، وَ قَرْمِطْ بَيْنَ الْحُرُوفِ، فَإِنَّ ذَلِكَ أَجْدَرُ بِصَبَاحَةِ الْخَطِّ.

الحکمة ۳۱۶

امام المؤمنین و قائد الفجار

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ، وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّارِ.وَ مَعْنى ذَلِكَ أنَّ المُؤ مِنينَ يَتَّبعُونَني، والْفُجَّارُ يَتَّبِعُون المَالَ، كما يَتَّبِعْ النَّحْلُ يَعْسُوبَها، وَ هُوَ رَئيسُها.

الحکمة ۳۱۷

اعوجاج الیهود

وَ قَالَ لَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ: مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْ حَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ.

۵۰۲

حکمت ۳۰۳

ارزش دنیا دوستی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.

حکمت ۳۰۴

ضرورت پاسخ دادن به درخواست ها

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: نيازمندى كه به تو روى آورده فرستاده خداست، كسى كه از يارى او دريغ كند، از خدا دريغ كرده، و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.

حکمت ۳۰۵

غیرتمندی و ترک زنا

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند.

حکمت ۳۰۶

أجل، نگهبان انسان

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: اجل، نگهبان خوبى است.(۱)

حکمت ۳۰۷

مشکل مال غارت شده

(اقتصادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: آدم داغدار مى خوابد، اما مال غارت شده نمى خوابد.می گویم : (معنای سخن امامعليه‌السلام این است که انسان بر کشته شدن فرزندان بردباری می کند، امّا در غارت و ربوده شدن اموال بردبار نیست).

حکمت ۳۰۸

ره آورد دوستی پدران

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: دوستى ميان پدران سبب خويشاوندى فرزندان است، و خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندى.

حکمت ۳۰۹

ارزش گمان مؤمن

(اخلاقی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: از گمان مومنان بپرهيز كه خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.

حکمت ۳۱۰

ضرورت اطمینان به وعده الهی

(اعتقادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: ايمان بنده اى راست نباشد جز آنكه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.

حکمت ۳۱۱

نفرین امامعليه‌السلام

(اعتقادی)

(چون به شهر بصره رسيد انس بن مالك را به سوى طلحه و زبير فرستاد تا آنچه از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره آنان شنيده يادشان آورد، انس، سر باز زد و گفت من آن سخن پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را فراموش كردم، فرمود:)(۲) اگر دروغ مى گويى خداوند تو را به بيمارى برص (سفيدى روشن) دچار كند كه عمامه آن را نپوشاند. (پس از نفرين امام انس به بيمارى برص در سر و صورت دچار شد كه همواره نقاب مى زد.)

حکمت ۳۱۲

روانشناسی عبادات

(علمی، عبادی)

و درود خدا بر او فرمود: دلها را روى آوردن و نشاط، و پشت كردن و فرارى است، پس آنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات واداريد، و آنگاه كه پشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد.

حکمت ۳۱۳

جامعیّت قرآن

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: در قرآن اخبار گذشتگان، و آيندگان، و احكام مورد نياز زندگيتان وجود دارد.

حکمت ۳۱۴

روش برخورد با متجاوزان

(سیاسی، اخلاقی)

           

و درود خدا بر او فرمود: سنگ دشمن را از همان جايى كه پرت كرده، باز گردانيد، كه شر را جز شر پاسخى نيست.

حکمت ۳۱۵

روش نویسندگی

(علمی، هنری)

و درود خدا بر او فرمود: (به نويسنده خود عبيدالله بن ابى رافع دستور داد) در دوات، ليقه بينداز، نوك قلم را بلند گير، ميان سطرها فاصله بگذار، و حروف را نزديك به يكديگر بنويس، كه اين براى زيبايى خط سزاوارتر است.

حکمت ۳۱۶

پیشوایی مؤمنان و تبهکاران

(اعتقادی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: من پيشواى مومنان، و مال، پيشواى تبهكاران است.

حکمت ۳۱۷

اختلاف مسلمین و انحراف یهودیان

(اعتقادی، سیاسی)

           

و درود خدا بر او فرمود: (شخصى يهودى به امام گفت: هنوز پيامبرتان را دفن نكرده، درباره اش اختلاف كرديد امام فرمود:) ما درباره آن چه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او، اما شما يهوديان، هنوز پاى شما پس

۵۰۳

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّمَا اخْتَلَفْنَا عَنْهُ لاَ فِيهِ؛ وَ لَكِنَّكُمْ مَا جَفَّتْ أَرْجُلُكُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِنَبِيِّكُمْ:( اجْعَلْ لَنا إِل ها كَم ا لَهُمْ آلِهَةٌ فق الَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ) .(۱)

الحکمة ۳۱۸

شجاعة الامامعليه‌السلام

وَ قِيلَ لَهُعليه‌السلام : بِأَيِّ شَيْءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ؟ فَقَالَ: مَا لَقِيتُ أحدا إِلا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ.يُومىٌ بِذَلِكَ إ لَى تَمُكِّنِ هَيْبَتِهِ في الْقُلُوبِ.

الحکمة ۳۱۹

الآثار الذّمیمة للفقر

وَ قَالَعليه‌السلام : لاِبْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ: يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ، فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ!.

الحکمة ۳۲۰

اهداف السؤال

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّها، وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتا، فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ، وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ(المتعنّف) شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ.

الحکمة ۳۲۱

عزم القائد فی المشورة

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ: لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي.

الحکمة ۳۲۲

تقویة النفّوس بعد الحرب

وَ رُوِيَ أَنَّهُعليه‌السلام ، لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قَادِما مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَ، فَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَأِ عَلَی قَتْلَى صِفِّينَ، وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ، وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ، فَقَالَعليه‌السلام لَهُ:

أَ تَغْلِبُكُمْ(لا یغیلکم) نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ؟ أَ لاَ تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِينِ؟. وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِي مَعَهُ، وَ هُوَعليه‌السلام رَاكِبٌ، فَقَالَعليه‌السلام :ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِي فِتْنَةٌ لِلْوَالِي، وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ.

الحکمة ۳۲۳

علل انحراف الخوارج

وَ قَالَ عليه‌السلام ، وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ: بُؤْساً لَكُمْ! لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ.فَقِيلَ لَهُ: مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ: الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ، وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ، غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ، وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِي، وَ وَعَدَتْهُمُ الْإِظْهَارَ، فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ.

الحکمة ۳۲۴

تقوی الله فی الخلوات

وَ قَالَ عليه‌السلام : اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ.

الحکمة ۳۲۵

فضیلة محمد بن ابی بکر

وَ قَالَ عليه‌السلام ، لَمَّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ:

إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ، إِلا أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِيضاً، وَ نَقَصْنَا حَبِيباً.

الحکمة ۳۲۶

مهلة التوبة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعُمُرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً.

الحکمة ۳۲۷

الغالب بالشّر

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ، وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ.

الحکمة ۳۲۸

مسؤولیة الأغنیاء

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ اللَّهَسُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَأِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ: فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلا بِمَا مَتَعَ بِهِ غَنِيُّ، وَ اللَّهُتَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ.

_____________________

۱- اعراف ۱۳۸

۵۰۴

از نجات از درياى نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد: (براى ما خدايى بساز، چنانكه بت پرستان خدايى دارند!.) و پيامبر شما (گفت: شما مردمى نادانيد.)

حکمت ۳۱۸

قاطعیّت در مبارزات

(سیاسی، نظامی)

و درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسيدند: با كدام نيرو بر حريفان خود پيروز شدى؟. فرمود:) كسى را نديدم جز آنكه مرا در شكست خود يارى مى داد!میگویم : (امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس او در دلها جاى گرفته بود.)

حکمت ۳۱۹

ره آورد شوم تهیدستی

(اقتصادی)

و درود خدا بر او، به پسرش محمد حنيفه سفارش كرد: اى فرزند! من از تهيدستى بر تو هراسناكم، از فقر به خدا پناه ببر، كه همانا فقر، دين انسان را ناقص، و عقل را سرگردان مى كند، و عامل دشمنى(۱) است.

حکمت ۳۲۰

روش صحیح پرسیدن

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: (شخصى مسئله پيچيده اى سوال كرد، فرمود:) براى فهميدن بپرس، نه براى آزار دادن، كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصافى چون نادان بهانه جو است.

حکمت ۳۲۱

قاطعیّت رهبری در مشورت

(سیاسی، اجتماعی)

(عبدالله بن عباس در مسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود:) بر تو است كه راى خود را به من بگويى، و من بايد پيرامون آن بينديشم، پس اگر خلاف نظر تو فرمان دادم بايد اطاعت كنى!.(۲)

حکمت ۳۲۲

ضرورت تقویت روحیه مردم پس از جنگ

(سیاسی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: (وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت به محله شباميان(۳) رسيد، آواز گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد، ناگاه حرب بن شر حبيل شبامى بزرگ قبيله شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود:) چنانكه مى شنوم، زنان شما بر شما چيره شدند؟ چرا آنان را از گريه و زارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند به او فرمود:) باز گرد، كه پياده رفتن رئيس قبيله اى چون تو پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونى مومن است.

حکمت ۳۲۳

علل انحراف خوارج

(سیاسی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: (در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود:) بدا به حال شما! آنكه شما را فريب داد به شما زيان رساند. (پرسیدند: چه کسی آنان را فریفت، ای امیرالمؤمنینعليه‌السلام ؟. فرمود) شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد، آنان را با آرزوها مغرور ساخت، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعده پيروزى داد، و سرانجام به آتش جهنم گرفتارشان نمود.

حکمت ۳۲۴

خدا ترسی در خلوتگاه

(اعتقادی، اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است داورى كند.

حکمت ۳۲۵

اندوه عزای محمد بن ابی بکر

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: (آنگاه كه خبر كشته شدن محمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود:) همانا اندوه ما بر شهادت او، به اندازه شادى شاميان است، جز آنكه از آنان دشمن، و از ما دوستى كاسته شد.

حکمت ۳۲۶

مهلت پذیرش توبه

(معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد، شصت سال است.

حکمت ۳۲۷

پیروز های دروغین

(سیاسی، اخلاقی)

           

و درود خدا بر او فرمود: پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آنكه با بدى پيروز شد شكست خورده است.

حکمت ۳۲۸

وظیفه سرمایه داران

(اقتصادی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: همانا خداى سبحان روزى فقرأ را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران، و خداوند از آنان نسبت به گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.

_____________________

۱. داعیه للمقت: بر انگیزاننده خشم است، خشم خدا، یا خشم بندگان خدا.

۲. ابن عبّاس به امام پیشنهاد داد تا معاویه را بر کار خود باقی نگهدارد و پس از آرام شدن اوضاع مملکت، او را عزل کند، امام در پاسخ او این سخن را فرمود. (تاریخ طبری ج ۶ ص ۳۰۸۹) ۳. شبامیان: قبیله ای از مردم همدان بودند.

۵۰۵

الحکمة ۳۲۹

الاستغناء عن العذر

وَ قَالَ عليه‌السلام : الاِسْتِغْنَأُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّ مِنَ الصِّدْقِ بِهِ.

الحکمة ۳۳۰

مسؤولیّة النّعم

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَقَلُّ مَا يَلْزَمُكُمْ لِلَّهِ سُبْحانَهُ أَنْ لا تَسْتَعِينُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِيهِ.

الحکمة ۳۳۱

فضیلة الطّاعة

         

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ اللَّهَسُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ!.

الحکمة ۳۳۲

مسؤولیّة القائد

وَ قَالَ عليه‌السلام : السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ.

الحکمة ۳۳۳

خصائص المؤمن

       

وَ قَالَ عليه‌السلام فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ: الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ، وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ، أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْرا، وَ أَذَلُّ شَيْءٍ نَفْسا، يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ، وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ. طَوِيلٌ غَمُّهُ، بَعِيدٌ هَمُّهُ، كَثِيرٌ صَمْتُهُ، مَشْغُولٌ وَقْتُهُ، شَكُورٌ صَبُورٌ، مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ، ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ، سَهْلُ الْخَلِيقَةِ، لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ! نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ، وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ.

الحکمة ۳۳۴

ذکر المعاد

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَسِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَهُ.

الحکمة ۳۳۵

آفة الأموال

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ؛ الْوَارِثُ، وَ الْحَوَادِثُ.

الحکمة ۳۳۶

مسؤولیّة الوعد

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْمَسْؤُولُ حُرُّ حَتَّى يَعِدَ.

الحکمة ۳۳۷

ضرورة العمل

وَ قَالَ عليه‌السلام : الدَّاعِي بِلاَ عَمَلٍ، كَالرَّامِي بِلاَ وَتَرٍ.

الحکمة ۳۳۸

انواع العلم

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعِلْمُ عِلْمَانِ: مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ، وَ لاَ يَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ إِذَا لَمْ يَكُنِ الْمَطْبُوعُ.

الحکمة ۳۳۹

القدرة و صواب الرّأی

وَ قَالَ عليه‌السلام : صَوَابُ الرَّأْيِ بِالدُّوَلِ يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا، وَ يَذْهَبُ بِذَهَابِهَا.

الحکمة ۳۴۰

فضل العفاف

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ، وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى.

الحکمة ۳۴۱

یوم الظّالم المؤلم

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ، أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ.

الحکمة ۳۴۲

الغنی الحقیقی

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ.

الحکمة ۳۴۳

معرفة النّاس

         

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْأَقَاوِيلُ مَحْفُوظَةٌ، وَ السَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ«وَ كُلُّ نَفْسٍ بِم اَسَبَتْ رَهِينَةٌ» ، وَ النَّاسُ مَنْقُوصُونَ مَدْخُولُونَ إِلا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ؛ سَائِلُهُمْ مُتَعَنِّتٌ وَ مُجِيبُهُمْ مُتَكَلِّفٌ، يَكَادُ أَفْضَلُهُمْ رَأْياً يَرُدُّهُ عَنْ فَضْلِ رَأْيِهِ الرِّضَى وَ السُّخْطُ، وَ يَكَادُ أَصْلَبُهُمْ عُوداً تَنْكَؤُهُ اللَّحْظَةُ، وَ تَسْتَحِيلُهُ الْكَلِمَةُ الْوَاحِدَةُ.

الحکمة ۳۴۴

معرفة النّاس

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لاَ يَبْلُغُهُ، وَ بَانٍ مَالاَ يَسْكُنُهُ، وَ جَامِعٍ

۵۰۶

حکمت ۳۲۹

بی نیازی از عذر خواهی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: بى نيازى از عذرخواهى، گرامى تر از عذر راستين است.

حکمت ۳۳۰

مسؤولیت نعمت ها

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: كمترين حق خدا بر عهده شما اينكه از نعمت هاى الهى در گناهان يارى نگيريد.

حکمت ۳۳۱

ارزش اطاعت و بندگی

(عبادی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان كوتاهى كنند.

حکمت ۳۳۲

مسؤولیت رهبری

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: حاكم اسلامى، پاسبان خدا در زمين اوست.

حکمت ۳۳۳

روانشناسی مؤمن

(علمی، اجتماعی)

                           

و درود خدا بر او فرمود: (در توصيف مومن فرمود:) شادى مومن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزى فراخ تر، و نفس او از هر چيزى خوارتر است، برترى جويى را زشت، و رياكارى را دشمن مى شمارد، اندوه او طولانى، و همت او بلند است، سكوتش فراوان، و وقت او با كار گرفته است، شكرگزار و شكيبا و ژرف انديش است، از كسى درخواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در ديندارى از بنده خوارتر است.

حکمت ۳۳۴

یاد مرگ و آرزو

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: اگر بنده خدا اجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.

حکمت ۳۳۵

آفات اموال

(اقتصادی)

و درود خدا بر او، فرمود: برای هر کسی در مال او دو شریک است: وارث، و حوادث.

حکمت ۳۳۶

مسؤولیت وعده دادن

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه چيزى از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.

حکمت ۳۳۷

ضرورت عمل گرایی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: دعوت كننده بى عمل، چون تيرانداز بدون كمان است.

حکمت ۳۳۸

اقسام علم

(علمی)

                 

و درود خدا بر او فرمود: علم دو گونه است، علم فطرى و علم اكتسابى، علم اكتسابى اگر هماهنگ با علم فطرى(۱) نباشد سودمند نخواهد بود.

حکمت ۳۳۹

قدرت و حاکمیّت اندیشه

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: استوارى راى با كسى است كه قدرت دارد، با روى آوردن قدرت روى آورد، و با پشت كردن آن روى برتابد.

حکمت ۳۴۰

ارزش پاکدامنی و شکر گزاری

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: پاكدامنى زيور تهيدستى، و شكرگزارى زيور بى نيازى (ثروتمندی) است.

حکمت ۳۴۱

روز دردناک ظالم

(سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: روز انتقام گرفتن از ظالمان سخت تر از ستمكارى بر مظلوم است.

حکمت ۳۴۲

راه بی نیازی

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: برترين بى نيازى، نوميدى از آنچه در دست مردم است.

حکمت ۳۴۳

شناخت مردم و شناخت ضد ارزش ها

(سیاسی، علمی)

                     

و درود خدا بر او فرمود: گفتارها نگهدارى مى شود، و نهانها آشكار، و هر كسى در گرو اعمال خويش است، و مردم گرفتار كمبودها و آفت هايند جز آن را كه خدا نگهدارد، درخواست كنندگانشان مردم آزار، و پاسخگويان به زحمت و رنج دچارند، و آن كس كه در انديشه از همه برتر است با اندك خشنودى يا خشمى از راى خود باز گردد. و آنكس كه از همه استوارتر است از نيم نگاهى ناراحت شود يا كلمه اى او را دگرگون سازد.

حکمت ۳۴۴

ضرورت توجّه به فنا پذیری دنیا

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: اى مردم! از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندى كه به آرزوى خود نرسيد، و سازنده ساختمانى كه در آن مسکن نکرد،

_____________________

۱. علومی که انسان در طبیعت و فطرت خود آن را می یابد و زمینه های یافتن آن را دارد (مطبوع) است، و علومی که با درس و بحث آن را بدست می آورد (مسموع) می باشد، اشاره به علم: این تیوشن INTUITION (علم حضوری، درک مستقیم) و برگسونیسم BERGSONISM )درون بینی یا درک مستقیم) و اشاره به اکتسابی بودن برخی از علوم (اکی رد ACGUIRED ) علم اکتسابی و (نیچرال ساینیس NATURAL SCIENCE ).

۵۰۷

مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ، وَ مِنْ حَقِّ مَنَعَهُ، أَصَابَهُ حَرَاماً، وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً، فَبَأَ بِوِزْرِهِ، وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لاَهِفاً، قَدْ( خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذ لِكَ هُوَ الْخُسْر انُ الْمُبِينُ ) .(۱)

الحکمة ۳۴۵

طریق العصمة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي.

الحکمة ۳۴۶

طریق العصمة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَاءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ، فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ.

حكمت: ۳۳۹

الحکمة ۳۴۷

العدل فی الثناء

وَ قَالَ عليه‌السلام : الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الاِسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ، وَ التَّقْصِيرُ عَنِ الاِسْتِحْقَاقِ عِيُّ أَوْ حَسَدٌ.

الحکمة ۳۴۸

اشدّ الذّنوب

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ.

الحکمة ۳۴۹

نصائح خالدة

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ نَظَرَ فِي عَيْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ، وَ مَنْ رَضِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا فَاتَهُ، وَ مَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْيِ قُتِلَ بِهِ، وَ مَنْ كَابَدَ الْأُمُورَ عَطِبَ، وَ مَنِ اقْتَحَمَ اللُّجَجَ غَرِقَ، وَ مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ وَ مَنْ كَثُرَ كَلاَمُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ. وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ، فَأَنْكَرَهَا، ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ، فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ. وَالْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ يَنْفَدُ. وَ مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلاَمَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلاَمُهُ إِلا فِيمَا يَعْنِيهِ.

الحکمة ۳۵۰

نفسیّة الظّالم

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِلظَّالِمِ مِنَ الرِّجَالِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ: يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ، وَ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ، وَ يُظَاهِرُ الْقَوْمَ الظَّلَمَةَ.

الحکمة ۳۵۱

مآل الشدّائد

وَ قَالَ عليه‌السلام : عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ، وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلاَءِ يَكُونُ الرَّخَاءُ.

الحکمة ۳۵۲

الاشتغال بامور العیان

وَ قَالَ عليه‌السلام لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ: لاَ تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ: فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ، وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَأِ اللَّهِ؟!

الحکمة ۳۵۳

أکبر العیب

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ.

الحکمة ۳۵۴

طریق التهنئة للولد

       

وَ هَنَّأَ بِحَضْرَتِهِ رَجُلٌ رَجُلاً بِغُلاَمٍ، وُلِدَ لَهُ فَقَالَ لَهُ: لِيَهْنِئْكَ الْفَارِسُ؛ فَقَالَ عليه‌السلام : لاَ تَقُلْ ذَلِكَ، وَ لَكِنْ قُلْ: شَكَرْتَ الْوَاهِبَ، وَ بُورِكَ لَكَ فِي الْمَوْهُوبِ، وَ بَلَغَ أَشُدَّهُ، وَ رُزِقْتَ بِرَّهُ.

_____________________

۱- حج ۱۱

۵۰۸

و گردآورنده اى كه زود آنها را رها خواهد نمود، شايد كه از راه باطل گرد آورده، و يا حق ديگران را باز داشته، و با حرام به هم آميخته كه گناهش بر گردن اوست، و يا سنگينى بار گناه درگذشت، و با پشيمانى و حسرت به نزد خدا رفت كه: (در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكارى آشكار)

حکمت ۳۴۵

یکی از راه ها پاک ماندن

(معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است.

حکمت ۳۴۶

مشکلات درخواست کردن

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: آبروى تو چون يخى جامد است كه درخواست آن را قطره قطره بچكاند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزى؟

حکمت ۳۴۷

جایگاه ستایش

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: ستودن بيش از آنچه كه سزاوار است نوعى چاپلوسى، و كمتر از آن، درماندگى يا حسادت است.

حکمت ۳۴۸

سخت ترین گناه

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: سخت ترين گناه آن است كه گناهكار آن را كوچك شمارد.

حکمت ۳۴۹

الگوی انسان کامل

(اخلاقی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: آن كس كه در عيب خود بنگرد از عيب جويى ديگران باز ماند، و كسى كه به روزى خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود، اندوهگين نباشد، و كسى كه شمشير ستم بركشد با آن كشته خواهد شد، و آن كس كه در كارها خود را به رنج انداخت خود را هلاك ساخت، و هركس خود را در گردابهاى بلا افكند غرق خواهد شد، و هر كس كه به جاهاى بدنام قدم گذاشت متهم گرديد. و كسى كه سخن زياد مى گويد زياد هم اشتباه دارد، و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم و حيأ او اندك است، و آنكه شرم او اندك، پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود، و كسى كه پرهيزكارى او اندك است دلش مرده، و آنكه دلش مرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد كرد. و آن كس كه زشتيهاى مردم را بنگرد، و آن را زشت بشمارد سپس همان زشتيها را مرتكب شود، پس او احمق واقعى است. قناعت مالى است كه پايان نيابد، و آن كس كه فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندك چيزى خشنود است، و هركس بداند كه گفتار او نيز از اعمال او به حساب آيد جز به ضرورت سخن نگويد.

حکمت ۳۵۰

روان شناسی مردان ستمکار

(سیاسی، اجتماعی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم ستمكار را سه نشان است، با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زيردستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.

حکمت ۳۵۱

امیدواری در سختی ها

(معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا خواهد رسيد.

حکمت ۳۵۲

اعتدال در پرداختن به امور خانوده

(اخلاق اجتماعی، خانوادگی)

و درود خدا بر او فرمود: (به برخى از ياران خود فرمود:) بيشترين اوقات زندگى را به زن و فرزندت اختصاص مده، زيرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند خدا آنها را تباه نخواهد كرد، و اگر دشمنان خدايند، چرا غم دشمنان خدا را مى خورى؟!

حکمت ۳۵۳

بزرگ ترین عیب

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: بزرگترين عيب آنكه چيزى را در خوددارى بر ديگران عيب بشمارى!.

حکمت ۳۵۴

روش تبریک گفتن در توّلد فرزند

(اجتماعی، اخلاقی)

(در حضور امام، شخصى با اين عبارت، تولد نوزادى را تبريك گفت: قدم دلاورى كه سوار مبارك باد.)(۱) حضرت فرمود: چنين مگو! بلكه بگو: خداى بخشنده را شكرگزار باش، و نوزاد بخشيده بر تو مبارك، اميد كه بزرگ شود و از نيكوكاريش بهره مند گردى!.

_____________________

۱. نوشتند، وقتی خدا به امام حسن مجتبی فرزندی عطا کرد، برخی با رسوم جاهلی او را تبریک گفتند که امام این رهنمود را مطرح فرمود.

۵۰۹

الحکمة ۳۵۵

علامة الغنی

وَ بَنَى رَجُلٌ مِنْ عُمَّالِهِ بِنَأً فَخْما فَقَالَ عليه‌السلام : أَطْلَعَتِ الْوَرِقُ رُؤُوسَهَا! إِنَّ الْبِنَاءَ يَصِفُ لَكَ الْغِنَى.

الحکمة ۳۵۶

قدرة الله فی ارزق و الأجل

وَ قِيلَ لَهُ عليه‌السلام : لَوْ سُدَّ عَلَى رَجُلٍ بَابُ بَيْتٍ وَ تُرِكَ فِيهِ، مِنْ أَيْنَ كَانَ يَأْتِيهِ رِزْقُهُ؟ فَقَالَ عليه‌السلام : مِنْ حَيْثُ يَأْتِيهِ أَجَلُهُ.

الحکمة ۳۵۷

طریقة التعزیة

وَ عَزَّى قَوْما عَنْ مَيِّتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَال عليه‌السلام : إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ لَكُمْ بَدَأَ، وَ لاَ إِلَيْكُمُ انْتَهَى، وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا يُسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِي بَعْضِ أَسْفَارِهِ، فَإِنْ قَدِمَ عَلَيْكُمْ وَ إِلا قَدِمْتُمْ عَلَيْهِ.

الحکمة ۳۵۸

مسؤولیة النّعم

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَيُّهَا النَّاسُ، لِيَرَكُمُ اللَّهُ مِنَ النِّعْمَةِ وَجِلِينَ، كَمَا يَرَاكُمْ مِنَ النِّقْمَةِ فَرِقِينَ! إِنَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ، فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً، وَ مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اخْتِبَاراً فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولاً.

الحکمة ۳۵۹

تربیة النّفس

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا، فَإِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْيَا لاَ يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلا صَرِيفُ أَنْيَابِ الْحِدْثَانِ. أَيُّهَا النَّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا، وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا.

الحکمة ۳۶۰

التحذیر من سوء الظّن

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلاً.

الحکمة ۳۶۱

طریقة السؤال من الله تعالی

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِسُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْبِمَسْأَلَةِ الصَّلاَةِ عَلَى رَسُولِهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ؛ فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى.

الحکمة ۳۶۲

الاجتناب من المجادلة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ ضَنَّ بِعِرْضِهِ فَلْيَدَعِ الْمِرَاءَ.

الحکمة ۳۶۳

علامة الأحمق

وَ قَالَ عليه‌السلام : مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ، وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَةِ.

الحکمة ۳۶۴

منزلة السؤال

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَسْأَلْ عَمَّا لاَ يَكُونُ، فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغُلٌ.

الحکمة ۳۶۵

الفضائل الاخلاقیّة

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ، وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ. وَ كَفَى أَدَبا لِنَفْسِكَ تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ.

الحکمة ۳۶۶

وحدة العلم و العمل

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ: فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ؛ وَ الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ، فَإِنْ أَجَابَهُ وَ إِلا ارْتَحَلَ عَنْهُ.

الحکمة ۳۶۷

أسلوب مواجهة الدّنیا

۵۱۰

حکمت ۳۵۵

پرهیز از تجمّل گرایی

(اقتصادی، سیاسی)

(وقتى يكى از كارگزاران امام خانه شكوهمند ساخت به او فرمود: ) سكه هاى طلا و نقره سر برآورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختمان بى نيازى تو را مى رساند.

حکمت ۳۵۶

قدرت خداوند در روز رسانی

(اعتقادی)

(از امام پرسيدند اگر در خانه مردى را به رويش بندند، روزى او از كجا خواهد آمد؟ فرمود: ) از آن جايى كه مرگ او مى آيد!.

حکمت ۳۵۷

روش تسلیت گفتن

(اخلاق اجتماعی)

(مردى را در مرگ يكى از خويشاندانش تسليت گفت: ) مردن از شما آغازنشده، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته، اگر او بازنگردد شما به سوى او خواهيد رفت.

حکمت ۳۵۸

مسؤولیت نعمت ها

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: اى مردم! بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر، ترسان بنگرد، زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينه گرفتار شدن خويش نداند، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداش اميدبخش را از دست خواهد داد.

حکمت ۳۵۹

راه خود سازی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: اى اسيران آرزوها! بس كنيد! زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افكند، اى مردم! كار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، و نفس را از عادتهايى كه به آن حرص دارد باز گردانيد.

حکمت ۳۶۰

ضرورت پرهیز از بد گمانی

(اخلاقی اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: هرگز سخنى را كه از كسى خارج شد با گمان بد مگير كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.

حکمت ۳۶۱

روش خواتسن از خدا

(عبادی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: هرگاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكى را برآورد و ديگرى را باز دارد.

حکمت ۳۶۲

ضرورت پرهیز از جدال و درگیری

(اجتماعی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: هركس كه از آبروى خود بيمناك است از جدال بپرهيزد.

حکمت ۳۶۳

نشانه بی خردی

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: از بيخردى است، شتاب پيش از توانايى بر كار، و سستى پس از به دست آوردن فرصت.

حکمت ۳۶۴

جایگاه پرسیدن

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: از آنچه پديد نيامد نپرس، كه آنچه پديد آمده براى سرگرمى تو كافى است.

حکمت ۳۶۵

ارزش های اخلاقی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: انديشه آيينه اى شفاف، و عبرت از حوادث بيم دهنده اى خيرانديش است، و تو را در ادب كردن نفس همان بس كه از آنچه انجام دادنش را براى ديگران نمى پسندى بپرهيزى.

حکمت ۳۶۶

هماهنگی علم و عمل

(علمی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: علم و عمل پيوندى نزديك دارند، و كسى كه دانست بايد به آن عمل كند، چرا كه علم. عمل را فرا خواند، اگر پاسخش داد مى ماند وگرنه كوچ مى كند.

حکمت ۳۶۷

روش برخورد با دنیا

(اخلاقی، معنوی)

۵۱۱

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَا أَيُّهَا النَّاسُ، مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِئٌ فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ! قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا، وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا(اثراثها) . حُكِمَ عَلَى مُكْثِريهابِالْفَاقَةِ، وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ(بالرّحمة) . وَ مَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلَأَتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَانا، لَهُنَّ رَقْصٌ عَلَى سُوَيْدَأِ قَلْبِهِ، هَمُّ يَشْغَلُهُ، وَ هَمُّ يَحْزُنُهُ، كَذَلِكَ حَتَّى يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ فَيُلْقَى بِالْفَضَأِ، مُنْقَطِعا أَبْهَرَاهُ، هَيِّنا عَلَى اللَّهِ فَنَاؤُهُ، وَ عَلَى الْإِخْوَانِ إِلْقَاؤُهُ، وَ إِنَّمَا يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الاِعْتِبَارِ، وَ يَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الاِضْطِرَارِ، وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الْإِبْغَاضِ، إِنْ قِيلَ أَثْرَى قِيلَ أَكْدَى! وَ إِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَأِ، حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ! هَذَا وَ لَمْ يَأْتِهِمْ يَوْمٌ فِيهِ يُبْلِسُونَ.

الحکمة ۳۶۸

فلسفه العذاب و الثّواب

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ اللَّهَسُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ، زِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ، وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ.

الحکمة ۳۶۹

الإخبار عن المستقبل

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لاَ يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلاَمِ إِلا اسْمُهُ، وَ مَسَاجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ، خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى، سُكَّانُهَا وَ عُمَّارُهَا شَرُّ أَهْلِ الْأَرْضِ، مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ، وَ إِلَيْهِمْ تَأْوِي الْخَطِيئَةُ، يَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْهَا فِيهَا وَ يَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا إِلَيْهَا. يَقُولُ اللَّهُسُبْحَانَهُ :فَبِي حَلَفْتُ، لَأَبْعَثَنَّ عَلَى أُولَئِكَ فِتْنَةً اَتْرُكُ الْحَلِيمَ فِيهَا حَيْرَانَ ، وَ قَدْ فَعَلَ، وَ نَحْنُ نَسْتَقِيلُ اللَّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ.

الحکمة ۳۷۰

ضرورة التقوی

وَ رُوِيَ أَنَّهُ عليه‌السلام قَلَّمَا اعْتَدَلَ بِهِ الْمِنْبَرُ إِلا قَالَ أَمَامَ الْخُطْبَةِ: أَيُّهَا النَّاسُ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثا فَيَلْهُوَ، وَ لاَ تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُوَ! وَ مَا دُنْيَاهُ الَّتِي تَحَسَّنَتْ لَهُ بِخَلَفٍ مِنَ الْآخِرَةِ الَّتِي قَبَّحَهَا سُوءُ النَّظَرِ عِنْدَهُ، وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ.

الحکمة ۳۷۱

نصائح خالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ شَرَفَ أَعْلَى مِنَ الْإِسْلاَمِ، وَ لاَ عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَى، وَ لاَ مَعْقِلَ أَحْصَنُ مِنَ الْوَرَعِ، وَ لاَ شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَةِ، وَ لاَ كَنْزَ أَغْنَى مِنَ الْقَنَاعَةِ، وَ لاَ مَالَ أَذْهَبُ لِلْفَاقَةِ مِنَ الرِّضَى بِالْقُوتِ. وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى بُلْغَةِ الْكَفَافِ فَقَدِ انْتَظَمَ الرَّاحَةَ، وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَةِ، وَ الرَّغْبَةُ مِفْتَاحُ النَّصَبِ، وَ مَطِيَّةُ التَّعَبِ، وَ الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَوَاعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِي الذُّنُوبِ، وَ الشَّرُّ جَامِعُ مَسَاوِئِ الْعُيُوبِ.

الحکمة ۳۷۲

قوام الدّین و الدّنیا

وَ قَالَ عليه‌السلام لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ: عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ، وَ جَاهِلٍ لاَ يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ جَوَادٍ لاَ يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَ فَقِيرٍ لاَ يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ؛ فَإِذَا

۵۱۲

و درود خدا بر او فرمود: اى مردم، كالاى دنياى حرام چون برگهاى خشكيده وباخيز است، پس از چراگاه آن دورى كنيد، كه دل كندن از آن لذت بخش تر از اطمينان داشتن به آن است، و به قدر ضرورت از دنيا برداشتن بهتر از جمع آورى سرمايه فراوان است.

آن كس كه از دنيا زياد برداشت به درويشى محكوم است و آن كس كه خود را بى نياز دانست در آسايش است. و آن كس كه زيور دنيا ديدگانش را خيره سازد دچار كوردلى گردد، و آن كس كه به دنياى حرام عشق ورزيد، درونش پر از اندوه شد، و غم و اندوهها در خانه دلش رقصهاى ويژه دارند، كه از سويى سرگرمش سازند، و از سويى ديگر رهايش نمايند، تا آنجا كه گلويش را گرفته در گوشه اى بميرد، رگهاى حيات او قطع شده، و نابود ساختن او بر خدا آسان، و به گور انداختن او به دست دوستان است. اما مومن با چشم عبرت به دنيا مى نگرد، و از دنيا به اندازه ضرورت برمى دارد، و سخن دنيا را از روى دشمنى مى شنود، دنيايى كه تا گويند سرمايه دار شد، گويند تهيدست گرديد، و تا در زندگى شاد مى شوند، با مرگ غمگين مى گردند، و اين اندوه چيزى نيست كه روز پريشانى و نوميدى هنوز نيامده است.

حکمت ۳۶۸

فلسفه کیفر و پاداش

(عبادی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، و كيفر را بر نافرمانى قرار داد، تا بندگان را از عذابش برهاند، و به سوى بهشت كشاند.

حکمت ۳۶۹

خبر از مسخ ارزش ها

(اجتماعی، تاریخی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد كه از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند، مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، اما از هدايت ويران است. مسجدنشينان و سازندگان بناهاى شكوهمند مساجد، بدترين مردم زمين مى باشند، كه كانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاكارى اند، هر كس از فتنه بركنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر كس كه از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها كشانند، كه خداى بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم كه انسان شكيبا در آن سرگردان ماند.» و چنين كرده است، و ما از خدا مى خواهيم كه از لغزش غفلت ها درگذرد.

حکمت ۳۷۰

هدفداری انسان و ضرورت تقوا

(اخلاقی، اجتماعی)

(نقل كردند كه امام (ع) كمتر بر منبرى مى نشست كه پيش از سخن اين عبارت را نگويد: ) اى مردم! از خدا بترسيد، هيچ كس بيهوده آفريده نشده تا به بازى پردازد، و او را به حال خود وانگذاشته اند تا خود را سرگرم كارهاى بى ارزش نمايد، و دنيايى كه در ديده ها زيباست، جايگزين آخرتى نشود كه آن را زشت مى انگارند، و مغرورى كه در دنيا به بالاترين مقام رسيده، چون كسى نيست كه در آخرت به كمترين نصيبى رسيده است.

حکمت ۳۷۱

ارزش های والای اخلاقی

(اخلاقی، معنوی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: هيچ شرافتى برتر از اسلام، و هيچ عزتى گرامى تر از تقوا، و هيچ سنگرى نيكوتر از پارسايى، و هيچ شفاعت كننده اى كارسازتر از توبه، و هيچ گنجى بى نيازكننده تر از قناعت، و هيچ مالى در فقرزدايى، از بين برنده تر از رضايت دادن به روزى نيست.

و كسى كه به اندازه كفايت زندگى از دنيا بردارد به آسايش دست يابد، و آسوده خاطر گردد، در حالى كه دنياپرستى كليد دشوارى، و مركب رنج و گرفتارى است، و حرص ورزى و خود بزرگ بينى و حسادت، عامل بى پروايى در گناهان است، و بدى جامع تمام عيبها است.

حکمت ۳۷۲

عوامل استحکام دین دنیا

(علمی، اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: (به جابر بن عبدالله انصارى فرمود:) اى جابر! استوارى دنيا به چهار چيز است، عالمى كه به علم خود عمل كند، و جاهلى كه از آموختن سر باز نزند، و بخشنده اى كه در بخشش بخل نورزد، و فقيرى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد.

۵۱۳

ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيْهِ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ، فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيهَا عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَأِ وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ لِلّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ عَرَّضَهَا لِلدَّوامِ وَالْبَقأِ وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ لِلّهِ فيها بِما يَجِبُ عَرَّضَها لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ.

الحکمة ۳۷۳

مراحل الامر بالمعروف و النّهی عن المنکر

وَ رَوَى ابْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ: فِي تَارِيخِهِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى الْفَقِيهِ - وَ كَانَ مِمَّنْ خَرَجَ لِقِتَالِ الْحَجَّاجِ مَعَ ابْنِ الْأَشْعَثِ - أَنَّهُ قَالَ فِيمَا كَانَ يَحُضُّ بِهِ النَّاسَ عَلَى الْجِهَادِ: إِنِّي سَمِعْتُ عَلِيّا - رَفَعَ اللَّهُ دَرَجَتَهُ فِي الصَّالِحِينَ وَ أَثَابَهُ ثَوَابَ الشُّهَدَأِ وَ الصِّدِّيقِينَ يَقُولُ يَوْمَ لَقِينَا أَهْلَ الشَّامِ:

أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ، فَأَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ؛ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ، وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ؛ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى، فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى، وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ، وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ.

الحکمة ۳۷۴

مراتب الأمر بالمعروف و النّهی عن المنکر

فِي كَلاَمٍ آخَرَ لَهُ يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى: فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ؛ وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ، فَذَلِكَ مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ، وَ مُضَيِّعٌ خَصْلَةً؛ وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَذَلِكَ الَّذِي ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلاَثِ، وَ تَمَسَّكَ بِوَاحِدَةٍ، وَ مِنْهُمْ تَارِكٌ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ يَدِهِ، فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ. وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيِّ. وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَ لاَ يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ، وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ.

الحکمة ۳۷۵

مراحل الجهاد

وَ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام يقول:

أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ بِأَيْدِيكُمْ، ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ، ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ؛ فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً، وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً، قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلاَهُ أَسْفَلَهُ، وَ أَسْفَلُهُ أَعْلاَهُ.

الحکمة ۳۷۶

مستقبل الحق و الباطل

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِئٌ، وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِئٌ.

الحکمة ۳۷۷

الخوف و الرّجاء

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَأْمَنَنَّ عَلَى خَيْرِ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَذَابَ اللَّهِ، لِقَوْلِهِتعالی :( فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ ) (۱) وَ لاَ تَيْأَسَنَّ لِشَرِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ لِقَوْلِهِتعالی :( إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ ) .(۲)

_____________________

۱- اعراف ۹۹ ۲- یوسف ۸۷

۵۱۴

پس هرگاه عالم علم خود را تباه كند، نادان به آموختن روى نياورد، هرگاه بى نياز در بخشش بخل ورزد، تهيدست آخرت خويش را به دنيا فروشد. اى جابر! كسى كه نعمتهاى فراوان خدا به او روى آورد، نيازهاى فراوان مردم نيز به او روى آورد، پس اگر صاحب نعمتى حقوق واجب الهى را بپردازد، خداوند نعمتها را بر او جاودانه سازد. و آن كس كه حقوق واجب الهى در نعمتها را نپردازد، خداوند آن را به زوال و نابودى كشاند.

حکمت ۳۷۳

مراحل امر به معروف و نهی از منکر

(اخلاقی، اجتماعی، سیاسی)

(ابن جرير طبرى در تاريخ خود از عبدالرحمان بن ابى ليلى فقيه نقل كرد، كه براى مبارزه با حجاج به كمك ابن اشعث برخاست،(۱) براى تشويق مردم گفت من از علىعليه‌السلام «كه خداوند درجاتش را در ميان صالحان بالا برد، و ثواب شهيدان و صديقان به او عطا فرمايد» در حالى كه با شاميان روبرو شديم شنيدم كه فرمود: ) اى مومنان! هركس تجاوزى را بنگرد، و شاهد دعوت به منكرى باشد، و در دل آن را انكار كند خود را از آلودگى سالم داشته است، و هركس با زبان آن را انكار كند پاداش داده خواهد شد، و از اولى برتر است، و آن كس كه با شمشير به انكار برخيزد تا كلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او راه رستگارى را يافت و نور يقين در دلش تابيده.

حکمت ۳۷۴

مراحل امر به معروف و نهی از منکر

(اخلاقی، اجتماعی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: (و همانند حكمت گذشته، سخن ديگرى از امام نقل شد) گروهى، منكر را با زبان و قلب انكار مى كنند، پس آنان تمامى خصلتهاى نيكو را در خود گرد آورده اند. گروهى ديگر، منكر را با زبان و قلب انكار كرده، اما دست به كارى نمى برند، پس چنين كسى دو خصلت از خصلتهاى نيكو را گرفته و ديگرى را تباه كرده است. و بعضى منكر را تنها با قلب انكار كرده، و با دست و زبان خويش اقدامى ندارند، پس دو خصلت را كه شريف تر است تباه ساخته و يك خصلت را به دست آورده اند. و بعضى ديگر منكر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند كه چنين كسى از آنان، مرده اى ميان زندگان است.(۲)

و تمام كارهاى نيكو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهى از منكر، چونان قطره اى(۳) بر درياى مواج و پهناور است، همانا امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مى كنند، و نه از مقدار روزى مى كاهند، و از همه اينها برتر، سخن حق در پيش روى حاكمى ستمكار است.

حکمت ۳۷۵

مراحل شکست در مبارزه

(سیاسی، نظامی، اخلاقی)

(از ابى جحيفه(۴) نقل شد، گفت از امير مومنان شنيدم كه فرمود:) اولين مرحله از جهاد كه در آن باز مى مانيد، جهاد با دستهاى شما، سپس در جهاد با زبان، و آنگاه در جهاد با قلب هايتان مى باشد؛ پس كسى كه با قلب معروفى را نشناسد، و منكرى را انكار نكند، قلبش واژگون گشته، بالاى آن پايين، و پايين قلب او بالا قرار خواهد گرفت.

حکمت ۳۷۶

سرانجام حقّ و باطل

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: حق سنگين اما گواراست، و باطل سبك اما كشنده است.

حکمت ۳۷۷

ضرورت ترسیدن از عذاب الهی

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: بر بهترين افراد اين امت از عذاب الهى ايمن مباشيد زيرا كه خداى بزرگ فرمود: «از كيفر خدا ايمن نيستند جز زيانكاران.» و بر بدترين افراد اين امت از حمت خدا نوميد مباشيد زيرا كه خداى بزرگ فرمود: «همانا از رحمت خدا نوميد نباشند جز كافران.»

_____________________

۱. عبد الرّحمان، پدرش از اصحاب رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، و از پیامبر حدیث نقل کرده، و در رکاب امام علیعليه‌السلام در جنگ جمل حضور داشت، عبد الرّحمان بر ضد عبد الملک مروان با همدستی ابن أشعث قیام کرد و در واقعه «دیر جماجم» در سال ۸۳ هجری کشته شد.

۲. شخصی در میان سخنرانی امام برخاست و پرسید: میّت الاحیاء (زندگان مرده) چه کسانی هستند، امام سخنرانی را قطع کرد و پاسخ او را داد.

۳. نفثه یعنی آب دهانی که آن را بیرون اندازد.

۴. نام او وهب بن عبد اللَّه سوائی است که زمان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حالی که کودک بود درک کرد، امیر المؤمنینعليه‌السلام او را بر بیت المال کوفه گمارد و او را وهب الخیر می نامید که در سال ۷۲ هجری درگذشت. «قاموس الرجال ج۹ ص۲۶۴».

۵۱۵

الحکمة ۳۷۸

نتائج السّوء للبُخل

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْبُخْلُ جَامِعٌ لَمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ، وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوءٍ.

الحکمة ۳۷۹

الوان الرّزق

وَ قَالَ عليه‌السلام : یابنَ آدَمَ، الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ، فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ يَوْمِكَ، كَفَاكَ كُلُّ يَوْمٍ مَا فِيهِ، فَإِنْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَيُؤْتِيكَ فِي كُلِّ غَدٍ جَدِيدٍ مَا قَسَمَ لَكَ وَ إِنْ لَمْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِيمَا لَيْسَ لَكَ؟ وَ لَنْ يَسْبِقَكَ إِلَى رِزْقِكَ طَالِبٌ، وَ لَنْ يَغْلِبَكَ عَلَيْهِ غَالِبٌ، وَ لَنْ يُبْطِئَ عَنْكَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَكَ.

و قدْ مضى هذَا الكَلامُ فيما تقدَّمَ مِنْ هذَا البابِ، إ لا أنَّهُ هاهنا أَوْضَحُ وَ أْشرَحُ، فَلِذلكَ كَرَّرْناه على القاعدَة المُقرَّرَةِ في أوَّلِ الكِتابِ.

الحکمة ۳۸۰

ذکر الموت

وَ قَالَ عليه‌السلام : رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ، وَ مَغْبُوطٍ فِي أَوَّلِ لَيْلِهِ، قَامَتْ بَوَاكِيهِ فِي آخِرِهِ.

الحکمة ۳۸۱

حفظ السّر

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ؛ فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِي وَثَاقِهِ، فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ، فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَت نِقمَةً.

الحکمة ۳۸۲

فضل السّکوت

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَقُلْ مَا لاَ تَعْلَمُ، بَلْ لاَ تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ، فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

الحکمة ۳۸۳

السّعی فی طاعة الله

وَ قَالَ عليه‌السلام : احْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ، وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ؛ وَ إِذَا قَوِيتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ، وَ إِذَا ضَعُفْتَ فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ.

الحکمة ۳۸۴

نصائح خالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الرُّكُونُ إِلَى الدُّنْيَا مَعَ مَا تُعَايِنُ مِنْهَا جَهْلٌ، وَ التَّقْصِيرُ فِي حُسْنِ الْعَمَلِ إِذَا وَثِقْتَ بِالثَّوَابِ عَلَيْهِ غَبْنٌ، وَ الطُّمَأْنِينَةُ إِلَى كُلِّ أَحَدٍ قَبْلَ الاِخْتِبَارِ لَهُ عَجْزٌ.

الحکمة ۳۸۵

هوان الدنیا

وَ قَالَ عليه‌السلام : مِنْ هَوَانِ الدُّنْيَا عَلَى اللَّهِ أَنَّهُ لاَ يُعْصَى إِلا فِيهَا، وَ لاَ يُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلا بِتَرْكِهَا.

الحکمة ۳۸۶

نتیجة الطلب

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ طَلَبَ شَيْئا نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ.

الحکمة ۳۸۷

الالخیر و الشّر

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النَّارُ، وَ مَا شَرُّ بِشَرِّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ، وَ كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ، وَ كُلُّ بَلاَءٍ دُونَ النَّارِ عَافِيَةٌ.

الحکمة ۳۸۸

الطریق الی معرفة السّلامة

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَلاَ وَ إِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ، وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. أَلاَ وَ إِنَّ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ.

الحکمة ۳۸۹

نصائح خالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ أبطَ بِهِ عَمَلُهُ لَم یُسرِع بِهِ نَسَبُهُ.

۵۱۶

حکمت ۳۷۸

آثار شوم بُخل ورزی

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: بخل ورزيدن كانون تمام عيبها، و مهارى است كه انسان را به سوى هر بدى مى كشاند.

حکمت ۳۷۹

اقسام روزی و پرهیز از حرص زدن

(اقتصادی، اعتقادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: اى فرزند آدم! روزى دو گونه است، روزيى كه تو آن را جويى، و روزيى كه تو را مى جويد، كه اگر به سراغش نروى به سوى تو آيد، پس اندوه سال خود را بر اندوه امروزت منه، كه برطرف كردن اندوه هر روز از عمر تو را كافى است.

پس اگر سال آينده، در شمار عمر تو باشد همانا خداى بزرگ در هر روز سهم تو را خواهد داد، و اگر از شمار عمرت نباشد تو را با اندوه آنچه كار است؟ كه هرگز جوينده اى در گرفتن سهم روزى تو بر تو پيشى نگيرد، و چيره شونده اى بر تو چيره نگردد، و آن چه براى تو مقدر گشته بى كم و كاست به تو خواهد رسيد.

می گویم : (این سخن امامعليه‌السلام در حکمت ۲۶۷ آمده، امّا چون در اینجا همان مفاهیم آشکارتر و روشن تر بیان گردید آن را بر أساس روشی که در آغاز کتاب تذکّر دادیم آوردیم).

حکمت ۳۸۰

ضرورت یاد مرگ

(اخلاقی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: چه بسيار كسانى كه در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسيدند، و چه بسيار كسانى كه در آغاز شب بر او حسد مى بردند و در پايان شب عزاداران به سوگشان نشستند.

حکمت ۳۸۱

ضرورت رازداری و کنترل زبان

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: سخن در بند توست، تا آن را نگفته باشى، و چون گفتى، تو در بند آنى، پس زبانت را نگهدار چنانكه درهم و دينار را نگه مى دارى، زيرا چه بسا سخنى كه نعمتى را طرد يا نعمتى را جلب نمود.

حکمت ۳۸۲

ارزش سکوت

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: آنچه نمى دانى مگو، بلكه همه آنچه را كه مى دانى نيز مگو، زيرا خداوند بزرگ بر اعضأ بدنت چيزهايى را واجب كرده كه از آنها در روز قيامت بر تو حجت آورد.

حکمت ۳۸۳

تلاش در اطاعت و بندگی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: بترس كه خداوند تو را به هنگام گناهان بنگرد، و در طاعت خويش نيابد، پس آنگاه از زيانكارانى، هرگاه نيرومند شدى توانت را در طاعت پروردگار بكار گير، و هرگاه ناتوان گشتى، ناتوانى را در نافرمانى خدا قرار ده.

حکمت ۳۸۴

راه چگونه زیستن!

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: به دنيا آرميدن در حالى كه ناپايدارى آن مشاهده مى گردد، از نادانى است، و كوتاهى در اعمال نيكو با وجود يقين به پاداش آن، زيانكارى است، و قبل از آزمودن اشخاص، اطمينان پيدا كردن از عجز و ناتوانى است.

حکمت ۳۸۵

دنیا شناسی

(علمی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: از خوارى دنيا نزد خدا همان بس كه جز در دنيا، نافرمانى خدا نكنند، و جز با رها كردن دنيا به پاداش الهى نتوان رسيد.

حکمت ۳۸۶

ضرورت استقامت

(علمی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: جوينده چيزى يا به آن يا به برخى از آن، خواهد رسيد.

حکمت ۳۸۷

شناخت خوبی ها و بدی ها

(اخلاقی، اعتقادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: خيرى كه در پى آن آتش باشد، خير نخواهد بود، و شرى كه در پى آن بهشت است شر نخواهد بود، و هر نعمتى بى بهشت ناچيز است، و هر بلايى بى جهنم، عافيت است.

حکمت ۳۸۸

فقر زدایی و سلامت

(اقتصادی،بهداشتی)

و درود خدا بر او فرمود: آگاه باشيد كه فقر نوعى بلاست، و سخت تر از تنگدستى بيمارى تن، و سخت تر از بيمارى تن، بيمارى قلب است، آگاه باشيد كه همانا عامل تندرستى تن، تقوا دل است.

حکمت ۳۸۹

ضرورت عمل گرایی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: آن كس كه كردارش او را به جايى نرساند، بزرگى خاندانش، او را به پيش نخواهد راند.

۵۱۷

و فی روایة أُخری: من فاتَهُ حَسَبُ نَفسِهِ لَم یَنفَعهُ حَسَبُ آبائِهِ.

الحکمة ۳۹۰

نظم المعیشة

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَاتٍ: فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ. وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصا إِلا فِي ثَلاَثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ.

الحکمة ۳۹۱

مکاسب الزهد

وَ قَالَ عليه‌السلام : ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا يُبَصِّرْكَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا، وَ لاَ تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُولٍ عَنْكَ!.

الحکمة ۳۹۲

الطریق الی معرفة الرجال

وَ قَالَ عليه‌السلام : تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.

الحکمة ۳۹۳

أسلوب مواجهة الدنیا

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ، فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ.

الحکمة ۳۹۴

فضل الکلام

وَ قَالَ عليه‌السلام : رُبَّ قَوْلٍ، أَنْفَذُ مِنْ صَوْلٍ.

الحکمة ۳۹۵

فضل القناعة

وَ قَالَ عليه‌السلام : كُلُّ مُقْتَصَرٍ عَلَيْهِ كَافٍ.

الحکمة ۳۹۶

نصائح الخالدة

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْمَنِيَّةُ وَ لاَ الدَّنِيَّةُ! وَ التَّقَلُّلُ وَ لاَ التَّوَسُّلُ.وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً، لَمْ يُعْطَ قَائِماً، وَ الدَّهْرُ يَوْمَانِ: يَوْمٌ لَكَ، وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ؛ فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلاَ تَبْطَرْ، وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ!.

الحکمة ۳۹۷

افضل الطّیب

وَ قَالَ عليه‌السلام : نِعْمَ الطِّيبُ الْمِسْكُ، خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ، عَطِرٌ رِيحُهُ.

الحکمة ۳۹۸

الإجتناب من العُجب

وَ قَالَ عليه‌السلام : ضَعْ فَخْرَكَ وَ احْطُطْ كِبْرَكَ وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ.

الحکمة ۳۹۹

الحقوق المتبادلة بین الوالد و الوالد

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً. فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ، إِلا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِسُبْحَانَهُ ؛ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ، وَ يُحَسِّنَأَدَبَهُ، وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ

الحکمة ۴۰۰

معرفة الحق و الباطل

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعَيْنُ حَقُّ، وَ الرُّقَى حَقُّ، وَ السِّحْرُ حَقُّ، وَ الْفَأْلُ حَقُّ، وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقِّ وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقِّ وَ الطِّيبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ.

الحکمة ۴۰۱

أسلوب مواجهة النّاس

وَ قَالَ عليه‌السلام : مُقَارَبَةُ(مفارقة) النَّاسِ فِي أَخْلاَقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ.

الحکمة ۴۰۲

معرفة النّاس

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ يُسْتَضْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا : لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً، وَ هَدَرْتَ سَقْباً.

۵۱۸

در نقل دیگری آمده: آن کس که ارزش خویش را دست بدهد، بزرگی خاندانش او را سودی نخواهد رساند.

حکمت ۳۹۰

برنامه ریزی صحیح در زندگی

(اخلاقی، اجتماعی، اخلاق خانواده)

و درود خدا بر او فرمود: مومن بايد شبانه روز خود را به سه قسم تقسيم كند: زمانى براى نيايش و عبادت پروردگار، و زمانى براى تامين هزينه زندگى، و زمانى براى واداشتن نفس به لذتهايى كه حلال و زيباست. خردمند را نشايد جز آنكه در پى سه چيز حركت كند، كسب حلال براى تامين زندگى، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذتّ هاى حلال.

حکمت ۳۹۱

ضرورت ترک حرام و غفلت زدگی

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: از حرام دنيا چشم پوش، تا خدا زشتي هاى آن را به تو نماياند، و غافل مباش كه لحظه اى از تو غفلت نشود.

حکمت ۳۹۲

راه شناخت انسان ها (سخن گفتن)

(علمی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: سخن گوييد تا شناخته شويد، زيرا كه انسان در زير زبان خود پنهان است.

حکمت ۳۹۳

روش برخورد با دنیا

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: از دنيا آن مقدار كه به تو مى رسد بردار، و از آنچه روى گرداند، روى گردان، و اگر نتوانى، در جستجوى دنيا نيكو تلاش كن.

حکمت ۳۹۴

ارزش سخن

(علمی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: بسا سآنكه از حمله كارگرتر است.

حکمت ۳۹۵

ارزش قناعت

(اقتصادی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: هر مقدار كه قناعت كنى كافى است.

حکمت ۳۹۶

راه خوب زیستن

(اخلاقی، اجتماعی)

           

و درود خدا بر او فرمود: مرگ بهتر از تن به ذلت دادن، به اندك ساختن بهتر از دست نياز به سوى مردم داشتن است، اگر به انسان نشسته در جاى خويش چيزى ندهند، با حركت و تلاش نيز نخواهند داد، روزگار دو روز است، روزى به سود تو، و روزى به زيان تو است، پس آنگاه كه به سود تو است به خوشگذرانى و سركشى روى نياور، و آنگاه كه به زيان تو است شكيبا باش.

حکمت ۳۹۷

عطر خوب

(تجمّل و زیبایی، بهداشتی)

و درود خدا بر او فرمود: چه خوب است عطر مشك، تحمل آن سبك و آسان، و بوى آن خوش و عطرآگين است.

حکمت ۳۹۸

ترک غرور و یاد مرگ

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: فخرفروشى را كنار بگذار، تكبر و خود بزرگ بينى را رها كن، به ياد مرگ باش.

حکمت ۳۹۹

حقوق متقابل پدر و فرزند

(اخلاقی، حقوقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقى است، پس حق پدر بر فرزند اين است كه فرزند در همه چيز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت كند، و حق فرزند بر پدر آنكه نام نيكو بر فرزند نهد، خوب تربيتش كند، و او را قرآن بياموزد.(۱)

حکمت ۴۰۰

شناخت واقعیّت ها و خرافات

(علمی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: چشم زخم راست است، استفاده از نيروهاى مرموز طبيعت و افسون راست است، سحر و جادو وجود دارد(۲) ، و فال نيك راست است؛ و رويداد بد را بدشگون دانستن، صحیح نيست. بوى خوش درمان و نشاطآور، عسل درمان و نشاطآور، سوارى درمان و نشاطآور، و نگاه به سبزه زار درمان و نشاط آور است.

حکمت ۴۰۱

ضرورت هماهنگی با مردم

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: هماهنگى در اخلاق و رسوم مردم، ايمن ماندن از دشمنى و كينه هاى آنان است.

حکمت ۴۰۲

ضرورت موقعیّت شناسی

(اخلاقی، تربیتی)

(شخصى در حضور امام سخنى بزرگتر از شان خود گفت، فرمود: ) پر درنياورده پرواز كردى، و در خردسالى آواز بزرگان سر دادى!.

_____________________

۱. نقد تفکّر: پاترنالیسم PATERNALISM (پدر سالاری) بلکه در روابط پدر و فرزند حقوق متقابل مطرح است.

۲. اشاره به علم: ماجیک لوژی LOGY -MAGIC (سحر شناسی)

۵۱۹

وَ الشَّكِيرُ هاهنا: أولُ مَا يَنْبُتُ مِنْ رِيشِ الطَّائِرِ قَْبلَ أَنْ يَقْوَى و يَسْتَحْصِفَ. وَالسَّقْبُ الصَّغيرُ مِنَ الا بِلِ وَ لا يَهْدِرُ إ لا بَعْدَ أَنْ يَسْتَفْحِلَ.

الحکمة ۴۰۳

الاجتناب من الأعمال المتنوعة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ الْحِيَلُ.

الحکمة ۴۰۴

تفسیر: لا حول ولا قوة الاّ بالله

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ: «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ»: إِنَّا لاَ نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاّ، وَ لاَ نَمْلِكُ إِلا مَا مَلَّكَنَا، فَمَتَى مَلَّكَنَا؛ مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا، وَ مَتَى أَخَذَهُ مِنَّا وَضَعَ تَكْلِيفَهُ عَنَّا.

الحکمة ۴۰۵

فضح المغیرة بن شعبة

وَ قَالَ عليه‌السلام لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ؛ وَ قَدْ سَمِعَهُ يُرَاجِعُ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ كَلاَما: دَعْهُ يَا عَمَّارُ، فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ الدِّينِ إِلا مَا قَارَبَتْهُ مِنَ الدُّنْيَا، وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَسَ عَلَى نَفْسِهِ لِيَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِرا لِسَقَطَاتِهِ.

الحکمة ۴۰۶

اخلاق الفقراء و الأغنیاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِيَأِ لِلْفُقَرَأِ طَلَبا لِمَا عِنْدَ اللَّهِ! وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِيهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ اتِّكَالاً عَلَى اللَّهِ.

الحکمة ۴۰۷

قیمة العقل

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ امْرَأً عَقْلاً إِلا لِيَسْتَنْقَذَهُ بِهِ يَوْما مَا.

الحکمة ۴۰۸

مصیر مکافحة الحق

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ.

الحکمة ۴۰۹

ضرورة وحدة القلب و العین

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ.

الحکمة ۴۱۰

قیمة التّقوی

وَ قَالَ عليه‌السلام : التُّقَى رَئِيسُ الْأَخْلاَقِ.

الحکمة ۴۱۱

فضل المعلّم

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ تَجْعَلَنَّ ذَرَبَ لِسَانِكَ عَلَى مَنْ أَنْطَقَكَ، وَ بَلاَغَةَ قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ.

الحکمة ۴۱۲

طریقة تربیة النّفس

وَ قَالَ عليه‌السلام : كَفَاكَ أَدَبا لِنَفْسِكَ اجْتِنَابُ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِكَ.

الحکمة ۴۱۳

الصبر و التّغافل

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ صَبَرَ صَبْرَ الْأَحْرَارِ، وَ إِلا سَلاَ سُلُوَّ الْأَغْمَارِ.

الحکمة ۴۱۴

الصبر و لاتغافل

       

وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ عليه‌السلام قَالَ لِلْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ مُعَزِّيا عب ابن له : إِنْ صَبَرْتَ صَبْرَ الْأَكَارِمِ، وَ إِلا سَلَوْتَ سُلُوَّ الْبَهَائِمِ.

الحکمة ۴۱۵

حقیقة الدنیا

وَ قَالَ عليه‌السلام فِي صِفَةِ الدُّنْيَا: الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ، إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَرْضَهَا ثَوَاباً لِأَوْلِيَائِهِ، وَ لاَ عِقَاباً لِأَعْدَائِهِ، وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ، بَيْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ فَارْتَحَلُوا.

الحکمة ۴۱۶

أسلوب مواجهة الدّنیا

وَ قَالَ لاِبْنِهِ الْحَسَنِ عليه‌السلام : لاَ تُخَلِّفَنَّ وَرَأَكَ شَيْئا مِنَ الدُّنْيَا، فَإِنَّكَ تَخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ: إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ؛ وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ، اللَّهِ، فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ؛ فَكُنْتَ عَوْنا لَهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ حَقِيقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ.وَ يُرْوَى هَذَا الْكَلاَمُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَ هُوَ: أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الَّذِي فِي يَدِكَ مِنَ الدُّنْيَا قَدْ كَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَكَ وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلٍ بَعْدَكَ،

۵۲۰

521

522

523

524

525

526

527

528

529

530

531

532

533

534

535

536

537

538

539

540

541

542

543

544

545

546

547

548

549

550

551

552

553

554

555

556

557

558

559

560

561

562

563

564

565

566

567

568

569

570

571

572

573

574

575

576

577

578

579

580

581

582

583

584

585

586

587

588

589

590

591

592

593

594

595

596

597

598

599

600

601

602

603

604

605

606

607

608

609

610

611

612

613

614

615

616

617

618

619

620

621

622

623

624

625

626

627

628

629

630

631

632

633

634

635

636

637

638

639

640

641

642

643

644

645

646

647

648