• شروع
  • قبلی
  • 21 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 2432 / دانلود: 2464
اندازه اندازه اندازه
زنان در حكومت امام زمان عليهماالسلام

زنان در حكومت امام زمان عليهماالسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

زنان در حكومت امام زمانعليهما‌السلام

نويسنده : محمد جواد طبسی

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

اشاره

با آفرينش زن برگ زرّينی به برگهای زرّين عالم وجود افزوده شد. چرا كه زن مظهر جمال و جلال خداوند بود كه بايد شناخته می‏شد. اين نور الهی از آغاز آفرينش تاكنون دورانهای تلخ و شيرينی سپری كرده است. گاه همراه با حركت انبيای الهی گام در گام پيامبران خدا گذارده و دوشادوش مردان صالح، از پيامبر خود حمايت كرده است؛ همانند آسيه همسر فرعون كه نخست در حفظ موسی، پيامبر خدا، ايفای نقش كرده و سرانجام با كشف راز او، به بدترين شكنجه‏ها گرفتار گرديده است و در هيچ حال دست از دين خدا و پيامبرش برنداشت. همچنين ماشطه كه حاضر می‏شود خود و فرزندانش در آتش بسوزند امّا لحظه‏ای از ايمان به خدا دوری نكند. هاجر همسر ابراهيم به تنهايی در بدترين شرايط اقليمی با كودك نوزادش در كنار خانه خدا زندگی می‏كند و فرمان خدا را گردن می‏نهد.

زنان اولين كسانی‏اند كه افتخار آموزگاری بشر را به عهده گرفته‏اند و دامانشان كانون شكل‏گيری تمام فضيلت‏ها است. زيرا با عطوفت و صبر در برابر تربيت فرزند بهترين و سازنده‏ترين نقش تربيتی را بر عهده دارند. زن است كه مرد را از دامهای شيطانی و از منجلاب فساد و بدبختی نجات داده، به اوج قله كمال انسانی و خوشبختی می‏رساند. در قرآن كريم در موارد بسياری از اين گوهر تابناك ياد شده است. سوره‏ای در قرآن به نام زنان (نساء) و سوره‏ای به نام يك زن (مريم) است. در برخی از سوره‏های ديگر نيز ماجراهای زنان مؤمن و فداكار ذكر شده و در سوره تحريم از الگو بودن دو زن چنين ياد شده است:( وَضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ) (١) و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانه‏ای برای من نزد خود در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايی بخش.

تعبيرهای قرآن درباره مريم هر فرد را به شگفتی وا می‏دارد. آيا اين تكريم‏های بسيار زيبا از اين پاسداران حريم عفت و اخلاق نشان دهنده عظمت روحی و مقام والای آنها نيست! آيا زنها نبودند كه در صدر اسلام، در جنگ صفين و در حادثه خونين كربلا حماسه آفريدند!

امروز شما بانوان همانند بسياری از مردم به آينده می‏انديشيد؛ به يك انقلاب جهانی و يك حكومت موعود، كه چگونه در برابر قدرتهای بزرگ غلبه پيدا می‏كند! آيا برنامه‏های او چيست؟ چه كسانی با او همكاری می‏كنند و زنان در آن چه نقشی دارند؟ دشمنانش چه كسانی‏اند و راز و رمز موفقيتش در گرو چيست؟

ما در اين نوشتار كوتاه نقش زنان در ايام ظهور امامعليه‌السلام را مورد بررسی قرار می‏دهيم.

در گذر تاريخ

رفتار غيرانسانی مردم جاهليت پيش از اسلام با زنان و دختران چيزی نيست كه بر كسی پوشيده باشد.در آن روزگار زن يك كالای بی ارزش شناخته و در بازار برده فروشان عرضه می‏شد. دختران به بدترين شيوه زنده به گور می‏شدند و زنان در شديدترين قيد و بندها بدترين روزها را سپری می‏كردند و از خود هيچ اراده و اختياری، حتی حق زندگی شرافتمندانه، نداشتند و روزنه ‏های اميد به روی آنها بسته بود. در چنين عصری پيامبر رحمت به دستور پروردگار بارقه اميد و چراغ زندگی در دلهای مأيوس آن ستمديدگان روشن ساخت و پيوسته با گفتار و رفتار خود در زدودن افكار جاهليت و بازگرداندن شخصيت به زنان سعی وافر نمود.

مشاهده حمايت ‏های قاطع و فداكاری‏ها و تلاش‏های پيگير زنان در تاريخ اسلام گواه تأثير گفتار و عملكرد پيامبر و معصومينقدس‌سره است.

بخشی از اين تلاش‏های خالصانه زنان در دوران پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله . و علیعليه‌السلام را می‏توان در زندگی خديجه كبریعليه‌السلام يافت. او اولين زن مسلمان بود كه ثروت انبوه خود را در راه اسلام مصرف كرد. نيز دخت پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله .بانوی عالم هستی، بهترين نقش را در حفظ اسلام ايفا كرد و سرانجام در راه دفاع از ولايت و امامت شهيد گشت.

بزرگان دين در كتابهای خود بخشی را به معرفی و شرح حال زنان اختصاص داده‏اند. شيخ طوسیرحمه‌الله در كتاب رجال خود در پايان هر بخش بابی به نام «باب النساء» گرد آورده و در آن نام زنان روايت كننده از معصومين را بر شمرده است، كه شمار آنان به شصت و دو نفر می‏رسد. اين مقامی والاست كه بانويی افتخار يابد سخن معصومان را برای آيندگان نقل كند و به يادگار نهد و در هر نامش به عظمت ياد شود.

افزون بر اين، در صدر اسلام عده زيادی از زنان به همراه پيامبر در صحنه نبرد شركت می‏كردند و به زنان مداوای مجروحان و سرپرستی بيماران می‏پرداختند و در انتقال آب و حمل غذا و آشپزی و نگهداری وسايل رزمندگان و تهيه دارو و رساندن مهمّات به رزمندگان، و تعمير تجهيزات آسيب ديده و انتقال مجروحان و شهدا، انجام وظيفه می‏نمودند.

نام تنی چند از آن زنان مجاهد و فداكار به قرار زير است.

١. نسيبه دختر كعب مازنيه.

٢. ام عطيه

٣. ام ابيه

٤. ام ايمن

٥. حمنه دختر جحش

٦. ربيع دختر معوذ

٧. ام زياد

٩. ليلا غفاريه

١٠. ام سليم

١١. معاذه غفاريه

١٢. ام سنان اسلميه(٢)

نقش زنان در دوران امام علیعليه‌السلام

در دوره زندگی علیعليه‌السلام نقش زنان مؤمن در حفظ اسلام چشمگير بود. آنها دفاع از پيشوای مسلمانان را يك وظيفه دينی می‏دانستند و زمانی كه دشمنان علی قرار گذاشتند تا وی را در نماز غافلگير كرده، به قتل برسانند، اسماء بنت عميس بی درنگ اين توطئه را به وسيله كنيز خود به امير مؤمنان گزارش كرد.(٣) ام‏سلمه، همسر محترم پيامبر اسلامصلی‌الله‌عليه‌وآله . بارها از امام علیعليه‌السلام دفاع نمود و سعی می‏كرد از رفتن عايشه و طلحه و زبير برای آشوب جلوگيری نمايد؛ اگر چه آنها به كار خود ادامه دادند(٤). مادر عبدالله بن عباس نيز يكی از همان زنان با تقوا است كه با فرستادن مردی از قبيله جهينه به نزد اميرمؤمنان علیعليه‌السلام خبر خروج طلحه و زبير را به سوی بصره گزارش كرده است.(٥) در جنگ صفين عده‏ای از زنان مجاهد و فداكار با خطابه‏های آتشين خود در جمع رزمندگان، آنان را به جنگ تشويق می‏كردند، به گونه‏ای كه معاويه از اين حركت سخت به خشم آمد. زيرا اين امر موجب تقويت روحيه ياران علیعليه‌السلام و تضعيف نيروهای دشمن شده بود.

آگاهان تاريخ می‏نويسند: برخی از زنان هوادار علیعليه‌السلام از درون لشكر معاويه گزارش تهيه نموده، به هر وسيله ممكن آن را به علیعليه‌السلام اطلاع می‏دادند.(٦)

نقش زنان در دوران غيبت صغری

در دوران سخت غيبت صغری، در روزهايی كه شيعيان پس از دويست و شصت سال با يك آزمايش بزرگ رو به رو بودند و بايست با غيبت امام خو كنند، يك زن به عنوان مفزع و پناه معرفی می‏شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسكریعليه‌السلام است. در اين دوره، اگر چه امام هادیعليه‌السلام و امام حسن عسكریعليه‌السلام زمينه غيبت را از پيش فراهم كرده بودند و شخصيتهای مورد اعتمادی همانند عثمان بن سعيد عمری و پسرش محمد بن عثمان را به عنوان وكيل معرفی كرده بودند، به دلايلی از موقعيت مادر امام حسن عسكریعليه‌السلام ، معروف به جده، استفاده شد و وی پناه شيعه معروف گرديد. از گفتگوی احمد بن ابراهيم با حكيمه دختر امام جوادعليه‌السلام برمی‏آيد كه پس از گذشت دو سال از رحلت امام حسن عسكریعليه‌السلام همچنان بسياری از كارها به دست مادر بزرگوار امام حسن عسكریعليه‌السلام انجام می‏شده است ولی در حقيقت از طرف حضرت حجة بن الحسنعليه‌السلام و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است.

شيخ صدوقرحمه‌الله از احمد بن ابراهيم نقل كرده است كه در سال ٢٦٢ بر حكيمه دختر امام جوادعليه‌السلام وارد شدم و از پس پرده با وی سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسيدم. او همه آنها را يكا يك شمرد و آنگاه حجة بن الحسن بن علی را نيز نام برد...

از او پرسيدم: اين فرزند كجاست؟ گفت: در پس پرده غيب است. گفتم پس شيعه به چه كسی پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسكریعليه‌السلام . سپس افزود: اين دستور از سوی امام حسن عسكری و به پيروی از امام حسينعليه‌السلام صورت گرفته است. زيرا امام حسينعليه‌السلام در ظاهر برای حفظ جان فرزندش امام سجاد، به خواهرش زينب كبریعليه‌السلام وصيت كرد و در نتيجه تا مدتی هر آنچه از امام زين‏العابدينعليه‌السلام صادر می‏شد به حضرت زينبعليه‌السلام نسبت داده می‏شد تا امر پنهان باشد(٧) و حساسيت‏ها نسبت به امام سجادعليه‌السلام كمتر شود. اين امتياز برای جدّه باقی بود تا آنكه كسانی مانند عثمان بن سعيد و ديگر سفرا و نايبان خاص امامعليه‌السلام در بين شيعيان شناخته شدند و منزلت يافتند.پس از شهادت امام عسكریعليه‌السلام يك بانو، نظر دستگاه خلافت بنی عباس را نسبت به تعقيب امام تغيير داد. نوشته‏اند پس از گزارش جعفر كذّاب، كه در خانه امام حسن عسكریعليه‌السلام فرزند خردسالی از آن حضرت باقی مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگيری صيقل (يكی از كنيزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه كردند. او نخست انكار كرد و آنگاه برای اينكه موضوع برای آنها پوشيده ماند گفت من حامله هستم. از اين رو آن كنيز را به دست أبی الشوارب، قاضی وقت، سپردند تا از او مراقبت كند. در مدتی كه صيقل زير نظر قاضی نگهداری می‏شد دستگاه خلافت با مرگ عبيد بن خاقانی و شورش صاحب الزنج رو به رو شد و صيقل از وضعيت آشفته سود جست و فرار كرد.(٨)

حال سزاوار است بدانيم زنان در حكومت قائم آل محمدعليه‌السلام چه می‏كنند، چه كسانی هستند، چند نفرند، از كجا می‏آيند و چه مسؤوليتی بر عهده دارند. بر اساس برخی از روايات، حضور و نقش اين زنان از نظر و موقعيت، چهار گونه است:

الف: حضور پنجاه زن در بين ياران امام

اولين گروه از زنانی كه به محضر امام می‏شتابند آنهايند كه در آن ايّام می‏زيسته‏اند و همانند ديگر ياران امامعليه‌السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت امامعليه‌السلام می‏رسند. در اين باره دو روايت وجود دارد:

روايت اول: امّ سلمه ضمن حديثی درباره علايم ظهور، از پيامبر روايت كرده است كه فرمود: «يعوذ عائذ منزنان الحرم فيجتمع الناس اليه كالطير الوارده المتفرقه حتی يجتمع اليه ثلاث مأة واربعة عشر رجلاً فيه نسوة فيظهر علی كل جبار و ابن جبار...»(٩) يعنی: در آن هنگام پناهنده‏ای به حرم امن الهی پناه می‏آورد و مردم همانند كبوترانی كه از چهار سمت به يك سو هجوم می‏برند به سوی او جمع می‏شوند تا اينكه در نزد آن حضرت سيصد و چهارده نفر گرد آمده كه برخی از آنان زن می‏باشند كه بر هر جبار و جبار زاده‏ای پيروز می‏شود.(١٠)

روايت دوم: جابربن يزيد جعفی، ضمن حديث مفصلی از امام باقرعليه‌السلام در بيان برخی نشانه‏های ظهور نقل كرده كه: «و يجيی‏ء والله ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فيهم خمسون امراة يجتمعون بمكة علی غير ميعاد قزعاً كقزع الحزيف يتبع بعضهم و هی الاية التی قال الله اينما تكونوا يأت بكم الله جميعاً ان الله علی كل شی‏ء قدير...»(١١) به خدا سوگند، سيصد و سيزده نفر می‏آيند كه پنجاه نفر از اين عده زن هستند كه بدون هيچ قرار قبلی در مكه كنار يكديگر جمع خواهند شد. اين است معنای آيه شريفه: هر جا باشيد خداوند همه شما را حاضر می‏كند. زيرا او بر هر كاری توانا است.

پنجاه زن از سيصد و سيزده نفر!

نكته شگفت در اين دو روايت اين است كه می‏فرمايد: سيصد و سيزده مرد گرد آيند كه پنجاه نفر ايشان زن هستند!

دوم آنكه: در روايتی كه نام ياران برشمرده شده است نام هيچ زنی وجود ندارد.(١٢) در پاسخ اين شبهه می‏توان گفت: اين چند نفر در زمره همان سيصد و سيزده نفر هستند. زيرا اولاً امامعليه‌السلام می‏فرمايد: «فيهم». يعنی در اين عده پنجاه زن می‏باشد.

دوم: شايد تعبير مردان بدين سبب باشد كه بيشتر اين افراد مرد هستند و اين كلمه از باب فزونی عدد مردان، چنين ذكر شده است.

سوم: اگر مقصود همراهیِ خارج از اين عده بود امام می‏فرمود: «معهم»، نه اينكه بفرمايد «فيهم». زيرا اين سيصد و سيزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده‏اند و همه ياران و فرماندهان عالی رتبه و از نظر مقام و قدرت در حد بسيار بالايی هستند كه برخی با ابر جا به جا می‏شوند و اينها بدون شك با بقيه مردم آن فرق بسيار دارند. بنا بر اين اگر بگوييم آنها جزو همان سيصد و سيزده نفر هستند رتبه و موقعيت ويژه قائل شده و اگر در زمره ياران ديگر حضرت هستند از امتياز كمتری برخوردارند.

ب: زنان آسمانی

دسته دوم چهارصد بانوی برگزيده هستند كه خداوند برای حكومت جهانی حضرت ولی عصرعليه‌السلام در آسمان ذخيره كرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عيسیعليه‌السلام به زمين می‏آيند.

ابوهريره از پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله روايت كرده كه: «ينزل عيسی بن مريم علی ثمان‏ماة رجل و اربع مائة اِمرأة خيار من علی الارض و أصلح من مضی».(١٣) عيسی بن مريم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترين و شايسته‏ترين افراد روی زمين فرود خواهد آمد.

در اينكه اين زنان از امتهای پيشين هستند يا امت اسلامی پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله و معصومينقدس‌سره هستند يا از دورانهای مختلف، و از چه و به چه علت به آسمان برده شده‏اند و برای عهده داری منصبی در حكومت حضرت می‏آيند يا برای مسايل ديگر؟ اينها پرسش‏هايی است كه اين حديث از آن چيزی نمی‏گويد.

ج: رجعت زنان

سومين گروه از ياوران حضرت بقية‏اللهعليه‌السلام زنانی هستند كه خداوند به بركت ظهور امام آنها را زنده خواهد كرد و بار ديگر به دنيا رجعت خواهند نمود. اين گروه دو دسته‏اند: برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخی ديگر فقط از آمدنشان سخن به ميان آمده است.

پيش از ادامه بحث، عقيده شيعه نسبت به رجعت را بررسی می‏كنيم.

يكی از عقايد مسلّم شيعه اين است كه هم با ظهور مهدی آل محمدعليه‌السلام برخی از پيامبران مانند حضرت خاتم الانبياء و معصومين قدس سرهما همانند امير مؤمنانعليه‌السلام و امام حسينعليه‌السلام و برخی از مؤمنان حقيقی و پيروان اهل بيت به اذن پروردگار زنده خواهند شد و بار ديگر به دنيا باز می‏گردند. بازگشت اين عده نه تنها غير ممكن نيست بلكه از نظر قرآن كريم اين پديده امری مسلم است كه آيات متعددی از آن سخن گفته است. در سوره بقره می‏خوانيم:

آيا نديدی جمعيتی را كه از ترس مرگ از خانه‏های خود فرار كردند و آنان هزاران نفر بودند! خداوند به آنها گفت بميريد. سپس خدا آنها را زنده كرد و ماجرای زندگی دوباره آنهارا درس عبرتی برای آيندگان قرار داد...(١٤) همچنين قرآن كريم در آيه‏ای ديگر می‏فرمايد: يا همانند كسی كه از كنار يك آبادی (ويران شده) عبور كرد، در حالی كه ديوارهای آن به روی سقفها فرو ريخته بود و (اجساد و استخوان‏های اهل آن در هر سو پراكنده بود. او با خود) گفت: چگونه خداوند آنها را پس از مرگ زنده می‏كند! (در اين هنگام) خدا او را يكصد سال ميراند، سپس زنده كرد و به او گفت: چه قدر درنگ كردی؟ گفت: يك روز يا بخشی از يك روز. فرمود: نه بلكه يكصد سال درنگ كردی. نگاه كن به غذا و نوشيدنی خود (كه همراه داشتی و با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است؛ ولی به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشی شده است. اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم برای اطمينان خاطر تو است و هم) برای اينكه تو را نشانه برای مردم قرار دهيم. اكنون به استخوان‏های مركب خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند می‏دهيم و گوشت بر آن می‏رويانيم. هنگامی كه اين حقايق بر او آشكار شد، گفت: می‏دانم خدا بر هر كاری توانا است.(١٥) سيد مرتضی علم الهدی در اين باره می‏نويسد: علت اينكه شيعه عقيده دارد كه خداوند در موقع ظهور امامعليه‌السلام برخی از مردگان را زنده می‏گرداند اين است كه به ثواب ياری امام نايل شوند و دولت حق آل محمد را كه در انتظار آن بوده‏اند از نزديك شاهد باشند و تا انتقام عده‏ای از ظالمان را به چشم ببينند و از ظهور حق و اعتلای كلمه توحيد لذت ببرند.(١٦) در منابع معتبر اسلامی نام سيزده زن ياد می‏شود كه به هنگام ظهور قائم آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله زنده خواهند شد و در لشكر امام به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بيماران خواهند پرداخت.

طبری در دلائل الامامة، از مفضل بن عمر نقل كرده كه امام صادق فرمود: همراه قائم (آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله ) سيزده زن خواهند بود. گفتم آنها را برای چه كاری می‏خواهد؟

فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بيماران را به عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرماييد.

فرمود: قنواء، دختر رشيد هجری، ام ايمن، حبابه والبيه، سميه، مادر عمار ياسر، زبيده ام خالد احمسيّه، ام سعيد حنفيه، صيانه ماشطه، ام خالد جهنّيه.(١٧) صيانه ماشطه در حضرت موسی می‏زيسته است و مادر عمار ياسر در ابتدای بعثت به شهادت رسيد. حبابه در علیعليه‌السلام و قنواء در امام حسن و امام حسينعليه‌السلام و بقيه در زمان‏های ديگر زندگی می‏كرده‏اند.

اين گروه سيزده نفری رجعت خواهند كرد و خداوند برای قدردانی از آنها، به بركت امام آنها را زنده خواهد كرد. در اين روايت امام صادقعليه‌السلام از آن سيزده زن فقط نام نه نفر را ياد می‏كند. در كتاب خصايص فاطمی(١٨) به نام نسيبه، دختر كعب مازينه، و در كتاب منتخب البصائر به نام وتيره و أحبشيه اشاره شده است.(١٩) جز اين سه نفر، نام ديگری به ميان نيامده است.

زنان سرافراز

اينك به اختصار به شرح حال برخی از زنان نامبرده اشاره می‏كنيم.

١ - صيانه ماشطه

او يكی از همان سيزده بانويی است كه در دولت حضرت مهدیعليه‌السلام زنده شده، به دنيا باز می‏گردد. وی همسر حزقيل، پسر عموی فرعون، و شغلش آرايشگری دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پيامبر خود، حضرت موسی، ايمان آورده بود امّا همچنان ايمان خود را پنهان می‏كرد.

نوشته‏اند: روزی وی مشغول آرايش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بی اختيار نام خدا را بر زبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آيا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلكه نام كسی را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفريده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صيانه را احضار كرد و گفت: مگر به خدايیِ من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقيقی دست نمی‏كشم و تو را پرستش نمی‏كنم.زنان در حكومت امامعليه‌السلام فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچه‏های آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شيرخوارش رسيد صيانه می‏خواست به ظاهر از دين برائت جويد كه كودك شيرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر كن كه تو بر حق هستی! فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت امام مهدی زنده می‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند و هم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد.

٢ - سميه، مادر عمار ياسر

وی هفتمين نفری بود كه به اسلام گرويد و بدين سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترين شكنجه‏ها را بر او روا داشت.(٢٠) او و شوهرش ياسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار كرد كه پيامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنين كاری نشدند. او نيز زره آهنی به سميه و ياسر پوشانيد و آنها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پيامبر كه گاه از كنارشان عبور می‏كرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش می‏نمود و می‏فرمود: «صبراً يا آل ياسر فان موعدكم الجنة»: ای خاندان ياسر، صبر پيشه سازيد كه وعده گاه شما بهشت است. سرانجام ابوجهل بر هر يك ضربتی وارد ساخت و ايشان را به شهادت رساند.(٢١) خداوند اين زن را به پاداش صبر و مجاهدتی كه در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترين شكنجه را از دشمن خدا تحمل كرد، در ايام ظهور مهدی آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهی را ببيند و در لشكر ولیّ خدا به ياوران آن حضرت خدمت كند.

٣ - نسيبه، دختر كعب مازنيه

او معروف به ام عماره و از زنان فداكار صدر اسلام است كه در برخی از جنگهای پيامبر اسلامصلی‌الله‌عليه‌وآله شركت جسته و مجروحان جنگی را مداوا كرده است. او در جنگ احد بهترين نقش را ايفا كرد. با ديدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پيامبر به دفاع از جان شريف پيامبر پرداخت و در اين راه بدنش زخمهای فراوان برداشت.پيامبر عزيز اين فداكاری را ستود و به فرزندش عماره چنين فرمود: امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.(٢٢)

پس از فروكش كردن جنگ، نسيبه با سيزده زخم(٢٣) سنگين به همراه ديگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنيدن فرمان پيامبر خداصلی‌الله‌عليه‌وآله كه فقط مجروحان جنگ بايد به تعقيب دشمن بشتابند، نسيبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، امّا به علت شدت خونريزی نتوانست شركت كند. همين كه پيامبر از تعقيب دشمن برگشت، پيش از آنكه به خانه برود، عبدالله بن كعب مازنی را برای احوالپرسی نسيبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پيامبر خبر داد.(٢٤) نسيبه از كسانی است كه برای ياری امام مهدیعليه‌السلام زنده خواهد شد.(٢٥)

٤ - امّ ايمن

از زنان پرهيزكار و خدمتكار حضرت رسولصلی‌الله‌عليه‌وآله است. پيامبر به او مادر خطاب می‏كرد و می‏فرمود: «هذه بقية اهل بيتی»:(٢٦) اين زن، باقی مانده‏ای از خاندان خدمت امام آمد و سخن گفت. ديدم وی در كمال فصاحت و بلاغت صحبت می‏كند. سپس حضرت پيرامون موضوع ولايت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.(٢٧)

٥ - زبيده

مشخصات كاملی از او نقل نشده است. احتمال دارد زبيده زن هارون الرشيد باشد كه شيخ صدوقرحمه‌الله درباره‏اش گفته است: وی يكی از هواداران و پيروان اهل بيت است. هنگامی كه هارون دانست از شيعيان است قسم خورد كه طلاقش دهد. زبيده كارهای خدماتی بسياری داشت كه يكی آبرسانی به عرفات است. همچنين نوشته‏اند وی يكصد كنيز داشت كه پيوسته مشغول حفظ قرآن بودند و هميشه از محل سكونت او صدای تلاوت قرآن شنيده شد. زبيده در سال ٢١٦ ق. رحلت كرد.(٢٨)

٦ - حبّابه والبيّه

از زنان والامقامی است كه دوره زندگی هشت امام معصوم را درك كرد و پيوسته مورد لطف و عنايت ايشان قرار داشت. در يك يا دو نوبت به وسيله امام زين العابدين و امام رضاعليه‌السلام جوانی‏اش به او بازگردانده شد. اولين ملاقات وی با اميرمؤمنانعليه‌السلام بود كه از آن حضرت دليلی بر امامت درخواست كرد. حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش كرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر كه توانست در اين سنگ چنين اثری بر جای بگذارد او امام است. از اين رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام ديگر می‏رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می‏زدند و اثر آن نقش می‏بست. نوبت كه به امام رضاعليه‌السلام رسيد حضرت نيز چنين كرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضاعليه‌السلام زنده بود و پس از آن بدرود حيات گفت.(٢٩) روايت شده است كه وقتی حبابه به خدمت امام زين العابدين رسيد يكصد و سيزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏ای نمود و جوانی‏اش بازگشت.(٣٠) همچنين نوشته‏اند: صورت حبابه از زيادی سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشكيده‏ای شده بود.(٣١)

٧ - قنواء

دختر رشيد هجری، يكی از شيعيان و پيروان علیعليه‌السلام و خود از ياران با وفای حضرت امام جعفر صادقعليه‌السلام است(٣٢) . وی دختر بزرگمردی است كه در راه محبت و دوستی اميرمؤمنان به طرز دلخراشی به شهادت رسيد. از گفتار شيخ مفيد برمی‏آيد كه قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبيدالله بن زياد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و به كمك ديگران بدن نيمه جان پدر را از دارالاماره بيرون آورده و به خانه منتقل كرده است. روزی قنواء به پدرش گفت: پدر جان، چرا اين همه خود را به رنج و مشقت عبادت می‏اندازی! پدر در جواب گفت: دخترم، پس از ما گروهی خواهند آمد كه بينش دينی و شدت ايمانشان از ما، كه اين همه خود را به زحمت عبادت انداخته‏ايم، بيشتر است.(٣٣)

بانوان منتظِر

چهارمين گروه ياوران امام بانوان پرهيزكاری هستند كه پيش از ظهور بقية‏الله رحلت كرده‏اند. به ايشان گفته می‏شود امام تو ظاهر گشته است، اگر مايلی می‏توانی حضور داشته باشی. آنان نيز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.

رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نيست و هر بانويی خود را با خواسته‏ها و شرايط زندگی در حكومت مهدی آل محمدعليه‌السلام تطبيق دهد ممكن است در آينده از رحمت خداوندی بهره‏مند گشته، برای ياری امام زنده شود. يكی از آن شرايط خواندن دعای عهد است كه در فرد، نوعی آمادگی برای پذيرش حكومت آخرين ذخيره الهی ايجاد می‏كند. به فرموده امام صادقعليه‌السلام : هر كه چهل صبح دعای عهد را بخواند از ياوران قائم ما باشد و اگر هم پيش از ظهور آن حضرت از دنيا برود خداوند او را از قبر بيرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد.... (٣٤)

انتظار فرج

يكی از شرايط حضور در حكومت بقية‏الله و توفيق ديدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ يعنی آمادگی كامل برای پذيرش حكومت حق و آراستن به آنچه كه مهدیعليه‌السلام می‏گويد و می‏خواهد. انتظار فرج يعنی نفی هر گونه سلطه از بيگانگان و مبارزه با افكار انحرافی و فساد اخلاق و در يك كلام، انتظار فرج يعنی بيزاری از دشمنان خدا و پيامبر و معصومينقدس‌سره .

بی سبب نيست كه انتظار از بهترين اعمال شمرده شده است، بلكه فرد منتظرِ دولت مهدی همانند كسی است كه در پيش روی رسول خدا شهيد گشته و در خون خود غلتيده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنيا برود بسان كسی باشد كه در خيمه مهدی فاطمهعليه‌السلام می‏باشد.

ابو بصير از امام صادق روايت كرده كه آن حضرت روزی فرمود: آيا شما را خبر ندهم به چيزی كه خداوند عملی را بدون آن از بندگانش قبول نمی‏كند؟ گفتيم: آری. فرمود: شهادت بر وحدانيت خدا و رسالت پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله و اقرار به آنچه كه خداوند فرموده، از دوستی ما و بيزاری از دشمنان و اطاعت و پيروی از ما. نيز داشتن ورع و پرهيزكاری و انتظار كشيدن برای قائمعليه‌السلام . آنگاه فرمود:به درستی كه برای ما دولتی است، خداوند آن را هر زمانی كه اراده كند برقرار می‏سازد. سپس افزود: هر كس كه دوست دارد از ياران قائمعليه‌السلام ما باشد بايد در انتظار به سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بيارايد، و اگر در همان حال بميرد برای او اجری همانند كسی است كه آن حضرت را درك كرده باشد.(٣٥)

آخرين سخن

بانوی محترم، خواهر مسلمان !

اگر می‏خواهيد در زمره ياران امام باشيد... اگر می‏خواهيد يكی از آن پنجاه زن باشيد... اگر می‏خواهيد يكی از آن چهارصد نفری باشيد كه همراه عيسی از آسمان فرود می‏آيند، اگر می‏خواهيد به اراده پروردگار و برای ديدار گل روی مهدی فاطمه بار ديگر به دنيا باز گرديد... اگر می‏خواهيد فرد مفيدی در حكومت مهدیعليه‌السلام باشيد، بياييد از همين لحظه با قائم آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله پيمان ببنديد و رابطه خود را با او محكم كنيد و خود را با برنامه‏ها و خواسته‏های مهدیعليه‌السلام تطبيق دهيد. بدانيد كه امام جز راه جدش پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله و اميرالمؤمنينعليه‌السلام نمی‏رود.

به اميد حضور و ديدار او

فهرست منابع

١- احتجاج طبرسی

٢- اسدالغابة

٣- اختصاص شيخ مفيد

٤- بيت الاحزان

٥- بحارالانوار

٦- تنقيح المقال

٧- جامع الرواة

٨- دلائل الامامة

٩- تهذيب الكمال

١٠- چشم اندازی از حكومت مهدیعليه‌السلام

١١- الجمل، شيخ مفيد

١٢- رجال شيخ طوسی

١٣- رياحين الشريعه

١٤- سفينة‏البحار

١٥- الفصول المهّمة

١٦- المسترشد، طبری

١٧- مجمع الزوائد

١٨- معجم احاديث الامام المهدیعليه‌السلام

١٩- مغازی واقدی

٢٠- قاموس الرجال

٢١- نقش زنان مسلمان در جنگ

٢٢- منتهی الآمال

٢٣- كمال الدين، شيخ صدوق

٢٤- الغيبة، شيخ طوسی