نهج البلاغه

نهج البلاغه0%

نهج البلاغه نویسنده:
مترجم: محمد دشتى
ناشرین: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام
گروه: امام علی علیه السلام
صفحات: 648

نهج البلاغه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سید رضی رحمت الله علیه
مترجم: محمد دشتى
ناشرین: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام
گروه: صفحات: 648
مشاهدات: 434159
دانلود: 30621

توضیحات:

نهج البلاغه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 648 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 434159 / دانلود: 30621
اندازه اندازه اندازه
نهج البلاغه

نهج البلاغه

نویسنده:
ناشرین: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

(شكير، نخستين پرهايى است كه بر بال پرنده مى رويد قبل از آن كه قوى و محكم شود، و سقب، شتر خردسال است زيرا شتر بالغ نشود، بانگ در نياورد.)

حکمت ۴۰۳

پرهیز از کار های گوناگون

(علمی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه به كارهاى گوناگون پردازد، خوارشده، پيروز نمى گردد!.

حکمت ۴۰۴

تفسیر لا حول ولا قوة إلاّ بالله

(علمی، تفسیری)

           

(از امام معنى لا حول و لا قوه الا بالله، را پرسيدند. پاسخ داد:) ما برابر خدا مالك چيزى نيستيم، و مالك چيزى نمى شويم جز آنچه او به ما بخشيده است، پس چون خدا چيزى به ما ببخشد كه خود سزاوارتر است، وظائفى نيز بر عهده ما گذاشته، و چون آن را از ما گرفت تكليف خود را از ما برداشته است.

حکمت ۴۰۵

جاهلان متظاهر به دین

(اعتقادی، سیاسی)

(چون عمار پسر ياسر با مغيره بن شعبه(۱) بحث مى كرد و پاسخ او را مى داد، امام به او فرمود:) اى عمار! مغيره را رهاكن، زيرا او از دين به مقدارى كه او را به دنيا نزديك كند، برگرفته، و به عمد حقائق را بر خود پوشيده داشت، تا شبهات را بهانه لغزشهاى خود قرار دهد.

حکمت ۴۰۶

اخلاق تهی دستان و توانگران

(اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: چه نيكو است فروتنى توانگران برابر مستمندان، براى به دست آوردن پاداش الهى، و نيكوتر از آن خويشتندارى مستمندان برابر توانگران براى توكل به خداوند است.

حکمت ۴۰۷

ارزش عقل

(علمی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: خدا عقل را به انسانى نداد جز آنكه روزى او را با كمك عقل نجات بخشيد.

حکمت ۴۰۸

سرانجام حق ستیزی

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: هركس با حق درافتاد نابود شد.

حکمت ۴۰۹

هماهنگی قلب و چشم

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: قلب كتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشيند.)(۲)

حکمت ۴۱۰

ازش پرهیزگاری

(اخلاقی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: تقوى در رأس همه ارزشهاى اخلاقى است.

حکمت ۴۱۱

احترام به استاد

(اخلاقی اجتماعی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: با آن كس كه تو را سخن آموخت به درشتى سخن مگو، و با كسى كه راه نيكو سخن گفتن به تو آموخت، لاف بلاغت مزن.

حکمت ۴۱۲

راه خود سازی

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: در تربيت خويش تو را بس كه از آنچه در ديگران نمى پسندى دورى گزينى.

حکمت ۴۱۳

راه تحمّل مصیبت ها

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: در مصيبتها يا چون آزادگان بايد شكيبا بود، و يا چون ابلهان خود را به فراموشى زد.

حکمت ۴۱۴

راه تحمّل مصیبت ها

(اخلاقی، تربیتی)

(در روايت ديگرى آمد كه اشعث بن قيس را در مرگ فرزندش اينگونه تسليت داد گفت:) يا چون مردان بزرگوار شكيبا، و يا چون چهارپايان بى تفاوت باش.

حکمت ۴۱۵

دنیاشناسی

(اعتقادی، اخلاقی)

                               

و درود خدا بر او (در توصيف دنياى حرام) فرمود: فريب مى دهد، زيان مى رساند، تند مى گذرد، از اين رو خدا دنيا را پاداش دوستان خود نپسنديد، و آن را جايگاه كيفر دشمنان خود قرار نداد، و همانا مردم دنيا چون كاروانى باشند كه هنوز بارانداز نكرده كاروانسالار بانگ كوچ سر دهد تا بار بندند و برانند!.

حکمت ۴۱۶

روش برخورد با دنیا

(اخلاقی، اقتصادی)

(امیر المؤمنین به فرزندش امام مجتبىعليه‌السلام فرمود:) چيزى از دنياى حرام براى پس از مرگت باقى مگذار، زيرا آنچه از تو مى ماند نصيب يكى از دو تن خواهد شد، يا شخصى است كه آن را در طاعت خدا بكار گيرد، پس سعادتمند مى شود به چيزى كه تو را به هلاكت افكنده است، و يا شخصى كه آن را در نافرمانى خدا بكار گيرد، پس هلاك مى شود به آنچه كه تو جمع آورى كردى، پس تو در گناه او را يارى نموداى، كه هيچ يك از اين دو نفر سزاوار آن نيستيد تا بر خود مقدم دارى. (اين حكمت بگونه ديگرى نيز نقل شد) پس از ستايش پروردگار! آنچه از دنيا هم اكنون در دست تو است، پيش از تو در دست ديگران بود، و پس از تو نيز به دست ديگران خواهد رسيد،

_____________________

۱. مغیره بن شعبه یکی از چهار نفری است که به مکر و حیله و زیرکی چونان معاویه و عمرو عاص و زیاد بن ابیه، معروف بود و دشمنی خاصّی با اهل بیتعليه‌السلام داشت. ۲. بابا طاهر رباعیّات ص ۷: ز دست دیده و دل هر دو فریادکه هر چه دیده بیند دل کند یاد.

۵۲۱

وَ إِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ؛ رَجُلٍ عَمِلَ فِيمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ؛ أَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ فَشَقِىَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ أَهْلاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ وَ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِكَ، فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَةَ اللَّهِ وَ لِمَنْ بَقِيَ رِزْقَ اللَّهِ.

الحکمة ۴۱۷

شرائط الاستغفار

وَ قَالَ عليه‌السلام لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ»: ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ، أَتَدْرِي مَا الاِسْتِغْفَارُ؟ اِنَّ الاِسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ، وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ: أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ: أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا، وَالْخَامِسُ: أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ، حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ، وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ، السَّادِسُ: أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلاَوَةَ الْمَعْصِيَةِ، فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ:«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» .

الحکمة ۴۱۸

فضل الحلم

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ.

الحکمة ۴۱۹

معرفة الانسان

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ: مَكْتُومُ الْأَجَلِ، مَكْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفُوظُ الْعَمَلِ، تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ.

الحکمة ۴۲۰

طریق السلامة من الشهوات

وَ رُوِيَ أَنَّهُ عليه‌السلام كَانَ جَالِسا فِي أَصْحَابِهِ فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ، فَقَالَ عليه‌السلام : إِنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ؛ وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا، فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيُلاَمِسْ أَهْلَهُ، فَإِنَّمَا هِيَ امْرَأَةٌ كَامْرَأَةِ.فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ: قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِرا مَا أفْقَهَهُ؟! فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِيَقْتُلُوهُ، فَقَالَ عليه‌السلام : رُوَيْدا، إِنَّمَا هُوَ سَبُّ بِسَبِّ، أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ!.

الحکمة ۴۲۱

مکاسب العقل

وَ قَالَ عليه‌السلام : كَفَاكَ مِنْ عَقْلِكَ، مَا أَوْضَحَ لَكَ سُبُلَ غَيِّكَ مِنْ رُشْدِكَ.

الحکمة ۴۲۲

فضل الإحسان

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لاَ تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئا، فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ وَ لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ: إِنَّ أَحَدا أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ، إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلاً، فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ.

الحکمة ۴۲۳

ثمرات تربیة النّفس

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ، أَصْلَحَ اللَّهُ عَلاَنِيَتَهُ، وَ مَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ، كَفَاهُ اللَّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ، وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ.

الحکمة ۴۲۴

نصائح الخالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْحِلْمُ غِطَأٌ سَاتِرٌ، وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ، وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ.

الحکمة ۴۲۵

مسؤولّیة الأغنیاء

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ لِلَّهِ عِبَادا يَخْتَصُّهُمُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا، فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ.

۵۲۲

و همانا تو براى دو نفر مال خواهى اندوخت، يا شخصى كه اموال جمع شده تو را در طاعت خدا بكار گيرد پس سعادتمند مى شود به آنچه كه تو را نگون بخت ساخت، يا كسى است كه آن را در گناه بكار اندازد، پس با اموال جمع شده تو هلاك خواهد شد، كه هيچ يك از اين دو نفر سزاوار نيستند تا بر خود مقدمشان بدارى، و بار آنان را بر دوش كشى، پس براى گذشتگان رحمت الهى، و براى بازماندگان روزى خدا را اميدوار باش.

حکمت ۴۱۷

شرایط توبه و استغفار

(اعتقادی، اخلاقی)

(شخصى در حضور امامعليه‌السلام بدون توجه لازم گفت: استغفرالله. امام فرمود:) مادرت بر تو بگريد، مى دانى معناى استغفار چيست؟ استغفار درجه والامقامان است، و داراى شش معنا است:

اول: پشيمانى از آن چه گذشت، دوم: تصميم به عدم بازگشت، سوم: پرداختن حقوق مردم چنانكه خدا را پاك ديدار كنى كه چيزى بر عهده تو نباشد، چهارم: تمام واجب هاى ضايع ساخته را به جا آورى، پنجم: گوشتى كه از حرام بر اندامت روييده، با اندوه فراوان آب كنى، چنانكه پوست به استخوان چسبيده و گوشت تازه برويد، ششم: رنج طاعت را به تن بچشانى چنانكه شيرينى گناه را به او چشانده بودى، پس آنگاه بگويى، استغفرالله!.

حکمت ۴۱۸

ره آورد حلم

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: حلم و بردبارى، خويشاوندى است.

حکمت ۴۱۹

مشکلات انسان

(علمی، اخلاقی)

           

و درود خدا بر او فرمود: بيچاره فرزند آدم! اجلش پنهان، بيماريهايش پوشيده، اعمالش همه نوشته شده، پشه اى او را آزار مى دهد، جرعه اى گلوگيرش شده او را از پاى درآورد، و عرق كردنى او را بد بو سازد!.

حکمت ۴۲۰

راه درمان شهوت، عفو اهنت کننده

(اخلاقی، سیاسی)

(اصحاب امام پيرامونش نشسته بودند كه زنى زيبا از آنجا گذشت، حاضران ديده به آن زن دوختند، امام فرمود:) همانا ديدگان اين مردم به منظره شهوت آميز دوخته شده و به هيجان آمده اند، هرگاه كسى از شما با نگاه به زنى به شگفتى آمد، با همسرش بياميزد كه او نيز زنى چون زن وى باشد. (مردى از خوارج گفت: خدا اين كافر را بكشد چقدر فقه مى داند! مردم براى كشتن او برخاستند، امام فرمود:) آرام باشيد، دشنام را با دشنام بايد پاسخ داد يا بخشيدن از گناه.

حکمت ۴۲۱

ره آورد عقل

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: عقل تو را كفايت كند كه راه گمراهى را از رستگارى نشانت دهد.

حکمت ۴۲۲

ارز نیکوکاری

(اخلاقی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: كار نيك به جا آوريد، و آن را هر مقدار كه باشد كوچك نشماريد، زيرا كوچك آن بزرگ، و اندك آن فراوان است، و كسى از شما نگويد كه: ديگرى در انجام كار نيك از من سزاوارتر است!. گرچه سوگند به خدا كه چنين است، همانا خوب و بد را مردانى طرفدارى مى كنند كه هر گاه هر كدام از آن دو را واگذاريد، انجامشان خواهند داد.

حکمت ۴۲۳

ره آورد خود سازی

(اعتقادی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نيكو گرداند، و كسى كه براى دين خود كار كند، خدا دنياى او را كفايت فرمايد، و كسى كه ميان خود و خدا را نيكو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد.

حکمت ۴۲۴

ارزش عقل و بُردباری

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: بردبارى پرده اى است پوشاننده، و عقل شمشيرى است بران، پس كمبودهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان، و هواى نفس خود را با شمشير عقل بكش.

حکمت ۴۲۵

مسؤولیت توانگران

(اعتقادی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: خدا را بندگانى است براى سود رساندن به ديگران، نعمتهاى خاصى به آنان بخشيده، تا آنگاه كه دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقى مى گذارد، و هرگاه از بخشش دريغ كنند، نعمت ها را از دستشان گرفته و به دست ديگران خواهد داد.

۵۲۳

الحکمة ۴۲۶

منزلة العافیة و الغنی

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ: الْعَافِيَةِ، وَالْغِنَى. بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافًى إِذْ سَقِمَ؛ وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّا إِذِ افْتَقَرَ.

الحکمة ۴۲۷

آثار الشکوی

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِنٍ فَكَأَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ، وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِرٍ، فَكَأَنَّمَا شَكَا اللَّهَ.

الحکمة ۴۲۸

حقیقة العید

وَ قَالَ عليه‌السلام فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ : إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ، وَ شَكَرَ قِيَامَهُ، وَ كُلُّ يَوْمٍ لاَ يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيدٌ.

در يكى از عيدها فرمود:

الحکمة ۴۲۹

أعظم الحسرات

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالاً فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ، فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِسُبْحَانَهُ ، فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ.

الحکمة ۴۳۰

أحسر النّاس

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً، وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً، رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ آمَالِهِ، وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ، وَ قَدِمَ عَلَى الْآخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ.

الحکمة ۴۳۱

انواع الرزّق

وَ قَالَ عليه‌السلام : الرِّزْقُ رِزْقَانِ: طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ، فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا؛ وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا.

الحکمة ۴۳۲

خصائص اولیاء الله

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ أَوْلِيَأَ اللَّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا، وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا، فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ يُمِيتَهُمْ وَ تَرَكُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَيَتْرُكُهُمْ، وَ رَأَوُا اسْتِكْثَارَ غَيْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلاَلاً، وَ دَرَكَهُمْ لَهَا فَوْتا، أَعْدَأُ مَا سَالَمَ النَّاسُ وَ سِلْمُ مَا عَادَى النَّاسُ، بِهِمْ عُلِمَ الْكِتَابُ، وَ بِهِ عَلِمُوا وَ بِهِمْ قَامَ الْكِتَابُ وَ بِهِ قَامُوا، لاَ يَرَوْنَ مَرْجُوّا فَوْقَ مَا يَرْجُونَ، وَ لاَ مَخُوفا فَوْقَ مَا يَخَافُونَ.

الحکمة ۴۳۳

مآل اللّذات

وَ قَالَ عليه‌السلام : اذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ، وَ بَقَأَ التَّبِعَاتِ.

الحکمة ۴۳۴

ضرورة الاختبار

وَ قَالَ عليه‌السلام : اخبُر تَقلِهِ.

وَ مِنْ النَّاسِ مَنَْيْروِي هذا لِرسُولِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وَ مِمَّا يُقَوَّي أنَّهُ مِنْ كَلام أمير المؤ منينعليه‌السلام ما حَكاهُ ثَعْلَبُ عن ابنُ الأ عرابي. قالَ: قالَ المأمُون: لو لا أنَ عَليَا قالَ «اخْبُرْ تَقْلِه» لَقُلْتُ: اِقْلِهْ تَخْبُرْ.

الحکمة ۴۳۵

نصائح خالدة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا كَانَ اللَّهُ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الشُّكْرِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ وَ لاَ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَأِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ وَ لاَ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ.

۵۲۴

حکمت ۴۲۶

دو چیز ناپایدار

(اقتصادی، معنوی)

و درود خدا بر او فرمود: سزاوار نيست كه بنده خدا به دو خصلت اعتماد كند: تندرستى، و توانگرى؛ زيرا در تندرستى ناگاه او را بيمار بينى، و در توانگرى ناگاه او را تهيدست!.

حکمت ۴۲۷

جایگاه شکوه کردن

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه از نياز خود نزد مومنى شكايت برد، گويى به پيشگاه خدا شكايت برده است، و كسى كه از نيازمندى خود نزد كافرى شكوه نمايد، گويى از خدا شكوه كرده است!.

حکمت ۴۲۸

عید واقعی

(اجتماعی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: (در يكى از روزهاى عيد) اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است!.

حکمت ۴۲۹

اندوه سرمایه داران

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: بزرگترين حسرتها در روز قيامت، حسرت خوردن مردى است كه مالى را به گناه گرد آورده، و آن را شخصى به ارث برده كه در اطاعت خداى سبحان بخشش نمود، و با آن وارد بهشت شد، و گردآورنده اولى وارد جهنم گرديد.

حکمت ۴۳۰

اندوه زر اندوزی

(اعتقادی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: همانا زيانمندترين مردم در معاملات، و نوميدترين مردم در تلاش، مردى است كه تن در گردآورى مال فرسود، اما تقديرها با خواست او هماهنگ نبود، پس با حسرت از دنيا رفت، و با بار گناه به آخرت روى آورد.

حکمت ۴۳۱

اقسام روزی

(اقتصادی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: روزى بر دو قسم است، آنكه تو را جويد، و آنكه تو او را مى جويى، پس كسى كه دنيا را جويد، مرگ نيز او را مى طلبد تا از دنيا بيرونش كند، و كسى كه آخرت جويد، دنيا او را مى طلبد تا روزى او را به تمام پردازد.

حکمت ۴۳۲

ویژگی های دوستان خدا

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: دوستان خدا آنانند كه به درون دنيا نگريستند آنگاه كه مردم به ظاهر آن چشم دوختند، و سرگرم آينده دنيا شدند آنگاه كه مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند، پس هواهاى نفسانى كه آنان را از پاى درمى آورد، كشتند، و آنچه كه آنان را به زودى ترك مى كرد، ترك گفتند، و بهره مندى دنياپرستان را از دنيا، خوار شمردند، و دست يابى آنان را به دنيا زودگذر دانستند با آنچه مردم آشتى كردند، دشمنى ورزيدند، و با آنچه دنياپرستان دشمن شدند آشتى كردند، قرآن به وسيله آنان شناخته مى شود، و آنان به كتاب خدا آگاهند، قرآن به وسيله آنان پا برجاست و آنان به كتاب خدا استوارند، به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمى دوزند، و بيش از آنچه را كه مى ترسند هراس ندارند.

حکمت ۴۳۳

ضرورت توجّه به فنا پذیری لذّت ها

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: پايان لذتها، و بر جاى ماندن تلخى ها را به ياد آوريد.

حکمت ۴۳۴

آرمودن انسان ها

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم را بيازماى، تا دشمن گردى (و به باطن آنها پی ببری).

میگویم : (بعضى از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كردند، و نقل ثعلب(۱) از ابن اعرابى را تاييد مى كند كه اين كلام از علىعليه‌السلام است، اعرابى از مامون نقل كرد. اگر علىعليه‌السلام نگفته بود (بيازماى تا دشمن گردى) من مى گفتم كه (دشمن دار تا بيازمايى.)

حکمت ۴۳۵

ارزش های والای اخلاقی

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: خدا در شكرگزارى را بر بنده اى نمى گشايد كه در فزونى نعمتها را بر او ببندد، و در دعا را بر روى او باز نمى كند كه در اجابت كردن را نگشايد، و در توبه كردن را باز نگذاشته كه در آمرزش را بسته نگهدارد.

_____________________

۱. ثعلب: از بزرگان و دانشمندان لغت و ادبیّات عرب و نام أو احمد بن یحیی بوده و در سال ۲۹۱ هجری در گذشت و ابن اعرابی نام او محمّد بن زیاد، از بزرگان أدب و از دیار سند است که در سال ۲۳۱ هجری در گذشت.

۵۲۵

الحکمة ۴۳۶

الأولی بالکریم

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِقَتْ فِيِهِ الْكِرَامُ.

الحکمة ۴۳۷

العدل و الجود

       

وَ سُئِلَ عليه‌السلام : أَيُّمَا أَفْضَلُ: الْعَدْلُ، أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ عليه‌السلام : الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا، وَالْعَدْلُ سَائِسٌ عَامُّ، وَالْجُودُ عَارِضٌ خَاصُّ، فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.

الحکمة ۴۳۸

الجهل و العداوة

وَ قَالَ عليه‌السلام : النَّاسُ أَعْدَأُ مَا جَهِلُوا.

الحکمة ۴۳۹

حقیقة الزّهد

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ: قَالَ اللَّهُسُبْحَانَهُ: ( لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ ) .(۱) وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي، وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ.

الحکمة ۴۴۰

النّوم و فسخ العزائم

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ.

الحکمة ۴۴۱

کیف یُعرف الرجال

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْوِلاَيَاتُ مَضَامِيرُ الرِّجَالِ.

الحکمة ۴۴۲

خیر البلاد

وَ قَالَ عليه‌السلام : لَيْسَ بَلَدٌ بِأَحَقَّ بِكَ مِنْ بَلَدٍ، خَيْرُ الْبِلاَدِ مَا حَمَلَكَ.

الحکمة ۴۴۳

خصائص مالک بن الأشتر

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : وَ قَدْ جَأَهُ نَعْيُ الْأَشْتَرِ: مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ! وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلاً لَكَانَ فِنْداً، وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً، لاَ يَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ، وَ لاَ يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ.و الفند: المنفرد من الجبال .

الحکمة ۴۴۴

فضل الاستمرار فی العمل

وَ قَالَ عليه‌السلام : قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ، خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.

الحکمة ۴۴۵

معرفة الانسان

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِقَةٌ فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا.

الحکمة ۴۴۶

وجوب اداء الدّیون

       

وَ قَالَ عليه‌السلام :لِغَالِبِ بْنِ صَعْصَعَةَ أَبِي الْفَرَزْدَقِ فِي كَلاَمٍ دَارَ بَيْنَهُمَا: مَا فَعَلَتْ إِبِلُكَ الْكَثِيرَةُ؟ قَالَ: دَغْدَغَتْهَا الْحُقُوقُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ.فَقَالَ عليه‌السلام : ذَلِكَ أَحْمَدُ سُبُلِهَا.

الحکمة ۴۴۷

ضرورة التفّقة فی التّجارة

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنِ اتَّجَرَ بِغَيْرِ فِقْهٍ فَقَدِ ارْتَطَمَ فِي الرِّبَا.

الحکمة ۴۴۸

أسلوب مواجهة المصائب

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلاَهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا.

الحکمة ۴۴۹

أسلوب مواجهة الشهّوات

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ، هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ.

الحکمة ۴۵۰

الإجتناب من المزاح

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا مَزَحَ رَجُلُ مَزْحَةً، إِلا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً.

الحکمة ۴۵۱

أسلوب مواجهة النّاس

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظِّ، وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ.

الحکمة ۴۵۲

الفقر و الغنی الحقیقیان

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ.

_____________________

۱- حدید ۲۳

۵۲۶

حکمت ۴۳۶

راه شناخت بزرگواران

(اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: شايسته ترين مردم به بزرگوارى آن كه، بزرگواران را با او بسنجند.

حکمت ۴۳۷

شناخت عدل و بخشش

(اجتماعی، اقتصادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسيدند عدل يا بخشش، كدام يك برتر است، فرمود:) عدالت هر چيزى را در جاى خود مى نهد، در حالى كه بخشش آن را از جاى خود خارج مى سازد، عدالت تدبير عمومى مردم است، در حالى كه بخشش گروه خاصى را شامل است، پس عدالت شريف تر و برتر است.

حکمت ۴۳۸

جهل دشمنی

(علمی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم دشمن آنند كه نمى دانند.

حکمت ۴۳۹

توصیف زهد و پارسایی

(اعتقادی، اخلاقی)

           

و درود خدا بر او فرمود:زهد بين دو كلمه از قرآن است، كه خداى سبحان فرمود: (تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد، و به آنچه به شما رسيده شادمان مباشيد.) و كسى كه بر گذشته افسوس نخورد، و به آينده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعايت كرده است.

حکمت ۴۴۰

نقش خواب دین ها در زندگی

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: خواب ديدن ها چه بسا تصميم هاى روز را نقش بر آب كرده است.(۱)

حکمت ۴۴۱

تجربه کاری و شناخت مدیران

(اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: فرمانروايى، ميدان مسابقه مردان است.

حکمت ۴۴۲

راه انتخاب شهر ها برای زندگی

(اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: هيچ شهرى براى تو از شهر ديگر بهتر نيست، بهترين شهرها آن است كه پذيراى تو باشد.

حکمت ۴۴۳

ویژگی های مالک اشتر

(اخلاقی)

               

(وقتى خبر شهادت مالك اشتر كه رحمت خدا بر او باد، به امامعليه‌السلام رسيد، حضرت فرمود:) مالك! چه مالكى؟ به خدا اگر كوه بود، كوهى كه در سرفرازى يگانه بود، و اگر سنگ بود، سنگى سخت و محكم بود، كه هيچ رونده اى به اوج قله او نمى رسيد، هيچ پرنده اى بر فراز آن پرواز نمى كرد!. (فند: كوهى است از ديگر كوهها ممتاز و جدا افتاده باشد.)

حکمت ۴۴۴

ارزش تداوم کار

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: چيز اندك كه با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراوان رنج آور است.

حکمت ۴۴۵

انسان شناسی

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: اگر در كسى خصلتى شگفت ديديد، همانند آن را انتظار كشيد.

حکمت ۴۴۶

انسان شناسی

(اخلاقی)

           

(امام به پدر فرزدق، غالب بن صعصعه فرمود:)(۲) شتران فراوانت چه شده اند؟ (پاسخ داد، اى امير مومنان، پرداخت حقوق آنها را پراكنده ساخت امام فرمود:) اين بهترين راه مصرف آن بود.

حکمت ۴۴۷

ضرورت فقه در تجارت

(اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه بدون آموزش فقه اسلامى تجارت كند، در رباخوارى آلوده شود!.

حکمت ۴۴۸

راه برخورد با مصیبت ها

(اعتقادی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه مصيبتهاى كوچك را بزرگ شمارد خدا او را به مصيبتهاى بزرگ مبتلا خواهد كرد.

حکمت ۴۴۹

راه مبارزه با هواپرسی

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: كسى كه خود را گرامى دارد، هوا و هوس را خوار شمارد.

حکمت ۴۵۰

پرهیز از شوخی بی جا

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: هيچ كس شوخى بيجا نكند جز آنكه مقدارى از عقل خويش را از دست بدهد.

حکمت ۴۵۱

روش برخورد با مردم

(اجتماعی، تربیتی)

و درود خدا بر او فرمود: دورى تو از آن كس كه خواهان تو است نشانه كمبود بهره تو در دوستى است، و گرايش تو به آن كس كه تو را نخواهد، سبب خوارى تو است.

حکمت ۴۵۲

معیار شناخت فقر و غنا

(اعتقادی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: فقر و بى نيازى ما پس از عرضه شدن بر خدا آشكار خواهد شد.

             

_____________________

۱. سعدی نیکو سرود:

خواب نوشین بامداد رحیل

باز دارد پیاده را ز سبیل

۲. غالب بن صعصعه پیر مرد با شخصیّتی بود. روزی با فرزندش، همام (فرزدق) خدمت امام رسید که این سؤال و جواب مطرح شد، امام پرسید این کودک تو است؟ گفت آری، به او ادبیّات عرب و روش شعر سرودن آموختم چنانکه دارد شاعر لایقی می شود. امام فرمود، اگر به او قرآن می آموختی بهتر بود، فرزدق می گوید این رهنمود امام همواره در گوش من بود تا آنکه کل قرآن را حفظ کردم.

۵۲۷

الحکمة ۴۵۳

فضح الزبیر بن العوام

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلاً مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّهِ.

الحکمة ۴۵۴

طریقة اقتلاع العُجب

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا لاِبْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ: أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ، لاَ يَرْزُقُ نَفْسَهُ، وَ لاَ يَدْفَعُ حَتْفَهُ.

الحکمة ۴۵۵

أشعر الشعراء

وَ سُئِلَ مَنْ أَشْعَرُ الشُّعَرَأِ؟ فَقَالَ عليه‌السلام : إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يَجْرُوا فِي حَلْبَةٍ تُعْرَفُ الْغَايَةُ عِنْدَ قَصَبَتِهَا، فَإِنْ كَانَ وَ لاَ بُدَّ فَالْمَلِكُ الضِّلِّيلُ.یرید امرأ القیس.

الحکمة ۴۵۶

ثمن الانسان

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَلاَ حُرُّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلا الْجَنَّةَ، فَلاَ تَبِيعُوهَا إِلا بِهَا.

الحکمة ۴۵۷

منهومان لا یشبعان

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَنْهُومَانِ لاَ يَشْبَعَانِ؛ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْيَا.

الحکمة ۴۵۸

علامات الایمان

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : علامَةُ الْإِيمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ، عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ، وَ أَلا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ، وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ.

الحکمة ۴۵۹

التقدیر أم التدبیر

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِيرِ، حَتَّى تَكُونَ الْآفَةُ فِي التَّدْبِيرِ.

قال الرضی: وَ قدْ مَضى هذَا المَعْنَى فِيما تَقَدَّمِ بِروَايةٍ تُخالِفُ هذه الا لفاظَ.

الحکمة ۴۶۰

فضل الحلم و الأناة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ، يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ.

الحکمة ۴۶۱

العجز و الغیبة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ.

الحکمة ۴۶۲

استماع الثّناء

وَ قَالَ عليه‌السلام : رُبَّ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ.

الحکمة ۴۶۳

الدّنیا للآخرة

وَ قَالَ عليه‌السلام : الدُّنْيَا خُلِقَتْ لِغَيْرِهَا، وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا.

الحکمة ۴۶۴

مستقبل بنی امیة الدّامی

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِنَّ لِبَنِي أُمَيَّةَ مِرْوَدا يَجْرُونَ فِيهِ وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ ثُمَّ كَادَتْهُمُ الضِّبَاعُ لَغَلَبَتْهُمْ.

وَ المِرْوَدُ هاهنا مِفْعَلٌ مِنَ الا رْوَادِ وَ هُوَ الا مهالُ وَ الا نْظَهارُ وَ هذا مِن أَفْصَحِ الْكَلام وَ أَغْرَبِهِ، فَكَأَنَّهُ ع شَبَهَ الْمُهْلَةَ الَّتي هُمْ فِيها بِالْمِضْمارِ الّذِي يجْرُون فيه إ لى الغاية، فإ ذا بَلَغُوا مُنْقَطعَها انْتَقَض نِظامُهُمْ بَعدَها.

الحکمة ۴۶۵

خصائص الأنصار

وَ قَالَ عليه‌السلام فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ: هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلاَمَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ، وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلاَطِ.

الحکمة ۴۶۶

منزلة العین

وَ قَالَ عليه‌السلام : الْعَيْنُ وِكَأُ السَّهِ.

وَ هذِهِِ منَ الاسْتِعارِاتِ الْعَجيبَةِ، كأنه شَبَّهَ السَّهَ بالْوِعأِ، وَالْعَيْنَ بالوِكأ، فإ ذَا أُطْلِقَ الْوِكَأُ يَنْضَبِطْ الْوِعأُ وَ هَذَا الْقَوْلُ فِي الا شْهَرِ الا ظهَرِ مِنْ كَلامِ النَّبىٍِّّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم . وَ قَدْ رَوَاهُ قَوْمٌ لا مِيرِ المُؤ مِنِينعليه‌السلام ، و ذَكَرَ ذَلِكَ الْمبرِّدُ في كتابِ (المُقْتَضَبِ) في باب اللَّفظِ بِالْحُروفِ و قَدْ تَكَلَّمْنا على هَذِهِ الاسْتعارَةِ في كِتابِنا المَوْسُومِ (بِمُجازات الا ثارِ النبوِيَّةِ).

الحکمة ۴۶۷

خصائص القیادة

۵۲۸

حکمت ۴۵۳

علل انحراف زبیر

(تاریخی، سیاسی)

و درود خدا بر او فرمود: زبير همواره با ما بود تا آنكه فرزند نامباركش عبدالله، پا به جوانى گذاشت!.

حکمت ۴۵۴

راه غرور زدایی

(اعتقادی، علمی)

و درود خدا بر او فرمود: فرزند آدم را با فخرفروشى چه كار؟ او كه در آغاز نطفه اى گنديده، و در پايان مردارى بدبو است، نه مى تواند روزى خويش را فراهم كند، و نه مرگ را از خود دور نمايد!..

حکمت ۴۵۵

راه شناخت بزرگ ترین شاعر

(هنری، علمی)

(از امام پرسيدند:(۱) بزرگترين شاعر عرب كيست؟ فرمود:) شاعران در يك وادى روشنى نتاختند تا پايان كار معلوم شود، و اگر ناچار بايد داورى كرد، پس پادشاه گمراهان بزرگترين شاعر است.(۲)

حکمت ۴۵۶

بهای جان آدمی

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: آيا آزاد مردى نيست كه اين لقمه جويده حرام دنيا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهايى براى جان شما جز بهشت نيست، پس به كمتر از آن نفروشيد!.

حکمت ۴۵۷

تشنگان مال و علم

(اخلاقی، اقتصادی)

و درود خدا بر او فرمود: دو گرسنه اى كه هرگز سير نشوند، جوينده علم و جوينده مال.

حکمت ۴۵۸

نشانه های ایمان

(اخلاقی، اجتماعی)

                       

و درود خدا بر او فرمود: نشانه ايمان آن است كه راست بگويى آنگاه كه تو را زيان رساند، و دروغ نگويى آنگاه كه تو را سود دهد، و آنكه بيش از مقدار عملت سخن نگويى، و چون از ديگران سخن گويى از خدا بترسى!.

حکمت ۴۵۹

شناخت جایگاه جبر و اختیار

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: تقدير الهى چنان بر محاسبات ما چيره شود كه تدبير، سبب آفتزدگى باشد.(۳)

می گویم : «مفهوم این حکمت در حکمت ۱۶ با عبارت دیگری نقل شد»

حکمت ۴۶۰

ارزش صبر و تحمّل

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: بردبارى و درنگ با هم اند و نتيجه آن بلند همتى است.

حکمت ۴۶۱

غیبت، نشانه نا توانی

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: غيبت كردن تلاش ناتوان است.

حکمت ۴۶۲

پرهیز از غرور زدگی در ستایش

(اخلاقی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: چه بسا كسانى كه با ستايش ديگران فريب خوردند.

حکمت ۴۶۳

دنیا برای آخرت است

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: دنيا براى رسيدن به آخرت آفريده شد، نه براى رسيدن به دنيا.

حکمت ۴۶۴

سرانجام دردناک بنی امیّه

(تاریخی، اجتماعی، سیاسی)

               

و درود خدا بر او فرمود: بنى اميه را مهلتى است كه در آن مى تازند، پس آنگاه كه ميانشان اختلاف افتد پس كفتارها بر آنان دهان گشايند و بر آنان پيروز خواهند شد.می گویم : «مرود» بر وزن «منبر» از مادّه «ارواد» به معنای مهلت است و این از فصیح ترین و زیباترین کلام است، گوئی امامعليه‌السلام مهلت کوتاه بنی امیّه در حکومت را به میدان مسابقه تشبیه کرده که مسابقه دهندگان به ترتیب در یک مسیر مشخّص به سوی یک هدف به پیش می روند و آنگاه که به هدف رسیدند نظم آنها درهم شکسته می شود).

حکمت ۴۶۵

ارزش های والای انصار

(تاریخی، اجتماعی، سیاسی)

(در ستايش انصار فرمود:) بخدا سوگند! آنها اسلام را پروراندند، چونان مادرى كه فرزندش را بپروراند، با توانگرى، با دستهاى بخشنده، و زبانهاى برنده و گويا.

حکمت ۴۶۶

دقّت در مشاهدات

(علمی)

و درود خدا بر او فرمود: چشم، بند ظرف حوادث است.

می گویم : «این کلام امامعليه‌السلام از استعاره های شگفت است، که نشستنگاه را به مشک، و چشم را به سربند آن تشبیه کرد، و آنگاه که بند گشوده شود آنچه در مشک است بیرون ریزد. مشهور است که این سخن از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، ولی عدّه ای آن را از امیر المؤمنینعليه‌السلام نقل کرده اند، این حکمت را «مبرّد» در کتاب «مقتضب» در باب لفظ به حروف آورده، و ما آن را در کتاب خود که «مجازات آثار نبوی» نام دارد آورده ایم.

حکمت ۴۶۷

وصف یکی از رهبران الهی

(سیاسی، اجتماعی)

_____________________

۱. ابو الأسود دؤلی از امام پرسید. ۲. منظور امرؤ القیس، بزرگترین شاعر دوره جاهلی و صاحب یکی از معلّقات سبعه است، اشعارهای بسیار زیبایی که آن را هر سال در بازار معروف عکاظ، مطرح می کردند. او کافر بود، برخی «ضلّیل» را به سرگردانی ترجمه کردند، زیرا امرؤ القیس برای گرفتن انتقام خون پدرش به همه جا می رفت تا یاورانی فراهم آورد، بناچار به قیصر روم پناهنده و در سال ۵۴۰ میلادی در گذشت. ۳. نقد مکتب ولونتاریسم VOLUNTARISM (مکتب اصالت اراده و اختیار) که هر گونه جبری را نفی می کند، زیرا در اسلام انسان با کمک خدا عمل می کند.

۵۲۹

وَ قَالَ عليه‌السلام فِي کلام له: وَ وَلِيَهُمْ وَالٍ فَأَقَامَ وَ اسْتَقَامَ، حَتَّى ضَرَبَ الدِّينُ بِجِرَانِهِ.

الحکمة ۴۶۸

مستقبل المسلمین السیّء

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ، يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ، وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ؛ قَالَ اللَّهُسُبْحَانَهُ :( وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ ) (۱) ؛ يَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ، وَ يُسْتَذَلُّ الْأَخْيَارُ، وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ، وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ.

الحکمة ۴۶۹

الاعتدال فی محبة الامامعليه‌السلام

وَ قَالَ عليه‌السلام : يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبُّ مُفْرِطٌ، وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ.

و هَذا مِثلُ قوْلِهعليه‌السلام : هَلَكَ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبُّ غَالٍ، وَ مُبْغِضٌ قَالٍ.

الحکمة ۴۷۰

التوحبد و العدل

وَ سُئِلَ عَنِ التَّوْحِيدِ وَ الْعَدْلِ؛ فَقَالَعليه‌السلام : التَّوْحِيدُ أَلا تَتَوَهَّمَهُ، وَ الْعَدْلُ أَنْ لا تَتَّهِمَهُ.

الحکمة ۴۷۱

معرفة منزلة السکوت و الکلام

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : لاَ خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ، كَمَا أَنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ.

الحکمة ۴۷۲

الدعاء للمطر

وَ قَالَ عليه‌السلام :فِي دُعَأٍ اسْتَسْقَى بِهِ: اللَّهُمَّ اسْقِنَا ذُلُلَ السَّحَائبِ دُونَ صِعَابِهَا.

و هذَا مِنَ الْكَلامِ الْعَجِيبِ الفصاحة و ذَلكَ أنَّهُعليه‌السلام شَبَهَ السَّحائِبَ ذَوَاتِ الرُّعُودِ وَ الْبَوارِقِ، وَالرِّياحِ وَالصَّواعِقِ، بالا بِلِ الصَّعابِ الَّتِي تَقْمِصُ بِرِحالِها وَ تَتَوَقَّصُ بِرُكْبانِها و شَبَّهَ السَّحائبَ الخالِيَةَ مِنْ تِلْكَ الرَّوَائِعِ بالا بِلِ الذُّلُلِ الَّتِي تُحْتَلِبُ طَيِّعَةً وَ تُقْتَعَدُ مُسْمِحِةً.

الحکمة ۴۷۳

فضل الخضاب

وَ قِيلَ لَهُ عليه‌السلام : لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عليه‌السلام : الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ!(يُرِيدُ وَفَاةَ رَسُولِ اللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) .

الحکمة ۴۷۴

فضل العفیف

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْرا مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ؛ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكا مِنَ الْمَلاَئِكَةِ.

الحکمة ۴۷۵

فضل القناعة

وَ قَالَ عليه‌السلام :الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ يَنْفَدُ.و قدْ رَوَى بَعْضُهُم هَذَا الكَلام عَنْ رَسُولِ اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .

الحکمة ۴۷۶

الطریقة المثلی لادارة المجتمع الانسانی

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : لِزِيَادِ بْنِ أَبِيهِ وَ قَدِ اسْتَخْلَفَهُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَلَى فَارِسَ وَ أَعْمَالِهَافِي كَلاَمٍ طَوِيلٍ كَانَ بَيْنَهُمَا، نَهَاهُ فِيهِ عَنْ تَقَدُّمِ الْخَرَاجِ: اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ، وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ؛ فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلاَءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ .

الحکمة ۴۷۷

اَشدّ الذُّنوب

وَ قَالَ عليه‌السلام : أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ.

الحکمة ۴۷۸

مسؤولیة العالم و الجاهل

       

وَ قَالَ عليه‌السلام : مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا.

الحکمة ۴۷۹

شرّ الإخوان

وَ قَالَ عليه‌السلام : شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ.

لانَّ التَّكْليفَ مُسْتَلْزِمُ لِلْمَشَقَّةِ وَ هُوَ شَرُّ لازِمُ عَنِ الا خِ المُتَكَلَّفِ لَهُ، فَهُوَ شَرُّ الا خْوانِ.

_____________________

۱- بقره ۲۳۷

۵۳۰

و درود خدا بر او فرمود: بر آنان فرمانروايى حاكم شد، كه كارها را به پا داشت، و استقامت ورزيد، تا دين استوار شد.

حکمت ۴۶۸

مسؤولیت سرمایه داری

(اقتصادی، اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: مردم را روزگارى دشوار در پيش است كه توانگر اموال خود را سخت نگهدارد، كه به اين بخل ورزى فرمان داده نشده است، خداى سبحان فرمود: (بخشش ميان خود را فراموش نكنيد.) بدان در آن روزگار، بلند مقام، و نيكان خوار گردند، و با درماندگان به ناچارى خريد و فروش مى كنند در حالى كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از معامله با درماندگان نهى فرمود.

حکمت ۴۶۹

پرهیز از افراط و تفریط نسبت به امامعليه‌السلام

(اخلاقی، اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: دو كس نسبت به من هلاك مى گردند، دوستى كه زياده روى كند، و دروغ پردازى كه به راستى سخن نگويد. (اين كلام مانند سخن ديگرى است كه فرمود) دو تن نسبت به من هلاك گردند، دوستى كه از حد گذراند، و دشمنى كه بيهوده سخن گويد.

حکمت ۴۷۰

توصیف توحید و عدل

(اعتقادی)

(از امام نسبت به توحيد و عدل پرسيدند، فرمود:) توحيد آن است كه خدا را در وهم نيارى، و عدل آن است كه او را متهم نسازى.

حکمت ۴۷۱

شناخت جایگاه سخن و سکوت

(علمی، اجتماعی)

(علمی، اجتماعی) و درود خدا بر او، فرمود: در آنجا که باید سخن گفت، خاموشی سودی ندارد، و آنجا که باید خاموش ماند سخن گفتن خیری نخواهد داشت.

حکمت ۴۷۲

دعایِ باران

(نیایشی، معنوی)

(در دعا به هنگام طلب ياران فرمود:) خدايا! ما را با ابرهاى رام سيراب كن، نه ابرهاى سركش!.

(اين كلمات از فصيح ترين و شگفتى آورترين كلمات اديبانه است كه ابرهاى سركش همراه با رعد و برق را به شتران چموش تشبيه كرد كه بار از پشت مى افكنند و سوارى نمى دهند، و ابرهاى رام به شتران رام تشبيه كرد كه به راحتى شير داده، و سوارى مى دهند.)

حکمت ۴۷۳

ارزشِ رنگ کردن مو و آرایش

(تجمّل و زیبایی)

(به امام گفتند چه مى شد موى خود را رنگ مى كردى؟ فرمود:) رنگ كردن مو، آرايش است، اما ما، در عزاى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به سر مى بريم.

حکمت ۴۷۴

ارزشِ عفّت و پاکدامنی

(اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: مجاهد شهيد در راه خدا، پاداش او بزرگتر از پاداش عفيف پاكدامنى نيست كه قدرت بر گناه دارد و آلوده نمى گردد، همانا عفيف پاكدامن، فرشته اى از فرشته هاست.

حکمت ۴۷۵

ارزشِ قناعت

(اقتصادی، اخلاقی)

و درود خدا بر او فرمود: قناعت مالى است كه پايان نمى پذيرد.

«برخی این حکمت را از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرده اند»

حکمت ۴۷۶

راهِ کشورداری

(سیاسی، نظامی)

(چون زياد بن ابيه را به جاى عبدالله بن عباس، به فارس و شهرهاى پيرامون آن حكومت داد، او را در دستورالعمل طولانى از گرفتن ماليات نابهنگام نهى فرمود:) عدالت را بگستران، و از ستمكارى پرهيز كن، كه ستم رعيت را به آوارگى كشاند، و بيدادگرى به مبارزه و شمشير مى انجامد.

حکمت ۴۷۷

بزرگ ترین گناه

(اعتقادی)

و درود خدا بر او فرمود: سخت ترين گناهان، گناهى است كه گناهكار آن را سبك شمارد.

حکمت ۴۷۸

مسؤولیّت آگاهان

(علمی، اعتقادی)

           

و درود خدا بر او فرمود: خدا از مردم نادان عهد نگرفت كه بياموزند، تا آنكه از دانايان عهد گرفت كه آموزش دهند.

حکمت ۴۷۹

بدترین دوست

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: بدترين دوست آنكه براى او به رنج و زحمت افتى.

می گویم : (تکلّف و تکلیف با مشکلات و به زحمت افتادن است، پس دوستی که انسان را دچار مشکلات می کند مایه شر است، پس او از بدترین دوستان بشمار می آید).

_____________________

۱. صاحب کتاب طراز می گوید: این دو کلمه تمام علوم توحید را با همه گستردگی در بردارد، اگر در باره خداشناسی نبود جز همین دو کلمه، کافی بود.

۵۳۱

الحکمة ۴۸۰

آفة الصداقة

وَ قَالَ عليه‌السلام : إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ.

يُقالُ: حَشَمَهُ وَ أَحْشَمَهُ إذا أَغْضَبَهُ وَ قِيلَ: أَخْجَلَهُ وَ أحْتَشَمَهُ طَلَبَ ذلِكَ لَهُ وَ هُوَ مَظِنَّةُ مُفارَقَتِهِ. وَ هذَا حِينُ انْتِهأ الغايَةِ بِنا إ لَى قَطعِ الْمُختارِ مِن كَلامِ أميرِ المؤ مِنينَعليه‌السلام ، حامِدينَ للّهِ سُبحانهُ على ما منَّ بِه مِن تَوفيقِنا لِضمِّ ما انتَشَر مِن أطْرافِهِ، و تقريب ما بَعُدَ مِن أقطارِهِ.

وَ مُقَرَّرينَ العزمَ كما شرطنا أوَّلا على تفضِيلِ أوراقٍ من البياضِ في آخِرِ كلِّ بابٍ من الا بْوابِ، ليَكُونَ لاقتناصِ الشَّاردِ، و استلْحاقِ الواردِ، و ما عَسَى أن يظْهرَ لنا بعْدَ الغُموضِ، وَ يَقَعَ إ ليْنَا بعْدَ الشُّذوذِ، و ما تِوْفيقِنا إ لا باللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا، وَ هُوَ حَسَبْنا وَ نِعَم الوكيلُ، و ذَلكَ في رَجَبٍ سَنَةَ أرْبَعَمِائة مِن الهجْرَةِ، و صَلّى اللّهُ عَلَى سَيِّدِنا مُحمَّدٍ خاتمِ الرُّسُلِ، والهَادي إ لَى خَيرِ السُّبُلِ، و آلِهِ الطَّاهِرينَ، و أصْحابِهِ نُجُومِ اليَقينِ.

۵۳۲

حکمت ۴۸۰

آفتِ دوستی

(اخلاق اجتماعی)

و درود خدا بر او فرمود: وقتى مومن برادرش را به خشم آورد، به يقين از او جداشده است.

می گویم : (حشمه ) و (احشمه ) زمانى كه او را به خشم آورد يا گويند كه شرمگين شدن و به خشم آوردن براى او خواهد و آن نشانه اين است كه قصد جدايى دارد.

(این آخرین قسمت از سخنان برگزیده امام، امیر المؤمنینعليه‌السلام است که خدای را سپاس می گویم

تا مرا به این گرد آوری سخنان پراکنده، و نزدیک ساختن آنها به یکدیگر در یک مجموعه،

توفیق عنایت فرمود، در آغاز کار، برگ های سفید در هر فصل قرار دادیم

تا به کلام تازه، یا تفسیر جالبی که رسیدیم بر آن بیفزاییم،

تا سخن پوشیده آشکار شود، و آنچه دست نایافتنی

می نمود، به دست آید.

توفیق ما از خداست، و بر او توکّل می کنیم، که او ما را کفایت کننده و بهترین سرپرست است.

و جمع آوری سخنان امامعليه‌السلام در ماه رجب سال ۴۰۰ هجری انجام پذیرفت.

درود ما بر سیّد و مولای ما حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خاتم پیامبران، و هدایت کننده انسانها به بهترین راه ها، و بر اهل بیت پاک و یاران او باد که ستارگان یقین اند!)

۵۳۳

ترجمه نهج البلاغه

جدول اختلافات نسخه ها

(و ترجمه های نهج البلاغه)

تذکر

این نسخه نهج البلاغه که به نسخه المعجم المفهرس دشتی نیز معروف است از نظر شماره های خطبه ها و نامه ها و حکمت با نسخه های زیر هماهنگ است؛

۱- شرح و ترجمه نهج البلاغه آیة الله محمّد تقی جعفری (ره)

۲- شرح و ترجمه نهج البلاغه میرزا حبیب الله خوئی (با تفاوت یک شماره)

۳- ترجمه نهج البلاغه قرن پنجم به تصحیح حویزی (با تفاوت یک شماره)

۴- ترجمه نهج البلاغه امامی و آشتیانی (زیر نظر آیة الله ماکرم شیرازی)

۵- ترجمه نهج البلاغه دکتر اسدالله مبشّری

۶- ترجمه نهج البلاغه سپهر خراسانی

۷- ترجمه نهج البلاغه شریعت

۸- ترجمه نهج البلاغه دکتر شهیدی

۹- نهج البلاغه صبحی الصالح

۱۰- ترجمه نهج البلاغه ناصر احمد زاده

۵۳۴

آغاز خطبه ها

نهج البلاغه دشتی

داریوش شاهینی

اردبیلی

شرقی

فارسی

ملاّ فتح الله کاشانی

زمانی

فیض الاسلام

سالکی

الحمد لله الذی لا یبلغ مدحته

۱

۱

۱

۵

۱

۱

۱

۱

۱

احمده استتماماً لنعمته

۲

۲

۲

۳۷

۲

۲

۲

۲

اما و الله لقد تقمضها فلان

۳

۳

۳

۲۸

۳

۳

۳

۳

۹۶

بنا اهتدیتم فی الظّلماء

۴

۴

۴

۱۲۷

۴

۴

۴

۴

۶۹

ایها النّاس شقوا امواج الفتن

۵

۵

۵

۱۴۳

۵

۵

۵

۵

۸۷

و الله لا اکون کاضبّع

۶

۶

۶

۱۷۹

۶

۶

۶

۶

۶۸

اتخذوا الشیطان لا مرهم ملاکا

۷

۷

۱۸۰

۷

۷

۷

۷

۷

۵۶

یزعم أنّه قد بایع بیده

۸

۸

۸

۲۱۲

۸

۸

۸

۸

۵۷

وقد أرعدوا و أبرقوا

۹

۹

۹

۲۲۴

۹

۹

۹

۹

۳۳

الا و إنّ الشّیطان قد جمع حزبه

۱۰

۱۰

۱۰

۱۹۵

۱۰

۱۰

۱۰

۱۰

تزول الجبال و لا تزل

۱۱

۱۱

۱۱

۲۱۳

۱۱

۱۱

۱۱

۱۱

۷۰

فقالعليه‌السلام : أهوی أخیک معنا؟

۱۲

۱۲

۱۲

۱۸۱

۱۲

۱۲

۱۲

۱۲

۳۴

کنتم جند المرأة

۱۳

۱۳

۱۳

۱۰۵

۱۳

۱۳

۱۳

۱۳

۵۲

ارضکم قریبة من الماء

۱۴

۱۴

۱۴

۲۱۵

۱۴

۱۴

۱۴

۱۴

و الله او وجدته قد تزوّج به...

۱۵

۱۵

۱۵

۲۲۵

۱۵

۱۵

۱۵

۱۵

۲۲

ذمتی بما اقول رهینة

۱۶

۱۶

۱۶

۶۱

۱۶

۱۶

۱۶

۱۶

۲۰و۲۲

إنَّ ابغض الخلائق الی الله رجلان

۱۷

۱۷

۱۷

۵۱

۱۷

۱۷

۱۷

۱۷

۲۱

ترد علی احدهم القضیة فی حکم...

۱۸

۱۸

۱۸

۱۰۰

۱۸

۱۸

۱۸

۱۸

۱۴۱

ما یدرک ما علیّ ممّا لی

۱۹

۱۹

۱۹

۱۸۲

۱۹

۱۹

۱۹

۱۹

۱۴۰

فانّکم لو قد عاینتم ما قد عاین...

۲۰

۲۰

۲۰

۱۶۶

۲۰

۲۰

۲۰

۲۰

۱۳۸

فانّ الغایة امامکم...

۲۱

۲۱

۲۱

۲۲۶

۲۱

۲۱

۲۱

۲۱

۱۳۹

ألا و إنَّ الشیطان قد زمّر حربه

۲۲

۲۲

۲۲

۱۰۴

۲۲

۲۲

۲۲

۲۲

۲۵۴

امّا بعد فإنَّ الامر ینزل من السّماء

۲۳

۲۳

۲۳

۵۲

۲۳

۲۳

۲۳

۲۳

۱۳۷

و لعمری ما علّی من قتال من خالف

۲۴

۲۴

۲۴

۲۳۱

۲۴

۲۴

۲۴

۲۴

۱۹۹

ما هی الاّ الکوفه اقبضها و ابسطها

۲۵

۲۵

۲۵

۱۰۱

۲۵

۲۵

۲۵

۲۵

۲۰۰

۵۳۵

اولیائی

عمادزاده

جواد فاضل

ابن ابی الحدید

صالح قزوینی

احمد مدرس

مقیمی

لاهیجی

ابن میثم

فی ضلال

عبده

۱

۱ و ۲

۶۲-۹۱

۱-۶۳

۱

۱

۱

۱۶

۱-۱۱

۱

۱

۱

۱

۲

۳

۲

۲

۲

۲

۲

۲

۲

۳

۴

۵

۳

۳

۳

۳۳

۳

۳

۳

۳

۴

۵

۴

۴

۴

۴

۴

۴

۵

۶

۵

۵

۵

۵

۵

۵

۵

۶

۷

۶

۶

۶

۳۶

۶

۶

۶

۶

۷

۸

۷

۷

۳۷

۷

۷

۷

۷

۸

۹

۸

۸

۸

۴۰

۸

۸

۸

۷

۹

۱۰

۹

۹

۴۱

۹

۹

۹

۸

۱۰

۱۱

۱۰

۱۰

۱۰

۱۰

۱۰

۹

۱۱

۱۲

۱۱

۱۱

۱۱

۷۲

۱۱

۱۱

۱۱

۱۰

۱۲

۱۳

۱۲

۱۲

۱۲

۷۳

۱۲

۱۲

۱۲

۱۱

۱۳

۱۴

۹۷

۱۳

۱۳

۱۳

۷۴

۱۳

۱۳

۱۳

۱۲

۱۴

۱۵

۹۷

۱۴

۱۴

۱۴

۱۳

۱۴

۱۳

۱۵

۱۶

۶

۱۵

۱۵

۱۵

۱۵

۱۴

۱۵

۱۴

۱۶

۱۷ و ۱۸

۱۶

۱۶

۱۶

۱۶

۱۵

۱۶

۱۵

۱۷

۱۹

۱۴

۱۷

۱۷

۱۷

۱۶

۱۷

۱۶

۱۸

۲۰

۱۸

۱۸

۱۸

۱۷

۱۸

۱۷

۱۹

۲۱

۱۹

۱۹

۱۹

۱۹

۱۸

۱۹

۱۸

۲۰

۲۲

۸۵

۲۰

۲۰

۲۰

۲۰

۱۹

۲۰

۱۹

۲۱

۲۳

۸۵

۲۱

۲۱

۲۱

۲۰

۲۱

۲۰

۲۲

۲۴

۲۸

۲۲

۲۲

۲۲

۷۹

۲۲

۲۱

۲۲

۲۱

۲۳

۲۵

۲۳

۲۳

۲۳

۱۰۴

۲۳

۲۳

۲۲

۲۳

۲۴

۲۶

۶۴

۲۴

۲۴

۲۴

۲۳

۲۴

۲۳

۲۵

۲۷

۶۴

۲۵

۲۵

۲۵

۲۵

۲۴

۲۵

۲۴

۵۳۶

آغاز خطبه ها

نهج البلاغه دشتی

داریوش شاهینی

اردبیلی

شرقی

فارسی

ملاّ فتح الله کاشانی

زمانی

فیض الاسلام

سالکی

انّ الله بعث محمداً

۲۶

۲۶

۲۶

۱۱۱

۲۶

۲۶

۲۶

۲۶

۱۸۹

امّا بعد فانّ الجهاد

۲۷

۲۷

۲۷

۳۲

۲۷

۲۷

۲۷

۲۷

۱۹۰

امّا بعد فانّ الدّنیا

۲۸

۲۸

۲۸

۱۰۶

۲۸

۲۸

۲۸

۲۸

۱۹۶

ایّها النّاس...

۲۹

۲۹

۲۹

۱۱۲

۲۹

۲۹

۲۹

۲۹

۱۹۷

لو أمرت به لکنت

۳۰

۳۰

۳۰

۱۸۳

۳۰

۳۰

۳۰

۳۰

۱۹۸

لا تلقینّ طلحة

۳۱

۳۱

۳۱

۱۸۴

۳۱

۳۱

۳۱

۳۱

۶۰

ایّها النّاس انّا قد

۳۲

۳۲

۳۲

۴۰

۳۲

۳۲

۳۲

۳۲

۶۱

انّ الله بعث محمداً

۳۳

۳۳

۳۳

۹۳

۳۳

۳۳

۳۳

۳۳

۶۲

افٍ لکم...

۳۴

۳۴

۳۴

۵۸

۳۴

۳۴

۳۴

۳۴

۲۷۴

الحمد لله و ان أتی

۳۵

۳۵

۳۵

۱۱۷

۳۵

۳۵

۳۵

۳۵

۲۴۳

فأنا نذیرٌ لکم

۳۶

۳۶

۳۶

۱۵۳

۳۶

۳۶

۳۶

۳۶

۲۴۳

فقمت بالأمر حین

۳۷

۳۷

۳۷

۱۲۸

۳۷

۳۷

۳۷

۳۷

۲۷۵

و انّما سمّیت الشبهة

۳۸

۳۸

۳۸

۱۹۶

۳۸

۳۸

۳۸

۳۸

۲۷۶

منیت بمن لا یطیع

۳۹

۳۹

۳۹

۱۱۳

۳۹

۳۹

۳۹

۳۹

۲۷۶

کلمة حقٍّ یراد بها الباطل

۴۰

۴۰

۴۰

۱۲۹

۴۰

۴۰

۴۰

۴۰

۲۷۷

ایّها النّاس انّ الوفاء

۴۱

۴۱

۴۱

۱۶۷

۴۱

۴۱

۴۱

۴۱

۲۷۸

ایّها النّاس انّ اخوف

۴۲

۴۲

۴۲

۱۴۴

۴۲

۴۲

۴۲

۴۲

۱۴۳

انّ استعدادی لحرب

۴۳

۴۳

۴۳

۱۵۴

۴۳

۴۳

۴۳

۴۳

۱۴۴

قبح الله مصقلة

۴۴

۴۴

۴۴

۲۱۶

۴۴

۴۴

۴۴

۴۴

۲۷۹

الحمد لله غیر مقنوط

۴۵

۴۵

۴۵

۱۵۵

۴۵

۴۵

۴۵

۲۵۰

الّلهم انی أعوذ بک

۴۶

۴۶

۴۶

۲۳۲

۴۶

۴۶

۴۶

۴۶

۲۵۱

کانّی بک یا کوفة

۴۷

۴۷

۴۷

۲۱۷

۴۷

۴۷

۴۷

۴۷

۲۵۲

الحمد لله کلما وقب

۴۸

۴۸

۴۸

۱۶۸

۴۸

۴۸

۴۸

۴۸

۲۵۳

الحمد لله الّذی بطن

۴۹

۴۹

۴۹

۱

۴۹

۴۹

۴۹

۴۹

۱۴۸

انّما بدءُ وقوع الفتنة

۵۰

۵۰

۵۰

۱۵۶

۵۰

۵۰

۵۰

۵۰

۱۴۹

۵۳۷

اولیائی

عمادزاده

جواد فاضل

ابن ابی الحدید

صالح قزوینی

احمد مدرس

مقیمی

لاهیجی

ابن میثم

فی ضلال

عبده

۲۶

۲۸

۶۰

۲۶

۲۶

۲۶

۲۶

۲۶

۲۵

۲۶

۲۵

۲۷

۲۹

۲۶

۲۷

۲۷

۲۷

۲۷

۲۶

۲۷

۲۶

۲۸

۳۰

۹۲

۲۸

۲۸

۲۸

۲۷

۲۸

۲۷

۲۹

۳۱

۹۸

۲۹

۲۹

۲۹

۸۴

۲۹

۲۸

۲۹

۲۸

۳۰

۳۲

۸۳

۳۰

۳۰

۳۰

۴۸

۳۰

۲۹

۳۰

۲۹

۳۱

۳۳

۸۴

۳۱

۳۱

۳۱

۷۷

۳۱

۳۰

۳۱

۳۰

۳۲

۳۴

۳۳

۳۲

۳۲

۳۲

۳۸

۳۲

۳۱

۳۲

۳۱

۳۳

۳۵

۹۳

۳۳

۳۳

۳۳

۳۳

۳۲

۳۳

۳۲

۳۴

۳۶

۶۵

۳۴

۳۴

۳۴

۳۴

۳۴

۳۳

۳۴

۳۳

۳۵

۳۷

۶۶

۳۵

۳۵

۳۵

۴۶

۳۵

۳۴

۳۵

۳۴

۳۶

۳۸

۶۶

۳۶

۳۶

۳۶

۶۴

۳۶

۳۵

۳۶

۳۵

۳۷

۳۹

۱۱

۳۷

۳۷

۳۷

۷۰

۳۷

۳۶

۳۷

۳۶

۳۸

۴۰

۳۸

۳۸

۷۱

۳۸

۳۷

۳۸

۳۷

۳۹

۴۱

۳۹

۳۹

۳۹

۳۹

۳۸

۳۹

۳۸

۴۰

۴۲

۶۷

۴۰

۴۰

۴۰

۴۰

۳۹

۴۰

۳۹

۴۱

۴۳

۴۱

۴۱

۴۱

۴۱

۴۰

۴۱

۴۰

۴۲

۴۴

۴۲

۴۲

۷۸

۴۲

۴۱

۴۲

۴۱

۴۳

۴۵

۶۸

۴۳

۴۳

۴۳

۴۳

۴۲

۴۳

۴۲

۴۴

۴۶

۶۹

۴۴

۴۴

۴۴

۸۵

۴۴

۴۳

۴۴

۴۳

۴۵

۴۷

۷۰

۴۵

۴۵

۴۵

۴۴

۴۵

۴۴

۴۶

۴۸

۹۴

۴۶

۴۶

۴۶

۴۶

۴۵

۴۶

۴۵

۴۷

۴۹

۷۱

۴۷

۴۷

۴۷

۶۳

۴۷

۴۶

۴۷

۴۶

۴۸

۵۰

۷۱

۴۸

۴۸

۴۸

۲

۴۸

۴۷

۴۸

۴۷

۴۹

۲۸

۵۷

۴۹

۴۹

۴۹

۴۸

۴۹

۴۸

۵۰

۲۹

۵۰

۵۰

۵۰

۴۹

۵۰

۴۹

۵۳۸

آغاز خطبه ها

نهج البلاغه دشتی

داریوش شاهینی

اردبیلی

شرقی

فارسی

ملاّ فتح الله کاشانی

زمانی

فیض الاسلام

سالکی

قد استطعوکم القتال

۵۱

۵۱

۵۱

۱۸۵

۵۰

۵۱

۵۱

۵۱

۱۵۰

الا و انّ الدّنیا

۵۲

۵۲

۵۲

۹۴

۵۱

۵۲

۵۲

۵۲

۱۴۶

و من تمام الاضحیة

۵۳

۵۳

۵۳

۲۱۸

۵۲

۵۲

۵۳

۵۲

۱۴۷

فتدا کّو علیّ

۵۴

۵۴

۵۴

۱۶۹

۵۳

۵۳

۵۴

۵۳

۲۵

امّا قولکم اکلّ

۵۵

۵۵

۵۴

۱۸۶

۵۴

۵۴

۵۵

۵۴

۲۲۶

و لقد کنّا مع رسول الله

۵۶

۵۶

۵۵

۱۳۵

۵۵

۵۵

۵۶

۵۵

۲۸۱

امّا انّه سیظهر علیکم

۵۷

۵۷

۵۶

۲۳۰

۵۶

۵۶

۵۷

۵۶

۲۸۲

اصابکم حاصب

۵۸

۵۸

۵۷

۱۸۷

۵۷

۵۷

۵۸

۵۷

۲۸۳

مصارعهم دون

۵۹

۵۹

۵۸

۱۴۵

۵۸

۵۸

۵۹

۵۸

۲۵۹

کلاّ والله انّهم

۶۰

۶۰

۵۹

۱۴۵

۵۹

۵۹

۶۰

۵۹

۲۶۰

لا تقاتلوا الخوارج

۶۱

۶۱

۶۰

۱۴۵

۶۰

۶۰

۶۰

۶۰

۲۶۱

و انّ علیّ من الله

۶۲

۶۲

۶۱

۲۲۷

۶۱

۶۱

۶۱

۶۱

۲۸۴

ألا و انّ الدّنیا

۶۳

۶۳

۶۲

۱۸۸

۶۲

۶۲

۶۲

۶۲

۲۸۵

فاتّقوا الله عباد الله

۶۴

۶۴

۶۳

۸۰

۶۳

۶۳

۶۳

۶۳

۱۳۵

الحمد الله الّذی لم تسبق

۶۵

۶۵

۶۴

۸۸

۶۴

۶۴

۶۴

۶۴

۱۳۶

معاشر المسلمین

۶۶

۶۶

۶۵

۱۱۵

۶۵

۶۵

۶۵

۶۵

۲۴۹

فهلاّ احتججتم

۶۷

۶۷

۶۶

۱۸۹

۶۶

۶۶

۶۶

۶۶

۳

و قد اردت تولیة

۶۸

۶۸

۶۷

۲۱۹

۶۷

۶۷

۶۷

۶۷

۴

کم اداریکم کما تداری

۶۹

۶۹

۶۸

۱۳۶

۶۸

۶۸

۶۸

۶۸

۲۳۸

ملکتنی عینی

۷۰

۷۰

۶۹

۱۹۰

۶۹

۶۹

۶۹

۶۹

۲۳۹

امّا بعد یا اهل العراق

۷۱

۷۱

۷۰

۱۵۷

۷۰

۷۰

۷۰

۷۰

۲۶۳

اللهم داحی المدحوّات

۷۲

۷۲

۷۱

۷۵

۷۱

۷۱

۷۱

۷۱

۲۶۴

اولم یبایعنی

۷۳

۷۳

۷۲

۱۵۸

۷۲

۷۲

۷۲

۷۲

۲۶۵

و لقد علمتم انّی احقّ

۷۴

۷۴

۷۳

۱۹۷

۷۳

۷۳

۷۳

۷۳

۸

اولم ینه بنی امیّة

۷۵

۷۵

۷۴

۱۹۸

۷۴

۷۴

۷۴

۷۴

۱۶

رحم الله امرأً

۷۶

۷۶

۷۵

۱۷۰

۷۵

۷۵

۷۵

۷۵

۱۵

۵۳۹

اولیائی

عمادزاده

جواد فاضل

ابن ابی الحدید

صالح قزوینی

احمد مدرس

مقیمی

لاهیجی

ابن میثم

فی ضلال

عبده

۵۱

۵۳

۷۲

۵۱

۵۱

۵۱

۵۱

۵۰

۵۱

۵۰

۵۲

۵۴

۵۲

۵۲

۵۲

۸۶

۵۲

۵۱

۵۲

۵۱

۵۳

۵۵

۵۲

۵۲

۵۳

۵۳

۵۲

۵۳

۵۱

۵۴

۵۶

۵۳

۵۳

۵۴

۵۴

۵۳

۵۴

۵۲

۵۵

۵۷

۵۴

۵۴

۵۵

۵۵

۵۴

۵۵

۵۳

۵۶

۵۸

۷۳

۵۵

۵۵

۵۶

۵۶

۵۵

۵۶

۵۴

۵۷

۵۹

۷۴

۵۶

۵۶

۵۷

۵۶

۵۷

۵۶

۵۷

۵۵

۵۸

۶۰

۷۵

۵۷

۵۷

۵۸

۶۱

۵۸

۵۷

۵۸

۵۶

۵۹

۶۱

۵۸

۵۹

۶۷

۵۹

۵۸

۵۹

۵۷

۵۹

۶۲

۷۵

۵۹

۶۰

۶۷

۶۰

۵۸

۶۰

۵۷

۵۹

۶۳

۷۵

۶۰

۶۱

۶۷

۶۱

۵۸

۶۰

۵۷

۶۰

۶۴

۷۵

۶۱

۶۲

۶۸

۶۲

۵۹

۶۱

۵۸

۶۱

۶۵

۸۶

۶۲

۶۳

۹۷

۶۳

۶۰

۶۲

۵۹

۶۲

۶۶

۷۶

۶۳

۶۴

۶۴

۶۱

۶۳

۶۰

۶۳

۶۷

۵۸

۶۴

۶۵

۳

۶۵

۶۲

۶۴

۶۱

۶۴

۶۸

۶۵

۶۶

۶۰

۶۶

۶۳

۶۵

۶۲

۶۵

۶۹

۷۷

۶۶

۶۷

۳۱

۶۷

۶۴

۶۶

۶۳

۶۶

۷۰

۷۸

۶۷

۶۸

۶۸

۶۵

۶۷

۶۴

۶۷

۷۱

۷۹

۶۸

۶۹

۶۹

۶۶

۶۸

۶۵

۶۸

۷۲

۸۰

۶۹

۷۰

۷۰

۶۷

۶۹

۶۶

۶۹

۷۳

۸۱

۷۰

۷۱

۷۱

۶۸

۷۰

۶۷

۷۰

۷۴

۶۱

۷۱

۷۲

۷۲

۶۹

۷۱

۶۸

۷۱

۷۵

۸۲

۷۲

۷۲

۷۳

۷۰

۷۲

۶۹

۷۲

۷۶

۷۳

۷۳

۳۲

۷۴

۷۱

۷۳

۷۰

۷۳

۷۷

۸۲

۷۴

۷۴

۵۳

۷۵

۷۲

۷۴

۷۱

۷۴

۷۸

۸۷

۷۵

۷۵

۷۶

۷۳

۷۵

۷۲

۵۴۰